امام صادق عليه السلام از ديدگاه علماي اهل تسنن
نويسنده: محمد صديق فهيمى
قال الله تبارك و تعالى فى كتابه "قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى"؛ « بگو اى پيامبر، من از شما چيزى در برابر دعوتم جز دوستى نزديكانم نمىطلبم.»
سپاس و ستايش خداوند يكتا را سزد كه وعدههايش همواره صادق بوده و هست و خواهد بود و سعادت و خوشبختى ابدى را در صداقت صادقان وعده فرموده و درود بر روان پاك و مطهر سرور كائنات حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله كه اصدق الصادقين است و با به ارمغان آوردن صداقت، كذب را از اعماق سينهها بيرون كشيد و روح انسانى را در قالب صدق، با صفا و محبت آشنا ساخت. و درود بر اهلبيت عليهم السلام گرانقدرش كه چون ذبيح الله صادقانه راه سعادت و نجات را در مدرسه عشق و وفا و دوستى و محبت و زهد و پارسايى به بشر آموختند.
در طول تاريخ بشر همواره كسانى بودهاند كه پس از وفاتشان خلاء نبودِ آنها كاملاً حس شده است، اما انديشمندان پس از آنها آن خلاء را به نوعى پر كردهاند، ولى كم هستند كسانى كه پس از حياتشان انديشه خود آنها به كمك جامعه آمده و بر جامعه حاكم شود به گونهاى كه انديشمندان بعد از او پيرامون محور فكرى او بينديشند. و امام جعفر صادق عليه السلام يكى از معدود كسانى است كه خلاء وجودى حضرتش را جز انديشههاى والا و بلند او نتوانسته است پر كند. لذا او نه چون شمع است كه از سوز و گدازش صحبت شود تا پروانهها گرد آيند و نه چون خورشيد است كه از تابش نورش حرفى زده شود تا عوام راه جويند كه او اظهر من الشمس است كه پيران طريقت براى شناخت خود نيازمند مصاحبت وجود شريف اويند.
لذا لزوماً براى شناخت بهتر او به دنبال راهروان راه كمال كه از راه پيمودن طريقهى مقدسهى سلوك حضرتش به اوج قله سعادت دست يازيدهاند و بهره وافر بردهاند و در نهايت از بلنداى آن قله عظيم، معرفت و عشق را درك كرده و اعتراف به بزرگى و عظمت شخصيت شريفش نمودهاند طى طريق خواهيم نمود و در اين رهگذر از زبان معترف سالكان طريقتش سخن خواهيم گفت. و با استفاده از عنوان «ما قاله الاعلام فى فضائل الامام الصادق(عليه السلام)» ثمره نخل بارورش را بر تنگدستان خواهيم بخشيد و با بر تن كردن جامه تقوى چون پاك باختگان، راه عزت و شرافت را خواهيم پيمود و تمام سعى و تلاش خود را در راه خدمت به خلق خدا به خاطر رضاى حق تعالى به كار خواهيم گرفت و در اين آشفته بازار محبت و صداقت را پسنديده و با قلبى مطمئن به مسير آخرت قدم خواهيم گذاشت.
و اما از بزرگان علم و معرفت و محبان اهل بيت(عليهم السلام) زيادند كسانى كه از محضر شريف حضرتش مستقيماً و يا غير مستقيم بهره بردهاند و درباره ايشان سخنها گفتهاند و مقالات با ارزش به رشته تحرير كشيدهاند ولى ما در اينجا به اختصار از كتب اهل سنت به طور مستند و مستدل نظر تنى چند از اعلام ايشان را دربارهى آن حضرت ذكر مىكنيم.
و نيز گفتهاند: «هيچگاه نديدم ايشان را مگر بر سه خصلت نيك يا نماز مىخواند و يا روزهدار بود و يا به تلاوت قرآن مشغول بود و هيچگاه ايشان را بى وضو نديدم.»
يعنى «مورد اعتماد و اطمينان كامل من است.»
