روابط بین الملل در آیین یهود
«یهودیان» همانند بسیاری از ملّت های معاصر خویش از قبیل «یونانیان» و «رومی ها» خود را نژاد برتر دانسته، هیچ ملّتی را همتای خویش نمی دانند و «آیین یهود» را نیز آیین انحصاری خویش دانسته، حتّی برای گسترش آن میان دیگر ملل تبلیغی نداشته اند و ندارند؛ زیرا آیین یعود را مخصوص «بنی اسراییل» می دانند و افراد غیراسراییلی را برفرض این که به آیین سهود درآیند، در ردیف بنی اسراییل قرار نمی دهند، بنابراین، در قوم یهود، تضاد با حقوق بین الملل به نحو روشن مشاهده می شود. یهودیان به برتری نژاد خویش معتقدند و دیگر ملل را در خدمت خویش
می انگارند.
آیات فراوانی از قرآن کریم به یهود و قوم بنی اسراییل مربوط است، و بسیاری از اعمال و عقاید ناپسند این جماعت مورد سرزنش قرار گرفته، از جمله ی این عقاید، نژادپرستی یهود است. افزون بر قرآن، در تورات فعلی نیز به برتری جویی این گروه اشاره شده است که در جای خود بدان اشاره می شود.
قُل یا أَیُّها الّذینَ هادوُا إن زَعَمتُم أَنَّکُم أُولیاءُ للهِ مِن دوُنِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوت إِن کُنتُم صادِقینَ.
خداوند متعالی، این ادّعای دروغین آنان را رد می کند و می گوید: اگر شما راست می گویید و دوست خاص او هستید، چرا این قدر به زندگی دنیا چسبیده اید؟ چرا این قدر از مرگ وحشت دارید؟ این دلیل بر این است که در ادّعای خود صادق نیستید.
مهم تر این که آیین خویش را تنها آیین حق دانسته و دیگران را پیروان خدایان دروغین و محکوم به نابودی و فنا می دانسته اند و حتّی حاضر به انعقاد پیمان با مخالفان خود نبوده اند؛ از این جهت کم ترین لطف و ترحّمی نسبت به آنان توصیه نشده و در مواقع جنگ کم ترین حقوقی برای آنان قایل نبوده اند
قرآن کریم در آیه ای دیگر ، از زبان یهود و نصارا چنین می گوید:
وَقالَتِ الیَهُودُ و النَّصاری نَحنُ أَبناءُ اللهِ و أَحِبّاؤُهُ قُل فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنوُبِکُم بَل أَنتُم بَشَرٌ مِمَّن خَلَقَ یَغفِرُ لِمَن یَشاءُ و یُعَذّبُ مَن یَشاءُ.
در روایت اسلامی نیز در حدیثی از ابن عباس می خوانیم که پیغمبر صلی الله علیه و آله جمعی از یهود را به دین اسلام دعوت کرد و آن ها را از مجازات خدا بیم داد. گفتند: چگونه ما را از کیفر خدا می ترسانی در حالی که فرزندان خدا و دوستان او هستیم !
نیز در تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ی مورد بحث، حدیثی شبیه حدیث پیشین نقل شده که جمعی از یهود در برابر تهدید پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به مجازات الاهی گفتند:
ما را تهدید مکن؛ زیرا ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم، اگر خشم بر ما کند، همانند خشمی است که انسان به فرزند خود دارد، یعنی به زودی این خشم فرو می نشیند!
با توجّه به آیه شریفه، فقط یهود ادّعای دوستی و فرزندی خدا را نمی کردند، بلکه مسیحیّت نیز در این عقیده با یهود شریک هستند. شک نیست که آن ها خود را به حقیقت فرزند خدا نمی- دانستند. فقط مسیحیان ، عیسی علیه السلام را فرزند حقیقی خدا می دانند و به آن تصریح
می کنند؛ ولی منظورشان از انتخاب این نام و عنوان برای خود این بوده که بگویند با خدا رابطه ی خاصّی دارند و گویا هر کس در نژاد آن ها یا جزی جمعیت آن ها می شد، بدون این که اعمال صالحی داشته باشد، خود به خود، از دویتان و گروه فرزندان خدا به شمار می رفت!
قرآن کریم، با تمام این امتیازهای موهوم مبارزه می کند و امتیاز هر انسانی را فقط در ایمان و عمل صالح و پرهیزکاری او می شمارد؛ بدین سبب در آیه ی پیشین برای ابطال این ادّعا می گوید: قُل فَلِمَ یُعذِّبَکُم بِذُنوبکُم؛ یعنی خودتان اعتراف دارید که دست کم مدّتی کوتاه مجازات خواهید شد. این مجازات نشانه ی بی اساس بودن ادّعای شما است.
جُوزف گِئِر، از این که دین یهود در مقایسه با دیگر ادیان جهان ، دارای پیروان کمتری است، اظهار شگفتی می کند با وجودی که دین یهود، آیین جهانی بوده است، دلیل آن همان امتیازات ویژه ای است که این گروه برای خود قایلند. وی می گوید:
شگفت آن که این مذهب توحید و آیین جهانی، به علّت حوادث تاریخی، به یک قوم خاص منحصر گردید؛ زیرا با سرنوشت این قوم، مخلوط و مربوط شد و گرنه می بایستی مقبول بسیاری از اقوام می گردید.
در منطق اسلام ، تمام ملّت ها در پیشگاه پروردگار برابر و یکسان هستند و برتری جز به تقوا نیست إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم.
قرآن مجید، بهترین ملّت را این گونه بیان می کند:
کُنتُم خَیرَ أُمهٍ أُخرجَت للنّاسِ تأمُرونَ بِالمَعروفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکَر وَ تُؤمنُونَ بَاللهِ وَ لَو آمَنَ أَهلُ الکِتابِ لَکانَ خَیراً لَهُم مِنهُم المؤمِنُونَ وَ أَکثَرُهُم الفاسِقونَ.
«بهترین امت» از نظر قرآن کریم، کسانی هستند که « امر به معروف و نهی از منکر می کنند و به خدا ایمان دارند» و این خود می رساند که اصلاح جوامع چه در بُعد داخلی و چه در بِعد بین المللی، بدون ایمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممکن نیست. در ضمن از آن استفاده می شود که این دو وظیفه بزرگ با گستره ای که در اسلام دارد، در آیین های پیشین نبوده است.
این امتیاز طلبی با هیچ منطقی سازگار نیست؛ زیرا هیچ گونه تفاوتی میان انسان ها از نظر کیفر و پاداش اعمال در پیشگاه خدا وجود ندارد.
قرآن کریم، به یکی از گفته های بی اساس یهود که آنان را به خود مغرور ساخته و سرچشمه ی قسمتی از انحراف های آن ها شده است، اشاره کرده، می فرماید:
وَ قالُوا لَن تَمَسَّنا النّارُ إلاّ أَیّاماً مَعدُودهًٍ قُل أَتَّخَذتُم عِندَ اللهِ عَهداً فَلَن یُخلِفُ اللهُ عَهدَهُ أَم تَقوُلوُنَ عَلَی اللهِ ما لا تَعلَمونَ.
مگر یهود چه کرده بودند که می بایست تبصره ای به سود آن ها بر قانون کلّی مجازات زده شود؟ به هر حال، آیه ی فوق با یک بیان منطقی، این پندار غلط را ابطال می کند و می گوید: این گفتار شما از دو حال خارج نیست؛ یا باید عهد و پیمان خاصّی از خدا در این زمینه گرفته باشید که نگرفته اید و یا دروغ و تهمت به خدا می بندید!
از آیات مورد بحث استفاده می شود که روح تبعیض نژادی یهود که امروز نیز در دنیا سرچشمه -ی بدبختی های فراوان شده، از آن زمان در یهود بوده است و امتیازات موهومی برای نژاد بنی اسراییل قایل بوده اند. متأسفانه بعد از گذشتن هزاران سال هم آن روحیه بر آن ها حاکم است، و در واقع پیدایش کشور غاصب اسراییل نیز همین روح نژاد پرستی است.
آن ها نه فقط در این دنیا برای خود برتری قایل هستند، بلکه معتقدند که این امتیاز نژادی در آخرت نیز به کمک آن ها می شتابد و گنه کارانشان بر خلاف افراد دیگر تنها مجازات کوتاه مدّت و خفیفی خواهند دید، و همین پندارهای غلط، آن ها را آلوده ی انواع جنایات و بدبختی ها و سیه روزی ها کرده است .
در تفسیر مجمع البیان و تفاسیر دیگر آمده است که مسلمانان و اهل کتاب، هر کدام بر دیگری افتخار می کرد. اهل کتاب می گفتند:
پیامبر ما قبل از پیامبر شما بوده است. کتاب ما از کتاب شما سابقه داتر است»، و مسلمانان
می گفتند :« پیامبر ما خاتم پیامبران است، و کتابش واپسین و کامل ترین کتب آسمانی است؛ بنابراین، بر شما امتیاز داریم.
طبق روایت دیگری، یهود می گفتند:
ما ملّت برگزیده ایم، و آتش دوزخ جز روزهای معدودی به ما نخواهد رسید: و قالوا لَن تَمَسَّنا النّارُ إلاّ أیّاماً مَعدودهً؛
و مسلمانان می گفتند :
ما بهترین امّت ها هستیم؛ زیرا خداوند درباره ی ما گفته است : کُنتُم خَیرَ اُمّهٍ.
در بطلان ادّعاهای پیشین ، آیه ی ذیل نازل شد:
لَیسَ بَأَمانیَّکُم وَ لا أَمانیِّ أَهلِ الکتابِ مَن یَعمَل سُوءاً یُجزَ بِهِ وَ لا یَجِد لَهُ مِن دُونِ اللهِ وَلیًّا و لا نصیراً.
همین ادّعا، یعنی نبود عذاب برای قوم یهود در کتاب تورات مشاهده می شود:
خداوند، رحمان و کریم است، دیر غضب و بسیار رحیم . تا به ابد محاکمه نخواهد نمود و خشم را همیشه نگاه خواهد داشت. با ما موافق گناهان عمل ننموده، و به ما به حسب خطایای ما جزا نداده است؛ زیرا آن قدر که آسمان از زمین بلند تر است، به همان قدر رحمت او بر ترسندگانش عظیم است. به اندازه ی مشرق از مغرب دور است و به همان اندازه گناهان ما را از ما دور کرده است. چنان که پدر و فرزندان خود رؤوف است، هم چنان خداوند بر ترسندگان خود رأفت
می نماید؛ زیرا جِبلَت ما را می داند و یا می دارد که ما خاک هستیم.
هم چنین در بخشی از تورات آمده است:
ارتداد ایشان (بنی اسراییل) را شفا داده، ایشان را مجاناً دوست خواهم داشت؛ زیرا خشم من از ایشان برگشته است. برای اسراییل مثل شبنم خواهم بود و او مانند سوسن ها گل خواهد کرد و مثل لُبنان ریشه های خود را خواهد دوانید. شاخه هایشان منتشر شده، زیباییِ او مثل درخت زیتون و عطرش مانند لُبنان خواهد بود. آنانی که زیر سایه اش ساکن می باشند، مثل گندم زیست خواهند کرد و مانند موها گل خواهد آورد
قرآن کریم این گونه اندیشه ی گمراه را مورد تعرّض قرار داد و در ردّ آن، آیات 168 و 169 اعراف نازل شد که در قسمتی از آن آمده است:
یهود می گویند: [ اگر ما گنه کاریم] خداوند به زودی ما را می بخشد.
لا تَعبدوُا رَبَّینِ : الله و المالَ
دو پروردگار را نپرستید: خدا و پول!
شاید این مسأله به طرز عقیده ی یهود که خود را ملّت برگزیده ی خدا می پندارند، ارتباط داشته باشد؛ بدین جهت می خواهند بر جهان استیلا داشته باشند و البّته مال و ثروت از عوامل مهّمی است که آن ها را به هدف و مقصود خود خواهد رسانید.
شاید هم علّت آن، این تفکّر مادّی باشد که یهود به جز ظواهر زندگی مادّی به چیز دیگری ایمان ندارند و زندگانی جاویدان سرای دیگر، از نظر آن ها مفهومی ندارد! قرآن در این باره می فرماید:
یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوا قَوماً غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم قَد یَئِسوا مِنَ الآخره کَما یَئِسَ الکُفّارُ مِن أَصحابِ القُبور؛
با وجود این، در ابتدای ظهور اسلام، بعضی از یهودیان مدّعی بودند که ثواب و پاداش روز رستاخیز فقط مختص به آن ها است. قرآن کریم درباره ی صدق ادّعای شان از آن ها خواست که تقاضای مرگ کنند تا آنان را به آن نعیم خالص و خاصّ خدا برساند :
قُل اِن کانَت لَکُمُ الدّارُ الآخرهُ عِنداللهِ خالِصَهً مِن دون النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوتَ إِن کُنتُم صادِقینَ.
یهود با گفتن این سخن ها که بهشت مخصوص ما است یا ما چند روزی بیش در آتش نمی- سوزیم، می خواستند مسلمانان را از آیین شان دلسرد کنند؛ ولی قرآن از روی دروغ و تزویر آنان پرده بر می دارد؛ زیرا آن ها به هیچ وجه حاضر به ترک دنیا نیستند و این خود دلیل محکمی بر کذب ادّعای آن ها است. راستی اگر انسان چنان ایمانی به سرای آخرت داشته باشد، چرا این قدر به زندگی این جهان دل ببندد، و برای وصول به آن، مرتکب هزارگونه جنایت شود؟
در آیات بعد، قرآن مجید می افزاید:
ولی آن ها هرگز به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادند، آرزوی مردن نخواهند کرد و خداوند از ستم گران آگاه است. آن ها را حریص ترین مردم، حتّی حریص تر از مشرکان بر زندگی [ این دنیا و اندوختن ثروت] خواهی یافت [ تا آن جا] که هر یک از آن ها دوست دارد هزار سال عمر کند؛ در حالی که این عمر طولانی، او را از عقاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آن ها بینا است.
خلاصه آن که حریص در اندوختن مال و ثروت ، حریص در قبضه کردن دنیا و حریص در انحصار طلبی اند. آن ها حتّی از مشرکان که به طور طبیعی باید در جمع آوری اموال از همه حریص تر باشند و از هر راه به دست آوردند باکی نداشته باشند، حریص ترند. چنان به دنیا علاقه دارند که هریک از آن ها دوست دارد، هزار سال عمر کند.
بی شک، سرچشمه ی بسیاری از جنگ ها و خونریزی ها در طول تاریخ بشر، برتری جویی نژادی بوده است؛ مخصوصاً در جنگ جهانی اوّل و دوم که بزرگ ترین رقم تلفات و ویرانی را در تاریخ به همراه داشت . عامل نژادپرستی آلمان ها یا حزب نازی، عامل غیرقابل انکاری بود. اگر بنا شود نژادپرستان جهان را رده بندی کنیم، بدون شک، یهود در رده های بالا قرار خواهند گرفت. هم اکنون کشوری را که آن ها به نام «اسراییل» تشکیل داده اند بر مبنای همین مسأله نژادپرستی تأسیس شده است. چه جنایت های هولناکی که برای آن مرتکب شدند، و چه جنایت- های وحشتناکی که برای نگهداری آن مرتکب می شوند. آن ها حتّی آیین موسی (علیه السلام) را در نژاد خود محصور ساخته اند و اگر کسی از غیر نژاد یهود بخواهد این آیین را بپذیرد، برای
آن ها جالب نیست؛ به همین دلیل، تبلیغ و دعوت به سوی آیین خود در میان اقوام دیگر نمی کنند . همین وضع خاص آن ها سبب شده که در نظر جهانیان منفور گردند؛ چرا که مردم دنیا، کسانی را که برای خود امتیازی بر دیگران قایل باشند، هرگز دوست ندارند. اصولاً نژادپرستی شعبه ای از شرک است و به این دلیل، اسلام شدیداً با آن مبارزه کرده و همه ی انسان ها از یک پدر و مادر
می داند که امتیازشان تنها به تقوا و پرهیزکاری است.
در تِلمود که شرح تورات یا عهد قدیم است و مهم ترین کتاب «آداب و تعالیم» یهود به شمار
می رود، آمده است:
1. امتیاز ارواح یهود، از غیر یهود، به این است که ارواح یهود، جزیی از خدا است؛ هم چنان که پسر جزئی از پدر است. ارواح یهود، پیش خدا نسبت به ارواح دیگران عزیر است؛ زیرا ارواح غیر یهود، ارواح شیطانی و شبیه به ارواح حیوانات است. نطفه ی غیر یهودی، مانند نطفه ی دیگر حیوانات است.
2. بر فرد یهودی لازم است تمام کوشش خود را مصروف جلوگیری از حیات و پیشرفت دیگر ملّت ها نماید تا قدرت مطلقه، تنها برای آن ها باشد.... پیش از آن که یهود بر همه ملّت ها پیروز شود، لازم است جنگ به حالت خود باقی باشد.
3. یهودی پیش خدا از ملائکه بالاتر است. هر گاه غیر یهودی، یهودی را بزند، مثل این است که عزّت الاهی را زده، و مستحق مرگ خواهد بود. اگر یهودی آفریده نشده بود، برکت از زمین
می رفت و باران نمی بارید و خورشید آفریده نمی شد.
4. فرق میان انسان و حیوان، مانند فرق میان یهودی و دیگر ملّت ها است. نطفه ای که دیگر ملّت- ها از آن آفریده می شوند، نطفه ی چارپا است.
5. ملّت های دیگر، مانند سگ هستند. اعیاد مقدّسه برای آن ها و برای سگ ها آفریده نشده است. سگ از غیر یهودی بالاتر است؛ زیرا در اعیاد جایز است به سگ ها غذا دادن، امّا به غیریهودی جایز نیست.
6. هیچ گونه خویشاوندی میان یهود و غیر یهود نیست؛ زیرا آن ها به خرها شبیه ترند تا به انسان- ها، خانه های غیر یهود، پیش یهودیان ، به منزله طویله ی حیوانات است. غیر حیوانات ، خوک- های نجسی هستند که برای خدمت یهودیان آفریده اند.
7. افراد صالح غیر یهودی را بکش، و بر یهودی حرام است که غیر یهودی را ازمرگ، و یا چاهی که افتاده، نجات بدهد؛ بلکه سزاوار است که جلو آن را با سنگ بگیرد.
8. بر اسراییلی ها، کشتن و غصب کردن و دزدی نمودن مال غیر اسراییلی جایز، بلکه واجب است.
9. ملاک غیر یهود، مانند مال متروک است، یهودی حق دارد آن را تملّک نماید.
10. خداوند به یهودیان اجازه داده است که فرآورده های غیر یهودی را مالک شوند.
11. کشتن افراد مسیحی، از امئری است که لازم است از ناحیه ی یهودیان عملی گردد.
12. ما تنها ملّت برگزیده خدا در زمین هستیم ... خداوند به خاطر لطفی که به ما داشته است، حیواناتی از جنس انسان که عبارت از سایر ملل باشند، برای ما آفریده و آن ها را مسخّر ما ساخته است؛ زیرا خداوند به خوبی می دانسته است که ما نیازمند به دو حیوان هستیم : یک نوع حیوان لال، مانند : چارپایان و پرندگان و یک نوع [حیوان] ناطق، مانند مسیحی ها، مسلمان ها، بودایی ها و سایر ملل از شرق و غرب. آن ها را به خاطر خدمتگذاری ما آفریده است و ما را در زمین متفرّق ساخته است تا پشت های آنان را لگدکوب کرده و زمام اختیار ۀآنان را در دست داشته، و از فنون آنان برای منافع خود، بهره برداری نماییم؛ به همین جهت است که بر ما واجب است دختران زیبای خود را به ازدواج پادشاهان و وزرا و بزرگان درآوریم و فرزندان خود را میان پیروان مذاهب دیگر داخل کرده تا در صورت مقتضی آن ها را وادار به جنگ نموده، قدرت نهایی را در دست داشته و بهره برداری کامل از آن ها نموده باشیم.
می انگارند.
آیات فراوانی از قرآن کریم به یهود و قوم بنی اسراییل مربوط است، و بسیاری از اعمال و عقاید ناپسند این جماعت مورد سرزنش قرار گرفته، از جمله ی این عقاید، نژادپرستی یهود است. افزون بر قرآن، در تورات فعلی نیز به برتری جویی این گروه اشاره شده است که در جای خود بدان اشاره می شود.
نژاد پرستی یهود از نظر قرآن کریم
قُل یا أَیُّها الّذینَ هادوُا إن زَعَمتُم أَنَّکُم أُولیاءُ للهِ مِن دوُنِ النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوت إِن کُنتُم صادِقینَ.
خداوند متعالی، این ادّعای دروغین آنان را رد می کند و می گوید: اگر شما راست می گویید و دوست خاص او هستید، چرا این قدر به زندگی دنیا چسبیده اید؟ چرا این قدر از مرگ وحشت دارید؟ این دلیل بر این است که در ادّعای خود صادق نیستید.
مهم تر این که آیین خویش را تنها آیین حق دانسته و دیگران را پیروان خدایان دروغین و محکوم به نابودی و فنا می دانسته اند و حتّی حاضر به انعقاد پیمان با مخالفان خود نبوده اند؛ از این جهت کم ترین لطف و ترحّمی نسبت به آنان توصیه نشده و در مواقع جنگ کم ترین حقوقی برای آنان قایل نبوده اند
قرآن کریم در آیه ای دیگر ، از زبان یهود و نصارا چنین می گوید:
وَقالَتِ الیَهُودُ و النَّصاری نَحنُ أَبناءُ اللهِ و أَحِبّاؤُهُ قُل فَلِمَ یُعَذِّبُکُم بِذُنوُبِکُم بَل أَنتُم بَشَرٌ مِمَّن خَلَقَ یَغفِرُ لِمَن یَشاءُ و یُعَذّبُ مَن یَشاءُ.
در روایت اسلامی نیز در حدیثی از ابن عباس می خوانیم که پیغمبر صلی الله علیه و آله جمعی از یهود را به دین اسلام دعوت کرد و آن ها را از مجازات خدا بیم داد. گفتند: چگونه ما را از کیفر خدا می ترسانی در حالی که فرزندان خدا و دوستان او هستیم !
نیز در تفسیر مجمع البیان، ذیل آیه ی مورد بحث، حدیثی شبیه حدیث پیشین نقل شده که جمعی از یهود در برابر تهدید پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به مجازات الاهی گفتند:
ما را تهدید مکن؛ زیرا ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم، اگر خشم بر ما کند، همانند خشمی است که انسان به فرزند خود دارد، یعنی به زودی این خشم فرو می نشیند!
با توجّه به آیه شریفه، فقط یهود ادّعای دوستی و فرزندی خدا را نمی کردند، بلکه مسیحیّت نیز در این عقیده با یهود شریک هستند. شک نیست که آن ها خود را به حقیقت فرزند خدا نمی- دانستند. فقط مسیحیان ، عیسی علیه السلام را فرزند حقیقی خدا می دانند و به آن تصریح
می کنند؛ ولی منظورشان از انتخاب این نام و عنوان برای خود این بوده که بگویند با خدا رابطه ی خاصّی دارند و گویا هر کس در نژاد آن ها یا جزی جمعیت آن ها می شد، بدون این که اعمال صالحی داشته باشد، خود به خود، از دویتان و گروه فرزندان خدا به شمار می رفت!
قرآن کریم، با تمام این امتیازهای موهوم مبارزه می کند و امتیاز هر انسانی را فقط در ایمان و عمل صالح و پرهیزکاری او می شمارد؛ بدین سبب در آیه ی پیشین برای ابطال این ادّعا می گوید: قُل فَلِمَ یُعذِّبَکُم بِذُنوبکُم؛ یعنی خودتان اعتراف دارید که دست کم مدّتی کوتاه مجازات خواهید شد. این مجازات نشانه ی بی اساس بودن ادّعای شما است.
جُوزف گِئِر، از این که دین یهود در مقایسه با دیگر ادیان جهان ، دارای پیروان کمتری است، اظهار شگفتی می کند با وجودی که دین یهود، آیین جهانی بوده است، دلیل آن همان امتیازات ویژه ای است که این گروه برای خود قایلند. وی می گوید:
شگفت آن که این مذهب توحید و آیین جهانی، به علّت حوادث تاریخی، به یک قوم خاص منحصر گردید؛ زیرا با سرنوشت این قوم، مخلوط و مربوط شد و گرنه می بایستی مقبول بسیاری از اقوام می گردید.
در منطق اسلام ، تمام ملّت ها در پیشگاه پروردگار برابر و یکسان هستند و برتری جز به تقوا نیست إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَ اللهِ أَتقاکُم.
قرآن مجید، بهترین ملّت را این گونه بیان می کند:
کُنتُم خَیرَ أُمهٍ أُخرجَت للنّاسِ تأمُرونَ بِالمَعروفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنکَر وَ تُؤمنُونَ بَاللهِ وَ لَو آمَنَ أَهلُ الکِتابِ لَکانَ خَیراً لَهُم مِنهُم المؤمِنُونَ وَ أَکثَرُهُم الفاسِقونَ.
«بهترین امت» از نظر قرآن کریم، کسانی هستند که « امر به معروف و نهی از منکر می کنند و به خدا ایمان دارند» و این خود می رساند که اصلاح جوامع چه در بُعد داخلی و چه در بِعد بین المللی، بدون ایمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممکن نیست. در ضمن از آن استفاده می شود که این دو وظیفه بزرگ با گستره ای که در اسلام دارد، در آیین های پیشین نبوده است.
ب. یهود ملّت برگزیده (نبود عذاب برای قوم یهود)
این امتیاز طلبی با هیچ منطقی سازگار نیست؛ زیرا هیچ گونه تفاوتی میان انسان ها از نظر کیفر و پاداش اعمال در پیشگاه خدا وجود ندارد.
قرآن کریم، به یکی از گفته های بی اساس یهود که آنان را به خود مغرور ساخته و سرچشمه ی قسمتی از انحراف های آن ها شده است، اشاره کرده، می فرماید:
وَ قالُوا لَن تَمَسَّنا النّارُ إلاّ أَیّاماً مَعدُودهًٍ قُل أَتَّخَذتُم عِندَ اللهِ عَهداً فَلَن یُخلِفُ اللهُ عَهدَهُ أَم تَقوُلوُنَ عَلَی اللهِ ما لا تَعلَمونَ.
مگر یهود چه کرده بودند که می بایست تبصره ای به سود آن ها بر قانون کلّی مجازات زده شود؟ به هر حال، آیه ی فوق با یک بیان منطقی، این پندار غلط را ابطال می کند و می گوید: این گفتار شما از دو حال خارج نیست؛ یا باید عهد و پیمان خاصّی از خدا در این زمینه گرفته باشید که نگرفته اید و یا دروغ و تهمت به خدا می بندید!
از آیات مورد بحث استفاده می شود که روح تبعیض نژادی یهود که امروز نیز در دنیا سرچشمه -ی بدبختی های فراوان شده، از آن زمان در یهود بوده است و امتیازات موهومی برای نژاد بنی اسراییل قایل بوده اند. متأسفانه بعد از گذشتن هزاران سال هم آن روحیه بر آن ها حاکم است، و در واقع پیدایش کشور غاصب اسراییل نیز همین روح نژاد پرستی است.
آن ها نه فقط در این دنیا برای خود برتری قایل هستند، بلکه معتقدند که این امتیاز نژادی در آخرت نیز به کمک آن ها می شتابد و گنه کارانشان بر خلاف افراد دیگر تنها مجازات کوتاه مدّت و خفیفی خواهند دید، و همین پندارهای غلط، آن ها را آلوده ی انواع جنایات و بدبختی ها و سیه روزی ها کرده است .
در تفسیر مجمع البیان و تفاسیر دیگر آمده است که مسلمانان و اهل کتاب، هر کدام بر دیگری افتخار می کرد. اهل کتاب می گفتند:
پیامبر ما قبل از پیامبر شما بوده است. کتاب ما از کتاب شما سابقه داتر است»، و مسلمانان
می گفتند :« پیامبر ما خاتم پیامبران است، و کتابش واپسین و کامل ترین کتب آسمانی است؛ بنابراین، بر شما امتیاز داریم.
طبق روایت دیگری، یهود می گفتند:
ما ملّت برگزیده ایم، و آتش دوزخ جز روزهای معدودی به ما نخواهد رسید: و قالوا لَن تَمَسَّنا النّارُ إلاّ أیّاماً مَعدودهً؛
و مسلمانان می گفتند :
ما بهترین امّت ها هستیم؛ زیرا خداوند درباره ی ما گفته است : کُنتُم خَیرَ اُمّهٍ.
در بطلان ادّعاهای پیشین ، آیه ی ذیل نازل شد:
لَیسَ بَأَمانیَّکُم وَ لا أَمانیِّ أَهلِ الکتابِ مَن یَعمَل سُوءاً یُجزَ بِهِ وَ لا یَجِد لَهُ مِن دُونِ اللهِ وَلیًّا و لا نصیراً.
همین ادّعا، یعنی نبود عذاب برای قوم یهود در کتاب تورات مشاهده می شود:
خداوند، رحمان و کریم است، دیر غضب و بسیار رحیم . تا به ابد محاکمه نخواهد نمود و خشم را همیشه نگاه خواهد داشت. با ما موافق گناهان عمل ننموده، و به ما به حسب خطایای ما جزا نداده است؛ زیرا آن قدر که آسمان از زمین بلند تر است، به همان قدر رحمت او بر ترسندگانش عظیم است. به اندازه ی مشرق از مغرب دور است و به همان اندازه گناهان ما را از ما دور کرده است. چنان که پدر و فرزندان خود رؤوف است، هم چنان خداوند بر ترسندگان خود رأفت
می نماید؛ زیرا جِبلَت ما را می داند و یا می دارد که ما خاک هستیم.
هم چنین در بخشی از تورات آمده است:
ارتداد ایشان (بنی اسراییل) را شفا داده، ایشان را مجاناً دوست خواهم داشت؛ زیرا خشم من از ایشان برگشته است. برای اسراییل مثل شبنم خواهم بود و او مانند سوسن ها گل خواهد کرد و مثل لُبنان ریشه های خود را خواهد دوانید. شاخه هایشان منتشر شده، زیباییِ او مثل درخت زیتون و عطرش مانند لُبنان خواهد بود. آنانی که زیر سایه اش ساکن می باشند، مثل گندم زیست خواهند کرد و مانند موها گل خواهد آورد
ج. نجات گروهی یهود!
قرآن کریم این گونه اندیشه ی گمراه را مورد تعرّض قرار داد و در ردّ آن، آیات 168 و 169 اعراف نازل شد که در قسمتی از آن آمده است:
یهود می گویند: [ اگر ما گنه کاریم] خداوند به زودی ما را می بخشد.
د. پول پرستی یهود
لا تَعبدوُا رَبَّینِ : الله و المالَ
دو پروردگار را نپرستید: خدا و پول!
شاید این مسأله به طرز عقیده ی یهود که خود را ملّت برگزیده ی خدا می پندارند، ارتباط داشته باشد؛ بدین جهت می خواهند بر جهان استیلا داشته باشند و البّته مال و ثروت از عوامل مهّمی است که آن ها را به هدف و مقصود خود خواهد رسانید.
شاید هم علّت آن، این تفکّر مادّی باشد که یهود به جز ظواهر زندگی مادّی به چیز دیگری ایمان ندارند و زندگانی جاویدان سرای دیگر، از نظر آن ها مفهومی ندارد! قرآن در این باره می فرماید:
یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَوَلَّوا قَوماً غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم قَد یَئِسوا مِنَ الآخره کَما یَئِسَ الکُفّارُ مِن أَصحابِ القُبور؛
با وجود این، در ابتدای ظهور اسلام، بعضی از یهودیان مدّعی بودند که ثواب و پاداش روز رستاخیز فقط مختص به آن ها است. قرآن کریم درباره ی صدق ادّعای شان از آن ها خواست که تقاضای مرگ کنند تا آنان را به آن نعیم خالص و خاصّ خدا برساند :
قُل اِن کانَت لَکُمُ الدّارُ الآخرهُ عِنداللهِ خالِصَهً مِن دون النّاسِ فَتَمَنَّوُا المَوتَ إِن کُنتُم صادِقینَ.
یهود با گفتن این سخن ها که بهشت مخصوص ما است یا ما چند روزی بیش در آتش نمی- سوزیم، می خواستند مسلمانان را از آیین شان دلسرد کنند؛ ولی قرآن از روی دروغ و تزویر آنان پرده بر می دارد؛ زیرا آن ها به هیچ وجه حاضر به ترک دنیا نیستند و این خود دلیل محکمی بر کذب ادّعای آن ها است. راستی اگر انسان چنان ایمانی به سرای آخرت داشته باشد، چرا این قدر به زندگی این جهان دل ببندد، و برای وصول به آن، مرتکب هزارگونه جنایت شود؟
در آیات بعد، قرآن مجید می افزاید:
ولی آن ها هرگز به خاطر اعمال بدی که پیش از خود فرستادند، آرزوی مردن نخواهند کرد و خداوند از ستم گران آگاه است. آن ها را حریص ترین مردم، حتّی حریص تر از مشرکان بر زندگی [ این دنیا و اندوختن ثروت] خواهی یافت [ تا آن جا] که هر یک از آن ها دوست دارد هزار سال عمر کند؛ در حالی که این عمر طولانی، او را از عقاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آن ها بینا است.
خلاصه آن که حریص در اندوختن مال و ثروت ، حریص در قبضه کردن دنیا و حریص در انحصار طلبی اند. آن ها حتّی از مشرکان که به طور طبیعی باید در جمع آوری اموال از همه حریص تر باشند و از هر راه به دست آوردند باکی نداشته باشند، حریص ترند. چنان به دنیا علاقه دارند که هریک از آن ها دوست دارد، هزار سال عمر کند.
بی شک، سرچشمه ی بسیاری از جنگ ها و خونریزی ها در طول تاریخ بشر، برتری جویی نژادی بوده است؛ مخصوصاً در جنگ جهانی اوّل و دوم که بزرگ ترین رقم تلفات و ویرانی را در تاریخ به همراه داشت . عامل نژادپرستی آلمان ها یا حزب نازی، عامل غیرقابل انکاری بود. اگر بنا شود نژادپرستان جهان را رده بندی کنیم، بدون شک، یهود در رده های بالا قرار خواهند گرفت. هم اکنون کشوری را که آن ها به نام «اسراییل» تشکیل داده اند بر مبنای همین مسأله نژادپرستی تأسیس شده است. چه جنایت های هولناکی که برای آن مرتکب شدند، و چه جنایت- های وحشتناکی که برای نگهداری آن مرتکب می شوند. آن ها حتّی آیین موسی (علیه السلام) را در نژاد خود محصور ساخته اند و اگر کسی از غیر نژاد یهود بخواهد این آیین را بپذیرد، برای
آن ها جالب نیست؛ به همین دلیل، تبلیغ و دعوت به سوی آیین خود در میان اقوام دیگر نمی کنند . همین وضع خاص آن ها سبب شده که در نظر جهانیان منفور گردند؛ چرا که مردم دنیا، کسانی را که برای خود امتیازی بر دیگران قایل باشند، هرگز دوست ندارند. اصولاً نژادپرستی شعبه ای از شرک است و به این دلیل، اسلام شدیداً با آن مبارزه کرده و همه ی انسان ها از یک پدر و مادر
می داند که امتیازشان تنها به تقوا و پرهیزکاری است.
در تِلمود که شرح تورات یا عهد قدیم است و مهم ترین کتاب «آداب و تعالیم» یهود به شمار
می رود، آمده است:
1. امتیاز ارواح یهود، از غیر یهود، به این است که ارواح یهود، جزیی از خدا است؛ هم چنان که پسر جزئی از پدر است. ارواح یهود، پیش خدا نسبت به ارواح دیگران عزیر است؛ زیرا ارواح غیر یهود، ارواح شیطانی و شبیه به ارواح حیوانات است. نطفه ی غیر یهودی، مانند نطفه ی دیگر حیوانات است.
2. بر فرد یهودی لازم است تمام کوشش خود را مصروف جلوگیری از حیات و پیشرفت دیگر ملّت ها نماید تا قدرت مطلقه، تنها برای آن ها باشد.... پیش از آن که یهود بر همه ملّت ها پیروز شود، لازم است جنگ به حالت خود باقی باشد.
3. یهودی پیش خدا از ملائکه بالاتر است. هر گاه غیر یهودی، یهودی را بزند، مثل این است که عزّت الاهی را زده، و مستحق مرگ خواهد بود. اگر یهودی آفریده نشده بود، برکت از زمین
می رفت و باران نمی بارید و خورشید آفریده نمی شد.
4. فرق میان انسان و حیوان، مانند فرق میان یهودی و دیگر ملّت ها است. نطفه ای که دیگر ملّت- ها از آن آفریده می شوند، نطفه ی چارپا است.
5. ملّت های دیگر، مانند سگ هستند. اعیاد مقدّسه برای آن ها و برای سگ ها آفریده نشده است. سگ از غیر یهودی بالاتر است؛ زیرا در اعیاد جایز است به سگ ها غذا دادن، امّا به غیریهودی جایز نیست.
6. هیچ گونه خویشاوندی میان یهود و غیر یهود نیست؛ زیرا آن ها به خرها شبیه ترند تا به انسان- ها، خانه های غیر یهود، پیش یهودیان ، به منزله طویله ی حیوانات است. غیر حیوانات ، خوک- های نجسی هستند که برای خدمت یهودیان آفریده اند.
7. افراد صالح غیر یهودی را بکش، و بر یهودی حرام است که غیر یهودی را ازمرگ، و یا چاهی که افتاده، نجات بدهد؛ بلکه سزاوار است که جلو آن را با سنگ بگیرد.
8. بر اسراییلی ها، کشتن و غصب کردن و دزدی نمودن مال غیر اسراییلی جایز، بلکه واجب است.
9. ملاک غیر یهود، مانند مال متروک است، یهودی حق دارد آن را تملّک نماید.
10. خداوند به یهودیان اجازه داده است که فرآورده های غیر یهودی را مالک شوند.
11. کشتن افراد مسیحی، از امئری است که لازم است از ناحیه ی یهودیان عملی گردد.
12. ما تنها ملّت برگزیده خدا در زمین هستیم ... خداوند به خاطر لطفی که به ما داشته است، حیواناتی از جنس انسان که عبارت از سایر ملل باشند، برای ما آفریده و آن ها را مسخّر ما ساخته است؛ زیرا خداوند به خوبی می دانسته است که ما نیازمند به دو حیوان هستیم : یک نوع حیوان لال، مانند : چارپایان و پرندگان و یک نوع [حیوان] ناطق، مانند مسیحی ها، مسلمان ها، بودایی ها و سایر ملل از شرق و غرب. آن ها را به خاطر خدمتگذاری ما آفریده است و ما را در زمین متفرّق ساخته است تا پشت های آنان را لگدکوب کرده و زمام اختیار ۀآنان را در دست داشته، و از فنون آنان برای منافع خود، بهره برداری نماییم؛ به همین جهت است که بر ما واجب است دختران زیبای خود را به ازدواج پادشاهان و وزرا و بزرگان درآوریم و فرزندان خود را میان پیروان مذاهب دیگر داخل کرده تا در صورت مقتضی آن ها را وادار به جنگ نموده، قدرت نهایی را در دست داشته و بهره برداری کامل از آن ها نموده باشیم.