آداب نيايش

نيايش با پروردگار عالم، آداب و شرايطى دارد كه با مراعات آن‏ها، امكان اجابت دعا زودتر فراهم خواهد شد. اين آداب به سه بخش تقسيم مى‏شوند: اول: آدابى كه مى‏بايست قبل از نيايش مورد توجه قرار گيرند. دوم:...
يکشنبه، 10 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آداب نيايش
آداب نيايش
آداب نيايش

نويسنده: خدامراد سليميان
نيايش با پروردگار عالم، آداب و شرايطى دارد كه با مراعات آن‏ها، امكان اجابت دعا زودتر فراهم خواهد شد. اين آداب به سه بخش تقسيم مى‏شوند:
اول: آدابى كه مى‏بايست قبل از نيايش مورد توجه قرار گيرند.
دوم: آدابى كه همزمان با نيايش رعايت مى‏شوند.
سوم: آن‏هايى كه پس از دعا و نيايش مراعات مى‏شوند.

آداب قبل از نيايش

عمده اين آداب عبارتند از امورى كه آمادگى انسان را براى قرار گرفتن در برابر خداوند افزايش داده، قلب انسان را متوجه عظمت پروردگار مى‏نمايند. برخى از آن‏ها عبارتند از:
1 - پاكيزگى و طهارت روحى و جسمى;
2 - استفاده از بوى خوش و توجه به آراستگى ظاهرى; (1)
3 - توجه به قبله و خداوند قبله;
4 - گمان به اين كه اگر دعا كند خداوند اجابت‏خواهد فرمود;
در اين باره از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند:
«به طورى دعا كنيد كه يقين به اجابت پروردگار داشته باشيد.»
5 - صدقه دادن;
امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه پدرم حاجتى داشت‏به هنگام زوال خورشيد (يعنى هنگام ظهر) طلب مى‏كرد; و هنگامى كه اراده درخواست‏حاجت‏خود مى‏كرد قبل از آن صدقه مى‏داد، عطر استعمال مى‏كرد، به مسجد مى‏رفت و آنچه از خدا مى‏خواست در تحصيل جاجت‏خود دعا مى‏كرد.»

(2) آداب همراه نيايش

1 - به زبان آوردن حاجت
از امام صادق عليه السلام نقل است كه فرمودند: «ان الله تبارك و تعالى يعلم ما يريد العبد اذا دعاه ولكن يحب ان يبث اليه الحوائج (3) ; همانا خداوند تبارك و تعالى هر آنچه عبد در هنگام نيايش مى‏خواهد را مى‏داند، ولى دوست دارد كه حاجت‏ها را به درگاهش شرح دهد.»
2 - توسل به پيامبر و اهل بيت او
از آيات قرآن به خوبى استفاده مى‏شود كه وسيله قرار دادن مقام انسانى صالح در پيشگاه خدا، و طلب چيزى از خداوند به خاطر او به هيچ وجه ممنوع نيست و منافاتى با توحيد ندارد. در آيه 64 سوره نساء مى‏خوانيم:
«و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما»; «اگر آن‏ها هنگامى كه به خويش ستم كردند (و مرتكب گناهى شدند) به سراغ تو مى‏آمدند، و از خدا طلب عفو و بخشش مى‏كردند و رسول نيز براى آن‏ها طلب عفو مى‏كرد، خدا را توبه‏پذير و رحيم مى‏يافتند.»
نيز در آيه 97 سوره يوسف مى‏خوانيم:
«برادران يوسف، از پدر تقاضا كردند كه در پيشگاه خداوند براى آن‏ها استغفار كند، و يعقوب نيز اين تقاضا را پذيرفت.»
در آيه 114 سوره توبه نيز موضوع استغفار حضرت ابراهيم عليه السلام در مورد پدرش (عمويش) آمده كه تاثير دعاى پيامبران را درباره ديگران تاكيد مى‏كند; و همچنين در آيات متعدد ديگر قرآن، اين موضوع منعكس است. از روايات متعددى كه از طرق شيعه و اهل تسنن در دست داريم نيز به خوبى استفاده مى‏شود كه توسل - به آن معنى كه ذكر شد - هيچگونه اشكالى ندارد، بلكه كار خوبى محسوب مى‏شود. (4)
در اينجا لازم است‏به چند نكته اشاره شود:
الف - منظور از توسل اين نيست كه كسى حاجت را از پيامبر يا امام بخواهد، بلكه منظور اين است كه به مقام او در پيشگاه خدا متوسل شود، و اين در حقيقت توجه به خداست، زيرا احترام پيامبر صلى الله عليه و آله نيز به خاطر اين است كه فرستاده او بوده و در راه او گام برداشته است.
ب - بعضى اصرار دارند كه ميان حيات و وفات پيامبر و امامان عليهم السلام فرق بگذارند، در حالى كه از نظر يك مسلمان، پيامبر و صالحان، پس از مرگ زندگى برزخى دارند; زندگانى وسيعتر از عالم دنيا، همانطور كه قرآن، درباره شهيدان به آن تصريح فرموده است.
ج - بعضى نيز اصرار دارند كه ميان تقاضاى دعا از پيامبر، و سوگند دادن خدا به مقام او فرق بگذارند; تقاضاى دعا را مجاز و غير آن را ممنوع بشمارند. در حالى كه هيچگونه فرقى ميان اين دو ديده نمى‏شود.
د - بعضى از نويسندگان و دانشمندان اهل تسنن - به خصوص وهابيان - با لجاجت‏خاصى كوشش مى‏كنند تمام احاديثى كه در زمينه توسل وارد شده است را تضعيف كنند و يا با اشكالات واهى و بى‏اساس، آن‏ها را به دست فراموشى بسپارند; آن‏ها در اين زمينه چنان بحث مى‏كنند كه هر نگرنده بى‏طرفى احساس مى‏كند پيش از اين، اينان عقيده‏اى براى خود انتخاب كرده و اينك مى‏خواهند عقيده خود را بر روايات اسلامى تحميل كنند، و هر چه مخالف آن بود به نوعى از سر راه خود كنار بزنند; در حالى كه يك محقق هرگز نمى‏تواند چنين بحث‏هاى غير منطقى و تعصب‏آميزى را بپذيرد.
ه - روايات در مورد توسل به حد تواتر رسيده است; يعنى به قدرى زياد است كه ما را از بررسى اسناد آن بى‏نياز مى‏سازد; علاوه بر اين، در ميان آن‏ها، روايت‏هايى كه همگان صحيح مى‏شمارند نيز فراوان است. با اين حال، جايى براى خرده‏گيرى در پاره‏اى از اسناد آن‏ها باقى نمى‏ماند. (5)
امام حسن عسكرى عليه السلام از اجدادش از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل مى‏كند كه: «خداوند سبحان به مومنان مى‏فرمايد، اگر بنده من از شما حاجتى داشته باشد، شما را به كسى كه دوست داريد درخواست مى‏كند. و مگر نمى‏دانيد بهترين و با كرامت‏ترين بندگان نزد من، محمد و على; حبيب و ولى من هستند؟ پس هر كس حاجتى دارد به وسيله آن دو به من متوسل شود، به راستى دعاى حاجتمندى كه مرا به آن‏ها - كه از پاكان درگاهم هستند - بخواند، رد نمى‏كنم. پس هر كس مرا به آن‏ها بخواند، دعايش را مستجاب مى‏كنم و چگونه رد كنم دعاى كسى را كه مرا به حبيب و برگزيده‏ام، و ولى و حجتم و روح و نور و آيت و باب رحمت و وجه و نعمتم مى‏خواند رد كنم؟
مگر نمى‏دانيد كه آن‏ها را از نور عظمتم آفريدم و آن‏ها را اهل كرامت و ولايت‏خود قرار دادم؟ پس كسى كه مرا به آن‏ها بخواند - در حالى كه آگاه و عارف به حق و مقام آن‏ها باشد - اجابت دعايش بر من واجب است و اين حق او بر من است كه دعايش را مستجاب كنم.» (6)
در رواياتى نيز وارد شده است كه حتى خود امامان عليهم السلام به پدران خود متوسل مى‏شده‏اند. داود رقى مى‏گويد:
«بسيار مى‏شنيدم كه امام صادق عليه السلام در دعاهاى خود خداوند را به حق پنج تن قسم مى‏داد.» (7)
همچنين در رواياتى توسل پيامبران گذشته به انوار مقدس اهل بيت و پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله نقل شده است. سعيد بن جبير از ابن عباس نقل مى‏كند كه گفت: از رسول گرامى اسلام درباره كلماتى كه حضرت آدم از پروردگار فرا گرفت، تا توبه او پذيرفته شد، سؤال كردم، آن حضرت فرمود:
«ساله بحق محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين و ...» (8)
3 - اصرار در نيايش
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين باره فرموده‏اند:
«ان الله يحب السائل اللجوج; خداوند نيايشگرى كه بر دعاى خود پافشارى مى‏كند را دوست دارد.» (9) و از اميرمؤمنان على عليه السلام روايت‏شده است كه فرمود: «الدعاء ترس المؤمن، و متى تكثر قرع الباب يفتح لك; دعا سپر مؤمن است و هرگاه درى را بسيار بكوبى بر روى تو باز مى‏شود.»
از امام باقر عليه السلام نيز روايت‏شده است: «و الله لا يلح عبد مؤمن على الله فى حاجته الا قضاها الله له; به خداوند سوگند هيچ بنده مؤمنى در دعا پافشارى و اصرار به درگاه خدا نمى‏كند جز اين كه خداوند حاجتش را برايش برمى‏آورد.» (10)
امام صادق عليه السلام نيز فرمودند: «ان الله كره الحاح الناس بعضهم على بعض فى المسالة و احب ذلك لنفسه، ان الله يحب ان يسال و يطلب ما عنده; خداوند خوش ندارد كه مردم در حاجت‏هاى خود به يكديگر اصرار كنند، ولى پافشارى و اصرار در خواهش از خود را دوست دارد، خداوند دوست مى‏دارد از آنچه نزد او است‏سؤال و درخواست‏شود.» (11)
دست از طلب ندارم تا كام من برآيد يا جان رسد به جانان يا جان ز تن برآيد
البته فراموش نشود كه اصرار در دعا و نيايش، با اصرار بر اجابت آن از طرف پروردگار متفاوت است، زيرا گاهى اجابت دعا به مصلحت انسان نيست.
4 - پنهان داشتن نيايش
در دعاهاى پنهانى، ريا و خودنمايى كمتر راه پيدا كرده، به اجابت پروردگار نزديكتر است. خداوند در اين باره مى‏فرمايد: «ادعوا ربكم تضرعا و خفية‏»; «پروردگار خود را با زارى و در پنهانى بخوانيد.» (12)
در روايت از امام رضا عليه السلام است كه فرمود: «دعوة العبد سرا دعوة واحدة تعدل سبعين دعوة علانية; يك نيايش بنده به پنهانى و آهستگى با هفتاد دعاى ظاهر و آشكار برابرى مى‏كند.» (13)
مخفى بودن نيايش - آن هم در سكوت و آرامش شب - تاثير شگرفى در روح انسان دارد.
5 - توجه به ديگران (دعا براى ديگران)
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «اذا دعا احدكم فليعم فانه اوجب للدعاء; هرگاه يكى از شما دعا مى‏كند بايد به طور عمومى دعا كند، به درستى كه آن براى دعا واجب‏تر است.» (14)
چه، دعا كردن براى ديگران در هنگام دعاى براى خود، داراى ارزش زيادى است، ولى از آن بالاتر اين است كه انسان ديگران را بر خود مقدم داشته و ابتدا براى آن‏ها دعا كند. امام حسن مجتبى عليه السلام مى‏فرمايد: «در شب جمعه، مادرم را ديدم كه تا صبح در حال ركوع و سجود بود، به او گفتم: اى مادر! چرا همانطورى كه براى ديگران دعا كردى براى خود دعا نكردى؟ فرمود: «الجار ثم الدار; اول همسايه، سپس خانه خود.» (15)
از امام صادق عليه السلام نيز روايت‏شده است: «من قدم اربعين رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه استجيب له فيهم و فى نفسه; كسى كه پيش از دعاى براى خود، چهل نفر از برادران - مومن - خود را دعا كند، دعايش هم در حق آنان و هم در حق خودش مستجاب خواهد شد.» (16)
بهر اين فرمود با موسى خدا
وقت‏حاجت‏خواستن اندر دعا
كاى كليم الله ز من مى‏جو پناه
با دهانى كه نكردى تو گناه
گفت موسى: من ندارم آن دهان
گفت ما را از دهان غير خوان
از دهان غير كى كردى گناه؟
از دهان غير بر خوان كاى اله (17)
در دعاهايى كه به دست ما رسيده، دعاى براى ديگران به صورت‏هاى زير مى‏باشد:

دعا براى اوليا، نيكان و بزرگان دين

يكى از برترين دعاهاى ممكن، دعا در حق قطب دايره امكان; حجت ابن الحسن العسكرى عليهما السلام است، چه از جهت‏سلامتى آن وجود شريف و چه از جهت تعجيل در فرج ايشان، كه او را حق بسيار بزرگى بر گردن ماست. از حق وجود و هستى گرفته كه او سبب متصل بين زمين و آسمان است (18) تا حق بقاء در دنيا. (19)
علاوه بر اين دو، حق قرابت و خويشاوندى با پيامبر خاتم صلى الله عليه و آله لازم مى‏كند در حق او دعا كنيم; چون دعا كردن نيز نشانه‏اى از مودت و دوستى است. و بالاخره امام واسطه نعمت و فيوضات الهى است. در بخشى از زيارت جامعه مى‏خوانيم:
«به بركت ما، درخت‏ها بارور گرديده و ميوه‏ها رسيده و نهرها جارى شده و باران از آسمان باريد، و گياه از زمين روئيده است.»

دعا براى پدر و مادر و كسانى كه بر گردن انسان حق دارند

«ربنا اغفر لى و لوالدى و للمؤمنين يوم يقوم الحساب‏»; «اى پروردگار ما! مرا و پدر و مادرم را و مؤمنان را در روزى كه حساب برپا مى‏گردد بيامرز.» (20)

دعا براى برادران دينى

«ربنا اغفر لنا و لاخواننا الذين سبقونا بالايمان‏»; «اى پروردگار ما! ما را بيامرز و برادران ما را كه در ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز. » (21)

دعا براى فرزندان و نسل‏هاى آينده

«رب هب لى من لدنك ذرية طيبة انك سميع الدعاء»; «پروردگارا! از رحمت‏خود بر من نسلى پاكيزه ببخش، همانا كه تو شنواى دعايى.» (22)
«رب اجعلنى مقيم الصلاة و من ذريتى ربنا و تقبل دعاء»; «پروردگارا! مرا و فرزندانم را بر پاى دارنده نماز قرار ده و دعايم را بپذير.» (23)

دعا براى مرزداران

«بار الها! درود تو بر محمد و خاندان او باد و سوگند به عزتت كه مرزهاى مسلمانان را از بد نگهدار و به نيروى خود، پاسداران آن مرزها را تاييد فرماى و عطاهاى آنان را از عطيه خود كامل و سرشار ساز ... .» (24)
6 - نيايش همگانى
يكى ديگر از آداب نيايش، همگانى و همراه با جمعيت دعا كردن است.
از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
«ما اجتمع اربعة قط على امر واحد فدعوا الا تفرقوا عن اجابة; هيچگاه چهار نفر با هم دست‏به دعا برنمى‏دارند، جز آن كه وقتى پراكنده شوند دعاى آنان به اجابت رسيده باشد.» (25)
7 - اظهار فروتنى
هر چه انسان نسبت‏به خود شناخت‏بيشترى پيدا كند، در برابر پروردگار تواضع بيشترى خواهد داشت; چرا كه به نيازهاى خود آگاه مى‏شود و نسبت‏به اين كه در تمام هستى خود به خداوند متعال نيازمند است‏بيشتر توجه پيدا مى‏كند.
از امام صادق عليه السلام روايت‏شده است كه فرمود: «ان الله تبارك و تعالى اوحى الى موسى: اذا وقفت‏بين يدى فقف وقف الذليل الفقير; خداوند تعالى به حضرت موسى عليه السلام وحى فرمود: هرگاه در پيشگاه من ايستادى، همانند شخص ذليل نيازمند بايست.» (26)
خداوند در قرآن مجيد مى‏فرمايد: «ادعوا ربكم تضرعا»; (27) «پروردگار خود را با حالت زارى بخوانيد.»
ما درون را بنگريم و حال را
نى برون را بنگريم و قال را
ناظر قلبيم اگر خاشع بود
گر چه گفت لفظ ناخاضع بود
8 - شروع دعا با نام پروردگار
بهترين نيايش آن است كه در ابتدا با نام و ياد پروردگار آغاز شود. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «لا يرد دعاء اوله بسم الله الرحمن الرحيم; دعايى كه با بسم الله الرحمن الرحيم آغاز شود، رد نمى‏شود.» (28)
9 - مدح و ثناى خداوند متعال
امام صادق عليه السلام فرمود:
«هرگاه اراده داريد كه از حق سبحانه و تعالى چيزى از حوايج دنيا را سؤال كنيد، بايد به ستايش پروردگار و مدح او و صلوات بر پيغمبر و آل او عليهم السلام ابتدا كنيد، بعد از آن از خداوند حاجات خود را بخواهيد.» (29)
بهترين نمونه اين مدح و ثناى پيش از دعا در سوره حمد ديده مى‏شود كه ابتدا خداوند را به رحمانيت و رحيميت مدح مى‏كنيم و سپس دعا مى‏كنيم.
اين مساله را در بيشتر ادعيه امامان معصوم عليهم السلام به خوبى مى‏توان مشاهده كرد. از آن جمله روايتى از اميرمؤمنان عليه السلام درباره تمجيد پروردگار متعال با اين عبارت:
«يا من هو اقرب الى من حبل الوريد! يا فعالا لما يريد! يا من يحول بين المرء و قلبه! يا من هو بالمنظر الاعلى! يا من هو ليس كمثله شى‏ء; اى آن كه از رگ گردن به من نزديك‏ترى! اى آنكه هر چه بخواهى انجام مى‏دهى! اى آنكه ميان انسان و دلش حايل مى‏شوى! اى آن كه در بلندترين ديدگاهى! اى آن كه همانندش هيچ نيست!» (30)
10 - درود فرستادن بر پيامبر و آل او
يكى از آدابى كه اجابت دعا را تضمين مى‏كند، درود فرستادن بر پيامبر و اهل بيت او عليهم السلام است. از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند:
«لا يزال الدعاء محجوبا حتى يصلى على محمد و آل محمد;
همواره دعا و نيايش در پرده است تا آنگاه كه بر محمد و آل او درود فرستاده شود.» (31)
11 - گريه كردن هنگام نيايش
اين برترين ادب نزد پروردگار است، چرا كه اوج هيجان و احساسات و عشق و علاقه در اين هنگام بروز پيدا مى‏كند و خبر از نرمى دل و خشوع قلب مى‏دهد و آن هم دليل اخلاص است. در روايت است كه:
«اگر نتوانستيد گريه كنيد، خود را به حالت گريه كنندگان درآوريد.» (32)
آب كم جو، تشنگى آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
تا نگريد طفلك نازك گلو
كى روان گردد ز پستان شير او؟
البته بايد توجه داشت كه تنها گريه كردن ظاهرى مقصود اصلى نيست، بلكه مى‏بايست آداب ديگرى نيز مورد توجه قرار گيرد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
«حضرت موسى از كنار يكى از يارانش گذر كرد در حالى كه آن شخص در سجده بود، آن حضرت به دنبال انجام كارش رفته و در بازگشت نيز آن شخص را در همان حال ديد، سپس فرمود: اگر حاجت تو به دست من مى‏بود هر آينه برآورده مى‏كردم - در اين هنگام از پروردگار ندايى رسيد كه - اى موسى! اگر آنقدر سجده كند كه گردنش قطع شود، دعايش را اجابت نخواهم كرد تا آن زمان كه از آنچه دوست ندارم به آنچه دوست دارم باز گردد.» (33)
تا به حاصل برسد كشت اميدى كه تو راست
چاره كار بجز ديده بارانى نيست
12 - اعتراف به گناهان
اعتراف به تقصيرات و گناهان باعث مى‏شود انسان به خدا نزديك‏تر شده، قلبش خاشع شود. علاوه بر اين، يادآورى گناه انسان را به حالت گريه نزديك‏تر مى‏كند.
امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد: «هرگاه خواستيد حاجت‏هاى دنيا و آخرت خود را با خدا در ميان بگذاريد، با ثنا و ستايش الهى آغاز كنيد و سپس بر محمد و آل او صلوات بفرستيد و بعد از آن به تقصيرات و گناهان خود اعتراف كنيد و بعد از اين از خدا «حاجت‏» خود را بخواهيد.» (34)
13 - حضور قلب
اولين پيشواى شيعيان; اميرمؤمنان عليه السلام در اين باره مى‏فرمايد:
لا يقبل الله دعاء قلب لاه; خداوند دعاى دلى كه غافل و سرگرم باشد را نمى‏پذيرد.» (35)
از امام صادق عليه السلام نيز روايت‏شده است كه فرمود: «اذا دعوت الله فاقبل بقلبك; هرگاه خواستى دعا كنى توجه قلبى داشته باش.» (36)
14 - بالا بردن دست‏ها
بلند كردن دست‏ها به طرف آسمان در هنگام دعا نيز از آداب نيايش بوده، در ايجاد حالت معنوى و روحى بسيار مؤثر است. امام حسين عليه السلام فرمود: وقتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله دعا مى‏كردند، دست‏هايشان را بلند مى‏كردند همانند مسكينى كه چيزى طلب مى‏كند.» (37)
امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه «فما استكانوا لربهم و ما يتضرعون‏» (38) فرمودند: «التضرع رفع اليدين بالدعاء; تضرع، يعنى دست‏ها را هنگام دعا بلند كردن.» (39)
15 - گفتن ماشاءالله در پايان دعا
از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: «ما من رجل دعا فختم دعائه بقول ماشاء الله لا قوة الا بالله الا اجيب صاحبه; كسى نيست كه دعاى خود را با جمله ماشاء الله لا قوة الا بالله ختم كند، مگر آن كه دعايش مستجاب شود.» (40)

آداب بعد از نيايش

1 - تكرار دعا و نيايش
دعا چه اجابت‏شود و چه نشود، شايسته است انسان همواره بر آن مداومت داشته باشد. آن‏هايى كه تنها هنگام مشكلات رو به خدا آورده و در هنگام آسايش و راحتى به فكر سخن گفتن با خدا نيستند، از اجابت پروردگار دور خواهند بود.
خداوند از انسان‏هايى كه تنها هنگام سختى‏ها خدا را مى‏خوانند و هنگام رفع گرفتارى او را فراموش مى‏كنند، مذمت كرده و مى‏فرمايد:
«و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منيبا اليه ثم اذا خوله نعمة منه نسى ما كان يدعوا اليه من قبل‏»; (41) « و چون به انسان آسيبى رسد، پروردگارش را - در حالى كه به سوى او بازگشت كننده است - مى‏خواند; سپس چون او را از جانب خود نعمتى عطا كند، آن [مصيبتى] را كه در رفع آن پيشتر به درگاه او دعا مى‏كرد، فراموش مى‏نمايد.»
در آيه‏اى ديگر، آن‏ها را اين گونه سرزنش مى‏كند:
«و اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما كشفنا عنه ضره مر كان لم يدعنا الى ضر مسه‏»; (42) « و چون انسان را آسيبى رسد، ما را - در همه حال - در حال به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده - مى‏خواند و چون گرفتاريش را برطرف كنيم چنان مى‏رود كه گويى ما را براى گرفتاريى كه به او رسيده نخوانده است.»
2 - كشيدن دست‏ها به صورت
يكى از آداب پس از دعا، كشيدن دست‏ها به سر و صورت است. امام صادق عليه السلام فرمودند:
«ما ابرز عبد يده الى الله العزيز الجبار الا استحيى الله - عز و جل - ان يردها صفرا فاذا دعا احدكم فلا يرد يده حتى يمسح على وجهه و راسه; هيچ بنده‏اى دستش را به سوى خدا نگشايد مگر اين كه خدا را شرم آيد كه آن را تهى برگرداند، پس هنگامى كه يكى از شما دعا مى‏كند دست‏خود را بر نگرداند مگر اينكه بر سر و روى خود بكشد.» (43)
3 - گفتن آمين
امام صادق عليه السلام فرمود: «الداعى و المؤمن فى الاجر شريكان; (44) دعاكننده و آمين‏گو در اجر و ثواب شريك هستند.»

پی نوشت :

1) خذوا زينتكم عند كل مسجد.) اعراف/103.
2) اصول كافى، ج 4، كتاب الدعاء، ص 227، ح 7.
3) بحارالانوار، مجلسى، ج 93، ص 296.
4) بر گرفته از تفسير نمونه، ج 4، ص 366.
5) اقتباس از تفسير نمونه، ج 4، صص 370 و 371.
6) وسايل الشيعه، باب استحباب توسل در دعا به محمد و آل محمد صلى الله عليه و آله.
7) كافى، كلينى، ج 2، ص 422.
8) وسائل الشيعه، كتاب الصلاة، باب 37، ح 8843.
9) بحارالانوار، ج 93، ص 374.
10) همان، ج 93، ص 375.
11) همان، ج 78، ص 173.
12) اعراف/ 53.
13) عدة الداعى، احمد بن محمد بن فهد حلى، ص 117.
14) همان، ص 118.
15) بحارالانوار، ج 43، ص 81، روايت 3.
16) همان، ج 93، ص 383، روايت 2.
17) مثنوى معنوى، جلال الدين محمد بلخى.
18) در دعاى شريف ندبه مى‏خوانيم: اين السبب المتصل بين الارض و السماء.
19) امام صادق عليه السلام فرمود: اگر زمين بدون امام بماند از هم مى‏پاشد. كافى، ج 1، ص 179.
20) ابراهيم/ 41.
21) حشر/ 10.
22) آل عمران/ 38.
23) ابراهيم/ 40.
24) ر. ك: صحيفه سجاديه.
25) ثواب الاعمال، صدوق، ص 357.
26) بحارالانوار، ج 93، ص 313.
27) اعراف/ 55.
28) عدة الداعى، ص 120.
29) همان.
30) اصول كافى، ج 2، ص 484، روايت 2.
31) بحارالانوار، ج 93، ص 316، روايت 21.
32) ر. ك: اصول كافى، كلينى، ج 4، ص 233.
33) بحارالانوار، ج 78، ص 225، روايت 95.
34) مرآت العقول، ج 12، ص 99.
35) بحارالانوار، ج 93، ص 314.
36) همان.
37) كان رسول الله صلى الله عليه و آله يرفع يديه اذا ابتهل و دعاكما يستطعم المسكين‏». بحارالانوار، ج 93، ص 294، روايت 23.
38) مؤمنون/ 76.
39) الاربعون حديثا، شهيد اول، حديث 30; بحارالانوار، ج 85، ص 204.
40) وسائل الشيعه، كتاب الصلوة، ابواب دعا، باب 35، حديث 2.
41) زمر/ 8.
42) يونس/ 12.
43) عدة الداعى، ص 159.
44) اصول كافى، ج 4، ص 242حديث 4. '





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط