نقش محبت در زندگي خانوادگي

نظام هستي بر اساس مهر و محبت پروردگار به انسان پديد آمده است اگر محبت نبود ، نه طلوعي بود و نه غروبي . نه بهاري بود و شکفتن گلها و نه نغمه هاي شورانگيز بلبلان . نه کوهساري وجود داشت و نه آبشاري ، نه امواج غلطان درياها به چشم مي خورد و نه ستارگان در آسمانها چشمک مي زدند . اگر عشق و دلدادگي نبود شوريدگان به دنيا نمي آمدند و اشعار نغز و زيبا سروده نمي شد . اگر سوز و گداز دلدادگان نبود کوه بيستون شکافته نمي شد و ذوق و هنر هرگز تولد نمي يافت ، ديگر معلم شوريده دلي پيدا نمي شد و کلاسهاي درس تعطيل مي گرديد .
يکشنبه، 22 ارديبهشت 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش محبت در زندگي خانوادگي
نقش محبت در زندگي خانوادگي
نقش محبت در زندگي خانوادگي

نظام هستي بر اساس مهر و محبت پروردگار به انسان پديد آمده است اگر محبت نبود ، نه طلوعي بود و نه غروبي . نه بهاري بود و شکفتن گلها و نه نغمه هاي شورانگيز بلبلان . نه کوهساري وجود داشت و نه آبشاري ، نه امواج غلطان درياها به چشم مي خورد و نه ستارگان در آسمانها چشمک مي زدند .
اگر عشق و دلدادگي نبود شوريدگان به دنيا نمي آمدند و اشعار نغز و زيبا سروده نمي شد . اگر سوز و گداز دلدادگان نبود کوه بيستون شکافته نمي شد و ذوق و هنر هرگز تولد نمي يافت ، ديگر معلم شوريده دلي پيدا نمي شد و کلاسهاي درس تعطيل مي گرديد .
دفتر زندگي با کلمه عشق و محبت آغاز شد و جلوه هاي گوناگون جمال و کمال در کل هستي پديد آمد . انسانها هم که جزئي از نظام کلي هستي هستند با عشق متولد مي شوند با دلدادگي به تلاش و کوشش مي پردازند و در آخرين لحظات زندگي سرشار و لبريز از عشق و دلدادگي چون حبابها به اقيانوس هستي و ابديت مي پيوندند . پس آغاز و سرانجام زندگي و هستي از مهر و محبت آکنده است و آنان که از عشق و دلدادگي خبري ندارند نامشان در دفتر و جريده انسانها ثبت و ضبط نمي شود .
اگر مي خواهيم خانواده استواري داشته باشيم اگر مايل هستيم از زندگي لذت و بهره بگيريم ، اگر مي خواهيم کودکان ما با نشاط و خرمي زندگي کنند ،‌ اگر مي خواهيم استعدادهاي خداداد در آنان شکوفا گردد و اگر مي خواهيم روح اميد و اعتماد و تلاش و کوشش در آنان زنده شود . زندگي خانوادگي را از مهر و محبت لبريز و سرشاز نماييم و در و ديوار خانه را با صفا و صميميت آذين بندي کنيم .
رسول خدا ( ص ) مي فرمود : هيچ بنايي در نزد پروردگار محبوب تر از بناي خانوادگي نيست بديهي است که منظور خانواده اي است که لبريز از مهر و محبت باشد . در گفتار ديگري فرمود . مرد مسلمان پس از اسلام فايده اي برتر و والاتر از همسري مسلمان به دست نياورده است . همسري که هر گاه به او مي نگرد سراسر وجودش از شادي و سرور لبريز مي گردد . هر گاه از او چيزي را طلب مي کند از او اطاعت مي کند و درغيبت شوهرش با همه وجود از ناموس و مال او پاسداري مي نمايد . پرواضح است که اين گونه ارتباط استوار و صميمي جز در پرتو مهر و محبت زن و شوهر به يکديگر امکان پذير نيست . پيوندهاي عاطفي است که زن و شوهر را به وحدت و يگانگي سوق داده هر دو يکي مي شوند و دوگانگي و اختلاف و درگيري از ميان برداشته مي شود . در برخي از روايات اسلامي از همسر به انيس موافق تعبير شده است.
پيشوايان ديني با انتخاب چنين کلماتي به همه خانواده ها گوشزد مي کردند که زن و مرد در محيط خانوادگي بايد با يکديگر دوست و صميمي و مونس و همدم يکديگر باشند . واضح است که وصول به اين هدف جز در پرتو دوستي و صميميت خالصانه امکان پذير نيست . رسول خدا (ص) مي فرمود : من از دنياي شما سه چيز را دوست دارم اول بوي خوش ، دوم زنان و سوم نماز را که نور چشم من است . هدف اساسي پيامبر بزرگوار اين بوده است که براي همه زنان و مردان اين واقعيت را تبيين کند که کانون خانوادگي بايد از مهر و محبت لبريز باشد تا زندگي مفهوم واقعي خود را از دست ندهد .
در تاريخ اسلام آمده است که رسول خدا (ص) قبل از تولد فاطمه موظف شد مدت چهل روز از خديجه کبري فاصله بگيرد و به اعتکاف بپردازد . خديجه کبري در اين مدت از شوق و عشق رسول خدا ( ص ) بي تاب شده ، اشکهاي فراواني از ديده فرو مي ريخت ، رسول خدا برخي از مؤمنان را نزد خديجه فرستاد و يپام داد که اين فراقت و دوري به دستور پروردگار مي باشد ومهر و محبت ايشان به او کماکان گرم و سوزان است . با توجه به مقدمات ذکرشده اين حقيقت آشکار مي شود که زندگي جز در پرتو مهرورزي و محبت کردن امکان پذير نمي تواند باشد .
در اينجا اين سئوال مطرح مي شود که زن و شوهر چگونه بايد با يکديگر برخورد داشته باشند تا کانون خانوادگي از مهر و محبت لبريز گردد . در پاسخ مي گوييم که هيچ معلومي بدون علت تحقق نمي يابد . براي ايجاد صفا و صميميت بايد رفتارهاي خاصي در محيط خانوادگي حاکميت داشته باشد تا صفا و يگانگي فراهم آيد به همين مناسبت به رفتارهايي که موجب ايجاد صفا و صميميت مي شود اشاره مي کنيم .
۱ - اولين عاملي که موجب پديد آمدن صميميت مي شود خوش اخلاقي است . بديهي است که منظور از حسن خلق نرمي وملايمت و تحمل و شکيبايي است . زن و مرد بايد سعي کنند در ارتباط با همديگر روحيات انساني را در حد کمال مراعات کنند و از تندي و تيزي وعصبانيت و حساسيت ها جداً‌ پرهيز نمايند . از امام حسن مجتبي نقل شده است : هيچ عيش و زندگي برتر و والاتر از خوش اخلاقي نيست .
۲ - دومين عاملي که صفا و صميميت را در محيط خانوادگي فراهم مي آورد خوش زباني است . زن ومرد خانواده بايد از ابراز هر نوع کلمات و الفاظ زننده و کوبنده اجتناب کنند و هرگز نسبت به يکديگر زخم زبان نزنند زيرا هيچ عاملي همانند نيش زدن به صميميت خانواده لطمه وارد نمي کند . رسول خدا در طول زندگي خود در ارتباط با مسائل شخصي و خانوادگي هرگز زبان به انتقاد نگشود و اگر اعتراض و انتقادي مي کرد در انحصار مواردي بود که به حدود و قوانين الهي تجاوزي به عمل آمده بود و در غيراين صورت با سکوت و ناديده گرفتن گذشت مي کرد .
۳ - سومين نکته که بسيار حساس است و در ايجاد و حفظ صميميت ها نقش مؤثر را عهده دار است خوش برخوردي است . همه افراد علاقه دارند که ديگران با آنان برخورد خوبي داشته باشند . بنابراين زن و مرد هم از اين قاعده کلي مستثني نيستند. هر مردي دوست دارد وقتي به خانه قدم مي گذارد همسرش با چهره اي خندان و با گشاده رويي با او برخورد کند . چنانکه زن خانه نيز متوقع است وقتي مرد وارد خانه مي شود سختي ها و دشوارهاي زندگي را فراموش کند و با چهره اي متبسم و خندان با همسرش مواجه شود . فراموش نکنيم که برخوردهاي اوليه افراد بسيار مؤثر و نقش آفرين است . به عنوان مثال سبقت گرفتن در سلام را و افشاي سلام در برخوردها تأثير بسزايي در ديگران دارد و روحيه ها و رفتارها را تغيير مي دهد . به اعتقاد ما يکي از نشانه هاي بارز خردمندي در زن و مرد خوش برخوردي است عده کمي هستند که از اين توانايي برخوردارند . اين گونه افراد در اولين برخورد با ديگران اعم از خردسال و بزرگسال آنان را شيفته و مجذوب خود مي کنند و در برابر اين عده بسياري از مردم نيز برخوردي خشک و ساده دارند .
۴ - نکته چهارم که در ابقاي صميميت ها بسيار مؤثر مي باشد اين است که در زندگي خانواگي ، زن و مرد احترام يکديگر را حفظ کنند و در برابر اعضاي خانواده و بيگانگان رفتارشان با يکديگر آنچنان گرم و صميمي باشد که همه گمان کنند آن دو از کثرت گذشته به وحدت و يگانگي واقعي رسيده اند . در انجام امور خانوادگي و فاميلي از تک روي پرهيزنمايند و تا رضايت و تمايل طرف مقابل را به دست نياوره باشند به اظهار نظر قانع اقدام نکنند . البته ممکن است که در مواردي زن و مرد بدون در نظر گرفتن نظر و رأي همسرش يک جانبه به گرفتن تصميماتي اقدام کند به اعتقاد ما چنين رفتارهايي از طرف مرد وزن بزرگترين بي احترامي به حرمت و تخفيف طرف مقابل است .
۵ - نکته پنجم اينکه زن و مرد موظف هستند يکديگر را تأييد و تثبيت کنند و اين کار علاوه بر اينکه عملاً انجام مي گيرد بايد در گفتار و رفتار هم انعکاس يابد به عبارت ساده تر زن و مرد رسماً بايد اعتراف کنند که منهاي طرف مقابل قادر به زندگي کردن نيستند . اين تأييد و پذيرش موجب افزايش صفا و صميميت خواهد بود از رسول خدا نقل شده است که فرمودند : وقتي مردي به همسرس مي گويد تو را دوست دارم اين جمله هرگز از قلب همسرش زائل نمي شود . بايد توجه داشته باشيم که همه انسانها اعم از مرد و زن در تمام دوران زندگي از شک و ترديد برکنار نيستند و اين ترديد و شک در رفتار و کردارشان نيز منعکس مي شود لذا وقتي مورد تأييد ديگران قرار مي گيرند جان و توان تازه اي بر آنان دميده مي شود .




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط