نویسندگان: دیمیتری نیکولایویچ تریفونوف و ولادیمیر تریفونوف
برگردان: عبدالله زرافشان
برگردان: عبدالله زرافشان
برزلیوس، کاشف این عنصر، در سال 1815 آن را توریوم نامید. این نام به افتخار تور (1) خدای رعد و قدرت در اساطیر باستانی اسکاندیناوی، انتخاب گردید. ولی شیمیدان مشهور سوئدی تنها پیشبینی کرده بود، و هیچ عنصر جدیدی توسط وی در آن سال کشف نشد. برزلیوس سنگ معدن کیمیایی از معادن فالون را تجزیه کرد و در آن چیزی یافت که عقیده داشت اکسی یک عنصر ناشناخته است. وی تصور میکرد این اتفاق مؤید افزوده شدن عنصری دیگر به فهرست عناصر شیمیایی است. هیچ یک از معاصران وی جرئت نکرد حتی نسبت به کشف وی تردید کند، زیرا در آن زمان دانشمندان اعتماد بیحدی به برزلیوس داشتند. با این حال، برزلیوس خود مشکوک بود، و این شک بجا بود، زیرا ده سال بعد معلوم شد که اکسید مزبور فسفات ایتریوم (ایتریوم سالها پیش کشف شده بود) بوده است. لذا، در سال 1825 پیروزی گذشته برزلیوس از اعتبار افتاد.
یک سال بعد، وولر کشف عنصری جدید در یک سنگ معدن نروژی کمیاب را، که امروزه با نام «پیروکلر» میشناسیم، گزارش کرد. وولر اهمیت چندانی برای این کشف خود قایل نشد و بعداً نیز معلوم شد این نتیجهگیری اشتباه بوده است.
در این ضمن، اسمارک (2) یک سنگ معدن سیاه و سنگین در جزیرهی لیون (3)، نزدیک سواحل نروژ، پیدا کرد. این دانشمند نمونهای از سنگ معدن مذکور را برای برزلیوس فرستاد تا آن را دقیقاً تجزیه کند. برزلیوس در سال 1828، به دست آوردن سیلیکاتهای یک عنصر جدید را این سنگ معدن را گزارش کرد. نام قدیمی توریوم مفید واقع شد. برزلیوس سنگ معدنی را که منشاء توریوم 2 بود، توریت نامید.
زمانی که برزلیوس خواص توریوم را مطالعه کرد، وولر متوجه شد که این ویژگیها مشابه با خواص عنصری است که وی در سال 1826 بدون توجه از کنار آن گذشته بود. شش سال بعد، که دانشمند و جهانگرد مشهور آلمانی، ویلهلم فونهو مبولت، نمونهای از پیرو کلر سیبری را به وی پیشکش کرد، وولر مأیوستر گردید. وولر در این سنگ معدن توریوم را کشف کرد همانطور که چند سال پیش آن را در پیرو کلر نروژی یافته بود. بر این اساس، توریوم نقش فریبندهای برای وولر ایفا کرد.
برزلیوس تلاش کرد توریوم را به طور خالص تهیه کند ولی با شکست مواجه شد. سالها این عنصر به شکل اکسیدش شناخته میشد و تنها در دههی 1870 بود که به شکل فلزی تهیه گردید. بنابراین، توریوم (پس از اورانیوم) دومین عنصر رادیوآکتیوی است که به روش مرسوم تجزیهی شیمیایی و بدون آگاهی از رادیوآکتیویته کشف شد.
پینوشت:
1. Thor.
2. Esmark.
3. Leven.
تریفونوف، دیمیتری نیکولایویچ؛ تریفونوف، ولادیمیر؛ (1390)، تاریخچهی کشف عناصر شیمیایی، برگردان: عبدالله زرافشان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم