نویسندگان: دیمیتری نیکولایویچ تریفونوف و ولادیمیر تریفونوف
برگردان: عبدالله زرافشان
برگردان: عبدالله زرافشان
ترکیبات منگنز، و بویژه اکسید طبیعی آن موسوم به پیرولوزیت (1)، از دوران باستان توسط بشر شناخته شده بود و از آنها برای ساختن شیشه و ظروف استفاده میشد. در سال 1540 میلادی، فازشناسی ایتالیایی به نام بیرینگوتچو (2) نوشت که پیرولوزیت مادهای است قهوهای رنگ و غیرقابل ذوب، و رنگ بنفش در شیشه و لعاب ناشی از وجود این ماده در آنهاست. خصوصیت دیگری که از پیرولوزیت مشاهده شد قابلیت تهیهی شیشههای صاف زرد و سبز از آن بود.
به نظر می آید که کیم (3)، شیمیدان اتریشی، اولین کسی بود که مقدار کمی منگنز فلزی در سال 1770 تهیه کرد. این شیمیدان مخلوطی شامل یک قسمت پودر پیرولوزیت و دو قسمت گدازآور سیاه (مخلوطی از زغال و کربنات پتاسیوم) را حرارت داد و بلورهای شکننده و سفید مایل به آبی تهیه کرد. ظاهراً، این بلورها منگنز ناخالص بود ولی کیم تنها نتیجه گرفت که فلز به دست آمده فاقد آهن است و مطالعات خود را کامل نکرد.
تاریخچهی بعدی منگنز با برگمان پیوند خورده است که تا آن زمان کشف نیکل را تأیید کرده بود. وی پیرولوزیت را به طریق زیرشناسایی کرد: سنگ معدن موسوم به «منیزیوم سیاه» نوعی خاک جدید است و نباید با آهک برشته یا «منیزیوم آلبا» (اکسید منیزیوم) اشتباه گرفته شود. به هر حال، برگمان، برخلاف کیم، در جدا کردن فلز از پیرولوزیت با شکست مواجه شد.
شله سومین شیمیدانی بود که کوشید عنصری جدید از این سنگ معدن به دست آورد. وی در سال 1774 نوشتهای تحت عنوان «دربارهی منگنز و خواص آن» به آکادمی علوم استکهلم ارائه کرد که در آن حاصل مطالعات سه سالهی خود روی پیرولوزیت را جمعبندی کرده بود. شله در این نوشتهی فوقالعاده پرمایه، کشف دو فلز به نامهای باریوم و منگنز را به آگاهی مقامات علمی رساند و به توصیف دربارهی دو عنصر گازی (که بعداً با نامهای کلر و اکسیژن شناخته شدند) پرداخت. شله، ضمناً، خاطرنشان ساخت که اکسید منگنز با تمام خاکهای شناخته شده تا آن زمان متفاوت است.دو روز در تاریخچهی منگنز از اهمیت برخوردار است «16 مه و 27 ژوئن 1774». شله، در 16 مه، یک نمونه از پیرولوزیت خالص شده را برای دوست و هموطنش، گاهن (4)، فرستاد و از او خواست که آن را تجزیه کند. گاهی مخلوطی از پودر پیرولوزیت، روغن، و خاکه زغال را در بوتهی زغالی ریخت و به مدت یک ساعت آن را تکلیس کرد. این شیمیدان در ته بوته مقداری فلز ناخالص یافت که وزنش یک سوم وزن پیرولوزیت اولیه بود. در 27 ژوئن، شله، با دریافت نمونهی فلز جدید از گاهن، به همکارش نوشت که وی این ماده جدید به دست آمده از پیرولوزیت را شبه فلزی متفاوت با تمام شبه فلزهای دیگر و بسیار شبیه به آهن میداند. اصطلاح «شبه فلز» تا مدتی در شیمی و فلزشناسی باقی ماند. بدین ترتیب، گاهن در جدا کردن منگنز فلزی موفقیت به دست آورد. شاید بتوان گفت که در واقع وی کشف این فلز را کامل کرد، اگرچه منگنزی که این دانشمند تهیه کرد حاوی مقدار زیادی کربن بود (منگنز خالص بعدها تهیه شد).
در سال 1785، شیمیدان آلمانی، ایلزمان (5)، مستقل از گاهن و شله، منگنز فلزی را از حرارت دادن مخلوط پیرولوزیت، فلورین (6)، آهک، و پودر زغال به دست آورد. محصول را شدیداً تکلیس کرد، اما منگنز به دست آمده هنوز بسیار ناخالص بود. ابتدا این فلز نام لاتین «مانگاناسیوم» را به خود گرفت که از نام قدیم پیرولوزیت، یعنی «لاپیس منگنسیس» (7) گرفته شده است. وقتی در سال 1808 منیزیوم تهیه شد، برای اجتناب از اشتباه، نام لاتین منگنز به «منگانوم» تغییر یافت.
پینوشت:
1. . Pyrolusite (MnO2)
2. . Biringuccio
3. . Kaim
4. . Cahn
5. . Ilsemann
6. Fluorspar، فلوئورور کلسیوم (CaF2). – و.
7. . Lapis manganensis
تریفونوف، دیمیتری نیکولایویچ ، تریفونوف، ولادیمیر؛ (1390)، تاریخچهی کشف عناصر شیمیایی، برگردان: عبدالله زرافشان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم