تفاسير قرن دوم(1)

اثـر ابـوعبداللّه عكرمه (20 - 100 يا 105 ق) فرزند عبداللّه بربري مدني غلام ابن عباس از مفسران تابعين و مشاهير دانشمندان علوم قرآن در قرن اول هجري. وي از مـردم مغرب بود تفسير و علوم قرآن را از مولاي خويش ابن عباس و حضرت اميرالمؤمنين (ع) و به قول ابن حجر در تهذيب التهذيب (7/234) از حضرت امام حسن (ع) نيز فراگرفته است. هـنـگـامي كه ابن عباس مرد عكرمه همچنان غلام او بود سپس علي بن عباس عكرمه را به چهار هزار دينار به خالد بن يزيد فروخت. عـكـرمـه بـه او گفت علم پدر خود را به چهار هزار دينار فروختي علي بن عباس معامله را
يکشنبه، 9 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تفاسير قرن دوم(1)
تفاسير قرن دوم(1)
تفاسير قرن دوم(1)

تفسير عكرمه

اثـر ابـوعبداللّه عكرمه (20 - 100 يا 105 ق) فرزند عبداللّه بربري مدني غلام ابن عباس از مفسران تابعين و مشاهير دانشمندان علوم قرآن در قرن اول هجري. وي از مـردم مغرب بود تفسير و علوم قرآن را از مولاي خويش ابن عباس و حضرت اميرالمؤمنين (ع) و به قول ابن حجر در تهذيب التهذيب (7/234) از حضرت امام حسن (ع) نيز فراگرفته است. هـنـگـامي كه ابن عباس مرد عكرمه همچنان غلام او بود سپس علي بن عباس عكرمه را به چهار هزار دينار به خالد بن يزيد فروخت. عـكـرمـه بـه او گفت علم پدر خود را به چهار هزار دينار فروختي علي بن عباس معامله را فسخ نمود و عكرمه را آزاد كرد. عـكرمه مي گفت چهل سال كسب علم نمودم و نيز من درب منزل ابن عباس فتوا مي دادم و ابن عباس در درون خانه بود. ابن عساكر از قول الشعبي نقل نموده.
مـا بـقـي احد اعلم بكتاب اللّه عز و جل من عكرمة و همچنين از قول قتاده مي نويسد: اعلم الناس بالحلال و الحرام الحسن (ع) و اعلمهم بالمناسك عطاء ابي رياح و اعلمهم بالتفسير عكرمة. عـكرمه در بسياري از بلاد اسلامي به سير و سياحت پرداخت و در اكثر شهرها تفسير و علوم قرآن تدريس مي كرد و شاگردان بسياري در مدرس او تربيت يافتند. تفسير عكرمه مانند بسياري از تفاسير صدر اول اسلام به شيوه روائي است و طي تفسيرهاي سني و شيعه بسياري نقل گرديده است. مـنـابـع : الاعلام، 4/244؛ تاريخ دمشق، اين عساكر، 17/140 - 152؛ التفسير و المفسرون، 1/107؛ تفسير، فرات كوفي، 48؛ حلية الاولياء، 3/326؛ خلاصة التذهيب، 270؛ رجال، كشي، 188؛ طبقات الـمـفـسـريـن داودي، 1/386؛ سـيـر اعلام النبلاء، 5/35؛ معجم الرجال الحديث، 11/161؛ ميزان الاعتدال، 2/208.

تفسير مجاهد.

اثر ابوالحجاج مجاهد (21 - 104 يا 105 ق) فرزند جبر و يا جبير مكي مخزوني از مفسران تابعين و علماي علوم قرآني شيعه. عـلـوم و فـنون تفسير را از ابن عباس اخذ كرد و ابن حجر عسقلاني در تهذيب التهذيب (4/22) افـزون بر ابن عباس وي را از شاگردان حضرت اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) ضبط كرده است ابن عساكر در تاريخ دمشق (24/87) و سايرين مي نويسند كه مجاهد سي مرتبه قرآن كريم را بر ابن عباس عرضه نمود و تفسير آيات قرآن را يكان يكان سؤال كرد. وي بـه سـيـر سـيـاحـت در بـلاد اسـلامـي پرداخت و در اكثر شهرها فضلا از محضر او بهره مند مي گشتند و نيز مدتي در كوفه تفسير قرآن تدريس مي نمود. او بـخـاطـر تـشـيعش سالها مورد بغض و كينه بني اميه بود و به زندان افتاد و همچنان در زندان حجاج بن يوسف ثقفي بود تا اينكه حجاج در سال 96 ق وفات يافت و مجاهد آزد گرديد. تفسير مجاهد به زبان عربي به شيوه روائي در هشت جلد موجود مي باشد. ايـن تـفسير در طي كتب معتبر سني و شيعه بسيار نقل گرديده است اكثر آنرا طبري در تفسير خويش و نيز بخاري و شافعي و سايرين از عامه در كتب خود ضبط كرده اند و همچنين در تفسيرها و كتب معتبر شيعه مانند كتب اربعه از او بسياري نقل گرديده است. مجاهد بسياري از فضائل حضرت اميرالمؤمنين علي (ع) و خاندان عصمت و طهارت را (ع) را كه در قرآن كريم نازل گرديد نقل مي نمايد. امـروز نـسـخـه اي از تـفـسير مجاهد مورخه سال 544 ق به شماره 1075 ثبت در دفتر كتابخانه دارالكتب المصريه در هشت جلد موجود است : مجلد اول از سوره بقره تا آيه 43 سوره نساء؛ مجلد دوم از آيه 46 سوره نساء تا سوره انفال ؛ مجلد سوم از سوره توبه تا آيه 44 سوره بني اسرائيل ؛ مجلد چهارم از آيه 25 سوره بني اسرائيل تا آيه 25 سوره فرقان ؛ مجلد پنجم از آيه 27 سوره فرقان تا پايان سوره يس ؛ مجلد ششم از سوره صافات تا پايان سوره نجم ؛ مجلد هفتم از سوره قمر تا پايان سوره عم يتساءلون ؛ مجلد هشتم از سوره و النازعات تا پايان سوره الناس. ايـن نـسـخـه تـوسط مجمع الابحاث الاسلاميه پاكستان عكس برداري گرديد سپس با مقدمه و تـحـقيق عبدالرحمن الطاهر سورتي و با نفقه شيخ خليفه آل ثاني امير دولت قطر در دو ملجد به طبع رسيد و مجدد در بيروت تجديد چاپ گرديد. لازم بـه يـادآوري اسـت كه مصحح اختلافات متن تفسير و آنچه را كه در تفسير طبري ذكر شده است در پاورقي ضبط كرده كه بسيار نافع است. مـجـاهد پس از آزادي از زندان مجددا به مكه مكرمه بازگشت و در حال سجده دار فاني را وداع گفت. مـنـابـع : الاعلام، 5/278؛ تذكرة الحفاظ، 1/86؛ البداية و النهاية، 9/224؛ تفسير فرات كوفي، 49؛ تـفـسير قمي، 2/357 به بعد؛ التفسير و المفسرون، 1/104 - 107؛ تهذيب الاحكام، 5/276؛ تهذيب الـتـهـذيـب، 10/38؛ روضـة كافي، 220؛ خلاصة تذهيب، 369؛ سير اعلام النبلاء، 4/449؛ شذرات الـذهب، 1/125؛ صفة الصفوة، 2/117؛ العبر، 1/125؛ فوات الوفيات، 2/144؛ الكافي، 2/447 به بعد؛ معجم رجال الحديث، 14/187؛ ميزان الاعتدال، 3/439؛ النقض، 212.

تفسير سعيد مخزومي

اثر ابومحمد سعيد (م ح 105 ق) فرزند المسيب بن حزن قرشي مدني. مـي گـويـنـد در سـن هـفـتـاد و پـنج سالگي وفات يافت وي تفسير و تاويل را از محضر حضرت امـيـرالـمؤمنين (ع) و ابن عباس اخذ كرد و تربيت يافته امام بود و در تمام جنگهاي حضرت (ع) شركت داشت. روايـات وي در كـتب معتبر شيعه نقل شده است و سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه مي نويسد تفسير را از اميرالمؤمنين علي (ع) و ابن عباس اخذ كرد و در كليه جنگهاي حضرت شركت داشت و امـام را ترك نكرد و نيز حضرت امام صادق و علي بن موسي الرضا عليهم السلام تصريح به تشيع وي كرده اند. مـنـابـع : اعيان الشيعه، 7/249؛ تاسيس الشيعه، 341؛ تذكرة الحفاظ، 1/54؛ جامع الرواة، 1/362؛ رجـال، ابـن داود، 171؛ رجـال، طـوسـي، 90؛ رجـال، كشي، 107؛ رجال، علامه حلي، 79؛ معجم الرجال الحديث، 8/132 - 140.

تفسير طاووس يماني

اثر ابوعبدالرحمن طاووس (م 106 ق) فرزند كيسان يماني، نقل روايات تفسيري او در تفسيرهاي ديگر به معناي موجود بودن تفسيرش نيست. وي از مفسرين شيعه و فقهاي اماميه بود. وي تـفـسـيـر و علوم قرآن را از ابن عباس فراگرفت و ابن قتيبه در كتاب خود المعارف ص 306 تصريح به تشيع وي كرده است. سـيـوطي او را در طـبـقه تابعين از مفسرين ياد كرده و قول ابن تيميه را كه اعلم الناس در علم تفسير بود تاكيد مي دارد. صـاحـب كـشـف الـظـنون وي را در عداد مفسرين از تابعين ضبط كرده و روايات وي در تفاسير اصحابنا الاماميه آمده است از جمله در تفسير فرات در تفسير سوره ن و القلم. تفسير وي به شيوه روائي است كه مفسرين ديگر از آن نقل كرده و خود تفسير اكنون وجود ندارد. مـنابع : اعيان الشيعة، 7/395؛ تاسيس الشيعة، 325؛ التفسير و المفسرون، 1/112؛ تذكرة الحفاظ، 1/90؛ الاتقان في علوم القرآن، 4/240؛ الذريعة، 4/279؛ رجال، ابن داوود، 190؛ رجال، طوسي، 94؛ جامع الرواة، 1/420؛ تفسير، فرات الكوفي، 497؛ معجم رجال الحديث، 9/155؛ مفسران شيعه، 70؛ تهذيب التهذيب، 5/8؛ حلية الاولياء، 2/3؛ صفة الصفوة.

تفسير عطيه عوفي

اثـر ابـوالـحسن عطية (م 111 ق) فرزند سعد بن جنادة عوفي كوفي معروف به جدلي از شيعيان معروف كوفه و مفسران اماميه. ولادت وي در عـصـر حضرت امير علي بن ابي طالب (ع) بوده و نام او را اميرالمؤمنين (ع) عطيه نهاد و تفسير و تاويل را از ابن عباس و زيد بن ارقم و عكرمه و عدي بن ثابت و ديگران اخذ كرد. تـفـسيري وي در پنج جلد بوده است (كه فعلا موجود نيست) و آنرا بر استادش ابن عباس عرضه نمود. عطيه از اصحاب حضرت باقر (ع) بوده است. ابـن عـماد حنبلي در شذارات الذهب (1/144) او را به عالمي نبيل و زاهدي رفيع مقام ياد كرده است و ذهيبي در ميزان الاعتذال (3/79) او را بخاطر تشيع اش تضعيف نموده و مي گويد (كان عطية يتشيع). منابع : جز آنچه در متن آمده است، الاعلام، زركلي، 4/237؛ التاريخ الكبير، 7/8؛ تهذيب التهذيب، 7/200 - 202؛ طبقات الكبري، ابن سعد، 304؛ معجم رجال الحديث، 11/149؛ مفسران شيعه، 70؛ الذريعة، 4/282.

تفسير ابي الجارود

(؛ تفسير امام باقر (ع))، منسوب به امام محمد باقر (ع) (57 - 114 ق) ابن نديم در الفهرست اين تـفسير را به عنوان نخستين تفسير در كتب تفاسير ذكر مي كند و آنرا از تصانيف حضرت باقر (ع) مي داند كه حضرت (ع) آنرا براي ابي الجارود املاء فرموده اند. نـام ابي الجارود زياد بن منذر (م 150) است وي در حال تولد نابينا بود و از اصحاب سه تن از ائمه اطهار (ع) حضرت علي بن الحسين و محمد بن علي و جعفر بن محمد عليهم السلام بوده است. او مؤسس فرقه زيديه جاروديه است. ظـاهرا حضرت باقر(ع) در ايام استقامت او و قبل از گرايش وي به زيديه اين تفسير را بر وي املاء فرموده اند. راوي ايـن تـفسير از ابي الجارود در طريق شيخ الطائفه شيخ طوسي و ابوالعباس نجاشي، ابوسهل كثير بن عياش قطان است و او از روات ضعيف مي باشد. ولي علي بن ابراهيم بن هاشم قمي كه اين تفسير را در تفسير خود - كه به چاپ رسيده است - به اسـناد از ابي بصير يحيي بن ابي القاسم اسدي (م 150 ق) روايت كرده كه به توثيق او تصريح شده است و او از ابي الجارود روايت مي كند. آقابزرگ تهراني در الذريعه اين تفسير را تحت عنوان تفسير ابي الجارود ذكر مي كحند سپس تحت عـنوان تفسير الامام الباقر عليه السلام ياد كرده و سيد حسن صدر در تاسيس الشيعه تحت عنوان تفسير ابوجعفر الباقر عليه السلام ثبت كرده است.
مـنـابع : اعيان الشيعه، 1/656؛ تاسيس الشيعه لعلوم الاسلام، 327؛ الذريعة، 4/251 و 262؛ تفسير فـرات الـكـوفـي، 79؛ جامع الرواة، 1/339/340، رجال، كشي / 199 - 200؛ رجال، نجاشي، 1/387؛ تـنـقـيح المقال، 1/16؛ انساب، سمعاني، 5/9؛ معجم رجال الحديث، 7/321 - 327؛ الفهرست، ابن نديم، 36؛ مفسران شيعه، 67.
www.andisheqom.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط