نظرى بر سيماى روايى حضرت زينب (س)
نويسنده:محمد ميانجى
فاطمه (س) به وجود زينب، گوهر تابناكى كه به زودى از اودرخشيدن مىگرفت، افتخار مىكرد. آرى! دختر رسول خدا (ص)، فرزندىپاك را در خود مىپروريد كه با ظهورش مايه افتخار و زينت پدرمىشد. از قضا در همان روزها رسول خدا (ص) به مسافرت رفته بود ودختر آفتاب بىحضور او پاى به عرصه وجود گذاشت. فاطمه (س) رو بههمسرش على (ع) كرد و گفت: پدر در سفراست; نام اين دختر را چهبگذاريم؟ على (ع) پاسخ داد: در اين باره بر حضرت رسول سبقتنمىگيرم. صبر كن. به زودى ايشان بر مىگردد. وقتى، رسول خدا (ص)آمد، اين كار را به خدا سپرد، جبرئيل نازل شد و گفت: خداى توسلام مىرساند و مىفرمايد: نام دخترت را «زينب» بگذار. رسولخدا (ص) آنگاه زينب را خواست. او را بوسيد و به مشتاقانى كه دراطرافش گرد آمده بودند; فرمود: «به حاضران و غائبان توصيه مىكنم احترام اين دختر را نگاهداريد. به راستى او شبيه خديجه كبرى (س) است.» زينب (س) بانويىبلند بالا بود و چهرهاى نورانى و با وقار و صاحب سكينه داشت.
در حيا و عصمت، مانند مادرش، فاطمه زهرا (س) و در شيوايى ورسا سخن گفتن، مثل پدر بزرگوارش، على (ع) بود. زينب بردبارى رانيز از برادرش حسن و شجاعت را از حسين (عليهما السلام) در خودجمع كرده بود.
خوب استبدانيم: «ام كلثوم» و «ام عبد الله» و «امالحسن» كنيههايش بود و البته «ام المصائب»، «ام الرزايا»و «ام النوائب» نيز بعدها به وى مىگفتند. اما لقبهايشعبارتند از: «عقيله بنى هاشم»، «عقيلة الطالبيين، «صديقهصغرى»، «عصمت صغرى»، «الراضيه»، «امينة الله»، «عالمةغير معلمه»، «فاهمة غير مفهمه»، «مجتهده»، «حافظةالودايع و الاسرار» و «موثقة فى نقل الاحاديث و الاخبار».
در بين اين لقبها چهار لقب (عالمه غير معلمه، مجتهده، حافظهالودايع و الاسرار و موثقه فى نقل الاحاديث و الاخبار) گوياىمقام والاى علمى و روايى اين بانوى بزرگوار است كه كمتر موردبررسى قرار گرفته است.
آرى همه زينب را با عنوان افتخارآميز (سفير كربلا) مىشناسند و بههمين علت ويژگىهاى ديگرى او تحت الشعاع حماسه بزرگ عاشوراقرار گرفته و ابعاد مهمى از شخصيتش مورد بىمهرى و كم توجهىواقع شده است. شخصيت روايى حضرت از جلمه آنهاست. البته در اينمقاله تنها به ارتباط روايى عقيله بنىهاشم با مادر گرامىاشفاطمه زهرا (س) مىپردازيم.
به همين جهتبايد ديد زينب (س) در چه سالهايى محضر مادرش رادرك كرد؟ زيرا برخى از روايتهاى وى مربوط به دوران سه، چهاريا پنجسالگى اوست. در اين باره محققان گفتهاند: شيوه و كميترشد جسمى و روحى اهلبيت (عليهم السلام) با ديگران تفاوتى عمده واساسى داشت. از اين روى نمىتوان در موضوع سن و سال با آنهامانند راويان ديگر برخورد كرد. حتى در نحوه تولد و دوران حملنيز خاندان پيامبر تفاوتهاى اساسى با ديگران دارند. لذاقادرند از سنين كودكى احاديث را به صورت كامل در ذهن خود جاىدهند و براى آيندگان با دقت كامل نقل كنند. پس زينب (س) مىتوانست همه آنچه را كه مىديد، به خاطر بسپارد. او تماممصائب و دشوارىهايى را كه مادر بارها با آن روبرو بود، به يادداشت. از جمله هنگام قرائتخطبه فدكيه توسط مادر، زينب كهكودك خردسالى بود، آن را شنيد و به صورت كامل روايت كرد.
در انساب الطالبيين مىخوانيم: زينب كبرى دختر اميرمومنان (ع)كه كنيهاش ام الحسن بود، از مادرش زهرا (س) روايت مىكرد.
مرحوم سيدنورالدين جزايرى، در خصائص الزينبيه، ويژگى موثقهبودن زينب را طرح مىكند و مىنويسد: «از جمله القاب آن محترمه«موثقه»، كه آن مكرمه مورد وثوق خلاق عالم و حضرت سيدالشهدا، وحضرت سجاد (عليهماالسلام) بودهاند و لذا حافظ ودايع الهيه و اسرار محمديه بوده، بلكه محل وثوق كليه مردم بودهو لذا حضرت سيدالساجدين (ع) هروقتبيان اخبار و احاديث مىفرمودو مىخواست كه در اذهان مردم جاى گيرد و از او بپذيرند، بهعمهاش اسناد مىداد و از آن مخدره نقل مىفرمود و كذالك ابنعباس با اين كه حبرالامه و مقبول القول بود، مع ذالك مىگفت:«حدثتنا عقليتنا».
آيت الله خويى مىنويسد: از مادرش سلام الله عليها روايتمىكند. و جابر (فقيه جز سوم باب معرفه الكبائر، حديث 1754) وعباد عامرى از او روايت مىكنند. اين همه نشان از اوج مقامروايى حضرت زينب (س) دارد كه متاسفانه كمتر مورد توجه قرارگرفته است.
«در اين روز حضرت زهرا (س) چادر به سر كرد و با همراهى جمعىاز بانوان وارد مسجد شد. ابوبكر و عدهاى از مهاجران و انصارحاضر بودند. به احترام آن بانو پرده سفيدى آويختند. قبل ازآغاز سخن، نالهى جانسوزى كرد كه بسيارى از حاضران گريستند وپس از آن كه مردم آرام گرفتند، فاطمه (س) فرمود:
ديد هر فرقهاى دينى گزيده و هر گروه در روشنايى شعلهاى خزيدهو هر دستهاى به بتى نماز برده و همگان ياد خدايى را كهمىشناسند، از خاطر ستردهاند.
پس خداى بزرگ تاريكىها را به نور محمد (ص) روشن ساخت و دلها رااز تيرگى كفر بپرداخت و پردههايى را كه بر ديدهها افتاده بود،به يك سو انداخت. از روى گزينش و مهربانى جوار خويش را بدوارزانى داشت و رنج اين جهان كه خوش نمىداشت، از دل او برداشت. و او را در جهان فرشتگان مقرب گماشت و چتر دولتش را درهمسايگى خود افراشت و حكم و فرمان مغفرت و رضوان را به نام اونگاشت. درود خدا و بركات او بر محمد (ص) پيغمبر رحمت، امين وحىو رسالت و گزيده از آفريدگان و امتباد. سپس به اهل مجلسنگريست و چنين فرمود:
منبع: ماهنامه كوثر
در حيا و عصمت، مانند مادرش، فاطمه زهرا (س) و در شيوايى ورسا سخن گفتن، مثل پدر بزرگوارش، على (ع) بود. زينب بردبارى رانيز از برادرش حسن و شجاعت را از حسين (عليهما السلام) در خودجمع كرده بود.
خوب استبدانيم: «ام كلثوم» و «ام عبد الله» و «امالحسن» كنيههايش بود و البته «ام المصائب»، «ام الرزايا»و «ام النوائب» نيز بعدها به وى مىگفتند. اما لقبهايشعبارتند از: «عقيله بنى هاشم»، «عقيلة الطالبيين، «صديقهصغرى»، «عصمت صغرى»، «الراضيه»، «امينة الله»، «عالمةغير معلمه»، «فاهمة غير مفهمه»، «مجتهده»، «حافظةالودايع و الاسرار» و «موثقة فى نقل الاحاديث و الاخبار».
در بين اين لقبها چهار لقب (عالمه غير معلمه، مجتهده، حافظهالودايع و الاسرار و موثقه فى نقل الاحاديث و الاخبار) گوياىمقام والاى علمى و روايى اين بانوى بزرگوار است كه كمتر موردبررسى قرار گرفته است.
آرى همه زينب را با عنوان افتخارآميز (سفير كربلا) مىشناسند و بههمين علت ويژگىهاى ديگرى او تحت الشعاع حماسه بزرگ عاشوراقرار گرفته و ابعاد مهمى از شخصيتش مورد بىمهرى و كم توجهىواقع شده است. شخصيت روايى حضرت از جلمه آنهاست. البته در اينمقاله تنها به ارتباط روايى عقيله بنىهاشم با مادر گرامىاشفاطمه زهرا (س) مىپردازيم.
در محضرت فاطمه (س)
به همين جهتبايد ديد زينب (س) در چه سالهايى محضر مادرش رادرك كرد؟ زيرا برخى از روايتهاى وى مربوط به دوران سه، چهاريا پنجسالگى اوست. در اين باره محققان گفتهاند: شيوه و كميترشد جسمى و روحى اهلبيت (عليهم السلام) با ديگران تفاوتى عمده واساسى داشت. از اين روى نمىتوان در موضوع سن و سال با آنهامانند راويان ديگر برخورد كرد. حتى در نحوه تولد و دوران حملنيز خاندان پيامبر تفاوتهاى اساسى با ديگران دارند. لذاقادرند از سنين كودكى احاديث را به صورت كامل در ذهن خود جاىدهند و براى آيندگان با دقت كامل نقل كنند. پس زينب (س) مىتوانست همه آنچه را كه مىديد، به خاطر بسپارد. او تماممصائب و دشوارىهايى را كه مادر بارها با آن روبرو بود، به يادداشت. از جمله هنگام قرائتخطبه فدكيه توسط مادر، زينب كهكودك خردسالى بود، آن را شنيد و به صورت كامل روايت كرد.
مقام علمى حضرت زينب (س)
مقام روايى
در انساب الطالبيين مىخوانيم: زينب كبرى دختر اميرمومنان (ع)كه كنيهاش ام الحسن بود، از مادرش زهرا (س) روايت مىكرد.
مرحوم سيدنورالدين جزايرى، در خصائص الزينبيه، ويژگى موثقهبودن زينب را طرح مىكند و مىنويسد: «از جمله القاب آن محترمه«موثقه»، كه آن مكرمه مورد وثوق خلاق عالم و حضرت سيدالشهدا، وحضرت سجاد (عليهماالسلام) بودهاند و لذا حافظ ودايع الهيه و اسرار محمديه بوده، بلكه محل وثوق كليه مردم بودهو لذا حضرت سيدالساجدين (ع) هروقتبيان اخبار و احاديث مىفرمودو مىخواست كه در اذهان مردم جاى گيرد و از او بپذيرند، بهعمهاش اسناد مىداد و از آن مخدره نقل مىفرمود و كذالك ابنعباس با اين كه حبرالامه و مقبول القول بود، مع ذالك مىگفت:«حدثتنا عقليتنا».
آيت الله خويى مىنويسد: از مادرش سلام الله عليها روايتمىكند. و جابر (فقيه جز سوم باب معرفه الكبائر، حديث 1754) وعباد عامرى از او روايت مىكنند. اين همه نشان از اوج مقامروايى حضرت زينب (س) دارد كه متاسفانه كمتر مورد توجه قرارگرفته است.
راويان
1- وسيله ارتباط خلق و خالق
2- بهشت جايگاه شيعيان
3- دوستى آل محمد صلى الله عليه و آله و سلم
4- خطبه نور
«در اين روز حضرت زهرا (س) چادر به سر كرد و با همراهى جمعىاز بانوان وارد مسجد شد. ابوبكر و عدهاى از مهاجران و انصارحاضر بودند. به احترام آن بانو پرده سفيدى آويختند. قبل ازآغاز سخن، نالهى جانسوزى كرد كه بسيارى از حاضران گريستند وپس از آن كه مردم آرام گرفتند، فاطمه (س) فرمود:
شكر نعمت
ديدگاه توحيدى
فلسفه آفرينش
خلقت پيامبر (ص)
فلسفه بعثت پيامبر (ص)
ديد هر فرقهاى دينى گزيده و هر گروه در روشنايى شعلهاى خزيدهو هر دستهاى به بتى نماز برده و همگان ياد خدايى را كهمىشناسند، از خاطر ستردهاند.
پس خداى بزرگ تاريكىها را به نور محمد (ص) روشن ساخت و دلها رااز تيرگى كفر بپرداخت و پردههايى را كه بر ديدهها افتاده بود،به يك سو انداخت. از روى گزينش و مهربانى جوار خويش را بدوارزانى داشت و رنج اين جهان كه خوش نمىداشت، از دل او برداشت. و او را در جهان فرشتگان مقرب گماشت و چتر دولتش را درهمسايگى خود افراشت و حكم و فرمان مغفرت و رضوان را به نام اونگاشت. درود خدا و بركات او بر محمد (ص) پيغمبر رحمت، امين وحىو رسالت و گزيده از آفريدگان و امتباد. سپس به اهل مجلسنگريست و چنين فرمود:
عهد بندگان با خدا
جايگاه اهل بيت (عليهم السلام)
فلسفه احكام
تبعيت از نهى خدا
من فاطمه دختر محمد (ص) هستم
بعثت، صعود از ذلتبه اوج عزت
على (ع) كيست؟
نفاق رخ نمود
منبع: ماهنامه كوثر