نویسنده: حیدر کامل
س) حرکت یمانی چیست؟ ظهور او چگونه و چه زمانی خواهد بود؟ و آیا حرکت او در مقابل نهضت حضرت مهدی (علیه السلام) قرار خواهد داشت یا مؤیّد آن است؟
ج) منابع امامیّه نگاه ویژه ای به این موضوع دارد و حرکت یمانی را به اعتبار اینکه مردم را به سوی مهدی (علیه السلام) فرا می خواند، حق توصیف نموده است.
نعمانی از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند:
«لِلقَائِمِ خَمسُ عَلَاَماتٍ ظُهُورُ السُّفیَانِیِّ وَ الیَمَانِیِّ وَ الصَّیحَة مِنَ السَّمَاءِ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکِیَّة وَ الخَسفُ بِالبَیدَاء؛
قائم را پنج نشانه است: سفیانی، یمانی، صیحه ای از آسمان، کشته شدن نفس زکیّه و فرو رفتن زمین در بیداء.»
و در روایت دیگری از ایشان درباره ی تعداد امور حتمی آمده است که:
«الیَمَانِیُّ مِنَ المَحتُوم؛ (1) ظهور یمانی از امور حتمی است.»
و نیز از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:
«قَبلَ هَذا الامرِ السُّفیَانِیُّ وَ الیَمَانِیُّ وَ المَروَانِیُّ وَ شُعَیبُ بنُ صَالحٍ فَکَیفَ یَقُولُ هَذَا هَذَا؛
پیش از ظهور قائم، سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح می آیند. پس اینها چه می گویند؟»
و در روایت دیگری از امام محمّد باقر (علیه السلام) نقل شده که ایشان در ضمن حدیثی طولانی، پس از سخن گفتن درباره ی پرچم سفیانی و خراسانی فرمودند:
«وَلَیسَ فِی الرَّایَاتِ أهدَی مِن رَایَة الیَمَانِیِّ هِیَ رَایَة هُدًی لِأنَّهُ یَدعُو إِلَی صَاحِبِکُم فَإِذَا خَرَجَ الیَمَانِیُّ حَرَّمَ بَیعَ السِّلَاحِ علی الناسِ و کلِّ مسلمٍ و إِذَا خرج الیمانی فانهض الیه فإِنَّ رَایتَهُ رَایَة هُدًی وَ لَا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یَلتَوِیَ عَلَیهِ فَمَن فَعَلَ فَهُوَ مِن أهلِ النَّارِ لِأنَّهُ یَدعُو إِلَی الحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُستقیم؛ (2)
در بین این پرچم ها پرچمی هدایت یافته تر از یمانی نیست. آن پرچم هدایت است؛ زیرا به سوی صاحب شما فرا می خواند. هنگامی که یمانی خروج می نماید، خریدن سلاح را بر مردم که همه در آن زمان مسلمان هستند، حرام می نماید و هنگامی که خروج نمود به سوی او شتاب نما؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی سرپیچی از آن حلال نیست. هر کس سرپیچی نماید، از اهل آتش است؛ زیرا او مردم را به سوی حق و صراط مستقیم فرا می خواند.»
و نیز از امام صادق (علیه السلام) حدیث پنج علامت نقل شده که از جمله ی آنها خروج یمانی را بر شمرده اند.
و در روایت دیگری از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«خُرُوجُ الثَّلَاثَة الخُرَاسَانِیِّ وَ السُّفیَانِیِّ وَ الیَمَانِیِّ فِی سَنَة وَاحِدَة فِی شَهرٍ وَاحِدٍ فِی یَومٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فِیهَا رَایَة بِأهدَی مِن رَایَة الیَمَانِیِّ یَهدِی إِلَی الحَق؛ (3)
سه خروج خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است و در میان آنها پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست. او به سوی حق فرا می خواند.»
و در روایت دیگری از محمّد بن مسلم آمده است که:
«یَخرُجُ قَبلَ السُّفیَانِیِّ مِصرِیٌّ وَ یَمَانِی؛ (4)
قبل از سفیانی، مصری و یمانی خروج می کنند.»
و غیر از اینها، روایات مختلف دیگری نیز در منابع امامیّه وجود دارد و این نوع روایات تقریباً از روایات شایع است و علاوه بر استحکام دو سند که به آنها اشاره کردیم، دارای قابلیّت اثبات تاریخی نیز هستند؛ زیرا قرینه ی نفی کننده ای در برابر آنها وجود ندارد؛ امّا آنچه صرفاً از این روایات استنباط می گردد، حرکت یمانی به صورت اجمالی است و سایر اوصاف قید شده، با وجود حقایقی که در آن وجود دارد، ممکن است با وجود استحکام در سند، اثبات نشوند.
در صورت قطعی بودن این امور، می توان آنها را بر برخی از حرکات و فعّالیت ها ی رخ داده در «یمن» منطبق کرد و این نشانه ها ی رخ داده ی تاریخی، مطابق با شیوه و سیره ی ما در بحث نیز هست؛ امّا اگر فرضاً به حق بودن آنها اعتراف نماییم و احتمال بدهیم که قائد حرکت اهل یمن باشد، - حتّی اگر اصل حرکت در یمن رخ نداده باشد یا خاستگاه حرکت در یمن بوده باشد؛ ولی به آنجا محدود نگردد - این موضوع از جمله امور وعده داده شده ای است که سابقه ای بر وقوع آن وجود ندارد.
امّا می توان گفت که این احادیث و گفتارها، به شیوه ای رمز گونه، حرکت اهل حق در مقابل انحراف و گمراهی موجود در عصر غیبت را مجسّم می نمایند. (5)
کامل، حیدر؛ (1391)، دجال آخرالزمان، تهران: موسسه فرهنگی موعود عصر (عج)، چاپ اول
ج) منابع امامیّه نگاه ویژه ای به این موضوع دارد و حرکت یمانی را به اعتبار اینکه مردم را به سوی مهدی (علیه السلام) فرا می خواند، حق توصیف نموده است.
نعمانی از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل کرده است که فرمودند:
«لِلقَائِمِ خَمسُ عَلَاَماتٍ ظُهُورُ السُّفیَانِیِّ وَ الیَمَانِیِّ وَ الصَّیحَة مِنَ السَّمَاءِ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکِیَّة وَ الخَسفُ بِالبَیدَاء؛
قائم را پنج نشانه است: سفیانی، یمانی، صیحه ای از آسمان، کشته شدن نفس زکیّه و فرو رفتن زمین در بیداء.»
و در روایت دیگری از ایشان درباره ی تعداد امور حتمی آمده است که:
«الیَمَانِیُّ مِنَ المَحتُوم؛ (1) ظهور یمانی از امور حتمی است.»
و نیز از امام رضا (علیه السلام) نقل شده است که فرمودند:
«قَبلَ هَذا الامرِ السُّفیَانِیُّ وَ الیَمَانِیُّ وَ المَروَانِیُّ وَ شُعَیبُ بنُ صَالحٍ فَکَیفَ یَقُولُ هَذَا هَذَا؛
پیش از ظهور قائم، سفیانی، یمانی، مروانی و شعیب بن صالح می آیند. پس اینها چه می گویند؟»
و در روایت دیگری از امام محمّد باقر (علیه السلام) نقل شده که ایشان در ضمن حدیثی طولانی، پس از سخن گفتن درباره ی پرچم سفیانی و خراسانی فرمودند:
«وَلَیسَ فِی الرَّایَاتِ أهدَی مِن رَایَة الیَمَانِیِّ هِیَ رَایَة هُدًی لِأنَّهُ یَدعُو إِلَی صَاحِبِکُم فَإِذَا خَرَجَ الیَمَانِیُّ حَرَّمَ بَیعَ السِّلَاحِ علی الناسِ و کلِّ مسلمٍ و إِذَا خرج الیمانی فانهض الیه فإِنَّ رَایتَهُ رَایَة هُدًی وَ لَا یَحِلُّ لِمُسلِمٍ أن یَلتَوِیَ عَلَیهِ فَمَن فَعَلَ فَهُوَ مِن أهلِ النَّارِ لِأنَّهُ یَدعُو إِلَی الحَقِّ وَ إِلی طَرِیقٍ مُستقیم؛ (2)
در بین این پرچم ها پرچمی هدایت یافته تر از یمانی نیست. آن پرچم هدایت است؛ زیرا به سوی صاحب شما فرا می خواند. هنگامی که یمانی خروج می نماید، خریدن سلاح را بر مردم که همه در آن زمان مسلمان هستند، حرام می نماید و هنگامی که خروج نمود به سوی او شتاب نما؛ زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی سرپیچی از آن حلال نیست. هر کس سرپیچی نماید، از اهل آتش است؛ زیرا او مردم را به سوی حق و صراط مستقیم فرا می خواند.»
و نیز از امام صادق (علیه السلام) حدیث پنج علامت نقل شده که از جمله ی آنها خروج یمانی را بر شمرده اند.
و در روایت دیگری از ابی عبدالله (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«خُرُوجُ الثَّلَاثَة الخُرَاسَانِیِّ وَ السُّفیَانِیِّ وَ الیَمَانِیِّ فِی سَنَة وَاحِدَة فِی شَهرٍ وَاحِدٍ فِی یَومٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فِیهَا رَایَة بِأهدَی مِن رَایَة الیَمَانِیِّ یَهدِی إِلَی الحَق؛ (3)
سه خروج خراسانی، سفیانی و یمانی در یک سال و یک ماه و یک روز است و در میان آنها پرچمی هدایت یافته تر از پرچم یمانی نیست. او به سوی حق فرا می خواند.»
و در روایت دیگری از محمّد بن مسلم آمده است که:
«یَخرُجُ قَبلَ السُّفیَانِیِّ مِصرِیٌّ وَ یَمَانِی؛ (4)
قبل از سفیانی، مصری و یمانی خروج می کنند.»
و غیر از اینها، روایات مختلف دیگری نیز در منابع امامیّه وجود دارد و این نوع روایات تقریباً از روایات شایع است و علاوه بر استحکام دو سند که به آنها اشاره کردیم، دارای قابلیّت اثبات تاریخی نیز هستند؛ زیرا قرینه ی نفی کننده ای در برابر آنها وجود ندارد؛ امّا آنچه صرفاً از این روایات استنباط می گردد، حرکت یمانی به صورت اجمالی است و سایر اوصاف قید شده، با وجود حقایقی که در آن وجود دارد، ممکن است با وجود استحکام در سند، اثبات نشوند.
در صورت قطعی بودن این امور، می توان آنها را بر برخی از حرکات و فعّالیت ها ی رخ داده در «یمن» منطبق کرد و این نشانه ها ی رخ داده ی تاریخی، مطابق با شیوه و سیره ی ما در بحث نیز هست؛ امّا اگر فرضاً به حق بودن آنها اعتراف نماییم و احتمال بدهیم که قائد حرکت اهل یمن باشد، - حتّی اگر اصل حرکت در یمن رخ نداده باشد یا خاستگاه حرکت در یمن بوده باشد؛ ولی به آنجا محدود نگردد - این موضوع از جمله امور وعده داده شده ای است که سابقه ای بر وقوع آن وجود ندارد.
امّا می توان گفت که این احادیث و گفتارها، به شیوه ای رمز گونه، حرکت اهل حق در مقابل انحراف و گمراهی موجود در عصر غیبت را مجسّم می نمایند. (5)
پینوشت:
1. غیبت نعمانی، ص 252.
2. بحارالأنوار، ج 52، ص 232.
3. همان، ص 210.
4. همان.
5. غیبت نعمانی، ص 306.
کامل، حیدر؛ (1391)، دجال آخرالزمان، تهران: موسسه فرهنگی موعود عصر (عج)، چاپ اول