اعمال شبهای ماه رمضان(3)

پنجم در سحر اين دعا را مى خوانى : يا عُدَّتى فى كُرْبَتى وَيا صاحِبى فى اى ذخيره ام در گرفتاريم و اى يار همرهم در شِدَّتى وَيا وَلِيّى فى نِعْمَتى
يکشنبه، 10 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اعمال شبهای ماه رمضان(3)
اعمال شبهای ماه رمضان(3)
اعمال شبهای ماه رمضان(3)

پنجم در سحر اين دعا را مى خوانى :
يا عُدَّتى فى كُرْبَتى وَيا صاحِبى فى
اى ذخيره ام در گرفتاريم و اى يار همرهم در
شِدَّتى وَيا وَلِيّى فى نِعْمَتى
سختى و اى سرپرستم در نعمت
وَيا غايَتى فى رَغْبَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى وَالْمُؤْمِنُ رَوْعَتى
و اى منتهاى رغبت و شوقم تويى پوشاننده زشتيم و امنيت بخش هراسم و ناديده گير
وَالْمُقيلُ عَثْرَتى فَاغْفِرْ لى خَطيئَتى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ خُشُوعَ
لغزشم پس بيامرز براى من خطايم را خدايا از تو خواهم فروتنى
الاْ يمانِ قَبْلَ خُشُوعِ الذُّلِّ فِى النّارِ يا واحِدُ يا اَحَدُ يا صَمَدُ يا مَنْ
ايمان به تو را پيش از آنكه خوارى در دوزخ فروتنم گرداند اى يگانه اى يكتا اى بى نياز
لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ تَحَنُّناً
اى كه فرزند ندارد و فرزند كسى نيست و برايش همتايى نيست هيچكس اى كه هركس از او درخواست كند از روى عطوفت
مِنْهُ وَرَحْمَةً وَيَبْتَدِئُ بِالْخَيْرِ مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ تَفَضُّلا مِنْهُ وَكَرَماً
و مهر به او مى دهد و آغاز به نيكى كند از روى فضل و كرم نسبت به كسى كه از او درخواست نكرده (خدايا) به حق
بِكَرَمِكَ الّدَّائِمِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَهَبْ لى رَحْمَةً واسِعَةً
كرم هميشگيت درود فرست بر محمد و آل محمد و ببخش به من رحمتى وسيع
جامِعَةً اَبْلُغُ بِها خَيْرَ الدُّنْيا وَالاَّْخِرَةِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِما تُبْتُ
و جامع كه بوسيله آن به خير دنيا و آخرت نائل گردم خدايا من از تو آمرزش خواهم براى گناهانى كه پس از توبه
اِلَيْكَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فيهِ وَاَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ خَيْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ
كردن دوباره دست بدانها زده ام و از تو آمرزش خواهم براى هر كار خيرى كه در انجام آن ذات تو را قصد كردم
فَخالَطَنى فيهِ ما لَيْسَ لَكَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
ولى چيزهاى ديگرى هم در آن مخلوط گشت خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد
وَاعْفُ عَنْ ظُلْمى وَجُرْمى بِحِلْمِكَ وَجُودِكَ يا كَريمُ يا مَنْ لا
و بگذر از ظلم و جنايت من به بردبارى و بخشش خود اى بزرگوار اى كه
يَخيبُ ساَّئِلُهُ وَلا يَنْفَدُ نائِلُهُ يا مَنْ عَلا فَلا شَىْءَ فَوْقَهُ وَدَنى فَلا
