چطور خرج کنيد

حتما شما هم از دهان بعضي اطرافيان شنيده‌ايد که «اي بابا! پول براي خرج کردن است.» يا «پول چرک کف دست است.» ويا برعکس، مي‌گويند: «پول که علف خرس نيست.» ما مي‌گوييم نه اين و نه آن. پول هم براي خرج کردن است هم براي جمع کردن. هنر درست خرج کردن هنر مهمي در زندگي است. شما با اين هنر چقدر آشنايي داريد؟
دوشنبه، 19 فروردين 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چطور خرج کنيد
چطور خرج کنيد
چطور خرج کنيد

منبع:http://www.salamatiran.com
حتما شما هم از دهان بعضي اطرافيان شنيده‌ايد که «اي بابا! پول براي خرج کردن است.» يا «پول چرک کف دست است.» ويا برعکس، مي‌گويند: «پول که علف خرس نيست.» ما مي‌گوييم نه اين و نه آن. پول هم براي خرج کردن است هم براي جمع کردن. هنر درست خرج کردن هنر مهمي در زندگي است. شما با اين هنر چقدر آشنايي داريد؟

دفترچه‌ هزينه‌ها

براي هر خانواده و همچنين هر يك از افراد خانواده، دفتر يادداشت مخصوص هزينه‌ها لازم است. اين دفتر را به سه بخش تقسيم کنيد:
1) هزينه‌هاي ضروري 2) هزينه‌هاي غيرضروري
3) فهرست مخارج روزانه

صرفه‌جويي در هزينه‌هاي ضروري

هزينه‌هاي ضروري واقعا ضروري‌اند ولي مي‌شود متعادل‌شان كرد. در آغاز هر ماه فهرستي از مخارج ضروري خود را در دفترچه‌ يادداشت کنيد؛ مثلا اجاره، قبض تلفن و موبايل و برق، خورد و خوراک، پوشاک و... حالا با توجه به هزينه‌هايي که اين مخارج در ماه قبل براي شما داشته‌اند رقمي را جلوي هر کدام يادداشت کنيد. جمع اين رقم پولي است که تا آخر ماه نبايد صرف چيزي شود. حالا جلوي هر مورد بنويسيد چطور مي‌توان هزينه‌ هر کدام را کاهش داد؛ مثلا:
قبض برق: مي‌توانم از لامپ کم مصرف استفاده کنم و زماني که سرگرم کاري هستم تلويزيون را خاموش کنم.
قبض موبايل: در ماه قبل تعداد زيادي SMS غيرضروري و چند مکالمه طولاني غيرضروري داشتم. اين ماه از SMS فقط براي موارد لازم استفاده مي‌کنم.
خوردوخوراک: هنگام خريد ميوه و سبزي، مصرف واقعي خانواده را در نظر مي‌گيرم تا ميوه لک‌دار و خراب در سبد خانه نماند و دور ريخته نشود؛ يا در مهماني غذا را به اندازه درست مي‌کنم تا دور ريخته نشود.
حالا خودتان حساب کنيد. همين چند مورد کوچک که ذکر شد در آخر هر ماه، چه مبلغي را در کيف پول يا حساب شما باقي مي‌گذارد. نگوييد «اي بابا! با اين پول‌ها که چيزي حل نمي‌شود.» همين قطره‌ها دريا مي‌شوند.

هزينه‌هاي غيرضروري

اگر اسم هزينه‌هايي غيرضروري شد، لزومي ندارد آن را به کل از برنامه اقتصادي خودتان حذف کنيد بلکه مي‌توانيد آن در اولويت دوم، پس از ضروريات قرار دهيد. اينجا امکان صرفه‌جويي بيشتري برايتان وجود دارد. دو سوال: « آيا اين خرج در زندگي‌ام موثر است؟» و «اگر موثر است، چقدر؟» را از خود بپرسيد. مثلا سفر تابستاني حتما در روحيه شما موثر است ولي اگر پس از بازگشت با مشکل بي پولي روبه‌رو شويد، خرجي اضافه و بدون دورانديشي بوده. حالا اگر اين مشکل را نداشته باشيد مي‌توانيد در دفتر هزينه‌ها يادداشت کنيد که در سفرهاي قبلي چند مورد خرج اضافه (مانند غذاي زياد يا خريد سوغات بي‌مصرف و تزييني) داشته‌ايد. اين مخارج را از سفر حذف‌کنيد.
يک مورد ديگر، رفتن به رستوران‌ها و کافي‌شاپ‌ها است. بسياري از خانواده‌ها در برنامه‌ خود، هفته‌اي يک شب در رستوران شام مي‌خورند که مي‌توان آن را به سه هفته يک بار تقليل داد. يک هفته ديگر را مي‌توانيد با غذاي خانگي به طبيعت برويد و هفته سوم را در خانه، ميز قشنگي براي اهالي منزل بچينيد.
حالا خودتان ميزان کاهش هزينه را در همين مورد حساب کنيد. يا زماني که در تنگناي مالي قرار داريد به جاي پرداخت مبلغ باشگاه ورزشي از ورزش صبحگاهي پارک‌ها استفاده کنيد. اگر همه مخارج ضروري و غيرضروري را بنويسيد و جلوي آنها راه صرفه‌جويي‌اش را هم يادداشت کنيد، اين موارد قابل اجرا مي‌شود.

يادداشت مخارج روزانه

زماني که تمرين درست خرج کردن را شروع مي‌کنيد، هر شب بايد چند دقيقه را به ثبت مخارج روزانه خود، از ريز تا درشت، اختصاص دهيد. با اين کار، هم حساب خرج دست‌تان مي‌آيد، هم پس از مدتي متوجه برخي مخارج مي‌شويد که دايما در زندگي شما تکرار مي‌شود و هيچ ضرورتي هم ندارد؛ فقط عادت کرده‌ايد.

6 دليل ولخرجي

1) رودربايستي
شما با مهمان‌تان رودربايستي داريد و براي يک نفر به اندازه چهار نفر تدارک مي‌بينيد يا همراه دوستي ولخرج هستيد و مجبور به خرج‌هاي غيرضروي مي‌شويد. بايد بدانيد با پذيرايي مفصل از مهمان، او را هم معذب مي‌کنيد و به فکر جبران مي‌اندازيد؛ و اگر به دوست‌تان نه نگوييد هرگز نمي‌فهمد شما از اين همه پول خرج کردن در عذاب هستيد.
2) عدم اعتماد به نفس
شما براي پوشاندن کمبود اعتماد به نفس، به طرف خريد کردن هجوم مي‌بريد تا دوستان و آشنايان را تحت تاثير قرار دهيد. ولي آنها هم احتمالا باهوش هستند و زياد تحت تاثير اين خريدهاي عجيب و غريب قرار نمي‌گيرند؛ بلکه خيلي زود اصل قضيه را مي‌فهمند.
3) بيکاري و بطالت
از بيکاري حوصله‌تان سر مي‌رود و خريد مي‌کنيد يا از يک کافي‌شاپ به ديگري سرک مي‌کشيد و شام را هم با دوستان صرف مي‌کنيد تا در خانه بيکار نمانيد. اين کار شما هم ضرر مالي دارد، هم مقطعي و کوتاه‌مدت است. تنها توصيه به درد بخور اين است که علايق واقعي‌تان را پيدا کنيد تا مفيد واقع شويد.
4) خجالت
به مغازه‌اي مي‌رويد و جنسي را قيمت مي‌کنيد. چنان از اخم آقاي فروشنده جا مي‌خوريد که خجالت مي‌کشيد بگوييد گران است و آن را مي‌خريد يا خجالت مي‌کشيد به دوستتان بگوييد مايل به رفتن به رستوران گران‌تر از سطح بودجه‌تان نيستيد. بايد گفت تا زماني که به ديگران بيش از خودتان اهميت مي‌دهيد هميشه آخر ماه مبلغي پول کم مي‌آوريد.
5) جلب محبت
عادت کرده‌ايد محبت ديگران را با هديه گران و بذل و بخشش بخريد و اطرافيانتان را غرق هداياي گران قيمت مي‌کنيد ولي باز هم ميزان محبتتان کمتر از مبلغ خرج شده است. اگر دوست و هم‌زبان مي‌خواهيد روشي غير از خريد و فروش محبت پيدا کنيد!
6) عادت
شايد در خانواده‌اي مرفه يا فاقد دورانديشي بزرگ شده‌ايد که کسي در آن به پس‌انداز فکر نمي‌کرده و شما هم دايما پول خرج کرده‌ايد؛ طوري که براي پول ارزش قايل نيستيد. بالاخره يک نفر بايد به شما بگويد که روش قبلي‌تان غلط بوده و پول براي ايجاد يک زندگي امن ضروري است. چطور است روش منطقي خانواده‌هاي ديگر را با دقت بنگريد و الگو‌‌‌‌بگيريد؟!

خسيس‌ها به چي فکر مي‌کنند؟

خسيس يعني کسي كه آب از دستش نچکد. شايد شما هم يکي دو تا آدم خسيس را در اطرافتان بشناسيد. البته خساست درجات مختلف دارد ولي به طور معمول اين گونه افراد از ترس دروني فقر به طور دايم آزار مي‌بينند و هر پولي (حتي ضروري) که خرج کنند، مي‌ترسند به فقر و بيچارگي نزديک شوند. خساست افراطي ريشه رواني دارد و با حساب و کتاب داشتن در زندگي متفاوت است. علاوه بر آنکه خسيس هم مانند ولخرج فاقد مهارت در زندگي است و ممکن است دايما با اطرافيان خود درگير شود. اگر جزو اين گروه هستيد سه سوال از خودتان بپرسيد:
1) آيا ترس من از فقر به همين شدت واقعي است يا نوعي فکر منفي و آزاردهنده دروني است؟
2) از دست دادن احترام و محبت اطرافيان نزديکم در درازمدت با چقدر پول قابل مقايسه است؟
3) با ترس از خرج کردن از چه لذت‌هايي محروم مي‌شوم؟

پس‌انداز، گنج رواني

حال که راه پس‌انداز کردن برخي هزينه‌هاي زايد را تمرين کرده و در دفترچه نوشته‌ايد، مي‌دانيد مبلغي به عنوان پس‌انداز براي شما باقي مي‌ماند. اين جايزه شماست، مبارک است! فکر نکنيد مبلغ کمي است، چون با اين روش روز به روز بر پول شما اضافه مي‌شود و ميزان پس‌انداز شما با ميزان امنيت مالي شما رابطه مستقيم دارد. پس‌انداز کنيد تا لذت اين امنيت را دريابيد

کيف پول خود را مديريت کنيد

مهم نيست که چطور پول درمي‌آوريد، پولتان از پارو بالا مي‌آيد يا چکه‌چکه از دست صاحب‌کارتان مي‌چکد يا به صورت قلمبه به حساب شما سرازير مي‌شود. هر طور که پول دربياوريد آخرين جايي که پول از آنجا از دست‌تان خارج مي‌شود کيف پول شماست. ايستگاهي که پول‌هايتان را فقط و فقط براي خرج کردن در آن قرار مي‌دهيد چون هيچ آدم عاقلي پولش را در کيف پولش پس‌انداز نمي‌کند. به همين خاطر لازم است اين آخرين ايستگاه،‌ يک حساب و کتابي هم داشته باشد تا آن‌قدر هر کي هر کي نشود که ندانيد پولتان از کجا آمد و به کجا رفته. حواستان به نکته‌هاي زير باشد.
يک کيف پول خوب بخريد. کيف پولي که از همراه داشتن خالي آن هم لذت ببريد. اينطور روحيه‌تان هم در مواقع بي‌پولي حفظ مي‌شود.
سعي کنيد کيف پولتان هميشه همراهتان باشد. اينطور عادت به داشتن‌اش مي‌کنيد و اين باعث مي‌شود همراه نبودن کيف‌تان را با جا گذاشتن در منزل توجيه نکنيد. هراز گاهي هم کيف پولتان را چک کنيد.
پول‌هايتان را داخل کيف منظم کنيد. از بزرگ به کوچک، تراول‌ها را هم جدا بگذاريد. اينجوري احتمال دادن ايران چک 50هزار توماني به جاي کرايه تاکسي به حداقل مي‌رسد.
عابر بانک‌هاي مختلف را کنار هم نگذاريد. ممکن است باعث خراب شدن و از کار افتادن هم شوند. اين مساله درباره کارت‌هايي مثل کارت مترو و کارت سوخت هم صدق مي‌کند.
هيچ‌وقت رمز عابر بانکتان را روي آن ننويسيد. نوشتن شماره حساب اشکالي ندارد ولي رمز کارت در صورت گم شدن کيف آن را تبديل به يک هديه خوب براي يابنده مي‌کند.
پول‌هايتان را به مقادير يکسان تقسيم کنيد تا با يک نگاه سريع حساب کار و اوضاع جيبتان دستتان بيايد. اگر کيف‌تان اين قابليت را دارد جاهاي مختلف را به خرج‌هاي مختلف اختصاص دهيد.
همه کارت‌هاي شناسايي‌تان را يک جا نگذاريد تا با گم شدن آنها يک جا بدبخت شويد. بعضي کارت‌ها براي گرفتن المثني کارت‌هاي ديگر لازمند.
يک کارت آدرس با تلفن تماس خود داخل کيف بگذاريد تا آن شهروند خير بتواند با شما تماس بگيرد. در مواقعي که خدا نکرده صورتتان زير ميني‌بوس له شد هم آدرس کيف پول به آگاهي خانواده متوفي کمک مي‌کند.
کيف‌تان را با کارت ويزيت‌هاي مختلف و کارت‌هاي تبليغاتي سنگين نکنيد. اينها برايتان نان و آب نمي‌شود.
سعي کنيد هميشه مقداري پول هم داخل جيبتان داشته باشيد تا هم مجبور نباشيد براي هر خرجي سراغ کيف پول برويد و هم در صورت گم شدن کيف‌تان بتوانيد تا خانه برسيد.
هميشه مقداري پول به عنوان پشتيبان و روز مبادا نگه داشته باشيد. خيلي به عابر بانک‌ها اعتماد نکنيد. تجربه نشان داده آنها در روز مبادا پشت آدم را خالي مي‌کنند!
مهم نيست که چطور پول درمي‌آوريد، پولتان از پارو بالا مي‌آيد يا چکه‌چکه از دست صاحب‌کارتان مي‌چکد يا به صورت قلمبه به حساب شما سرازير مي‌شود. هر طور که پول دربياوريد آخرين جايي که پول از آنجا از دست‌تان خارج مي‌شود کيف پول شماست. ايستگاهي که پول‌هايتان را فقط و فقط براي خرج کردن در آن قرار مي‌دهيد چون هيچ آدم عاقلي پولش را در کيف پولش پس‌انداز نمي‌کند. به همين خاطر لازم است اين آخرين ايستگاه،‌ يک حساب و کتابي هم داشته باشد تا آن‌قدر هر کي هر کي نشود که ندانيد پولتان از کجا آمد و به کجا رفته. حواستان به نکته‌هاي زير باشد.
1. يک کيف پول خوب بخريد. کيف پولي که از همراه داشتن خالي آن هم لذت ببريد. اينطور روحيه‌تان هم در مواقع بي‌پولي حفظ مي‌شود.
2. سعي کنيد کيف پولتان هميشه همراهتان باشد. اينطور عادت به داشتن‌اش مي‌کنيد و اين باعث مي‌شود همراه نبودن کيف‌تان را با جا گذاشتن در منزل توجيه نکنيد. هراز گاهي هم کيف پولتان را چک کنيد.
3. پول‌هايتان را داخل کيف منظم کنيد. از بزرگ به کوچک، تراول‌ها را هم جدا بگذاريد. اينجوري احتمال دادن ايران چک 50هزار توماني به جاي کرايه تاکسي به حداقل مي‌رسد.
4. عابر بانک‌هاي مختلف را کنار هم نگذاريد. ممکن است باعث خراب شدن و از کار افتادن هم شوند. اين مساله درباره کارت‌هايي مثل کارت مترو و کارت سوخت هم صدق مي‌کند.
5. هيچ‌وقت رمز عابر بانکتان را روي آن ننويسيد. نوشتن شماره حساب اشکالي ندارد ولي رمز کارت در صورت گم شدن کيف آن را تبديل به يک هديه خوب براي يابنده مي‌کند.
6. پول‌هايتان را به مقادير يکسان تقسيم کنيد تا با يک نگاه سريع حساب کار و اوضاع جيبتان دستتان بيايد. اگر کيف‌تان اين قابليت را دارد جاهاي مختلف را به خرج‌هاي مختلف اختصاص دهيد.
7. همه کارت‌هاي شناسايي‌تان را يک جا نگذاريد تا با گم شدن آنها يک جا بدبخت شويد. بعضي کارت‌ها براي گرفتن المثني کارت‌هاي ديگر لازمند.
8. يک کارت آدرس با تلفن تماس خود داخل کيف بگذاريد تا آن شهروند خير بتواند با شما تماس بگيرد. در مواقعي که خدا نکرده صورتتان زير ميني‌بوس له شد هم آدرس کيف پول به آگاهي خانواده متوفي کمک مي‌کند.
9. کيف‌تان را با کارت ويزيت‌هاي مختلف و کارت‌هاي تبليغاتي سنگين نکنيد. اينها برايتان نان و آب نمي‌شود.
10. سعي کنيد هميشه مقداري پول هم داخل جيبتان داشته باشيد تا هم مجبور نباشيد براي هر خرجي سراغ کيف پول برويد و هم در صورت گم شدن کيف‌تان بتوانيد تا خانه برسيد.
11. هميشه مقداري پول به عنوان پشتيبان و روز مبادا نگه داشته باشيد. خيلي به عابر بانک‌ها اعتماد نکنيد. تجربه نشان داده آنها در روز مبادا پشت آدم را خالي مي‌کنند!




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.