مترجم: حمید وثیق زاده
منبع:راسخون
منبع:راسخون
محققان زمان خیلی زیادی را در تلاش برای حل معما و دلایل دروغ گفتن صرف کردهاند. در اینجا برخی از دلایل ممکن برای این که چرا مردم به طور پیوسته و بعضی اوقات اصلاً بدون هیچ دلیلی دروغ میگویند آورده شده است.
دروغ گفتن به طور گسترده میتواند به 25 نوع مختلف طبقه بندی شود. رایجترین انواع آن عبارت است از: بلوف زدن، اغراق کردن، دروغ فکاهی، دروغ مودبانه، گواهی دروغ، دروغ مصلحتی، دروغ در تجارت، دروغ شرافتمندانه و غیره.
دروغ گفتن از لحاظ اخلاقی نادرست است و همیشه از آن منع شده است. اما بدبختانه بسیار شایع است و برای بشر بسیار طبیعی میآید. به طور کنایه آمیز، فریب در عشق و جنگ عادلانه تلقی میشود. اما دروغ گفتن یا فریب همیشه نتایج جدی به دنبال دارد. همان طور که در بالا ذکر شد، انواع متفاوتی از دروغ گفتن نظیر ریا کاری، دروغ مصلحتی، از خود درآوردن، دروغ شرافتمندانه، دروغ به کودکان و غیره وجود دارد. دلایل مختلفی وجود دارند از این که چرا مردم دروغ میگویند؛ ترسو بودن یکی از عمده دلایل آن است.
دلایل فردی برای دروغ گفتن :
علاوه بر ترس، فرار از تنبیه یکی از دلایل واضح و بدیهی برای دروغ گفتن مردم است. وقتی که یک فرد باخبر است از این که به خاطر کاری که انجام داده است تنبیه خواهد شد، تمایل دارد دروغ بگوید. این یک واکنش مقابلهای طبیعی انسان برای دور کردن خود از کار ناپسند یا اشتباه و خطا است. این موضوع عموماً در کودکان دیده میشود تا از درد سر و مشکل رهایی یابند.یک دلیل رایج دیگر برای این که چرا مردم در دروغ گفتن زیاده روی میکنند این است که میخواهند تصویر خودشان را در ذهن دیگران بهبود ببخشند یا آن را حفظ کنند. آنها به طور پیوسته آرزو دارند که خودشان را به صورت خوب، مودب، موفق و . . . و به طور خلاصه دارندهی تمام صفات انسانی مثبت در ذهن دیگران به تصویر بکشند. اغراق کردن و بلوف زدن دو نوع مختلف از دروغ گفتن هستند و روشهایی هستند که توسط مردم برای تأثیر گذاشتن بر و گمراه کردن دیگران به کار گرفته میشوند.
با اینکه همهی ما میدانیم که روابط بر پایهی اعتماد، راستی و صداقت شکل میگیرند، دوست داران اغلب به همدیگر دروغ میگویند و یا اسرار خود را مخفی میکنند. گمراه کردن دیگری در عشق یک گناه نابخشودنی است چون وقتی آن را بفهمد منجر به بیاعتمادی، توهم، شک و به هم خوردن رابطه میشود. خیانت کردن به شریک خود با دروغ گفتن یک روش مخرب از فریب است. مردم در روابطشان دروغ میگویند تا به حسن نیت خود ادامه بدهند و هم چنین بر شریک خود تأثیر بگذارند. هم چنین ممکن است انگیزههای مخرب دیگری برای فریب دادن وجود داشته باشد.
گفتن دروغ به صورت جوک و یا دست انداختن دیگران یک نوع مخرب از دروغ گفتن است و هم چنین به عنوان دروغ فکاهی نیز شناخته میشود. انتشار اطلاعاتی بدون داشتن آگاهی کامل از آن به عنوان سخن چینی شناخته میشود اما یک شکل از دروغ گفتن است. برخی اوقات مردم نمیخواهند این واقعیت را که حقیقت را میدانند بپذیرند و در نتیجه دروغ میگویند. این نیز به عنوان از خود در آوردن شناخته میشود.