نوميد نكند خواهنده اش را و تمام شدنى نيست عطايش اى كه والا است و چيزى فوق او نيست و نزديك آمد
شَى ءَ دُونَهُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْنى يا فالِقَ الْبَحْرِ
و چيزى از او نزديكتر نيست درود فرست بر محمد و آل محمد و به من رحم كن اى شكافنده دريا
لِمُوسَى اللَّيْلَةَ اللَّيْلَةَ اللَّيْلَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ اَللّهُمَّ طَهِّرْ
براى حضرت موسى ، در همين امشب ، امشب ، امشب ، همين ساعت ، همين ساعت ، همين ساعت خدايا پاك كن
قَلْبى مِنَ النِّفاقِ وَعَمَلى مِنَ الرِّياَّءِ وَلِسانى مِنَ الْكِذْبِ وَعَيْنى مِنَ
دلم را از نفاق و كارم را از رياء و زبانم را از دروغ و چشمم را از
الْخِيانَةِ فَاِنَّكَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الاْعْيُنِ وَما تُخْفِى الصُّدُورُ يا رَبِّ هذا
خيانت زيرا تويى كه خيانت هاى چشم ها و آنچه را سينه ها در خود پنهان كنند مى دانى پروردگارا اينجاست
مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النّارِ هذا مَقامُ الْمُسْتَجيرِ بِكَ مِنَ النَّارِ هذا مَقامُ
جايگاه پناه برنده به تو از آتش اين است جايگاه پناه خواهنده تو از آتش
الْمُسْتَغيثِ بِكَ مِنَ النّارِ هذا مَقامُ الْهارِبِ اِلَيْكَ مِنَ النّارِ هذا مَقامُ
اين است جايگاه فريادخواه تو از آتش اين است جايگاه گريزان بدرگاهت از آتش اين است جايگاه
مَنْ يَبُوءُ لَكَ بِخَطيئَتِهِ وَيَعْتَرِفُ بِذَنْبِهِ وَيَتُوبُ اِلى رَبِّهِ هذا مَقامُ
كسى كه بازگشته بسوى تو از خطاكاريش و معترف است به گناهش و بسوى پروردگارش توبه كند اين است جايگاه
الْباَّئِسِ الْفَقيرِ هذا مَقامُ الْخاَّئِفِ الْمُسْتَجيرِ هذا مَقامُ الْمَحْزُونِ
مستمند بينوا اين است جايگاه ترسان پناهنده اين است جايگاه اندوهناك
الْمَكْرُوبِ هذا مَقامُ الْمَغْمُومِ الْمَهْمُومِ هذا مَقامُ الْغَريبِ الْغَريقِ
غمزده اين است جايگاه دلگير افسرده اين است جايگاه دور از وطن غرق شده
هذا مَقامُ الْمُسْتَوْحِشِ الْفَرِقِ هذا مَقامُ مَنْ لا يَجِدُ لِذَنْبِهِ غافِراً
اين است جايگاه وحشت زده هراسان اين است جايگاه كسى كه نيابد جز تو آمرزنده اى
غَيْرَكَ وَلا لِضَعْفِهِ مُقَوِّياً اِلاّ اَنْتَ وَلا لِهَمِّهِ مُفَرِّجاً سِواكَ يا اَللّهُ يا
براى گناهش و نه توانا بخشى براى ناتوانيش جز تو و نه غمزدايى براى اندوهش جز تو اى خدا اى
كَريمُ لا تُحْرِقْ وَجْهى بِالنّارِ بَعْدَ سُجُودى لَكَ وَتَعْفيرى بِغَيْرِ مَنٍّ
كريم مسوزان رويم را به آتش پس از آنكه براى تو سجده كرده و بدون آنكه منتى بر تو داشته باشم
مِنّى عَلَيْكَ بَلْ لَكَ الْحَمْدُ وَالْمَنُّ وَالتَّفَضُّلُ عَلَىَّ ارْحَمْ اَىْ رَبِّ اَىْ
آنرا به خاك ماليده ام بلكه براى تو است ستايش و منت گذارى و زياده بخشى بر من رحم كن اى پروردگارم ...
رَبِّ اَىْ رَبِّ بگويد تا آنكه نفس قطع شود ضَعْفى وَقِلَّةَ حيلَتى وَرِقَّةَ جِلْدى وَتَبَدُّدَ
.... * * * * * * * * * * * * * * * * * *به ناتوانى و بيچارگى من و نازكى پوست بدنم و گسيختن
اَوْصالى وَتَناثُرَ لَحْمى وَجِسْمى وَجَسَدى وَوَحْدَتى وَوَحْشَتى
بند بند اعضايم و فرو ريختن گوشت تنم و پيكرم و تنهائيم و وحشت
فى قَبْرى وَجَزَعى مِنْ صَغيرِ الْبَلا ءِ اَسْئَلُكَ يا رَبِّ قُرَّةَ الْعَيْنِ
قبرم و بى تابيم از بلاى كوچك از تو خواهم پروردگارا روشنى ديده
وَالاِغْتِباطَ يَومَ الْحَسْرَةِ وَالنَّدامَةِ بَيِّضْ وَجْهِى يا رَبِّ يَوْمَ تَسْوَدُّ
و شادمانى در روز حسرت و پشيمانى ، سفيد گردان رويم را پروردگارا در روزى كه روها سياه گردند
الْوُجُوهُ آمِنّى مِنَ الْفَزَعِ الاْكْبَرِ اَسْئَلُكَ الْبُشْرى يَوْمَ تُقَلَّبُ الْقُلُوبُ
امانم بخش از هراس بزرگ از تو خواهم مژده در روزى كه دلها و ديده ها زير و رو گردند
وَالاْبْصارُ وَالْبُشْرى عِنْدَ فِراقِ الدُّنْيا اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَرْجُوهُ عَوْناً
و مژده در وقت جدايى از اين دنيا ستايش خاص خدايى است كه اميد كمك او را در دوران
لى فى حَياتى وَاُعِدُّهُ ذُخْراً لِيَوْمِ فاقَتى اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَدْعُوهُ وَلااَدْعُو
زندگى دارم و براى روز بينوائيم او را ذخيره كرده ام ستايش خدايى را است كه او را بخوانم و جز او
غَيْرَهُ وَلَوْ دَعَوْتُ غَيْرَهُ لَخَيَّبَ دُعائى اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَرْجُوهُ وَلا
كسى را نخوانم و اگر هم غير او را بخوانم دعايم به اجابت نرسد ستايش از آن خدايى است كه اميدم به او است و جز
اَرْجُو غَيْرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَيْرَهُ لاَخْلَفَ رَجائى اَلْحَمْدُ لِلّهِ الْمُنْعِمِ
او به كسى اميد ندارم و اگر به ديگرى اميد داشته باشم نااميد گردم ستايش خاص خداى نعمت بخش
الْمُحْسِنِ المُجْمِلِ الْمُفْضِلِ ذِى الْجَلالِ والاِْكْرامِ وَلِىُّ كُلِّ نِعْمَةٍ
نيكوده زيبا كردار زياده بخش است كه صاحب جلال و بزرگوارى است و سرپرست هر نعمت
وَصاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ وَمُنْتَهى كُلِّ رَغْبَةٍ وَقاضى كُلِّ حاجَةٍ اَللّهُمَّ
و صاحب هر خوبى و سرحد نهايى هر شوق و رغبت و برآرنده هر حاجتى است خدايا
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنِى الْيَقينَ وَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ
درود فرست بر محمد و آل محمد و روزيم كن يقين و خوش گمانى به خودت
وَاَثْبِتْ رَجاَّئَكَ فى قَلْبى وَاقْطَعْ رَجاَّئى عَمَّنْ سِواكَ حَتّى لا اَرْجُو
و محكم كن اميدت را در دلم و قطع كن اميدم را از غير خود تا اينكه جز تو به كسى اميد
غَيْرَكَ وَلا اَثِقَ اِلاّ بِكَ يا لَطيفاً لِما تَشاَّءُ اُلْطُفْ لى فى جَميعِ
نداشته و بجز تو به كسى اعتماد نكنم اى لطف كننده به هر چه خواهى به من لطف فرما در تمام
اَحْوالى بِما تُحِبُّ وَتَرْضى يا رَبِّ اِنّى ضَعيفٌ عَلَى النّارِ فَلا
حالاتم بدانچه دوست دارى و خوشنود شوى پروردگارا من بر تحمل آتش ناتوانم پس
تُعَذِّبْنى بالنّارِ يا رَبِّ ارْحَمْ دُعاَّئى وَتَضَرُّعى وَخَوْفى وَذُلّى
به آتش عذابم مكن پروردگارا به دعا و تضرع و ترس و خوارى
وَمَسْكَنَتى وَتَعْويذى وَتَلْويذى يا رَبِّ اِنّى ضَعيفٌ عَنْ طَلَبِ
و بيچارگى و پناهندگى و پناه خواهيم رحم كن ، پروردگارا من از طلب
الدُّنْيا وَاَنْتَ واسِعٌ كَريمٌ اَسْئَلُكُ يا رَبِّ بِقُوَّتِكَ عَلى ذلِكَ وَقُدْرَتِكَ
دنيا ناتوانم و تو گشايش ده بزرگوارى از تو خواهم پروردگارا به نيرويت بر اين كار و قدرتى كه
عَلَيْهِ وَغِناكَ عَنْهُ وَحاجَتى اِلَيْهِ اَنْ تَرْزُقَنى فى عامى هذا وَشَهْرى
بر آن دارى و بى نيازيت از آن و نياز من بدان كه روزيم كن در اين سال و در اين ماه
هذا وَيَوْمى هذا وَساعَتى هذِهِ رِزْقاً تُغْنينى بِهِ عَنْ تَكَلُّفِ ما فى
و در همين امروز و همين ساعت يك چنان روزيى كه بوسيله آن مرا از به زحمت درآوردن آنچه در
اَيْدى النّاسِ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَّيِّبِ اَىْ رَبِّ مِنْكَ اَطْلُبُ وَاِلَيْكَ
دست مردم است بى نياز كنى از آن روزى حلال و پاكيزه ات ، پروردگارا از تو مى جويم و به درگاه
اَرْغَبُ وِايّاكَ اَرْجُو وَاَنْتَ اَهْلُ ذلِكَ لا اَرْجُو غَيْرَكَ وَلا اَثِقُ اِلاّ بِكَ
تو رغبت كنم و از تو اميدوارم و تو شايسته آنى به جز تو به كسى اميد ندارم و بجز تو به كسى اعتماد ندارم
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَىْ رَبِّ ظَلَمْتُ نَفْسى فَاْغفِرْ لى وَارْحَمْنى
اى مهربانترين مهربانان پروردگارا من به خويشتن ستم كرده پس مرا بيامرز و به من رحم كن
وَعافِنى يا سامِعَ كُلِّ صَوْتٍ وَيا جامِعَ كُلِّ فَوْتٍ وَيا بارِئَ النُّفُوسِ
و عافيتم ده اى شنواى هر صدا و اى گردآرنده هر چه از دست رفته و اى آفريننده جانها
بَعْدَ الْمَوْتِ يا مَنْ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ وَلا تَشْتَبِهُ عَلَيْهِ الاْصْواتُ
پس از مرگ اى كه نپوشانندش تاريكيها و مشتبه نشود بر او صداها
وَلا يَشْغَلُهُ شَىءٌ عَنْ شَىءٍ اَعْطِ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وآلِهِ اَفْضَلَ
و سرگرمش نكند چيزى از چيز ديگر عطا كن بر محمد صلى الله عليه و آله بهترين چيزى را
ما سَئَلَكَ وَاَفْضَلَ ما سُئِلْتَ لَهُ وَاَفْضَلَ ما اَنْتَ مَسْؤُولٌ لَهُ اِلى يَوْمِ
كه او از تو خواسته و بهتر چيزى كه براى او از تو درخواست شده و بهتر چيزى كه از تو تا روز
الْقِيامَةِ وَهَبْ لِىَ الْعافِيَةَ حَتّى تُهَنِّئَنِى الْمَعيشَةَُ وَاخْتِمْ لى بِخَيْرٍ
قيامت براى او درخواست كنند و تندرستى به من عنايت كن تا اينكه زندگى بر من گوارا شود و كارم را
حَتّى لا تَضُرَّنىِ الذُّنُوبُ اَللّهُمَّ رَضِّنى بِما قَسَمْتَ لى حَتّى لا
ختم بخير فرما تا گناهان زيانم نرساند خدايا خوشنودم گردان بدانچه روزيم كرده اى كه ديگر
اَسْئَلَ اَحَداً شَيْئاً اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْتَحْ لى
از هيچكس چيزى نخواهم خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و خزينه هاى رحمتت را بر من
خَزاَّئِنَ رَحْمَتِكَ وَارْحَمْنى رَحْمَةً لا تُعَذِّبُنى بَعْدَها اَبَداً فِى الدُّنْيا
بگشا و رحمتى به من بده كه پس از آن هرگز در دنيا
وَالا خِرَةِ وَارْزُقْنى مِنْ فَضْلِكَ الْواسِعِ رِزْقاً حَلالاً طَيِّباً لا تُفْقِرُنى
و آخرت مرا عذاب نفرمائى و روزيم ده از فضل وسيع خود روزى حلال پاكيزه اى كه مرا جز بدرگاهت فقير و نيازمند
اِلى اَحَدٍ بَعْدَهُ سِواكَ تَزيدُنى بِذلِكَ شُكْراً وَاِلَيْكَ فاقَةً وَفَقْراً وَبِكَ
درگاه ديگرى نكنى و سپاسگزارى مرا در برابرش افزون و نياز و احتياجم را به درگاه خود زياده گردانى
عَمَّنْ سِواكَ غِناً وَتَعفُّفاً يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ يا
و بوسيله خود مرا از ديگران بى نياز و خويشتن دار گردانى اى نيكوكار و اى زيباكردار اى نعمت بخش اى زياده بخش اى
مَليكُ يا مُقْتَدِرُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاكْفِنِى الْمُهِمَّ كُلَّهُ
پادشاه اى نيرومند درود فرست بر محمد و آل محمد و مهمات كارم را كفايت فرما و بخوبى حاجت روايم
وَاقْضِ لى بِالْحُسْنى وَبارِكْ لى فى جَميعِ اُمُورى وَاقْضِ لى جَميعَ
كن و در تمام كارهايم بركت ده و همه حاجاتم را برآور
حَوائِجى اَللّهُمَّ يَسِّرْ لى ما اَخافُ تَعْسيرَهُ فَاِنَّ تَيْسيرَ ما اَخافُ
خدايا آسان گردان برايم آنچه را از دشواريش مى ترسم زيرا آسان كردن آنچه من از دشواريش مى ترسم
تَعْسيرَهُ عَلَيْكَ سَهْلٌ يَسيرٌ وَسَهِّلْ لى ما اَخافُ حُزُونَتَهُ وَنَفِّسْ عَنّى
بر تو آسان و كوچك است و هموار ساز برايم آنچه را از ناهمواريش مى ترسم و برطرف كن از من
ما اَخافُ ضيقَهُ وَكُفَّ عَنّى ما اَخافُ هَمَّهُ وَاصْرِفْ عَنّى ما اَخافُ
آنچه را از فشار و تنگيش ترسم و باز دار از من آنچه را از اندوهش ترسم و دور ساز از
بَلِيَّتَهُ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ اَللّهُمَّ امْلاَءْ قَلْبى حُبّاً لَكَ وَخَشْيَةً مِنْكَ
من آنچه را ترس گرفتاريش را دارم اى مهربانترين مهربانان خدايا دلم را پركن از دوستى و ترس خود و
وَتَصْديقاً لَكَ وَايماناً بِكَ وَفَرَقاً مِنْكَ وَشَوْقاً اِلَيْكَ يا ذَاالْجَلالِ
تصديق كردنت و ايمان به تو و هراس و شوق به سويت اى صاحب جلال
وَالاِْكْرامِ اَللّهُمَّ اِنَّ لَكَ حُقُوقاً فَتَصَدَّقْ بِها عَلَىَّ وَلِلنّاسِ قِبَلى
و بزرگوارى خدايا براستى براى تو به گردن من حقوقى است پس آنها را بر من ببخش و براى مردم نيز
تَبِعاتٌ فَتَحَمَّلْها عَنّى وَقَدْ اَوْجَبْتَ لِكُلِّ ضَيْفٍ قِرىً وَاَنَا ضَيْفُكَ
به عهده من حقوقى است كه تو آنها را ادا فرما و تو براى هر ميهمانى پذيرايى مقرر فرمودى و من نيز ميهمان توام
فَاْجعَلْ قِراىَ اللَّيْلَةَ الْجَنَّةَ يا وَهّابَ الْجَنَّةِ يا وَهّابَ الْمَغْفِرَةِ وَلا
و پذيرائيم را در اين شب بهشت قرار ده اى بخشاينده بهشت اى بخشاينده آمرزش
حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِكَ
جنبش و نيرويى نيست جز بتو
ششم مى خوانى دعاى ادريس را كه شيخ و سيّد روايت كرده اند طالب آن رجوع به مصباح يا اقبال نمايد .

مختصرترين دعاى سحر

هفتم مى خوانى اين دعا را كه مختصرترين دعاهاى سحر است و در اقبال است :
يا مَفْزَعى عِنْدَ كُرْبَتى وَيا غَوْثى عِنْدَ شِدَّتى
اى پناهگاهم در هنگام غمزدگى و اى دادرسم در هنگام سختى و دشوارى
اِلَيْكَ فَزِعْتُ وَبِكَ اسْتَغَثْتُ وَبِكَ لُذْتُ لا اَلُوذُ بِسِواكَ وَلا اَطْلُبُ
به درگاهت زارى كنم و به تو استغاثه كنم و به تو پناه آرم و بجز تو به ديگرى پناه نبرم و گشايش
الْفَرَجَ اِلاّ مِنْكَ فَاَغِثْنى وَفَرِّجْ عَنّى يا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسيرَ وَيَعْفُو عَنِ
را جز از تو نخواهم پس بدادم برس و گشايشى به من ده اى كه بپذيرى (طاعت ) اندك را و بگذرى از (گناه )
الْكَثيرِ اِقْبَلْ مِنِّى الْيَسيرَ وَاعْفُ عَنِّى الْكَثيرَ اِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ
بسيار بپذير از من (طاعت ) اندك را و بگذر از (گناه ) بسيار كه براستى تو آمرزنده
الرَّحيمُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ ايماناً تُباشِرُبِهِ قَلْبى وَيَقيناً حَتّى اَعْلَمَ
و مهربانى خدايا از تو ايمانى خواهم كه هميشه دلم با آن همراه باشد و يقينى خواهم كه (بدان وسيله ) بدانم
اَنَّهُ لَنْ يُصيَبنى اِلاّ ما كَتَبْتَ لى وَرَضِّنى مِنَ الْعَيْشِ بِما قَسَمْتَ لى
كه چيزى به من نرسد جز آنچه برايم نوشته اى و خوشنودم كن از زندگى به همان كه نصيبم كرده اى
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ يا عُدَّتى فى كُرْبَتى وَيا صاحِبى فى شِدَّتى وَيا
اى مهربانترين مهربانان اى ذخيره ام در غمندگى و اى يار همراهم در سختى و اى
وَلِيّى فى نِعْمَتى وَيا غايَتى فى رَغْبَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى
سرپرستم در نعمت و اى منتهاى شوق و رغبتم تويى پوشاننده زشتيهايم
وَالاْمِنُ رَوْعَتى وَالْمُقيلُ عَثْرَتى فَاغْفِرْ لى خَطيَّئَتى يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ
و امان بخش هراس و دلهره ام و چشم پوش لغزشم پس بيامرز خطايم را اى مهربانترين مهربانان

تسبيحات در سحر

هشتم مى خوانى اين تسبيحات را كه در اقبال است :
سُبْحانَ مَنْ يَعْلَمُ جَوارِحَ الْقُلُوبِ سُبْحانَ مَنْ يُحْصى عَدَدَ الذُّنُوبِ سُبْحانَ مَنْ لا
منزه است آنكه مصيبات و تاءثرات دلها را داند منزه است آنكه شماره گناهان را دارد منزه است آنكه
يَخْفى عَلَيْهِ خافِيَةٌ فِى السَّماواتِ وَالاْرَضينَ سُبْحانَ الرَّبِّ
چيزى در آسمانها و زمينها بر او پنهان نماند منزه است پروردگار
الْوَدُودِ سُبْحانَ الْفَرْدِ الْوِتْرِ سُبْحانَ الْعَظيمِ الاْعْظَمِ سُبْحانَ مَنْ
مهرپيشه منزه است يكتاى يگانه منزه است خداى بزرگ و بزرگتر منزه است آنكه
لا يَعْتَدى عَلى اَهْلِ مَمْلَكَتِهِ سُبْحانَ مَنْ لا يُؤ اخِذُ اَهْلَ الاْرْضِ
ستم بر اهل كشور خود نكند منزه است آنكه نگيرد زمينيان را
بِاَلْوانِ الْعَذابِ سُبْحانَ الْحَنّانِ الْمَنّانِ سُبْحانَ الرَّؤُفِ الرَّحيمِ
به عذاب رنگارنگ منزه است احسان بخش پرنعمت منزه است خداى رؤ ف مهربان
سُبْحانَ الْجَبّارِ الْجَوادِ سُبْحانَ الْكَريمِ الْحَليمِ سُبْحانَ الْبَصيرِ
منزه است خداى مقتدر بخشنده منزه است (خداى ) بزرگوار بردبار منزه است (خداى ) بيناى
الْعَليمِ سُبْحانَ الْبَصيرِ الْواسِعِ سُبْحانَ اللّهِ عَلى اِقْبالِ النَّهارِ
دانا منزه است بيناى وسعت بخش منزه است خدا هنگام آمدن روز
سُبْحانَ اللّهِ عَلى اِدْبارِ النَّهارِ سُبْحانَ اللّهِ عَلى اِدْبارِ اللَّيْلِ واِقْبالِ
منزه است خدا هنگام رفتن روز منزه است خدا در وقت رفتن شب و آمدن
النَّهارِ وَلَهُ الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَالْعَظَمةُ وَالْكِبرِياَّءُ مَعَ كُلِّ نَفَسٍ وَكُلِّ
روز و از آن او است ستايش و شوكت و بزرگى و كبرياء با هر نفس كشيدن و هر
طَرْفَةِ عَيْنٍ وَكُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقَ فى عِلْمِهِ سُبْحانَكَ مِلاَ ما اَحْصى
چشم به هم زدن و هر اشاره اى كه در علم او گذشته است منزهى تو به پُرى آنچه كتاب
كِتابُكَ سُبْحانَكَ زِنَةَ عَرْشِكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ
تو احصاء كند منزهى تو هموزن عرشت منزهى تو . . . . . . . . . . . .
و بدانكه علماء فرموده اند كه اگر نيّت روزه را بعد از سُحُور بكند بهتر است و از اوّل شب تا به آخر شب نيّت مى توان كرد و همين كه مى داند و قصد دارد كه فردا از براى خدا روزه مى گيرد وامساك از مفطرات مى كند بس ‍ است و شايسته است كه در سَحَرها نماز شب را ترك نكند و تهجّد بعمل آورد.
منبع: مفاتیح الجنان




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما