چگونگي ارتباط شيعيان با نواب چهارگانه و وظايف آن نائبان
نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع:درسنامه2-ص8تا89
منبع:درسنامه2-ص8تا89
در آغاز نيابت خاص، جايگاه سفارت براي مردم روشن نبود. فقط عدة اندکي از خواص و وکيلان، با نايب آن حضرت در ارتباط بوده، مسايل مورد نياز خود را با او در ميان ميگذاشتند؛ امّا پس از گذشت زمان، با تلاشهاي خالصانه وکيلان، نزد شيعيان، نيابت خاص حضرت، جايگاه خود را پيدا کرد.
بنابراين ارتباط شيعيان با نوّاب خاص در دورههاي نخست، به طور عمده به واسطة وکيلان بود. به اين صورت که مردم، خواستههاي خود را با وکيلان در ميان ميگذاشتند يا وجوهات شرعي خود را به آنان ميپرداختند. وکيلان نيز آنها را به سفير و نايب امام(عجل الله تعالي فرجه الشريف) منتقل ميکردند و با واسطه سفير، از ناحيه مقدسه پاسخ پرسشهاي خود را ميگرفتند. با روشن شدن جايگاه نوّاب خاص، برخي شيعيان به صورت پنهاني توانستند به طور مستقيم با آنان تماس برقرار کنند. اين کار، به طور عمده از زمان سفارت دومين سفير آغاز شد و ادامه يافت.
وظايف نايبان خاص
برخي وظايف و فعاليتهاي نايبان خاص عبارت است از:
1. بر طرف کردن ترديد شيعيان درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
ولادت آخرين ذخيرة الهي به صورت پنهاني صورت گرفت و جز اندکي از شيعيان، آن حضرت را در دوران پدر بزرگوارش نديده بودند و ترديدهايي ميان شيعيان پديد آمده بود؛ از اين رو، يکي از مسؤوليتهاي مهم و حساس نواب خاص، از ميان بردن ترديدهاي موجود دربارة حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بود. اين تلاشها، بيشتر در دوران نايبان اوّل و دوم انجام شد؛ ولي در موارد مورد نياز در دورة ديگر نواب نيز بدان توجه ميشد.
از آنجا که اين مسأله بسيار مهم و حساس بود، افزون بر ارائة کراماتي از طرف نايبان خاص، خود حضرت در موارد مورد نياز، با صدور توقيعاتي اين امر را بر ايشان آسان ميكرد. در ميان توقيعاتي که هم اکنون از آن حضرت در دست است، تعدادي دربارة همين مسأله است.1
2. پنهان نگهداشتن مكان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
از احاديث نقل شده توسط نوّاب خاص و توقيعات صادر شده از طرف امام زمان(عليه السلام) به دست آنان2، دانسته ميشود نوّاب وظيفهاي دوجانبه داشتهاند:
از سويي محل زندگي امام را نه فقط از دشمنان، بلكه از شيعيان پنهان نگهميداشتند و به وكلاي خود آموزش ميدادند مبادا اسمي از آن حضرت به ميان آورند؛ از اين رو توانستند شيعيان را از خطر عباسيان مصون دارند.
3. پاسخگويي به پرسشهاي فقهي و مشكلات علمي و عقيدتي
نايبان خاص، پرسشهاي فقهي و شرعي شيعيان را خدمت امام و پاسخ آنها را به مردم ميرساندند. بهويژه در دوره نيابت نايب دوم، محمد بن عثمان، پرسشهاي فقهي بسياري مطرح شد و امام، ضمن توقيعات متعدد و طولاني به آنها پاسخ داد.
فعاليتهاي نايبان خاص به مسايل فقهي محدود نميشد؛ بلكه وظيفه ديگر آنان حل مشكلات علمي و شركت در بحثها و مناظرات عقيدتي بود.3
4. سازماندهي وكيلهاي حضرت
يكي از تشكلهاي مهمي كه در دوران امامان پيش از حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) شكل گرفت، «تشكيلات وكالت» بود. ايشان اين سازمان را براي آماده كردن هرچه بيشتر مردم، براي تحمل دوران غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به وجود آوردند؛ از اين رو هر چه بيشتر ميكوشيدند تا از مواجهة مستقيم، كم كرده، امور را به عهدة افراد شايسته بگذارند.
اين تشكيلات، به طور رسمي در زمان امام كاظم(عليه السلام) پديد آمد؛ امّا در زمان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به اوج خود رسيد.
بنابراين، سياست تعيين وكيل براي اداره امور نواحي گوناگون و برقراري ارتباط ميان شيعيان و امامان، از دورانهاي امامان پيشين وجود داشت. در عصر غيبت، اين تماس با امام زمان، قطع شد و محور ارتباط وكيلان با امام، نايبي بود كه امام زمان تعيين ميكرد.
مناطق شيعهنشين تقريباً مشخص بود و بنا به ضرورت در هر منطقهاي، وكيلي تعيين ميشد. گاهي چند وكيل در مناطق كوچكتر، تحت سرپرستي وكيلي بودند كه امام و يا نايب خاص براي آنها تعيين ميكرد. اين وكلا، اموالي را كه بابت وجوهات ميگرفتند، به شيوههاي گوناگوني به بغداد، نزد نوّاب ميفرستادند و آنان نيز طبق دستور امام، در موارد بايسته به كار ميگرفتند.
در مواردي ممكن بود برخي از وكيلان براي يك بار امام زمان(عليه السلام) را ملاقات كنند؛ چنانكه «محمد بن احمد قطّان» (از وكيلان ابوجعفر نايب دوم) به ملاقات امام نايل شد.4 اما به طور معمول، آنان تحت نظر نايب خاص امام، انجام وظيفه ميكردند. بنابر نقل احمد بن متيل قمي، ابوجعفر، ده وكيل در بغداد داشت كه نزديكترين آنان به وي «حسين بن روح» بود5 كه پس از او نايب سوم شد. از ديگر نزديكان وي، «جعفر بن احمد بن متيل» بوده كه از ديد بسياري، وي جانشين ابوجعفر خواهد بود. از روايتي ديگر، دانسته ميشود در برابر اموال داده شده به وكيلان، قبضهايي از آنان دريافت ميشد؛ امّا از نايب خاص، چنين قبضهايي دريافت نميكردند. زماني كه ابوالقاسم، حسين بن روح را به جانشيني برگزيد، دستور داد از وي قبضهايي نخواهند.6
برخي از اين وكيلان، عبارت بودند از:
5. آماده كردن شيعيان براي غيبت کبرا
يکي از مسؤوليتهاي اساسي سفراي چهارگانه ـ بويژه آخرين نايب ـ آماده كردن اذهان عمومي براي «غيبت كبرا» و عادتدادن تدريجي مردم به پنهانزيستي امام و جلوگيري از غافلگير شدن در موضوع غيبت بود.
غيبت ناگهاني امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) چه بسا باعث انكار مطلق وجود آن حضرت و انحراف افكار عمومي ميشد. نمايندگان خاص امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غيبت صغرا، به اين هدف و غرض نايل شدند و افكار و اذهان عمومي را براي «غيبت كبرا» آماده ساختند.
6. رهبري دوستداران و طرفداران امام زمان(عليه السلام) و حفظ مصالح اجتماعي شيعيان
خلأ و كمبودي كه به واسطة عدم حضور و فقدان امام، در اجتماع شيعيان پيدا شده بود، پر شد. امام زمان(عليه السلام) توانست به وسيلة نايبان خاص رهبري خويش را در جامعه اعمال كرده و خسارتهاي ناشي از عدم حضور مستقيم خود را جبران کرد. آن حضرت، مصالح اجتماع آن زمان و دوستداران را ـ در سختترين و پيچيدهترين شرايط اجتماعي و سياسي ـ حفظ كرد و نگذاشت شيعيان منحرف شده و متلاشي شوند.9
7. جلوگيري از فرقهگرايي و گروه گروه شدن شيعيان
از مسؤوليتهاي مهم نايبان خاص، اين بود که شيعيان را از پراکندگي بيشتر مصون دارند. ايشان همواره آن دسته از گفتارهاي پيامبر و امامان(عليهم السلام) را كه دلالت داشت مجموع پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به دوازده ختم ميشود و واپسين آنان غيبت خواهد كرد، بيان ميكردند.
نوّاب خاص در اين مرحله، به پيروزي چشمگيري دست يافتند و توانستند انشعابات پديد آمده در مكتب تشيّع را كمتر كرده و در نهايت، به حد اقل برسانند.
8. مبارزه با مدعيان دروغين نيابت
يکي از مسؤوليتهاي مهم نايبان خاص، مبارزه با مدعيان دروغين نيابت بود. اين مبارزه به طور عمده، با هدايتهاي امام با صدور توقيعات از طرف آن حضرت صورت ميگرفت.10
9. گرفتن اموال متعلق به امام و مصرف آن در موارد لازم
هر كدام از نوّاب خاص امام، در دوران سفارت خود، وجوه و اموال متعلق به حضرت را تحويل ميگرفت و در مواردي كه امام دستور ميداد، مصرف ميكرد.
بنابراين ارتباط شيعيان با نوّاب خاص در دورههاي نخست، به طور عمده به واسطة وکيلان بود. به اين صورت که مردم، خواستههاي خود را با وکيلان در ميان ميگذاشتند يا وجوهات شرعي خود را به آنان ميپرداختند. وکيلان نيز آنها را به سفير و نايب امام(عجل الله تعالي فرجه الشريف) منتقل ميکردند و با واسطه سفير، از ناحيه مقدسه پاسخ پرسشهاي خود را ميگرفتند. با روشن شدن جايگاه نوّاب خاص، برخي شيعيان به صورت پنهاني توانستند به طور مستقيم با آنان تماس برقرار کنند. اين کار، به طور عمده از زمان سفارت دومين سفير آغاز شد و ادامه يافت.
وظايف نايبان خاص
برخي وظايف و فعاليتهاي نايبان خاص عبارت است از:
1. بر طرف کردن ترديد شيعيان درباره حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
ولادت آخرين ذخيرة الهي به صورت پنهاني صورت گرفت و جز اندکي از شيعيان، آن حضرت را در دوران پدر بزرگوارش نديده بودند و ترديدهايي ميان شيعيان پديد آمده بود؛ از اين رو، يکي از مسؤوليتهاي مهم و حساس نواب خاص، از ميان بردن ترديدهاي موجود دربارة حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بود. اين تلاشها، بيشتر در دوران نايبان اوّل و دوم انجام شد؛ ولي در موارد مورد نياز در دورة ديگر نواب نيز بدان توجه ميشد.
از آنجا که اين مسأله بسيار مهم و حساس بود، افزون بر ارائة کراماتي از طرف نايبان خاص، خود حضرت در موارد مورد نياز، با صدور توقيعاتي اين امر را بر ايشان آسان ميكرد. در ميان توقيعاتي که هم اکنون از آن حضرت در دست است، تعدادي دربارة همين مسأله است.1
2. پنهان نگهداشتن مكان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)
از احاديث نقل شده توسط نوّاب خاص و توقيعات صادر شده از طرف امام زمان(عليه السلام) به دست آنان2، دانسته ميشود نوّاب وظيفهاي دوجانبه داشتهاند:
از سويي محل زندگي امام را نه فقط از دشمنان، بلكه از شيعيان پنهان نگهميداشتند و به وكلاي خود آموزش ميدادند مبادا اسمي از آن حضرت به ميان آورند؛ از اين رو توانستند شيعيان را از خطر عباسيان مصون دارند.
3. پاسخگويي به پرسشهاي فقهي و مشكلات علمي و عقيدتي
نايبان خاص، پرسشهاي فقهي و شرعي شيعيان را خدمت امام و پاسخ آنها را به مردم ميرساندند. بهويژه در دوره نيابت نايب دوم، محمد بن عثمان، پرسشهاي فقهي بسياري مطرح شد و امام، ضمن توقيعات متعدد و طولاني به آنها پاسخ داد.
فعاليتهاي نايبان خاص به مسايل فقهي محدود نميشد؛ بلكه وظيفه ديگر آنان حل مشكلات علمي و شركت در بحثها و مناظرات عقيدتي بود.3
4. سازماندهي وكيلهاي حضرت
يكي از تشكلهاي مهمي كه در دوران امامان پيش از حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) شكل گرفت، «تشكيلات وكالت» بود. ايشان اين سازمان را براي آماده كردن هرچه بيشتر مردم، براي تحمل دوران غيبت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به وجود آوردند؛ از اين رو هر چه بيشتر ميكوشيدند تا از مواجهة مستقيم، كم كرده، امور را به عهدة افراد شايسته بگذارند.
اين تشكيلات، به طور رسمي در زمان امام كاظم(عليه السلام) پديد آمد؛ امّا در زمان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) به اوج خود رسيد.
بنابراين، سياست تعيين وكيل براي اداره امور نواحي گوناگون و برقراري ارتباط ميان شيعيان و امامان، از دورانهاي امامان پيشين وجود داشت. در عصر غيبت، اين تماس با امام زمان، قطع شد و محور ارتباط وكيلان با امام، نايبي بود كه امام زمان تعيين ميكرد.
مناطق شيعهنشين تقريباً مشخص بود و بنا به ضرورت در هر منطقهاي، وكيلي تعيين ميشد. گاهي چند وكيل در مناطق كوچكتر، تحت سرپرستي وكيلي بودند كه امام و يا نايب خاص براي آنها تعيين ميكرد. اين وكلا، اموالي را كه بابت وجوهات ميگرفتند، به شيوههاي گوناگوني به بغداد، نزد نوّاب ميفرستادند و آنان نيز طبق دستور امام، در موارد بايسته به كار ميگرفتند.
در مواردي ممكن بود برخي از وكيلان براي يك بار امام زمان(عليه السلام) را ملاقات كنند؛ چنانكه «محمد بن احمد قطّان» (از وكيلان ابوجعفر نايب دوم) به ملاقات امام نايل شد.4 اما به طور معمول، آنان تحت نظر نايب خاص امام، انجام وظيفه ميكردند. بنابر نقل احمد بن متيل قمي، ابوجعفر، ده وكيل در بغداد داشت كه نزديكترين آنان به وي «حسين بن روح» بود5 كه پس از او نايب سوم شد. از ديگر نزديكان وي، «جعفر بن احمد بن متيل» بوده كه از ديد بسياري، وي جانشين ابوجعفر خواهد بود. از روايتي ديگر، دانسته ميشود در برابر اموال داده شده به وكيلان، قبضهايي از آنان دريافت ميشد؛ امّا از نايب خاص، چنين قبضهايي دريافت نميكردند. زماني كه ابوالقاسم، حسين بن روح را به جانشيني برگزيد، دستور داد از وي قبضهايي نخواهند.6
برخي از اين وكيلان، عبارت بودند از:
1. احمد بن اسحاق (وكيل در قم)؛
2. محمد بن شاذان (نايب در نيشابور)؛
3. محمد بن حفص؛
4. محمد بن صالح همداني (وكيل در همدان)؛
5. قاسم بن علا (وكيل در آذربايجان)؛
6. ابوالحسين محمد بن جعفر اسدي (وكيل در ري)7 ؛
7. ابراهيم بن محمد همداني؛
8. ابراهيم بن مهزيار (وكيل در اهواز)؛
9. محمد بن ابراهيم بن مهزيار؛
10. احمدبن حمزة بن يسع قمي؛
11. داوود بن قاسم بن اسحاق؛
12. محمد بن علي بن بلال؛
13. ابومحمد وجنائي؛
14. عبداللّه بن ابي غانم قزويني؛
15. حسين بن علي بزوفري؛
16. احمد بن هلال عبرتائي؛
17. حاجز بن يزيد ملقب به «وشاء» وكيل در بغداد.8
البته سه تن از اين افراد محمد بن علي بن بلال، محمد بن صالح همداني و احمدبن هلال ـ منحرف و از وكالت امام بر کنار شدند.2. محمد بن شاذان (نايب در نيشابور)؛
3. محمد بن حفص؛
4. محمد بن صالح همداني (وكيل در همدان)؛
5. قاسم بن علا (وكيل در آذربايجان)؛
6. ابوالحسين محمد بن جعفر اسدي (وكيل در ري)7 ؛
7. ابراهيم بن محمد همداني؛
8. ابراهيم بن مهزيار (وكيل در اهواز)؛
9. محمد بن ابراهيم بن مهزيار؛
10. احمدبن حمزة بن يسع قمي؛
11. داوود بن قاسم بن اسحاق؛
12. محمد بن علي بن بلال؛
13. ابومحمد وجنائي؛
14. عبداللّه بن ابي غانم قزويني؛
15. حسين بن علي بزوفري؛
16. احمد بن هلال عبرتائي؛
17. حاجز بن يزيد ملقب به «وشاء» وكيل در بغداد.8
5. آماده كردن شيعيان براي غيبت کبرا
يکي از مسؤوليتهاي اساسي سفراي چهارگانه ـ بويژه آخرين نايب ـ آماده كردن اذهان عمومي براي «غيبت كبرا» و عادتدادن تدريجي مردم به پنهانزيستي امام و جلوگيري از غافلگير شدن در موضوع غيبت بود.
غيبت ناگهاني امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) چه بسا باعث انكار مطلق وجود آن حضرت و انحراف افكار عمومي ميشد. نمايندگان خاص امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) در دوران غيبت صغرا، به اين هدف و غرض نايل شدند و افكار و اذهان عمومي را براي «غيبت كبرا» آماده ساختند.
6. رهبري دوستداران و طرفداران امام زمان(عليه السلام) و حفظ مصالح اجتماعي شيعيان
خلأ و كمبودي كه به واسطة عدم حضور و فقدان امام، در اجتماع شيعيان پيدا شده بود، پر شد. امام زمان(عليه السلام) توانست به وسيلة نايبان خاص رهبري خويش را در جامعه اعمال كرده و خسارتهاي ناشي از عدم حضور مستقيم خود را جبران کرد. آن حضرت، مصالح اجتماع آن زمان و دوستداران را ـ در سختترين و پيچيدهترين شرايط اجتماعي و سياسي ـ حفظ كرد و نگذاشت شيعيان منحرف شده و متلاشي شوند.9
7. جلوگيري از فرقهگرايي و گروه گروه شدن شيعيان
از مسؤوليتهاي مهم نايبان خاص، اين بود که شيعيان را از پراکندگي بيشتر مصون دارند. ايشان همواره آن دسته از گفتارهاي پيامبر و امامان(عليهم السلام) را كه دلالت داشت مجموع پيشوايان معصوم(عليهم السلام) به دوازده ختم ميشود و واپسين آنان غيبت خواهد كرد، بيان ميكردند.
نوّاب خاص در اين مرحله، به پيروزي چشمگيري دست يافتند و توانستند انشعابات پديد آمده در مكتب تشيّع را كمتر كرده و در نهايت، به حد اقل برسانند.
8. مبارزه با مدعيان دروغين نيابت
يکي از مسؤوليتهاي مهم نايبان خاص، مبارزه با مدعيان دروغين نيابت بود. اين مبارزه به طور عمده، با هدايتهاي امام با صدور توقيعات از طرف آن حضرت صورت ميگرفت.10
9. گرفتن اموال متعلق به امام و مصرف آن در موارد لازم
هر كدام از نوّاب خاص امام، در دوران سفارت خود، وجوه و اموال متعلق به حضرت را تحويل ميگرفت و در مواردي كه امام دستور ميداد، مصرف ميكرد.
پي نوشت ها:
1. همان، ص 435.
2. شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 222.
3. همان، ص 176.
4. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج 1، ص 442.
5. نعماني، الغيبة، ص 225.
6. حيات فكری و سياسی امامان شيعه، ص 236؛ غفارزاده، علی, پژوهشی پيرامون زندگانی نواب خاص امام زمان (عليه السلام)، ص 85.
7. شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 415، ح 391؛ شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ح 2، باب 43، 16
8. ر.ك: رجال كشی؛ كمال الدين و تمام النعمة؛ كتاب الغيبة.
9. صدر، سيّد محمد, تاريخ الغيبة الصغری، ص 426.
10. شيخ طوسی, كتاب الغيبة، ص 244.