نحوه رفتار امام خميني(ره) با همسر
بنيانگذار جمهورياسلامي که تا مرز عصمت پيش رفت و نمونه بارز و عيني انساني الهي و ملکوتي بود و در تمامي شؤون زندگي، طبق احکام و دستورات ديني عمل مينمود، از جمله نوادر روزگار ما بود که چه در کل جامعه و فرآيند انقلاب و چه در زندگي خصوصي و خانوادگي خود برخوردي توأم با اکرام و احترام با زنان و دختران داشت که پرداختن به آن خود کتابي مستقل و مفصل خواهد شد. امّا در اين اجمال اشارهاي مختصر به نحوه برخورد ايشان با همسر و دخترانش در کانون خانواده، ما را در تفهيم هر چه بهتر و بيشتر لزوم و ضرورت تکريم بانوان ياري خواهد نمود.همسر امام ميگويد: حضرت امام به من خيلي احترام ميگذاشتند و خيلي اهميت ميدادند. هيچ حرف بد يا زشتي به من نميزدند ... امام حتي در اوج عصبانيت هرگز بياحترامي و اسائه ادب نميکردند.
همسر بزرگوار امام خميني قدسسرّه در مورد نحوه برخورد حضرت امام(ره) با ايشان ميگويد:
حضرت امام به من خيلي احترام ميگذاشتند و خيلي اهميت ميدادند. هيچ حرف بد يا زشتي به من نميزدند ... امام حتي در اوج عصبانيت هرگز بياحترامي و اسائه ادب نميکردند. (امام در هنگام ناهار يا شام) غذا را شروع نميکردند؛ به بچهها هم ميگفتند: صبر کنيد تا خانم بيايند ... حضرت امام [کارهاي خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتي شستن روسري بچه خودمان را هم وظيفه من نميدانستند و اگر به جهت نياز گاهي به اين کارها دست ميزدم، ناراحت ميشدند و آن را به حساب نوعي اجحاف نسبت به من ميگذاشتند. حتي وقتي وارد اتاق ميشدم، به من نميگفتند: «در را پشت سرتان ببنديد» صبر ميکردند تا بنشينم و بعد خودشان بلند ميشدند و در راه ميبستند... امام در مسايل خصوصي زندگي من دخالت نميکردند... هر طوري که دوست داشتم، زندگي ميکردم. به رفت و آمد با دوستانم کاري نداشتند... حضرت امام [کارهاي خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتي شستن روسري بچه خودمان را هم وظيفه من نميدانستند و اگر به جهت نياز گاهي به اين کارها دست ميزدم، ناراحت ميشدند و آن را به حساب نوعي اجحاف نسبت به من ميگذاشتند.
به احمدجان خيلي سفارش (مرا) کردند. به او گفتند: خيلي مواظب [مادرت] باش. من نتوانستم تلافي کنم و تو تلافي کن.»
خانم فريده مصطفوي، دختر امام تأکيد ميکند:«هيچ وقت ما نديديم ايشان[امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتي «يک چاي براي من بريز»... خيلي به ايشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه ميکردند و مقيد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوي ما فرزندان هم علني کنند. امام احترام فوقالعاده براي خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگي، هيچ وقت يک ليوان آب از خانم نخواستند... در شرايط سخت روزهاي آخر، هر وقت چشم باز ميکردند، اگر قادر به صحبت بودند، ميگفتند: خانم چطورند؟... اگر روزي خانم غذا را تهيه ميکردند، هر چقدر هم که بد ميشد، کسي حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعريف ميکردند. امام به ما ميگفتند: هيچ کس مادر شما نميشود.»(1)خانم فريده مصطفوي، دختر امام تأکيد ميکند:«هيچ وقت ما نديديم ايشان[امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتي «يک چاي براي من بريز»... خيلي به ايشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه ميکردند و مقيد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوي ما فرزندان هم علني کنند. امام احترام فوقالعاده براي خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگي، هيچ وقت يک ليوان آب از خانم نخواستند...
منبع: http://www.rahpouyan.com
همسر بزرگوار امام خميني قدسسرّه در مورد نحوه برخورد حضرت امام(ره) با ايشان ميگويد:
حضرت امام به من خيلي احترام ميگذاشتند و خيلي اهميت ميدادند. هيچ حرف بد يا زشتي به من نميزدند ... امام حتي در اوج عصبانيت هرگز بياحترامي و اسائه ادب نميکردند. (امام در هنگام ناهار يا شام) غذا را شروع نميکردند؛ به بچهها هم ميگفتند: صبر کنيد تا خانم بيايند ... حضرت امام [کارهاي خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتي شستن روسري بچه خودمان را هم وظيفه من نميدانستند و اگر به جهت نياز گاهي به اين کارها دست ميزدم، ناراحت ميشدند و آن را به حساب نوعي اجحاف نسبت به من ميگذاشتند. حتي وقتي وارد اتاق ميشدم، به من نميگفتند: «در را پشت سرتان ببنديد» صبر ميکردند تا بنشينم و بعد خودشان بلند ميشدند و در راه ميبستند... امام در مسايل خصوصي زندگي من دخالت نميکردند... هر طوري که دوست داشتم، زندگي ميکردم. به رفت و آمد با دوستانم کاري نداشتند... حضرت امام [کارهاي خانه] جارو کردن و ظرف شستن و حتي شستن روسري بچه خودمان را هم وظيفه من نميدانستند و اگر به جهت نياز گاهي به اين کارها دست ميزدم، ناراحت ميشدند و آن را به حساب نوعي اجحاف نسبت به من ميگذاشتند.
به احمدجان خيلي سفارش (مرا) کردند. به او گفتند: خيلي مواظب [مادرت] باش. من نتوانستم تلافي کنم و تو تلافي کن.»
خانم فريده مصطفوي، دختر امام تأکيد ميکند:«هيچ وقت ما نديديم ايشان[امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتي «يک چاي براي من بريز»... خيلي به ايشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه ميکردند و مقيد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوي ما فرزندان هم علني کنند. امام احترام فوقالعاده براي خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگي، هيچ وقت يک ليوان آب از خانم نخواستند... در شرايط سخت روزهاي آخر، هر وقت چشم باز ميکردند، اگر قادر به صحبت بودند، ميگفتند: خانم چطورند؟... اگر روزي خانم غذا را تهيه ميکردند، هر چقدر هم که بد ميشد، کسي حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا تعريف ميکردند. امام به ما ميگفتند: هيچ کس مادر شما نميشود.»(1)خانم فريده مصطفوي، دختر امام تأکيد ميکند:«هيچ وقت ما نديديم ايشان[امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتي «يک چاي براي من بريز»... خيلي به ايشان[مادرم] اظهار محبّت و علاقه ميکردند و مقيد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوي ما فرزندان هم علني کنند. امام احترام فوقالعاده براي خانم قائل بودند... در طول شصت سال زندگي، هيچ وقت يک ليوان آب از خانم نخواستند...
منبع: http://www.rahpouyan.com