رأس حسین را بریده‌ای

اندر سریر ناز تو خوش آرمیده‌ای شادی از آنکه رأس حسین را بریده‌ای مسرور و شاد و خرم و خندان به‌روی تخت بنشین کنون که خوب به‌ مطلب رسیده‌ای جاداده‌ای به پرده زنان خود ای لعین خرّم دلی که پرده‌ی ایمان دریده‌ای
سه‌شنبه، 12 آبان 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رأس حسین را بریده‌ای
رأس حسین را بریده‌ای

 

شاعر: جودی خراسانی





 
اندر سریر ناز تو خوش آرمیده‌ای
شادی از آنکه رأس حسین را بریده‌ای
مسرور و شاد و خرم و خندان به‌روی تخت
بنشین کنون که خوب به‌ مطلب رسیده‌ای
جاداده‌ای به پرده زنان خود ای لعین
خرّم دلی که پرده‌ی ایمان دریده‌ای
من ایستاده بر سر پا و کسی نگفت
بنشین که روی خار مغیلان دویده‌ای
گه بر فروش حکم کنی گه به قتل ما
ظالم مگر تو آل علی را خریده‌ای
با عترت نبی ز چه بنموده‌ای ستم
با اینکه زو سفارش ما را شنیده‌ای
زینب کجا و تاب اسیری و این ستم
باشد روا به‌ یک زن ماتم رسیده‌ای
شادی ز دیدن رخ اکبر ولی خوشست
بینی دمی که سبزه‌ی از نو دمیده‌ای
جودی اگر که روز تو زین غم نگشته شب
چون صبح سینه از چه به‌ ناخن دریده‌ای



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط