گفتمان نو در حوزه فرهنگ
نويسنده: غلامرضا بصير نيا
انديشمندان علوم اجتماعي و علوم انساني در نظريه پردازي ازتمثيلهاي حوزهاي براي حوزه ديگر استفاده ميكنند. نظريه پردازان از طبيعت براي توضيح امور جامعه و از جامعه براي توضيح طبيعت الگو برداري ميكنند. هرچه انسانها خلاقيت خود را بيشتر به كار ميگيرند و تكنولوژي و ابزارهاي جديدي ميسازند به همان اندازه از مفاهيم نويني براي بيان مقصود و نظريه خود بهره ميبرند.
مفاهيمي نظير زيربنا، روبنا، فوندانسيون، ارگانيك و ... از جمله مفاهيم حوزههاي مهندسي و پزشكي براي بيان مقصود در حوزه علوم اجتماعي بوده اند.طرح مهندسي فرهنگي در چند سال اخير نيز از اين دسته از مفاهيم است. اما اينكه چه عامل يا عواملي باعث خلق اين مفهوم گرديد و الزامات انجام اين بحث چيست نياز به توضيح بيشتري دارد.
كشورهاي غربي كه از قرن 15 ميلادي تهاجم نظامي خود را براي كسب ثروت و منابع ممالك شرق آغاز نمودند تا دهههاي پاياني قرن 20 با استفاده از روش نظامي و داد و ستدهاي ناعادلانه اقتصادي به تاراج منابع شرق پرداختند، اما فشارهاي عظيم ملتها براي كسب استقلال طي دهههاي07-03 قرن 20 سبب خروج سلطه گران از ممالك شرق شد.
يافتن روشي جايگزين براي استمرار روند گذشته، دغدغهاي بود كه مدام در انديشه سلطهگران پرورانده ميشد. و در همين راستا بود كه فاز تهاجم ازحالت نظامي تغيير كرد و رنگ و بوي فرهنگي يافت.
پيشرفت ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي در چند دهه گذشته توان بيشتري را براي كشورهاي غربي جهت دستيابي به اهداف و مقاصدشان فراهم ساخت وآنها نهايت تلاش خويش را جهت بهرهبرداري و دستيابي به اهدافشان به كار بستند. در همين راستا جهاني سازي به جاي جهاني شدن به ويژه از طرف دولت امريكا در دستور كار قرار گرفت. در واكنش به همين تلاشها بود كه صيانت از فرهنگ ملي به شكلهاي گوناگون مورد توجه ممالك شرقي و تمامي كشورها مورد تهاجم قرار گرفت.
مهندسي فرهنگي نيزكه در چند سال اخير از طرف مقام معظم رهبري در ديدارهاي سالانه ايشان با اعضاء شوراي عالي انقلاب فرهنگي مكرر مورد تاكيد قرار گرفته است در حقيقت تلاش در جهت تقويت عناصر و مؤلفههاي اصلي فرهنگ اسلامي وملي كشور ما و پاسداشت آن در برابر نفوذ و تأثير فرهنگ مخرب غربي در پرتو چينش مناسب و تعيين جايگاه صحيح تمامي ابعاد، مؤلفهها و ويژگيهاي فرهنگي جامعه ما است و دستيابي به نتيجه در خور اين تلاشها، نيازمند طرح مهندسي فرهنگي است و در اين طرح توجه به چند نكته ضروري مينمايد:
1- در صحنه مهندسي فرهنگي با چند سطح روبرو هستيم كه در بالاترين سطح، آرمانها و اهداف قرار دارند كه كاملاً بر اساس بينش و انسان شناسي اسلامي و غايتمندي زندگي اين جهان تعريف و تبيين شدهاند و بالاتر از طرح مهندسي فرهنگي قرار ميگيرند كه طرح مهندسي فرهنگي براساس اين آرمانها و اهداف ترسيم ميشود. آنها مطلوبهاي ما هستند كه طراحان مهندسي فرهنگي كوشش مينمايند با روشهاي گوناگون و با تنظيم سياستهاي مناسب به آنها دست يابند. اما درسطح اول طرح مهندسي فرهنگي سياستهاي كلي فرهنگي جاي ميگيرند كه ناظر به آن آرمانها و اهداف هستند و دستيابي به آنها زماني ممكن ميگردد كه هم در سياستهاي كلي ساير حوزهاي جامعه و هم درسطوح پايينتر به شكل قوانين، آيين نامهها، بخشنامهها ودر قالب راهكارهاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت طراحي گردند. مجموعه اين طرح كه از بالا تريين سطح تا پايينترين سطح را شامل ميشود نقشه مهندسي فرهنگي كشور را تشكيل ميدهد.
2- دستيابي به اهداف مهندسي فرهنگي به عنوان پيش زمينه و مقدمه، نيازمند رصد فرهنگي و شناخت صحيح از تمامي ابعاد، ويژگيها، مولفههاي، مسائل و مشكلات فرهنگ ملي و همچنين جريانات فرهنگي روز در سطح جهان و ارزيابي تأثير آنها بر فرهنگ ملي است. در كنار اين شناخت دقيق، ارزيابي جريانات فرهنگي در سطوح ملي و بينلمللي در حداقل 3 دهه آينده و لحاظ نمودن آنها در طرح مهندسي فرهنگي از الزامات اصلي بحث مهندسي فرهنگي است.
3- درك درست از ميزان جمعيت كشور، تركيب جمعيتي، هرم سني، ميزان جمعيت شاغل و نوع اشتغال آنها در بخشهاي مختلف، سطوح تحصيلات، تعداد مراكز فرهنگي خارج از حيطه و نفوذ دولت، ميزان صنعتي شدن كشور و ... كمك شاياني در جهت دستيابي به اهداف ترسيم شده مينمايد.
4- شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان مغز متفكر و مركز اصلي مهندسي فرهنگي بايد با تعيين يك ساختار مناسب و شاخصهاي دقيق ضمن فراهم كردن زمينه اجراي طرح مهندسي فرهنگي، ارزيابي مستمري از روند انجام طرح مهندسي فرهنگي به عمل آورده و با اعمال مهندسي همزمان دستيابي به اهدف متعالي را تحقق بخشد.
مطمئناً اجراي دقيق نقشه مهندسي فرهنگي كشور به كاهش فعاليتهاي موازي و تداخل كاركرد برخي از سازمانها و نهادهاي فرهنگي و هماهنگ سازي بيشتر آنها خواهد انجاميد و ضمن تقويت دستاوردهاي هريك از آنها توسط سازمانهاي ديگر، تحول اساسي در فعاليت و بهرهوري سازمانهاي فرهنگي و تقويت و تعالي فرهنگ كشور را به بارخواهد آورد.
تبديل مهندسي فرهنگي به يكي از گفتمانهاي غالب در جامعه و ايجاد اجماع نظر در بين نخبگان سبب فراهم شدن زمينه لازم جهت تهيه طرح دقيق مهندسي فرهنگي ميگردد. برگزاري همايش ملي مهندسي فرهنگي گامي در اين راستا است.
مفاهيمي نظير زيربنا، روبنا، فوندانسيون، ارگانيك و ... از جمله مفاهيم حوزههاي مهندسي و پزشكي براي بيان مقصود در حوزه علوم اجتماعي بوده اند.طرح مهندسي فرهنگي در چند سال اخير نيز از اين دسته از مفاهيم است. اما اينكه چه عامل يا عواملي باعث خلق اين مفهوم گرديد و الزامات انجام اين بحث چيست نياز به توضيح بيشتري دارد.
كشورهاي غربي كه از قرن 15 ميلادي تهاجم نظامي خود را براي كسب ثروت و منابع ممالك شرق آغاز نمودند تا دهههاي پاياني قرن 20 با استفاده از روش نظامي و داد و ستدهاي ناعادلانه اقتصادي به تاراج منابع شرق پرداختند، اما فشارهاي عظيم ملتها براي كسب استقلال طي دهههاي07-03 قرن 20 سبب خروج سلطه گران از ممالك شرق شد.
يافتن روشي جايگزين براي استمرار روند گذشته، دغدغهاي بود كه مدام در انديشه سلطهگران پرورانده ميشد. و در همين راستا بود كه فاز تهاجم ازحالت نظامي تغيير كرد و رنگ و بوي فرهنگي يافت.
پيشرفت ابزارهاي ارتباطي و اطلاعاتي در چند دهه گذشته توان بيشتري را براي كشورهاي غربي جهت دستيابي به اهداف و مقاصدشان فراهم ساخت وآنها نهايت تلاش خويش را جهت بهرهبرداري و دستيابي به اهدافشان به كار بستند. در همين راستا جهاني سازي به جاي جهاني شدن به ويژه از طرف دولت امريكا در دستور كار قرار گرفت. در واكنش به همين تلاشها بود كه صيانت از فرهنگ ملي به شكلهاي گوناگون مورد توجه ممالك شرقي و تمامي كشورها مورد تهاجم قرار گرفت.
مهندسي فرهنگي نيزكه در چند سال اخير از طرف مقام معظم رهبري در ديدارهاي سالانه ايشان با اعضاء شوراي عالي انقلاب فرهنگي مكرر مورد تاكيد قرار گرفته است در حقيقت تلاش در جهت تقويت عناصر و مؤلفههاي اصلي فرهنگ اسلامي وملي كشور ما و پاسداشت آن در برابر نفوذ و تأثير فرهنگ مخرب غربي در پرتو چينش مناسب و تعيين جايگاه صحيح تمامي ابعاد، مؤلفهها و ويژگيهاي فرهنگي جامعه ما است و دستيابي به نتيجه در خور اين تلاشها، نيازمند طرح مهندسي فرهنگي است و در اين طرح توجه به چند نكته ضروري مينمايد:
1- در صحنه مهندسي فرهنگي با چند سطح روبرو هستيم كه در بالاترين سطح، آرمانها و اهداف قرار دارند كه كاملاً بر اساس بينش و انسان شناسي اسلامي و غايتمندي زندگي اين جهان تعريف و تبيين شدهاند و بالاتر از طرح مهندسي فرهنگي قرار ميگيرند كه طرح مهندسي فرهنگي براساس اين آرمانها و اهداف ترسيم ميشود. آنها مطلوبهاي ما هستند كه طراحان مهندسي فرهنگي كوشش مينمايند با روشهاي گوناگون و با تنظيم سياستهاي مناسب به آنها دست يابند. اما درسطح اول طرح مهندسي فرهنگي سياستهاي كلي فرهنگي جاي ميگيرند كه ناظر به آن آرمانها و اهداف هستند و دستيابي به آنها زماني ممكن ميگردد كه هم در سياستهاي كلي ساير حوزهاي جامعه و هم درسطوح پايينتر به شكل قوانين، آيين نامهها، بخشنامهها ودر قالب راهكارهاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت طراحي گردند. مجموعه اين طرح كه از بالا تريين سطح تا پايينترين سطح را شامل ميشود نقشه مهندسي فرهنگي كشور را تشكيل ميدهد.
2- دستيابي به اهداف مهندسي فرهنگي به عنوان پيش زمينه و مقدمه، نيازمند رصد فرهنگي و شناخت صحيح از تمامي ابعاد، ويژگيها، مولفههاي، مسائل و مشكلات فرهنگ ملي و همچنين جريانات فرهنگي روز در سطح جهان و ارزيابي تأثير آنها بر فرهنگ ملي است. در كنار اين شناخت دقيق، ارزيابي جريانات فرهنگي در سطوح ملي و بينلمللي در حداقل 3 دهه آينده و لحاظ نمودن آنها در طرح مهندسي فرهنگي از الزامات اصلي بحث مهندسي فرهنگي است.
3- درك درست از ميزان جمعيت كشور، تركيب جمعيتي، هرم سني، ميزان جمعيت شاغل و نوع اشتغال آنها در بخشهاي مختلف، سطوح تحصيلات، تعداد مراكز فرهنگي خارج از حيطه و نفوذ دولت، ميزان صنعتي شدن كشور و ... كمك شاياني در جهت دستيابي به اهداف ترسيم شده مينمايد.
4- شوراي عالي انقلاب فرهنگي به عنوان مغز متفكر و مركز اصلي مهندسي فرهنگي بايد با تعيين يك ساختار مناسب و شاخصهاي دقيق ضمن فراهم كردن زمينه اجراي طرح مهندسي فرهنگي، ارزيابي مستمري از روند انجام طرح مهندسي فرهنگي به عمل آورده و با اعمال مهندسي همزمان دستيابي به اهدف متعالي را تحقق بخشد.
مطمئناً اجراي دقيق نقشه مهندسي فرهنگي كشور به كاهش فعاليتهاي موازي و تداخل كاركرد برخي از سازمانها و نهادهاي فرهنگي و هماهنگ سازي بيشتر آنها خواهد انجاميد و ضمن تقويت دستاوردهاي هريك از آنها توسط سازمانهاي ديگر، تحول اساسي در فعاليت و بهرهوري سازمانهاي فرهنگي و تقويت و تعالي فرهنگ كشور را به بارخواهد آورد.
تبديل مهندسي فرهنگي به يكي از گفتمانهاي غالب در جامعه و ايجاد اجماع نظر در بين نخبگان سبب فراهم شدن زمينه لازم جهت تهيه طرح دقيق مهندسي فرهنگي ميگردد. برگزاري همايش ملي مهندسي فرهنگي گامي در اين راستا است.