آيه ي ششم،آيه ي 33 از سوره ي توبه

هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي‏ وَدينِ الْحَقّ‏ِ لِيظْهِرَهُ عَلَی الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ؛1 «او كسي است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست فرستاد، تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند؛ هر چند مشركان خوش نداشته باشند». آيه شريفه، با همين الفاظ در سوره «صف»، آمده و با تفاوت مختصري در «سوره فتح»، تكرار شده است و خبر از رويدادی مهم مي‏دهد. اين اهميّت موجب تكرار آن شده است و از جهاني شدن اسلام و فراگيری اين آيين بر روی زمين خبر مي‏دهد.
پنجشنبه، 15 فروردين 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آيه ي ششم،آيه ي 33 از سوره ي توبه
آيه ي ششم،آيه ي 33 از سوره ي توبه
آيه ي ششم،آيه ي 33 از سوره ي توبه

نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت1-ص44 تاص46
هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدي‏ وَدينِ الْحَقّ‏ِ لِيظْهِرَهُ عَلَی الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ؛1
«او كسي است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست فرستاد، تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند؛ هر چند مشركان خوش نداشته باشند».
آيه شريفه، با همين الفاظ در سوره «صف»، آمده و با تفاوت مختصري در «سوره فتح»، تكرار شده است و خبر از رويدادی مهم مي‏دهد. اين اهميّت موجب تكرار آن شده است و از جهاني شدن اسلام و فراگيری اين آيين بر روی زمين خبر مي‏دهد.
برخی از مفسران پيروزي مورد بحث آيه را به معناي پيروزي منطقه‏اي و محدود گرفته‏اند ـ كه در عصر پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و يا زمان هاي بعد از آن براي اسلام و مسلمين صورت پذيرفت ـ ولي با توجه به اينكه در آيه هيچ گونه قيد و شرطي نيست و از هر نظر مطلق است، دليلي ندارد كه معناي آن را محدود كنيم. مفهوم آن پيروزي همه جانبة اسلام بر همه اديان جهان است؛ يعنی، سرانجام اسلام همة كره زمين را فرا گرفته، بر همه جهان چيره خواهد گشت.
شكي نيست در حال حاضر، اين موضوع تحقق نيافته؛ ولي اين وعده حتمي خدا به تدريج در حال تحقق است. طبق روايات تكامل اين برنامه، هنگامي خواهد بود كه حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور كند و برنامه جهاني شدن اسلام را تحقق بخشد.
شيخ صدوق(ره)، از امام صادق(عليه السلام)، در تفسير اين آيه نقل می كند:
«وَ اللَّهِ مَا نَزَلَ تَأْوِيلُهَا بَعْدُ وَ لَا ينْزِلُ تَأْوِيلُهَا حَتَّي يخْرُجَ الْقَائِمُ(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ يبْقَ كَافِرٌ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ وَ لَا مُشْرِكٌ بِالْإِمَامِ إِلَّا كَرِهَ خُرُوجَهُ حَتَّي لَوْ كَانَ كَافِرٌ أَوْ مُشْرِكٌ فِي بَطْنِ صَخْرَةٍ لَقَالَتْ يا مُؤْمِنُ في بَطْنِي كَافِرٌ فَاكْسِرْنِي وَ اقْتُلْهُ»؛2 «به خدا سوگند! هنوز تأويل اين آيه نازل نشده و نخواهد شد، تا آنکه قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) خروج كند. وقتي او ظهور کرد، ديگر هيچ کافر به خدا و منکر امامي نمي ماند؛ مگر اينکه از خروج آن حضرت ناراحت مي‌شود! حتي اگر کافري در دل سنگي پنهان شود، آن سنگ مي‌گويد:‌اي مؤمن! در دل من کافري پنهان شده، مرا بشکن و او را بيرون بياور و به قتل برسان».
علامه طباطبايي(ره) پس از ذکر اين حديث در ذيل آيه شريفه مي نويسد: نظير اين روايت را عياشی از ابی مقدام، از ابی جعفر(عليه السلام) و نيز از سماعه از امام صادق(عليه السلام) نقل و طبرسی مثل آن را از ابی-جعفر(عليه السلام) روايت كرده است.
در تفسير قمی آمده است: اين آيه دربارة قائم آل محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) نازل شده و اينكه درباره آن حضرت نازل شده، بدين معنا است كه خروج او تأويل اين آيه است. از روايت صدوق هم اين برداشت استفاده می‏شد.
در الدُّرالمنثور نقل شده است: سعيد بن منصور، ابن منذر و بيهقی در سنن خود از جابر روايت كرده‏اند كه او در تفسير آية لِيُظهِرَهُ عَلی الدينِ كُلِهِ گفته است: معنای اين آيه، صورت وقوع به خود نمی ‏گيرد؛ مگر وقتی كه هيچ يهودی و مسيحی و صاحب ملتی نماند جز اسلام. و نيز صورت نمی‏گيرد، مگر وقتی كه گرگ و گوسفند، شير و گاو و انسان و مار با هم زندگی كنند و از يكديگر ايمن شوند. همچنين واقع نمی‏شود، مگر وقتی كه هيچ موشي انباني را سوراخ نكند و واقع نمی‏شود، مگر وقتی كه جزيه به كلی لغو شود و صليب‏ها شكسته و خوك ها كشته شوند و اين وقتی است كه عيسی بن مريم از آسمان فرود آيد.
علامه طباطبايي پس از نقل اين مطلب، در توضيح آن مي-نويسد: «منظور از لغو جزيه ـ به قرينه صدر روايت ـ اين است كه موضوعی برای جزيه باقی نمی‏ماند. و دلالت اين روايت بر اينكه در آن روز كفر و شركی در روی زمين باقی نمی ‏ماند؛ معنايي است كه روايت های ديگر نيز بر آن دلالت دارند».3
پيش از اين نيز اشاره شد كه برخي از دانشمندان شيعه، شمار آيات مربوط به «مهدويّت» را افزون بر 120 ذکر کرده اند که مي توان به کتاب هاي مفصل در اين زمينه مراجعه کرد.4

پي نوشت ها:

1. توبه (9)، آيه 33.
2. كمال‏الدين و تمام النعمة، ج، 2‍، ص670.
3. تفسير الميزان، ج9، ص 392.
4. ر. ک: سيّد هاشم بحراني، سيمای حضرت مهدی(عجل الله تعالي فرجه الشريف)در قرآن، ترجمه سيد مهدی حايری قزوينی.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط