سينماي ما در حوزه فرهنگ مهدوي فقير است.

چهره محمد نوري‌زاد نويسنده و كارگردان براي جامعه ما كاملاً‌ شناخته شده است. مردم با سبك و سياق آثار قلمي و تصويري او آشنا هستند. جديد ترين اثر تصويري او سريال «چهل سرباز» است؛ به همين بهانه گفت وگويي با وي ترتيب داده‌ايم كه توجه خوانندگان عزيز را به مطالعه آن جلب مي‌كنيم. جناب نوري‌زاد به عنوان اولين سؤال بفرماييد هدف از ساخت سريال تاريخي «چهل سرباز» چيست؟
سه‌شنبه، 21 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سينماي ما در حوزه فرهنگ مهدوي فقير است.
سينماي ما در حوزه فرهنگ مهدوي فقير است.
سينماي ما در حوزه فرهنگ مهدوي فقير است.

منبع:ماهنامه موعود

گفت‌وگو با محمد نوري‌زاد

اشاره:
چهره محمد نوري‌زاد نويسنده و كارگردان براي جامعه ما كاملاً‌ شناخته شده است. مردم با سبك و سياق آثار قلمي و تصويري او آشنا هستند. جديد ترين اثر تصويري او سريال «چهل سرباز» است؛ به همين بهانه گفت وگويي با وي ترتيب داده‌ايم كه توجه خوانندگان عزيز را به مطالعه آن جلب مي‌كنيم.
جناب نوري‌زاد به عنوان اولين سؤال بفرماييد هدف از ساخت سريال تاريخي «چهل سرباز» چيست؟
«چهل سرباز» فراخوان هويت گمشده ماست. من همواره از اينكه جوانان وبزرگان از گذشته خودشان بهره كافي نمي‌برند رنج مي‌بردم؛ زيرا اين امر باعث منفك شدن ما از گذشته مي‌گردد و هرگز آينده را با بي‌اعتنايي به گذشته نمي‌توان ساخت. اگر مي‌خواهيم به آخر‌الزمان فكر كنيم نبايد از صدر اسلام غافل بود. پيوند صدر اسلام با آينده لازم و ملزوم هستند. من معتقدم در پروندة ايران زمين و در پيشگاه خداوند يك نگرشي و عنايتي است كه اين قوم را براي آينده و آخرالزمان برگزيده است. نمي‌خواهم از منظر قوم‌گرايي به ايران نگاه كنم، ولي وقتي مي‌بينم پدران و مادران ايراني در گذشته هيچ گاه بت‌پرست نبوده‌اند، يك شعف ذاتي به من دست مي‌دهد. در كل اقوام و ملل در طول تاريخ تنها كشوري كه مردمانش هيچ‌گاه بت‌پرست نبوده‌اند، ايرانيان هستند و اين براي ما خيلي با حلاوت است. و ما را سر شوق مي‌آورد، لذا فكر كردم چگونه مي‌توانم اين پيشينه پاك و شريف را با آينده پيوند داد. آمدم بخشي از درخشندگي‌هاي اساطير را انتخاب كردم، و به بخش ديگري از باورهاي خودمان در صدر اسلام پيوند زدم و از آنجا به آينده سفر كردم. چهل سرباز، پيوند اين چنيني و ديرينه باور ما به آينده است. اميدوارم كه توانسته باشم در اين گزينش سخت و طوفاني اين امانت را به جايگاه واقعي خود رسانده باشم.
«چهل سرباز» چه تفاوتي با فيلم قبلي شما يعني «انتظار» دارد؟
بسيار متفاوت است در عين حال از يك منظر هيچ تفاوتي ندارد؛ از نظر ظاهري متفاوت است، زيرا فيلم انتظار در امروز مي‌گذشت، شهر و روستاي امروز بود، ولي چهل سرباز، از عصر رستم و اسفنديار آغاز مي‌شود و به مالك اشتر و امام علي(ع)، پيامبر(ص)، خندق، خيبر و ... مي‌رسد اما از جهاتي مشتركات فراواني دارند. آنجا شهري بود و رجعت به روستا كه مظهر پاكي است، اينجا هم ما رجعت به يك بخشي از تاريخ گذشتة خود داريم.
در چهل سرباز، گويي بشريت و ايرانيان در يك انتظار بزرگ به سر مي‌برند، من باور ندارم كه پهلوانان و بزرگان ايران زمين هفتاد سال عمر كردند تا صرفاً پاكي بيفشانند! بلكه آنها به شكل فطري و ذاتي به آينده درخشان مي‌انديشند پس هر انسان پاكي متوقف در حال نيست لذا به آينده‌اي خوب و پاك‌تر چشم دارد.
حال كه صحبت به فيلم «انتظار» كشيد اجازه بدهيد سؤال كنم نوع برخورد مخاطبان با اين فيلم چگونه بود؟
به دليل اينكه فيلم انتظار در سطح عموم اكران نشد، لذا مخاطبان آنچناني نداشت. انتظار را من براي جايي ساخته‌ام كه ميلي براي اكران آن وجود نداشت و متأسفانه در بايگاني ماند؛ بنابراين فرصت براي ظهور و حضور در ميان مخاطبان پيدا نكرد. انتظار مخاطب ما با اينگونه مقوله‌ها مي‌توانند ارتباط برقرار كنند. متأسفانه بينندگان تلويزيون به گونه‌اي تربيت شده‌اند كه ذائقة آنان اينگونه فيلم‌ها را نمي‌پذيرد. فيلم سينمايي انتظار داراي چنين شرايطي نبود؛ شايد اگر امروز من مي‌خواستم فيلم انتظار را بسازم تلاش مي‌كردم از باريكه‌راه‌هايي كه باعث علاقمندي مخاطب مي‌شود، عبور كنم و اين مفاهيم را در آن راستا به كار بگيريم.
اگر اجازه بدهيد برگرديم به سؤالات دربارة سريال چهل سرباز. سؤال ديگر من اين است كه در روند ساخت چهل سرباز با چه مشكلاتي روبرو بوديد؟
من از خداي خوب و مهربانم سپاسگزارم كه اين توفيق را به من داد ولي در پاسخ به سؤال شما بايد بگويم از لحظه‌اي كه كليد سريال چهل سرباز زده شد بسياري از دوستان از اينكه چنين اثري قرار است توسط بنده ساخته شود برآشفته شدند و لذا موانعي در تداوم كار ايجاد مي‌شد و سختي‌هاي فراواني، به لحاظ روحي، بر من تحميل شد ولي لطف خدا را در اين كار فراوان ديدم؛ من روزهايي را در اين كار گذراندم كه ديگران تصميم گرفته بودند به شدت و با سرعت توليد آن متوقف گردد؛ ولي من احساس مي‌كنم اراده الهي تعلق گرفت اين امر محقق شود.
از آنجا كه شما يكي از صاحب‌نظران در عرصة سينماي مهدويت و معناگرا هستيد نقاط ضعف سينماي ايران را در زمينه ساخت فيلم مهدويت در چه مي‌بينيد؟
سينماي مهدويت را مي‌توان به دو نوع تعبير كرد: يكي اينكه فيلم‌هايي هستند كه از واژه‌هايي مانند: «امام زمان»، «مهدي»، «انتظار»، «عدالت» و... سرشار باشد و در آنها حرف از صاحب‌الزمان(ع) به ميان آيد؛ به نظر من اينها اگر چه ظاهري از فيلم مهدوي مي‌تواند داشته باشند، اما باور من اين است كه هر اثري، چه در سينما و چه در ساير عرصه‌هاي هنر را كه اصرار به گسترش عدالت، پاكي و درستي و آينده‌نگري با بهره‌گيري از گذشته و امروز داشته باشد، در قالب فيلم‌هاي مهدوي مي‌توان قلمداد كرد و مي‌توان براي آنها ارج و جايگاه قائل شد. تصور من بر اين است كه يك فيلم‌ساز هاليوودي هم مي‌تواند با ساخت فيلم مناسب در اين جايگاه قرار گيرد؛ اين گونه نيست كه در كشور ما كه تعلقات اين چنيني دارند فقط و فقط فيلم مهدوي ساخته و پرداخته مي‌شود. من معتقدم فيلم‌ساز اروپايي كه بر ناگواري‌هاي سرزمين خودش و اجتماعي پيرامون خود بر مي‌شورد و عدالت و پاكي را آرزو مي‌كند، اشاره به يك جايگاه پاك و آيندة اميدوار دارد، او هم در اين راستا قرار مي‌گيرد؛ پس حوزة مهدويت فقط و فقط در ميان ما شيعيان مطرح نيست بلكه اين يك امر فطري است، كه انسان‌ها عدالت‌جو هستند و اميد به آيندة خوب دارند.
با تشكر از توضيحاتي كه ارائه كرديد، سؤال ديگر را اين گونه مطرح مي‌كنم، با توجه به تجربيات جديدي كه در روند ساخت اين سريال كسب كرده‌ايد فكر مي‌كنيد چه مشكلاتي بر سر راه ساخت اين چنين فيلم‌هايي قرار دارد؟
كشور ما براي سينما و تلويزيون سرمايه‌گذاري نمي‌كند. از طرفي انقلاب ما فرهنگي است و انصاف حكم مي‌كند كه فرهنگ محوري در بين تمامي حوزه‌ها صورت پذيرد؛ به عبارتي فرهنگ انقلاب را بگذاريم وسط و ساير حوزه‌ها از آن تغذيه كنند، ولي ظاهراً اين گونه است كه سرمايه‌هاي كشور در ساير حوزه‌ها هزينه مي‌شود و آنچه در انتها مي‌ماند به فرهنگ اختصاص مي‌يابد. از اين تتمة سرمايه، بخشي به سينما و تلويزيون اختصاص مي‌يابد. شايد به همين دليل باشد كه اين گونه آثار كم ساخته مي‌شوند. دوستان هنرمند در اين حوزه‌ها كمتر وارد شدند و به همين دليل سينماي ما در اين حوزه فقير است، هم به لحاظ تكنيك و هم به لحاظ اينكه مخاطب خود را بر اين باور بنشانيم كه بتواند تماشاگر اين گونه آثار باشد. بايد يك ممارست همه جانبه در شوق برانگيزي داشته باشيم كه هم سازندگان اين گونه آثار و هم بينندگان اينگونه آثار بر سر سفره بنشانيم و بگويد مي‌توان از اين دست آثار توليد كرد و لذت برد و از زيبايي و غناي آن بهره‌مند شد. اميد داريم كه در آينده اين اتفاق رخ دهد، اگر چه در گذشته كم بوده يا نبوده. ما يك سفره بسيار گسترده‌اي به نام شاهنامه داريم به همان نسبتي كه بر سر سفره انتظار و مهدويت ننشسته‌ايم، در حوزة سينما و تلويزيون هم بر سر سفرة فردوسي و شاهنامه ننشستيم؛ اين بي‌توجهي ما را از دو بال محروم كرده يكي درخشندگي نياكان و ديگري از افق روشن آينده، كه در چنين شرايطي، انتظار پرواز نبايد داشت.تا كنون فيلم‌هاي اندكي در حوزه مهدويت ساخته شده، به نظر شما كدام فيلم برترين است و به هدف نزديك‌تر است؟
با آن تعريفي كه بنده قبلاً از فيلم مهدويت ارائه كردم، خيلي از آثار را مي‌توان در اين جايگاه اسم برد فيلم «آژانس شيشه‌اي» يك فيلم مهدوي است، هر اثري كه اصرار بر عدالت‌خواهي و عدالت‌جويي داشته باشد و آينده پاكي را آرزو كند، به نظر من فيلم مهدوي است، ولي اينكه حالا اسم‌هايي يا الفاظ و واژه‌هايي در صورت ظاهر يك فيلم مي‌تواند در اين جايگاه قرار گيرد، بايد بگويم خير اين گونه نبوده است.
ما بايد روح مهدويت را در متن جامعه و غوغاي زندگي و تمدن جستجو كنيم. سينماي ايران در مجموع به غير از خط زدن بعضي فيلم‌ها كه مختص گيشه ساخته مي‌شود، سينماي پاكي است و در عين حال پوك؛ يعني پاكي پوك، يك پاكي جهت‌دار و منبعث از يك معرفت بزرگ نيست.
من آرزو مي‌كنم اين ضعف‌ها كه عمدتاً ضعف نگرش و انديشه است برطرف گردد و سينماگران قوي پا به عرصه ساخت آثار متفكرانه بگذارند. ما به لحاظ تكنولوژي سينمايي فقير هستيم، علت آن نيز مشخص است ما چه بخواهيم و چه نخواهيم با مردم مواجه هستيم و در ميان آنان به سر مي‌بريم؛ اگر اثري نتواند با مردم ارتباط برقرار كند خاك خواهد خورد.
به عنوان آخرين سؤال، لطفاً آخرين وضعيت اثر اخيرتان را توضيح دهيد و بفرماييد كه خوانندگان چه زماني شاهد پخش آن خواهند بود؟
سريال مراحل تدوين، دوبله و موسيقي را طي مي‌كند ولي پيش از آن اصرار داريم كه دو بخش سينمايي از اين سريال تهيه كنيم، يكي بخش اساطير رستم و اسفنديار و ديگري مقطعي كه در اين اثر به زندگي حضرت امير(ع) در صدر اسلام پرداخته‌ام. و بنا داريم اين دو اثر را به جشنواره فيلم فجر ارائه كنم. از طرفي تمام سعي ما اين است كه در نيمه اول سال 85 آمادة پخش شود، لذا با سختي و سرعت تمام در حال تدوين آن هستيم. اميدوارم مردم در داخل و خارج كشور بتوانند با اين اثر ارتباط خوبي برقرار كنند و خاطرة خوبي در ذهن مردم باقي بگذارد.
 از فرصتي كه در اختيار ما قرار داديد، متشكريم.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط