شکل زمین شامل واحدهای طبیعی زمین است که هر واحد تحت شرایط مشابه اقلیم، هوازدگی، فرسایش و نهشت تودهها تحول یافته، به شکل فعلی درآمده است (وی 1978). بنابراین خاکها که در یک واحد شکل زمین و بر روی یک سنگ مادر معین و در شر ایط مشابه تشکیل میشوند تشابهی به هم داشته، ویژگیهای فیزیکی آنان نیز مانند هم هستند. از این قرار شکل زمین مشخص کننده خاک و رستنیهای روی آن است (بلنکاب و فورتادو 1967 و اسمیت 1982). در این صورت با دانستن وضعیت شکل زمین میتوان به چگونگی خاک و رستنیهای هر واحد شکل زمین و توان آن برای کاربریهای انسان در سرزمین پی برد. به عبارت دیگر هر واحد شکل زمین در اقلیم خود نمایشگر سنگ و خاک ویژه خود است. به طور کلی، تغییر اقلیم، تغییر وضعیت شکل زمین را به دنبال دارد. در این صورت، برای هر اقلیم، شکل زمین ویژه آن را باید تفسیر نمود (وی 1978). با امعان نظر بر موارد یاد شده میتوان اظهار داشت که هر واحد شکل زمین نمایشگر یک اکوسیستم کلان است.
پارامترهای مشخص کننده شکل زمین عبارتند از:
- وضعیت آبراهههای طبیعی و تعداد آنها در واحد سطح
- شیب و امتداد شیب
- بلندیهای خرد و کلان
- درجه ارتباط بین یال و قله
- تعداد یالها و برآمدگیها در واحد سطح
- قوت و ضعف جهتهای جغرافیایی چیره نخستین و دومین
- ارتفاع از سطح دریا
- پروفیل عرضی آبکندها
از میان پارامترهای یاد شده، شیب، ارتفاع از سطح دریا، جهت جغرافیایی، آبراهههای طبیعی (هیدروگرافی) و آبکندها مهمتر از بقیه هستند، زیرا حتی با مشخص کردن پنج پارامتر یاد شده میتوان شکل زمین یک واحد را شناخت. فراتر اینکه، برای مشخص کردن وضعیت یک واحد شکل زمین، حتی با شناسایی شیب، ارتفاع از سطح دریا و جهتهای جغرافیایی میتوان به این مهم نایل آمد (کومپانونی و کوکز 1981). اما برای آنکه بتوان از روی وضعیت شکل زمین به سنگ و خاک ناحیه مورد بررسی پی برد، دانستن وضعیت آبراهههای طبیعی و آبکندها نیز ضروری است.
آسانترین روش برای نقشه سازی واحدهای شکل زمین و پارامترهای تشکیل دهنده آن استفاده از روش تفسیر عکسهای هوایی است. بهترین عکس برای این منظور، عکسی است که با فیلم سیاه و سفید پانکروماتیک و با فیلتر منهای آبی گرفته شده باشد (وی 1978 و لو 1986). در این روش با استفاده از استریوسکپ و دیدن سه بعدی اجسام روی عکس، براحتی میتوان واحدهای مختلف شکل زمین را بر روی یک سری عکسهای هوایی مشخص نموده، با مداد روغنی مرزهای آن را بر روی عکس علامت گذاری و سپس نقشه آن را تهیه کرد. با استفاده از روش تفسیر عکسهای هوایی حتی میتوان به نقشه سازی پارامترهای تشکیل دهنده واحد شکل زمین مثل نقشه شیب، نقشه ارتفاع از سطح دریا، نقشه جهات جغرافیایی و نقشه هیدروگرافی در مقیاسهای متفاوت پرداخت .
به خاطر آنکه اغلب عکسهای هوایی تهیه شده با فیلم پانکروماتیک سیاه و سفید و با فیلتر زرد گرفته میشوند (زبیری و دالکی 1370)، از این عکسها نمیتوان به راحتی عکسهای گرفته شده با فیلتر منهای آبی از ویژگی بافت روی عکس در تشخیص منابع استفاده نمود. همچنین، به خاطر کهنگی عکسهای هوایی ایران و چاپ مخدوش عکسها، کار شناسایی منابع در کشور با استفاده از روش عکسهای هوایی در سالهای اخیر دچار مشکل شده است. اغلب نایاب بودن عکسها و عدم دسترسی به آنان نیز مزید بر علت شدهاند.
برای تهیه نقشه واحدهای شکل زمین و پارامترهای متشکل آن همچنین میتوان از نقشه توپوگرافی استفاده کرد (کومپانونی و کوکز 1981). به واسطه مشکلات یاد شده در شناسایی منابع با استفاده از روش تفسیر عکسهای هوایی، ارزیابان محیط زیست از نقشه توپوگرافی برای نقشه سازی واحدهای شکل زمین و پارامترهای متشکله آن، در سالهای اخیر استفاده مینمایند.
بدین جهت چگونگی نقشه سازی واحدهای شکل زمین با استفاده از نقشههای توپوگرافی در این مقاله تشریح میشود. بدین منظور، برای تهیه نقشه واحدهای شکل زمین اول باید، نقشه طبقات شیب، دوم نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا و سوم نقشه جهت جغرافیایی به طور جداگانه تهیه گردند. سپس این نقشهها تلفیق میشوند تا نقشه واحدهای شکل زمین به وجود آید.
روش تهیه نقشه طبقات شیب
از ویژگیهای خطوط میزان منحنی بر روی نقشههای توپوگرافی، که نمایشگر تغییرات شیب نیز میباشند در کار نقشه سازی شیب استفاده میشود. خطوط میزان منحنی، تغییرات شیب هر ناحیه، که میتواند از صفر تا 90 درجه نوسان داشته باشد، را نشان میدهد. ممکن است این سؤال پیش آید که هنگامی که نقشه توپوگرافی با ویژگیهای خطوط میزان منحنی خود نمایشگر تغییرات شیب ناحیه روی نقشه است، تهیه نقشه شیب دیگر چه لزومی دارد. همان گونه که بیان گردید، شیبهای یک ناحیه ممکن است از صفر تا 90 درجه و یا در نقشه سازی شیب برای کارهای منابع طبیعی از صفر تا 100 درصد (شیب 45 درجه = 100 درصد) نوسان داشته باشند. برای کاهش دادن نوسان وسیع و همچنین خواندن راحتتر، روشنتر و سریعتر شیب بر روی نقشه توپوگرافی است که نقشههای طبقات شیب تهیه میگردند، به عبارت دیگر، نقشههای طبقات شیب این خاصیت را دارند که نخست شیبهای یک ناحیه را سریعتر و آسانتر میتوان از روی آنان تشخیص داد، دوم آنکه از طبقات شیب برای تشکیل واحدهای شکل زمین که اساس شناسایی منابع اکولوژیکی هستند میشود استفاده کرد و سوم آنکه با داشتن نقشه طبقات شیب، به همراه نقشه طبقات سایر پارامترها، میتوان راحتتر به ارزیابی و سپس برنامه ریزی استفاده از سرزمین پرداخت.از این رو، پیش از تهیه نقشه طبقات شیب، نخست باید نوسان طبقات و یا تعداد طبقات مورد انتظار را تعیین نمود. تعداد طبقات نقشه شیب و نوسان این طبقات بستگی مستقیم به شرایط زیر دارند:
الف) هدف بررسی
ب) وضعیت ژئومرفولوژی و شکل زمین آبخیز مورد بررسی
پ) نوع کاربریهای مورد انتظار برای ارزیابی و برنامه ریزی سرزمین
ث) مقیاس نقشه
به هر حال به جهت ارزیابی توان اکولوژیکی محیط زیست، طبق تجربیات نگارنده، مناسبترین و معمولترین طبقه بندی شیب از قرار زیر است:
طبقات |
درصد شیب |
1 |
0-2 |
2 |
2-5 |
3 |
5-8 |
4 |
8-12 |
5 |
12-15 |
6 |
15-20 |
7 |
20-30 |
8 |
30-65 |
9 |
بیش از 65 |
مقیاس 1:20000
پس از تعیین طبقات مورد انتظار برای نقشه سازی، نقشه توپوگرافی را بر روی میز رسم ثابت نموده، یک ورق کاغذ شفاف (کاغذ کالک یا مومی شفاف) بر روی نقشه توپوگرافی گذارده، آن را بر نقشه توپوگرافی یا میز رسم ثابت مینمایند. س مرز ناحیه مورد بررسی را بر روی کاغذ شفاف رسم میکنند. اگر از میز نور برای نقشه سازی استفاده به عمل میآید پیشنهاد میگردد که پس از یک ساعت کار، میز نور را خاموش نمایند تا کاغذ شفاف، که بر اثر گرمای لامپها در درازمدت منبسط گردیده و احتمال بروز اشتباه در مرزها و یا طبقات رسم شده شیب را باعث میشود، زمانی برای خنک شدن و در نتیجه عدم بروز اشتباه داشته باشد.
سپس با استفاده از فرمول زیر (وی 1978) فاصله خطی بین خطوط میزان منحنی محاسبه میشود.
اجزاء فرمول عبارتند از:
W= فاصله خطی بین خطوط میزان منحنی بر روی نقشه بر حسب اجزاء متر
∆h= فاصله عمودی بین خطوط میزان منحنی بر روی زمین که معمولاً در گوشه نقشههای توپوگرافی تحت عنوان فاصله خطوط تراز مشخص شده است.
M= مخرج کسر مقیاس نقشه
P= عدد درصد شیب
برای روشن شدن نحوه محاسبه، فاصله خطوط میزان منحنی در طبقات شیب پیشنهادی در یک مثال ارائه میگردد.
مثال: اگر در مقیاس نقشه در ناحیه مورد بررسی (شکل 1) 1:20000 و فاصله خطوط تراز 20 متر باشد، برای محاسبه فاصله خطی (W) بین خطوط میزان منحنی شیب 5 درصد بر حسب میلی متر، به نحو زیر عمل میتوان کرد:
(میلیمتر) یعنی آنکه در جایی که فاصله عمودی بین خطوط میزان منحنی 20 میلیمتر است، شیب آن 5 درصد میباشد. فاصله خطی طبقات پیشنهادی در مثال ارائه شده به صورت زیر است.
برای نقشه سازی طبقات درصد شیب، از یکی از گوشههای نقشه توپوگرافی که در زیر ورقه شفاف و بر روی میز رسم ثابت شده است، شروع به جدا نمودن طبقات شیب میشود. برای این کار از جداسازی طبقه 1 و یا از طبقه 8 میتوان اقدام به کار کرد. با یک خط کش فاصله عمودی بین دو خط میزان منحنی اندازه گیری میشود و با مراجعه به عدد بدست آمده برای هر طبقه شیب و حد پایین و بالای هر طبقه شیب، بین دو خط میزان منحنی علامت گذاری میگردد.
طبقات |
درصد |
فاصله خطی (W) بر حسب میلیمتر |
1 |
0-2 |
بیش از 50 |
2 |
2-5 |
20-50 |
3 |
5-8 |
20-12/5 |
4 |
8-12 |
8/3-12/5 |
5 |
12-15 |
6/7-8/3 |
6 |
15-20 |
5-7/6 |
7 |
20-30 |
3/3-5 |
8 |
30-65 |
1/5-3/3 |
9 |
بیش از 65 |
کمتر از 1/5 |
سپس از وصل کردن خطوط علامت گذاری شده، مرزهای هر طبقه شیب بر روی کاغذ شفاف مشخص میگردند. برای بهتر روشن شدن نحوه جداسازی طبقات و نتیجه حاصله به شکل 1 و 2 مراجعه فرمایند. در نتیجه وصل شدن طبقات شیب مختلف، طبقات درصد شیب ناحیه مورد بررسی همانند شکل 3 حاصل میشود.
همان گونه که از شکل 3 مشهود است با داشتن طبقات درصد شیب، شیبهای ناحیه مورد بررسی را میتوان به طور سریع و آسان از مدنظر گذراند و به چگونگی پستی و بلندی ناحیه پی برد.
روش تهیه نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا
برای تهیه نقشه ارتفاع از سطح دریا، از ویژگیهای خطوط میزان منحنی بر روی نقشههای توپوگرافی استفاده میشود. خطوط میزان منحنی نوسانات ارتفاعی ناحیه مورد بررسی را در اختیار میگذارند. البته همان طور که روی نقشه توپوگرافی پیداست، ارتفاع ناحیه مورد بررسی از سطح دریا را میتوان مستقیماً روی نقشه توپوگرافی مشاهده کرد. اما از آنجا که خطوط میزان منحنی درهم و مشغوش هستند، مشاهده نوسانات ارتفاع بر روی آنان نیازمند بذل دقت و وقت است. برای آسانتر دیدن نوسانات ارتفاع در یک ناحیه است که نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا تهیه میشود. در واقع با تهیه چنین نقشهای هم میتوان نوسانات ارتفاع را آسانتر و سریعتر تشخیص داد و هم میتوان از آن در تهیه نقشه واحدهای شکل زمین، که اساس شناسایی منابع اکولوژیکی هستند، بهره جویی نمود. برای تهیه نقشه ارتفاع سطح دریا، نخست باید نوسان طبقات و یا تعداد طبقات مورد انتظار را تعیین نمود. تعداد طبقات ارتفاع از سطح دریا و نوسان این طبقات بستگی به شرایط زیر دارند:الف) هدف بررسی
ب) وضعیت ژئومرفولوژی و شکل زمین آبخیز مورد بررسی
پ) نوع کاربریهای مورد انتظار برای ارزیابی و برنامه ریزی سرزمین
ت) مقیاس نقشه
ث) میزان همبستگی جامعههای گیاهی با ارتفاع از سطح دریا
مقیاس : 1:20000
مقیاس: 1:20000
طبق تجربیات نگارنده و یافتههایی چند (هایل مقدم 1373) مناسبترین طبقه بندی ارتفاع از سطح دریا برای ایران، از قرار زیر است:
کرانههای جنوبی |
|
|
|
طبقات |
ارتفاع از سطح دریا (متر) |
|
1 |
0-100 |
|
2 |
100-400 |
|
3 |
400-1000 |
|
4 |
بیش از 1000 |
زاگرس |
طبقات |
ارتفاع از سطح دریا (متر) |
|
1 |
کمتر از 1000 |
|
2 (شروع بلوط) |
1000-1200 |
|
طبقات |
ارتفاع از سطح دریا (متر) |
|
3 (شروع بادام و بنه) |
1200-1400 |
|
4 (خاتمه بلوط و بادام) |
1400-1800 |
|
5 (خاتمه بنه) |
1800-2100 |
|
6 (شروع گلابی) |
2100-2400 |
|
7 (خاتمه گلابی) |
2400-2600 |
|
8 |
بیش از 2600 |
بقیه ایران |
|
|
|
طبقات |
ارتفاع از سطح دریا (متر) |
|
1 |
کمتر از 1000 |
|
2 |
1000-1400 |
|
3 |
1400-1800 |
|
4 |
1800-2200 |
|
5 |
2200-2600 |
|
6 |
2600-3000 |
|
7 |
3000-3400 |
|
8 |
بیش از 3400 |
مناسبترین طبقه بندی ارتفاع از سطح دریا برای نیمرخ شمالی البرز از قرار زیر است:
طبقات |
|
ارتفاع از سطح دریا (متر) |
1 |
لرگ – توسکاستان |
0-100 |
2 |
نمدار – شمشادستان |
100-200 |
3 |
انجیلی – ممرزستان |
200-400 |
4 |
بلوط – ممرزستان |
400-600 |
5 |
راشستان |
600-1200 |
طبقات |
|
ارتفاع از سطح دریا (متر) |
6 |
اوری – لورستان |
1200-1800 |
7 |
مراتع ییلاقی |
1800-2200 |
8 |
|
بیش از 2200 |
به هر حال انتخاب بهترین طبقه بندی، همان گونه که ذکر گردید بستگی مستقیم به عوامل یاد شده دارد.
برای نقشه سازی طبقات ارتفاع از سطح دریا، نقشه توپوگرافی را بر روی میز رسم ثابت نموده، یک ورقه کاغذ شفاف بر روی نقشه توپوگرافی گذارده، آن را بر نقشه توپوگرافی و یا میز رسم ثابت مینمایند. سپس بر حسب طبقه بندی مورد انتظار از یک گوشه نقشه شروع به جداسازی طبقات ارتفاع مینمایند. طرز جداسازی طبقات بدین نحو است که با مداد خطی بر روی خط میزان منحنی که نمایشگر، به طور مثال، حد پایین طبقه ارتفاع مورد نظر است در تمامی سطح نقشه رسم مینمایند. سپس همین کار را با خط میزان منحنی که حد بالای طبقه ارتفاع مورد نظر را نشان میدهد انجام میدهند. تکرار این عمل برای تمامی طبقات ارتفاع در سطح نقشه، منجر به فراهم شدن نقشه طبقات ارتفاع میشود.
مثال:
اگر نقشه توپوگرافی ناحیه مورد بررسی که در نیمرخ شمالی البرز واقع است همانند شکل 1 باشد، در این صورت، نقشه سازی طبقات ارتفاع از سطح دریا بنا بر روند یاد شده طبق شکل 4 خواهد بود.
همان گونه که در شکل 4 مشاهده میشود، با تهیه نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا به آسانی میتوان نوسانات ارتفاعی را از نظر گذراند و به چگونگی پستی و بلندیهای ناحیه مورد بررسی پی برد.
روش تهیه نقشه جهتهای جغرافیایی
برای تهیه نقشه جهتهای جغرافیایی نیز از ویژگیهای خطوط میزان منحنی بر روی نقشه توپوگرافی به اضافه سایر ویژگیهای این گونه نقشهها استفاده میشود. ویژگیهای دیگر نقشههای توپوگرافی که در این مورد به کار گرفته میشوند عبارت از رودخانهها، نهرها و آبراههها و خطوط یالها و نحوه ارتباط یالها و نحوه ارتباط یال و قله هستند. البته مشاهده جهتهای جغرافیایی، یا به عبارت دیگر، جهت دامنهها بر روی نقشه توپوگرافی امکان پذیر است، اما همانند طبقات شیب و ارتفاع این کار نیازمند بذل وقت و دقت است. برای آسانتر دیدن جهت دامنهها و همچنین استفاده از این پدیده در نقشه سازی واحدهای شکل زمین است که نقشه جهتهای جغرافیایی تهیه میشود.برای تهیه نقشه جهت دامنهها، نخست نقشه توپوگرافی را بر روی میز رسم ثابت میکنند و یک ورقه کاغذ شفاف بر روی نقشه توپوگرافی میگذارند و آن را بر روی نقشه توپوگرافی و یا میز رسم ثابت مینمایند. سپس مرز ناحیه مورد بررسی را روی کاغذ شفاف رسم میکنند. در مرحله بعد یالها و رودخانهها، نهرها و آبراهههای موجود در نقشه توپوگرافی را مشخص میسازند. سپس جهت هر یک از دامنهها (حد پایین یال و دره) را نسبت به شمال جغرافیایی تعیین نموده، مرز دامنه را که نمایشگر جهت تعیین شده است محدود مینمایند.
مقیاس: 1:20000
به طور کلی، در کار ارزیابی توان محیط زیست، جهت دامنههایی که شیب تا 10 درصد دارند، از آنجا که چنین شیب ملایمی نمیتواند باعث به وجود آمدن جهت جغرافیای قابل ملاحظهای باشد، بدون جهت جغرافیایی در نظر گرفته میشود. در این صورت، کار جداسازی دامنهها برای آن دسته از دامنهها که شیب بیش از 10 درصد دارند به عمل میآید.
از این رو، در تهیه نقشه جهتهای جغرافیایی حداکثر 9 طبقه جهت و حداقل 5 طبقه جهت در نظر گرفته میشود. اختیار نمودن حداکثر و یا حداقل طبقات جهت بستگی به عوامل زیر دارد:
الف) هدف بررسی
ب) وضعیت ژئومرفولوژی و شکل زمین آبخیز مورد بررسی
پ) نوع کاریهای مورد انتظار برای ارزیابی و برنامه ریزی سرزمین
ت) مقیاس نقشه
ث) میزان همبستگی جامعههای گیاهی با جهت جغرافیایی
به هر حال طبقه بندی جهتهای جغرافیایی 9 طبقهای از قرار زیر است:
طبقات |
جهت جغرافیایی |
1 |
P |
2 |
N |
3 |
NE |
4 |
E |
5 |
SE |
6 |
S |
7 |
SW |
8 |
W |
9 |
NW |
طبقه بندی جهتهای جغرافیایی 5 طبقهای به شرح زیر است:
طبقات |
جهت جغرافیایی |
1 |
P |
2 |
N |
3 |
E |
4 |
S |
5 |
W |
مثال:
اگر نقشه توپوگرافی ناحیه مورد بررسی همانند شکل 1 باشد، در این صورت نقشه سازی طبقات جهتهای جغرافیایی بنا بر روند یاد شده طبق شکل 5 خواهد بود.
همان گونه که در شکل 5 دیده میشود با این کار جهتهای جغرافیایی ناحیه مورد بررسی به خوبی قابل رؤیت هستند.
مقیاس 1:20000
روش تهیه نقشه واحدهای شکل زمین
همان گونه که اشاره شد، شکل زمین شامل واحدهای طبیعی زمین است که هر واحد و یا بخشی از زمین، شکل سه بعدی منحصر به خود را دارد. برای آنکه بتوان اشکال سه بعدی زمین را در دو بعد بر روی کاغذ مسطح نمایش داد که از آن بتوان در شناسایی منابع اکولوژیکی و همچنین در مقاطع ارزیابی توان اکولوژیکی بهره گرفت، لازم است که اول شکل زمین به اجزاء اصلی آن تجزیه گردد و سپس این اجزاء با همدیگر ترکیب شوند تا واحدهایی منحصر به فرد از شکل زمین به وجود آید.در این صورت برای تهیه نقشه واحدهای شکل زمین لازم است که نقشههای طبقات شیب، طبقات ارتفاع و طبقات جهتهای جغرافیایی که اجزاء تجزیه شده آن هستند، با همدیگر تلفیق شوند. برای تلفیق سه نقشه یاد شده ارزیابان محیط زیست در ایران از روش روی هم گذاری (مک هارگ 1969، ادهمی مجرد 1368) استفاده مینمایند.
کار روی هم گذاری نقشهها به دو شیوه به عمل میآید.
1-شیوه چند ترکیبی
2- شیوه دو ترکیبی
در شیوه چند ترکیبی برای تهیه نقشه واحدهای شکل زمین، نقشههای طبقات شیب، طبقات ارتفاع از سطح دریا و طبقات جهتهای جغرافیایی هر سه بر روی هم دیگر بر میز نور گذارده میشوند. سپس ارزیاب با توجه به موارد مشترک بین سه پارامتر یاد شده، واحدهایی را که از نظر یک یا سه پارامتر با هم شباهت داشته، یک مجموعه منحصر به فرد را تشکیل میدهند جدا مینماید. در این شیوه تجربه ارزیاب نقش عمدهای را در جداسازی واحد ایفا میکند. برای بیشتر روشن شدن در مورد نحوه و نتیجه کار این شیوه به مخدوم و دیگران (1366) مراجعه فرمایید. به هر حال حسن عمده روش چند ترکیبی سرعت عمل آن در تهیه نقشه است، هر چند میزان سرعت بسته به تجربه ارزیاب تفاوت میکند.
در شیوه دو ترکیبی، نخست نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا و نیز طبقات درصد شیب، بر روی هم گذارده و تلفیق میگردند. سپس نقشه تلفیق شده (نقشه واحدهای مقدماتی شکل زمین) بر روی نقشه جهتهای جغرافیایی قرار داده میشود و عمل روی هم گذاری و تلفیق نهایی برای دست یابی به نقشه واحدهای شکل زمین انجام میپذیرد. از آنجا که روش دو ترکیبی نتیجه بهتر و دقیقتری به دست میدهد و همچنین آسانتر میتواند مورد عمل و استفاده ارزیابان کم تجربه قرار گیرد، طرز کار این روش به طور مفصل در زیر تشریح میگردد. برای این منظور، بر روی میز نور، نخست، نقشه طبقات ارتفاع از سطح دریا گذارده شده و ثابت میگردد. سپس نقشه طبقات شیب دقیقاً بر روی آن طوری قرار داده میشود که مرزهای دو نقشه دقیقاً با هم منطبق گردند. سپس از یک گوشه نقشه ارزیاب شروع به جداسازی مناطق مشترک بین دو نقشه طبق مثال زیر مینماید.
مقیاس: 1:20000
مثال: اگر در ناحیه مورد بررسی (شکل 1)، نقشههای طبقات ارتفاع از سطح دریا (شکل 4) و طبقات درصد شیب (شکل 3) بر روی همدیگر گذارده شوند، نتیجه تلفیق به صورت شکل 6 درخواهد آمد. در این هنگام شایسته است که مناطق مشترک (که عبارت از ترکیب یک ارتفاع مشخص با یک درصد شیب معین است) نامگذاری گردند. برای نامگذاری میتوان به طور دلخواه از حروف الفبا یا اعداد استفاده نمود. به عنوان نمونه در گوشه راست شکل 6، شیب طبقه 3 با ارتفاع طبقه 3 تلفیق شده، یک واحد مقدماتی شکل زمین، متشکل از ارتفاع و شیب یاد شده را به وجود آوردهاند. حال میتوان این واحد مقدماتی شکل زمین را با حرف الف، یا با حرف A و یا با عدد رومی I نمایش داد. در حالتی که ناحیه مورد بررسی کوچک بوده، و همچنین مقیاس نقشه نیز کوچک باشد، نامگذاری یاد شده چندان تولید اشکال نمیکند اما زمانی که ناحیه مورد بررسی بزرگ باشد و مقیاس نقشه نیز بزرگتر شود، از آنجا که ممکن است بیش از یک ورقه نقشه ناحیه مورد بررسی را بپوشاند، نامگذاری دچار اشکال میگردد. این اشکال از آنجا بروز میکند که هنگام کار روی ورقه دوم نقشه و یا در ورقههای دیگر به خاطر سپردن تمام ترکیبات ارتفاع و شیب در ورقه اول و نام داده شده به آنان و استفاده مجدد از آنان در ورقه دوم و یا ورقههای دیگر تقریباً محال به نظر میآید. برای رفع این نقیصه و همچنین به خاطر یاری رساندن به ارزیابان کم تجربه به هنگام تجزیه و تحلیل و جمع بندی دادهها و از همه مهمتر کدگذاری مناطق مشترک مقدماتی و نهایی (واحد شکل زمین) و اکوسیستمهای خرد (واحدهای زیست محیطی، فصل دوازدهم) فرمولی ارائه شده است (مخدوم 1366).
طبق این فرمول ، ترکیب دوتایی در روی هم گذاری نقشهها را میتوان کدگذاری نمود و از نقص یاد شده پرهیز کرد.
اجزاء این فرمول عبارتند از:
کد یا شماره واحد ترکیب شده = E
تعداد کل طبقات نقشه زیرین = j
شماره طبقه نقشه رویی = I
شمکناره طبقه نقشه زیرین = Ji
در مثال یاد شده، واحد مقدماتی زمین حاصل از ترکیب ارتفاع طبقه 3، با درصد شیب طبقه 3 است که کد یا شماره 19 به خود خواهد گرفت. زیرا طبق فرمول رابطه زیر برقرار است:
3+(1-3)8=E
همانگونه که بیان شد عدد 8 بیانگر تعداد کل طبقات نقشه زیرین یعنی ارتفاع از سطح دریاست که برابر 8 میباشد. 3 داخل پرانتز معرف شیب طبقه 3 (I) است و 3 خارج از پرانتز نشانگر ارتفاع طبقه 3 (ji) میباشد. همانطور که در شکل 6 مشاهده میشود، کد یا شماره واحدهای مقدماتی شکل زمین حاصل از ترکیب ارتفاعها و درصد شیبهای مختلف بر روی نقشه، همانهایی هستند که بر روی نقشه طبق فرمول یاد شده محاسبه و نشان داده شدهاند.
راهنمای نقشه نیز به صورت جدول 1 تنظیم شده و بر روی نقشه و یا در صورت طولانی بودن آن به صورت جداگانه ارائه میگردد.
در مرحله نهایی، نقشه مقدماتی واحد شکل زمین که حاصل ترکیب نقشههای طبقات ارتفاع از سطح دریا و طبقات درصد شیب است را بر روی نقشه جهتهای جغرافیایی قرار میدهند. ابتدا نقشه جهت را روی میز نور ثابت میکنند و سپس نقشه مقدماتی واحد شکل زمین را طوری روی آن قرار میدهند که مرزهای دو نقشه دقیقاً بر همدیگر منطبق گردند. سپس در یک گوشه نقشه شروع به جداسازی مناطق مشترک بین دو نقشه مینمایند.
در دنباله مثال یاد شده، اگر نقشه مقدماتی واحد شکل زمین (شکل 6) بر روی نقشه جهتهای جغرافیایی (شکل 5) روی هم گذاری گردد، نتیجه تلفیق به صورت شکل 7 درخواهد آمد. در این شکل مناطق مشترک بین جهتهای جغرافیایی و نقشه مقدماتی واحد شکل زمین تشکیل واحدهای شکل زمین را خواهد داد که واحدها در واقع حاصل ترکیب ارتفاع از سطح دریا، درصد شیب و جهت جغرافیایی ناحیه مورد بررسی هستند. کدگذاری واحدهای شکل زمین نیز با فرمول ارائه شده محاسبه میشود. به عنوان نمونه تلفیق واحد مقدماتی شماره 26 با جهت جغرافیایی جنوب غربی (طبقه 7) منجر به پیدایش واحد شکل زمین با کد یا شماره 232 (1) خواهد شد. بدین ترتیب با محاسبه کد برای تمام ترکیبات، نتیجه نهایی کدگذاری به صورت نقشه (شکل 7)، برای تمامی واحدهای شکل زمین در ناحیه مورد بررسی درمیآید. راهنمای نقشه نیز به صورت جدول 2 تنظیم شده، بر روی نقشه و یا در صورت طولانی بودن جدول به صورت جداگانه ارائه میگردد.
فرمول مخدوم (1366) برای نقشه سازی دستی که از روش روی هم گذاری نقشهها استفاده میکند کفایت مینماید. اما به دلیل کندی کار با این فرمول در مقایسه با کاربردهای کامپیوتر و به ویژه در نقشه سازی اتوماتیک، فرمول یاد شده دچار کاستی میگردد. به دلیل جبران این کاستی، فرمولهای دیگری به صورت سه ترکیبی، چهارترکیبی و شش ترکیبی ارائه شدهاند، که میتوان از آنها هم در نقشه سازی دستی و هم کامپیوتری استفاده نمود. فرمول شش ترکیبی ارائه شده به ویژه در آمایش کامپیوتری سرزمین نقش مؤثری دارد. فرمولهای دو ترکیبی از آنجا که نقشهها دو به دو جمع بندی میشدند کفایت میکرد. اما در بررسیهای تعیین کد که واحد شکل زمین، که از ترکیب نقشه شیب، ارتفاع و جهت نتیجه میشود، فرمول 1366 دچار کاستی شده و ارزیاب میبایست پس از جمع بندی نقشههای شیب و ارتفاع، حاصل جمع بندی را دوباره با نقشه جهت جغرافیایی ترکیب کند و با استفاده از فرمول 1366 دوباره کد جدیدی را محاسبه نماید.
به خاطر احتراز از این نقیصهها و به ویژه و به هنگام کار با کامپیوتر، که می تواند محاسبات را سریعتر و آسانتر در اختیار گذارد، فرمول 1366 تکمیل شده است. در این تکامل، تمامی جنبههای جمع بندی در نظر گرفته شدهاند.
گفتنی است که برای جمع بندی نقشهها به صورت دو به دو هنوز میتوان از فرمول 1366 که دو ترکیبی است استفاده نمود.
برای جمع بندی نقشهها و تهیه نقشه واحدهای شکل زمین که در آن سه نقشه دخالت دارند، فرمول سه ترکیبی ارائه شده است که میتوان با یاری از برنامه نویسی Quick Basic کد این فرمول را به کمک کامپیوتر به سرعت محاسبه نموده و به یکباره کد واحدهای شکل زمین را در اختیار داشت.
فرمول سه ترکیبی و اجزاء آن از قرار زیر است:
j3= تعداد کل طبقات نقشه جهت
j1= تعداد کل طبقات نقشه ارتفاع
Ji1 = شماره طبقه نقشه ارتفاع
I= شماره طبقه نقشه شیب
Ji3= شماره طبقه نقشه جهت
نکتهای که در جدول 1 و جدول 2 باید به آن اشاره شود آن است که کدها یا شمارههای واحدها ترتیب منظمی ندارند. بروز این مسئله به خاطر آن میباشد که در ناحیه مورد بررسی برخی از ترکیبات ارتفاع و شیب و جهت و یا به عبارت دیگر برخی از واحدهای شکل زمین وجود ندارند، رخداد چنین پدیدهای امری طبیعی است. در واقع یکی از نقاط قوت فرمول ارائه شده پی بردن به این نکته است که انتظار چه اکوسیستمهای کلانی (واحد شکل زمین) را میتوان در ناحیه مورد بررسی داشت و یا چه اکوسیستمهای کلانی در ناحیه وجود ندارند. بدین ترتیب در مثال بالا مشاهده میگردد که از مجموع واحدهای شکل زمین مورد انتظار (576 واحد)، تنها 39 واحد در ناحیه مورد بررسی وجود دارد.
جدول 1: واحدهای مقدماتی شکل زمین
شماره یا کد واحد |
طبقات ارتفاع از سطح دریا |
طبقات درصد شیب |
2 |
2 |
1 |
جدول 2: واحدهای شکل زمین
شماره یا کد واحد |
طبقه ارتفاع |
طبقه شیب |
طبقه جهت |
|
شماره یا کد واحد |
طبقه ارتفاع |
طبقه شیب |
طبقه جهت |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
10 |
2 |
1 |
1 |
|
313 |
3 |
5 |
2 |
73 |
1 |
2 |
1 |
|
367 |
1 |
6 |
7 |
82 |
2 |
2 |
1 |
|
371 |
2 |
6 |
2 |
91 |
3 |
2 |
1 |
|
376 |
2 |
6 |
7 |
145 |
1 |
3 |
1 |
|
377 |
2 |
6 |
8 |
154 |
2 |
3 |
1 |
|
385 |
3 |
6 |
7 |
163 |
3 |
3 |
1 |
|
439 |
1 |
7 |
7 |
218 |
1 |
4 |
2 |
|
443 |
2 |
7 |
2 |
223 |
1 |
4 |
7 |
|
446 |
2 |
7 |
5 |
227 |
2 |
4 |
2 |
|
448 |
2 |
7 |
7 |
228 |
2 |
4 |
3 |
|
449 |
2 |
7 |
8 |
232 |
2 |
4 |
7 |
|
450 |
2 |
7 |
9 |
233 |
2 |
4 |
8 |
|
457 |
3 |
7 |
7 |
235 |
3 |
4 |
1 |
|
512 |
1 |
8 |
8 |
241 |
3 |
4 |
7 |
|
517 |
2 |
8 |
4 |
242 |
3 |
4 |
8 |
|
518 |
2 |
8 |
5 |
295 |
1 |
5 |
7 |
|
521 |
2 |
8 |
8 |
299 |
2 |
5 |
2 |
|
522 |
2 |
8 |
9 |
304 |
2 |
5 |
7 |
|
529 |
3 |
8 |
7 |
305 |
2 |
5 |
8 |
|
|
|
|
|
عدد 576 واحد نتیجه حاصلضرب از ترکیب 8 طبقه ارتفاع از سطح دریا با 8 طبقه درصد شیب و 9 طبقه جهت جغرافیایی است:
9×8×8=576
به ترتیبی که تشریح گردید نقشه واحدهای شکل زمین که پایه کارشناسی منابع اکولوژیکی و همچنین اساس ارزیابی است، تهیه میگردد.
پینوشت:
23259=7+(1-26)9=E-1
منبع مقاله :مخدوم فرخنده، مجید، (1393) شالوده آمایش سرزمین، تهران: دانشگاه تهران، چاپ پانزدهم