نویسنده: A Rupert Hall
مترجم: محمدهادی شفیعیها
مترجم: محمدهادی شفیعیها
[vilem yākop esxerā vesāde]
Willem Jacob Sgravesande
(ت. سرتوگنبوس، هلند، 5 مهر 1067/ 26 سپتامبر 1688؛ و. لیدن، هلند، 9 اسفند 1121 / 28 فوریهی 1742) ، فیزیک، ریاضیات، فلسفه.
خراوسانده نخستین مفسر توانای فلسفهی نیوتنی در برّ اروپا بود، و نوشتههای مهم او نه تنها در برّ اروپا بلکه در انگلستان نیز خوانده میشد؛ خانوادهاش (که در ابتدا به استورم وان اس / خراوسانده معروف بود) از قدیم در دلفت خانوادهی سرشناسی بود؛ وی، مانند برادرانش، در خانه به وسیلهی معلم سرخانهای به نام تورتون، که توانست استعدادهای بالقوّهی ریاضی او را بپروراند، تعلیم گرفت. در دانشگاه لیدن حقوق خواند (1083-1086) و رسالهای دکتری در باب گناه خودکشی عرضه کرد. بازهم مانند برادرانش، در لاهه وکالت کرد و در آنجا با پروسپه مارشان و دیگران در پایه گذاری Journal littéraire de Haye («مجلّهی ادبی لاهه») (1093/ 1713) ، که برای مدت بیست سال مجلهی ادواری مهمی در تاریخ علم بود، همکاری کرد. در نقد و بررسی چندین کتاب سهیم بود و مقالات زیادی نگاشت که ژ. ن. س. آلامان آنها را در کتابش با عنوان Oeuores philosophiques et mathematiques de Mr. G.J sGravesande («اثر فلسفی و ریاضی آقای ی. خراوساند» ، آمستردام، 1774) مجدّداً بچاپ رسانید. مشهورترین این مقالات (در مجلد 12 مجله ؛ «آثار» ، یکم، 217-252) مقالهای است تحت عنوان «بررسی نظریهای جدید در باب برخورد اجسام بر اساس تجربه» (1101) ، که در آن خراوسانده، با انحراف از دلبستگی معمولیش به مکتب انگلیسی، مفهوم «نیروی زنده» (vis viva) ی. هویخنس ( ) – ( ) لایب نیتس را میپذیرد و (در گزارهی دهم) تأیید میکند که «نیروی یک جسم با حاصل ضرب جرم در مربع سرعتش متناسب است» . او با ین نظر مورد حملهی سمیوئل ( ) کلارک قرار گرفت، و با قدرت از خود دفاع کرد.
ارتباط خراوسانده با فلاسفهی نیوتنی انگلیسی از زمان انتصاب وی به سمت دبیری سفارت هلند (واسنار وان دویونوورده و. بورسله وان دن هوگه) در اوایل 1049، که برای تهنیت گفتن به جورج اول به مناسبت جلوس بر تخت سلطنت اعزام گردید، آغاز شد. این مأموریت موجب شد که خراوسانده به مدت یک سال در انگلستان بماند. معرفی وی به جامعهی دانشمندان انگلیسی در اثر آشنایی او با سه پسر گیلبرت برنیت آسان شد؛ یکی از آنها، ویلیام، خراوسانده را در بهمن 1093 به عنوان عضو «انجمن سلطنتی» پیشنهاد کرد؛ انتخاب وی به این سمت در 19 خرداد 1094 صورت گرفت. در چهارم فروردین 1094، او (همراه با خارجیان دیگر) در نمایشی از آزمایشهای ژ. ت. ( ) دزاگولیه حضور پیدا کرد. دیگر اشارهای به نام او در Journal Book دیده نمی شود تا اینکه، در آستانهی بازگشتش به لاهه در بهمن 1094، خراوسانده عرضهی خدمات خاصی را به انجمن سلطنتی پیشنهاد کرد. ولی قطعی است که با نیوتن ( ) و اعضای دیگر انجمن سلطنتی، بویژه دزاگولیه و جان (
) کیل، آشنا شد، و بعدها گاه و بی گاه با آنان مکاتبه میکرد.
در خرداد 1096، بنابر توصیهی واسنار وان دویو نوورده، خراوسانده به عنوان استاد ریاضیات و نجوم به لیدن دعوت شد. سخنرانی افتتاحیهی او در باب سودمندی ریاضیات برای همهی علوم، و بیش از همه برای فیزیک بود («مجموعهی آثار» ، دوم 311-328) . در 1113 علاوه برآن به استادی فلسفه نیز منصوب شد. در این هنگام هرمان ( ) بورهاوه و خراوسانده به صورت دو شخصیت برجستهی علمی لیدن در آمده بودند، و صدها دانشجوی خارجی را هر سال جذب میکردند. خراوسانده از آغاز تدریس، هم در فیزیک و هم در نجوم، دروسش را در قالب مثالهای Principia («اصول») و Opticks («نورشناخت») نیوتن میریخت، ولی در سالهای بعد این دروس تحت تأثیر دیگران، به ویژه زیر نفوذ بورهاوه، نیز قرار گرفتند. بعلاوه، او عقیدهی کیل و دزاگولیه دایر به نمایش گذاشتن دلایل تجربی اصول علمی در کلاسهای درس را پذیرفت و مجموعهی مطالب و ابزار هر چه بیشتری گردآوری کرد، که از ویرایشهای پی در پی کتابش، به نام Physices elementa mathematica, experimentis confirmata. Sive, introductio ad philosophiam Newtoniam (لیدن، 1720، 1721) ، دیده میشود. اعتبار علمی خراوسانده در این کتاب، که پیوسته آن را اصلاح میکرد و اصلاحات حاصل را به چاپهای بعدی میافزود، کاملاً به چشم میخورد. دزاگولیه یک ترجمهی انگلیسی «رسمی» (از روی نسخههائی که از متن اصلی لاتینی با شتاب برای او فرستاده شده بود) در 1099 و 1100 از آن تهیه کرد که شش بار به چاپ رسید. (کتابفروشیهای میرز و وودوارد یکی از نسخههای رقیب را به نام جان کیل منتشر کردند.) ترجمههای فرانسوی آن فقط در سالهای 1125 و 1126 به بازار آمدند. ولی یک شرح انتقادی از آن به قلم ل. ب. کاسل در مجلهی Mémoires de Trévoux («یادداشتهای بروو») در اردیبهشت و مهر 1100 / مه و اکتبر 1721 به چاپ رسید. این کتاب بلافاصله مورد استقبال دانشمندان انگلیسی و تنی چند از دانشمندان آلمانی قرار گرفت. خود خراوسانده نیز صورت خلاصهای از آن را برای استفادهی دانشجویان تحت عنوان Philosophiae Newtonianae institutiones (لیدن، 1723، 1728؛ و چاپ آلامان، 1744) انتشار داد.
خراوسانده در سال 1100 و بار دیگر در 1101، به تقاضای یکی از ملاکان بزرگ آلمانی، از کاسل دیدن کرد تا ماشین مرموز دایم الحرکتی را که اورفورئوس ساخته بود بررسی کند؛ ولی نتوانست حقهای در آن کشف کند یا (ظاهراً) خود را متقاعد سازد که چنین ترفندی غیر ممکن است.
او در 1106/ 1727 در لیدن یک کتاب درسی برای تدریس ریاضیات تحت عنوان Matheseos universalis elementa. Quibus accedunt, specimen commentarii in Arithmeticam universalem Newtonii: ut et de determinanda forma seriei infinitae adsumtae regula nova منتشر کرد («آثار» ، یکم، 89-214) . این کتاب، که به هلندی (1107) و انگلیسی (1131) ترجمه شد، بیش از آنچه ابتکاری باشد، ارزش آموزشی داشت، ولی اهمیت اساسی آن در دعوتی بود از ریاضیدانان که زوایای تاریک کتاب نیوتن، Universal Arithmetik («حساب عمومی») ، را که خراوسانده دو قطعه از آن را به عنوان نمونه شرح داده بود، به نحو اصولی روشن سازند. خراوسانده پرداخت ساده دلانه به موضوع بینهایت کوچکها و نامتناهی برناردو(←) فونتنل در کتابش، Élémens de la géométrie) ((«اصول هندسهی نامتناهی» ، پاریس، 1727) ، را غیر قابل قبول یافت، و ایرادهایش را در Journal littéraire («مجلهی ادبی») در پاسخ به پاسخ فونتنل ذکر کرد (1109) .
خراوسانده، پس از شروع به تدریس فلسفه، کتاب درسی دیگری چاپ کرد با عنوان Introductio ad philosophiam, metaphysicam et logicam contines (لیدن، 1736؛ تجدید چاپ، 1737، 1756، 1765؛ و نیز، 1737، 1784؛ ویرایش فرانسوی، لیدن، 1784) این اثر، به مناسبت نحوهی پرداختش به مسألهی ضرورت و اختیار، دشمنی عدهی زیادی را برای مولفش به همراه آورد. این کتاب، همراه با بعضی از مقالههای چاپ نشدهی او دربارهی فلسفهی اولی (متافیزیک) ، که توسط الامان کشف شده بود، مجدّداً در «مجموعهی آثار» ، جلد دوم، 1-215 انتشار یافت.
خراوسانده، غیر از تألیفات خود، در ترویج و چاپ آثار هموطن ارشد خود کریستیان هویخنس در Opera varia (1724) و در Opera reliqua (1728)، که هر دو آنها را خود ویرایش کرده بود، سعی زیادی در لیدن به عمل آورد؛ در تجدید چاپ نوشتههای دوستش جان کیل در 1104، و نیز در ویرایش کتاب «حساب عمومی» نیوتن (1111/ 1732) ، و در تألیف چاپ هلندی Mémoires de l’Académie royale des Sciences Contenant les Ouvrages adoptés… (لاهه، 1731) تلاش زیادی کرد. در 1115 ( ) و ولتر مخصوصاً به لیدن سفر کرد تا از ارزیابی خراوسانده دربارهی کتاب خود، Éléments de la philosophie de Newton («اصول فلسفهی نیوتن» ، لندن، 1738)، اطمینان حاصل کند. پس از بازگشت، ضمن نوشتهای از ملاطفت و خردمندی خراوسانده بگرمی ستایش کرد.
با اینکه خراوسانده به هیچ وجه نخستین مفسّر و عامه فهم کنندهی دانش نیوتنی و روش تجربی [ که قبلاً در انگلستان از جمله به وسیلهی دیوید ( ) گرگوری، ویلیام ( ) ویستن، جان کیل، و دزاگولیه صورت گرفته بود ] نبود، میتوان گفت که کتاب وی، Mathematica Elements Physics («اصول ریاضی فیزیک») ، مؤثرترین کتاب از این نوع، دست کم پیش از سال 1129، بود. این کتابی بود بزرگتر، مستدلتر، و فلسفی تر از بیشتر کتابهای قبل از خود؛ بعلاوه، بشدت بر «نور شناخت» (به انضمام پرسشها) و «اصول» تکیه داشت. لذا باید بین نقشهای خراوسانده به عنوان مفسّر روش شناسی تجربه گرایانهای که فرضیّههای مسلم فرض شده را حقیر میشمارد، تفاوت قائل شد. در واقع، خراوسانده کمک در خور ذکری به پیشرفت فیزیک ریاضی، آن گونه که معاصران دیگرش نظیر (
) بر نولیها، پیئر ( ) وارینیون، و آلکسی کلرو ( ) کرده اند، نکرد. قدرت او در شرح و تأویل مطالب وابسته بود به توانایی وی در تکمیل روش توجیه حقایق علمی، خواه از طریق ارائهی مدارک روش و خواه از راه توسل به اثبات تجربی به شیوهای که کیل و دزاگولیه قبلاً آن را شروع کرده بودند و خود او از طریق طراحی بسیاری از ابزارهای تازه، ساختهی یان وان موسنبروک، برادر پیتر، تکمیل کرده بود. (ابزارهایی که باقیماندهاند در «موزهی سلطنتی تاریخ علوم طبیعی» در لیدن نگهداری میشوند.) ولی، تعلیمات خراوسانده و کتاب «اصول» وی، اگر چه محتملاً مهمترین وسیله برای وارد کردن تجربه گرایی بریتانیا به برّ اروپا بوده اند، به هیچ وجه تنها عامل این امر بشمار نمی روند. بورهاوه (اگر چه از تجربیات آموزشی استفاده نکرده بود) در این امر بر او پیشی جسته بود و کار خراوسانده به موازات کار پیتروان ( ) موسنبروک در اوترخت (که از 1109 کارش را آغاز کرده و در 1118 در لیدن به خراوسانده پیوسته بود) پیش میرفت.
خراوسانده، برخلاف نیوتن، «اصول» خود را با بحثی مقدماتی دربارهی مابعدالطبیعه و شناخت شناسی، در جهتی مخالف با شناخت شناسی دکارتی، آغاز میکند. او مینویسد: وظیفهی فیزیک تعیین قوانین طبیعت و گشودن راز عمل منظم آنها در سراسر گیتی است، قوانینی که نهادهی آفریدگارند. پس در بررسی کارهای حقیقی پروردگار، فرضیههای عاریتی را باید کنار گذاشت؛ ولی فلاسفه، در تعیین قوانین طبیعت و ویژگیهای اجسام، شیوههای متفاوتی داشته اند و ادامه میدهد: «بنابراین، مناسب دیده ام که حق روش نیوتنی را، که در این کتاب دنبال کرده ام، بخوبی بجا آورم.» از آنجا که نمی توان پیشاپیش از خواص اجسام مطلع شد، چه کسی میتواند منکر این امر باشد که در ماده ویژگیهائی وجود دارند که نه بر ما معلومند و نه ذاتی ماده اند، بلکه زادهی «ارادهی مختار خداوند» هستند؟ چگونه باید در پی یافتن قوانین طبیعت برآمد و سه قانون حرکت نیوتنی را توجیه کرد؟ خراوسانده به این پرسشها با استدلالی توأم با وسواس پاسخ میدهد. نخست، اولین قاعدهی استدلال نیوتن (تیغ اوکم) را اثبات میکند. سپس با متمایز کردن حقایق ریاضی محض ، که صحتشان در اثر سازگاری درونی شان به اثبات میرسد، از حقایق فیزیک («ریاضیات آمیخته») ، که به حواس بستگی دارند، استدلال میکند که حقایق فیزیک از راه تمثیل تبیین میشوند: «باید این نکته را حقیقتی تلقی کنیم که آنچه را نفی میکنیم جامعهی مدنی را تباه میسازد و ما را از امکانات زندگی محروم خواهد کرد.» معنی این گفته ظاهراً این است که نتایج استقراء باید درست باشند، زیرا خراوسانده مشخصاً در ادامهی اظهارات خود چنین میگوید: در فیزیک باید قوانین طبیعت را از راه پدیدهها کشف کرد و سپس آنها را از راه استقراء به صورت قوانین کلی درآورد؛ به بقیهی امور باید از راه ریاضی پرداخت.» تعاریف مربوط به دامنهی حکمت طبیعی و دامنهی هر یک از قوانین طبیعت («... قاعده و قانونی که به موجب آنها خداوند مقرر میدارد که برخی از حرکات همواره، یعنی در همهی حالات، به اجرا درآیند») در فصل یکم دنبال میشود و بدون بحث بیشتر با اظهارنظری دربارهی سه قاعدهی استدلال نیوتن به پایان میرسد.
خراوسانده، در جلد یکم، به نظریهی ماده (نفوذ مسائل مندرج در «نورشناخت» بسیار آشکار است ولی اشارهای به آنها نمی شود) ، مکانیک مقدماتی، پنج ماشین ساده، قوانین حرکت نیوتن، گرانش، نیروهای مرکزی، ئیدروستاتیک و ئیدرولیک، و گازشناسی (از جمله بحثی در باب صوت و حرکت موج) میپردازد. جلد دوم کتابش یا سه فصل در باب آتش آغاز میشود که، به جای پیروی از اندیشههای نیوتن، از اندیشههای بورهاوه الگوبرداری میکند و پدیدههای برخی را جزء مطالب میگنجاند. به دنبال آن دو کتاب در زمینهی نورشناسی، یک کتاب دربارهی نظام گیتی، و اخرین کتاب زیر عنوان «علل فیزیکی حرکتهای سماوی» میآید، که در آن خراوسانده فقط میتواند بگوید که علت این حرکات عمل گرانش عمومی است، که علتش برما پوشیده است «و نمی توان آن را از قوانینی که معلوم هستند استنتاج کرد.» به کلیهی اینها فقط به کمک ریاضیات ساده پرداخته شده است ولی توام با توضیحات فراوان تجربی و امثلهی بسیار زیاد. اما در آن نه از اثر نیوتن خبری هست، نه از «شایستگیهای» او برای انتقال و انعکاس آسان، و نه از بررسی فیزیکی بسیار دقیق مسائل. موفقیت «اصول» ، بی تردید، هم مدیون حذف اتر و سادگی آن است و هم مدیون نحوهی پرداخت روشن و مثبت به آنچه در کتاب مندرج است. بدیهی است که بین این کتاب و کتابهائی جدیدتر، نظیر آثار هنری ( ) پمبرتن و کالین ( ) مکلارین، که از بسیاری جهات شوق انگیزتر و ابتکاری ترند، تفاوت زیادی وجود دارد.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Willem Jacob Sgravesande
(ت. سرتوگنبوس، هلند، 5 مهر 1067/ 26 سپتامبر 1688؛ و. لیدن، هلند، 9 اسفند 1121 / 28 فوریهی 1742) ، فیزیک، ریاضیات، فلسفه.
خراوسانده نخستین مفسر توانای فلسفهی نیوتنی در برّ اروپا بود، و نوشتههای مهم او نه تنها در برّ اروپا بلکه در انگلستان نیز خوانده میشد؛ خانوادهاش (که در ابتدا به استورم وان اس / خراوسانده معروف بود) از قدیم در دلفت خانوادهی سرشناسی بود؛ وی، مانند برادرانش، در خانه به وسیلهی معلم سرخانهای به نام تورتون، که توانست استعدادهای بالقوّهی ریاضی او را بپروراند، تعلیم گرفت. در دانشگاه لیدن حقوق خواند (1083-1086) و رسالهای دکتری در باب گناه خودکشی عرضه کرد. بازهم مانند برادرانش، در لاهه وکالت کرد و در آنجا با پروسپه مارشان و دیگران در پایه گذاری Journal littéraire de Haye («مجلّهی ادبی لاهه») (1093/ 1713) ، که برای مدت بیست سال مجلهی ادواری مهمی در تاریخ علم بود، همکاری کرد. در نقد و بررسی چندین کتاب سهیم بود و مقالات زیادی نگاشت که ژ. ن. س. آلامان آنها را در کتابش با عنوان Oeuores philosophiques et mathematiques de Mr. G.J sGravesande («اثر فلسفی و ریاضی آقای ی. خراوساند» ، آمستردام، 1774) مجدّداً بچاپ رسانید. مشهورترین این مقالات (در مجلد 12 مجله ؛ «آثار» ، یکم، 217-252) مقالهای است تحت عنوان «بررسی نظریهای جدید در باب برخورد اجسام بر اساس تجربه» (1101) ، که در آن خراوسانده، با انحراف از دلبستگی معمولیش به مکتب انگلیسی، مفهوم «نیروی زنده» (vis viva) ی. هویخنس ( ) – ( ) لایب نیتس را میپذیرد و (در گزارهی دهم) تأیید میکند که «نیروی یک جسم با حاصل ضرب جرم در مربع سرعتش متناسب است» . او با ین نظر مورد حملهی سمیوئل ( ) کلارک قرار گرفت، و با قدرت از خود دفاع کرد.
ارتباط خراوسانده با فلاسفهی نیوتنی انگلیسی از زمان انتصاب وی به سمت دبیری سفارت هلند (واسنار وان دویونوورده و. بورسله وان دن هوگه) در اوایل 1049، که برای تهنیت گفتن به جورج اول به مناسبت جلوس بر تخت سلطنت اعزام گردید، آغاز شد. این مأموریت موجب شد که خراوسانده به مدت یک سال در انگلستان بماند. معرفی وی به جامعهی دانشمندان انگلیسی در اثر آشنایی او با سه پسر گیلبرت برنیت آسان شد؛ یکی از آنها، ویلیام، خراوسانده را در بهمن 1093 به عنوان عضو «انجمن سلطنتی» پیشنهاد کرد؛ انتخاب وی به این سمت در 19 خرداد 1094 صورت گرفت. در چهارم فروردین 1094، او (همراه با خارجیان دیگر) در نمایشی از آزمایشهای ژ. ت. ( ) دزاگولیه حضور پیدا کرد. دیگر اشارهای به نام او در Journal Book دیده نمی شود تا اینکه، در آستانهی بازگشتش به لاهه در بهمن 1094، خراوسانده عرضهی خدمات خاصی را به انجمن سلطنتی پیشنهاد کرد. ولی قطعی است که با نیوتن ( ) و اعضای دیگر انجمن سلطنتی، بویژه دزاگولیه و جان (
) کیل، آشنا شد، و بعدها گاه و بی گاه با آنان مکاتبه میکرد.
در خرداد 1096، بنابر توصیهی واسنار وان دویو نوورده، خراوسانده به عنوان استاد ریاضیات و نجوم به لیدن دعوت شد. سخنرانی افتتاحیهی او در باب سودمندی ریاضیات برای همهی علوم، و بیش از همه برای فیزیک بود («مجموعهی آثار» ، دوم 311-328) . در 1113 علاوه برآن به استادی فلسفه نیز منصوب شد. در این هنگام هرمان ( ) بورهاوه و خراوسانده به صورت دو شخصیت برجستهی علمی لیدن در آمده بودند، و صدها دانشجوی خارجی را هر سال جذب میکردند. خراوسانده از آغاز تدریس، هم در فیزیک و هم در نجوم، دروسش را در قالب مثالهای Principia («اصول») و Opticks («نورشناخت») نیوتن میریخت، ولی در سالهای بعد این دروس تحت تأثیر دیگران، به ویژه زیر نفوذ بورهاوه، نیز قرار گرفتند. بعلاوه، او عقیدهی کیل و دزاگولیه دایر به نمایش گذاشتن دلایل تجربی اصول علمی در کلاسهای درس را پذیرفت و مجموعهی مطالب و ابزار هر چه بیشتری گردآوری کرد، که از ویرایشهای پی در پی کتابش، به نام Physices elementa mathematica, experimentis confirmata. Sive, introductio ad philosophiam Newtoniam (لیدن، 1720، 1721) ، دیده میشود. اعتبار علمی خراوسانده در این کتاب، که پیوسته آن را اصلاح میکرد و اصلاحات حاصل را به چاپهای بعدی میافزود، کاملاً به چشم میخورد. دزاگولیه یک ترجمهی انگلیسی «رسمی» (از روی نسخههائی که از متن اصلی لاتینی با شتاب برای او فرستاده شده بود) در 1099 و 1100 از آن تهیه کرد که شش بار به چاپ رسید. (کتابفروشیهای میرز و وودوارد یکی از نسخههای رقیب را به نام جان کیل منتشر کردند.) ترجمههای فرانسوی آن فقط در سالهای 1125 و 1126 به بازار آمدند. ولی یک شرح انتقادی از آن به قلم ل. ب. کاسل در مجلهی Mémoires de Trévoux («یادداشتهای بروو») در اردیبهشت و مهر 1100 / مه و اکتبر 1721 به چاپ رسید. این کتاب بلافاصله مورد استقبال دانشمندان انگلیسی و تنی چند از دانشمندان آلمانی قرار گرفت. خود خراوسانده نیز صورت خلاصهای از آن را برای استفادهی دانشجویان تحت عنوان Philosophiae Newtonianae institutiones (لیدن، 1723، 1728؛ و چاپ آلامان، 1744) انتشار داد.
خراوسانده در سال 1100 و بار دیگر در 1101، به تقاضای یکی از ملاکان بزرگ آلمانی، از کاسل دیدن کرد تا ماشین مرموز دایم الحرکتی را که اورفورئوس ساخته بود بررسی کند؛ ولی نتوانست حقهای در آن کشف کند یا (ظاهراً) خود را متقاعد سازد که چنین ترفندی غیر ممکن است.
او در 1106/ 1727 در لیدن یک کتاب درسی برای تدریس ریاضیات تحت عنوان Matheseos universalis elementa. Quibus accedunt, specimen commentarii in Arithmeticam universalem Newtonii: ut et de determinanda forma seriei infinitae adsumtae regula nova منتشر کرد («آثار» ، یکم، 89-214) . این کتاب، که به هلندی (1107) و انگلیسی (1131) ترجمه شد، بیش از آنچه ابتکاری باشد، ارزش آموزشی داشت، ولی اهمیت اساسی آن در دعوتی بود از ریاضیدانان که زوایای تاریک کتاب نیوتن، Universal Arithmetik («حساب عمومی») ، را که خراوسانده دو قطعه از آن را به عنوان نمونه شرح داده بود، به نحو اصولی روشن سازند. خراوسانده پرداخت ساده دلانه به موضوع بینهایت کوچکها و نامتناهی برناردو(←) فونتنل در کتابش، Élémens de la géométrie) ((«اصول هندسهی نامتناهی» ، پاریس، 1727) ، را غیر قابل قبول یافت، و ایرادهایش را در Journal littéraire («مجلهی ادبی») در پاسخ به پاسخ فونتنل ذکر کرد (1109) .
خراوسانده، پس از شروع به تدریس فلسفه، کتاب درسی دیگری چاپ کرد با عنوان Introductio ad philosophiam, metaphysicam et logicam contines (لیدن، 1736؛ تجدید چاپ، 1737، 1756، 1765؛ و نیز، 1737، 1784؛ ویرایش فرانسوی، لیدن، 1784) این اثر، به مناسبت نحوهی پرداختش به مسألهی ضرورت و اختیار، دشمنی عدهی زیادی را برای مولفش به همراه آورد. این کتاب، همراه با بعضی از مقالههای چاپ نشدهی او دربارهی فلسفهی اولی (متافیزیک) ، که توسط الامان کشف شده بود، مجدّداً در «مجموعهی آثار» ، جلد دوم، 1-215 انتشار یافت.
خراوسانده، غیر از تألیفات خود، در ترویج و چاپ آثار هموطن ارشد خود کریستیان هویخنس در Opera varia (1724) و در Opera reliqua (1728)، که هر دو آنها را خود ویرایش کرده بود، سعی زیادی در لیدن به عمل آورد؛ در تجدید چاپ نوشتههای دوستش جان کیل در 1104، و نیز در ویرایش کتاب «حساب عمومی» نیوتن (1111/ 1732) ، و در تألیف چاپ هلندی Mémoires de l’Académie royale des Sciences Contenant les Ouvrages adoptés… (لاهه، 1731) تلاش زیادی کرد. در 1115 ( ) و ولتر مخصوصاً به لیدن سفر کرد تا از ارزیابی خراوسانده دربارهی کتاب خود، Éléments de la philosophie de Newton («اصول فلسفهی نیوتن» ، لندن، 1738)، اطمینان حاصل کند. پس از بازگشت، ضمن نوشتهای از ملاطفت و خردمندی خراوسانده بگرمی ستایش کرد.
