مترجم: مریم رفیعی
(عضو مؤسسه بررسی رسانهای لاجنا ایمیلاه امریکا) (2)
چکیده
انتشار مقالهی (3) جک استراو وزیر کنونی دادگستری بریتانیا با مضمون مخالفت با حجاب اسلامی و نپذیرفتن زنان محجبهی مسلمان در ملاقاتهای شخصیاش، در حالی رخ داد که رویکرد زنان مسلمان به استفاده از روبند و حجاب در این کشور روندی روبه رشد داشته است؛ ضمن آنکه پیامدهای متفاوتی نه تنها برای انگلستان که برای جامعهی اروپایی رقم زده است.این نوشتار پاسخی به دیدگاههای مطرح در این مقاله است. نویسنده ضمن اثبات ریشههای تاریخی و فرهنگی پوشش بیان میکند که حجاب نه تنها در میان آشوریان و یونانیان، بلکه در آیین یهود و مسیحیت نیز وجود داشته و باعث ارتقای جایگاه زن در جامعهی آن روزگار بوده است. وی در ادامه با استفاده از شواهد قرآنی به بیان برابری زن و مرد از منظر اسلام میپردازد و عنوان میکند: حجاب وسیلهای برای حفظ عفت، آرامشبخشیدن به کانون عاطفی خانواده و محافظت از زنان در برابر مزاحمت و آسیبهای اجتماعی است.
نویسنده در پایان، تلاش دولتهایی که برای ایجاد همبستگی به محدود کردن حق اساسی انسان برای آزادی مذهبی پرداخته، به ریشهیابی فرهنگ و سنتهای دینی نپرداختهاند، اقدامی محکوم به شکست میداند.
اشاره (4)
استفادهی زنان مسلمان از روبند یا نقاب در بریتانیای سالهای اخیر، روندی رو به رشد داشته است. ماجرا از آنجا آغاز شد که جک استراو در مقالهای برای روزنامه لانکشایر تلگراف دیدگاههای خود را دربارهی حجاب اعلام کرد و داستان دیدار با زنی محجبه را شرح داد که همراه شوهرش به دیدار او آمده بود و در پایان به استراو گفته بود:از ملاقات رودررو با شما خوشوقتم.
از آنجا که تمام چهرهی زن به جز چشمانش پوشیده بود، «رودررویی» این ملاقات برای استراو مفهومی نداشت. وی نوشت:
تصمیم گرفتم از آن پس در ملاقاتهایم، زنان باحجاب کامل را نپذیرم.
مقالهی استراو موجی از واکنشهای مختلف را در رسانههای خبری و نیز جوامع مسلمان برانگیخت. او در اسکای نیوز و بیبیسی از دیدگاههای خود دفاع کرد و بر آنها پافشرد. جکاستراو طی دههی گذشته تجربهی حضور در وزارت امور خارجه و وزارت کشور را داشته و اکنون در دولت جدید ویلیام گوردون بر مسند وزارت دادگستری نشسته است. وی نمایندهی حزب کارگر در مجلس عوام در حوزهی انتخابیهی بلکبرن است که روزنامه لانکشایر تلگراف در آن منتشر میشود.
مقدمه
در ششم اکتبر سال 2006 در پی تعلیق آموزشیاری در انگلستان که از روبند استفاده میکرد، جکاسترا، وزیر خارجهی پیشین و رهبر کنونی نمایندگان مجلس عوام بریتانیا، سخنان بحثانگیزی دربارهی سنت اسلامی حجاب یا «پوشش» (5) عنوان کرد؛ به بیان دقیقتر، آقای استراو در لانکشایر تلگراف نوشت: زنان مسلمان باید هنگام دیدار با او نقابشان را بردارند؛ چون «از صحبت رودررو با کسانی که نمیتوانند آنها را ببیند، احساس خوشایندی ندارد». (6)وی اظهار میکند نقاب «به وضوح بیانگر جدایی و اختلاف است» و «ایجاد روابط بهتر و مثبت میان دو جامعه را دشوارتر میسازد»؛ (7) در حالی که آقای استراو تصدیق کرد هیچ قانون یا حکم رسمی برای تحریم حجاب در بریتانیا وجود ندارد، گفت: ترجیح میدهد حجاب (و نه فقط نقاب) به طور کلی منسوخ گردد. (8)
اظهارات آقای استراو از آن پس، انگلستان- و در حقیقت بخش اعظم اروپا- را درگیر بحث بر سر همبستگی اسلامی کرده است. رهبران سیاسی برجستهی اروپا از نظرات آقای استراو حمایت کردهاند. تونیبلر، نخستوزیر [پیشین] انگلیس، با تکرار عقاید آقای استراو حجاب را «نشانهی جدایی» نامید که «باعث میشود افراد خارج از جامعهی مسلمان احساس ناراحتی کنند». (9) رومانو پرودی، نخستوزیر [پیشین] ایتالیا، ضمن اظهار موافقت با آقای استراو گفت:
نمیتوانید صورتتان را بپوشانید. [زنان مسلمان] نمیتوانند پنهان شوند. (10)
دولت هلند نیز تا آنجا پیشرفته که قانونی جهت منع صریح پوشش نقاب در اماکن عمومی پیشنهاد کرده، و وزیر مهاجرت هلند- ریتا وردونک- به کلی پایان قریبالوقوع حجاب را در هلند (11) اعلام نموده است.
هرچند اظهارات آقای استراو در ظاهر از روی حسن نیت بود، اما حاکی از فقدان آگاهی بنیادین از سنتهای اسلامی، نقش زنان و کارکرد حجاب است؛ به خصوص آنکه آقای استراو و حامیانش چند فرض غلط را مطرح میکنند:
1. حجاب یک طرح خاص اسلامی و مغایر با فرهنگ و جامعهی غرب است؛
2. حجاب مانع آزادی و برابری زنان مسلمان در غرب است؛
3. حجاب، مانع همبستگی مسلمانان در غرب میشود.
اکنون به ترتیب، به بررسی فرضیات مذکور میپردازیم:
1. ریشههای عمیق حجاب
نخست آنکه، آقای استراو به غلط فرض میکند حجاب تنها به اسلام اختصاص دارد و برای غرب بیگانه است. گرچه آموزههای اسلام در رابطه با حجاب متمایز هستند، ولی استفاده از پوشش، منحر به اسلام نیست. (12)منشأ پوشش را میتوان در قرن سیزدهم قبل از میلاد در زمان آشوریان باستان (بینالنهرین) یافت. در آن روزگار، استفاده از پوشش، مظهر طبقهی اجتماعی بود نه مذهب. (13) قانون، تمام زنان آشوری، به جز روسپیان را ملزم به پوشاندن سرشان در انظار عمومی کرد؛ (14) همچنین مصنوعات یونان و روم باستان، حاکی از آن است که استفاده از پوشش، عملی غیرعادی نبوده است. (15) اگرچه مفهوم پوشش در جوامع روم و یونان روشن نیست، با این حال، نمیتوان رواج این سنت را نادیده گرفت. (16)
با ظهور آیین یهود، استفاده از پوشش، اهمیت مذهبی به خود گرفت و به نماد نجابت و نزاکت تبدیل شد. زنان یهودی به تبع قانون یهود، سرشان را در مجامع عمومی میپوشاندند. (17) ارمیای نبی فرموده است:
«در اورشلیم وقتی زنی یهودی از خانهاش بیرون میآمد، صورتش پوشیده بود؛ به طوری که کسی نمیتوانست قیافهاش را بشناسد. (18) »
اگر یک زن یهودی در طول دورهی تنایی (19) سرش را نمیپوشاند، این عمل، «توهینی به نجابتش تلقی میشد». (20) پوشش، جایگاه والای زن در جامعهی یهود را ارتقا میداد. (21) امروزه بعضی از زنان یهودی ارتودکس، هنوز هم با پوشیدن روسری یا کلاهگیس، به تعالیم سنتی آیین یهود عمل میکنند. (22)
همچنین انجیل نیز استفاده از پوشش را مدتها پیش از ظهور اسلام آموخته است. در عهد عتیق میخوانیم:
«وقتی ربقاء چشمان خود را گشود، اسحاق را دید و از شتر به زیر آمد. پس به غلام گفت: «این شخصی که برای استقبال از ما در صحرا میآید کیست؟ » و غلام گفت: آقای من است. پس روبند گرفته، خود را مستور نمود (سفر پیدایش، باب بیست و چهارم، آیات 64-65).
در عهد جدید میخوانیم:
«و هر زن که سربرهنه دعا یا وعظ نماید، سرّ خود را رسوا مینماید؛ زانرو که چنان است که گویا [زنی] با سرِ تراشیده است؛ زیرا اگر زن نمیپوشد، بچیند؛ و اگر چیدن یا تراشیدن به جهت زن بیحرمتی است، پس بپوشاند (نامه اول پولس به مسیحیان قرنتس، باب یازدهم، آیات 5-6).
همانطور که از این آیات استنباط میشود، انجیل استفاده از پوشش را یک تکلیف ذاتاً درستکارانه قلمداد میکند. مریم مقدس در آثار هنری، اغلب با سری پوشیده ترسیم میشود. (23) در حقیقت، زمانی زنان کاتولیک، برای حضور در مراسم دعا در کلیسا باید روسری به سر می کردند. (24) امروزه راهبههای مسیحی و زنان آمیش (25) همچنان سرشان را میپوشانند. (26) بالاخره، زنان هندو نیز طبق سنت، هنگام معاشرت با مردان، سرشان را میپوشانند؛ این مسئله نیز تأکید میکند حجاب، مختص اسلام نیست. (27) در آیین هندو گاهی پوشش، با یک «ساری» زنانهی پایینگشاد و گاهی با پارچهای شبیه روسری نمود مییابد. (28)
بنابراین حجاب را باید با توجه به زمینهی ریشههای مذهبی و فرهنگی پوشش، درک کرد.
2. نیروی آزادیبخش و برابرکنندهی حجاب
دوم آنکه آقای استراو به غلط فرض میکند حجاب مانع آزادی و برابری زنان مسلمان است.در جایگاه یک موضوع ابتدایی، با استدلال میتوان نشان داد: نگاهی که معتقد است حجاب از آزادی و برابری جلوگیری میکند، واکنشی به تبیین اولیهی کتاب مقدس در اینباره است. پولسمقدس چنین میگوید:
«و مرد نباید سر را بپوشاند که صورت و پرتوی خداست؛ اما زن، پرتوی مرد است. برای آنکه مرد به جهت زن خلق نشد، بلکه زن برای مرد آفریده شد. از آن روست که زن، باید نشانی از فرمانبری بر سر داشته باشد و نیز به خاطر فرشتگان (نامه اول پولس به مسیحیان قرنتس، باب یازدهم، آیات 7-10).»
بنابراین طبق گفتهی پولسمقدس، پوشش، علامت حاکمیت مرد بر زن است. زن مسیحی محجبه فقط تا جایی با ایمان است که نقش فروترش نسبت به مرد را بپذیرد. شاید به واسطهی همین توجیه باشد که بسیاری در غرب، پوشش را نماد فرودستی، فرمانبرداری و پستی میدانند.
اما منطق اسلام برای حجاب، با این ننگ رایج کاملاً تفاوت دارد. در اسلام، حجاب بر پاکدامنی دلالت دارد و وسیلهای برای محافظت است. قرآن در چندین مورد به برابری زن و مرد اشاره کرده است؛ برای مثال، قرآن به روشنی توضیح میدهد که زنان و مردان به گونهی یکسانی تعلق دارند و از تمایلات و استعدادهای همسانی برخوردار هستند. (29) وجوب حجاب برای آن نیست که زن را زندانی کند یا موجب آسیبپذیری او در برابر استیلای مردانه شود، (30) بلکه هدف از آن، شکوفاساختن قابلیتهای خدادی زن است.
در اسلام، ایمان بر این باور استوار است که خداوند، زن و مرد را برای رسیدن به هدفی والا، یعنی ایجاد آرامش در جامعه آفریده است. از آنجا که خانوادهای توأم با آرامش، مبنای ایجاد یک جامعهی امن و توأم با آرامش است، اسلام میکوشد با ترویج عفت، از پیوند زناشویی حمایت کند.
در ایالات متحده، حدود چهل درصد از کل ازدواجها به طلاق منتهی میشود که نیمی از آنها به سبب روابط خارج از ساختار زناشویی پایان مییابند. (31) به عنوان یک اقدام پیشگیرانه، قرآن به زنان امر میکند وقتی در حضور مردان، خارج از خانواده هستند، سر و سینه خود را بپوشانند:
«و به زنان باایمان بگو چشمهای خود را فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند، و روسریهای خود را بر سینهی خود افکنند و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان ... (نور، آیه 31). »
حکم مربوط به حجاب، تنها تکلیفی برای زنان نیست، بلکه به مردان نیز اشاره دارد؛ فقط حجاب شکل متفاوتی به خود میگیرد:
«به مردان باایمان بگو چشمهای خود را فروگیرند و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛ خداوند از آنچه انجام میدهند آگاه است (نور، آیه 30). »
هدف دیگر حجاب، محافظت زنان از آسیب بیدلیل است. در غرب، اغلب این تمایلِ سطحی وجود دارد که زن را در درجهی اول به صورت یک شیء جنسی میبیند و به این ترتیب، او را فاقد ارزش انسانی میدانند. 57 میلیارد دلار درآمد حیرتآور جهان، حاصل پورنوگرافی است. (32) این رقم، بیشتر از مجموع درآمد حاصل از امتیازات فوتبال، بیسبال و بستکبال حرفهای در ایالات متحده است و از مجموع درآمد ایستگاههای تلویزیونی CBS, ABC و NBC تجاوز میکند. (33) نتایج زیانبار چنین انحطاط جنسیای کاملاً مشهود است. تنها در ایالات متحده، از هر سه زن، یک نفر قربانی سوءاستفادهی جنسی و جسمی بوده است (34) و در هر دو دقیقه و نیم، یک زن مورد تجاوز واقع میشود. (35)
بنابراین از آنجا که زنان در برابر استثمار و سوء استفاده آسیبپذیرند، اسلام به آنان توصیه میکند خودشان مراقب باشند:
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو: جلبابهای (روسریهای بلند) خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه آنها [به عفت] شناخته شوند تا مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است؛ خداوند همواره آمرزنده و مهربان است (احزاب، آیه 59).
بنابراین حجاب یک مانع فیزیکی آشکار در مقابل مزاحمت بیمورد است. حجاب مایهی ننگ یا مانعی برای زنان نیست؛ برعکس به زن عزت میبخشد و او را از بردگی جامعه و موانع پیشرفت فکری، اخلاقی و معنوی آزاد میسازد؛ در واقع، زن با انتخاب صیانت از خود و فضایلش، جامعه را از شرارتهای اجتماعی از قبیل زنای محصنه، گسترش بیماری، بچههای نامشروع، تجاوز جنسی و طلاق حفظ میکند.
زن نباید برای مشارکت در جامعه به زیبایی جسمی یا لباسش تکیه کند. شخصیت او آرامش، سعادت و رشد یک ملت را تعیین میکند؛ به همین دلیل است که پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر اهمیت تعلیم دینی و دنیوی برای زن و مرد تأکید کرده است؛ (36) در واقع تعلیم یکی از عناصر اساسی یک جامعهی پیشرو است. بنابر نظر اسلام، زنان هرجا که قدم بگذارند، قدرت دارند رنج و بدبختی را دور کنند و نیروی آزادیبخش حجاب، آنها را به معمار سرنوشت نسلهای آینده تبدیل میکند. به طور قطع، زن مسلمان حقیقی، نه زن استثمارشدهی غرب و نه زن گرفتار رژیمهای استبدادی عربی است.
آقای استراو از این حقیقت نیز غافل میشود که خود اسلام، از کاربرد خشن و غیرمنطقی حجاب جلوگیری مینماید. هیچ قانونی در اسلام وجود ندارد که زنی را به خاطر عدم رعایت حجاب، مجازات کند. (37) هدف بنیادین حجاب، حفاظت زن مسلمان و ایجاد آزادی بیشتر برای او به منظور مشارکت در جامعه است. جایی که حجاب مانع دستیابی به این هدف میشود، اسلام اجازهی تخفیف (38) در این واجب را میدهد. (39)
3. نقش وحدتآفرین حجاب
سرانجام آقای استراو به غلط تصور میکند منع حجاب، به نحوی یکپارچگی و انسجام اجتماعی را بهبود خواهد بخشید.کشورهای دیگر کوشیدهاند با تحریم حجاب همبستگی را بیشتر کنند. فرانسه استفاده از روسری را در مدارس دولتی و غیرقانونی اعلام کرد. ترکیه پوشش حجاب در مکانهای عمومی را مغایر قانون اعلام نمود. طبق بیشتر بررسیها، این قبیل تلاشها برای ایجاد «همبستگی» موفقیت چندانی در پی نداشته است؛ (40) برای مثال، آشوب اخیر در فرانسه، گواه روشنی بر این مسئله است که مسلمانان همچنان احساس بیگانگی و ناخشنودی میکنند. (41) دلیل آن نیز روشن است. پوشش، هیچ ارتباطی به همبستگی ندارد. موانع همبستگی در اصل، فقر و بیکاری است؛ برای نمونه در بریتانیا، دوسوم فرزندان خانوادههای پاکستانی و بنگلادشی در فقر بزرگ میشوند. (42) بیش از بیستدرصد همهی جوانان مسلمان، بین شانزده تا بیست و چهار سال، بیکار هستند. حجاب زنان مسلمان هیچ ارتباطی به این آمارهای تأملبرانگیز ندارد. (43)
علاوه بر این، در سطحی کوچک، حجاب مانع برقراری ارتباط نمیشود. پیشرفتهای تکنولوژیکی، نوعاً برقراری ارتباط بدون نیاز به گفتگوی «رودررو» را برای جامعه آسانتر کرده است. چهره، هرگز تنها ابزار لازم برای ایجاد روابط مؤثر نبوده است. نخستوزیر بلر به همان اندازه میتواند در برقراری ارتباط با عموم مردم بریتانیا از طریق رادیو کارآمد باشد که شخصاً میتواند مؤثر واقع شود. یک زن مسلمان، حتی با صورت پوشیده هم میتواند با دیگران ارتباط مؤثری برقرار نماید. پرواضح است که اصل کلام، بیش از ظاهر گویندهی آن حائز اهمیت است.
افزون بر این، تلاش برای ایجاد همبستگی، نباید به بهای محدود کردن حق اساسی انسان برای آزادی مذهبی تمام شود. لازمهی همبستگی موفق در یک جامعهی دموکراتیک، پرداختن به فرهنگها و سنتهای مذهبی مختلف است؛ لذا وادارساختن زن مسلمان به «بیحجابی»، اقدامی محکوم به شکست است. چنین اقدامی نه تنها با حق بنیادین زن مسلمان به عنوان یک انسان مغایرت دارد، بلکه جامعهی غرب را از فهم [اصل] سنتهای اسلامی و شاید حتی درک یکپارچگی آنها بازمیدارد.
نتیجه
اظهارات آقای استراو دربارهی حجاب در اسلام، در بطن خود، استنباطی سراسر معیوب و به غایت خطرناک از آموزههای ناب اسلام را منعکس میسازد. آقای استراو به غلط تصور میکند حجاب برای غرب بیگانه است، مانع آزادی و برابری زن مسلمان میشود و انسجام مسلمانان در جامعهی غربی را از بین میبرد؛ در حقیقت، حجاب ریشههای عمیقی دارد و آزادی و برابری حقیقی برای زنان را تضمین میکند؛ علاوه بر آن، جدای از تلاشهای بازدارنده در راستای ایجاد همبستگی در جامعه غرب، حجاب میتواند به طور بالقوه برای غرب سودمند باشد.پینوشتها:
1. Majlis Sultan- ul- Qalam.
2. USA and Lajna Imaillah Media watch.
"Lajna Imaillah" به معنای خدمتگزاران خداوند است؛ در واقع شاخهی زنان جماعت اسلامی احمدیه (Ahmadiyya Muslim Community) است که در امریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی فعالیت دارد. این گروه در سال 1889 میلادی توسط میرزاغلام احمد در هندوستان شکل گرفت (م. ).
3. Assessing British MP Jack Straw's Comments concerning Haijab In Islam.
این مقاله در دسامبر 2006 نگاشته شده است.
4. این مطلب توسط مترجم نگاشته شده است.
5. کلمه عربی حجاب در کل، به پاکدامنی، امور شخصی و مسائل اخلاقی اشاره دارد. نگاه کنید به:
John Esposito, The Oxford Dictionary of Islam (The United Kingdom: Oxford University Press, 2003), p. 112.
کلمهی عربی نقاب (حجاب صورت)، نمود فیزیکی حجاب است.
6. Jack Straw; "I want to unveil my views on an important issue"; Lancashire Telegraph, Oct. 6, 2006.
7. Ibid.
8. BBC News; "Remove Full Veils Urges Straw"; Oct. 6, 2006 (به نقل از رادیو بیبی سی)
9. Prime Minister Tony Balair Monthly Press Conference [Transcripts]; Oct. 17, 2006(BBC News, Oct, 17, 2006).
10. Stephan Brown; "Italian PM: Muslims should not 'hide' behind veil"; Reuters, Oct. 17, 2006.
11. Dan Bell: "Netherlands Moves Towards Total Ban On Muslim Veils"; The Guardian, Nov. 11, 2006.
12. Farazaneh Milani; "Coverings Uncoverd"; Washington Post, Oct. 22, 2006.
13. Joachim Jearemias; Jerusalem in The Time of Jesus (Philadelphia: Fortress Press, 1969), pp. 359-360.
14. Ibid.
15. Nichael D. Marlowe; Head covering Customs of the Ancient World: An Illustrated Survey; Feb. 2005, available at http://www. bibleresearcher. com.
16. Ibid.
17. Menachem M. Brayer; The Jewish Woman in Rabbinic Literature: a Psychosocial Perspective (Hoboken, N. J: Ktav Publishing House, 1986) p. 139.
18. Ibid.
19. دوران تنایی (Tannaitic) به تناییم (Tannaim) منسوب است. تناییم یا معلمان دینی، گروهی از خاخامها بودند که در فاصلهی سالهای 330 قبل از میلاد تا 230 میلادی به تدوین شریعت شفاهی و شرح تورات پرداختند. حاصل تفاسیر آنها مجموعهی میشنا (Mishnah) بود. (م. )
20. Ibid.
21. Ibid.
22. Ibid.
23. برای مثال ر. ک به: "madonna and Child" by Raphel, 1514 and "Pieta" by Michelangelo 1499
24. Clara M. Henning, "Cannon Law and the Battle of Sexes" in Rosemary R. Ruether, ed., Religion and Sexism: Images of Woman in the Jewish and Christian Traditions (New York: Simon and Schuster, 1974) p. 272..
25. پایهگذار مکتب آمیش (Amish) شخصی به نام ژاکوب آمان (1624- 1720 میلادی) بود. پیروان اولیهی آمیش، مردمی آلمانیتبار بودند که در سوییس و کنارهی جنوبی رود راین ساکن شدند. اینان از اوایل قرن هجدهم شروع به مهاجرت به ایالات متحده کردند و بیشترشان در پنسیلوانیا زندگی میکنند. آمیشها ویژگیهای رفتاری و اعتقادی منحصر به فردی دارند. مردمی سادهدل و مهربانند که سبک زندگی سنتی و غیرماشینی آنها از عجایب جامعهی امریکا به شمار میرود. تقریباً همهی آنها به کشاورزی و مزرعهداری مشغول هستند. زنان آمیش از پیراهنهای بلند با کلاه یا روسری استفاده میکنند که موی آنها را کاملاً بپوشاند (م. ).
26. Sharon M. Weyer, et. al. "A look into the Amish Culture: What Should We Learn? " Journal of Transcultural Nursing, Vol. 14 (2), April 2003. pp. 139-145.
27. Eli Sanders; "Interpreting Veils: Meanings Have Changed With Politics, History"; Seattle Times, Oct. 5, 2001 (این اثر دربارهی سنت مذهبی پوشش، بحث میکند)
28. Ibid.
29. برای مثال نگاه کنید به: قرآنکریم، آیه 195 سورهی آلعمران:
من عمل هیچ عملکنندهای از شما را- زن باشد یا مرد- ضایع نخواهم کرد. شما همنوعاید و از جنس یکدیگر ... .
30. پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تأکید فرمودهاند که شوهر نباید هیچگونه صدمهی جسمانی یا عاطفی به همسرش وارد نماید (نگاه کنید به: صحیح بخاری؛ ج8، ح 68).
31. Centers For Disease Control; National Vital Statistics Report; Vol. 54, No. 20, July 21, 2006, availableat:
http://www.cdc.gov/nchs/data/nvsr/nvsr/nvsr54-20. pdf,
see also: http://www.infidelitycheck.org/statistics.htm.
32. Family safe Media; Pornography statistics, available at:
http://www.familysafemedia.com/pronography-statistics. html
33. Ibid.
34. The Commonwealth Fund; Health Concerns Across a Woman's Lifespan: 1998 Survey of Women's Health, May 1999.
35. U. S. Department of Justice (Bureau of Justice Statistics); National Crime Victimization Survey, September 2006, available at: http://www.rainn.org/statistics/index.html.
36. برای مثال نگاه کنید به: کشفالخفاء؛ ش 1665 و صحیحالجامع الصغیر؛ ش 3913-3914 (طلب دانش برای هر مرد و زن مسلمان واجب است).
37. حاکم اسلامی بر اساس ادلّه و احکام اسلام، میتواند برای بیحجابی و بدحجابی، مجازاتهای تعزیری قرار دهد (م. ).
38. تخفیف در حجاب بر اساس ملاکی که نویسنده ذکر کرده است، در اسلام وجود ندارد؛ آنچه هست، موارد خاصی است که در آیات و روایات ذکر شده است؛ مانند زنان سالخورده و یا برخی از زنان روستایی با خصوصیاتی که در کتب فقهی آمده است (م. ).
39. Malik Ghulam Farid, ed, The Holy Qur'an: Arabic Text With English Translation And Short Commentary (Tilford: Islam International Publications, 2002) at 24:32 (reference 2044).
40. See, e. g., "International Minorities: The War of the Headscarves"; The Economist, Feb. 5, 2004 ("The French model [of banning the headscarf] fails to promote social mobility").
41. Ariane Bernard; "10 Officers Shot as Riots Worsen in French Cities"; New York Times, Nov. 7, 2005.
توجه داشته باشید که خشونت به طور عمده، جوانان و مهاجران مسلمان را دربر میگرفت
42. Madeleine Bunting; "Jack Straw Has Unleashed a Strom of Division and Intensified Divistion"; The Guardian. oct. 9, 2006.
43. Ibid.
حقشناس، جعفر؛ (1387)، نظام اسلامی و مسئله حجاب، قم: شورای عالی حوزه علمیه، چاپ اول.
/ج