روان شكننده كودكان‌

بسيار طبيعي است كه والدين را مسوول جسمي و روحي فرزندشان بدانيم. يكي از نكات بسيار مهم در تربيت كودكان توجه به بهداشت رواني آنان است. بهداشت رواني به عنوان بخش جدايي‌ناپذير از بهداشت عمومي همواره بايد مورد...
سه‌شنبه، 12 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
روان شكننده كودكان‌
روان شكننده كودكان‌
روان شكننده كودكان‌

نويسنده: ديانا رحمتي‌

بسيار طبيعي است كه والدين را مسوول جسمي و روحي فرزندشان بدانيم. يكي از نكات بسيار مهم در تربيت كودكان توجه به بهداشت رواني آنان است. بهداشت رواني به عنوان بخش جدايي‌ناپذير از بهداشت عمومي همواره بايد مورد توجه والدين، مربيان و مديران جامعه قرار داشته باشد تا افكار، رفتار و ارتباط‌هاي انساني به نحوي مناسب و شايسته در جامعه برقرار بماند و بسياري از خسارت‌هايي كه از نداشتن تعادل رفتاري و رواني نشات مي‌گيرد و به طور معمول در قالب اعتياد، نزاع، خودكشي، افسردگي، فرار از خانه و ساير رفتارهاي نابهنجار نمايان مي‌شود، از ميان برداشته شود.
به اعتقاد روان‌شناسان، ريشه اغلب بيماري‌هاي رواني و اختلالات رفتاري از محيط خانواده و دوران كودكي نشات مي‌گيرد. كودك در مراحل ابتدايي زندگي خود در محيط خانواده قرار دارد. لذا در اين محيط است كه با رفتارهاي متضادي چون خوب و بد و درست و نادرست روبه‌رو مي‌شود و در صورت عدم توجه به والدين قادر به تشخيص آنها نمي‌شود و چنانچه بدون آگاهي قبلي همين رفتارها را در جامعه به نوع و شكل ديگري مشاهده كند و كسي هم وجود نداشته باشد رفتار درست را به او بياموزد، دچار تناقض رفتاري مي‌گردد.

تشخيص مشكلات بهداشت و روان‌

شايد تشخيص مشكلات سلامت روان براي والدين كار ساده‌اي نباشد، لذا تشخيص آن برعهده متخصصان اين رشته قرار دارد. اختلالات رواني كه كودكان و نوجوانان بدان دچار مي‌شوند بدين قرار است: اختلال بيش‌فعالي و نقص توجه، اختلالات اوتيسم، اختلال دوقطبي، اختلال شخصيتي افسردگي و اختلالات خوردن و بسياري ديگر.
هر يك از اين اختلالات، علائم و شدت متفاوتي دارند كه به تشخيص آنها كمك كرده و روش‌هاي درماني مربوط را مي‌طلبد. شايد همه فاكتورهاي موثر در وقوع مشكلات سلامت روان كاملا شناخته شده نباشد.
اما بديهي است كه ساختار بيولوژيك فرد و شرايط زندگي، عوامل زيستي شامل ژنتيك آسيب‌هاي احتمالي به سيستم اعصاب مركزي، شرايط محيطي كه طيف وسيعي از مشكلات شامل خشونت، كودك‌ آزاري جسمي و جنسي و عاطفي، مرگ عزيزان، طلاق والدين يا روابط نامطلوب آنها و همچنين فقر را در بر مي‌گيرد در ايجاد اين مشكلات نقش دارند.
يكي از نيازهاي اساسي كه باعث گرايش كودك به عروسك مي‌شود ميل به داشتن هم صحبت است و از اين رو عروسك‌ براي كودك يك شخص محسوب مي‌شود
براي مقابله با هر يك از اين مشكلات و اختلالات راهكارهايي وجود دارد كه والدين مي‌توانند با استفاده از آنها به حفظ هر چه بهتر سلامت روان فرزندشان كمك كنند.
دكتر بهروز جليلي، روانپزشك در گفتگويي بهداشت رواني كودكان را اين گونه تعريف مي‌كند: كودك سالم كودكي است كه از نظر تكاملي اشكالي نداشته باشد، از موفقيت لذت ببرد، از شكست عبرت بگيرد، فرق رقابت را با حسادت درك كند و به سر و وضع ظاهر خود توجه داشته باشد.
وي توجه به بهداشت رواني كودك را به اندازه سلامت جسمي كودك قابل اهميت مي‌داند و مي‌افزايد: اگر كودكي تحت تنبيه‌هاي بدني والدين قرار گيرد اما تغذيه صحيح داشته باشد قطعا رشد سالم فكري و جسمي نخواهد داشت، بنابراين بهداشت جسمي منوط به تامين بهداشت رواني كودك است كه اين امر در محيط سالم خانواده و جامعه تحقق مي‌يابد.
همچنين دكتر امير رفيع‌ نيز در اين زمينه به ناسازگاري والدين اشاره مي‌كند و مي‌گويد: تحقيقات نشان داده است، ناسازگاري والدين كه گاه با ناهنجاري‌هاي رفتاري و شناختي مادر نيز همراه است مهم‌ترين عامل در بروز اختلال‌هاي رفتاري در كودكان است. درگيري‌هاي شديد ميان والدين، قهرهاي پي در پي و آگاه نبودن كودك از زمان آشتي آنان، زمينه ناامني و ناسازگاري را در كودكان ايجاد مي‌كند.
مسلما همه اين مسائل مي‌تواند بر روي فراهم آوردن يك محيط امن و سالم تاثير بگذارد و مانع سازگاري رفتار كودك در محيط شود. ناسازگاري كودك واكنشي است از ناملايماتي كه تجربه كرده و آنچه بعدها در نوجواني، جواني و حتي بزرگسالي از او سر مي‌زند.

عروسك درماني‌

بازي با عروسك در تعادل رفتاري كودك نقش موثري دارد؛ چراكه وي در بازي با عروسك مي‌تواند انرژي‌هاي اضافي رواني خود را تخليه كند. به بيان ديگر در اين بازي انرژي روان و جسمي خود را بارور مي‌كند و شكل مناسبي به آن مي‌دهد.
كودك در ارتباط با عروسك دوست دارد موقعيت خود را بيان كند و دنياي اطراف خود را تعريف كند. تعريف او از دنيا تصويرهايي است كه از پدر و مادر، برادر و خواهر، خانه و كوچه‌‌‌هاي اطراف خانه خود دارد. اگر پدر و مادر در برخورد با او بي‌ميلي كنند و يا رفتار مناسبي داشته باشند اين كودك اين رفتارها را براي عروسكش بازگو مي‌كند و همين تعريف كردن اساس آرامش و تخليه رواني كودك را فراهم مي‌كند به بيان ديگر رفتار كودك با عروسك در پيشرفت و تكامل كلامي كودك موثر است به شرط آن كه ما رفتار و گفتار كودك را به هنگام گفتگو با عروسك جدي بگيريم.
يكي از نيازهاي اساسي كه باعث گرايش كودك به عروسك مي‌شود ميل به داشتن هم صحبت است عروسك براي كودك يك شخص محسوب مي‌شود و با او رابطه اجتماعي برقرار مي‌كند ضمن اين كه كودك با توجه به اين كه مسوول عروسك شناخته مي‌شود در مسير رشد مسووليت‌پذيري و خلاقيت اجتماعي قرار مي‌گيرد.
بنابراين به مادران توصيه مي‌‌شود در هنگام بازي كودك با عروسك جهت‌دهي و تصميم‌گيري بزرگسالانه نداشته باشند بلكه عروسك را همان‌گونه ببينند كه كودكان مي‌بينند و احساس مي‌كنند. يعني همانند كودك حس كرده و در نظر بگيرند.
عروسك به عنوان يك دوست كودك است نه وسيله‌اي در جهت سرگرمي كودك به همين دليل كودك كاركردي تحت عنوان راز و نياز عروسك را براي خود مطرح مي‌كند و از آن به خوبي استفاده مي‌كند در سايه اين نگرش خانواده بهتر مي‌تواند احساس تنهايي و خلاء رواني كودك را جبران كند.
لذا عروسك مي‌تواند واسطه تربيتي ما با كودك و يا كودك با محيط پيرامون او باشد و در اين نقش مي‌تواند پيام تربيتي را از ما گرفته و به كودك منتقل كند علاوه بر اين كه احساس عاطفي و فكري كودك را متقابلا به ما انتقال مي‌دهد.

تاثير حوادث غيرمترقبه

تحقيقات نشان داده است كه واكنش‌هاي افراد در مواجهه با حوادث بسيار متفاوت است. برخي كودكان تنها دچار نگراني مي‌شوند و خاطرات تلخي در ذهن آنان ايجاد مي‌شود. اين گروه با كمي حمايت‌هاي رواني به مرور زمان بهبود مي‌يابند اما گروهي به طور عميق دچار مشكل مي‌شوند.
گريه و بي‌قراري، بي‌علاقگي به آنچه كه در اطرافش اتفاق مي‌افتد تا ترس از محيط، اختلال در خواب و اشتها، وقفه يا تاخير در سير رشد رفتاري آنان، فقدان عكس‌العمل نسبت به محرك‌هاي طبيعي، پسرفت تكاملي مانند توقف در راه رفتن و تكلم، مكيدن شست دست، شب ادراري، كابوس‌هاي شبانه، پرخاشگري، ترس و بي‌اعتمادي، عدم تمركز، گريستن و بي‌قراري و اختلالات خواب از علايم آسيب‌هاي رفتاري در كودكان زير 2 سال است كه در حوادث والدين و عزيزان خود را از دست داده‌اند. از اين‌رو پيشنهاد مي‌شود براي اين كه اين كودكان كمتر در معرض آسيب‌هاي رواني قرار گيرند هيچ‌گاه كودك را از والدينشان حتي زماني كه مجروح هستند نبايد جدا كرد، اگر كودك شيرخوار است و مادر فوت كرده سعي شود براي كودك مادر رضاعي پيدا كنند، كودك را به بستگان درجه اول مانند پدر يا مادربزرگ، خاله يا عمه و عمو بسپارند و سفارش شود مرتب او را نوازش كنند. در صورتي كه اشياء يا لباس قابل استفاده از پدر و مادر متوفي باقي مانده است آنها را در اختيار فرزندش قرار دهند، امكانات بازي و سرگرمي براي وي فراهم كنند و سعي كنند كودكان را با لطيفه‌هاي جالب بخندانند.

پرورش سلامت روان كودك

مادران براي اين كه فرزندان سالم به لحاظ روحي و رواني داشته باشند بايد رفتارهاي تربيتي مختلفي را مدنظر قرار دهند. ابتدا بايد از مراحل رشد كودك آگاهي داشته باشند تا بيش از حد و يا كمتر از حد لازم از او انتظار نداشته باشند. همچنين فرزندان را تشويق كنند كه احساسات خود را ظاهر كنند، اجازه بدهند و به او كمك كنند كه عصبانيت خود را به گونه‌اي مثبت ظاهر كند بدون آن كه متوسل به خشونت شود. از سوي ديگر به حرف‌هاي فرزندان‌شان خوب گوش دهند از كلمات و اصطلاحاتي استفاده كنند كه براي او قائل فهم باشد حتي او را به سوال كردن ترغيب نمايند، موفقيت‌هايش را جشن بگيرند و در عين حال توانايي‌هاي او را با توانمندي‌هاي ساير كودكان مقايسه نكنند و منحصر بفرد بودن او را بستايند. همچنين در رويارويي با فراز و نشيب‌هاي زندگي او را ياري دهند و نشان دهند كه به توانايي‌هاي او در كنترل مشكلات اعتماد دارند. در همين حال ارزش عذرخواهي براي اشتباه مرتكب شده، همكاري، صبر، بخشش و احترام را به او ديگران را بياموزند.
مادران و پدران مطمئن باشند كه نمي‌توانند بي‌نقص عمل كنند، مسلما تربيت فرزند كار دشواري است ولي اين نكته را نبايد فراموش كرد كه بهداشت رواني كودكان بسيار اهميت دارد. بسياري از كودكان ما از مشكلات سلامت روان رنج مي‌برند. اين مشكلات وجود دارند ولي قابل حل و درمان مي‌باشند و بهترين درمان آنها نيز مراجعه نزد متخصصان بهداشت روان است.
منبع: http://www.jamejamonline.ir




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط