مترجم: رزیتا ملکیزاده
منبع:راسخون
منبع:راسخون
اگر فکر میکنید که انجام تمام آن آساناها (تمرینات مختلف یوگا) در یک سالن نزدیک محل زندگیتان تمام یوگا میباشد، تصور میکنم بهتر است دوبار فکر کنید! در این مقاله، برخی تفاوتهای میان فرهنگ یوگای مدرن در آمریکا را با نوع سنتی آن در هند نشان دادهایم.
به تعداد انسانهای روی زمین، انواع مختلف یوگا وجود دارد».
- باگاواد گیتا
بر طبق افسانههای گفته شده، شیوا خدای هندوها بود که برای نخستین بار یوگا را به نوع بشر آموخت. در واقع این هنر باستانی در مشرق زمین به مدت هزاران سال انجام میشده است، و به عنوان شیوهای صحیح جهت رسیدن به وارستگی روحی و مهارت جسمانی مورد تکریم قرار میگیرد.
از آن هنگام تاکنون که جهان غرب برای اولین مرتبه با یوگای شرقی آشنا شد، موشکافی و کنجکاوی بسیار زیادی در میان آنها در خصوص تمرینات یوگا به وجود آمده است. برخی از انواع یوگا به دلیل برخورداری از فواید روحی و معنوی، موجب ترغیب افراد به انجامشان میشوند، در حالی که بسیاری دیگر با فراهم ساختن تناسب اندام و فوائدی که در سلامت دارند، افراد زیادی را به خود جلب میکنند. علاقه عمومی که نسبت به یوگا بوجود آمده، به این هنر اجازه داده است تا دور دستها سفر کرده و خود را به مغرب زمین برساند. با این حال، یوگای غربی که میبینیم امروزه انجام میشود، به طور قابل توجهی با همتای شرقی خود فرق دارد. به ویژه، تفاوت عمدهای در فرهنگ یوگای شرق و نوع غربی آن وجود دارد.
در بخشهای ذیل، نگاهی به برخی از تفاوتهای فرهنگی در یوگای شرق و غرب خواهیم انداخت.
یوگای غربی در مقابل یوگای شرقی
محبوبیت بیشتر یوگا در غرب
هند ممکن است زادگاه یوگا باشد، اما این هنر باستانی در غرب از محبوبیت بسیار بیشتری برخوردار بوده، بطوریکه در این نقطه از جهان افراد بیشتری به این ورزش میپردازند. در هند، به یوگا به عنوان وسیلهای جهت رشد معنوی و روحی نگاه میشود. این ورزش بیشتر بر مراقبه یا مدیتیشن تمرکز داشته و همینطور هم عمدتاً توسط افراد میانسال و یا پیرتر انجام میشود.
از سوی دیگر، یوگا در غرب توسط افراد در تمامی سنین انجام میشود. در آنجا به یوگا به عنوان وسیلهای جهت افزودن بر زیبایی و تناسب اندام نگاه میشود.
سنتی بودن یوگای شرقی
یوگای شرقی از یک قالب استاندارد برخوردار بوده و بدون ایجاد تنوع یا تغییر زیادی انجام میشود. جنبههای سنتی یوگا در شرق نسبت به عمومی ساختن آن از اهمیت بیشتری برخوردار است.
بر خلاف آن، انواع مختلف و متنوعی از یوگا در غرب انجام میشود. به منظور جلب افراد بیشتر، انواع خلاقانهی یوگا در آنجا به وجود آمده است که عبارتند از: علاقه به یوگای شکلاتی، یوگای موسیقی، یوگای راک اند رول، یوگای برهنه، یوگای عشق، یوگای بروگا، و غیره.
یوگا در شرق تنها یک ورزش نیست
یوگا در شرق، یک روش زندگی است. همراه با تمرینات فیزیکی به منظور حفظ تناسب اندام، همچنین به شما میآموزد که به خود و جهان اطرافتان احترام قائل شده و شما را به مسیر وارستگی روحی و معنوی هدایت میکند.
جهان غرب به ظاهر تنها بخش آمادگی جسمانی از شیوه زندگی یوگا را به عاریت گرفته است. در این قسمت از جهان یوگا عمدتاً به عنوان شکلی از ورزش بدنی، و نه چیزی بیشتر از آن در نظر گرفته میشود.
فرهنگ یوگای شرقی مدافع مینیمالیسم یا ساده گرایی است
در شرق، به کارورزان یوگا آموزش داده میشود که از یک شیوه زندگی مینیمالیستیک یا ساده گرایانه یا کمینه گرایانه پیروی کنند. آنها تشویق میشوند تا خود را از امور و جاذبههای دنیوی جدا کرده و به دنبال راه معنویت باشند. به خصوص، از آنها خواسته میشود از یک رژیم غذایی ساده و به شدت گیاهخواری با حداقل استفاده از ادویهجات، مبتنی بر فلسفه آیورودا پیروی نمایند.
یوگای غربی، از سوی دیگر، معمولاً چنین محدودیتهای را تحمیل نمیکند. کارورزان معمولاً به شیوه زندگی طبیعی و استانداردهای زندگی خود ادامه داده، و از یوگا تنها جهت حفظ سلامتی بهره میبرند.
رابطهی غیر رسمی و خودمانی معلم ـ شاگردی در یوگای غربی
در هند، یوگا مطابق با سنت گورو شیشیا (Guru-shishya) (معلم و شاگردی) تدریس میشود. گورو به عنوان روشنگر در نظر گرفته میشود که شاگرد را از جهل به دانش هدایت میکند. او به شدت مورد احترام بوده، و از آموزههایش به طور کامل پیروی میشود. شیشیا احترام خود را نسبت به گورو حفظ میکند. او به شیوهای خاص در مقابل استاد و گوروی خود رفتار میکند، و همیشه مشتاق خدمت به او بوده و قدردانی خود را بخاطر دانشی که میآموزد، ابراز مینماید.
در غرب، رابطهای بسیار خودمانیتری در میان استاد یوگا و شاگرد وجود دارد. استاد مانند یک دوست به حساب آمده، و رابطهی میان او و شاگردانش بسیار غیر رسمی است. در برخی از کلاسهای بزرگ یوگا در غرب، مشاهده خواهید کرد که شاگردان به سختی استاد خود را میشناسند و یا به او اعتنا میکنند. بعضی از آنها تمرینات مستقل خود را در گروه دنبال کرده و بدون فکر و تأمل، با استاد خود در مورد تکنیکهایش به بحث و جدل میپردازند.
متفاوت بودن سبک آموزش یوگای شرقی و غربی از یکدیگر
در هند، استاد و مرشد یوگا بیشتر بر رهنودهای خود به سمت بی عیب و نقص انجام دادن حرکات، مراقبه، تمرینات تنفسی و مزایای انجام هر یک از آنها متمرکز میشوند. آنها به طور معمول از زبان بسیار سادهای استفاده کرده و آموزههای خود را منحصر به اجرای صحیح تکنیکهای یوگا میسازند.
در غرب، جلسات یوگا بیشتر تعاملی است. زبان مورد استفاده توسط استادان پر شور و نشاط بوده، و موضوعات مورد بحث عبارتند از شفا، روابط، شادی، غم و اندوه، عشق، شوک عاطفی، و غیره، که همه آنها در یوگای شرقی از عواملی میباشند که حواس فرد را پرت میکنند.
یوگا در غرب یک مد به حساب میآید
در اصل، فلسفه یوگا بر انفصال از جهان مادی بنا نهاده شده است. به این ترتیب، در شرق، لباس یوگا به معنی پوشیدن هر چیزی که برای انجام آساناهای مختلف به اندازهی کافی گشاد و راحت باشد. لباسی که به طور معمول پوشیده میشود، ساده، ارزان و عاری از هرگونه خودنمایی است.
یوگای غربی به شدت جنبهی تجاری به خود گرفته است. به معنای واقعی کلمه یک صنعت چند میلیارد دلاری است که در زمینهی فراهم آوردن لباس و لوازم جانبی شیک فعالیت کرده، و به گونهای طراحی شده تا در حین انجام آساناهای یوگا در سالن، از داشتن ظاهری زیبا و مناسب اطمینان حاصل شود.
متفاوت بودن اساتید یوگا در غرب، نسبت به همتایان شرقی خود
در شرق، اغلب اساتید یوگا را میبینید که سالهای زیادی را صرف تمرین این هنر کرده تا زمانی که در نهایت تصمیم به آموزش آن به دیگران میگیرند. در این نقطه از جهان به یادگیری یوگا به عنوان فرایندی بیپایان نگاه میشود، به طوریکه بسیاری از اساتید این هنر خود را هنوز شاگرد دانسته و در طول عمر خود به یادگیری آن ادامه میدهند.
در مقابل، در غرب، اساتید بسیار کمی هستند که میتوانند مدعی انجام چنین عمل گسترده و اختصاصی از یوگا باشند. در اینجا بسیاری از اساتید به سادگی در یک دورهی تربیت استادی یوگا شرکت کرده که به آنها اجازه میدهد در طی چند ماه به یک مربی یوگا تبدیل شوند. از قضا، بعضی از این دورهها توسط کارورزان یوگای شرقی ارائه میشود که به غرب مهاجرت کردهاند و در اینجا مؤسسات آموزش یوگای خود را راه اندازی نمودهاند.
یوگای داغ بیکرام (Bikram)
یوگا همچون پدیدهای در غرب بوده، که در آن اساتید از طریق آموزش آن به شیوهی منحصر بفرد خود تبدیل به میلیونرهایی شدهاند. یکی از نمونههای برجستهی آن بیکرام چودوری استاد یوگای داغ یا هات یوگا (Hot yoga) است
یوگای داغ اشاره به یک سلسله تمرینات یوگا دارد که تحت شرایط و هوای گرم و مرطوب مصنوعی ایجاد شده در سالن انجام میشود. بنیانگذار این سبک یعنی بیکرام چودری مدعی است که این شرایط موجب افزایش انعطافپذیری در آساناهای مختلف میشود. یوگای داغ در دههی 1970 بسیار موفق بوده و هنوز هم امروزه در غرب از محبوبیت زیادی برخوردار است.
با این حال یوگای داغ بیکرام هرگز در هند به محبوبیت نرسید به طوریکه بسیاری از اساتید یوگای سنتی حتی نسبت به اینکه این سبک شکل واقعی یوگا بوده شک داشته و آن را زیر سؤال بردهاند.
در نتیجه، در حالی که فرهنگ یوگای شرقی هنوز هم جنبههای سنتی خود را حفظ کرده، همتای غربی آن بیشتر به سمت نوسازی و تجاری سازی این ورزش و هنر ـ که لزوما چیز بدی نیست، گرایش دارد. یوگای مدرن، آنگونه که در غرب انجام میشود، ممکن است متفاوت از یوگای سنتی باشد، اما هنوز هم در بالا بردن آمادگی جسمانی مؤثر میباشد. این امر، دلیل اصلی شهرت امروزهی آن است. تجاری سازی یوگا نیز در آشنایی عموم مردم به این هنر مفید برگرفته از شرق نقش مهمی ایفاء کرده است.
هم یوگای شرقی و هم غربی جایگاه منحصر به فرد خود را در عصر مدرن دارند. برای کسانی که مایل به کشف و کسب منافع معنوی آن هستند، یوگای شرقی انتخاب برتری است. از سوی دیگر، برای کسانی که صرفاً قصد دارند تناسب اندام خود را حفظ کنند، یوگای غربی میتواند یکی از مفیدترین ورزشها به شمار رود.
/ج