خلاقیت و راههای پرورش آن در دانشآموزان
منبع: سایت دانایی
چکیده :
نتایج تحقیقات (بودو تورنس و...) نشان داده است خلاقیت که در تمام فعالیت های فردی و گروهی انسان مشاهده می گردد. با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذیر در همه انسان ها وجود دارد و برای پرورش خلاقیت (سندرز و سندرز) باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام دادن فعالیت های قالبی و از پیش تعیین شده تا حد امکان بر حذر داشت .
بر این اساس ، در این مقاله به بررسی خلاقیت در ابعاد مختلف از جمله مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق ، ویژگیهای افراد خلاق ، عوامل موثر در خلاقیت ، نقش معلم در پرورش خلاقیت راه های ایجاد و پرورش خلاقیت در دانش آموزان، می پردازیم .
در بعد اول. ضمن بررسی نظرات مربیان و متخصصان تربیتی در رابطه با مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق در جستجوی پاسخ به این سؤال هستیم که آیا خلاقیت فرآیندی درونی است یا بیرونی؟ آیا مستلزم انضباط است یا خود انگیزی؟ در بعد دوم. در جستجوی خصوصیات بارز افراد خلاق هستیم و ضمن اشاره به نتایج تحقیقات مختلف به بررسی ویژگیهای شخصیتی و روانی افراد خلاق و تفاوت آن ها با افراد غیر خلاق می پردازیم . در بعد سوم. عوامل موثر در خلاقیت و تاثیر بر محتوای کتاب های درسی را ذکر کرده و عواملی که مانع تفکر خلاق می شوند را نیز مورد بررسی قرار می دهیم. در بعد چهارم . با توجه به نقش معلم و خانواده در پرورش خلاقیت به این سوال پاسخ می دهیم که آیا پرورش دهندگان خلاقیت باید خلاق باشند؟
معلمان باید از چه اصولی جهت افزایش مهارت خلاقیت استفاده کنند؟ نقش خانواده و شرایط محیطی در شکوفایی استعدادهای بالقوه دانش آموزان چیست؟
سرانجام ضمن اشاره به روش های متعددی که علمای تعلیم و تربیت برای ایجاد و پرورش خلاقیت و نحوه شکوفایی استعدادهای خلاق پیشنهاد می کنند به نتایج نظرسنجی از گروهی از معلمان پرداخته و روش ها ارتقای خلاقیت و ارائه ی راهکارهای علمی از دیدگاه معلمان را مورد بررسی قرار می دهیم .
واژگان کلیدی : خلاقیت ، تولید علم ، معلم ، تفکر خلاق ، دانش آموز .
متون درسی و راهبردهای خلاقیت در راستای تولید علم
مقدمه :
خلاقیت نه فقط به هوش و تفکر بلکه به سازمان شخصیت فرد نیز مربوط می شود. تربیت آزادانه کودک در وضعیتی که والدین دارای علایق قوی گوناگونی باشند باعث بروز صفت خلاقیت در کودکان میشود. از این رو مساله تربیت کودکان و پرورش استعدادهای فطری آنان از مسایل بسیار مهمی است که باید مورد توجه مربیان و والدین قرار گیرد و معلمان بایستی امکانات تجلی اندیشه خلاق را در مدارس فراهم آوردند و دانش آموزان به تدریج مفاهیم اساسی علوم مختلف را بیاموزند تا با مسایل زندگی، خلاقانه برخورد کنند و جهان اطراف خویش را در جهت مطلوب تغییر دهنده (1) تصاویر ذهنی که ما به کودکان خود می دهیم، آینده آنها را شکل می بخشند. این تصاویر ذهنی بصورت پیشگویی هایی هستند که به تحقق در می آیندو تصویر ذهنی شما میزان شاد بودن، مفید بودن و خلاق بودن کودکتان را شکل می بخشند، مطمئناً تصویر ذهنی شما برای هر یک از کودکانتان بیش از آنچه انجام می دهید و یا به آنها می گویید در رشد انگیزه خلاقیت و موفقیت آنها در آینده موثر خواهد بود.(2) یکی از سوالاتی که در چهار دهه گذشته ذهن بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان تعلیم و تربیت را به خود مشغول کرده است این است که آیا می توان خلاقیت را پرورش داد؟
نتایج تحقیق (بودو، تورنس و ...) نشان داده است خلاقیت که در تمام فعالیتهای فردی و گروهی انسان مشاهده می گردد، با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذیر در همه انسانها وجود دارد و برای پرورش خلاقیت (سندرز و سندرز) باید به کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام دادن فعالیتهای قالبی و از پیش تعیین شده تا حد امکان بر حذر داشت .
با توجه به اینکه خلاقیت می تواند شکننده محدودیتها، بر اندازنده ناتوانیها، شکافنده ناشناخته ها و یابنده نا دانستنیها باشد این سوال مطرح میشود که چه نوع تصاویری می تواند الهام بخش کودکان در انجام کارهای خلاق بوده و چگونه می توان نسلی متفکر و خلاق پرورش داد؟
پیشینه تحقیق :
کاتل (5) و بوچر 1968، نشان می دهد که پیروان اصالت ذات، خلاقیت را یک توانایی و وصفت بالقوه تلقی می کردند، ولی حتی متفکران پیشرو (ترمن ( 6)، 1925، کالکس (7 ) ، 1926 ، گالتن (8)، 1869) نیز بر این باور بودند که هر چند خلاقیت نیز مانند هوش، بعد ارثی دارد، باز هم عوامل محیطی می توانند بر این توانایی اثر بگذارند .
سندرز و سندرز (9)، در کتاب آموزش خلاقیت از طریق استعاره از طریق تاکید می کند که برای پرورش خلاقیت باید کودکان و نوجوانان امکان تفکر داد و آنان را از انجام دادن فعالیتهای قالبی و از پیش تعیین شده تا حد امکان بر حذر داشت. در رابطه با پرورش خلاقیت، پژوهشهای (آلبیرخ (10)، 1978، محمدی (11)، 1370) نشان داده اند که افراد خلاق به مراتب بیشتر از افراد غیر خلاق توانایی پرورش خلاقیت را در دیگران دارند .
بر این اساس در این مقاله به بررسی مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق، ویژگیهای افراد خلاق، عوامل موثر در خلاقیت، نقش معلم در پرورش خلاقیت، راههای ایجاد و پرورش خلاقیت در دانش آموزان می پردازیم .
مفهوم خلاقیت و روند تفکر خلاق :
درباره مفهوم خلاقیت تعاریف متعدد و گاه متضادی ارائه شده است ولی در مورد تعریف زیر یک اتفاق نظر کلی مشاهده شده است :
«خلاقیت توانایی فرد برای تولید ایده ها، نظریه ها، بینش ها یا اشیاء جدید و بدیع و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه ها است که توسط متخصصان، اصیل واز نظر علمی، زیبا شناسی، تکنولوژی، اجتماعی با ارزش تلقی گردد.»(ورنون 1989،ص 94 )
در قرآن نیز از آفرینندگی گاهی بر معنی تسخیر تعبیر شده است و« تسخر لکم ما فی السموات فی الارض جمیعاً» (سوره جائیه- آیه 13) یعنی خداوند بر پدیدههای طبیعی آنچنان نیرویی بخشید که انسان میتواند با قدرت تسلط و حاکمیتی که دارد در آن تصرف نموده و هر گونه دگرگونی و سازندگی در آن بوجود آورد .
«فردریک فروبل»، یکی از مشهورترین مربیان و پرورشکاران خلاق متوجه مساله خلاقیت بوده و میپرسید که آیا خلاقیت فرآیندی درونی است یا بیرونی؟ آیا مستلزم انضباط است یا خودانگیزی؟ او بر این عقیده بود که خلاقیت یکی از مهمترین نیازهای انسان است .
امروزه، چهارچوب روانشناسی به ما اجازه میدهد که بر این عقیده باشیم فرایند خلاقیت ذاتی نیست بلکه میتواند آموزش داده شود. ما از طریق آموزش میتوانیم به کودکان یاد دهیم که به راههای غیر معمولی فکر کنند و از طریق تفکر واگرا به بررسی مشکلات پرداخته و به راه حلهای مناسب دست یابند. مساله این است که اجازه تفکر در این حیطه را به مربیان بدهیم که جریان خلاقیت، جریانی از قبل ساخته شده نیست، بلکه روندی زاینده و قابل تغییر میباشد. (12 )
«هالپرن» خلاقیت را توانایی شکل دادن به ترکیب تازهای از نظرات یا ایدهها برای رسیدن به یک نیاز یا تحقق یک هدف میداند. از نظر «پرکنیز» تفکر خلاق، تفکری است که به نحوی تشکیل شده که منجر به نتایج تازه و نو میشود .
به نظر «ویلیام جیمز»، همه ما توانایی و استعداد خلاقیت را داریم ولی متاسفانه در طول زندگی ودر مسیر آموزش یاد میگیریم که غیر خلاق باشیم. به عبارتی در سطح کلی محیط یادگیری اعم از خانه، مدرسه و اجتماع ما را به تفکر همگرا عادت میدهند . (اسپرینتهال، 1977،ص 576) او معتقد است دوران کودکی سرآغاز شکل گیری روند تفکر خلاق محسوب میشود (همان منبع، ص 517 )
در دایره المعارف روانشناسی، «آیسنک، آرنولد، مایلی»، خلاقیت به منزله ظرفیت دیدن روابط جدید پدید آوردن، اندیشه های غیر معمول و فاصله گرفتن از الگوهای سنتی تفکر، قلمداد گردیده. در اثر «دورن » (Doron,R) و «پارو » (,Parot,F1991) خلاقیت استعداد پیچیدهای است متمایز از هوش و کنش وری شناختی و محتملاً تابع سیلان افکار، استدلال استقرایی، پارهای از صفات ادراکی وشخصیت و نیز هوش واگرا، در حدی که این هوش گوناگونی را حلها و فرآوردهها را مساعد میسازد. (13 )
در فرهنگ روانشناسی «پیرون » pieron ، خلاقیت چنین تعریف شده است :
اکثر روانشناسان، آفرینندگی و حل مساله را فرایندهای مشابهی دانستهاند (مایر، 1930 ،تورنس،1960،دی چکو،کرافورد،1974،گانیه،1977،گیج وبرلاینر،1984). گانیه بالاترین سطح یادگیری را حل مساله میداند و معتقد است که آفرینندگی نوع ویژهای از حل مساله است .
«مک کینون» نیز خلاقیت را عبارت از حل مساله همرا با ماهیتی بدیع و نو میداند . (مامفورد و گوستافون ).
«آزوبل» (1963،ص 110-99) خلاقیت را استعداد بی همتا در یک زمینه بخصوص میداند و از نظر «گیلفورد» هوش و خلاقیت دو عامل فکری جداگانه تلقی شده و هوش را تفکر همگرا و خلاقیت را تفکر واگرا میداند. از نظر او وجه تمایز تفکر آفریننده، تفکر واگرا است که از طریق انعطاف پذیری،اصالت و روانی میتوان باز شناخت (سیف: روانشناسی یادگیری و تدریس ).
نظریه پردازان روان شناختی نیز عقیده دارند که خلاقیت از حالت برانگیختگی درونی ناشی میشود. (کراچفیلد،1962) «دچار مس» (1968) معتقد است رفتارهایی که از داخل بر انگیخته میشوند ناشی از نوعی اشتیاق برای تجربه یک امر میباشند: (14 )
بررسی تعاریف فوق نشان میدهد که عدهای از آن به برانگیختگی درونی، بعضی به توانایی فرد برای تولید ایدههای نو، برخی به توانایی حل مساله و نوعی تفکر واگرا، و نیز به نتیجه و محصول خلاقیت پرداختهاند .
بنابراین نتیجه میگیریم خلاقیت عبارتست از: توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موقعیتهای جدید، تفکر در راستای برداشتن موانع و خطوط نا متعارف، استفاده از دیدگاههای غیر سنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتکاری، طی کردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده. (15 )
بدین ترتیب فرایند آموزش و یادگیری میتواند تفکر خلاق را پرورش دهد و افرادی کاوشکر، آفریننده، مشکل گشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت کند .
ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق :
از نظر گیلفورد (1998) ویژگیهایی از بروز خلاقیت جلوگیری میکنند، عبارتند از سلطه گری،منفی بافی، مقاومت ترس، عیب جویی، انتقاد از دیگران، سازشکاری، تسلیم در برابر قدرت و کمرویی. (سیف،1379،ص 599 ).
مطالعاتی که «بارون» (1969) در زمینه شخصیت افراد خلاق انجام داده است نیز نشان میدهد که آنها در مقایسه با افراد عادی خوش بینتر ودارای انرژی روانی و جسمی استثناییاند. زندگی آنها پیچیدهتر است و به دنبال تنشاند یا از طریق آزاد شدن آن احساس لذت میکنند. افراد خلاق، کمتر ضعیفالنفس بوده و از مسایل و امور آگاهند . (مزلو) آنان به مسایل بنیانی علاقهمندند و تمایل زیادی به خطر کردن دارند .
«نیکسون» (1962)،تورنس(1966) و لیکاک (1979)،ضمن تحقیقاتی ویژگیهای دانشآموزان خلاق را چنین عنوان کردهاند: 1- دارای هوش کلامی و فضایی بسیار برجسته 2- دارای هوش بالاتر از سطح متوسط 3- دارای ظرفیتهای حافظهای فوقالعاده در ثبت و نگهداری وقایع مختلف 4- آمادگی جهت تجربه امور و فعالیتهای مختلف 5- استقلال فکری (استاین، 1974 ،ص 548) 6- دارا بودن رفتار مطلوب اجتماعی 7- بیان صریح و روشن (بارون، 1968 ) 8- طرز فکر انتقادی، فعال و کنجکاو بودن (استرنبرگ تیلر،جان دیویی،1985) 9 - برخورداری از نوع تفکر واگرا (گیلفورد) 10- علاقهمند بودن به مسایل فلسفی و مذهبی 11- مقاوم، باجرئت، انتقاد پذیر و خستگی ناپذیر بودن 12- خود جوش، صادق و ساده بودن. (افروز،1365، ص 21 .)
تورنس (1989) پس از 22 سال مطالعه مستمر پیرامون ویژگیهای گروهی از کودکان، نوجوانان و جوانان (یعنی از 1985 تا 1980) به این نتیجه میرسد که خمیر مایه شخصیت افراد خلاق، استقلال اندیشه و شیفتیگی فراوان آنها در برابر مساله یا فعالیت مورد علاقهشان است. فرد خلاق کسی است که فکری نو ومتفاوت ارائه دهد. بالطبع احساس گریز از کانال بندیهای مشخص ذهنی، همنوا نبودن با دیگران و استقلال طلبی و آزاد اندیشی میتواند پایههای تراوش تفکر خلاق و خلق آثار نو را فراهم آورد. بقول «تورنس » خلاقیت شکافتن بنبستها و دست دادن با فرداست.16
«هیز» (1988)، متذکر میشود که افراد بسیار خلاق، اغلب بطور کامل در کار خود غرق میشوند. زندگینامه افراد بسیار خلاق این نکته را مورد تأکید قرار میدهد که آنها برای عرضه کارهای مهم، انگیزههای عالی دارند و بسیار سخت کوشند .
بدین ترتیب مجموع یافتههای تحقیقی روانشناسان در مورد انسانهای خلاق را میتوان در 5 دسته زیر خلاصه کرد :
1- آفرینش گری و هوش 2- آگاهی و حساسیت 3- انعطاف پذیری و ابتکار 4- شک گرایی و پایداری 5- بازیگوشی فکری و شوخ طبعی 6- ناهمنوایی و اعتماد بنفس .
پژوهشهای مقدماتی «پال تورنس»، نشان میدهد که دانش آموزان خلاق معمولاً با همگنان خود کمتر سازش میکنند، به ایدههای خود بیشتر علاقه دارند و برای مقبول افتادن و پذیرفته شدن تلاش نمیکنند. آنها به علایق شدید همکلاسیهای خود نسبت به کارهای غیر درسی و غیر ضروری با شک و تردید مینگرند و هم جوش نمیشوند. و امور جاری را متفاوت از دیگران میبینند. به دنبال تکالیف مشکل میروند و غالباً جوانب مختلف هر موضوعی را به هم ربط میدهند و ترکیب میکنند .
عوامل موثر در خلاقیت و تاثیر آن بر محتوای کتب درسی :
«تورنس» شواهدی بدست آورد که نشان میداد اوج خلاقیت در کلاس دوم ابتدائی است ولی به دلیل اقرار در مطابقت با دیگران معمولاًاز بین میرود. منحنی خلاقیت بسیاری از کودکان در حدود ده سالگی افت مییابد و آنان هرگز خلاقیت دوره اولیه کودکی را باز نخواهند یافت. با توجه به اینکه آنان در این سن در مدرسه هستند نباید تاثیر خانواده، مدرسه، محتوای درسی، روش تدریس و شخصیت معلم را در افت خلاقیت کودکان ندیده گرفت. محتوای درسی یکی از عواملی است که میتواند در مدرسه، زمینه پرورش خلاقیت را فراهم کند .
علاوه بر موضوعی که «کارل راجرز» مطرح کرده است عوامل دیگری نیز در خلاقیت موثر هستند که اگر بطور صحیح بکار گرفته شوند در شکوفایی خلاقیت افراد موثر خواهند بود . در این مقاله این عوامل و تاثیری را که بر محتوای کتابهای درسی دارند مورد بررسی قرار میدهیم: 1- نقش اطلاعات در خلاقیت 2- انگیزش و خلاقیت 3- خلاقیت و میزان خود پذیری 4- تخیل و خلاقیت 5- خانواده و خلاقیت .
1- نقش اطلاعات در خلاقیت :
رابطه هوش و خلاقیت :
از نظر «پیاژه» بوسیله نیروهای خلاقه است که کودک میتواند دورانهای مختلف اندیشه را طی میکند. برای اینکه عقل و هوش او رشد کند بایستی مراحل سختی را بگذراند. انبارهای از شواهد نشان میدهد که دو شیوه یادگیری و تفکر از وظایف اختصاصی نیمکرههای چپ و راست مغز حاصل میشود. قسمت چپ اطلاعات را بطور خطی، منطقی و متوالی پردازش نموده و اساساً با اطلاعات شفاهی سر و کار دارد. نیمکره راست، اطلاعات را بطور غیر خطی، از طریق درک مستقیم (شهودی) و بطور همزمان پردازش نموده و با اطلاعات تصویری، شنوائی و عاطفی سر و کار دارد .
استراتژیهای تفکر که بیشتر از ویژگی نیمکره چپ است، تحلیلی، متوالی، ومنطقی است . نیمکره چپ همچنین در درک تمایزها و تفاوتهای ظریف تخصص دارد. از آنجا که فرایند تفکر خلاق نیاز به مقدار زیادی تفکر مربوط به هر دو نیمکره دارد، انتظار میرود که هر فرد خلاق ایدهآل کسی باشد که بتواند وظایف اختصاصی هر دو نیمکره را به نحوی مکمل ادغام نموده و مورد استفاده قرار دهد. ولی شواهد موجود حاکی از آن است که در انواع متعددی از آزمونهای تفکر خلاق بزرگان که در وظایف مغزی نیمکره راست تخصص دارند، تقریباً بدون استثناء از افرادی که شیوه ادغام دو نیمکره را بکار میبرند، پیش میگیرند. چنین افرادی همچنین یادگیریهای خود را بیشتر مورد استفاده قرار میدهند .
2- انگیزش و خلاقیت :
از نظر گیلفورد، تا زمانی که عملی از روی عادت انجام گیرد، خلاقیتی در کار نیست ولی به مجردی که اجرای عملی احتیاج به تدابیر جدیدی داشت، جریان خلاقیت به کار میافتد. (خلاقیت کودکان، ص 19 )
در برخی نوشته های هیجان انگیز بوسیله آینده نگرانی مانند، (الوین تافلر، بنیامین سینگر و فردریک پولاک) درباره وجود رابطه بسیار قوی بین انگیزه برای یادگیری و نیل به دستاوردهای خلاق از یک سو و تصویر ذهنی شخص از آینده، از سوی دیگر بحث شده است. «تافلر» معتقد است که نحوهای که دانشآموز و دانشجو، آینده خود را میبینند با عملکرد آکادمیک آنها و نیز توانایی آنان برای زندگی، وفق دادن خود با محیط و رشد فکری آنان در یک جامعه پر تغییر ارتباط مستقیم دارد. (21 )
3- خلاقیت و میزان خود پذیری :
«میچر» جهت نشان دادن رابطه خودپذیری و اضطراب نتیجه گرفت، اضطراب یکی از عوامل مهم بازدارنده جریان خلاقیت است و عواملی است که در سازش آنها و بازده تحصیلی و خلاقیت آنان اثر سوء میگذارد .
4- تخیل و خلاقیت :
به گفته یکی از روانشناسان معاصر (هارلوگ،1982)، خلاقیت شکلی از تخیل کنترل شده است که به نوعی ابداع و نوآوری منجر میشود. (22 )
به نظر «فروید»، تفکر خلاق شکل عالی تخیلات آزاد و بازیهای دوره کودکی است. به عقیده او سرچشمه خلاقیت را باید در تجربیات دوره کودکی جستجو کرد. زیرا چگونگی تجارب دوران خردسالی در ظهور اندیشههای نو فوقالعاده موثر است. از طرفی تجارب خلاق و تخیلی به ما فرصت میدهد تا به رشد استعدادهای خود برای تفکر، عمل و تبادل نظر پرداخته و بتوانیم به گسترش مهارتهای جسمی و ذهنی خود، پرورش احساسات، حواس پنجگانه، کشف ارزشها و درک فرهنگ خود و دیگران بپردازیم.(23) (کارلوس گالبن کین، 1982)
5- خانواده و خلاقیت :
مهمترین عامل در بروز خلاقیت انگیزه است و این انطباق انگیزه و استعداد تواماً در خلاقیت کارساز است. محیط اجتماعی کودکان و تایید بر روی انگیزه خلاق بسیار مفیدتر از تاکید روی استعداد میباشد.(24 )
خانواده خلاق به ویژگیهای درونی نظیر پایبندی به ارزشها، داشتن علاقه به چیزی و صراحت و رکگویی، بیش از ویژگیهای بیرونی نظیر خانواده خوب، حسن سلوک و کوشا بودن، اهمیت میدهند .
از نظر «ویلیامز» تماس فعال با محیط زیست طبیعی، اجتماعی و فرهنگی میتواند تاثیر ثمربخشی بر بازده خلاقیت داشته باشد، به اعتقاد او هر اندازه محیط خانوادگی و تحصیلی کودک از نظر دانستنیها و اطلاعات غنیتر باشد به همان اندازه بازده خلاقیت کودک بیشتر است.(25) محیطهای بیش از اندازه رسمی و بیش از اندازه آزاد برای خلاقیت نسبتاً مضرند و هرگز نخواهند توانست خلاقیت را در فرد بطور سالم بپرورانند. «پال تورنس» میگوید محیطی که هم آزادی بیان و هم ارتباط سالم را تبیین کند از لحاظ پرورش خلاقیت بهترین محیط محسوب میشود به ویژه اگر پاداشهایی نیز برای رفتارهای خلاق در نظر گرفته شود.(26) در کنار خانواده، مدرسه نیز نقش بسیار مهمی در شکوفایی خلاقیتهای کودکان دارد .
سن ورود به مدرسه سنی بسیار بحرانی و حساس در ارتباط با خلاقیتهای ذهنی است . عواملی همچون تکالیف زیاد، تأکید بر محفوظات، اجرای برنامههای هماهنگ و انتظار رفتارهای یکسان از دانشآموزان، عدم توجه به تفاوتهای فردی، اعمال انضباط و مقررات شدید، تشویق به کسب نمرات بالا و ایجاد جو قوی، رقابتهای فردی برای ممتاز شدن و عدم شناخت یا بیتوجهی به ویژگیهای کودکان خلاق سبب میشود که قدرت تخیل و خلاقیت آنها به تدریج کاهش یابد.(27 )
عواملی که مانع خلاقیت میشوند :
نقش معلم در پرورش خلاقیت :
و این موضوع باید مبتنی بر استانداردها و اصول منطقهای و مدرسهای باشد و همچنین باید آگاهی کامل از سطح نسبی ومیزان استعدادها و خلاقیت دانشآموزان داشته باشند.(29 )
بررسی نحوه ارتباط آموزشی معلمان خلاق نشان داده که آنها معمولاً از روشهای زیر استفاده میکنند :
1ـ استفاده از حواس مختلف، توجه به حواس مختلف و استفاده صحیح و بجا از آنها در فرایند یادگیری.
مطالعات (بودو، 1358؛ شهرآرای، 1370) نشان داده است که این افراد از امکانات سمعی ـ بصر ی، کامپیوتری، کانالهای ارتباطی و دیگر وسایل کمک آموزشی بیشتر بهره میگیرند .2ـ استفاده از تجربههای مستقیم:
(نقش پرورش دهندگان خلاقیت در فراهم آوردن زمینه برای دستکاری اشیاء و تجربه و آزمایش، تشویق جهت پیدا کردن راههای جدید، ترغیب فراگیران به حدس زدن جهت ابداع و نوآوری )3ـ استفاده از روش بحث و گفتگوی آزاد و متقابل :
4ـ استفاده از روش فعال در تدریس :
5ـ استفاده از روش بارش مغزی یا کنکاش مغزی :
6ـ استفاده تلفیقی از تفکر واگرا و همگرا :
7ـ توجه به تفاوتهای فردی :
1ـ نگرش متفاوت معلم به موضوعات درسی .
2ـ استفاده از روشهای مختلف تدریس وراهکاریهای متفاوت .
3ـ تغییر در ابزار ارزشیابی و سنجش .
راههای ایجاد و پرورش خلاقیت :
1ـ احترام به عقاید عادی و غیر عادی کودکان .
2ـ طرح پرسشهای برانگیزنده و محرک .
3ـ تشخیص و تمیز استعدادهای کودکان
4ـ دادن آزادی عمل به کودکان (شکوفایی خلاقیت کودکان، ترزا آمابلی، ص 114 )
5ـ احترام به کودکان و ایمان داشتن به توانایی آنها. (تورنس، اسمیت، درو )
6ـ تشویق زیاد والدین در انجام کارهای خلاق .
7ـ حاکم بودن ارزشها نه قوانین .
8ـ داشتن تصاویر ذهنی مثبت از آینده کودکان خود .
9ـ احترام به تخیلات کودک
10ـ مشاهده اشیاء از نزدیک و دستکاری آنها .
11ـ تکمیل کردن اشیاء و امور ناقص، جملات ناتمام، داستانهای ناقص، نقاشیها و تصاویر نیمه تمام و مبهم .
12ـ تدارک فرصتهای مناسب یادگیری .
13ـ هدایت کودک به سوالات تازه .
14ـ واداشتن به کنجکاوی و کنکاشهای ذهنی .
«تورنس» اصولی برای توسعه تفکر خلاق از طریق مدرسه ارائه میدهد :
2ـ تشویق به دستکاری اشیاء 8ـ گسترش انتقاد سازنده
3ـ تشویق عقاید نو 9ـ روحیه حادثه جو داشتن
4ـ ایجاد جوی خلاق در کلاس 10ـ کسب شناخت در رشتههای گوناگون
5ـ آشنا کردن کودکان با فرایند خلاقیت 11ـ ارزشمند داشتن تفکر خلاق
6ـ ارزشیابی و تشویق یادگیری خود انگیز
نتایج نظرسنجی از تعدادی معلمان در زمینه خلاقیت :
نتایج بدست آمده از نظرات تعدادی از دبیران مجرب، در زمینه عنوان مقاله به شرح زیر میباشد :
- نحوه شناسایی دانشآموزان خلاق میتواند استفاده از روش مشاهده رفتار (یا از طریق مشاهده کارهای هنری ...) باشد.که این از طریق درگیری ذهنی دانشآموز نسبت به مطالب درسی، از عملکرد دانشآموز و از طریق ایجاد انگیزه در آنان، طرح سوالات معلم از شاگرد و پاسخ غیر معمول شاگرد به سوالات، انجام آزمایش و احترام به عقاید کودکان امکان پذیر میباشد .
- و اما خصوصیات عمده معلمان خلاق را در: علاقه به مطالعه، پر تحرک بوده و فعالیت و پویایی، نوآوری در طرح درس، پشتکار و جدیت، استفاده از حداقل امکانات جهت آموزش، داشتن ابتکار در تدریس، دارا بودن اعتماد به نفس، انعطافپذیری، استفاده از فعالیتهای فوق برنامه (رسمی ـ غیر رسمی)، توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان، استفاده از وسایل کمک آموزشی، منضبط بودن و دانش کافی میدانند .
- عوامل مانع در تفکر خلاق راعبارتند از: مسایل مالی و معیشتی (اقتصادی) 2ـ تبعیض قایل شدن 3ـ جمود فکری 4ـ عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی 5ـ داشتن مشکلات روحی و عاطفی 6ـ بیحوصلگی و کمبود امکانات 7ـ استفاده از روشهای سنتی در تدریس 8ـ تکیه بر نمره و امتحان 9ـ تفکر قالبی و همگرا .
راههای ایجاد و پرروش خلاقیت :
2ـ درگیری ذهنی با مطالب درسی 7ـ احترام به دانشآموزان
3ـ طرح موضوعات جدید 8ـ اهمیت دادن به فعالیتهای فوق برنامه
4ـ ایجاد فضای آموزشی مناسب 9ـ مطالعه و تحقیق
5ـ بکارگیری وسایل سمعی و بصری
- نقش معلم را در پرورش خلاقیت بصورت نقش محوری و به عنوان سکاندار علم و دانش میدانند و همچنین ایجاد نمودن روحیه پژوهش دردانشآموزان و ایجاد انگیزه، ابتکار و تشویق دانشآموزان به فعالیتهای غیر کلاسی .
و بالاخره نقش تحصیلات والدین و جو عاطفی حاکم بر خانواده، وضعیت اقتصادی مطلوب خانواده، استفاده از امکانات تفریحی و رفاهی سالم، ایجاد فضای سالم و روانی در مدارس وتوجه به علایق و استعدادهای دانشآموزان و کمک به انجام پژوهش و تحقیق را عامل مهمی در شکوفایی استعداد دانشآموزان میدانند .
منابع و مآخذ :
1ـ بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصی و خانوادگی دانشآموزان مقطع راهنمایی شهرستان بروجرد با خلاقیت درعلوم: شورای تحقیقات اداره کل آموزش و پرورش استان لرستان (بیژن دارایی، حسن گودرزی) 77-1376 .
2ـ آمابلی، ترزا، شکوفایی خلاقیت کودکان، ترجمه حسن قاسم زاده، پروین عظیمی. نشر دنیای نو. ص ص 20ـ19 .
3) Mackinnon, D. W. Education for creativity: A modern Myth. in P.Heist (Ed), The greative college student, sanfrancisco: Jossey Bass, 1968.
4) Mansfied, R.s, and Busse, T.V. the Psychology of Greativity and Discovery chicago: Nelson Hall, 1981.
5) Cattle, R. B. and BuTcher. H. j. the Prediction of Achievement and creativity, New Yourk: Bobbs – Merrill, 1968.
6) Terman, L. M. Genetic studies of genius: vd. 1, Mental and physical traits of a thousand gifted children. Stanfor, CA: stanford university Press, 1925.
7) Cox, C.M. the early mental traits of three hundred geniuses, Stanford, CA: Stanford university Press. 1926.
8) Galton, F. Heveditary Genius, London: Macmillan, 1869.
9ـ مجله رشد تکنولوژی آموزشی، شماره 1، سال یازدهم، مهرماه 1375، ص 23 .
10) Albrecht, K. and Albrecht, s. the creative corporation, Homewood: Illinois, Dow Jonas Irwin, 1987.
11ـ محمدی ختامان، اصغر، تشکیل گروههای خلاقیت و نوآوری، اردیبهشت 1370 .
12ـ مفیدی، فرخنده. آموزش و پرورش دبستانی و دبستان. تهران: انتشارات پیام نور، چاپ دوم، اسفند 1372. ص ص 181 ـ 180 .
13ـ مجله استعدادهای درخشان ـ سال دوم ـ شماره 2 ـ تابستان 1374 .
14ـ بابا پور، جلیل «خلاقیت، توصیف، محدودیتها و روشهای ایجاد خلاقیت»، نشریه پیوند، شماره 241، انجمن اولیاء و مربیان 1378 .
15) Duffy, Bernadette. “supporting creativity and imagination in Early Years, USA Buckingham,. Philadelphia, open university press, 1998.
16ـ جمله پیوند، شماره 158 ـ آذر 1371 .
17ـ خانزادی، علی. «خلاقیت کودکان» مجله پویا، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، شماره 5، سال 1355 ).
18) http: // www. elixivar. Com
19ـ سیف، علیاکبر، روانشناسی پرورشی. (تهران: آگاه، 1370)، ص 336 .
20ـ باباپور خیرالدین، جلیل، «توصیف، محدودیتها و روشهای ایجاد خلاقیت» ماهنامه پیوند، شماره 241، آبان 1378 ص ـ 4 .
21ـ همان منبع، شماره 1 ص ص 135 ـ 134 ).
22ـ افروز، غلامعلی. «مباحثی در روانشناسی تربیت کودکان و نوجوانان». (تهران، انجمن اولیاء و مربیان 1371)، ص 103 .
23ـ منبع خارجی، شماره 10، (همان منبع، ص 5 )
24)http: //w.w.w. estahban. Persian blog.com.
25ـ نریمانی، محمد. آموزش خانواده، انتشارات شیخ صفی، ص 102 .
26ـ بودن، آلن، خلاقیت در آموزشگاه، ترجمه علی خان زاده .
27ـ همان منبع (24 ).
28ـ مایرز، چت، «آموزش تفکر انتقادی». ترجمه دکتر خدایار ابیلی، تهران: انتشارات سمت ـ چاپ اول بهار 1374،ص 66 .
Web master @ Lesson Plans Page. Com!
(10 steps to developing A Quality lesson Plan.)