با اینکه خراوسانده به هیچ وجه نخستین مفسّر و عامه فهم کنندهی دانش نیوتنی و روش تجربی [ که قبلاً در انگلستان از جمله به وسیلهی دیوید ( ) گرگوری، ویلیام ( ) ویستن، جان کیل، و دزاگولیه صورت گرفته بود ] نبود، میتوان گفت که کتاب وی، Mathematica Elements Physics («اصول ریاضی فیزیک») ، مؤثرترین کتاب از این نوع، دست کم پیش از سال 1129، بود. این کتابی بود بزرگتر، مستدلتر، و فلسفی تر از بیشتر کتابهای قبل از خود؛ بعلاوه، بشدت بر «نور شناخت» (به انضمام پرسشها) و «اصول» تکیه داشت. لذا باید بین نقشهای خراوسانده به عنوان مفسّر روش شناسی تجربه گرایانهای که فرضیّههای مسلم فرض شده را حقیر میشمارد، تفاوت قائل شد. در واقع، خراوسانده کمک در خور ذکری به پیشرفت فیزیک ریاضی، آن گونه که معاصران دیگرش نظیر (
) بر نولیها، پیئر ( ) وارینیون، و آلکسی کلرو ( ) کرده اند، نکرد. قدرت او در شرح و تأویل مطالب وابسته بود به توانایی وی در تکمیل روش توجیه حقایق علمی، خواه از طریق ارائهی مدارک روش و خواه از راه توسل به اثبات تجربی به شیوهای که کیل و دزاگولیه قبلاً آن را شروع کرده بودند و خود او از طریق طراحی بسیاری از ابزارهای تازه، ساختهی یان وان موسنبروک، برادر پیتر، تکمیل کرده بود. (ابزارهایی که باقیماندهاند در «موزهی سلطنتی تاریخ علوم طبیعی» در لیدن نگهداری میشوند.) ولی، تعلیمات خراوسانده و کتاب «اصول» وی، اگر چه محتملاً مهمترین وسیله برای وارد کردن تجربه گرایی بریتانیا به برّ اروپا بوده اند، به هیچ وجه تنها عامل این امر بشمار نمی روند. بورهاوه (اگر چه از تجربیات آموزشی استفاده نکرده بود) در این امر بر او پیشی جسته بود و کار خراوسانده به موازات کار پیتروان ( ) موسنبروک در اوترخت (که از 1109 کارش را آغاز کرده و در 1118 در لیدن به خراوسانده پیوسته بود) پیش میرفت.
خراوسانده، برخلاف نیوتن، «اصول» خود را با بحثی مقدماتی دربارهی مابعدالطبیعه و شناخت شناسی، در جهتی مخالف با شناخت شناسی دکارتی، آغاز میکند. او مینویسد: وظیفهی فیزیک تعیین قوانین طبیعت و گشودن راز عمل منظم آنها در سراسر گیتی است، قوانینی که نهادهی آفریدگارند. پس در بررسی کارهای حقیقی پروردگار، فرضیههای عاریتی را باید کنار گذاشت؛ ولی فلاسفه، در تعیین قوانین طبیعت و ویژگیهای اجسام، شیوههای متفاوتی داشته اند و ادامه میدهد: «بنابراین، مناسب دیده ام که حق روش نیوتنی را، که در این کتاب دنبال کرده ام، بخوبی بجا آورم.» از آنجا که نمی توان پیشاپیش از خواص اجسام مطلع شد، چه کسی میتواند منکر این امر باشد که در ماده ویژگیهائی وجود دارند که نه بر ما معلومند و نه ذاتی ماده اند، بلکه زادهی «ارادهی مختار خداوند» هستند؟ چگونه باید در پی یافتن قوانین طبیعت برآمد و سه قانون حرکت نیوتنی را توجیه کرد؟ خراوسانده به این پرسشها با استدلالی توأم با وسواس پاسخ میدهد. نخست، اولین قاعدهی استدلال نیوتن (تیغ اوکم) را اثبات میکند. سپس با متمایز کردن حقایق ریاضی محض ، که صحتشان در اثر سازگاری درونی شان به اثبات میرسد، از حقایق فیزیک («ریاضیات آمیخته») ، که به حواس بستگی دارند، استدلال میکند که حقایق فیزیک از راه تمثیل تبیین میشوند: «باید این نکته را حقیقتی تلقی کنیم که آنچه را نفی میکنیم جامعهی مدنی را تباه میسازد و ما را از امکانات زندگی محروم خواهد کرد.» معنی این گفته ظاهراً این است که نتایج استقراء باید درست باشند، زیرا خراوسانده مشخصاً در ادامهی اظهارات خود چنین میگوید: در فیزیک باید قوانین طبیعت را از راه پدیدهها کشف کرد و سپس آنها را از راه استقراء به صورت قوانین کلی درآورد؛ به بقیهی امور باید از راه ریاضی پرداخت.» تعاریف مربوط به دامنهی حکمت طبیعی و دامنهی هر یک از قوانین طبیعت («... قاعده و قانونی که به موجب آنها خداوند مقرر میدارد که برخی از حرکات همواره، یعنی در همهی حالات، به اجرا درآیند») در فصل یکم دنبال میشود و بدون بحث بیشتر با اظهارنظری دربارهی سه قاعدهی استدلال نیوتن به پایان میرسد.
خراوسانده، در جلد یکم، به نظریهی ماده (نفوذ مسائل مندرج در «نورشناخت» بسیار آشکار است ولی اشارهای به آنها نمی شود) ، مکانیک مقدماتی، پنج ماشین ساده، قوانین حرکت نیوتن، گرانش، نیروهای مرکزی، ئیدروستاتیک و ئیدرولیک، و گازشناسی (از جمله بحثی در باب صوت و حرکت موج) میپردازد. جلد دوم کتابش یا سه فصل در باب آتش آغاز میشود که، به جای پیروی از اندیشههای نیوتن، از اندیشههای بورهاوه الگوبرداری میکند و پدیدههای برخی را جزء مطالب میگنجاند. به دنبال آن دو کتاب در زمینهی نورشناسی، یک کتاب دربارهی نظام گیتی، و اخرین کتاب زیر عنوان «علل فیزیکی حرکتهای سماوی» میآید، که در آن خراوسانده فقط میتواند بگوید که علت این حرکات عمل گرانش عمومی است، که علتش برما پوشیده است «و نمی توان آن را از قوانینی که معلوم هستند استنتاج کرد.» به کلیهی اینها فقط به کمک ریاضیات ساده پرداخته شده است ولی توام با توضیحات فراوان تجربی و امثلهی بسیار زیاد. اما در آن نه از اثر نیوتن خبری هست، نه از «شایستگیهای» او برای انتقال و انعکاس آسان، و نه از بررسی فیزیکی بسیار دقیق مسائل. موفقیت «اصول» ، بی تردید، هم مدیون حذف اتر و سادگی آن است و هم مدیون نحوهی پرداخت روشن و مثبت به آنچه در کتاب مندرج است. بدیهی است که بین این کتاب و کتابهائی جدیدتر، نظیر آثار هنری ( ) پمبرتن و کالین ( ) مکلارین، که از بسیاری جهات شوق انگیزتر و ابتکاری ترند، تفاوت زیادی وجود دارد.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی :
علاوه بر آثاری که در متن مقاله از آنها نام برده شده است، «مجموعهی آثار» آلامان (جلد یکم) مشتمل است بر کتاب دورهی جوانی خراوسانده با عنوان Essai de perspective (لیدن، 1711؛ ترجمهی انگلیسی، لندن، 1724) و نوشتههای عمدهی دیگر: Usage de la chambre obscure; Remarques sur la construction de machines pneumatiques; Lettre à Mr. Newton sur une machine inventée par Orffyreus; Remarques touchant le mouvement perpetuel; Lettrés sur l’utilite des mathematiques. . نوشتههای فلسفی در جلد دوم مندرجند.دوم. خواندنیهای فرعی :
همهی زندگینامههای خراوسانده مبتنی هستند بر شرحی که دوستش آلامان دربارهی زندگی او نوشته و در مقدمهی «مجموعهی آثار» وی آمده است. نیز ( ) Les physiciens hollandais et la méthode experimentale en France au، از پیئر بورنه (پاریس، 1926) ، جاهای مختلف؛ و L’introduction des théories de Newton en France au Siècle: avant 1738، از ا. برنارد کوئین (فیلادلفیا، 1956) . بخصوص صفحات 234-243؛ Descriptive Catalogue of the Physical Instruments of the 18th Century, Including the Collection ‘sGravesande-Musschenbroek ، از ا. کراملین (لیدن، 1951) ؛ Nieuw Nederlandsch biografisch woordenboek، از پ. مولهویسن. پ. ی. بلوک وک. هـ. کوسمان، ششم (لیدن، 1924) ، ستونهای 623-627؛ و Atoms and Powers، از ا. ثکری (کیمبریج، مسچوسیتس، 1970) ، 101-104.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول