انسجام اسلامی و ضرورت تدوین منشور وحدت اسلامی

انسجام يعنى يكپارچگى و هم آهنگى و با هم جور شدن . انسجام اسلامى هم يعنى ملت‏هاى مسلمانان با هم همراه ، يكپارچه و هماهنگ باشند . در هر نظام اجتماعى يك مسأله وجود دارد و آن انسجام اجتماعى است . جامعه از انسان‏ها تشكيل مى‏شود و انسان‏ها با هم به وسيله‏ى يك عامل پيوند مى‏خورند كه آن عامل بايد مورد مطالعه قرار گيرد. پيدايش جامعه به اين است كه انسان فردى كه تنازع بقاى فردى دارد ، تبديل شود به واحدى از يك موجود زنده‏ى بزرگ تر به نام جامعه . همان طورى كه سلول‏هاى بدن ما نسبت به ما
يکشنبه، 2 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انسجام اسلامی و ضرورت تدوین منشور وحدت اسلامی
انسجام اسلامی و ضرورت تدوین منشور وحدت اسلامی
انسجام اسلامی و ضرورت تدوین منشور وحدت اسلامی

انسجام اسلامى

انسجام يعنى يكپارچگى و هم آهنگى و با هم جور شدن .
انسجام اسلامى هم يعنى ملت‏هاى مسلمانان با هم همراه ، يكپارچه و هماهنگ باشند .
در هر نظام اجتماعى يك مسأله وجود دارد و آن انسجام اجتماعى است . جامعه از انسان‏ها تشكيل مى‏شود و انسان‏ها با هم به وسيله‏ى يك عامل پيوند مى‏خورند كه آن عامل بايد مورد مطالعه قرار گيرد. پيدايش جامعه به اين است كه انسان فردى كه تنازع بقاى فردى دارد ، تبديل شود به واحدى از يك موجود زنده‏ى بزرگ تر به نام جامعه . همان طورى كه سلول‏هاى بدن ما نسبت به ما واحدى هستند كه تنازع بقاى فردى آن‏ها در سيستم يك موجود پرياخته حل شده ، همين حالت را بايد افراد جامعه نسبت به جامعه پيدا كنند .
هر فرد براى بقاى خويش در يك سيستم تنازع بقا قرار دارد ؛ يعنى غذا خوردن در روند تنازع بقاى اوست؛ خوابيدن ، استراحت كردن و تمام كارهايى كه انجام مى‏دهد ، در رابطه با اين است كه مى‏خواهد باقى بماند . اما فرد ، يك تنازع بقاى ديگر هم دارد كه تنازع بقاى اجتماعى است . وجود جامعه يك تنازع بقاى بزرگ دارد كه تنازع بقاى افراد جامعه به تنازع بقاى اجتماعى گره مى‏خورد و گاه در آن حل مى‏شود ؛ يعنى فرد دست از بقاى خود براى بقاى جامعه مى‏شويد و اين امرى طبيعى است . اگر فرد به سلولى از جامعه تبديل شد ، به طور طبيعى اين حال را پيدا مى‏كند كه اگر حيات جامعه اقتضا كرد ، حيات خويش را به آن تقديم كند و جان دهد تا جامعه بماند. اگر فرد در اين گذشت و ايثار ترديد نمود ، هنوز عضو جامعه نشده است .
بلوغ اجتماعى يعنى اين كه انسان احساس عضويت در جامعه كند و معنى عضويت در جامعه يعنى فدايى جامعه شدن و بدون بقاى جامعه ، نتواند خود را قبول نمايد و اصلا قبول نكند ؛ يعنى جزو روند بلوغ يك فردهست كه به جايى برسد كه حيات خودش را به راحتى سپر بلاى بقاى جامعه كند ؛ همان گونه كه ميليون‏ها سلول در هنگامه‏ى خطر براى جان فرد ، فداى بودن وى مى‏شوند.
گوشه‏اى از چشم يا دست كه زخم مى‏شود ، بسيارى از سلول‏ها فدا مى‏شوند. اين روال براى سلول‏ها قابل قبول است . وقتى انسان‏ها جامعه‏اى را به وجود مى‏آورند ، همين حالت در آن‏ها پيدا مى‏شود فرد در آن تنازع بقاى جمعى كه مورد توجه جامعه است ، ديگر به تنازع بقاى فردى نمى‏انديشد.
اين كه جامعه‏ى ما « شهيد » مى‏دهد ، به اين علت است كه تنازع بقاى جمعى ، نيروى محركه‏ى تنازع بقاى فردى است . آن تنازع بقاى جمعى كه پيدا مى‏شود ، بايد يك فلسفه‏ى وجودى داشته باشد . آن عامل پيوند چيست ؟ جامعه به وسيله‏ى هدف مشتركى كه دارد ، تنازع بقا پيدا كرده ، تبديل به واحد مى‏شود.
آن‏هايى كه مى‏خواهند پايه‏هاى جامعه را پى ريزى كنند و به جامعه انسجام دهند ، بايد به دنبال پايه‏اى براى جامعه باشند و يك انسجام اجتماعى كه بر اساس يك پايه از پايه‏هاى فطرت باشد ، پديد آورند.
اسلام عزيز مايه‏ى پيوند جامعه‏ى اسلامى و ايجاد انسجام اسلامى است . انسان فطرتا خدا پرست است و فطرت آدمى او را در مسير تسليم شدن در برابر حق به حركت در مى‏آورد و جامعه‏ى اسلامى با مايه‏ى بندگى خدا به وجود مى‏آيد؛ كه در اين مايه‏ى بندگى ، هم عدالت و هم مساوات وجود دارد و همين ارتباط با خدا ، عميق‏ترين نهادهاى درونى انسان است .
خدا و لا اله الا الله مايه‏ى وحدت مى‏شود و ارتباط با خدا موجب انسجام مى‏گردد ، و در نتيجه مردم به هم نزديك مى‏شوند و انسجام اسلامى شكل مى‏پذيرد.
آن‏ چه ما به آن فرا خوانده شده‏ايم ، « انسجام اسلامى » است . مقام عظماى ولايت ، حضرت آيت الله العظمى خامنه‏اى عزيز در روز اول فروردين 1386 در مشهد مقدس فرمودند :
« افراد به جايى مى‏رسند كه حيات خود را سپر بلاى بقاى جامعه مى‏كنند و تنازع بقاى فردى در تنازع بقاى اجتماعى حل مى‏گردد و هيچ قدرتى قادر به شكستن قدرت اين جامعه‏ى اسلامى نيست . »
بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران ، حضرت امام خمينى - قدس سره - مى‏فرمودند :
« اين معنا را بايد نصب العين خودتان قرار بدهيد كه ما تا با هم هستيم ، مسلمين تا " يد واحد " هستند ، و همين مسلمين كم جمعيت و پشتوانه‏ى بزرگ الهى ، اين‏ها اگر با هم باشند ، اين ملت اگر با هم باشند ، هيچ قدرتى نمى‏تواند او را بشكند . »
مورچگان را چو بود اتحاد
شير ژيان را بدرانند پوست
بايد اختلاف سليقه‏ها را كنار گذاشت ، از كج فهمى‏ها و بى اطلاعى‏ها بيرون آمد ، بر سوء تفاهم‏ها چشم بست ، بر نقاط مشترك و بر اصول پاى فشرد و انسجام اسلامى را در جهان شكل داد .
مقام معظم رهبرى در تاريخ 17/1/1386 در جمع كارگزاران و دولتمردان جمهورى اسلامى ايران فرمودند :
« ما اگر بخواهيم اتحاد ملى و انسجام اسلامى تحقق پيدا كند ، بايد بر اصولى كه بين ما مشترك است ، تكيه كنيم ؛ نبايد خودمان را سرگرم فروعى بكنيم كه مورد اختلاف است . »
سخن از انسجام با ملت‏هايى كه هم سود مى‏باشند ، به معناى آن است كه مشتركات در ميان آنان به جهاتى تقويت شده است ؛ هر چند كه در مسايلى چون زبان و قوميت از مشتركات بهره‏مند نباشند و از آن سود نبرند . پس بايد بر مشتركات پاى فشرد و مانع نزاع بر سر فرعيات شد .
تفكر انسجام اسلامى به معناى آن است كه ملت‏هاى مختلف اسلامى با همه‏ى تنوع و اختلافات روشى و تجربه‏اى ، مى‏توانند از الگوهاى مشتركى استفاده كنند و در راستاى منافع مشترك حركت نمايند . براى رسيدن به اين هدف ، بايد از واگرايى و عوامل ايجاد آن كاست و به علل و عوامل وحدت آفرين و همدلى و همگرايى افزود.
اگر ملت‏هاى منطقه ، انسجام اسلامى خويش را تقويت كنند ، عوامل تفرقه افكن نمى توانند براى واگرايى جمعى اين ملت‏ها كارى از پيش ببرند و نتيجه آن مى‏شود كه در پرتو اين انسجام ، ملت‏هاى مسلمانان از همگرايى سود برده ، براى رسيدن به آرامش و آسايش از توان و ظرفيت يكديگر بهره‏مند مى‏شوند .
اين وظيفه‏اى است كه دين اسلام و قرآن مجيد بر گردن مسلمانان نهاده است . با آن كه روش‏ها و فرهنگ‏هاى هر ملتى در يك سرزمين و كشور با سرزمين و كشور ديگر متفاوت است ، ولى به جهت مشتركات كلان فرهنگى و هدفى ، مى‏توانند و بايد از انسجام برخوردار باشند تا جلوى نفوذ دشمن را بگيرند و بر عزت الهى خويشتن در جامعه‏ى بشرى بيفزايند .
بسيارى از گزاره‏هاى قرآنى ، تبيين كننده‏ى عوامل انسجام اسلامى است ؛ چنان كه بسيارى از آموزه‏هاى دستورى قرآن نیز در اين راستا قابل تحليل و تبيين است . قرآن ، همه‏ى كسانى را كه شهادتين را بر زبان جارى كرده و اسلام را با حقيقت جانشان پذيرفته باشند ، مؤمن و مشمول حكم انسجام اسلامى مى‏داند ؛ يگانگى و انسجامى كه در سايه‏ى وحدت عقيده و باور پديد مى‏آيد .
اگر ما تابع قرآنيم كه هستيم ، بايد به اين عوامل توجه كنيم و انسجام اسلامى را در جامعه‏ى مسلمانمان شكل و رونق دهيم . از اين رو بايد بر اصول پافشارى نماييم ، به ريسمان الهى چنگ بزنيم ، حقوق برادرى را رعايت كنيم ، دنبال عيب جويى از ديگران نباشيم ، از زشتى و گناه دور شويم ، امر به معروف و نهى از منكر نماييم و با همين مبنا خانواده‏ى بزرگ مسلمانان را شكل دهيم ، تا در اثر اين انسجام بزرگ ، سلطه‏ى بيگانگان و استعمارگران را بر چينيم . در اين هدف وارسته ، لازم است ملت‏ها و دولت‏ها با تمام وجود تلاش نمايند ؛ چنان كه مقام عظماى ولايت حضرت آيت الله العظمى خامنه‏اى عزيز فرمودند :
« انسجام اسلامى در يك وجه ، خود ناظر به همه‏ى دنياى اسلامى است ؛ بايد با هم منسجم باشند ؛ بايد به يكديگر كمك كنند ؛ هم دولت‏هاى اسلامى ، هم ملت‏هاى اسلامى ؛ و دولت‏هاى اسلامى در استفاده از ظرفيت ملت‏هاى اسلامى براى ايجاد اين وحدت بزرگ ، مى‏توانند سهم و نقش داشته باشند . »
دولت‏ها مى‏توانند تفرقه‏ها را به محبت و وفادارى به يكديگر و ايجاد اخوت در بين صفوف مسلمين تبديل نمايند . ملت قادرند كه با مهر و وفا ، دل‏ها را به هم نزديك كنند ، بر جدايى‏ها خط بكشند ، زشتى‏ها را به زيبايى مبدل سازند ، و به « انسجام اسلامى » شكل دهند .
ما قصه‏ى سكندر و دارا نخوانده‏ايم
از ما به جز حكايت مهر و وفا مپرس‏

پيامبر اعظم (ص) ، پيامبر رحمت و محبت بودند ؛ امت خود را نيز به اين سو فرا خواندند ، تا در پرتو بهره گيرى از اوصاف الهى دين خدا ، پيوند آن ملت‏ها مستحكم شده ، جهان اسلام رونق گيرد .

ضرورت انسجام اسلامى

براى تبيين هرچه بيش‏تر ضرورت انسجام اسلامى در جهان امروز ، لازم است ترسيمى از جغرافيايى مذهبى و پراكندگى جمعيتى تسنن وتشيع در ايران و جهان داشته باشيم .
اهل سنت ايران فقط از دو مذهب شافعى و حنفى هستند و ما در ايران ، تقريبا حنبلى و مالكى نداريم .
مناطق مسكونى پيروان مذهب شافعى ؛ به ترتيب استان‏هاى كردستان ، آذربايجان غربى ، كرمانشاه و هرمزگان است . بخش اندكى از آن‏ها نيز در جنوب فارس – شهرهای لار و لامرد - و طالش زندگى مى‏كنند .
مناطق مسكونى پيروان مذهب حنفى ؛ به ترتيب استان‏هاى سيستان و بلوچستان ، گلستان و خراسان رضوى ، شمالى و جنوبى است .
در جهان ، مناطق شرقى و شمالى ايران - يعنى آسياى ميانه ، تركمنستان ، قزاقستان ، قرقيزستان ، ازبكستان ، روسيه و تاتارستان - و قسمتى از غرب ايران - يعنى بخشى از وسط عراق ، قسمتى از سوريه و تركيه تا فلسطين - حنفى مذهب هستند . اما قسمت شمال غربى ايران ، شمال عراق ، كردهاى عراق ، تركيه و سوريه تا شمال غرب ، چچن و اينگوش و بخشى از مصر ، شافعى هستند . همچنين در شرق دور - يعنى در مالزى و اندونزى - بيش از دويست ميليون نفر شافعى مذهب زندگى مى‏كنند و بخشى از شافعى‏ها نيز در آفريقا هستند.
مالكى مذهب‏ها غالبا در آفريقا كثرت جمعيتى دارند ، ولى جايگاه اصلى پيروان مذهب احمد بن حنبل در عربستان و بعضى از كشورهاى حاشيه‏ى خليج فارس است . البته كشورهاى خليج فارس ، آميزه‏اى از مذاهب مختلف هستند . براى مثال ، در عمان مذهب ابازيد رواج دارد كه از رسوبات خوارج است ؛ گرچه در عصر كنونى تحولات زيادى در عقايد آن‏ها رخ داده است و هم اكنون از خوراج تبرى مى‏جويند.

اما تمركز شيعيان در مناطق مختلف جهان

درصد جمعيتى شيعيان آذربايجان ، بيش از درصد جمعيتى شيعيان ايران است و نزديك نود درصد مردم آذربايجان شيعه هستند. در بحرين ، جمعيت اصلى مسلمانان را شيعيان تشكيل مى‏دهند . پنجاه و پنج درصد مسلمانان عراق از شيعيان هستند . مردم يمن ، لبنان ، افغانستان و پاكستان نيز درصدهاى متفاوتى از شيعيان دارند . در حدود يك پنجم از جمعيت يك ونيم ميلياردى مسلمانان جهان را شيعيان تشكيل مى‏دهند .
جمعيت عظيم مسلمانان و پراكندگى جمعيتى آنان در حساس‏ترين نقاط تاكتيكى و استراتژيكى دنيا و تهديدهايى كه كيان و هويت اسلام را به چالش كشانده است . ضرورت وحدت و انسجام اسلامى را در جهان امروز ايجاب مى‏نمايد.
اگر جمعيت يك و نيم ميلياردى مسلمانان ، از هر فرقه و دسته و گره از شيعه و سنى ، با هم متحد و همراه و همگام شوند ، دنياى استكبار را به پهنه‏ى نيستى مى‏برند .
امام خمينى (ره) كه منادى وحدت بين مسلمين بودند ، به همين علت و براى رساندن قدرت مسلمانان به اوج عزت و اقتدار فرمودند :
« بر علماى دين كه وارثان پيامبر هستند ، فرض و واجب است كه موقعيت حساس جهان اسلام و نقشه‏هاى شوم و خطرناك دشمنان را دريابند ، با عوامل تفرقه و اختلاف به طور جدى مبارزه نمايند ، نقشه‏هاى شوم دشمنان را براى مسلمين تشريح كنند و همه‏ى آن‏ها را براى دفاع از اسلام و مبارزه با شرك و استكبار جهانى بسيج نمايند . »
اگر علماى اسلام به اين وظيفه و تكليف شرعى خويش عمل نمايند ، چه قدرتى از قدرت مسلمانان در جهان به وجود مى‏آيد ؟ آيا كسى قادر است كه اين عظمت را بشكند ؟ شاخه‏هى نازك و جدا از هم را به راحتى مى‏توان شكست ، اما اگر همان شاخه‏ها در كنار هم قرار گيرند و جمع منسجمى را به وجود آورند ، آيا كسى مى‏تواند آن‏ها را بشكند ؟
علت تسلط استكبار جهانى بر برخى از كشورهاى اسلامى ، تفرقه‏ى مسلمانان است . اگر انسجام اسلامى شكل پذيرد ، ديگر امريكا و انگليس و ايادى آنان و صهيونيسم جهانى قادر به كشتن مسلمان‏هاى عراق و افغانستان و لبنان و فلسطين نخواهند بود . اتحاد ملت ايران در نبرد هشت ساله ، قداستى از اين ملت را در نگاه دشمنان اسلام و ايران ترسيم كرده است كه آنان از رويارويى با مردم ايران واهمه دارند . امت اسلامى مى‏تواند در جهان امروز چنين قداست و اقتدارى را ترسيم نمايد . پس بايد از پهنه‏ى شعار پا را فراتر بگذاريم و وارد گود شويم . دنياى استكبار توطئه‏ى گسترده‏اى براى شكستن قدرت مسلمانان طرح ريزى كرده است . وظيفه‏ى ما امروز چيست ؟ براى مبارزه با طرح تفرقه و اختلاف اندازى دشمن در بين صفوف مسلمين ، چه بايد بكنيم ؟
مقام معظم رهبرى حضرت آيت الله العظمى خامنه‏اى عزيز فرمودند :
« در مقابل چنين توطئه‏اى نبايد فقط به شعار وحدت اسلامى بسنده كرد ، بلكه بايد با اقدامات عملى زمينه‏ى وحدت بيش از پيش را در جهان اسلام به وجود آورد. »
راه عملى براى مبارزه با اين مشكلات و مصائب دنياى اسلام و رفع اختلافات و زمينه‏سازى براى ايجاد وحدت و انسجام اسلامى ، تهيه و تدوين منشور وحدت اسلامى است.

منشور وحدت اسلامى

رهبر معظم انقلاب اسلامى در تاريخ 17/1/1386 در روز ميلاد حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله (ص) و در جمع کارگزاران نظام و سفراى كشورهاى اسلامى ، در حسينيه‏ى امام خمينى (ره) فرمودند :
« علاج اصلى ، داروى اصلى براى امروز دنياى اسلام ، داروى اتحاد است . بايد با هم متحد بشوند . علما و روشنفكران اسلام بنشينند و منشور وحدت اسلامى را تنظيم كنند . منشورى تهيه كنند تا فلان آدم كج فهم متعصب وابسته‏ى به اين يا فلان يا آن فرقه‏ى اسلامى ، نتواند آزادانه جماعت كثيرى از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام كند ؛ تكفير كند . تهيه‏ى منشور جزو كارهايى است كه تاريخ امروز از روشنفكران اسلامى و علماى اسلامى مطالبه مى‏كند . اگر شما اين كار را نكنيد ، نسل‏هاى بعد از شما مؤاخذه خواهند كرد .»
همت بلند دار كه مردان روزگار
از همت بلند به جايى رسيده‏اند
اين فراخوان در سالى كه به نام « اتحاد ملى و انسجام اسلامى » نام گذارى شده ، از اهميت مضاعفى برخوردار است . مسلمانان ، بزرگ‏ترين و بى‏بديل‏ترين سرمايه‏ى وحدت - يعنى اسلام ، قرآن ، پيامبر اعظم (ص) و كعبه - را در اختيار دارند . امت بزرگ اسلامى ، با بيش از يك و نيم ميليارد نفر جمعيت ، نزديك به يك سوم كشورها را به خود اختصاص داده ، در پنج قاره‏ى جهان سكونت دارند . بخش قابل ملاحظه‏اى از بازار جهانى و بزرگ‏ترين منابع انرژى و سوخت نيز در اختيار جهان اسلام است .
حج ، نماز، روزه و جهاد ، از ديگر مؤلفه‏هاى وحدت بخش امت اسلامى است . موقعيت ژئوپلتيك و ژئواستراتژيك برخى از كشورهاى اسلامى در جهان ، مزيد بر علت‏هاى شمرده شده و عاملى مؤثر در مسير ترسيم وحدت اسلامى و تدوين منشور آن است .
انديشمندان و نخبگان جهان اسلام با بهره‏گيرى از اين قدرت و زمينه ، بايد با اهتمام و سعى فراوان ، گام‏هاى اساسى خويش را براى تدوين منشور وحدت اسلامى بردارند و نقش بايسته‏اى براى تحقق خواسته‏ى مقام معظم رهبرى ايفا نمايند .
در تدوين منشور وحدت ، بايد نكاتى مورد توجه و ملاحظه قرار گيرد :
1. منشور بايد جامع افراد و مانع اغيار باشد ؛ يعنى همه‏ى مذاهب و فرقه‏هاى اسلامى ، اقليت‏ها و اقليم‏هاى اسلامى را در بر گيرد و در آن بر حقوق مشترك همه‏ى مذاهب و فرقه‏هاى اسلامى تأكيد شود ؛
2. در منشور بايد رشد و پيشرفت تمامى مسلمانان در نظر گرفته شود و راه حل‏هاى مطرح شده در آن بتواند آسيب‏هاى موجود را از پيش رو بردارد ؛
3. منشور بايد بر اساس مشتركات فرق اسلامى تدوين گردد و قرآن مجيد و آموزه‏هاى آن ، مبناى كار تدوين منشور وحدت اسلامى از سوى عالمان فرهيخته ، دانشمندان درجه يك فرق اسلامى و نخبگان جهان اسلام و روشنفكران بيدار و بصير قرار گيرد ؛
4. تلاش متوليان تدوين در منشور وحدت ، بايد تبليغ و شناساندن اسلام ناب به جهانيان باشد ؛
5. برجسته كردن ديدگاه‏هاى اسلام درباره‏ى بسيارى از مباحث مطرح شده در جهان امروز ؛ براى تبيين نقاط قوت اسلام ، پاسخ دادن به شبهه‏هاى جارى در جوامع بشرى ، تحكيم پايه‏هاى اعتقادى مسلمانان و تقويت نقاط مشترك براى رشد وحدت جامعه‏ى اسلامى ، بايد مورد توجه جدى تدوين كنندگان منشور قرار گيرد ؛
6. براى تشكيل يك جبهه‏ى متحد اسلامى در راستاى دفاع از مظلومان جهان اسلام در رويارويى با ظلم و ستمگران و ايجاد بازار مشترك كشورهاى اسلامى در مسير دفاع از توسعه و رونق اقتصاد ملل مسلمان ، بايد تلاش شود؛
7. از مداخله در امور يكديگر با راهبرد مسالمت آميز و نيز از سياست‏هاى راديكال و تنش آميز ميان كشورهاى اسلامى بايد پرهيز شود ؛
8. تلاش براى اتخاذ وحدت رويه و سياست‏هاى هماهنگ در مجامع جهانى و دفاع از حقوق مسلمانان و سرزمين‏هاى اسلامى در آن مجامع ، بايد در منشور وحدت اسلامى مورد توجه جدى قرار گيرد ؛
9. راه اندازى كرسى‏هاى نظریه پردازى ، گفت و گو ، جدال احسن ميان نخبگان و انديشمندان درباره‏ى مشتركات و ساز و كارهاى تقويت و كارآمدى آن‏ها در عين احترام به عقايد و انديشه‏هاى يكديگر ، بايد در منشور مورد عنايت باشد؛
10. برخوردارى از طرح و نقشه‏ى مشخص در جهت مقابله با چالش‏هاى فراروى مسلمانان جهان و كشورهاى اسلامى ، جزو ملزومات ترسيم و تدوين منشور وحدت است ، كه بايد در منشور مورد عنايت و توجه عميق و جدى قرار گيرد .
مقام معظم رهبرى از تدوين منشور وحدت اسلامى به عنوان مطالبه‏اى تاريخى سخن به ميان آورده‏اند . در ذات روابط بين مسلمانان و شكل گيرى انسجام اسلامى ، نوعى پيوستگى و اتحاد بالقوه وجود دارد . دين اسلام ، دين برادرى و برابری است . تعاليم اسلام و سيره‏ى بزرگان دين نيز جملگى در سايه‏ى اين پيوستگى و انسجام معنا مى‏يابد . در زيربنا و عمق جوامع اسلامى ، عطش تطابق ميان تعاليم دين و رفتار مسلمانان ، روز به روز بيش‏تر مى‏شود. انقلاب اسلامى اين عطش را در ميان مسلمانان افزايش داد . در اين برهه، سخن از اين مطالبه‏ى تاريخى از زبان مقام معظم رهبرى ، نشان از حسن درايت معظم له براى پاسخ گويى به مهم‏ترين نياز دنياى اسلام و علاج واقعى تمام مشكلات مسلمانان دارد .
اگر علما و روشنفكران مسلمان به اين نداى حكيمانه پاسخ مثبت دهند ، بزرگ‏ترين خدمت را به جامعه‏ى بشرى و جهان اسلام نموده و مقدمات نابودى استعمارگران و سلطه طلبان دنيا را فراهم كرده‏اند . در پرتو اين تلاش ، « اسلام » نيز عزت بيش‏ترى يافته ، نگاه مردم جهان به كامل‏ترين دين الهى ، مثبت و زيبا مى‏شود . مسلمانان نيز با يك انسجام بزرگ ، امت واحد جهانى را شكل مى‏دهند . بنابراين ، ديگر سخن از من و ما ، زبان و قوميت و جغرافيا، اين گروه و آن گروه ، و اين مذهب و آن فرقه نيست .
زان كه ما از سينه ، جان گم كرده‏ايم
خويش را در خاكدان گم كرده‏ايم‏
مسلم استى ، دل به اقليمى مبند
گم مشو اندر جهان چون و چند
مى نگنجد مسلم اندر مرز و بوم‏
در دل او ياوه گردد شام و روم
‏ دل به دست آور كه در پهناى دل‏
مى‏شود گم اين سراى آب و گل‏
عقده‏ى قوميت مسلم گشود
از وطن آقای ما هجرت نمود
تا ز بخشش‏هاى آن سلطان دين‏
مسجد ما شد همه روى زمين
‏ هر كه از قيد جهات آزاد شد
چون فلك در شش جهان آباد شد




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط