حسين را ديدم، شيعه شدم

بين حماسه غمبار عاشورا و تداوم حيات شيعه، رابطه‏اى عميق و دوسويه وجود دا شهادت مظلومانه امام حسين‏عليه‏السلام و هفتاد و دو تن از ياران بزرگوار او در فاجعه كربلا، علاوه بر آثار بزرگ و حياتى كه براى جامعه اسلامى و انسانى به بار آورد، اين نتيجه مهم را نيز در پى داشت كه اهل‏بيت‏عليهم‏السلام را به عنوان نمونه‏هاى كامل پيشوايى امت به همگان معرفى نمود و نشان داد كه تنها مكتب و ديدگاهى درست و بر حق و قابل دفاع است كه بر اساس پيروى از آن خاندان شكل بگيرد و در همان مسيرى كه آنان مشخص كرده‏اند، حركت كند (يعنى مكتب عظيم و ريشه‏دار شيعه كه تجلى‏گاه اسلام حقيقى است).
دوشنبه، 16 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حسين را ديدم، شيعه شدم
حسين را ديدم، شيعه شدم
حسين را ديدم، شيعه شدم

نويسنده:محمد مهدى رضايى
منبع:ماهنامه دیدار آشنا
بين حماسه غمبار عاشورا و تداوم حيات شيعه، رابطه‏اى عميق و دوسويه وجود دا شهادت مظلومانه امام حسين‏عليه‏السلام و هفتاد و دو تن از ياران بزرگوار او در فاجعه كربلا، علاوه بر آثار بزرگ و حياتى كه براى جامعه اسلامى و انسانى به بار آورد، اين نتيجه مهم را نيز در پى داشت كه اهل‏بيت‏عليهم‏السلام را به عنوان نمونه‏هاى كامل پيشوايى امت به همگان معرفى نمود و نشان داد كه تنها مكتب و ديدگاهى درست و بر حق و قابل دفاع است كه بر اساس پيروى از آن خاندان شكل بگيرد و در همان مسيرى كه آنان مشخص كرده‏اند، حركت كند (يعنى مكتب عظيم و ريشه‏دار شيعه كه تجلى‏گاه اسلام حقيقى است).
از سوى ديگر، شيعيان نيز، در طول تاريخ پس از واقعه عاشورا، از سر شوق و شناختى كه در وجودشان نسبت به سالار شهيدان‏عليه‏السلام ريشه دوانيده بود، با برپا كردن مراسم سوگوارى و به راه انداختن دسته‏هاى عزادارى، سينه‏زنى و تشكيل جلسات روضه و ياد كرد سيدالشهداءعليه‏السلام، يكى از اساسى‏ترين رموز جاودانگى قيام حسينى و فرهنگ سترگ و سازنده عاشورا را رقم زدند. ايشان همواره در حفظ و تداوم اين حركت مقدس كوشيده‏اند و به سخنان بيهوده و... شبهه‏هاى تار عنكبوتى‏اى كه گاه‏گاه از سوى عده‏اى نادان يا مغرض مطرح مى‏شود، توجه نكرده‏اند و دشمنى كردن دشمنان اسلام و اهل‏بيت‏عليه‏السلام با آنان، حتى اندكى از عشق و علاقه‏شان به آن امام شهيد و آرمان‏هاى الهى او نكاسته است.
اكنون از بركت همين عزادارى‏ها و جلسات ياد كرد قيام جاودانه امام حسين‏عليه‏السلام و اهداف والاى اوست كه صفوف شيعيان در برابر دشمنانشان مستحكم‏تر از پيش شده و مخالفان اهل‏بيت‏عليهم‏السلام به تأثيرپذيرى از اين برنامه‏هاى مقدس، به حقانيت و ولايت خاندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله پى مى‏برند و بدان اعتراف مى‏كنند و مستبصر مى‏گردند.
در اين جا، براى توجه دادن بيشتر شما خواننده محترم، به اهميت مسئله سوگوارى بر امام حسين‏عليه‏السلام و پيوند آن با گسترش روزافزون تشيع در دنياى ديروز و امروز، دو نمونه عينى را، به نقل از كتاب «دورالمنبر الحسينى فى التوعيه الاسلاميه‏1 (نقش منبر امام حسين‏عليه‏السلام در بيدارگرى اسلام)» ذكر مى‏كنيم. مؤلف مى‏نويسد:
1. شيخ زهير حسّون براى من چنين نقل كرد: «روزى از كتابخانه واتيكان ديدن مى‏كردم. در قسمت ويژه كتاب‏هاى اسلامى، چشمم به بيش از هزار كتاب خطى و چاپى درباره امام حسين‏عليه‏السلام افتاد.
با تعجب، از مدير كتابخانه علت را پرسيدم و او گفت: علماى واتيكان ديدند كه تشيع در سال‏هاى اخير رو به گسترش نهاده، روز به روز بر تعداد كسانى كه در دنيا به مكتب اهل‏بيت مى‏گروند، افزوده مى‏شود و به اين نتيجه رسيدند كه علت اين امر، مظلوميت امام حسين‏عليه‏السلام است كه شيعه آن را در مجالس سوگوارى و ماتم و با به راه انداختن دسته‏هاى سينه‏زنى، زنده نگاه مى‏دارد؛ پس عده‏اى از سوى واتيكان مأمور شدند كه در دنياى اسلام بگردند و هر كتاب خطى و چاپى درباره امام حسين‏عليه‏السلام را گردآورى كنند و به واتيكان منتقل نمايند، تا ايشان نيز با استفاده از روش شيعيان در ياد كرد شهادت مظلومانه امام حسين‏عليه‏السلام، به بيان مظلوميت حضرت مسيح - كه به باور آنها بردار شد و مظلومانه كشته گرديد - بپردازند و از اين طريق، آيين مسيحيت را گسترش دهند».
2. استاد ادريس الحسينى، در كتاب خود «لقد شيعنى الحسين (بى شك حسين مرا شيعه گردانيد)» مى‏گويد: يك روز، يكى از نزديكانم از من پرسيد: چه باعث شد كه تشيع را انتخاب كنى؟ گفتم: آن كس، جدم حسين‏عليه‏السلام بود و ضايعه ناگوار شهادتش در روز عاشورا. گفت: چگونه؟ گفتم: هر گاه به ياد صحنه‏هاى دردناك آن روز مى‏افتم، نمى‏توانم آن اعمال فجيع را نتيجه انديشه‏هاى سالم و هدايت يافته بدانم و خون‏هاى پاك اهل‏بيت‏عليه‏السلام را كه بر ريگ‏هاى بيابان كربلا روان گرديد، همچون جريان آب‏هاى معمولى بپندارم. آن خون، خون بهترين و شريف‏ترين كسى بود كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله بارها درباره‏اش به مردم سفارش كرده بود...و چنين كسى نمى‏توانست بر باطل باشد و كشندگان او بر حق؛ زيرا قاتلان امام حسين‏عليه‏السلام خود مى‏دانستند كه او بر اميرشان يزيد به مراتب فضيلت دارد و بزرگ دنياى عرب و اسلام است؛ اما چون به مال و ارزش دنيا كه يزيد وعده‏شان داده بود، طمع كرده بودند، به كشتن فرزندزاده پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله تن در دادند.
آرى، حسين‏عليه‏السلام مرا شيعه گردانيد؛ آن گاه كه ياد كرد عظيم او را در سوگوارى‏ها و مراسم عزا و ماتم مشاهده كردم و به حقيقت حال او و معاندانش در حادثه كربلا، آگاه گرديدم. شيعه شدم با خون‏هاى تازه شهيدان كربلا كه بر ريگ‏هاى بيابان طف جارى بود و با ضجه بچه‏ها و شيون زنان.
كربلا ورودگاه من به تاريخ است و به حقيقت و به اسلام. حال چگونه مى‏توانم همچون عارفى رقيق‏القلب و شاعرى نازك خيال، مجذوب آن نگردم و بدان گرايش نيابم!

پى‏نوشت‏

1. اين كتاب، رساله دكتراى مؤلفش، خطيب محترم، دكتر شيخ محمد باقر مقدسى، از «دانشگاه جهانى علوم اسلامى لندن» است. وى توانست در تاريخ 2000.5.25م. از رساله خود، به عنوان اولين بحث علمى و دانشگاهى درباره «منبر امام حسين‏عليه‏السلام» دفاع كند و به اخذ مدرك دكترا در علوم اسلامى نايل گردد.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط