تننت، اسمیتسن

پدر تننت، کشیش کالورت تننت، عضو کالج سنت جان در کیمبریج بود، که بعداً نماینده‌ی شهر سلبی شد؛ و مادرش، مری دانت تننت، دختر یک داروساز بود. پیش از آن که او به بیست سالگی برسد پدر و مادرش درگذشته و برایش زمینی به ارث
شنبه، 3 بهمن 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تننت، اسمیتسن
تننت، اسمیتسن

 

نویسنده: D.C. Goodman
مترجم: اسفندیار معتمدی




 

[esmitsǝn tenǝnt]
Smithson Tennant

(ت. سِلبی، یورکشر، انگلستان، 9 آذر 1140/ 30 نوامبر 1761؛ و. بولونی، فرانسه، 3 اسفند 1193/ 22 فوریه‌ی 1815)، شیمی.
پدر تننت، کشیش کالورت تننت، عضو کالج سنت جان در کیمبریج بود، که بعداً نماینده‌ی شهر سلبی شد؛ و مادرش، مری دانت تننت، دختر یک داروساز بود. پیش از آن که او به بیست سالگی برسد پدر و مادرش درگذشته و برایش زمینی به ارث نهاده بودند. در سال 1160 وی در ادینبرا دانشجوی پزشکی بود و در آنجا در جلسات سخنرانی جووزف بلک شرکت می‌کرد. در مهرماه 1161 به کالج کرایست در کیمبریج رفت و در آنجا در 1167 لیسانس پزشکی و در 1175 مدرک دکتری در پزشکی دریافت کرد. در دی ماه 1163 به عضویت انجمن سلطنتی انتخاب شد و در 1183 به دریافت نشان کاپلی نایل شد. در 1178 یکی از اعضای مؤسس «انجمن اسکسی» بود، و این مؤسسه پس از مدت کوتاهی به «انجمن زمین شناسی» تبدیل شد. وی در سال 1192 به مقام استادی شیمی در کیمبریج منصوب شد. سفرهای تننت عبارت بودند از دیداری از سوئد در سال 1163، که در آنجا با شِئله و گان ملاقات کرد، و سفری به فرانسه در سال‌های 1193-1194، که در ضمن آن در اثر یک حادثه‌ی دلخراش سوارکاری زندگیش خاتمه یافت.
تننت کم نوشت و در نتیجه به کمکاری متهم شد. در سال 1175 وی مقاله‌ی تحقیقاتی خود را که در مورد سوختن الماس بود به انجمن سلطنتی ارسال کرد. لاووازیه مجموعه‌ی آزمایش‌های مشابهی انجام داده و مشاهده کرده بود که محصولات گازی شکل، مانند هنگامی که زغال چوب می‌سوزد، به صورت توده‌ی ابر کدری شبیه آب آهک در می‌آیند. با وجود این، وی عقیده داشت که این نتیجه‌ی مشترک صرفاً نشان می‌دهد که زغال چوب و الماس هر دو از مواد قابل احتراق هستند. لاووازیه، که میل نداشت بر شباهت تکیه کند، حتی نوشت که ماهیّت الماس ممکن است هرگز شناخته نشود. ولی تننت اصرار کرد که چون مقادیر متساوی زغال چوب و الماس در هنگام سوختن کاملاً به مقادیر برابر هوای ثابت (مونوکسید کربون) تبدیل می‌شوند، بنابراین هر دو این مواد باید از لحاظ شیمیایی یکسان باشند. برخی از دانشمندان، از جمله هامفری دیوی، اعتقاد تردیدآمیز به وجود اندکی تفاوت شیمیایی بین این دو شکل از کربون را حفظ کردند؛ ولی دیوی تفسیری را که ابتدا تننت بیان کرده بود بسرعت پذیرفت.
مهمترین کار تننت، یعنی کشف دو عنصر جدید در سنگ معدن طلای سفید (پلاتین)، در مقاله‌ای که در سال 1183 برای «انجمن سلطنتی» فرستاده شد وصف شده است. استخراج طلای سفید خالص و چکش خوار از سنگ معدن طبیعی آن یکی از مسائلی بود که بر عهده‌ی شیمیدان‌های قرن هجدهم قرار گرفت. کتابچه‌ای که در کیمبریج نگهداری می‌شود و به سفرهای تننت مربوط است نشان می‌دهد که وی در سال 1163 درباره‌ی این مسأله با گان و کرِل بحث کرده بوده است. در آن زمان روش معمول برای بدست آوردن طلای سفید حل کردن سنگ معدن طبیعی آن در تیزاب سلطانی بود؛ در این روش مادّه‌ی سیاهرنگ غیرمحلولی به جای می‌ماند که پروست آن را با گرافیت اشتباه گرفت. تقریباً در همان زمان کوله دکوتیل، فورکروا، ووکلن، و تننت تشخیص دادند که این رسوب باقیمانده حاوی مادّه‌ی جدیدی است. کوله دکوتیل وجود یک فلز جدید را از روی رنگ قرمزی که در رسوب‌های طلای سفید ایجاد می‌کرد استنتاج نمود. فورکروا ووکلن این فلز جدید را پتن (ptène) نامیدند ولی بسرعت اذعان کردند که دو فلز مختلف را با هم خلط کرده‌اند. تننت به تنهایی تشخیص داد که گرد سیاهرنگ حاوی دو فلز جدید است، که وی به جدا کردن و توصیف آنها اقدام کرد. او یکی از آنها را، به دلیل رنگ‌های گوناگونی که ایجاد می‌کرد، ایریدیوم نامید؛ و دیگری را، به علت آن که ترکیبات فرّارش بوهای متفاوتی تولید می‌کردند، اوسمیوم خواند.
تننت موجب شده بود که ویلیام وولستن، در زمانی که هر دو دانشجوی کیمبریج بودند، به طلای سفید علاقه‌مند شود. آنان در سال 1179 در کار تجارتی شریک شدند و محصولاتی را که از طلای سفید ساخته شده بودند، از جمله ظروفی که برای تغلیط اسید سولفوریک بکار می‌رفتند، بفروش رساندند.

کتابشناسی
« Smithson Tennant, F.R.S. (1761-1815)»، از دانلد مکدانلد، در NRRSL، 17 (1962)، 77-94؛ درباره‌ی دستنویس‌های تننت، «W.H. Wollaston MSS. At Cambridge»، از ل.ف. گیلبرت، همان، 9 (1952)، 311-332. فهرست مقاله‌های او در CSP انجمن سلطنتی ذکر شده است.

منبع مقاله:
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامه‌ی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.