نویسنده: E. Mc Donald
مترجم: کیومرث مهاجر
مترجم: کیومرث مهاجر
[žān dārse]
Jean d’Arcet
(ت. دوزی، نزدیک سَن سِوِر، لاند، فرانسه، 16 شهریور 1104/ 7 سپتامبر 1725؛ و. پاریس، فرانسه 22 بهمن 1180/ 12 فوریهی 1801) ، شیمی.
دارسه در عنفوان جوانی، به سبب آن که تصمیم گرفت به جای ادامهی راه پدرش در حرفهی قضایی زندگی خود را صرف علم کند، از ارث محروم شد و به حالت افلاس درآمد. خوشبختانه، اوگوستن رو وی را به مونتسکیو معرفی کرد، و شخص اخیر در 1121 او را به عنوان معلم خصوصی پسرش به پاریس برد.
دارسه، اگر چه در 27 آبان 1411 در دانشکدهی پزشکی پاریس دکتر شد، هرگز به طبابت نپرداخت، بلکه در کلاسهای درس شیمی گ. ف. روئل شرکت کرد و چنان تحت تأثیر عمیق قرار گرفت که بقیهی عمرش را صرف آموختن این علم کرد. در 1153 استاد کولژ دوفرانس شد و از 1163 تا زمان انفصالش در 1172 عضو فرهنگستان علوم پاریس بود. هنگام تشکیل «انستیتوی فرانسه» در 1774، عضو آن شد.
نخستین کار مهم دارسه، سلسلهی درازی از آزمایشهای مربوط به اثر گرما بر کانیها بود. نتایج آن آزمایشها، که در 1145 و 1147 برای فرهنگستان قرائت شد، پرتو جدیدی بر طبقه بندی کانیها افکند و کار ی. هـ. پوت را تکامل بخشید و گسترش داد. همچنین ساخت چینی واقعی (چینی سخت) را در فرانسه بنیاد نهاد. به دنبال آن به سرعت تحقیقی دربارهی اثر گرما بر الماس و دیگر سنگهای قیمتی صورت پذیرفت (1150-1152)، و او در این تحقیق قابلیت تخریب کامل الماس را هنگامی که در هوا گرم شود نشان داد و آن را از سایر سنگهای قیمتی، از قبیل یاقوتها و زمردها، متمایز کرد.
دارسه، در طی سلسله آزمایشهائی دربارهی همبسته های گدازپذیر (fusible alloys)، همبستهای از سرب، بیسموت، و قلع ساخت که در دمای آب جوش به صورت مایع بود و در ساختن صفحات کلیشه به کار برده شد (1154). کار بیشتر در زمینهی همبستهها، که بخشی از آن با همکاری برتران پلتیه انجام شد، وی را به پدید آوردن روشی برای جدا کردن مس از ناقوسهای کلیسا و مشخص کردن چگونگی ذوب این زنگها برای ریختهگری لولهی توپ رهنمون گردید (1170-1173).
همراه با تحقیقی که از آن بحث شد، اثر دارسه دربارهی زمین شناسی کوههای پیرنه (1155) و پژوهشهایش دربارهی اثر گرمای شدید بر خاک آهکی (کربونات کلسیوم) ، که در 1162 منتشر شد، نشان میدهد که علاقهاش به کانیها و تجزیهی آنها بخش اساسی زندگی شغلی و علمی او را تشکیل داده است. اما ترجمهی اثر فلیچه فونتانا در مورد سمّ افعی به زبان فرانسوی و کارش در زمینهی استخراج ژلاتین از استخوانها، نشان میدهد که وی خود را کاملاً در انحصار موضوع فوق قرار نداده است.
از آنجا که بیشتر کار دارسه ربط مستقیمی با فنون صنعتی داشت، وی به مشاغل مهم متعددی در این زمینه برگزیده شد. به عنوان بازرس در کارگاههای رنگرزی گوبلن، توانست برخی فرآیندهای رنگرزی را بهبود بخشد و در کارگاههای چینی سازی سور، به عنوان مدیر، جانشین پ. ژ . ماکر شد. در مقام بازرس کلّ ضرابخانه نیز خدمت کرد.
دارسه، در چند سال آخر عمر، کار اصیل مبتکرانهی چندان زیادی انجام نداد، اما در تعدادی از مأموریتهای دولتی خدمت کرد و در تهیهی چندین گزارش برای فرهنگستان مشارکت جست. وی به تدریج عقاید مربوط به شیمی دمشی (pneumatic) را پذیرفت.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Jean d’Arcet
(ت. دوزی، نزدیک سَن سِوِر، لاند، فرانسه، 16 شهریور 1104/ 7 سپتامبر 1725؛ و. پاریس، فرانسه 22 بهمن 1180/ 12 فوریهی 1801) ، شیمی.
دارسه در عنفوان جوانی، به سبب آن که تصمیم گرفت به جای ادامهی راه پدرش در حرفهی قضایی زندگی خود را صرف علم کند، از ارث محروم شد و به حالت افلاس درآمد. خوشبختانه، اوگوستن رو وی را به مونتسکیو معرفی کرد، و شخص اخیر در 1121 او را به عنوان معلم خصوصی پسرش به پاریس برد.
دارسه، اگر چه در 27 آبان 1411 در دانشکدهی پزشکی پاریس دکتر شد، هرگز به طبابت نپرداخت، بلکه در کلاسهای درس شیمی گ. ف. روئل شرکت کرد و چنان تحت تأثیر عمیق قرار گرفت که بقیهی عمرش را صرف آموختن این علم کرد. در 1153 استاد کولژ دوفرانس شد و از 1163 تا زمان انفصالش در 1172 عضو فرهنگستان علوم پاریس بود. هنگام تشکیل «انستیتوی فرانسه» در 1774، عضو آن شد.
نخستین کار مهم دارسه، سلسلهی درازی از آزمایشهای مربوط به اثر گرما بر کانیها بود. نتایج آن آزمایشها، که در 1145 و 1147 برای فرهنگستان قرائت شد، پرتو جدیدی بر طبقه بندی کانیها افکند و کار ی. هـ. پوت را تکامل بخشید و گسترش داد. همچنین ساخت چینی واقعی (چینی سخت) را در فرانسه بنیاد نهاد. به دنبال آن به سرعت تحقیقی دربارهی اثر گرما بر الماس و دیگر سنگهای قیمتی صورت پذیرفت (1150-1152)، و او در این تحقیق قابلیت تخریب کامل الماس را هنگامی که در هوا گرم شود نشان داد و آن را از سایر سنگهای قیمتی، از قبیل یاقوتها و زمردها، متمایز کرد.
دارسه، در طی سلسله آزمایشهائی دربارهی همبسته های گدازپذیر (fusible alloys)، همبستهای از سرب، بیسموت، و قلع ساخت که در دمای آب جوش به صورت مایع بود و در ساختن صفحات کلیشه به کار برده شد (1154). کار بیشتر در زمینهی همبستهها، که بخشی از آن با همکاری برتران پلتیه انجام شد، وی را به پدید آوردن روشی برای جدا کردن مس از ناقوسهای کلیسا و مشخص کردن چگونگی ذوب این زنگها برای ریختهگری لولهی توپ رهنمون گردید (1170-1173).
همراه با تحقیقی که از آن بحث شد، اثر دارسه دربارهی زمین شناسی کوههای پیرنه (1155) و پژوهشهایش دربارهی اثر گرمای شدید بر خاک آهکی (کربونات کلسیوم) ، که در 1162 منتشر شد، نشان میدهد که علاقهاش به کانیها و تجزیهی آنها بخش اساسی زندگی شغلی و علمی او را تشکیل داده است. اما ترجمهی اثر فلیچه فونتانا در مورد سمّ افعی به زبان فرانسوی و کارش در زمینهی استخراج ژلاتین از استخوانها، نشان میدهد که وی خود را کاملاً در انحصار موضوع فوق قرار نداده است.
از آنجا که بیشتر کار دارسه ربط مستقیمی با فنون صنعتی داشت، وی به مشاغل مهم متعددی در این زمینه برگزیده شد. به عنوان بازرس در کارگاههای رنگرزی گوبلن، توانست برخی فرآیندهای رنگرزی را بهبود بخشد و در کارگاههای چینی سازی سور، به عنوان مدیر، جانشین پ. ژ . ماکر شد. در مقام بازرس کلّ ضرابخانه نیز خدمت کرد.
دارسه، در چند سال آخر عمر، کار اصیل مبتکرانهی چندان زیادی انجام نداد، اما در تعدادی از مأموریتهای دولتی خدمت کرد و در تهیهی چندین گزارش برای فرهنگستان مشارکت جست. وی به تدریج عقاید مربوط به شیمی دمشی (pneumatic) را پذیرفت.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی:
نوشته های دارسه بدین قرارند: Ergo omnes humores corporis tum excremento tum recremento ex fermentatione producuntur (پاریس، 1762) ، که رسالهی دکتری او است؛ Analyses comparees des eaux de l’Yvette, de Seine, d’Arcueil, de Ville-d’Avray, de Saint-Reine et de Bristol (پاریس، 1767) ، با همکاری مازو، پواسونیه، لاریویئر، و رو؛ Memoire sur l’action d’un feu égal, violent et continue pendent phusieurs jours sur un grand nombre de terre, de pierres et de chaux metalliques (پاریس، 1766) ؛ Second mémoire sur l’action d’un feu égal, violent et continué pendant plusieurs jours sur un grand nombre de terre, de pierres et de chaux métalliques (پاریس، 1771) ؛ Memoire sur le diamant et quelques autres pierres precieuses (پاریس، 1771)؛ Experiences nouvelles sur la destruction du diamant، (پاریس، 1773)، با همکاری روئل؛ Rapport pour l’examen des eaux d’Enghien, au dessus de l’étang de Saint-Gratien (پاریس، 1774) ، با همکاری بلو، الی برتران، و رو؛ Expériences sur l’alliage fusible de plomb, de bismuth et d’etain (پاریس، 1775) ؛ Discours en forme de dissertation sur l’état actuel des Montagnes des Pyrénées et sur les causes de leur degradation (پاریس، 1776)؛ Mémoire sur la maladie de M. L’’eritier (پاریس، 1778)؛ Traite sur le venin de la vipére، 2 جلد (پاریس، 1781)، که ترجمهی اثری است از زبان ایتالیایی نوشتهی فلیچه فونتانا؛ Mémoire sur la calcination de la pierre calcaire et sur sa vitrification (پاریس، 1783)؛ Rapport sur l’électricité dans les maladies nerveuses Supplement a l’instruction sur l’art de separer le cuivre du metal des clohes (پاریس، 1791) ؛ «Rapport sur les principes de l"art de la verrerie»، در AcS، 9 (1791)، 113-137، 235-260، با همکاری آنتوان دو فورکروا و کلود برتوله؛ Instruction sur l’art de séparer le cuivre du metal des cloches, Publie par ordre du Comite de Salut Public (پاریس، سال دوم \1794])، با همکاری پلتیه، که مقالهی «Rapport sur les derniers essais faits á Romille pour opérer en grand le raffinage du metal des cloches afin d’en séparer le cuivre» را نیز در بردارد؛ Rapport sur les divers moyens d’extraire avec avantage le sel de soude du sel marin (پاریس، سال دوم [1794])، با همکاری کلود لولیئور، پلتیه، و ژیرو؛ Rapport sur la fabrication des savons (پاریس، سال سوم [1795]) ، با همکاری لولیئور و پلتیه؛ Rapport sur les couleures pour la porcelaine… (پاریس، سال پنجم [1797])، با همکاری فورکروا و گیتون دو موروو؛ Rapport fait a l’Institut nationale sur les résultats des experiences du citoyen Cluet sur les différens états du fer et pour la conversion du fer en acier fondu (پاریس، سال ششم [1798]) ؛ و «Rapport du mémoire de M. Felix sur la teinture et le commerce du coton filé rouge de la Gréce»، در AnC، 31 (سال هفتم [1799]) ، (214-219).دوم. خواندنیهای فرعی:
سوکنامه ای به قلم آنتوان دو فورکروا در JP (28 پلوویوز سال نهم [1801]) . نیز «Notice sur Jean d’Arcet»، در MI، بخش علوم ریاضیات و فیزیک، 4 (سال نهم [11801])، 74-88؛ Precis historique sur la vie et les travaux de Jean d’Arcel ، از م. ژ. ژ. دیزه (پاریس، سال دهم [1802]) ؛ و «Eloge historique de Jean Darcet»، از همو، در Recueil des e’oges historiques lu dans les seances publiques de l’Institut royal de France، یکم (پاریس، 1819) ، 165-185.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول