مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
حقیقت دارد که دنیا را به سادگی نمیتوان ترقی داد – باید تغییر را در هر لحظه تجربه کرد چه در علم باشد چه در تجارت و چه در فرهنگ. تحول انگاره به ما نشان میدهد که تا به امروز چه تغییراتی برای بهتر شدن روی بشر تأثیر گذاشتهاند.
هدف علم معمولی، تازگی واقعیت و یا تئوری نیست و وقتی موفق است چیزی پیدا نمیکند – توماس کوهن
دنیا چه شکلی بود اگر هیچ تغییری در روش تفکر بشر صورت نمیگرفت؟ آیا همهی ما همین جایی بودیم که امروز هستیم؟ آیا تمام رفاه و آسایشی که امروزه از آن لذت میبریم برای ما قابل دسترس بود؟ جواب شما قطعاً و یقیناً، یک نه بزرگ است. واقعیت این است که به خاطر این تغییر، دنیا قادر شده رشد کند و تا جایی که امروز هست پیشرفت بکند.
من راست میگویم و همهی ما موافق هستیم که ایجاد این تغییر هرگز آسان نبوده است و در واقع کسانی که از آن دفاع کردهاند حتی قبل از پذیرش آن، مورد تمسخر و استهزا قرار گرفتهاند.
انگاره واژهی دیگری برای تئوری، فرض و یا ایدههایی است که به ما میگوید چگونه چیزی باید انجام شود و یا توسط بشر درک شود. در نتیجه انگارهها یک سری ایدههایی هستند که دقیقاً تعیین و اظهار میکنند که چه چیزهایی و چگونه باید انجام شوند؛ در هر نظمی باشد : علم و یا انسانیت. بنابراین تحول در این انگاره و یا ایدهها چه معنایی دارد؟
تحول انگاره : معنی و پس زمینه
این توماس کوهن، متخصص علمی محترم، بود که مفهوم تحول انگاره را در سال 1962 از طریق کتاب پر طرفدار خود به نام "ساختار اتقلابهای علمی"، عامه پسند کرد. با توجه به کوهن، تحول انگاره تغییر در فرضیات و یا تئوریهایی است که علم بر اساس آن استوار شده بود. در نتیجه تحول انگاره بر عکس کار دانشمندان در چارچوب اصلی ویژه و یا چیزی بود که او علم معمولی میخواند. تحولهای انگاره نه تنها از علم معمولی متفاوت بودند بلکه تغییرات بهتری بودند که منجر به پیشرفت و روش متفاوت درک و دریافت میشدند.کوهن، قویاً احساس میکرد که پیشرفت علم نمیتواند فقط ظهور و تحول باشد بلکه دقیقاً یک سری فاصلههای آرامش بخش هستند که توسط انقلابهای شورشی عاقلانه نشانه گذاری شدهاند که در آنها دید تصوری از دنیا به آرامی با دیگری که بهتر است جایگزین شده است. در نتیجه ما میتوانیم بگوییم که تحول انگاره یک تغییر و یا دگرگونی در تفکر از یک نقطه نظر به نقطه نظر دیگر است. کوهن در کتاب خودش، از دید بصری برای نشان دادن این که چگونه اطلاعات مشابهی میتوانند از دو نقطه نظر کاملاً متفاوت، دیده شوند استفاده کرده است.
چه چیزی موجب تحول انگاره میشود؟
توماس کوهن احساس کرد که تحول انگاره وقتی رخ میدهد که دانشمند در مورد اطلاعات و یا مشاهداتی که نمیتوان توسط تئوری حاکم و یا انگاره پذیرفته شده در آن زمان تشخیص و توضیح داد، دچار لغزش میشود. در چنین مواردی دانشمندان یا اطلاعات و مشاهدات جدید را به عنوان خطای واقعی میپذیرند و یا از آنها چشم پوشی میکنند. اما اگر با گذر زمان مشاهدات بیشتر و بیشتری که نتوان توسط انگارهی علمی موجود توضیح داد ظهور پیدا کنند، انگارهی موجود به طور غیر قابل اجتنابی به چالش کشیده میشود و بحران را تجربه میکند.برای غلبه بر بحران، ایدهها، مشاهدات و فرضیات جدیدتر مورد آزمایش قرار میگیرند. در این زمان، فرضیات کنار گذاشته شدهی قبلی نیز که قبلاً اشتباه و خطا در نظر گرفته میشدند مورد آزمایش قرار میگیرند. این کار منجر به این میشود که انگارهی جدیدی شکل بگیرد و حامیان و منتقدان خودش را پیدا کند. همان طور که کوهن گفته، آن سپس انقلاب ذهنی و عقلانی میشود و مبارزهای بین دو انگاره به وجود میآید. با گذر زمان، انگارهی جدید انجمن اعتبار و اعتماد خود را همانند نقصهای انگارهی قدیمی متقاعد میکند. این امر منجر به تغییر نهایی در تفکر در طولانی مدت میشود. وقتی زمینهای تغییر را در انگارههایش تجربه میکند دچار انقلاب علمی و دگرگونی ریشهای میشود.
تحول انگاره : مثالها
با این که کوهن همیشه در زمینهی علوم طبیعی و کاربردی به تحول انگاره اشاره میکرد اما این تحول در نظمهای دیگر نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد. در بخش بعدی برخی مثالها از تحول انگاره در انواع گستردهای از زمینهها از تجارت گرفته تا زیست شناسی، فرهنگ و تکنولوژی آورده شده است.در فرهنگ :
فرهنگ یکی از محبوبترین زمینههایی است که ما میتوانیم نه تنها یک تحول بلکه تحولاتی را در انگارههای متعدد در طول قرنها ببینیم. در طول سالیان آنچه که مقبول و پذیرفتنی بود امروزه مورد انزجار و نفرت قرار گرفته است و برخی نیز که سالهای قبل، مورد انزجار و نفرت بود امروزه مقبول و پذیرفتنی در نظر گرفته میشود. مثالهای متعددی برای این موضوع در این زمینه وجود دارند از جمله بردگی، کتک زدن همسر، تبعیضهای ریشهای و کودکان کار که تماماً در گذشته در جامعه پذیرفته شده بودند. امروزه آنها نه تنها مقبول نیستند بلکه از جامعه نیز منسوخ شدهاند. اگر چه ممکن است این مفاهیم به اشکال دیگر و در برخی مناطق دنیا وجود داشته باشند اما تلاشهایی صورت میگیرد تا کلاً حذف شوند. این تغییر در درک و تفکر، تحولی در انگارههای فرهنگی قبلی است.در تجارت :
طبیعت تغییر پذیر تجارت و مدیریت تجارت، نشانگر تحول در انگارههای قبلی است که مشخص میکند چگونه تجارت باید انجام شود و مدیریت شود. با پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته در تجارت، امروزه سازمانها در حال تمرکز بر روی این هستند که چگونه پیشرفت و گسترش آنها میتواند با علایق محیط زیست هم خوانی داشته باشد. سازمانهای تجاری شروع به درک اهمیت محیط زیست طبیعی برای پیشرفت خود کردهاند و این تغییر در روش آنها یک تحول انگارهی مهم از سالهایی است که در آن تمام سازمانها به فکر منافع و سود خود بودند و و در مورد اثر کار خود بر روی طبیعت فکر نمیکردند. مدیریت نیز با تمرکز بر روی حفظ محیط کاری خوب برای کارمندان، از ماهیت مکانیکی به ماهیت انسانی تغییر یافته است تا این که در کل، نتایج خوبی را برای سازمان کسب کند.در زیست شناسی :
شاید زیست شناسی یکی از مهمترین تحولات انگارهی دنیا را به خود دیده است – تئوری تکامل. تئوری داروین ریشهای بود و توسط مستنداتی حمایت میشد. داروین نشان داد که چگونه موجودات زنده تغییر میکنند و چگونه گونههای جدیدتر میتوانند از گونههای قدیمیتر شکل بگیرند و این به خاطر انتخاب طبیعی بود. تئوری داروین، روشی را که علم و دنیا امروزه به تکامل و تحول نگاه میکنند تغییر داده است. در نتیجه داروین یک تحول انگارهی مهم در زیست شناسی پدید آورده که فرضیات و تئوریهای قبلی را به دور انداخته و با ایدههای جدیدتری پیشرفت کرده است. موارد دیگری نیز در زیست شناسی وجود دارند که نشانگر تحولاتی در انگارهها هستند مثل تاکسونومی که گونههای مختلف را همانند روابطشان با یک دیگر، طبقه بندی میکند.در تکنولوژی :
پیشرفت و تحول در تکنولوژی تماماً تحولات انگاره است که برای بهتر شدن بر دنیا تأثیر گذاشتهاند. مثالهای متعددی وجود دارند که این را اثبات میکنند – ظهور کامپیوتر، کار را در تمام جنبههای زندگی روی این سیاره آسانتر کرد. تحول از استفاده از کتاب و دایره المعارف برای تحقیق و پژوهش به استفاده از اینترنت برای تمام کارها نیز، یک تغییر مهم است. از نظر ارتباطی، ایمیلها و پیامهای متنی جایگزین تلگراف و نامهها شدهاند. یک تحول انگارهی اخیر ظهور خرید اینترنتی است. امروزه ما میتوانیم تقریباً هر چیزی را بدون این که از جای خود تکان بخوریم، از طریق اینترنت بخریم. نه تنها امکان خرید هر چیزی از هر گوشهی دنیا وجود دارد بلکه پرداخت مستقیم نیز برای آن ممکن است و طی چند روز آینده به در خانهی شما خواهد رسید. خرید اینترنتی یک تحول در این انگاره است که مجبور بودید برای خرید چیزی که میخواستید و یا نیاز داشتید به بیرون از خانه بروید.در علم :
کوهن عمدتاً به تحولات انگاره در زمینهی علمی اشاره کرده است. در اوایل قرن بیستم اظهار میشد که علم فیزیک مطلقاً هر چیزی را کشف کرده است و دیگر چیزی جدیدی نیست تا کشف شود. فیزیک از انگارهی مکانیک کلاسیک پیروی میکرد و دانشمندان احساس میکردند که این همهی فیزیک است و چیز بیشتری نیست تا یافت شود. در نتیجه وقتی آلبرت انیشتین تئوری نسبیت ویژهی خودش را مطرح کرد چند سال بعد از این اظهار، انگارههای موجود را کاملاً به چالش کشید و زمینه را برای انگارههای بهتر و جدیدتر فراهم کرد.بدون شک ایجاد تغییر همانند پذیرش تغییر، کار سادهای نیست. سالها طول میکشد و به صبر و شکیبایی زیاد همراه با سخت کوشی نیاز هست تا این تغییر در جامعه جا بیفتد. اما خیلی ضروری است چون "پیشرفت بدون تغییر امکان پذیر نیست و کسانی که نمیتوانند افکار و ذهن خود را تغییر دهند نمیتوانند چیزی را تغییر دهند" و این گفته دقیقاً توسط جورج برنارد شاو مشاهده شده است.