جانوران را در كلاس علوم پنهان كنيم
مترجم: حسن سالاري
يك روز در زنگ تفريح يكي از دانشآموزان كلاس اول، هنگام بازي مارمولكي را لابهلاي علفها پيدا كرد. با وجود اين كه مارمولك به سختي ديده ميشد، همگي مدتي آن را تماشا كرديم. اين تجربه باعث شد مجموعه فعاليتهايي را براي آموزش اهميت استتار در زندگي جانوران برنامهريزي كنم. نخستين تمريني كه بچهها در اين گروه از فعاليتها انجام دادند، بازي " حالا ميتواني آن را ببيني، حالا نه" از مجموعه فعاليتهاي آموزشي AIMS بود.
در اين بازي بچه ها دايرههاي رنگي به دست آمده از سوراخ كردن كاغذهاي رنگي را كه روي كاغذهايي با رنگهاي گوناگون ريخته بودم، شمارش كردند. دانش آموزان به چهار گروه پنج نفره تقسيم شدند. به هر گروه مخلوطي از دايرههاي رنگي صورتي، زرد و سبز و سياه را كه روي زمينههاي رنگي گوناگوني پخش شده بودند داده شد. گروه اول دايرهها را روي زمينهي زرد رنگ شمارش كرد؛ گروه دوم دايرهها را روي زمينه سياه شمردند؛ گروه سوم دايرهها را بر زمينهي سبز و گروه آخر بر زمينهي سياه شمارش كردند.
روش انجام كار به اين ترتيب بود كه هر يك از عضوهاي گروه در فاصلههاي زماني 15 ثانيهاي تعداد دايرههاي يك رنگ خاص را روي كاغذ رنگي مربوط ميشمرد. براي مثال، يكي از آنها طي 15 ثانيه هر تعداد دايره صورتي رنگ را كه ميديد، مي شمرد و در 15 ثانيه بعدي، عضو ديگر گروه رنگ ديگري، براي مثال سبز، را شمارش ميكرد و اين روش تا پايان شمارش همهي رنگهاي دايرههاي رنگي ادامه پيدا كرد.
عضو پنجم گروه نيز وظيفهي نگاه داشتن زمان و ثبت نتيجه را بر عهده داشت. پس از شمارش و ثبت نتيجه، هر گروه يك نمودار ستوني رسم كرد. سپس دانش آموزان چهار نمودار به دست آمده را با هم مقايسه و پيرامون شباهتها و تفاوتهاي بين آنها بحث كردند. با اين فعاليت دانش آموزان دريافتند كه شمارش دايره هاي رنگي همرنگ زمينه، در همهي گروهها از همه دشوارتر است.(براي مثال، شمارش دايرههاي رنگي سبز روي كاغذ رنگي سبز از شمارش ديگر دايرهها دشوارتر بود. )
در واقع، هدف از انجامدادن اين فعاليت تمرين شمارش درست نبود، بلكه هدف درك دشواري ديدن و در نتيجه شمارش دايرههاي رنگي همرنگ با رنگ زمينه بود كه دانشآموزان در پايان فعاليت به روشني آن را استنباط كردند. در اين زمان اين نظر را مطرح كردم كه تصور كنيد اين دايرههاي رنگي جانوراني هستند كه روي زمين زندگي ميكنند. سپس بحث را اين گونه ادامه داديم كه چهطور همرنگي جانوران با محيط زندگي ميتواند در زندگي آنها مؤثر باشد. به اين صورت زمينهاي براي فعاليت بعدي فراهم شد.
در مرحله بعدي منظرهاي از يك جنگل باراني را به دانش آموزان نشان دادم تا دريابند كه جانوران گوناگون، مانند پروانهها، مارها، آهوهاي كوهي، مارمولكها، حشرهها، عنكبوتها و قورباغهها، هنگام استتار در زيستگاههاي طبيعي خود چگونه پهان به نظر ميرسند و سپس براي آموزش مثالهايي از برخي جانوران كه از آن روش بهره ميگيرند، از كتاب طبقهبندي لينه براي كودكان كمك گرفتم كه جانوران مختلف مثل مارمولك، پلنگ، مار وزرافه را در آن مشاهده كردند.
در ادامه، با هم به تصوير زيستگاههاي طبيعي جانوران گوناگون نگاه كرديم و از هر كودك خواستم كه جانوري را برگزيرند و پيرامون اين كه چهطور با استفاده از رنگ و طرح بدنش خود را محافظت ميكند مطالبي بنويسد. براي مثال، يكي از بچهها، يك قورباغه سبز را روي برگي سبز نقاشي كرد و چنين نوشت كه قورباغه با تبديل رنگ بدنش به سبز خود را پنهان ميكند تا جانوران ديگر آن را نخورند.
اين حشرهها با بهرهگيري از چيزهايي چون جعبههاي تخممرغ، قوطيهاي فيلم، جعبههاي خالي غلات صبحانه، كاغذهاي رنگي، پولك و نوار ضبط صوت و مواد ديگري كه من در طول سال ها گردآوري كرده بودم، تهيه شدند. هدف ما، استتار حشرههاي ساخته شده در جاهاي مناسب بود . آن ها بايستي حشرههاي خود را طراحي و با استفاده از اين مواد طي 30 دقيقه ميساختند.
پس از ساختن حشرهها و پيداكردن جاي پنهانسازي آنها، دانشآموزان يك پيشگويي ابتدايي دربارهي پيدا شدن يا نشدن اين حشرههاي پنهان شده كردند. همهي گروهها از حشرههايي كه ساخته بودند مغرور بودند و پيشبيني كردند كه نميتوانم آنها را پيدا كنم.
گروه اول حشره خود را در كتابخانهي كلاس پنهان كرده بودند و چون بيشتر كتابهاي كتابخانه قهوهاي بودند آنها هم تصميم به ساختن يك حشرهي قهوهاي گرفته بودند.
گروه دوم حشرهي خود را در در سبد نوشتاري كلاس گذاشته بودند و چون درون سبد تعدادي تختهي سبز وجود داشت، حشره خود را سبز انتخاب كرده بودند.
گروه سوم يك حشره زرد ساخته بودند و آن را در جاي پازل كلاس قرار دادند. آنها به اين دليل رنگ زرد را انتخاب كردند كه بيشتر پازلهاي كلاس قطعههاي زرد رنگ داشتند.
گروه چهارم حشره خود را درون ميز ابزارهاي صوتي كلاس قرار داده بودند. درون آن ميز سبز رنگ بود و از اين رو، حشره آنها داراي رنگ سبز تيره بود.
و گروه پنجم يك حشرهي آبي رنگ ساخته و آن را كنار كتابهاي آبي رنگ رياضي پنهان كرده بودند.
من توانستم دو تا از حشرهها را پيدا كنم، اما سه تاي آن ها را پيدا نكردم. براي مثال، حشرهي آبي روي قفسه كتاب ها را پيدا كردم و دانش آموزان اين طور نتيجه گرفتند كه درجه آبي بودن رنگ حشره ساخته شده با رنگ كتابها تفاوت داشت. همچنين حشره قهوه اي رنگ را هم پيدا كردم و نتيجهگيري دانشآموزان اين بود كه چون كتابها رنگهاي گوناگوني داشتند ولي حشره آنها فقط يك رنگ، يعني قهوهاي، بود و بنابراين توجه به آن براي من آسانتر بود.
من حشرهي سبز تيره پنهان شده در ميز تحرير را پيدا نكردم و دانش آموزان اين گروه دريافتند كه انتخاب مناسبي براي طراحي حشره خود انجام داده بودند. چون اگر حشره به رنگ ديگري مثل زرد يا سفيد بود، ممكن بود آن را پيدا كنم. هم چنين من نتوانستم حشرهي سبز پنهان شده در سبد نوشتاري و يا حشرهي زرد را در ميز پازلها پيدا كنم. نتيجهگيري اين گروه ها، همرنگي و در نتيجه درهمآميختگي حشره با زمينه از نظر ديداري بود كه مانع از يافتن آن گرديد.
اكنون، حشرههاي پيدا شده و پيدا نشده را از نظر تفاوتها و شباهتها مقايسه و پيرامون چگونگي زنده ماندن حشرهها پيدا نشده بحث كرديم. سپس، حشرههاي گروههايي را كه پيدا شده بودند به گروه مربوطه برگرداندم و از آنها خواستم دليل بياورند كه ايجاد چه تغييرهايي در حشره مورد نظر ميتواند آن را براي استتار مناسب سازد. سپس تصويري ذهني از حشره بعد از ايجاد تغييرهاي مناسب رسم كردند. همچنين، آنها براي كامل شدن فعاليت انجام شده، موظف به طراحي و رنگ آميزي تصويري از يك زيستگاه طبيعي شدند كه حشره ساخته شده توسط آنها در آن جا ميتوانست استتار كند و در پايان، تصوير حشرهي خود را به تصوير زيستگاه رسم شده چسباندند.
پس از نمره دادن به كتابها، آنها را گردآوري و در كتابخانهي كلاس قرار دادم تا از مطالعهي آنها لذت ببرند. به اين ترتيب، دانشآموزان از يادگيري مطلب استتار لذت بردند و دريافتند كه چگونه توانايي پنهان شدن و در آميختگي جانوران در محيط، احتمال شناسايي از سوي جانداران شكاركننده را كاهش و در نتيجه شانس ماندگاري آنها را افزايش ميدهد. علاوه بر اين آموختندكه برخي از جانوران با رنگهايي به دنيا ميآيند كه براي حفظ آنها اهميت زيادي دارد. براي مثال، جوجهي پرندگان با رنگي شبيه اجزاي تشكيل دهندهي لانهشان به دنيا ميآيند.
خلاصه، به اين فعاليتها توانستم با روشي متفاوت به دانشآموزانم مطالبي پيرامون جانوران بياموزم. آنها در پاسخ به اين پرسش كه از كدام بخش درس بيش از همهي لذت بردند، گفتند" بخش ساختن و پنهان سازي حشرهها. در حقيقت، آن زمان كه نميتوانستم حشرههاي آن ها را پيدا كنم، هر دوي ما، به راستي مغرور بوديم؛ آنها ازآن چه انجام داده بودند و من از آن چه كه آموخته بودند.
منبع:http://www.jazirehdanesh.com
در اين بازي بچه ها دايرههاي رنگي به دست آمده از سوراخ كردن كاغذهاي رنگي را كه روي كاغذهايي با رنگهاي گوناگون ريخته بودم، شمارش كردند. دانش آموزان به چهار گروه پنج نفره تقسيم شدند. به هر گروه مخلوطي از دايرههاي رنگي صورتي، زرد و سبز و سياه را كه روي زمينههاي رنگي گوناگوني پخش شده بودند داده شد. گروه اول دايرهها را روي زمينهي زرد رنگ شمارش كرد؛ گروه دوم دايرهها را روي زمينه سياه شمردند؛ گروه سوم دايرهها را بر زمينهي سبز و گروه آخر بر زمينهي سياه شمارش كردند.
روش انجام كار به اين ترتيب بود كه هر يك از عضوهاي گروه در فاصلههاي زماني 15 ثانيهاي تعداد دايرههاي يك رنگ خاص را روي كاغذ رنگي مربوط ميشمرد. براي مثال، يكي از آنها طي 15 ثانيه هر تعداد دايره صورتي رنگ را كه ميديد، مي شمرد و در 15 ثانيه بعدي، عضو ديگر گروه رنگ ديگري، براي مثال سبز، را شمارش ميكرد و اين روش تا پايان شمارش همهي رنگهاي دايرههاي رنگي ادامه پيدا كرد.
عضو پنجم گروه نيز وظيفهي نگاه داشتن زمان و ثبت نتيجه را بر عهده داشت. پس از شمارش و ثبت نتيجه، هر گروه يك نمودار ستوني رسم كرد. سپس دانش آموزان چهار نمودار به دست آمده را با هم مقايسه و پيرامون شباهتها و تفاوتهاي بين آنها بحث كردند. با اين فعاليت دانش آموزان دريافتند كه شمارش دايره هاي رنگي همرنگ زمينه، در همهي گروهها از همه دشوارتر است.(براي مثال، شمارش دايرههاي رنگي سبز روي كاغذ رنگي سبز از شمارش ديگر دايرهها دشوارتر بود. )
در واقع، هدف از انجامدادن اين فعاليت تمرين شمارش درست نبود، بلكه هدف درك دشواري ديدن و در نتيجه شمارش دايرههاي رنگي همرنگ با رنگ زمينه بود كه دانشآموزان در پايان فعاليت به روشني آن را استنباط كردند. در اين زمان اين نظر را مطرح كردم كه تصور كنيد اين دايرههاي رنگي جانوراني هستند كه روي زمين زندگي ميكنند. سپس بحث را اين گونه ادامه داديم كه چهطور همرنگي جانوران با محيط زندگي ميتواند در زندگي آنها مؤثر باشد. به اين صورت زمينهاي براي فعاليت بعدي فراهم شد.
جانوران در استتار
در مرحله بعدي منظرهاي از يك جنگل باراني را به دانش آموزان نشان دادم تا دريابند كه جانوران گوناگون، مانند پروانهها، مارها، آهوهاي كوهي، مارمولكها، حشرهها، عنكبوتها و قورباغهها، هنگام استتار در زيستگاههاي طبيعي خود چگونه پهان به نظر ميرسند و سپس براي آموزش مثالهايي از برخي جانوران كه از آن روش بهره ميگيرند، از كتاب طبقهبندي لينه براي كودكان كمك گرفتم كه جانوران مختلف مثل مارمولك، پلنگ، مار وزرافه را در آن مشاهده كردند.
در ادامه، با هم به تصوير زيستگاههاي طبيعي جانوران گوناگون نگاه كرديم و از هر كودك خواستم كه جانوري را برگزيرند و پيرامون اين كه چهطور با استفاده از رنگ و طرح بدنش خود را محافظت ميكند مطالبي بنويسد. براي مثال، يكي از بچهها، يك قورباغه سبز را روي برگي سبز نقاشي كرد و چنين نوشت كه قورباغه با تبديل رنگ بدنش به سبز خود را پنهان ميكند تا جانوران ديگر آن را نخورند.
ديدار با جانوران زنده
كاربست دانستهها
اين حشرهها با بهرهگيري از چيزهايي چون جعبههاي تخممرغ، قوطيهاي فيلم، جعبههاي خالي غلات صبحانه، كاغذهاي رنگي، پولك و نوار ضبط صوت و مواد ديگري كه من در طول سال ها گردآوري كرده بودم، تهيه شدند. هدف ما، استتار حشرههاي ساخته شده در جاهاي مناسب بود . آن ها بايستي حشرههاي خود را طراحي و با استفاده از اين مواد طي 30 دقيقه ميساختند.
پس از ساختن حشرهها و پيداكردن جاي پنهانسازي آنها، دانشآموزان يك پيشگويي ابتدايي دربارهي پيدا شدن يا نشدن اين حشرههاي پنهان شده كردند. همهي گروهها از حشرههايي كه ساخته بودند مغرور بودند و پيشبيني كردند كه نميتوانم آنها را پيدا كنم.
پيدا كردن حشرههاي پنهان شده
گروه اول حشره خود را در كتابخانهي كلاس پنهان كرده بودند و چون بيشتر كتابهاي كتابخانه قهوهاي بودند آنها هم تصميم به ساختن يك حشرهي قهوهاي گرفته بودند.
گروه دوم حشرهي خود را در در سبد نوشتاري كلاس گذاشته بودند و چون درون سبد تعدادي تختهي سبز وجود داشت، حشره خود را سبز انتخاب كرده بودند.
گروه سوم يك حشره زرد ساخته بودند و آن را در جاي پازل كلاس قرار دادند. آنها به اين دليل رنگ زرد را انتخاب كردند كه بيشتر پازلهاي كلاس قطعههاي زرد رنگ داشتند.
گروه چهارم حشره خود را درون ميز ابزارهاي صوتي كلاس قرار داده بودند. درون آن ميز سبز رنگ بود و از اين رو، حشره آنها داراي رنگ سبز تيره بود.
و گروه پنجم يك حشرهي آبي رنگ ساخته و آن را كنار كتابهاي آبي رنگ رياضي پنهان كرده بودند.
من توانستم دو تا از حشرهها را پيدا كنم، اما سه تاي آن ها را پيدا نكردم. براي مثال، حشرهي آبي روي قفسه كتاب ها را پيدا كردم و دانش آموزان اين طور نتيجه گرفتند كه درجه آبي بودن رنگ حشره ساخته شده با رنگ كتابها تفاوت داشت. همچنين حشره قهوه اي رنگ را هم پيدا كردم و نتيجهگيري دانشآموزان اين بود كه چون كتابها رنگهاي گوناگوني داشتند ولي حشره آنها فقط يك رنگ، يعني قهوهاي، بود و بنابراين توجه به آن براي من آسانتر بود.
من حشرهي سبز تيره پنهان شده در ميز تحرير را پيدا نكردم و دانش آموزان اين گروه دريافتند كه انتخاب مناسبي براي طراحي حشره خود انجام داده بودند. چون اگر حشره به رنگ ديگري مثل زرد يا سفيد بود، ممكن بود آن را پيدا كنم. هم چنين من نتوانستم حشرهي سبز پنهان شده در سبد نوشتاري و يا حشرهي زرد را در ميز پازلها پيدا كنم. نتيجهگيري اين گروه ها، همرنگي و در نتيجه درهمآميختگي حشره با زمينه از نظر ديداري بود كه مانع از يافتن آن گرديد.
اكنون، حشرههاي پيدا شده و پيدا نشده را از نظر تفاوتها و شباهتها مقايسه و پيرامون چگونگي زنده ماندن حشرهها پيدا نشده بحث كرديم. سپس، حشرههاي گروههايي را كه پيدا شده بودند به گروه مربوطه برگرداندم و از آنها خواستم دليل بياورند كه ايجاد چه تغييرهايي در حشره مورد نظر ميتواند آن را براي استتار مناسب سازد. سپس تصويري ذهني از حشره بعد از ايجاد تغييرهاي مناسب رسم كردند. همچنين، آنها براي كامل شدن فعاليت انجام شده، موظف به طراحي و رنگ آميزي تصويري از يك زيستگاه طبيعي شدند كه حشره ساخته شده توسط آنها در آن جا ميتوانست استتار كند و در پايان، تصوير حشرهي خود را به تصوير زيستگاه رسم شده چسباندند.
ارزشيابي از آموختهها
پس از نمره دادن به كتابها، آنها را گردآوري و در كتابخانهي كلاس قرار دادم تا از مطالعهي آنها لذت ببرند. به اين ترتيب، دانشآموزان از يادگيري مطلب استتار لذت بردند و دريافتند كه چگونه توانايي پنهان شدن و در آميختگي جانوران در محيط، احتمال شناسايي از سوي جانداران شكاركننده را كاهش و در نتيجه شانس ماندگاري آنها را افزايش ميدهد. علاوه بر اين آموختندكه برخي از جانوران با رنگهايي به دنيا ميآيند كه براي حفظ آنها اهميت زيادي دارد. براي مثال، جوجهي پرندگان با رنگي شبيه اجزاي تشكيل دهندهي لانهشان به دنيا ميآيند.
خلاصه، به اين فعاليتها توانستم با روشي متفاوت به دانشآموزانم مطالبي پيرامون جانوران بياموزم. آنها در پاسخ به اين پرسش كه از كدام بخش درس بيش از همهي لذت بردند، گفتند" بخش ساختن و پنهان سازي حشرهها. در حقيقت، آن زمان كه نميتوانستم حشرههاي آن ها را پيدا كنم، هر دوي ما، به راستي مغرور بوديم؛ آنها ازآن چه انجام داده بودند و من از آن چه كه آموخته بودند.
منبع:http://www.jazirehdanesh.com