نویسنده: V. J. Frenkel
مترجم: ابوالقاسم قلمسیاه
مترجم: ابوالقاسم قلمسیاه
[nikālāy nikālāyevič ānndreyef]
Nikolai Nikolaevich Andreev
(ت. کورمانی، روسیه، 7 مرداد 1259 / 28 ژویهی 1880؛ و. مسکو، روسیه، 10 دی 1349 / 31 دسامبر 1970)، فیزیک.
پدر آندریف، نیکالای فیودِرِویچ، کارمند جزء بود؛ مادرش، آلیکساندرا نیکیتیچنا کانویسارووا، خانهدار بود. وقتی که آندریف پنج ساله بود، پدر و ماردش در آتشسوزی خانهی اجدادی مردند، و پسر بعد از آن به توسط خویشاوندان پرورش یافت. عمهاش، هنرپیشهی تئاتر مالیی در مسکو، در تربیت او نقش خاصی داشت. آندریف از 1269 تا 1271 در دبیرستان مسکو تحصیل کرد، و پس از آن در مدرسهی نظام نامنویسی نمود. در آنجا آموزش ریاضی – فیزیکی نیرومندی یافت، زبانهای اروپایی را آموخت، و استعداد موسیقی خود را پروراند (او پیانو، فلوت، و قرهنی مینواخت). در 1277 در «مؤسسهی عالی فنی» در مسکو پذیرفته شد، اما سال بعد به سبب شرکت در نهضت دانشجویی اخراج شد. سپس در دانشگاه مسکو به صورت دانشجوی غیرشبانهروزی به تحصیل پرداخت. تواناییهای او در ریاضیات توجه نیکالای واسیلیئویچ بوگایف را جلب کرد. در 1280 با نادِژدا نیکالایونا نیکولسکایا، مادر بهترین دوست خود، ازدواج کرد. آنان صاحب یک دختر شدند. آندریف در 1282 به گوتینگن نقل مکان کرد تا در آنجا وارد دانشگاه شود. سه سال بعد به بازل، سویس، منتقل شد و در آنجا تحت راهنمایی آوگوست هاگنباخ کار کرد. آندریف، تا وقتی که در 1287 از رسالهی دکتری خود دفاع کرد، دانشوری صاحب ابتکار بود. او به نورشناسی، هم تجربی و هم نظری، علاقهمند شد؛ روشی برای تعیین تعداد اجزای از لحاظ نوری فعال در محلولهای موادّ دارای وزن مولکولی بالا از طریق چرخش صفحهی قطبش آنها بدست آورد، و نظریه پاول دروده دربارهی پاشیدگی نور را بسط داد. کار اخیر پایهی رسالهی وی بود که برای آن درجهی دکتری افتخارآمیز گرفته بود.
آندریف، پس از دفاع از رسالهی خود، به مسکو بازگشت. در همان سال به عضویت «انجمن روسی فیزیک – شیمی» برگزیده شد. طولی نکشید که در مسکو با بهترین مدرسهی فیزیک قبل از انقلاب روسیه، مدرسهی پیوتر نیکالایویچ لیئبیدیف، تماس برقرار نمود، و از 1289 تا 1291 در آزمایشگاه لیئبیدیف کار کرد. موارد علاقهی او در آن موقع عبارت بودند از فیزیک پرتو X، صوتشناسی، و مهندسی رادیو. او در تعدادی از مؤسسات آموزش عالی، از جمله دانشگاه مسکو، تدریس کرد (1291-1296). در آنجا در 1292 از رسالهی فوق لیسانس خود دفاع کرد، و راه برای استادی او باز شد. سال بعد آندریف با ماریا گیراسیمِونا لاریوْنِوا ازدواج کرد؛ آنان صاحب یک پسر و سه دختر شدند. آندریف، در مدت جنگ جهانی اول، با ابداع روشی صوتی برای تعیین محل آتشبارها، درگیر در کار دفاع بود. همین مسأله را ماکس بورن و دیگران برای آلمانیها تحقیق کرده بودند.
از 1297 تا 1299 آندریف استاد فیزیک در «مؤسسهی کشاورزی» اومسک بود؛ و در 1299 به مسکو برگشت. از آن زمان علایقش به صوتشناسی و نظریهی ارتعاشات معطوف گردید. آندریف یکی از بنیادگذاران صوتشناسی غیر خطی و صوتشناسی آلات موسیقی بود، و پس از آن که در اواسط دههی 1300، به دعوت آبرام فیودِرِویچ یوفه، به لنینگراد نقل مکان کرد به بسط آن ادامه داد. در آنجا، در «مؤسسهی فیزیکی – فنی»، یک آزمایشگاه صوتشناسی تأسیس کرد و در 1311 نخستین مؤسسهی صوتشناسی موسیقی جهان را بنا نهاد. در تعدادی از مؤسسات آموزش عالی نیز بخشهای صوتشناسی دایر کرد. پژوهشهای وی در زمینهی بارابرق (piezoelectricity) موجب شد که ایگور واسیلیئویچ کورچاتف و پاول پاولویچ کوبیکو در مورد فِرَوْ الکتریسیته کارهائی انجام دهند.
در 1319 آندریف، به دعوت سیرگئی ایوانِویچ واویلف، به مسکو نقل مکان کرد؛ و در آنجا در «مؤسسهی فیزیک پ.ن. لیئبیدیف» به کار پرداخت. در آنجا آزمایشگاه صوتشناسیای بنا نهاد که در 1332 «مؤسسهی صوتشناسی فرهنگستان علوم شوروی» شد. آندریف بقیهی عمر را در این مؤسسه کار کرد؛ و در 1357 مؤسسه به نام وی نامگذاری شد.
آندریف در صوتشناسی روش درجهبندی دامنهی غشاهای نوسانکننده، طراحی تلفونها و میکروفونها، و نظریهی نوسانهای بلورهای تحت فشار (piezocrystals) را (که در مهندسی رادیو کاربُرد داشتند) ابداع کرد. در زمینهی صوتشناسی ساختمان، صوتشناسی مایعات، و نظریهی انتشار امواج صوتی تحقیق کرد، و به مسائل صوتشناسی زیستی (اصوات انسانها، صداهای حیوانات و حشرات) علاقهی وافر داشت.
آندریف مسائل فلسفی را نیز مدّنظر داشت: وقتی که هنوز خیلی جوان بود، کتاب «علم و فرضیه»ی آنری پوانکاره را ترجمه و به خرج خود چاپ و منتشر کرد. پس از انقلاب، کتابهای عامهفهمی دربارهی نظریهی نسبیت آینشتاین و مکانیک کوانتومی، و همچنین تعدادی کتاب درسی دربارهی مکانیک، صوتشناسی، و نظریهی ارتعاشات منتشر نمود. او (در 1302) بنیادگذار و نخستین سردبیر مجلهی علمی عامهفهم Iskra («اخگر»)، سردبیر Zhurnal eksperimentalnoi i teoreticheskoi fiziki («مجلهی فیزیک تجربی و نظری»، 1329-1334)، و Akusticheskii zhurnal («مجلهی صوتشناسی»، 1333-1349) بود. اما مهمتر از همه، آندریف بنیادگذار و رهبر سرشناس مکتب صوتشناسی شوروی بود، مکتبی که ل. م. برخوفسکیخ، ب.پ. کونستانتینوف، و آ.آ. خارکیویچ، اعضای فرهنگستان، و آ.ا.بلف، گ.آ. اوْسترئومف، و آ.و. ریمسکی کورساکف، استادان دانشگاه، جزو آن بودند.
اقدامهای علمی و سازمانی آندریف بسیار مورد قدردانی جامعهی علمی و حکومت شوروی بود. در 1312 به عضویت مکاتبهای و در 1332 به عضویت کامل «فرهنگستان علوم شوروی» انتخاب شد. در 1324 و 1332 جایزهی لنین دریافت کرد، و در 1349 لقب «قهرمان کار سوسیالیست» به وی اعطا شد.
موسیقی برای آندریف در سراسر زندگیش اهمیت داشت. او پیانو نواز بسیار خوبی بود.
دوم. خواندنیهای فرعی. Nikolai Nikolaevich Andreev، از گ.و. گلکین (مسکو، 1980)، و Materialy k biobibliografi sovetskikh uchennykh («اطلاعاتی برای زندگینامه و کتابشناسی دانشمندان شوروی»، مسکو، 1963).
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Nikolai Nikolaevich Andreev
(ت. کورمانی، روسیه، 7 مرداد 1259 / 28 ژویهی 1880؛ و. مسکو، روسیه، 10 دی 1349 / 31 دسامبر 1970)، فیزیک.
پدر آندریف، نیکالای فیودِرِویچ، کارمند جزء بود؛ مادرش، آلیکساندرا نیکیتیچنا کانویسارووا، خانهدار بود. وقتی که آندریف پنج ساله بود، پدر و ماردش در آتشسوزی خانهی اجدادی مردند، و پسر بعد از آن به توسط خویشاوندان پرورش یافت. عمهاش، هنرپیشهی تئاتر مالیی در مسکو، در تربیت او نقش خاصی داشت. آندریف از 1269 تا 1271 در دبیرستان مسکو تحصیل کرد، و پس از آن در مدرسهی نظام نامنویسی نمود. در آنجا آموزش ریاضی – فیزیکی نیرومندی یافت، زبانهای اروپایی را آموخت، و استعداد موسیقی خود را پروراند (او پیانو، فلوت، و قرهنی مینواخت). در 1277 در «مؤسسهی عالی فنی» در مسکو پذیرفته شد، اما سال بعد به سبب شرکت در نهضت دانشجویی اخراج شد. سپس در دانشگاه مسکو به صورت دانشجوی غیرشبانهروزی به تحصیل پرداخت. تواناییهای او در ریاضیات توجه نیکالای واسیلیئویچ بوگایف را جلب کرد. در 1280 با نادِژدا نیکالایونا نیکولسکایا، مادر بهترین دوست خود، ازدواج کرد. آنان صاحب یک دختر شدند. آندریف در 1282 به گوتینگن نقل مکان کرد تا در آنجا وارد دانشگاه شود. سه سال بعد به بازل، سویس، منتقل شد و در آنجا تحت راهنمایی آوگوست هاگنباخ کار کرد. آندریف، تا وقتی که در 1287 از رسالهی دکتری خود دفاع کرد، دانشوری صاحب ابتکار بود. او به نورشناسی، هم تجربی و هم نظری، علاقهمند شد؛ روشی برای تعیین تعداد اجزای از لحاظ نوری فعال در محلولهای موادّ دارای وزن مولکولی بالا از طریق چرخش صفحهی قطبش آنها بدست آورد، و نظریه پاول دروده دربارهی پاشیدگی نور را بسط داد. کار اخیر پایهی رسالهی وی بود که برای آن درجهی دکتری افتخارآمیز گرفته بود.
آندریف، پس از دفاع از رسالهی خود، به مسکو بازگشت. در همان سال به عضویت «انجمن روسی فیزیک – شیمی» برگزیده شد. طولی نکشید که در مسکو با بهترین مدرسهی فیزیک قبل از انقلاب روسیه، مدرسهی پیوتر نیکالایویچ لیئبیدیف، تماس برقرار نمود، و از 1289 تا 1291 در آزمایشگاه لیئبیدیف کار کرد. موارد علاقهی او در آن موقع عبارت بودند از فیزیک پرتو X، صوتشناسی، و مهندسی رادیو. او در تعدادی از مؤسسات آموزش عالی، از جمله دانشگاه مسکو، تدریس کرد (1291-1296). در آنجا در 1292 از رسالهی فوق لیسانس خود دفاع کرد، و راه برای استادی او باز شد. سال بعد آندریف با ماریا گیراسیمِونا لاریوْنِوا ازدواج کرد؛ آنان صاحب یک پسر و سه دختر شدند. آندریف، در مدت جنگ جهانی اول، با ابداع روشی صوتی برای تعیین محل آتشبارها، درگیر در کار دفاع بود. همین مسأله را ماکس بورن و دیگران برای آلمانیها تحقیق کرده بودند.
از 1297 تا 1299 آندریف استاد فیزیک در «مؤسسهی کشاورزی» اومسک بود؛ و در 1299 به مسکو برگشت. از آن زمان علایقش به صوتشناسی و نظریهی ارتعاشات معطوف گردید. آندریف یکی از بنیادگذاران صوتشناسی غیر خطی و صوتشناسی آلات موسیقی بود، و پس از آن که در اواسط دههی 1300، به دعوت آبرام فیودِرِویچ یوفه، به لنینگراد نقل مکان کرد به بسط آن ادامه داد. در آنجا، در «مؤسسهی فیزیکی – فنی»، یک آزمایشگاه صوتشناسی تأسیس کرد و در 1311 نخستین مؤسسهی صوتشناسی موسیقی جهان را بنا نهاد. در تعدادی از مؤسسات آموزش عالی نیز بخشهای صوتشناسی دایر کرد. پژوهشهای وی در زمینهی بارابرق (piezoelectricity) موجب شد که ایگور واسیلیئویچ کورچاتف و پاول پاولویچ کوبیکو در مورد فِرَوْ الکتریسیته کارهائی انجام دهند.
در 1319 آندریف، به دعوت سیرگئی ایوانِویچ واویلف، به مسکو نقل مکان کرد؛ و در آنجا در «مؤسسهی فیزیک پ.ن. لیئبیدیف» به کار پرداخت. در آنجا آزمایشگاه صوتشناسیای بنا نهاد که در 1332 «مؤسسهی صوتشناسی فرهنگستان علوم شوروی» شد. آندریف بقیهی عمر را در این مؤسسه کار کرد؛ و در 1357 مؤسسه به نام وی نامگذاری شد.
آندریف در صوتشناسی روش درجهبندی دامنهی غشاهای نوسانکننده، طراحی تلفونها و میکروفونها، و نظریهی نوسانهای بلورهای تحت فشار (piezocrystals) را (که در مهندسی رادیو کاربُرد داشتند) ابداع کرد. در زمینهی صوتشناسی ساختمان، صوتشناسی مایعات، و نظریهی انتشار امواج صوتی تحقیق کرد، و به مسائل صوتشناسی زیستی (اصوات انسانها، صداهای حیوانات و حشرات) علاقهی وافر داشت.
آندریف مسائل فلسفی را نیز مدّنظر داشت: وقتی که هنوز خیلی جوان بود، کتاب «علم و فرضیه»ی آنری پوانکاره را ترجمه و به خرج خود چاپ و منتشر کرد. پس از انقلاب، کتابهای عامهفهمی دربارهی نظریهی نسبیت آینشتاین و مکانیک کوانتومی، و همچنین تعدادی کتاب درسی دربارهی مکانیک، صوتشناسی، و نظریهی ارتعاشات منتشر نمود. او (در 1302) بنیادگذار و نخستین سردبیر مجلهی علمی عامهفهم Iskra («اخگر»)، سردبیر Zhurnal eksperimentalnoi i teoreticheskoi fiziki («مجلهی فیزیک تجربی و نظری»، 1329-1334)، و Akusticheskii zhurnal («مجلهی صوتشناسی»، 1333-1349) بود. اما مهمتر از همه، آندریف بنیادگذار و رهبر سرشناس مکتب صوتشناسی شوروی بود، مکتبی که ل. م. برخوفسکیخ، ب.پ. کونستانتینوف، و آ.آ. خارکیویچ، اعضای فرهنگستان، و آ.ا.بلف، گ.آ. اوْسترئومف، و آ.و. ریمسکی کورساکف، استادان دانشگاه، جزو آن بودند.
اقدامهای علمی و سازمانی آندریف بسیار مورد قدردانی جامعهی علمی و حکومت شوروی بود. در 1312 به عضویت مکاتبهای و در 1332 به عضویت کامل «فرهنگستان علوم شوروی» انتخاب شد. در 1324 و 1332 جایزهی لنین دریافت کرد، و در 1349 لقب «قهرمان کار سوسیالیست» به وی اعطا شد.
موسیقی برای آندریف در سراسر زندگیش اهمیت داشت. او پیانو نواز بسیار خوبی بود.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی. فهرست آثار آندریف در UFN، 44، شمارهی 3 (1951)، 472، 71، شمارهی 3 (1960)، 525، و 101، شمارهی 4 (1970)، 773، ذکر شده است. فهرستی هم در کتاب گلکین (ـــ پایین) موجود است. Theoretische und experimentelle Untersuchungen über den Einfluss der Temperatur auf die Dispersion des Lichtes (رسالهی دکتری، بازل، 1909)؛ «K dispersii zatukhaiushchikh voln» («دربارهی پراکندگی موجهای ضعیف شده»، در ZRFKO، 41، شمارهی 1 (1910)، 46-56؛ Elektricheskie kolebaniia i ikh spektri («نوسانهای برقی و طیفهایشان»؛ رسالهی فوق لیسانس، مسکو، 1917)؛ «Ostrota slukha» («تیزشنوی»)، در ZPF، 1، شمارهی 1-2 (1924)، 252-263؛ «Tekhnicheskii amplitudometr» («دامنهسنجی فنی»)، همان، 2، شمارهی 3-4 (1925)، 205-212؛ «O privedennom uravnenii struny» («دربارهی معادلهی سیم کاهیده»)، همان، 4، شمارهی 1 (1927)، 21-26؛ «O kolebaniiakh kvartservoi plastinki po tolshchine» («دربارهی توزیع ارتعاشهای صفحهی کوارتز در اثر ضخامتش»)، در ZTF، 2 شمارهی 1 (1932)، 119-124؛ Akustika dvizhushcheisia sredy («صورتشناسی محیط متحرک»، مسکو و لنینگراد، 1934)، با همکاری ا.گ. روساکف؛ «O dereve dlia muzykalnykh instrumentov» («دربارهی چوب برای آلات موسیقی»)، در Trudy NII muzykalnoi promyshlennosti، یکم (مسکو و لنینگراد، 1938)، 13-28؛ «O golose moria» («دربارهی صدای دریا»)، در DANS، 23، شمارهی 7 (1939)، 625-628؛ «Piezoelektricheskie kristally i ikh primenenie» («بلورهای بارابرقی و کاربرد آنها»)، در Elektrichestvo (1947)، شمارهی 2، 5-13؛ «Ob organakh slukha u nasekomykh» («دربارهی اندامهای شنوایی حشرات»)، در Problemy fiziologicheskoi akustiki، سوم (مسکو و لنینگراد، 1955)، 89-94؛ «Einige Fragen der nichtlinearen Akustik»، در Proceedings of the Third International Congress on Acoustics Stuttgart، یکم (آمستردام و لندن، 1961)، 304-306.دوم. خواندنیهای فرعی. Nikolai Nikolaevich Andreev، از گ.و. گلکین (مسکو، 1980)، و Materialy k biobibliografi sovetskikh uchennykh («اطلاعاتی برای زندگینامه و کتابشناسی دانشمندان شوروی»، مسکو، 1963).
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول