عذاب دنيا و آخرت

امام حسن عسكري عليه السلام به نقل از اميرالمؤ منين علي عليه السلام حكايت فرمايد: روزي پيرمردي به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله شرفياب شد. پيرمرد با گريه و زاري عرضه داشت : يا رسول اللّه ! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برايش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گرديد، ولي امروز كه من ضعيف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستي خود را از دست داده ام ، او از هر گونه كمكي به من دريغ مي كند و حتّي لقمه ناني هم به من نمي دهد. حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله
يکشنبه، 9 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عذاب دنيا و آخرت
عذاب دنيا و آخرت
عذاب دنيا و آخرت

نويسنده:عبدالله صالحي
امام حسن عسكري عليه السلام به نقل از اميرالمؤ منين علي عليه السلام حكايت فرمايد: روزي پيرمردي به همراه فرزندش نزد رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله شرفياب شد. پيرمرد با گريه و زاري عرضه داشت : يا رسول اللّه ! من پسرم را بزرگ كردم و هزاران رنج و زحمت برايش متحمّل شدم و از مال و ثروت خود، او را كمك كردم تا آن كه مستقلّ و خودكفا گرديد، ولي امروز كه من ضعيف و ناتوان گشته ام و تمام اموال و هستي خود را از دست داده ام ، او از هر گونه كمكي به من دريغ مي كند و حتّي لقمه ناني هم به من نمي دهد. حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله خطاب به فرزند كرد و فرمود: تو در اين مورد چه جوابي داري ؟ گفت : يا رسول اللّه ! من چيزي زايد بر مخارج خود و عائله ام ندارم . حضرت به پدر فرمود: اكنون چه مي گوئي ؟
گفت : يا رسول اللّه ! او داراي چندين انبار گندم و جو و كشمش مي باشد و نيز كيسه هائي پر از درهم و دينار دارد. رسول خدا به فرزند فرمود: چه پاسخي داري ؟ اظهار داشت : يا رسول اللّه ! او اشتباه مي كند، چون من هيچ ندارم . در اين هنگام ، حضرت رسول خطاب به فرزند كرد و فرمود: از عذاب خداوند بترس و نسبت به پدرت كه آن همه براي تو زحمت كشيده است ، نيكي و احسان كن . پسر گفت : يا رسول اللّه ! من چيزي ندارم .
حضرت فرمود: اين ماه از بيت المال به او كمك مي كنيم ؛ ولي از ماه آينده بايد پدرت را كمك نمائي و به يكي از اصحاب خود به نام اُسامة بن زيد دستور داد تا صد درهم به آن پير مرد بپردازد. در پايان ماه ، پدر دو مرتبه به همراه پسر خود نزد رسول خدا آمد وعرضه داشت : يا رسول اللّه ! فرزندم چيزي به من نداد و پسر همچنين گفت : من چيزي ندارم . حضرت به فرزند اشاره نمود: كه تو داراي ثروت بسياري هستي ؛ ولي با اين برخوردي كه نسبت به پدرت داري ، همين امروز فقير و تهي دست خواهي شد. همين كه فرزند از نزد حضرت برگشت متوجّه شد كه داد و فرياد افرادي كه در همسايگي انبارهاي آذوقه او هستند، بلند است . و هنگامي كه چشمشان به پسر پيرمرد افتاد فرياد زدند: بوي گنديده انبارهاي تو به همه ما اذيّت و آزار مي رساند. و او را مجبور كردند تا اجناس فاسد شده انبارهايش را تخليه كند؛ او نيز چندين كارگر گرفت و با پرداخت پولي بسيار، آن اجناس فاسدشده را در بيابان هاي شهر تخليه كرد. و چون به كيسه هاي طلا و نقره اندوخته شده مراجعه كرد، آن ها را چيزي جز سنگ و ريگ نديد و تمام زندگي و ثروت او تباه گرديد وسخت در تنگ دستي قرار گرفت ، به طوري كه حتّي محتاج لقمه ناني براي شام خود گرديد و در نهايت مريض و رنجور شد. سپس حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله ، در رابطه با اداء حقوق والدين چنين فرمود: مواظب باشيد كه پدر و مادر خود را ناراحت و غضبناك نكنيد و راضي نباشيد كه آنان نيازمند و محتاج گردند؛ وگرنه بدانيد كه غير از عذاب دنيا نيز در قيامت به عقاب دردناك الهي مبتلا خواهيد شد.
منبع: چهل داستان و چهل حديث از حضرت رسول خدا (ص)




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.