معرفت، از وظايف جوان منتظر ( قسمت اول)

حال که دانسته شد جوانان نقش کليدي در دولت جوان امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف دارند، شايسته است براي ظهور زمينه سازي کنند و مهم ترين زمينه سازي هم عمل به وظائف اين دوران مي باشد. مرحوم موسوي اصفهاني در کتاب مکيال المکارم با توج به آيات و روايات بيش از هشتاد وظيفه براي انسان منتظر بيان نموده است. (1) ما در اين بخش وظايف اصلي و مهم جوان منتظر را يادآور مي شويم: 1. معرفت؛ 2. محبت؛ 3. اطاعت؛ 4. فعاليت.
دوشنبه، 24 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفت، از وظايف جوان منتظر ( قسمت اول)
معرفت، از وظايف جوان منتظر ( قسمت اول)
معرفت، از وظايف جوان منتظر ( قسمت اول)

حال که دانسته شد جوانان نقش کليدي در دولت جوان امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف دارند، شايسته است براي ظهور زمينه سازي کنند و مهم ترين زمينه سازي هم عمل به وظائف اين دوران مي باشد.
مرحوم موسوي اصفهاني در کتاب مکيال المکارم با توج به آيات و روايات بيش از هشتاد وظيفه براي انسان منتظر بيان نموده است. (1) ما در اين بخش وظايف اصلي و مهم جوان منتظر را يادآور مي شويم: 1. معرفت؛ 2. محبت؛ 3. اطاعت؛ 4. فعاليت.

1. معرفت

يکي از مسائل حياتي و اساسي انسان شناخت، امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است؛ که مايه ي رشد و تعالي است.
گر معرفت دهندت بفروش کيميا را
گر کيميا دهندت، بي معرفت گدايي
امام علي عليه السلام درباره اصل معرفت در هر امري به کميل مي فرمايد:
اي کميل! هيچ حرکت و فعاليتي نيست، مگر اين که در آن نيازمند شناخت و آگاهي هستي. (2)
مهدويت نيز معرفت و شناخت مي طلبد و مهم ترين شناخت ها در اين حوزه عبارت است از:
الف: شناخت امام (امام شناسي)
ب: شناخت حقوق امام ( حق شناسي)
ج: شناخت آفات و خطرات( آسيب شناسي )
بنابراين لازم است اين سه موضوع مورد بررسي قرار گيرد.

الف. امام شناسي

شناخت امام عليه السلام دو جنبه دارد:
1. امام کيست؟ و چه خصوصياتي دارد؟
2. امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف کيست؟ و چه ويژگي هايي دارد؟
درباره قسمت اول تاکنون کتاب هاي مناسبي نوشته شده است. (3) و بسيار مناسب است اين بحث ها به طور جدي دنبال شود؛ زيرا شناخت اين رتبه و جايگاه مورد عنايت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف نيز مي باشد.
ابونصر، از خدمت گذاران امام حسن عسکري عليه السلام، پيش از غيبت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف به حضور آن حضرت مشرف مي شود. امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از او مي پرسد: آيا مرا مي شناسي؟ پاسخ مي دهد: آري شما سرور من و فرزند سرور من هستيد.
امام مي فرمايد: مقصود من چنين شناختي نيست. ابونصر مي گويد: (مقصود شما چيست؟) خودتان بفرماييد امام مي فرمايد: « من آخرين جانشين پيامبر خدا هستم و خداوند به (برکت) من بلا از خاندان و شيعيانم دور مي کند.»(4)
چقدر زيباست! امامي که وقتي از نظرها غائب است، اين قدر به ما نفع مي رساند و بلا از ما دفع مي شود، وقتي که ظهور کند چقدر به ما نفع مي رساند!
امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به جهت ويژگي هايي که دارد سرپرست انسان ها و واسطه بين خلق و خالق است. امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف تداوم امامت ائمه عليهم السلام، واسطه فيض الهي و مظهر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم است . شناخت درست امام طريق معرفت واقعي به خدا باشد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
... ما بر شما سه حق داريم: اينکه به فضل ما معرفت پيدا کنيد، پيرو ما باشيد و منتظر فرج ما باشيد... . (5)
امام عليه السلام شخصيت ممتازي است که به تناسب جايگاه والاي پيشوايي و رهبري، داراي ويژگي هايي است؛ که ما در اينجا به برخي از آنها اشاره مي کنيم:
علم امام
امام، که سمت پيشوايي و رهبري مردم را به عهده دارد؛ لازم است تمامي زواياي دين را بشناسد و به قوانين آن آگاهي کامل داشته باشد؛ با تفسير آيات قرآن و تطبيق آن با سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، به تبين معارف دين بپردازد؛ به همه سؤالات و نيازهاي مردم در موضوعات مختلف پاسخ دهد و آنها را به بهترين شيوه راهنمايي کند. بديهي است چنين مرجع علمي مي تواند مورد اعتماد و تکيه گاه توده ها قرار گيرد. چنين احاطه علمي تنها به واسطه اتصال به علم الهي حاصل مي شود . به همين دليل شيعه معتقد است که علم امامان و جانشينان واقعي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم برگرفته از علم بيکران خدايي است.
امام علي عليه السلام درباره ي علامت هاي امام برحق مي فرمايد:
امام آگاه ترين فرد است به حلال و حرام خدا و احکام گوناگون و اوامر و نواهي او و هر آن چه مردم نيازمند هستند. (6)
عصمت امام
يکي از صفات مهم امام وشرايط اساسي امامت، «عصمت» است و آن ملکه اي است که بر اثر علم به حقايق امور و اعمال اراده اي قوي به وجود مي آيد. دارا بودن چنين کمالي در شخص مانع ارتکاب هر نوع گناه يا دچار شدن به هر نوع غفلت و اشتباه از سوي او مي شود. امام به سبب برخوردار بودن از چنين جايگاهي و با استفاده از تعاليم قرآن و سنت نبوي صلي الله عليه و آله و سلم و بهره گيري از عناصر کارآمد، حکومتي اسلامي را پي ريزي مي کند.
آراستگي به کمالات اخلاقي
امام که پيشوا و راهبر جامعه است بايد از همه بدي ها و رذائل اخلاقي دور باشد و در مقابل از همه کمالات اخلاقي در عالي ترين حد آن برخوردار باشد؛ زيرا او به عنوان انسان کامل، بهترين الگو براي پيروان خود به شمار مي رود.
امام رضا عليه السلام فرمود:
براي امام عليه السلام نشانه هايي است: او داناترين،... پرهيزگارترين، بردبارترين، شجاع ترين، سخاوتمندترين و عابدترين مردم است. (7)
به علاوه او در مقام جانشيني پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم، در پي تعليم و تربيت انسان هاست؛ بنابراين خود بايد پيش از همگان و بيشتر از آنان، به اخلاق الهي آراسته باشد.
امام علي عليه السلام مي فرمايد:
کسي که [به امر خدا] خود را امام مردم قرار داده است؛ پس بر اوست که پيش از تعليم ديگران به تعليم خود همت گمارد و بايد ديگران را به وسيله رفتار خود تربيت کند، پيش از آن که با گفتار تربيت کند. (8)
نصب امام از سوي خدا
از ديدگاه شيعه، تعيين امام و جانشين پيامبر تنها به دستور خدا و انتخاب او صورت مي گيرد و پس از آن، پيامبر، امام را معرفي مي کند. بنابراين هيچ فرد يا گروهي حق دخالت در اين امر را ندارند.
براي درک ضرورت نصب امام از سوي خداوند، نکاتي را يادآور مي شويم:
الف. به فرموده ي قرآن، حاکم مطلق بر همه چيز خداوند است و همه بايد تنها از او اطاعت کنند. بديهي است اين حاکميت مي تواند از سوي خداوند به هر کسي - مطابق شايستگي و مصلحت - داده شود. پس همان گونه که پيامبر به وسيله خدا انتخاب مي گردد، امام نيز به تعيين الهي، بر مردم ولايت مي يابد.
ب. پيش ازاين براي امام ويژگي هايي از قبيل عصمت، علم و... بيان کرديم. روشن است که يافتن و شناختن کسي که داراي اين صفات- آن هم در عاليترين درجه - باشد تنها به وسيله خداوند که داناي به آشکار و نهان انسان هاست، امکان پذير است، همان گونه که خداوند در قرآن کريم به حضرت ابراهيم عليه السلام مي فرمايد:
