یكی چشمهای دشمن است كه به ما دوخته شده است و یك چشمها هم از غیردشمن. آن چشم دشمن كه به ما دوخته شده است، هم در داخل كم نیستند و هم در خارج زیادند، اینها چشمهایشان را دوختهاند به ما كه از ماها اشكال بگیرند، به ما اشكال بكنند و اشكال را به آن [دامن] بزنند تا زیاد بشود، یكی را چندین هزار كنند و در مجلات اینجا و روزنامههای اینجا به طور همچو كنایه و رمز، و در خارج به طور صریح، حمله كنند، نه حمله به بنده و شما، حمله به مكتب، مسأله این است كه از اعمال ماها یك بهانهای دست دشمن داده بشود كه مكتب ما را بگویند اینطوری است. این مكتبدارها شما هستید، اگر مكتبدارها خدشه در آنها پیدا شد، آنها میگویند مكتب خدشه دارد. برای اینكه سایر قشرها سروكار با موارد طبیعت دارند، با اسلام هم اگر سروكار دارند، به این رژیم طبیعی اسلام آنها سروكار دارند. (1)
باید به برادران و خواهران بسیار محترم تذكر دهم كه همانطور كه در حال انقلاب، تحصن و اعتصاب بر ضد طاغوت موجب رضای خداوند تعالی بود، در حال حاضر كه دولتْ اسلامی و ملی است و دشمن در توطئه است، تحصن و اعتصاب و شایعهسازی و جنجال بیاساس كه باعث ضعف دولت و تقویت دشمنان اسلام و ملت میشود، موجب سخط خداوند و از معاصی بزرگ و محرّمات عظیم شمرده میشود. دوستان من! شما اگر به اسلام و احكام آزادیبخش آن گرایش دارید، مخالفتها و كارشكنیها و تضعیف دولت، خلاف اسلام است و اگر به ملیت و صلاح حال مستضعفین گرایش دارید، امروز تضعیف دولت و شایعهسازیها و دروغپردازیها مخالف صلاح ملت و مستضعفین، و كمك به دشمنان ملت و كشور است. و كسانی كه گروهها را وادار به اعتصاب و تحصن و تضعیف دولت میكنند، مخالفین نهضت و از طرفداران اجانب و یا اعمال آنها به نفع اجانب است. این جانب از تمام قشرهای ملت عزیز تقاضا دارم كه به كمك دولت - كه كمك به مستضعفین است - بشتابند، و تفرقهاندازان را به خود راه ندهند. (2)
اشخاصی كه خارج ایستادهاند و اشكال میكنند، از باب اینكه خودشان در گود نیستند، اشكال كردن یك چیز آسانی است. اما حل اشكال مشكل است. خوب، البته اشخاصی خارج نشستهاند، میگویند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا باید بشود؟ چرا فلان كار باید بشود؟ باید بكنند. لكن وارد نیستند ببینند كه مشكلات چی است. در یك همچو زمانی كه دولت و ایران مبتلای به همه گرفتاریهایی كه میبینید هستند و همه دولتها، همه جهان به استثنای ملتهایشان درصدد محو جمهوری اسلامی هستند؛ یعنی، درصدد محو اسلام هستند، در عین حال، خدای تبارك و تعالی تأیید كرده است و ما استقامت كردیم، مقاومت كردیم، بعدها هم خواهیم كرد، انشاءالله. (3)
بین خودتان برادر باشید، حفظ كنید این برادری را، با حفظ برادری شما به اینجا رسیدید و با حفظ برادری باید جلو بروید. اگر خدای نخواسته خللی حاصل بشود در این برادری، چه در خود تهران، چه در خارج تهران، هرجا باشد، چه بین روحانیون، چه بین مردم، چه بین جناحهایی كه هستند، اگر - خدای نخواسته - یك وقت یك خللی واقع بشود شكست همراه اوست. شما فكر این را بكنید كه حافظ اسلامید، نه حافظ خود. شما باید حفظ اسلام را بكنید، آن هم نه در زمان خود، همانطوری كه انبیاء عظام دنبال این بودند كه بعد از خودشان تا آخر حافظ باشند، تكلیف است برای همه ما كه ما این جمهوری كه به اینجا رسیده است تا آخر حفظ كنیم. تا آخر حفظ كردن این است كه هر روز محكم كنیم برادری خودمان را، سر اغراض جزئیه كه زود میگذرد، لطمهای خدای نخواسته به اسلام وارد نكنیم، لطمه ای به جمهوری اسلامی وارد نكنیم. اشكال اگر هست به من و دیگران، اشكال را باید گفت، لكن نباید تضعیف كرد دولت را، نباید تضعیف كرد قوّه مقننه را، قوه قضاییه را، روحانیت را، اینها جرم است، اینها گناه نابخشودنی است. (4)
باز هم موضوع مهم خدمت به محرومان و دورافتادگان را تذكر میدهم. با آنكه میدانم در این سالهای محدود با گرفتاریهای بیشمار عظیمی كه كشور و دولت خدمتگزار با آنها مواجه بود، حجم خدمتهایی كه به روستاییان در تمام زمینهها شده است چشمگیر و اعجابآور است و دولت حقاً و انصافاً در این امر توفیق بسیار داشته است كه با مقایسه با كارهای در طول رژیمهای سابق میتوان یافت، لكن باز كافی نیست و حق محرومان به آن نحو كه دلخواه است ادا نشده؛ البته نه از باب قصور [و] تقصیر، بلكه از جهت حجم احتیاجات و گستردش فوقالعاده آن. و اشكالتراشان اگر معاند باشند حرفی نیست و اگر متعهد باشند و دلسوز باید گفت دستی از دور بر آتش دارند. (5)
خود ما متوجه باشیم كه كارهایی انجام بدهیم و طریقههایی را انتخاب كنیم كه به طور سلامت با هم برخورد كنیم. اگر هم اشكال داریم، مثل اشكال طلبههای مدرسه با هم رفتار كنیم، دوستند با هم. خوب! آقایانی كه بسیاریشان اهل مدرسهاند، دوستاند، رفیقاند، برادرند، سر یك مبحثی داد و قال هم با هم میكنند، بعد از اینكه مباحثه تمام شد، با هم مینشینند چای میخورند و دوستی میكنند. شما با هم دشمنی ندارید. شما همه یك مقصد دارید و آن این است كه به آن چیزی كه اسلام فرموده است برسید. امید است كه برسید انشاءالله. وقتی مقصد واحد باشد و مقصود همه یك مطلب باشد و آن اسلام، باید فكر بكنید كه اگر یك صحبتی برخلاف باشد كه یك وقت خدای نخواسته به حیثیت جمهوری اسلامی صدمه بزند، از آن جلوگیری كنید، خودتان را بازدارید از او. (6)
از آن طرف هم البته خود آقایان توجه دارند كه اینها، آنهایی كه مخالفند با روحانیت، میخواهند كه یك نقطه ضعفی پیدا بكنند این نقطه ضعف را بزرگ بكنند. اگر فرض كنید كه از یك كسی كه متكفل قضا هست یا از كسی كه متكفل یكی از امور اجرایی - مثلاً - اگر هست، بخواهد یا حتی از ائمه جمعه و جماعت اگر یك وقت یك چیزی كه به خیال آنها خلاف است یا ترك اولی هست، بدانند، این را بزرگش میكنند، دامن به آن میزنند، روی همین مقصدی كه دارند كه این طایفه وجههی خودشان را از دست بدهند. آقایان باید این معنا را هم خیلی توجه بكنند كه - خدای نخواسته - از بعض - مثلاً - جوانها از بعض طلبههای جوان، از بعض علمای جوان، یك وقت یك چیزی كه برخلاف مذاق است و - خدای نخواسته - برخلاف شرع است این، پیدا نشود كه اسباب دست بشود برای آنهایی كه میخواهند نگذارند این كشور آرام باشد. (7)
روزنامهها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست كه همهاش مال حكومت باشد و از چیزهای حكومتی بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامهها برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و میشود گفت كه گاهی جای دیگران غصب میشود، - البته بدان معنای غصب نه! ولی نظیر آن - این عرض من است. البته از آقایان هم تشكر میكنم كه مشغول كار ارزندهای هستند. و امیدوارم كه موفق باشند و كارها را با شایستگی عمل كنند و اغراض را كنار بگذارند و روی مصالح مملكت صحبت كنند. یك وقت این است كه انسان میبیند افرادی خلاف میكنند، به او تنبه میدهد، آن هم با ملایمت و بدون اینكه آبروریزی باشد. انتقاد صحیح از دولت مانع ندارد، ولی انتقام و تضعیف نباید باشد انشاءالله. (8)
از جمله چیزهایی كه محتمل است توطئه باشد برای تضعیف دولت اسلامی، مطالبی است كه در بین ملت پخش میشود و در رسانهها تعقیب میشود و از دولت انتقادهای غیرصحیح میشود؛ و كوشش میشود دولت را در نظر مردم بد جلوه دهند.دوستان از این توطئه، غافل و دشمنان در كمین هستند. من نمی گویم دولت صد در صد موفق است؛ لكن میگویم خدمتگزار است و كوشش دارد انجام خدمت بدهد. لكن خرابیها به قدری است كه با فوریت قابل ترمیم نیست. انتقادهای بیجا سوءاستفاده از آزادی است. و كسانی كه به كشور و اسلام علاقه دارند در موارد صحیح، دولت را هدایت كنند و از او پشتیبانی نمایند؛ و تحت تأثیر تبلیغات دشمنان نروند، و دولت اسلامی خدمتگزار را تضعیف نكنند. (9)
راهبردهای تصریحی:
1- یكی از تاكتیهای دشمن، اشكالتراشیهای بیجاست.
2- اشكالتراشیهای بیجا از سوی دشمنان و دوستان بیتوجه سبب سستی ملت و كشور میشود.
3- انتقاد و گفتن اشكال برای رفع آن با كوبیدن و تضعیف فرق میكند.
4- بزرگ كردن نقاط ضعف و دامن زدن به آن از توطئههای دشمنان است.
نكات استنباطی:
1- نق زدن بیخودی و مدام اشكال گرفتن از نظام بدون ارائه راهكار اجرایی برای حل مشكلات و یا عدم توجه به زیرساختهای لازم، از مواردی است كه دشمن از آن نهایت استفاده را میبرد.
2- اشكال را میبایست با توجه به مقتضیات زمانی و مكانی آن مطرح كرد تا دشمنان از آن سوءاستفاده نكنند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام(ره)، ج8، ص 524.
2. صحیفه امام(ره)، ج9، صص 268 و 269.
3. صحیفه امام(ره)، ج20،ص 367.
4. صحیفه امام(ره)، ج20،ص 56.
5. صحیفه امام(ره)، ج19،ص 158.
6. صحیفه امام(ره)، ج19،ص 10.
7. صحیفه امام(ره)، ج15، صص 379 و 380.
8. صحیفه امام(ره)، ج19، ص363.
9. صحیفه امام(ره)، ج9، صص 26 و 27.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (9)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/م