دلایل اجتماعی برای دروغ گفتن :
مردم در جامعه دروغ میگویند تا موافق به نظر برسند و روابط خوب خود را حفظ کنند و از مخالفت با دیگران پرهیز کنند. این دروغها به عنوان دروغ مصلحتی شناخته میشوند. مردم وقتی در جامعه هستند تمایل دارند بیشتر دروغ بگویند. در چنین وضعیتی هیچ تفاوتی بین مردی که دروغ میگوید و یا زنی که دروغ میگوید وجود ندارد. مردم دروغ میگویند تا از حریم خصوصی خود همانند دیگران حفاظت کنند و هم چنین عزت نفس و ارزش خود را حفظ کنند. اگر کسی برای جلوگیری از آسیب زدن به احساسات دیگران دروغ بگوید، دروغ گفتن مخرب و فریبنده محسوب نمیشود.دروغ گفتن با حذف اطلاعات، امروزه یک بخش و جزوی از تجارت محسوب میشود؛ وقتی که یک فروشنده با حذف واقعیات مشخص به صورت هدفمندانه یک تصور غلط را ایجاد میکند. در تجارت یک فرد ممکن است نیاز داشته باشد دروغ بگوید تا روابط خوب خود را حفظ کند یا حتی محصولات خود را به فروش برساند. دروغ گفتن برای کسب و تجارت فریبنده یک نوع مخرب از دروغ گفتن تلقی میشود. از طرف دیگر یک پزشک حقیقت را در مورد سلامتی بیمار خود نمیگوید تا از ترساندن و وحشت زده کردن خانوادهی او جلوگیری کند؛ یا پلیسی که برای اجتناب از ترس و وحشت دروغ میگوید، یک دروغ شرافتمندانه است.
دروغ گفتن بیاختیار :
برخی افراد از یک اختلال که به نام دروغ گفتن بیاختیار شناخته میشود، رنج میبرند (دروغ گویی کلمهای است که برای توصیف تمایل به دروغ گفتن به کار برده میشود). این افراد که به عنوان دروغ گویان مزمن شناخته میشوند، یک عادت به دروغ گفتن و تمایل به دروغ گویی در هر وضعیتی را کسب کردهاند. دروغ گفتن برای آنها طبیعی به نظر میآید و برای آنها تقریباً دشوار است که حقیقت را بگویند. دروغ گفتن بیاختیار یک اختلال است که از اوایل دوران بلوغ شیوع پیدا میکند. هر کس باید به دقت با علائم این نوع دروغ گویی آشنا شود. هم چنین باید یادآور شد که دروغ گویان مزمن هیچ آسیبی برای دیگران ندارند و بیشتر اوقات این کار را به صورت غیر عمدی انجام میدهند. دروغ گویی بیاختیار سبب به هم خوردن روابط در هر سطحی میشود. دروغ گفتن بیاختیار هم چنین میتواند یک نشانهی پنهانی از برخی اختلالات جدی دیگر باشد و فرد باید هر چه زودتر که ممکن است درمان شود.چگونه دروغ گفتن را رها کنیم :
همان طور که قبلاً گفته شد، دلایل پنهانی و زیرین بسیاری برای دروغ گفتن مردم وجود دارد. بنابراین برای توقف دروغ گفتن، باید ریشهی اصلی آن کشف شود. در زیر چند روش آورده شده است که به شما کمک میکند دروغ گفتن را رها کنید.• یکی از دلایل رایج دروغ گفتن کمبود اعتماد به نفس است. فرد دروغ میگوید تا تصویر خوبی از خود در جامعه ارائه دهد و مورد پذیرش دیگران قرار بگیرد. بالا بردن اعتماد به نفس از طریق انگیزه دادن به خود و روشهای الهام بخش دیگر میتواند یکی از راههای مفید برای توقف و رهایی از دروغ گفتن بیاختیار باشد.
• دروغ گفتن بیاختیار یک اختلال است که نیازمند این است که به طور حساس کنترل شود. فردی که از آن رنج میبرد در قدم اول باید بپذیرد که در اشتباه است و به کمک نیاز دارد تا بر آن غلبه کند. مشاوره و تلقین به نفس برخی از روشهای موثر برای رهایی از دروغ گفتن بیاختیار است.
• توضیح دادن نتایج دروغ گویی برای فرد یک روش مفید دیگر است که میتواند به کار برده شود. این روش بیشتر در مورد کودکان و نوجوانان عملی و موثر است.
• در نهایت لازم است که شما کاری کنید که فرد اقرار کردن و معذرت خواهی را درک کند، اگر چه دشوار به نظر میرسد اما این یک روش موثر برای غلبه بر دروغ گویی و ساختن دوبارهی تصویری از خود و احترام به خود است.
اگر دیدید که یکی از عزیزان و نزدیکانتان به طور مرتب دروغ میگوید تلاش کنید تا دلیل پنهانی و زیرین آن را درک کنید. شما میتوانید قبل از اینکه دروغ گفتن برای فرد تبدیل به یک عادت شود و منجر به نتایج جدی شود کمک کنید. مراقب باشید.
/ج