(اني جاعلک للناس اماما )؛ (9) من تو را براي مقام امامت مردم قرار دادم.
در پايان اين گفتار مناسب است که بخشي از بيان زيباي پيشواي هشتم، حضرت امام رضا عليه السلام را که درباره ي مقام امام و ويژگي هاي اوست، بياوريم:
آن ها [که در امر امامت اختلاف کردند و گمان کردند که امامت امري انتخابي است] ناداني کردند... مگر مردم مقام و منزلت امام را در ميان امت مي دانند، تا روا باشد که به اختيار و انتخاب ايشان واگذار شود؟!
همانا امامت، قدرش والاتر و شأنش بزرگ تر و منزلتش عالي تر و مکانش رفيع تر و عمقش ژرف تر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند يا با آراي خود آن را دريابند... همانا امامت، مقامي است که خداي عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت ( مقام خليل اللهي ) در مرتبه سوم به ابراهيم عليه السلام اختصاص داد...
امامت، خلافت خدا و خلافت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و مقام اميرالمؤمنين عليه السلام و ميراث حسن و حسين عليهم السلام است. به راستي که امامت ، زمام دين و مايه نظام مسلمين و صلاح دنيا و عزت مؤمنان است... کامل شدن نماز، روزه، حج، جهاد و... نيز حفظ مرزها، به سبب امام [پذيرفتن ولايت] است.
امام، حلال خدا را حلال و حرام او را حرام مي کند [و مطابق احکام واقعي پروردگار، حکم مي کند] و حدود الهي را به پا مي داد و از دين خدا حمايت کرده و با حکمت و موعظه نيکو و دليل رسا به راه پروردگار دعوت مي کند.
امام، مانند خورشيد طلوع کننده است، که نورش عالم را فرامي گيرد و خودش در افق است؛ به گونه اي که دست ها و ديدگان به او نرسد. امام، ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره ي راهنما در شدت تاريکي ها و در راه هاي شهرها و و کويرها و در گرداب درياها [و نجات دهنده از انواع فتنه ها و ناداني ها] است... امام، انيس همراه و پدر مهربان و برادر تني و مادر نيکوکار به فرزند کوچک و پناهگاه بندگان در مصيبت هاي بزرگ است. امام کسي است که از گناهان پاک و از عيب ها برکنار است. او به دانش مخصوص و به خويشتن داري و حلم نشانه دار است... امام، يگانه ي روزگار خويش است و کسي به ( ساحت ) او نزديک نمي شود و هيچ دانشمندي با او برابر نمي گردد. نه کسي جاي او را مي گيرد و نه براي او مثل و مانند يافت مي شود...
پس کيست که بتواند امام را بشناسد يا انتخاب امام براي او ممکن باشد؟! هيهات هيهات! در اين جا خردها گم گشته و عقل ها سرگردان و حيران گرديده است. [در اين جا] ديده ها بي نور، بزرگان کوچک، حکيمان متحير... و سخن دانان درمانده اند از اين که بتوانند يکي از شئون يا فضيلت هاي امام را توصيف کنند و آنان همگي به عجز و ناتواني اعتراف مي کنند!!...»(10)
لازم به يادآوري است، براي شناخت جايگاه و نقش امام در هستي، توجه و تأمل در فرازهاي زيارت جامعه کبيره نيز بسيار راه گشاست.
اما قسمت دوم، يعني «مهدي شناسي» نيز اهميت زيادي دارد. شناخت امام زمان و حجت عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف بسيار لازم و ضروري است؛ زيرا شناخت او رمز حيات و هويت ماست.
پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد:
هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد، [علاوه بر زندگي جاهلي] به مرگ جاهليت مي ميرد. (11)
شاعر اهل بيت عليهم السلام «سيد حميري » که شيعه بوده، ولي از پيروان کيسانيه بود- يعني بعد از حضرت امام حسين عليه السلام به امامت برادر آن حضرت، محمد حنفيه معتقد بود- با وجود همه ي اشعاري که در حق اهل بيت عليهم السلام داشت و مبارزه ي ادبي که با دشمنان آنان مي نمود، باخبر شد که امام صادق عليه السلام او را کافر ناميده اند. نزد آن حضرت آمده، عرض کرد: آيا من با همه ي محبتي که به شما دارم و با دشمنان شما مخالفت مي نمايم، کافرم؟
امام فرمودند:
در حالي که تو به امام زمانت ايمان نداري، اعتقادت به ولايت ائمه قبل و محبت تو به ما و دشمني با دشمنان، براي تو سودي نخواهد بخشيد. (12)
تمام وظايف منتظر، مرتبط با معرفت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است . اگر معرفت حاصل شود، وظايف معني دارد. اين معرفت فوائد بسياري هم دارد.
امام محمد باقر عليه السلام مي فرمايد:
کسي که بميرد در حالي که امام خود را شناخته باشد ، جلو افتادن يا تأخير امر (ظهور) به او زيان نمي رساند و کسي که بميرد در حالي که امام خود را شناخته است مانند کسي است که در خيمه امام و همراه او بوده است. (13)
گفتني است که اين معرفت و شناخت چنان مهم است که در کلام معصومين عليهم السلام آمده است که براي بدست آوردن آن، لازم است از خداوند طلب ياري شود.
امام صادق عليه السلام فرمود:
در زمان غيبت طولاني امام مهدي عليه السلام باطل گرايان ( در اعتقاد و دين خود) به شک و ترديد گرفتار مي شوند.
زراره- از ياران خاص امام - گفت: اگر من آن زمان را شاهد بودم، چه عملي انجام دهم؟
امام صادق عليه السلام فرمود:... اين دعا را بخوان:
«خدايا! خود را به من بشناسان؛ که اگر خويش را به من نشناساني؛ هيچ گاه پيامبرت را نخواهم شناخت. خداوندا! پيامبرت را به من بشناسان؛ که اگر او را به من معرفي نکني، هرگز حجتت را نمي شناسم. پروردگارا! حجتت را به من بشناسان؛ که اگر او را به من نشناساني؛ از دين ام منحرف خواهم شد » (14)
و همچنين امام صادق عليه السلام فرمود: « خداوند از بندگان عملي را نمي پذيرد، مگر به معرفت و شناخت ما»(15)

پي نوشت ها :

1- مکيال المکارم، ج 2، ص 568-181.
2- تحف العقول، ص 171، «يا کميل! ما من حرکه الا و انت محتاج فيها الي معرفه».
3- ر.ک. محمدمهدي ميرباقري، امام شناسي، محمد بياباني اسکويي، معرفت امام؛ بني هاشمي، معرفت امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف، سيد محمد هادي صدر الحفاظي، شميم آشنايي.
4- کمال الدين، ج 2، ص 171، « انا خاتم الاوصياء و بي يدفع الله البلاء من اهل و شيعتي».
5- اصول کافي، ج 2، ص 173، باب حق المؤمن علي اخيه؛ «ثلاثه لنا، ان تعرفوا فضلنا، و ان تطئوا عقبنا و ان تنظروا عاقبتنا...».
6- ميزان الحکمه، ج 1، ص 861.
7- معاني الاخبار، ج 4، ص 102.
8- ميزان الحکمه، باب 147، ح 850.
9- سوره بقره، آيه 124.
10- کافي، ج 1، باب 15، ح 1، ص 255.
11- کمال الدين، ج 2، ص 409؛ علامه مجلسي رحمه الله در بحارالانوار، ج 23، ص 93-76 بابي را با همين عنوان قرار داده و چهل حديث را به همين معنا از راويان بسيار روايت کرده است: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته الجاهليه».
12- بحارالانوار، ج 47، ص 320، « و ما ينفعک ذاک و انت کافر بحجه الدهر و الزمان» .
13- اصول کافي، ج 1، باب 84، ح 5، ص 433. «من مات و هو عارف لامامه لم يضره، تقدم هذا الامراو تأخر و من مات و هو لامامه کان کمن هو مع القائم في فسطاطه .»
14- غيبت نعماني، باب 10، فصل سوم، ح 6، ص 170؛ کمال الدين، ج 2، ص 343؛ کافي ج 1، ص 337، « اللهم عرفني نفسک فانک ان لم تعرفني نفسک لم اعرف نبيک اللهم عرفني رسولک فانک ان لم تعرفني رسولک لم اعرف حجتک اللهم عرفني حجتک فانک ان لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني» .
15- اصول کافي، ج 1، ص 142، باب النوادر، « لا يقبل الله من العباد عملا الا بمعرفتنا» .

منبع:کتاب قرآن، مهدي و جوانان




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.