راه های شناخت امام عليه السلام
نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت1-ص119تا ص121
منبع: درسنامه مهدویت1-ص119تا ص121
عمدة راه هايي که در شناخت امام می توان از آن استفاده کرد، سه راه است:
1. نص
نص؛ يعنی، تعيين و تصريح پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) که مفادش خبر دادن از نصب الهي و يا نصب امام به امر الهي است. در نوع اوّل نصب بدون واسطه انجام شده و فعل الهي است و نص پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) ، مثل خبر دادن از آن است. در نوع دوم فعل الهي، با واسطه پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) است که به امر خدا انجام مي شود و استناد آن به او، مانند استناد افعال ملائکه به خداوند است.
2. كرامت
ظهور کرامت به دست کسي که مدعي امامت باشد، دليل بر صدق ادعاي او است و به بيان برخی از بزرگان، دليل بر نصّ و نصب او از جانب خداوند است. در اين مسأله دو ديدگاه هست: يکي اينکه کرامت مستقلاً دليل بر امامت است و ديگري اينکه دليل اصلي، نصب و نص پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) يا امام سابق است و کرامت، دليل بر نصب است. اگر نص مفقود باشد و کرامت باشد، کرامت، دلالت می کند كه نص بر صاحب کرامت بوده و به دست ما نرسيده است.
3. سيرة عملي
اخلاق و رفتار، وضع زندگي و علم و دانش يکي از راههاي شناخت امام، برای کسانی است که اهليّت تشخيص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق، سلوک، گفتار و برخوردهاي گوناگون، صاحب اين مقام را بشناسند.1
امروزه با توجه به انبوه روايات معتبر، راه براي شناخت امام زمان(عليه السلام) باز است. هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن موسي الرضا(عليه السلام) می-فرمايد: «...الاِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ فی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَي عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بِلادِهِ وَ الدَّاعِي إِلَي اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّهِ الاِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّينِ وَ عِزُّ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْظُ الْمُنَافِقِينَ وَ بَوَارُ الْكَافِرِينَ الاِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لايُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لايُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لا يُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لا لَهُ مِثْلٌ وَ لا نَظِيرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ كُلِّهِ مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لا اكْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ...»؛2
«امام امانت دار الهي در ميان خلقش، حجّت او بر بندگانش، خليفة او در سرزمين هايش، دعوت کننده به سوي خدا و دفاع کننده از حقوق واجب او بر بندگان است. امام پاک از گناه و به دور از عيب ها است. دانشها به او اختصاص دارد و او به بردباری شناخته ميشود. امام نظام دهنده به دين و باعث سربلندي مسلمانان و خشم منافقان و از بين رفتنِ کافران است. امام يگانة روزگار خويش است. هيچ کس در مقام، به منزلت او نزديک نمي شود و هيچ دانشمندی با او برابري نمي کند و جايگزينی براي او پيدا نمي شود و شبيه و مانند ندارد. همه فضيلتها مخصوص او است، بدون آنکه آنها را طلب کرده باشد. اين امتيازي از طرفِ فضل کننده بسيار بخشنده، براي امام است...».3
به راستي با شناخت همين چند ويژگي ، قدم بلندي در راه شناخت امام برداشته ميشود و آن گاه نوبت به اطاعت و فرمان برداري مي رسد.4
1. نص
نص؛ يعنی، تعيين و تصريح پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) که مفادش خبر دادن از نصب الهي و يا نصب امام به امر الهي است. در نوع اوّل نصب بدون واسطه انجام شده و فعل الهي است و نص پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) ، مثل خبر دادن از آن است. در نوع دوم فعل الهي، با واسطه پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) است که به امر خدا انجام مي شود و استناد آن به او، مانند استناد افعال ملائکه به خداوند است.
2. كرامت
ظهور کرامت به دست کسي که مدعي امامت باشد، دليل بر صدق ادعاي او است و به بيان برخی از بزرگان، دليل بر نصّ و نصب او از جانب خداوند است. در اين مسأله دو ديدگاه هست: يکي اينکه کرامت مستقلاً دليل بر امامت است و ديگري اينکه دليل اصلي، نصب و نص پيغمبر(صلي الله عليه و آله وسلم) يا امام سابق است و کرامت، دليل بر نصب است. اگر نص مفقود باشد و کرامت باشد، کرامت، دلالت می کند كه نص بر صاحب کرامت بوده و به دست ما نرسيده است.
3. سيرة عملي
اخلاق و رفتار، وضع زندگي و علم و دانش يکي از راههاي شناخت امام، برای کسانی است که اهليّت تشخيص را داشته باشند و بتوانند از اخلاق، سلوک، گفتار و برخوردهاي گوناگون، صاحب اين مقام را بشناسند.1
امروزه با توجه به انبوه روايات معتبر، راه براي شناخت امام زمان(عليه السلام) باز است. هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن موسي الرضا(عليه السلام) می-فرمايد: «...الاِمَامُ أَمِينُ اللَّهِ فی خَلْقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَي عِبَادِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي بِلادِهِ وَ الدَّاعِي إِلَي اللَّهِ وَ الذَّابُّ عَنْ حُرَمِ اللَّهِ الاِمَامُ الْمُطَهَّرُ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمُبَرَّأُ عَنِ الْعُيُوبِ الْمَخْصُوصُ بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّينِ وَ عِزُّ الْمُسْلِمِينَ وَ غَيْظُ الْمُنَافِقِينَ وَ بَوَارُ الْكَافِرِينَ الاِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ لايُدَانِيهِ أَحَدٌ وَ لايُعَادِلُهُ عَالِمٌ وَ لا يُوجَدُ مِنْهُ بَدَلٌ وَ لا لَهُ مِثْلٌ وَ لا نَظِيرٌ مَخْصُوصٌ بِالْفَضْلِ كُلِّهِ مِنْ غَيْرِ طَلَبٍ مِنْهُ لَهُ وَ لا اكْتِسَابٍ بَلِ اخْتِصَاصٌ مِنَ الْمُفْضِلِ الْوَهَّابِ...»؛2
«امام امانت دار الهي در ميان خلقش، حجّت او بر بندگانش، خليفة او در سرزمين هايش، دعوت کننده به سوي خدا و دفاع کننده از حقوق واجب او بر بندگان است. امام پاک از گناه و به دور از عيب ها است. دانشها به او اختصاص دارد و او به بردباری شناخته ميشود. امام نظام دهنده به دين و باعث سربلندي مسلمانان و خشم منافقان و از بين رفتنِ کافران است. امام يگانة روزگار خويش است. هيچ کس در مقام، به منزلت او نزديک نمي شود و هيچ دانشمندی با او برابري نمي کند و جايگزينی براي او پيدا نمي شود و شبيه و مانند ندارد. همه فضيلتها مخصوص او است، بدون آنکه آنها را طلب کرده باشد. اين امتيازي از طرفِ فضل کننده بسيار بخشنده، براي امام است...».3
به راستي با شناخت همين چند ويژگي ، قدم بلندي در راه شناخت امام برداشته ميشود و آن گاه نوبت به اطاعت و فرمان برداري مي رسد.4
پي نوشت ها:
1 . ر.ک: لطف الله صافي گلپايگاني، پيرامون معرفت امام(عليه السلام)، صص77-78.
2 . محمدبن يعقوب کلينی، كافي، ج 1، ص 201.
3 . اين روايت مفصل است که علاقه مندان مي توانند به متن کامل آن مراجعه مي کنند.
4 . يکي از راه هاي شناخت امام مراجعه به متن ارزشمند «زيارت جامعه» است که به حق اوصاف بلندي از امام در آن ذکر شده است.