نویسنده: اس. آیلن
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی
Management science
علم مدیریت را میتوان چنین تعریف کرد: کاربست روش علمی و استدلال تحلیلی در فرایند تصمیمگیری مدیران اجرایی برای ادارهی تجارت و نظامهای صنعتی تحت مسئولیتشان. این نظامها ممکن است شامل تولید صنعتی خاص، عملیات خدماتی یا اجرایی خاص، بخشها یا کارخانهها، یا حتی کل شرکت باشد.یکی از ویژگیهای مهم متخصصان علم مدیریت تلاش آنها برای حل مسائل مدیریتی است با همان عینیتی که از دانشمندان علم محض در مطالعهی پدیده های فیزیکی انتظار میرود. منظور از کاربرد روش علمی استفاده از این روشهاست: نیاز به گردآوری دادهها، تحلیل انتقادی شواهد جمعآوری شده، صورتبندی فرضیههایی که از آنها برای برساختن مدلهایی ناظر به رفتار نظامهای تحت مطالعه استفاده میشود، تعیین معیارهایی برای سنجش متغیرهایی که بر عملکرد این نظامها تأثیر میگذارند، طراحی آزمایشها (در صورت اقتضاء)، پیشبینی نتایج آینده و آزمون اعتبار و قوت فرضیهها و مدلهای پیشنهادی. در زمینهی علم مدیریت (Ms) این فرایند توصیههای کاربردی به مدیران اجرایی را نیز شامل میشود، و همچنین تحلیل تأثیر تصمیمگیریهای مدیریتی از طریق اندازهگیری بازخوردها به منظور تعدیل و اصلاح مدلهای فعلی (یا تعویض آنها) و کمک به بهبود تصمیمگیریها و عملکردهای آینده را دربر میگیرد.
مشخصکردن تاریخ معینی برای آغاز کاربرد این روشها در عرصهی مدیریت کار دشواری است. توصیهی هارون به موسی در مورد تفویض اقتدار از طریق ساختاری سلسلهمراتبی برای رتق و فتق اموری که مستلزم قضاوت و داوری است، شاید یکی از نخستین نمونههای کاربرد منطق برای حل مسائل اجرایی باشد (سفر خروج، 18). بعضی با اشاره به تحقیق لنچیستر در 1916 (Lanchester, 1916) دربارهی تأثیر ورود نیروهای نظامی به صحنهی نبرد، آن را نخستین مدلسازی ریاضیاتی در مطالعهی جنگ میدانند. در واقع از آنجا که مسائل مربوط به سازماندهی، استراتژی و پشتیبانی همیشه در فرماندهی جنگ نقش بارزی داشته است، میتوان گفت که علم مدیریت، البته نه با همین عنوان، به اندازهی خود بشریت قدمت دارد.
با این حال، اکثر دانشپژوهان این رشته پیدایش علم مدیریت را به ظهور پژوهش عملیاتی (OR) نسبت میدهند و اصطلاح OR/MS به این منظور وضع شده است که هر دو را پوشش دهد. OR یا پژوهش عملیاتی در اواخر دههی 1930 در بریتانیا آغاز شد و سپس در جریان جنگ جهانی دوم به سرعت در بریتانیا و ایالات متحده (که در آن این فعالیت را پژوهش در عملیات مینامند) گسترش یافت تا مددکار فرماندهی عملیات نظامی باشد (که وجه تسمیهی آن نیز همین است). پس از جنگ، بسیاری از دانشمندانی که درگیر پژوهش در عملیات نظامی بودند، متوجه کاربردهای مدنی پژوهش عملیاتی شدند و گروههای OR فراوانی در بخشهای صنعت و وزارتخانهها در دههی 1950 و 1930 در هر دو سوی اقیانوس اطلس شکل گرفت.
کاربردهای صنعتی OR/MS ابتدا در صنایع تولیدی و بر فرایند تولید و کنترل انبار متمرکز بود. ولی در 25 سال گذشته این فعالیتها گسترش یافته و بسیاری از عملکردهای دیگر شرکتهای تجاری مثل بازاریابی، توزیع، امور مالی، نیروی انسانی، مدیریت پروژه و هر فعالیت دیگری را که مستلزم تخصیص منابع کمیاب است، تحت پوشش خود گرفته است. اکنون OR/MS تقریباً در همهی بخشهای صنعت و تجارت رخنه کرده است، از جمله در صنایع خدماتی نظیر بانکداری، مدیریت مالی، بیمه، سلامتی و درمان، آموزش و پرورش، حمل و نقل، بازرگانی و بسیاری دیگر.
اساساً هیچ تفاوتی بین تعریف OR و تعریف MS وجود ندارد و این دو اصطلاح از قضای روزگار پهلو به پهلوی هم تکوین یافتهاند. اولین انجمن OR (ORS) در 1950 در بریتانیا شکل گرفت و سپس در 1952 انجمن پژوهش در عملیات امریکا (ORSA) تأسیس شد. پس از آن بود که OR توسعه یافت و در دانشگاههای زیادی تدریس شد؛ ابتدا در سطح کارشناسی، که یا یکی از گرایشهای مهندسی صنایع یا گاهی رشتهی مستقلی محسوب میشد، و سپس در مقطع کارشناسی ارشد، و پس از آن به صورت برنامههای تحصیلی تکمیلی متعددی گسترش یافت. ماهیت بسیار ریاضیاتی OR دانشگاهی و پیشرفت فنون و روشهای تحلیلی آن موجب شده که آثار و نوشتههای مربوط به این رشته آکنده از مباحث نظری و انتزاعی شود و خیلیها نگران این بودند که کاربرد OR در دنیای واقعی و نقش بالقوهی آن در حل مسائل مدیریتی به این ترتیب محدود شود (این نگرانی هنوز هم در سطح گسترده وجود دارد). تاحدی به همین دلیل است که مؤسسهی علوم مدیریتی (TIMS) در 1953 تأسیس شد تا دربارهی نیاز به کاربردها و فواید عملی OR کار کند. اهداف اعلام شدهی این مؤسسه عبارت است «شناسایی کردن، گسترش دادن و متحدساختن دانش علمی در زمینهی فهم و کاربرد مدیریت».
ولی در عمل تمایز چندانی بین ORSA و TIMS وجود ندارد و اعضای این دو نیز تا حد زیادی مشترکاند. اصطلاح OR/MS کاربرد گستردهای یافته است که نشانگر پیوند تنگاتنگ بین دو انجمن مذکور و نیز بیانگر این است که میتوانیم OR و MS را عناوین مترادفی بدانیم، هرچند که بسیاری از تحلیلگران هنوز فکر میکنند که آثار و نوشتههای مربوط به OR، خصوصاً در ایالات متحدهی امریکا، همچنان در تسخیر بحثهای نظری و انتزاعی است و شکافی میان نظریهی OR و کاربرد MS پدید آمده است.
در آثار و نوشتههای این رشته و در بسیاری از برنامههای دانشگاهی غالباً تأکید بر بعضی ابزارها و روشهای تحلیلی تأکید است که روشهای اصلی OR هم به شمار میآید، مانند نظریهی احتمال و روشهای آماری، برنامهریزی خطی و غیرخطی، برنامهریزی دینامیک، تحلیل ترکیبی و جدولبندی، نظریهی بازیها، تحلیل شبکهای و فنون تلفیقی. این روشها معمولاً موجب میشود که OR رشتهای با محتوای کاملاً ریاضیاتی به نظر برسد (بعضی از دانشگاهیان ایالات متحدهی امریکا حتی معتقدند که OR فقط یکی از شاخههای ریاضیات کاربردی است). اما این تصویر، تحریف واقعیت است. در عمل، فنون و روشهای ریاضی و منطقی نقش بسیار کوچکی در پژوهشهای OR/MS دارند، این پژوهشها بنا به ماهیت خود باید از مسائل واقعی دنیای واقعی آغاز شوند که نیازمند راهحلهایی است، نه این که دستافزار حاضر و آمادهای داشته باشیم و به دنبال موقعیتهایی برای استفاده از آن بگردیم. حتی فنونی مثل برنامهریزی خطی و ریاضیاتی که در همهی آثار و نوشتهها دیده میشود، در تجارت و صنعت کاربرد عمومی ندارد (البته به استثنای صنایع نفت و صنایع شیمیایی)، و در مورد نظریهی صف نیز، مدلهای مفصل و پیچیدهی آن تا حد زیادی با استفاده از شبیهسازی رایانهای کنار گذاشته شده است.
ماهیت پیچیدهی فعالیتهای تجاری و صنعتی که باید در میدان سخت رقابتهای شدید و با وجود موانع و قید و بندهای فراوان انجام گیرد، نیازمند آن است که تصمیمگیریهای مدیریتی به صورت فزایندهای با اتکاء به تحلیل اطلاعات و تدوین استراتژی بر اساس مدلسازی های علمی اتخاذ شوند. در همین جاست که MS، به کمک رشد بینظیر قدرت محاسبه در سالهای اخیر، میتواند نقش مهمی داشته باشد.
منبع مقاله :
آوتویت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، مترجم: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.