مکانیزم طرح فروپاشی شوروی از زبان مقام های طراز اول روسیه

نظر به این که استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی سعی دارند طرح فروپاشی شوروی را با اندکی تغییرات در ایران به مرحله اجرا درآورند اولین گام برای مقابله با استراتژی آمریکا و دشمنان خارجی کشور به دست آوردن شناخت دقیق از مکانیسم طرح فروپاشی است برای دستیابی به این هدف بهتر است به خلاصه اظهارات چند تن از مقام های طراز اول روسیه و متفکران شوروی توجه شود تا از زبان آنها طرح فروپاشی شوروی تشریح گردد.
شنبه، 25 خرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مکانیزم طرح فروپاشی شوروی از زبان مقام های طراز اول روسیه
مکانیزم طرح فروپاشی شوروی از زبان مقام های طراز اول روسیه
مکانیزم طرح فروپاشی شوروی از زبان مقام های طراز اول روسیه

نويسنده:حسين واعظي
نظر به این که استکبار جهانی و صهیونیسم بین المللی سعی دارند طرح فروپاشی شوروی را با اندکی تغییرات در ایران به مرحله اجرا درآورند اولین گام برای مقابله با استراتژی آمریکا و دشمنان خارجی کشور به دست آوردن شناخت دقیق از مکانیسم طرح فروپاشی است برای دستیابی به این هدف بهتر است به خلاصه اظهارات چند تن از مقام های طراز اول روسیه و متفکران شوروی توجه شود تا از زبان آنها طرح فروپاشی شوروی تشریح گردد.

اهم نظرات زوگانف ريیس کنونی مجلس روسیه در مورد دلایل فروپاشی شوروی

پس از بحران موشکی میان آمریکا و شوروی در دریای کارائیب بر سر استقرار موشک های شوروی در خاک کوبا که دو ابر قدرت را تا سر حد ورود به یک جنگ تمام عیار نظامی در سال 1960 پیش برد دولت کندی یک استراتژی غیر نظامی را برای شکست شوروی و فروپاشی آن تهیه و به مرحله اجرا درآورد که بعداً آن خط مشی ها توسط دولت های بعدی آمریکا نیز دنبال گردید. نقشه آمریکا برای فروپاشی شووری مبتنی بر عوامل و راهکارهای مختلفی بود که اهم آنها عبارتند از: 1- استفاده از اسلحه دروغ و تهمت برای فریب افکار عمومی مردم شوروی. 2- استفاده از حربه تطمیع و خیانت برای مزدور سازی و نفوذ در سیستم حکومتی شوروی 3- برنامه ریزی برای نفوذ و تسلط بر رسانه های گروهی شوروی بویژه مطبوعات و نشریات 4- سازماندهی یک ستون پنجم از خائنین در سطح مقامهای بلند پایه شوروی 5- استفاده ابزاری از اصطلاحات فریبنده و عوام فریب نظیر دموکراسی، آزادی، اصلاحات 6- ایجاد چتر حمایتی قوی برای حمایت از خاينین و قانون شکنان در جهت تحقق منافع غرب و تضعیف نیروهای امنیتی و بی اعتبار کردن دستگاه قضائی 7- تخریب اقتصاد شوروی از طریق ترویج ارتشاء، دزدی، خیانت و ... تحت پوشش فریبنده و زیبای اقتصاد بازار آزاد. وقتی از زوگانف سؤال شد که با توجه به تلاش آمریکا برای اجرای طرح بازسازی شده فروپاشی شوروی در ایران شما چه توصیه هایی با توجه به تجربیاتی که کشور شما به دست آورده، دارید؟ اظهار داشت، من نمی توانم و نمی خواهم در امور داخلی یک کشور همجوار و دوست همچون ایران دخالت کنم اما می توانم نصایحی برای دولت و ملت ایران داشته باشم که عبارتند از: الف- فرهنگ ملی ایران را حفظ کنید و اجازه ندهید حکومتهای غربی فرهنگ غرب و آمریکایی را بر کشورتان حاکم کنند. ب- سلاح تبلیغات قوی تر از بمب و سلاح های جنگی است مطبوعات و رسانه های گروهی هم می توانند سازنده باشند و هم می توانند تخریب کننده باشند نگذارید مطبوعات و رسانه های مخرب را بر کشورتان حاکم کنند. ج- به اندازه کافی و تا حد امکان هشیار باشید و فریب نخورید آمریکا غیر قابل اعتماد است و به دنبال تسلط بر جهان و تخریب فرهنگ ها است. د- جریانهایی در آمریکا به دنبال حاکم شدن بر جهان و به دست آوردن رهبریت دنیا می باشند برای تحقق این هدف باید سه محور و کانون مهم را در اختیار بگیرند که عبارتند از: د-1- حاکمیت بر منابع انرژی جهان بویژه نفت و گاز د-2- در اختیار گرفتن جریان مالی جهان و حاکمیت بر مکانیزم گردش پول د-3- تسلط بر جریان اطلاع رسانی و رسانه های ارتباط جمعی برای تأثیر گذاری بر افکار عمومی هـ - آمریکا فکر می کند با تسلط بر این سه جریان می تواند تمام خواسته های خود را با جهان دیکته کند. بنابراین لازم و ضروری است کلیه نیروها و کشورهای مستقل در جهان و ملتهایی که نمی خواهند تحت تسلط نظام سلطه قرار گیرند که با یکدیگر متحد گردند و جبهه واحدی را تشکیل دهند. و- زیبایی های جهان ما عبارت است از وجود ادیان مختلف، زبانهای متفاوت و فرهنگهای گوناگون. تمام ادیان، فرهنگها و زبانها باید شکفته شوند و به شکوفایی برسند آمریکایی ها می خواهند تحت عنوان نظم نوین، فرهنگ خود را بر سایر کشورها دیکته نمایند و فرهنگهای ملی سایر کشورها را نابود سازند این موضوع برای هیچ کشوری جنبه خوبی ندارد و چهره زیبای جهان را تخریب می کند. آمریکا و غرب با تخریب فرهنگ موردم شوروی توانستند به مطالبات خود دست یابند. ز- کشورهایی نظیر روسیه، چین، هند و ایران و تمام انسانهای سالم می توانند و می بایست با تشریک مساعی با تشکیل نظم جدید به رهبری آمریکا مخالفت کنند و زمینه های آن اکنون بیش از زمان دیگر است.1

اهم نظرات سرگی با بورین معاون سابق رئیس مجلس و عضو دو دوره دوما

علیرغم تبلیغاتی که از سوی اصلاح طلبان، دموکراتها و رسانه های غربی صورت می گیرد متلاشی شدن شوروی تنها بدلیل بروز بحرانها داخلی نبود. نارسایی های داخلی بر خلاف تبلیغات معماران فروپاشی و رسانه های غربی نمی توانستند به خودی خود عامل فروپاشی باشند نارسایی های داخلی بیماریهایی بودند که با یک برنامه ریزی صحیح فضایی آرام و با تفکر و تعقل قابل حل بودند دلایل واقعی فروپاشی عبارت بودند از: 1- کشیده شدن شوروی در جنگ سرد و حرکت در مسیر توسعه تک بعدی و غفلت از سایر ابعاد توسعه بویژه توسعه اقتصادی و فرهنگی 2- درس نگرفتن مسئولین شوروی از روند حرکت چین و پیام امام خمینی 3- تخریب فرهنگ و ارزش های مردم روسیه و جایگزین شدن فرهنگ غربی و آمریکایی. 4- ایجاد یک گروه وابسته به خیانتکار که مبلّغ خواستهای آمریکا و غرب بودند. 5- ایجاد رسانه های وابسته به آمریکا و غرب بویژه در عرصه مطبوعات و نشریات. 6- شکست شوروی در جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی از غرب. 7- بی اعتبار شدن ارزش های فرهنگی و تاریخی شوروی توسط مطبوعات و عناصر مزدور. 8- تلاشهای برنامه ریزی شده برای نفی دستاوردهای مثبت گذشته و سیاه جلوه دادن فضای کشور برای ایجاد روحیه یأس و ناامیدی. 9- وارونه ساختن ارزش ها و تبلیغ این امر که هر چه در شوروی وجود دارد بد است و هر آنچه که در غرب وجود دارد خوب و مثبت است. 10- ترویج و اشاعه اصالت منفعت و اولویت منافع فردی بر تمام ارزشها و منافع ملی به عبارت دیگر اولویت منافع فردی و گروهی بر منافع ملی. 11- برنامه ریزی وسیع برای تبلیغ مدل زندگی غربی و سوق دادن اصلاحات به سمت مطالبات غربی. 12- برنامه ریزی برای بی اعتبار کردن ارتش و خنثی سازی دستگاههای امنیتی. 13- تبدیل شدن سفارتخانه های آمریکا و کشورهای غربی به ستاد اصلاحات و فروپاشی. 14- بی اعتبار کردن ارتش از طریق متهم کردن آن به اعمال خودسرانه و نقض حقوق بشر طبق یک برنامه از قبل طراحی شده . 15- وارونه کردن حقایق و تلاش برای کور کردن درک اجتماعی از طریق معرفی خائنین به عنوان قهرمان و معرفی قهرمانان ملی به عنوان خائنین. 16- دمیدن در تنور اختلافات داخلی و بروز جنگ قدرت میان گورباچف و یلتسین. 17- دیکته کردن تجزیه طلبی و استقلال جمهوریهای بالتیک از سوی آمریکا به یلتسین. 18- متلاشی کردن اقتصاد روسیه توسط کارشناسان آمریکایی به دست اصلاح طلبان دموکرات بگونه ای که تعداد زیادی از کارشناسان آمریکایی در دفتر چوبایس و گایدار رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد روسیه کار می کردند و خط دهی از جانب آنان صورت می گرفت. 19- تبلیغات وسیع از سوی دموکراتها، اصلاح طلبان و رسانه های غربی برای دوست جلو دادن آمریکا و توهّم خواندن توطئه در ابعاد گسترده ای به مرحله اجرا درآمد. خوش بینی افراطی در روسیه نسبت به آمریکا مانند این بود که شما مهمانی را به خانه دعوت کنی و سپس مهمان صاحبخانه را به زیرزمین بفرستد و خود اتاقهای اصلی را اشغال کند. 20- تبلیغ و اشاعه این نظریه که پس از فروپاشی و پایان جنگ سرد همه مردم روسیه می توانند با کمک های آمریکا و غرب همانند مردم آمریکا زندگی مرفه داشته باشند و تمام مشکلات اقتصادی و امنیتی آنها حل و فصل می گردد. 21- اصرار رهبران سابق شوروی در نگه داشتن مردم شوروی در پشت پرده ها و دیوار آهنین. 22- بی برنامگی و اعمال طرح های احمقانه در مورد خصوصی سازی که توسط طرحهای غلط که به دست آمریکایی ها دیکته می شود نهایتاً صنایع و کارخانه های روسیه به فاجعه رسید. بی کاری افزایش یافت و تولیدات صنعتی تنزل پیدا کرد.2

اهم اظهارات تیخونف عضو شورایعالی اتحاد شوروی- نماینده دوما و رئیس کمیسیون پارلمانی اتحادیه روسیه با بلاروس

از زمانیکه C.I.A رسماً اعلام کرد که نمی توان بر شوروی با جنگ نظامی پیروز شد طرح انفجار شوروی از درون در دستور کار آمریکا و غرب قرار گرفت و نوعی جنگ صلبی علیه شوروی سازماندهی کردند و بجای شمشیر از رسانه ها و مطبوعات استفاده نمودند برنامه انفجار شوروی از درون توسط استراتژیهای زیر به مرحله اجرا درآمد: 1- تخریب ارزشهای حیاتی و ملی مردم و برنامه ریزی برای نفوذ فرهنگ غربی و آمریکایی. 2- تضعیف فرهنگ ملی اسلامي و تحمیل فرهنگ غرب. 3- نفوذ در سطح مقامهای بلند پایه و سازماندهی یک ستون پنجم وابسته. 4- برنامه ریزی برای شکل گیری مطبوعات و نشریات وابسته به امریکا و غرب در شوروی. 5- استفاده ابزاری از حقوق بشر و آزادی و استفاده از تهمت و افترا برای حذف پایگاه مردمی حکومت و بی تفاوت کردم مردم و کاهش سطح مشارکت سیاسی آنان. 6- تبلیغ گسترده و وسیع این امر که در صورت پایان جنگ سرد و پذیرش ارزشهای غربی توسط شوروی سطح زندگی مردم چند برابر بهتر می شود و مجموعه غرب، مردم روسیه را در آغوش محبت خود می گیرند و همه مشکلات بر طرف می گردد در صورتیکه پس ازاین اتفاقات بجای کمک عملاً منابع شوروی و روسیه را غارت کردند و فقر و بدهی های خارجی را بر مردم عارض نمودند و صنایع روسیه را مضمحل کردند و فشارهای سیاسی امنیتی را افزایش دادند. 7- فقدان یک رهبری سالم و مستقل و دلسوز عامل دیگر فروپاشی بود. 8- برنامه ریزی برای کار ایدئولوژیک به روی عقاید مردم و تأثیر گذاری بر افکار عمومی توسط رسانه های وابسته. 9- جلوه گر ساختن چهره ای کریه از رهبران گذشته و نفی کامل دستاوردهای مثبت و نقاط قوت همراه با ترویج فرهنگ غربی توسط روزنامه ها و نشریات وابسته و تحت نفوذ آمریکا. 10- تطمیع و خریداری شدن رهبران اصلاحات شوروی توسط آمریکا بصورتیکه افرادی مانند یاکوفلف، چوبایس، گورباچف، یلتسین و بسیاری دیگر از رهبران در بانکهای سوئیس مستر کارت داشتند. 11- بی اعتقاد بودن رهبران و مسئولین در قبال ایدئولوژی حاکم بر حزب کمونیست. 12- بر اساس اسنادی که آمریکایی ها منتشر ساختند ده ها میلیارد دلار خرج فروپاشی نمودند. 13- در سند شماره 1/20 شورای امنیت ملی آمریکا که رسماً منتشر گردید آمریکا سه برنامه هر کدام بمدت 5 سال برای فروپاشی به مرحله اجرا درآوردند. 14- برنامه هایی که بر اساس سند 1/20 شوروی امنیت ملی تدارک شده بود عبارت بودند از: الف- اجرای برنامه اول 5 ساله برای آماده سازی فضای داخل شوروی برای فروپاشی. ب- اجرای برنامه دوم 5 ساله تحت عنوان اصلاحات با هدف تخریب پتانسیل های اقتصادی شوروی. ج- اجرای برنامه سوم 5 ساله پس از پیروزی اصلاح طلبان با هدف تخریب نیروهای مسلح روسیه، تسلط بر منابع انرژی روسیه و زمینه سازی برای فروپاشی روسیه.
15- برنامه های آمریکا و غرب اکنون در سطح تضعیف نیروهای مسلح، سلامتی جامعه، تخریب بنیانهای اقتصادی، ارزشهای سنتی و جهان بینی مردم روسیه در جریان است.3

اهم نظرات ایلیوخین عضو دوما و رئیس کمیسیون امنیت مجلس روسیه در مورد دلایل فروپاشی و نقش آمریکا و غرب

1- عقب ماندگی اقتصادی و عدم توجه رهبرای شوروی به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم. 2- کشاندن شوروی به مسابقه تسلیحاتی که نتیجه آن تضعیف اقتصادی و معیشتی مردم شوروی بود. شوروی برای دستیابی به فضا و تکنولوژی موشکی و سلاح های هسته ای هزینه های کلانی کرد و غافل از این بود که مردم شوروی نیازمند وسایل زندگی هستند. 3- جدا نگه داشتن مردم شوروی از وضعیت زندگی سایر ملل و کشیدن دیوار آهنین بدور مردم شوروی و همچنین تفاوت فاحش سطح زندگی ملت ما با مردم غرب که پس از بالا رفتن پرده های آهنین هویدا شد عامل مهمی برای فروپاشی بود. 4- اداره رسانه های گروهی و مطبوعات در زمان گروباچف توسط افراد ناباب و وابسته و در بعضی موارد احمق و نادان که این افراد را من اصلاح طلبان نابود کننده می نامم مثلاً نشریاتی چون ایزوستیا، آگانیک، ماسکوسکی فوریستی و همچنین افرادیکه به اسم اصلاحات تنها می خواستند خود را مطرح کنند و به نافع ملی و سرنوشت کشور بی توجه بودند. آنان با مسموم کردن جو و نابود کردن دستاوردهای گذشته از موضوع اصلاحات به عنوان نرده بان برای اغراض شخصی و دستیابی به قدرت استفاده کردند. 5- از دست رفتن نظارت دولت بر مطبوعات و نشریات و خریداری شدن آنها توسط بیگانگان. 6- گورباچف مقصر اصلی در فروپاشی بود زیرا وقتی او مطرح کرد که می خواهد اصلاحاتی را بصورت عاقلانه و منطقی به مرحله اجرا درآورد مردم پذیرفتند ولی او هیچ طرحی نداشت و فقط حرف می زند و شعار می داد و در عمل هیچ اقدامی انجام نمی داد غربیها و عناصر وابسته به آنها هم فضای سیاسی روانی را بسمتی بردند که اقتصاد عملاً فلج شد و نارضایتی عمومی افزایش یافت و اعتصابات گسترش پیدا کرد و بهره اصلی را آمریکا برد. 7- اختلافات جناح ها و جنگ قدرت میان گورباچف و یلتسین زمینه دیگری بود برای فروپاشی. 8- دیکته شدن طرحها و برنامه های آمریکایی برای خصوصی سازی صنایع و کارخانه ها که در عمل اقتصاد روسیه را فلج کرد. 9- اگر نقش مطبوعات و نیروهای مزدور غرب نمی بود نه گورباچف و نه یلتسین نمی توانستند کشور را به سمت فروپاشی ببرند.4

اهم اظهارات یاکوفلف دستیار ویژه و مشاور ارشد گورباچف و یکی از معماران اصلی گلاسنوست و پروستریکا در شوروی

ما پس از گلاسنوست و پروستریکا اکنون به دستاورد مهمی نظیر آزادی دست یافته ایم و در شرایط کنونی آزادی بیان و فکر در جامعه روسیه وجود دارد من به عنوان معمار اصلاحات، مشکلاتی را از قبل پیش بینی می کردم اما هیچگاه فکر نمی کردم که مشکلات می توانند تا به این حد بزرگ باشد و مردم روسیه را اینچنین درکام بحرانها، اضطرابها و نگرانی های عمیق فرو ببرد ریشه های بحرانهای موجود به کیفیت روند حرکت در 15 سال گذشته باز می گردد.
ریشه ها و دلایل این بحرانها عبارتند از:
1- فرهنگ ملی در شوروی و بویژه در روسیه تخریب گردید و معنویت ارتدوکس و ارزشهای حیاتی مردم روسیه از میان رفت و پول را مبنای همه چیز قرار دادند و روح انسانی و معنویت از میان رفت من هیچگاه فکر نمی کردم چنین شود و این وضع پدید آمد . این امر نتیجه حاکمیت فرهنگ غرب بر کشور روسیه است و کوتاهی مسئولین و عدم درایت آنها در ممانعت از تخریب فرهنگ ملی و آزادی عمل لجام گسیخته مبلغان فرهنگ غرب دلیل اصلی آن است ما نباید اجازه می دادیم چنین وضعیتی پیش بیاید.
2- خوش بینی افراطی نسبت به غرب و آمریکا باعث شد بسیاری از اصلاح طلبان و دموکراتها به آمریکا و غرب امید ببندند و وعده ها و حرفهای آنان را باور کنند من شخصاً توقع نداشتم غرب و آمریکا با ما بدین گونه رفتار کنند از نظر من کشورهای غربی علیرغم وعده های فریبنده خود نه تنها اکنون کمکی به مردم روسیه و روند صحیح اصلاحات نمی کنند بلکه در بعضی موارد خود به مانع تبدیل شده اند آمریکا و غرب پس از فروپاشی شوروی و ضعیف شدن روسیه علیرغم وعده هایشان، فشار بر روسیه را افزایش دادند و کشور ما را با بحرانهای بزرگی در سطح منطقه و در عرصه بین المللی مواجه ساختند که حرکت ناتو به شرق، بحران یوگسلاوی و عدم ارسال کمکهای اقتصادی وعهده داده شده و تحقیر مردم روسیه از جمله این موارد هستند و اکنون شاهد افزایش زمینه های جو ضد غربی در میان روشنفکران و مردم روسیه هستیم که ریشه در فریب دادن مردم روسیه توسط کشورهای غربی وآمریکا دارد.
3- همکاری اصلاح طلبان و دموکراتهای روسیه با آمریکا و غرب از مخالفت غرب و ما با کمونیسم و کمونیست ها آغاز شد مبارزه علیه کمونیسم نوعی وحدت استراتژیک میان آمریکا و اصلاح طلبان روسیه ایجاد نمود اما بعداً معلوم شد که آمریکا غیر از مبارزه با کمونیسم اهداف دیگری را دنبال می نمود از سال 1985 تا مقطع فروپاشی و بعد از آن آمریکا و غرب به دنبال اهداف و کارهای خود بودند در مذاکرات حضوری که با ریگان رئیس جمهوری آمریکا داشتم وی صراحتاً به من گفت ناتو گسترش نخواهد یافت من و گورباچف قول ریگان را باور کردیم اما پس از فروپاشی و ضعیف شدن روسیه آمریکایی ها به قول خود عمل نکردند و ناتو را بسمت شرق گسترش دادند از این نوع خلف وعده ها فراوان اتفاق افتاد.
4- بعد از فروپاشی، فاجعه های بزرگ در اقتصاد روسیه پدید آمد میزان بدهی های خارجی روسیه بالغ بر 160 میلیارد دلار شده است و فقر در میان اکثر مردم به شدت رواج یافت وضعیت وخیم اقتصادی همه اش تقصیر مسئولین روسیه است و مقصر اصلی خود ما هستیم و ریشه های آن به بی سیاستی و بی عقلی مسئولین روسیه باز می گردد اگر در محیطی آرام و بدون تنش قرار می داشتیم و با طرح و برنامه حرکت می کردیم و مانع از جوسازی ها و فضاهای شعاری می شدیم آنچنان ثروتمند بودیم که نه تنها می توانستیم قرض نگیریم بلکه می توانستیم به کشورهای دیگر هم قرض بدهیم و مردمی ثروتمند داشته باشیم. فروپاشی شوروی توسط باند یلتسین و سردمداران اکراین صورت گرفت و به هیچ وجه تقصیر گورباچف یا من و همچنین اصلاح طلبان دمکرات نبود. یلتسین می خواست قدرت را در دست بگیرد و در این راه هیچ چیز حتی فروپاشی شوروی هم برایش مهم نبود اولویت منافع فردی بر منافع ملی دلیل اصلی فروپاشی بود.
5- اصلاح طلبان به رهبری گورباچف و من ابتدا شعار جامعه مدنی و تغییر نظام شوروی را مطرح نکردیم شعار اول ما این بود که سوسیالیزم را ترمیم و تکمیل کنیم یعنی در چارچوب نظام حاکم بر شوروی اصلاحات انجام دهیم و به هیچ وجه تغییر ساختار اجتماعی در برنامه ما نبود امام شعارهای تغییر ساختار و نظام بعداً بوجود آمد زیرا در مرحله عمل مطبوعات فضا را بسمتی بردند که عملاً تضاد میان اصلاحات با نظام شوروی مطرح گردید و روند حرکت سریعاً به سمتی برده شد که برای ایجاد اصلاحات باید ابتدا نظام را تغییر داد ما بر این جو کنترل نداشتنیم. وجود چنین جوی و مبارزه میان گورباچف و یلتسین دارای اثرات بسیار منفی بود و این دو پارامتر زمینه های فروپاشی شوروی را فراهم آورد البته گورباچف هیچگاه نمی خواست که شوروی با فروپاشی مواجه شود اما جنگ قدرت میان او و یلتسین زمینه را مساعد ساخت.
6- نقش نیروهای داخلی روسیه برای دامن زدن به اختلافهای داخلی میان مسئولین کشور و افزایش تخاصمات میان جناح های سیاسی بیشتر از نقش سرویس های اطلاعاتی غرب بود.
7- من اعتقادی به دشمنان خارجی ندارم و معتقدم مقصر اصلی در هر زمینه ای دولتهای داخلی هستند در شوروی نیز چنین بود همواره برای توجیه سیاستهای احمقانه و دور از عقل مسئولان کشور، مسئله وجود دشمن خارجی مطرح می گردد به عبارت دیگر توطئه علیه کشورها وجود ندارد بلکه توهم توطئه توسط مسئولان احمق به خورد افکار عمومی داده می شود اینکه آمریکا از نظر من دوست مردم روسیه است یا دشمن مردم روسیه؟ باید بگویم من در عرصه سیاست بین المللی به دشمنی و دوستی اعتقاد ندارم. دموکراتها و اصلاح طلبان سعی کردند این موارد را به مردم شوروی منتقل کنند مثلاً اینکه وجود توطئه در ابعاد بزرگش تنها یک حربه تبلیغاتی در دست دولتها است و واقعیت ندارد و یا اینکه رسانه های غرب بر افکار عمومی تأثیر می گذارند ما و دموکراتها و اصلاح طلبان روسیه این را نیز نفی کردیم و نقش تبلیغات خارجی را بر افکار عمومی داخل منتفی دانستیم.
8- یکی از اشتباهات بزرگ ما اصلاح طلبان و دموکراتها این بود که تمام دستاوردهای گذشته را نفی کردیم و به نقاط مثبت گذشته ارج نگذاردیم و این امر سبب شد که لطمات فراوانی را بعداً متحمل شویم که بحرانهای کنونی بعضاً ریشه در این امر دارد ما با سیاه جلوه دادن گذتشه و تمام دستاوردهای آن نتوانستیم از امکانات و ابزارهای موجود برای رشد کشور و حل معضلات بهره برداری کنیم و بجای ارائه طرح و برنامه در فضایی آرام برای حل مشکلات و نارسایی ها عملاً با سیاه جلوه دادن گذشته نوعی انقلاب و دگرگونی را سازماندهی کردیم که منجر به فروپاشی و تضعیف توان ملی روسیه شد.5

اهم نظرات خانم گیل لاپیداس کارشناس برجسته امور شوروی و استاد دانشگاه برکلی

هنگامیکه سمینار "ایران در هزاره سوم" در دانشگاه استنفورد آمریکا تشکیل شد و خانم گیل لاپیداس به عنوان کارشناس برجسته امور شوروی در آن شرکت کرد بسیاری از خبرنگاران رسانه های ارتباط جمعی آمریکا و برخی از کارشناسان از حضور او ابراز تعجب و شگفتی نمودند. خانم لاپیداس در سخنرانی خود به تعجب حاضران خاتمه داد. او گفت: «شاید تعجب می کنید چرا من که متخصص امور شوروی سابق هستم در سمینار مربوط به مسائل ایران شرکت می کنم، ولی در پاسخ باید بگویم که وضعیت ایران امروز، خیلی شبیه به شوروی سابق است، گورباچف می خواست هم "پاپ" باشد و هم "لوتر" ولی این نقش دوگانه امکان پذیر نبود. گورباچف می خواست بین اصلاحات و ارزشها، هماهنگی ایجاد کند و اصلاحات را همراه با حفظ ارزشها دنبال کند ولی برنامه او امکان پیاده شدن نداشت، بنابراین برای شوروی سابق ضروری بود که شخصی مانند یلتسین به میدان بیاید که فقط "لوتر" باشد و نه "پاپ" تا به این وسیله بتواند علیه کلیسا و ارزشهای دینی و اخلاقی قیام کند. ایران نیز در آستانه اصلاحات قرار دارد اصلاحات در چارچوب ارزشهای دینی در ایران امکان پذیر نیست. بنابراین اصلاح طلبان ایرانی باید همانگونه که یلتسین فقط "لوتر" بود، از حکومت دینی و ارزشهای مذهبی فاصله بگیرند و همانگونه که در رنسانس مردم اروپا از حاکمیت کلیسا با نفی حاکمیت دین، از قوانین اجتماعی و حکومت دینی رهایی یافتند اصلاح طلبان ایرانی نیز بتوانند با نفی اسلام نوعی رنسانس در ایران انجام دهند.»

پي نوشت ها:

1. برای اطلاع از متن کامل اظهارات زوگانف رئیس مجلس روسیه رجوع کنید به کتاب اصلاحات و فروپاشی- تشریح طرح بازسازی شده فروپاشی شوروی در ایران، صفحات 193 تا 199 انتشارات سروش، پاییز 1379.
2. برای دستیابی به متن کامل اظهارات بابورین رجوع کنید به کتاب اصلاحات و فروپاشی، نوشته مؤلف، انتشارات سروش پائیز 1379، صفحات 179-193.
3. برای دستیابی به متن کامل اظهارات تیخونف عضو شورایعالی اتحاد جماهیر شوروی ر.ک به: کتاب اصلاحات و فروپاشی؛ نوشته مؤلف، صفحات 120 الی 129.
4. برای اطلاع بیشتر از متن کامل اظهارات ایلیوخین ر.ک به: کتاب اصلاحات و فروپاشی، نوشته مؤلف، صفحات 129-138.
5. متن کامل اظهارات یاکوفلف یکی از معماران اصلی اصلاحات در شوروی و دستیار ویژه گورباچف در کتاب اصلاحات و فروپاشی نوشته مؤلف، انتشارات سروش، پاییز 1379 در صفحات 107 تا 120 آمده است.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط