نویسنده: Pearl Kibre
مترجم: نصرتالله مجتبایی
مترجم: نصرتالله مجتبایی
[toma kāntampre-i]
Thomas of Cantimpré"
(نیز مشهور به توماس برابانتیوس [برابانسون])
(ت. لئو-سن پیئر، برابان، بلژیک، حدود 565-589/ 1186-1210؛ و. لووَن، بین 655/ 1276 و 673/ 1294)، الهیات، تاریخ طبیعی، دایرةالمعارف نگاری.
توما کانتمپرهای از خانوادهای اشرافی معروف به دو مونت یا دو مون برخاسته است؛ این خانواده در هلنگهم (بلینگن کنونی) نزدیک لئو-سنپیئر اقامت داشت، و از همین رو است که توما بعداً به توماس وان هِلنگهم نیز شناخته شد. او به صومعهی کانتمپره نزدیک کامبره به عنوان نوآموز وارد شد و در حدود پانزده سال در آن صومعه ماند. در سال 611 در لووَن به فرقهی دو مینیکی پیوست. توما در مدارس لیئژ، کولن، و پاریس (کولژ سنژاک) درس خواند، و از قرار معلوم بین سالهای 624 و 627 در کولن و پاریس از شاگردان آلبرت بزرگ بود. تاریخ مرگش نیز، مانند تاریخ تولدش، بدرستی معلوم نیست. به نظر میرسد که در 655 زنده بوده ولی در 673 دیگر نمیزیسته است (ثورندایک، دوم، 374).
محتوای نوشتههای توما با تعالیم رایج آن زمان بخوبی هماهنگی داشت، تعالیمی که در نوشتههای دایرةالمعارفی بارتو لومایوس آنگلیکوس، توماس آکوینی، ونسان بووهای، و دیگر معاصران توما، که به وحدت ذاتی جهان طبیعی و فوق طبیعی اعتقاد راسخ داشتند، متجلی بودند. از این رو، توما، با آن که اصولاً متألهی بود که شرح حال روحانیان و قدیسان را با اشتیاق تصنیف میکرد، درباره علم طبیعی و شبه علم نیز چیز مینوشت و اعتراف میکرد که قصد دارد معرفت به حقایق الهی را بیش از معرفت به حقایق علمی پیش براند. نوشتهی او دربارهی زنبورها، با عنوان Bonum universale de apibus، بحثی است دربارهی درجات زنبوران و مقایسه آنها با درجات یا سلسله مراتب روحانیان؛ و اثر عمدهی او دربارهی پدیدههای طبیعی، De naturis rerum، که در حدود چهارده یا پانزده سال بر سر آن زحمت کشید و در فاصلهی میان سالهای 607 و 623 آن را به پایان رسانید، به گفتهی خودش، به قصد آن نوشته شده است که مواد و مطالبی روشنگر فراهم آورد تا در موعظهها و استدلالها برای تحکیم ایمان بکار روند. (عنوان اصلی این اثرDe natura rerum بوده و با رسمالخط قرن سیزدهم به صورت De naturis rerum و بسیاری از نوشتههای بعدی نیز بر سیاق همین رسمالخط نگاشته شدهاند. - ثورندایک، دوم، 397-398؛ و در Isis، 54 [1963]، 269-277، برای آگاهی از فهرستهای نسخههای خطی با عنوانDe naturis rerum .)
با این حال، توما کانتمپرهای، به رغم میل بارزش به الهیات، علاقهی پرشوری را در De naturis rerum به جهان واقعی و طبیعی ابراز داشته است. این اثر، آنگونه که معمول آن زمان بوده، به دفترهائی تقسیم شده و شامل بیست دفتر است؛ غالب موضوعهائی که در این بیست دفتر مورد بحث قرار گرفتهاند به علوم طبیعی مربوط میشوند. سه دفتر دربارهی آدمی است: یکی راجع است به اجزای تن آدمی، که در آن برای هر عضو و بیماریهای آن و راههای درمانشان فصلی اختصاص یافته است (شامل اطلاعات فراوانی دربارهی مامایی و بیماریهای زنان)؛ دفتر دیگر به روح پرداخته است؛ و دفتر سوم از نژادهای غریب و خوف انگیز آدمیان گفتگو میکند. سپس هفت دفتر ویژه حیوانات است: چهارپایان، پرندگان، غولهای دریایی، ماهیها، مارها، و کرمها؛ و دو دفتر مختص قلمرو گیاهان است، که شرحی از درختان و گیاهان معطر و طبی را در بر دارد. و سرانجام چند دفتر منفرد وجود دارند، که هر یک به موضوع خاصی مربوط میشود: چشمهها و شکلهای دیگر آب، فلزات قیمتی، هفت منطقهی هوا، کرات و سیّارات، هواشناسی، و جهان و چهار عنصر، با یک دفتر اضافی (بیستمین دفتر) دربارهی آسمانها و خسوف و کسوف که دستنوشتههائی به آنها افزوده شدهاند.
تژما در سراسر De naturis rerum شواهدی بدست میدهد دال بر این که او به عقاید رایج زمان خود دربارهی پدیدههای طبیعی پایبند بوده، و به معتبر بودن مراجع و منابع خود اتکائی زیاد و ناروا داشته است. او در اعتقادی محدود به اختربینی نیز با بسیاری از معاصرانش شریک بود. برای هر یک از سیارات، وقتی که در وضع عروج باشد به تأثیراتی قائل بود و عقیده داشت که ماه در بالا و پایین رفتن خلطها و ضعفهای بدن انسان اثر دارد؛ تیر (عطارد) موجب پالایش ذهن آدمی میشود؛ ناهید در تولید مثل همهی چیزهای زمینی اثر میگذارد؛ خورشید بخصوص در مورد پدیدههای طبیعی، چون باران و برف و روییدن و پژمردن گیاهان، خواص بیشمار دارد؛ بهرام (مریخ) در برانگیختن خشم و حرارتی کردن دل و جگر و آسیب رساندن به سلامت مؤثر است؛ برجیس (مشتری)، به سبب داغی و خشکی خود، تمام موجودات زنده را به حرکت درمیآورد؛ و کیوان (زحل) سبب میشود که تخمها هنگامی که در زمین کاشته میشوند بگندند و از آن رهگذر میوه ببار آورند. توما، در سراسر شرحی که درباره سیارات عرضه کرده است، برای تأیید نظر خود به عبارتهائی از کتاب مقدسی استناد کرده، و چنین نتیجه گرفته است که «جز اراده آزاد انسانی و جلوههائی خاص از اراده یزدانی، بقیه طبیعت را خداوند زیر فرمان کواکب قرار داده است. نفوذ ماه و خورشید نمایان است پس «چرا نباید با عقل کامل به همین تأثیرات برای دیگر سیارات قائل بود؟» (ثورندایک، دوم، 393-394).
توما عقیدههای دیگری نیز به امور خفیه داشت. در کتاب مربوط به سنگهای قیمتی عقیدهاش را به وجود نیروهای شگفت انگیز و خاصیتهای مرموز سنگها و جواهرات و خواص دیگری که در جواهرهای تراشیده شده وجود دارند ابراز کرده است. توما به کیمیاگری نیز علاقه نشان داده و در کتاب مربوط به هفت فلز از تبدیل فلزات (در صحبت از مس) سخن گفته و از Lumen luminum، که کتابی است درباره کیمیاگری و توما آن را منسوب به ارسطو دانسته، مطالبی نقل کرده است.
توما، علاوه بر موارد مربوط به علوم خفیه، مطالب جالب توجهی در زمینهی پیشرفتهای فنی نیز فراهم آورده است. از این رو، در کتاب مربوط به سنگهای قیمتی (در بحث از سنگ خارا)، راجع به قطب نمای دریانوردی، که پیش از او یکی از معاصرانش به نام الگزاندر نکم توصیف کرده بود، شرحی عرضه میکند (ثورندایک، دوم، 387-388). توما، در کتاب مربوط به هفت فلز (در بحث از قلع)، توصیه میکند که برای جوش دادن لولههای آبرسانی از سرب مذاب استفاده شود، و ظاهراً این یکی از نخستین نظرهائی است که در مورد لوله کشی جدید ابراز شده است. بنابر نوشته توما، لولهها را معمولاً با قلع به یکدیگر وصل میکردند ولی در عصر جدید در هنر انسانی فکر روشی برای متصل ساختن لولهها با سرب مذاب پیدا شده است.» توما از فولاد نیز نام میبرد (ثورندایک، دوم، 392).
توما کانتمپرهای، به عنوان متألّه و دایرةالمعارف نویس، چیزی بر مجموعهی دانش زمان خود نیفزود، ولی در De naturis rerum مفاهیمی را که دربارهی پدیدههای طبیعی رواج داشتند روشن ساخت. پیشرفتهای فنی مهمی را که معلوم معاصرانش بود نیز گزارش داد، و از این رهگذر به رواج معلوماتی که از مراجع معتبر خود گلچین کرده یا خود بدانها پی برده بوده خدمت کرد.
کتابDe naturies rerum در 151 نسخهی خطی در دسترس است. 144 نسخه از این تعداد را ژ.ژ. والسترا در مقالهی Thomas de Cantimpré De naturis rerum. État de la question ، در Viva، 5، بخش 2 (1967)، 146-171؛ 6، بخش 2 (1968)، 46-61، برشمرده است؛ در نظر است که ویرایشی انتقادی از متن فراهم شود. هـ. بوزه در مقالهی «Zur Textüberlieferung von Thomas Cantimpratensis’ Liber de natura rereum» فهرست 44 نسخهی خطی را ذکر کرده است، که هفتتای آنها-که به سدههای چهاردهم و پانزدهم تعلّق دارند- در فهرست والسترا مندرج نیست. بوزه جلد اولی شامل متن را نیز بچاپ رسانده است با عنوان Liber de natura rerum. Editio princeps secundus codices manuscriptos ، تألیف توما کانتمپرهای، یکم، Text(برلین، 1973). متأسفانه این جلد شامل هیچ وسیلهی انتقادی نیست، و ظاهراً جلد دومی را در پی خواهد داشت. قبلاً لین ثورندایک هم این متن و هم تعداد قابل توجهی از نسخههای خطی را در کتاب History of Magic and Experimental Science، دوم (نیویورک، 1923)، 396-398، و در مقالهی «More Manuscripts of Thomas of Cantimpré. De naturis rerum»، در Isis، 54، بخش 2 (1963)، 269-277، وصف کرده بود. ثورندایک و والسترا هردو نشان دادند که این اثر بارها به صورت نسخهی خطی بینام مؤلف انتشار یافته یا به نویسندگان دیگری غیر از توما کانتمپرهای نسبت داده شده است. تعداد دفترها نیز از بیست به نوزده تغییر کرده، و در توالی آنها هم تغییری روی داده است. مثلاً متن، در برخی از نسخههای خطی، به جای آن که با دفتر مربوط به اجزای تن آدمی (دفتر یکم) آغاز شود، با دفتری شروع میشود که معمولاً دفتر شانزدهم، یعنی دفتر مربوط به نواحی هفتگانهی هوا، بشمار میرفته، و با دفتر مربوط به فلزات هفتگانه (معمولاً دفتر پانزدهم) پایان مییابد. ترجمههای این اثر به فلاندری به همّت یاکوپ وان مارلانت در Der naturen bloeme van Jacob van Maerlant، دفترهای یکم تا چهارم (بروکسل، 1857)، و کتاب Jacob van Maerlant’s naturen bloemen، از ا. وِروِئیس (خرونینگن، 1878)، ترجمه به هلندی به توسط برودر خرارت در Sterte-en- natuur-kundig، از ی. کلاریسه (لیدن، 1847)، و ترجمه به آلمانی (به گویش بخش علیای میانی) به کوشش کونرات فون مگنبرک در کتاب Das Buch der natur، از ف. پفایفر (اشتوتگارت، 1867) صورت پذیرفته است.
بخشهائی از متن کتاب توما کانتمپرهای جداگانه نیز بچاپ رسیدهاند. قسمتهائی از دفتر یکم راک. فرکل در Die Gynäkologie des Thomas von Brabant. Ausgewählte Kapitel aus Buch I de naturis rerum beendet … zum ersten Male herausgegeben (گ. کلاین، استادان قدیم پزشکی، شمارهی 5) (مونیخ، 1912)، و آلفونس هیلکا در «Eine altfranzösische moralisierende Bearbeitung des Liber de Monstruosis Hominibus Orientis aus Thomas von Cantimpré, De naturis rerum nach der einzigen Handschrift (Paris, Bibl. Nat. fr. 15106)»، در AGWG ، بخش زبانشناسی و تاریخ، دورهی سوم، شمارهی (1933)، 1-73، ویراسته و چاپ کردهاند.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Thomas of Cantimpré"
(نیز مشهور به توماس برابانتیوس [برابانسون])
(ت. لئو-سن پیئر، برابان، بلژیک، حدود 565-589/ 1186-1210؛ و. لووَن، بین 655/ 1276 و 673/ 1294)، الهیات، تاریخ طبیعی، دایرةالمعارف نگاری.
توما کانتمپرهای از خانوادهای اشرافی معروف به دو مونت یا دو مون برخاسته است؛ این خانواده در هلنگهم (بلینگن کنونی) نزدیک لئو-سنپیئر اقامت داشت، و از همین رو است که توما بعداً به توماس وان هِلنگهم نیز شناخته شد. او به صومعهی کانتمپره نزدیک کامبره به عنوان نوآموز وارد شد و در حدود پانزده سال در آن صومعه ماند. در سال 611 در لووَن به فرقهی دو مینیکی پیوست. توما در مدارس لیئژ، کولن، و پاریس (کولژ سنژاک) درس خواند، و از قرار معلوم بین سالهای 624 و 627 در کولن و پاریس از شاگردان آلبرت بزرگ بود. تاریخ مرگش نیز، مانند تاریخ تولدش، بدرستی معلوم نیست. به نظر میرسد که در 655 زنده بوده ولی در 673 دیگر نمیزیسته است (ثورندایک، دوم، 374).
محتوای نوشتههای توما با تعالیم رایج آن زمان بخوبی هماهنگی داشت، تعالیمی که در نوشتههای دایرةالمعارفی بارتو لومایوس آنگلیکوس، توماس آکوینی، ونسان بووهای، و دیگر معاصران توما، که به وحدت ذاتی جهان طبیعی و فوق طبیعی اعتقاد راسخ داشتند، متجلی بودند. از این رو، توما، با آن که اصولاً متألهی بود که شرح حال روحانیان و قدیسان را با اشتیاق تصنیف میکرد، درباره علم طبیعی و شبه علم نیز چیز مینوشت و اعتراف میکرد که قصد دارد معرفت به حقایق الهی را بیش از معرفت به حقایق علمی پیش براند. نوشتهی او دربارهی زنبورها، با عنوان Bonum universale de apibus، بحثی است دربارهی درجات زنبوران و مقایسه آنها با درجات یا سلسله مراتب روحانیان؛ و اثر عمدهی او دربارهی پدیدههای طبیعی، De naturis rerum، که در حدود چهارده یا پانزده سال بر سر آن زحمت کشید و در فاصلهی میان سالهای 607 و 623 آن را به پایان رسانید، به گفتهی خودش، به قصد آن نوشته شده است که مواد و مطالبی روشنگر فراهم آورد تا در موعظهها و استدلالها برای تحکیم ایمان بکار روند. (عنوان اصلی این اثرDe natura rerum بوده و با رسمالخط قرن سیزدهم به صورت De naturis rerum و بسیاری از نوشتههای بعدی نیز بر سیاق همین رسمالخط نگاشته شدهاند. - ثورندایک، دوم، 397-398؛ و در Isis، 54 [1963]، 269-277، برای آگاهی از فهرستهای نسخههای خطی با عنوانDe naturis rerum .)
با این حال، توما کانتمپرهای، به رغم میل بارزش به الهیات، علاقهی پرشوری را در De naturis rerum به جهان واقعی و طبیعی ابراز داشته است. این اثر، آنگونه که معمول آن زمان بوده، به دفترهائی تقسیم شده و شامل بیست دفتر است؛ غالب موضوعهائی که در این بیست دفتر مورد بحث قرار گرفتهاند به علوم طبیعی مربوط میشوند. سه دفتر دربارهی آدمی است: یکی راجع است به اجزای تن آدمی، که در آن برای هر عضو و بیماریهای آن و راههای درمانشان فصلی اختصاص یافته است (شامل اطلاعات فراوانی دربارهی مامایی و بیماریهای زنان)؛ دفتر دیگر به روح پرداخته است؛ و دفتر سوم از نژادهای غریب و خوف انگیز آدمیان گفتگو میکند. سپس هفت دفتر ویژه حیوانات است: چهارپایان، پرندگان، غولهای دریایی، ماهیها، مارها، و کرمها؛ و دو دفتر مختص قلمرو گیاهان است، که شرحی از درختان و گیاهان معطر و طبی را در بر دارد. و سرانجام چند دفتر منفرد وجود دارند، که هر یک به موضوع خاصی مربوط میشود: چشمهها و شکلهای دیگر آب، فلزات قیمتی، هفت منطقهی هوا، کرات و سیّارات، هواشناسی، و جهان و چهار عنصر، با یک دفتر اضافی (بیستمین دفتر) دربارهی آسمانها و خسوف و کسوف که دستنوشتههائی به آنها افزوده شدهاند.
تژما در سراسر De naturis rerum شواهدی بدست میدهد دال بر این که او به عقاید رایج زمان خود دربارهی پدیدههای طبیعی پایبند بوده، و به معتبر بودن مراجع و منابع خود اتکائی زیاد و ناروا داشته است. او در اعتقادی محدود به اختربینی نیز با بسیاری از معاصرانش شریک بود. برای هر یک از سیارات، وقتی که در وضع عروج باشد به تأثیراتی قائل بود و عقیده داشت که ماه در بالا و پایین رفتن خلطها و ضعفهای بدن انسان اثر دارد؛ تیر (عطارد) موجب پالایش ذهن آدمی میشود؛ ناهید در تولید مثل همهی چیزهای زمینی اثر میگذارد؛ خورشید بخصوص در مورد پدیدههای طبیعی، چون باران و برف و روییدن و پژمردن گیاهان، خواص بیشمار دارد؛ بهرام (مریخ) در برانگیختن خشم و حرارتی کردن دل و جگر و آسیب رساندن به سلامت مؤثر است؛ برجیس (مشتری)، به سبب داغی و خشکی خود، تمام موجودات زنده را به حرکت درمیآورد؛ و کیوان (زحل) سبب میشود که تخمها هنگامی که در زمین کاشته میشوند بگندند و از آن رهگذر میوه ببار آورند. توما، در سراسر شرحی که درباره سیارات عرضه کرده است، برای تأیید نظر خود به عبارتهائی از کتاب مقدسی استناد کرده، و چنین نتیجه گرفته است که «جز اراده آزاد انسانی و جلوههائی خاص از اراده یزدانی، بقیه طبیعت را خداوند زیر فرمان کواکب قرار داده است. نفوذ ماه و خورشید نمایان است پس «چرا نباید با عقل کامل به همین تأثیرات برای دیگر سیارات قائل بود؟» (ثورندایک، دوم، 393-394).
توما عقیدههای دیگری نیز به امور خفیه داشت. در کتاب مربوط به سنگهای قیمتی عقیدهاش را به وجود نیروهای شگفت انگیز و خاصیتهای مرموز سنگها و جواهرات و خواص دیگری که در جواهرهای تراشیده شده وجود دارند ابراز کرده است. توما به کیمیاگری نیز علاقه نشان داده و در کتاب مربوط به هفت فلز از تبدیل فلزات (در صحبت از مس) سخن گفته و از Lumen luminum، که کتابی است درباره کیمیاگری و توما آن را منسوب به ارسطو دانسته، مطالبی نقل کرده است.
توما، علاوه بر موارد مربوط به علوم خفیه، مطالب جالب توجهی در زمینهی پیشرفتهای فنی نیز فراهم آورده است. از این رو، در کتاب مربوط به سنگهای قیمتی (در بحث از سنگ خارا)، راجع به قطب نمای دریانوردی، که پیش از او یکی از معاصرانش به نام الگزاندر نکم توصیف کرده بود، شرحی عرضه میکند (ثورندایک، دوم، 387-388). توما، در کتاب مربوط به هفت فلز (در بحث از قلع)، توصیه میکند که برای جوش دادن لولههای آبرسانی از سرب مذاب استفاده شود، و ظاهراً این یکی از نخستین نظرهائی است که در مورد لوله کشی جدید ابراز شده است. بنابر نوشته توما، لولهها را معمولاً با قلع به یکدیگر وصل میکردند ولی در عصر جدید در هنر انسانی فکر روشی برای متصل ساختن لولهها با سرب مذاب پیدا شده است.» توما از فولاد نیز نام میبرد (ثورندایک، دوم، 392).
توما کانتمپرهای، به عنوان متألّه و دایرةالمعارف نویس، چیزی بر مجموعهی دانش زمان خود نیفزود، ولی در De naturis rerum مفاهیمی را که دربارهی پدیدههای طبیعی رواج داشتند روشن ساخت. پیشرفتهای فنی مهمی را که معلوم معاصرانش بود نیز گزارش داد، و از این رهگذر به رواج معلوماتی که از مراجع معتبر خود گلچین کرده یا خود بدانها پی برده بوده خدمت کرد.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
اطلاعات مربوط به شرح حال مردان کلیسا و قدّیسان و نیز Bonum universal de apibus(دربارهی اسقفهای اعظم) در کتابی مندرج است با عنوان Het Biënboec van Thomas van Cantimpré، از و. ا. وان در وِت (لاهه، 1902)، 29، دفتر یکمِ Bonum universal de apibusبه زبان آلمانی (قسمت علیای میانی) در کتاب Die mittelniederdeustsche Versien des Bienenbuches von Thomas von Chantimpré. Das erste Buch، از نیلس اوتو هاینرتس، بچاپ رسید (لونت، 1906).کتابDe naturies rerum در 151 نسخهی خطی در دسترس است. 144 نسخه از این تعداد را ژ.ژ. والسترا در مقالهی Thomas de Cantimpré De naturis rerum. État de la question ، در Viva، 5، بخش 2 (1967)، 146-171؛ 6، بخش 2 (1968)، 46-61، برشمرده است؛ در نظر است که ویرایشی انتقادی از متن فراهم شود. هـ. بوزه در مقالهی «Zur Textüberlieferung von Thomas Cantimpratensis’ Liber de natura rereum» فهرست 44 نسخهی خطی را ذکر کرده است، که هفتتای آنها-که به سدههای چهاردهم و پانزدهم تعلّق دارند- در فهرست والسترا مندرج نیست. بوزه جلد اولی شامل متن را نیز بچاپ رسانده است با عنوان Liber de natura rerum. Editio princeps secundus codices manuscriptos ، تألیف توما کانتمپرهای، یکم، Text(برلین، 1973). متأسفانه این جلد شامل هیچ وسیلهی انتقادی نیست، و ظاهراً جلد دومی را در پی خواهد داشت. قبلاً لین ثورندایک هم این متن و هم تعداد قابل توجهی از نسخههای خطی را در کتاب History of Magic and Experimental Science، دوم (نیویورک، 1923)، 396-398، و در مقالهی «More Manuscripts of Thomas of Cantimpré. De naturis rerum»، در Isis، 54، بخش 2 (1963)، 269-277، وصف کرده بود. ثورندایک و والسترا هردو نشان دادند که این اثر بارها به صورت نسخهی خطی بینام مؤلف انتشار یافته یا به نویسندگان دیگری غیر از توما کانتمپرهای نسبت داده شده است. تعداد دفترها نیز از بیست به نوزده تغییر کرده، و در توالی آنها هم تغییری روی داده است. مثلاً متن، در برخی از نسخههای خطی، به جای آن که با دفتر مربوط به اجزای تن آدمی (دفتر یکم) آغاز شود، با دفتری شروع میشود که معمولاً دفتر شانزدهم، یعنی دفتر مربوط به نواحی هفتگانهی هوا، بشمار میرفته، و با دفتر مربوط به فلزات هفتگانه (معمولاً دفتر پانزدهم) پایان مییابد. ترجمههای این اثر به فلاندری به همّت یاکوپ وان مارلانت در Der naturen bloeme van Jacob van Maerlant، دفترهای یکم تا چهارم (بروکسل، 1857)، و کتاب Jacob van Maerlant’s naturen bloemen، از ا. وِروِئیس (خرونینگن، 1878)، ترجمه به هلندی به توسط برودر خرارت در Sterte-en- natuur-kundig، از ی. کلاریسه (لیدن، 1847)، و ترجمه به آلمانی (به گویش بخش علیای میانی) به کوشش کونرات فون مگنبرک در کتاب Das Buch der natur، از ف. پفایفر (اشتوتگارت، 1867) صورت پذیرفته است.
بخشهائی از متن کتاب توما کانتمپرهای جداگانه نیز بچاپ رسیدهاند. قسمتهائی از دفتر یکم راک. فرکل در Die Gynäkologie des Thomas von Brabant. Ausgewählte Kapitel aus Buch I de naturis rerum beendet … zum ersten Male herausgegeben (گ. کلاین، استادان قدیم پزشکی، شمارهی 5) (مونیخ، 1912)، و آلفونس هیلکا در «Eine altfranzösische moralisierende Bearbeitung des Liber de Monstruosis Hominibus Orientis aus Thomas von Cantimpré, De naturis rerum nach der einzigen Handschrift (Paris, Bibl. Nat. fr. 15106)»، در AGWG ، بخش زبانشناسی و تاریخ، دورهی سوم، شمارهی (1933)، 1-73، ویراسته و چاپ کردهاند.
دوم. خواندنیهای فرعی.
لین ثورندایک، در مأخذ یاد شده، جزئیات اصلی مربوط به زندگینامهی توما، همراه با نوشتههای زندگینامگی قبلی، را نقد و بررسی کرده، و تحلیلی از محتوای De naturis rerum، به صورتی که در نسخههای خطی مندرج بوده، بدست داده است. ژ. ژ. والسترا، نیز، به همینگونه، به تجزیه و تحلیل محتوای نوشتهها پرداخته و فهرستهائی از 144 نسخهی خطی، که تا آن زمان شناخته شده بودند، گردآورده، و همچنین فهرستی از همهی آثار گذشتهای که هم دربارهی مؤلف و هم دربارهی De naturis rerumبحث کردهاند فراهم ساخته است. نیز نقد و بررسی متن در مقالهی «... Sur Textüberlieferung»، تألیف هـ. بوزه، که در بالا بدان استناد شده است.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول