منزلت عيسي قمي
نويسنده:محمد محمدي اشتهاردي
يونس بن يعقوب مي گويد: در مدينه بودم ، در يكي از كوچه هاي مدينه با امام صادق (ع) ملاقات نمودم ، به من فرمود: اي يونس بشتاب به طرف خانه ، كه در كنار خانه مردي از ما اهل بيت منتظر است . آمدم به در خانه ، ديدم عيسي بن عبداللّه قمي ، كنار در خانه نشسته است ، گفتم : تو كيستي ؟ گفت : من از اهالي قم هستم . طولي نگذشت ديدم امام صادق (ع) آمد و وارد خانه شد و به من و عيسي فرمود: وارد خانه شويد، وارد خانه شديم . امام به من رو كرد: و فرمود: اي يونس گوئي تصور مي كني كه سخن من كه عيسي از ما اهل بيت است درست نيست ؟! گفتم : آري سوگند به خدا، جانم فدايت ، زيرا عيسي ، قمي است ، بنابراين چگونه از افراد خاندان شما مي باشد؟ (كه در مدينه هستيد). فرمود: اي يونس ! عيسي بن عبداللّه خواه زنده باشد و خواه از دنيا برود، مردي از خاندان ما است . امام با عيسي (ع) درمورد نماز و... گفتگو كرد و هنگام وداع ، بين دو چشم عيسي را بوسيد. ومطابق روايت ديگر فرمود: اي عيسي ، از ما نيست كسي كه در شهري زندگي كند و در آن شهر صد هزار نفر انسان يا زيادتر باشند كه يكي از آنها پرهيزكارتر از او باشد. به اين ترتيب راز و رمز تقرّب عيسي به امام (ع) را بايد در علم و عمل عيسي جستجو كرد نه اين كه تنها قمي بودن باعث آنهمه ارزش باشد.
منبع: داستان دوستان
منبع: داستان دوستان