ابن حبان گفته: «وى از سادات اهل بيت است كه فقيه و عليم و فاضل بود و به سخنش نيازمند بوديم.»
و در روايت ديگرى آمده است كه وى تنها كسى بود كه همه فقها و علما و فضلا محتاج و نيازمند سخنش بودند.
يعنى: «امام جعفر صادق(عليه السلام) شخصيت مورد اطمينانى است كه نياز نيست درباره او از كسى پرسش شود.»
يعنى: جعفر بن محمد شخصيتى بود كه مشغوليت فراوانش به عبادت او را از عشق رياست بازداشته و سيراب كرده بود.
يعنى: جعفر صادق (رضي الله عنه) مستجاب الدعوه بود و دعايش هميشه مورد قبول حق تعالى واقع مىشد و چون از خداوند چيزى مىخواست هنوز قولش پايان نيافته بود چيز مورد نظر برايش مهيا بود.
يعنى: حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) از سادات اهل بيت(عليهم السلام) بشمار مىرود و به دليل راستگويى در گفتارش ملقب به صادق شده است ... و ابوموسى جابر بن حيان يكى از شاگردان اوست كه كتابى مشتمل بر هزار برگ تأليف نموده كه متضمن رسالههاى امام جعفر صادق (عليهالسلام) است كه مقدار آنها به پانصد رساله مىرسد.
يعنى: امام جعفر صادق (عليه السلام) از بزرگان تابعين بشمار مىرود و در علم و دانش داراى منزلتى رفيع است و جماعت زيادى از او كسب علم كردهاند كه از جمله آنها دو نفر از پيشوايان اهل تسنن امام ابوحنيفه و امام مالك هستند و لقبشان صادق است به خاطر اين كه هرگز كسى از او كذب نشنيده است و در خبرهاى مربوط به او آمده است كه وى براى اعتلاء حق پيوسته عليه خلفاى بنى عباس در ستيز بوده و به مبارزه پرداخته است.
يعنى: ابوعبدالله جعفر الصادق فرزند محمد باقر فرزند على زين العابدين فرزند حسين فرزند على فرزند ابيطالب يكى از ائمه دوازدهگانه مذهب اماميه است وى از سادات نبوى (صلى الله عليه و آله) مىباشد و به دليل صداقت در گفتارش به صادق ملقب شده است و يكى از بزرگان زمان خود در ميان مردم است.
و اضافه مىكند «علماء اسلام در هيچ مسألهاى آنگونه كه بر فضل امام صادق و دانش او اجماع نمودهاند عليرغم اختلاف طوائفشان در امرى به اين شكل اجماع ننمودهاند و تعداد زيادى از ائمه اهل تسنن هستند كه معاصر با ايشان بودند و هم عصر با ايشان زيسته و از محضر مباركشان فيض بردهاند و بدين سان وى به پيشوايى علمى زمانش كاملا شايسته بوده همچنان كه اين شايستگى را قبل از او پدر و جدش و نيز عمويش زيد رضى الله عنهم اجمعين داشتهاند.
و همه پيشوايان راه هدايت به آنها اقتداء نموده و از حرفهاى آنها اقتباس نمودهاند.»
سپس گفت: «كدام يك از اين دو عبادت عظيمترند. نماز يا روزه؟» ابوحنيفه جواب داد: نماز. فرمود: «پس چگونه است كه حائض قضاى روزه دارد اما نمازهايش قضا نمىشود!» لذا به صراحت ابوحنيفه را از قياس دين با رأى خودش بازداشت و فرمود: «از خدا بترس و دين را به رأيت قياس مكن.»
و باز ابونعيم اصفهانى در همين كتاب به نقل از ابن بسطام مىنويسد: «كان جعفر بن محمد يطعم حتى لايبقى لعياله شيءٌ.»
يعنى: جعفر بن محمد به هنگام اطعام، فقيران را به گونهاى طعام مىداد كه چيزى براى خانوادهاش باقى نمىگذاشت.
و در جلد سوم اين كتاب در صفحه 198 نوشته است: تعداد زيادى از تابعين از امام صادق (عليهالسلام) حديث روايت نمودهاند كه از ميان آنها مىتوان يحيى بن سعيد الأنصارى، و ايوب سختيانى و أبان بن تغلب و ابوعمرو بن المعلاء و يزيد بن عبدالله بن بن الهاد را نام برد. مضافاً اين كه ائمه و أعلام اهل تسنن مانند مالك بن انس و شعبة بن الحجاج و سفيان ثورى و ابن جريح و عبدالله بن عمر و روح بن القاسم و سفيان بن عيينة و سليمان بن بلال و اسماعيل بن جعفر و حاتم بن اسماعيل و عبدالعزيز بن مختار و وهب بن خالد و مسلم بن حجاج نيز از ايشان حديث روايت نمودهاند.
وى به گونهاى كه ذهبى در كتاب تذكرة الحفاظ ياد كرده است فرزند محمد بن على بن حسين بن على بن ابىطالب (عليهم السلام) است. و از قبيله بنىهاشم است. روز يكشنبه و بنا به روايت ديگرى روز دوشنبه در حالى كه سيزده شب از ماه ربيعالاول باقى بود در سال 83 هجرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود و همزمان با روز ولادت رسول اعظم حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله عليه و آله) مىباشد و در سال 148 هجرى در سن 68 سالگى به دست منصور دوانيقى به شهادت رسيده و به ديار باقى شتافتند و در جنة البقيع در كنار قبرى كه پدر بزرگوارشان امام باقر (عليه السلام) و جدشان امام على زين العابدين (عليه السلام) قرار داشتند مدفون گرديدند.
منبع:مرکز جهاني اطلاعرساني آل البيت عليهم السلام، شبکه امام صادق عليه السلام
سپاس و ستايش خداوند يكتا را سزد كه وعدههايش همواره صادق بوده و هست و خواهد بود و سعادت و خوشبختى ابدى را در صداقت صادقان وعده فرموده و درود بر روان پاك و مطهر سرور كائنات حضرت ختمى مرتبت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله كه اصدق الصادقين است و با به ارمغان آوردن صداقت، كذب را از اعماق سينهها بيرون كشيد و روح انسانى را در قالب صدق، با صفا و محبت آشنا ساخت. و درود بر اهلبيت عليهم السلام گرانقدرش كه چون ذبيح الله صادقانه راه سعادت و نجات را در مدرسه عشق و وفا و دوستى و محبت و زهد و پارسايى به بشر آموختند.
در طول تاريخ بشر همواره كسانى بودهاند كه پس از وفاتشان خلاء نبودِ آنها كاملاً حس شده است، اما انديشمندان پس از آنها آن خلاء را به نوعى پر كردهاند، ولى كم هستند كسانى كه پس از حياتشان انديشه خود آنها به كمك جامعه آمده و بر جامعه حاكم شود به گونهاى كه انديشمندان بعد از او پيرامون محور فكرى او بينديشند. و امام جعفر صادق عليه السلام يكى از معدود كسانى است كه خلاء وجودى حضرتش را جز انديشههاى والا و بلند او نتوانسته است پر كند. لذا او نه چون شمع است كه از سوز و گدازش صحبت شود تا پروانهها گرد آيند و نه چون خورشيد است كه از تابش نورش حرفى زده شود تا عوام راه جويند كه او اظهر من الشمس است كه پيران طريقت براى شناخت خود نيازمند مصاحبت وجود شريف اويند.
لذا لزوماً براى شناخت بهتر او به دنبال راهروان راه كمال كه از راه پيمودن طريقهى مقدسهى سلوك حضرتش به اوج قله سعادت دست يازيدهاند و بهره وافر بردهاند و در نهايت از بلنداى آن قله عظيم، معرفت و عشق را درك كرده و اعتراف به بزرگى و عظمت شخصيت شريفش نمودهاند طى طريق خواهيم نمود و در اين رهگذر از زبان معترف سالكان طريقتش سخن خواهيم گفت. و با استفاده از عنوان «ما قاله الاعلام فى فضائل الامام الصادق(عليه السلام)» ثمره نخل بارورش را بر تنگدستان خواهيم بخشيد و با بر تن كردن جامه تقوى چون پاك باختگان، راه عزت و شرافت را خواهيم پيمود و تمام سعى و تلاش خود را در راه خدمت به خلق خدا به خاطر رضاى حق تعالى به كار خواهيم گرفت و در اين آشفته بازار محبت و صداقت را پسنديده و با قلبى مطمئن به مسير آخرت قدم خواهيم گذاشت.
و اما از بزرگان علم و معرفت و محبان اهل بيت(عليهم السلام) زيادند كسانى كه از محضر شريف حضرتش مستقيماً و يا غير مستقيم بهره بردهاند و درباره ايشان سخنها گفتهاند و مقالات با ارزش به رشته تحرير كشيدهاند ولى ما در اينجا به اختصار از كتب اهل سنت به طور مستند و مستدل نظر تنى چند از اعلام ايشان را دربارهى آن حضرت ذكر مىكنيم.
امام مالك بن انس
و نيز گفتهاند: «هيچگاه نديدم ايشان را مگر بر سه خصلت نيك يا نماز مىخواند و يا روزهدار بود و يا به تلاوت قرآن مشغول بود و هيچگاه ايشان را بى وضو نديدم.»
امام ابوحنيفه
امام شافعى
يعنى «مورد اعتماد و اطمينان كامل من است.»
عمرو بن المقدام
ابن حبان
ابن حبان گفته: «وى از سادات اهل بيت است كه فقيه و عليم و فاضل بود و به سخنش نيازمند بوديم.»
و در روايت ديگرى آمده است كه وى تنها كسى بود كه همه فقها و علما و فضلا محتاج و نيازمند سخنش بودند.
ابوحاتم
ابن ابى حاتم
يعنى: «امام جعفر صادق(عليه السلام) شخصيت مورد اطمينانى است كه نياز نيست درباره او از كسى پرسش شود.»
شهرستانى
ابن حجر هيثمى
عبدالرحمن بن الجوزى
يعنى: جعفر بن محمد شخصيتى بود كه مشغوليت فراوانش به عبادت او را از عشق رياست بازداشته و سيراب كرده بود.
شبلنجى
يعنى: جعفر صادق (رضي الله عنه) مستجاب الدعوه بود و دعايش هميشه مورد قبول حق تعالى واقع مىشد و چون از خداوند چيزى مىخواست هنوز قولش پايان نيافته بود چيز مورد نظر برايش مهيا بود.
ابن خلكان
يعنى: حضرت امام جعفر صادق (عليه السلام) از سادات اهل بيت(عليهم السلام) بشمار مىرود و به دليل راستگويى در گفتارش ملقب به صادق شده است ... و ابوموسى جابر بن حيان يكى از شاگردان اوست كه كتابى مشتمل بر هزار برگ تأليف نموده كه متضمن رسالههاى امام جعفر صادق (عليهالسلام) است كه مقدار آنها به پانصد رساله مىرسد.
خير الدين الزركلى
يعنى: امام جعفر صادق (عليه السلام) از بزرگان تابعين بشمار مىرود و در علم و دانش داراى منزلتى رفيع است و جماعت زيادى از او كسب علم كردهاند كه از جمله آنها دو نفر از پيشوايان اهل تسنن امام ابوحنيفه و امام مالك هستند و لقبشان صادق است به خاطر اين كه هرگز كسى از او كذب نشنيده است و در خبرهاى مربوط به او آمده است كه وى براى اعتلاء حق پيوسته عليه خلفاى بنى عباس در ستيز بوده و به مبارزه پرداخته است.
محمد فريد وجدى
يعنى: ابوعبدالله جعفر الصادق فرزند محمد باقر فرزند على زين العابدين فرزند حسين فرزند على فرزند ابيطالب يكى از ائمه دوازدهگانه مذهب اماميه است وى از سادات نبوى (صلى الله عليه و آله) مىباشد و به دليل صداقت در گفتارش به صادق ملقب شده است و يكى از بزرگان زمان خود در ميان مردم است.
ابو زهره
و اضافه مىكند «علماء اسلام در هيچ مسألهاى آنگونه كه بر فضل امام صادق و دانش او اجماع نمودهاند عليرغم اختلاف طوائفشان در امرى به اين شكل اجماع ننمودهاند و تعداد زيادى از ائمه اهل تسنن هستند كه معاصر با ايشان بودند و هم عصر با ايشان زيسته و از محضر مباركشان فيض بردهاند و بدين سان وى به پيشوايى علمى زمانش كاملا شايسته بوده همچنان كه اين شايستگى را قبل از او پدر و جدش و نيز عمويش زيد رضى الله عنهم اجمعين داشتهاند.
و همه پيشوايان راه هدايت به آنها اقتداء نموده و از حرفهاى آنها اقتباس نمودهاند.»
ابن الصباغ مالكى
عبدالله بن شبرمة
سپس گفت: «كدام يك از اين دو عبادت عظيمترند. نماز يا روزه؟» ابوحنيفه جواب داد: نماز. فرمود: «پس چگونه است كه حائض قضاى روزه دارد اما نمازهايش قضا نمىشود!» لذا به صراحت ابوحنيفه را از قياس دين با رأى خودش بازداشت و فرمود: «از خدا بترس و دين را به رأيت قياس مكن.»
و باز ابونعيم اصفهانى در همين كتاب به نقل از ابن بسطام مىنويسد: «كان جعفر بن محمد يطعم حتى لايبقى لعياله شيءٌ.»
يعنى: جعفر بن محمد به هنگام اطعام، فقيران را به گونهاى طعام مىداد كه چيزى براى خانوادهاش باقى نمىگذاشت.
و در جلد سوم اين كتاب در صفحه 198 نوشته است: تعداد زيادى از تابعين از امام صادق (عليهالسلام) حديث روايت نمودهاند كه از ميان آنها مىتوان يحيى بن سعيد الأنصارى، و ايوب سختيانى و أبان بن تغلب و ابوعمرو بن المعلاء و يزيد بن عبدالله بن بن الهاد را نام برد. مضافاً اين كه ائمه و أعلام اهل تسنن مانند مالك بن انس و شعبة بن الحجاج و سفيان ثورى و ابن جريح و عبدالله بن عمر و روح بن القاسم و سفيان بن عيينة و سليمان بن بلال و اسماعيل بن جعفر و حاتم بن اسماعيل و عبدالعزيز بن مختار و وهب بن خالد و مسلم بن حجاج نيز از ايشان حديث روايت نمودهاند.
وى به گونهاى كه ذهبى در كتاب تذكرة الحفاظ ياد كرده است فرزند محمد بن على بن حسين بن على بن ابىطالب (عليهم السلام) است. و از قبيله بنىهاشم است. روز يكشنبه و بنا به روايت ديگرى روز دوشنبه در حالى كه سيزده شب از ماه ربيعالاول باقى بود در سال 83 هجرى در مدينه منوره ديده به جهان گشود و همزمان با روز ولادت رسول اعظم حضرت محمد بن عبدالله (صلى الله عليه و آله) مىباشد و در سال 148 هجرى در سن 68 سالگى به دست منصور دوانيقى به شهادت رسيده و به ديار باقى شتافتند و در جنة البقيع در كنار قبرى كه پدر بزرگوارشان امام باقر (عليه السلام) و جدشان امام على زين العابدين (عليه السلام) قرار داشتند مدفون گرديدند.
منبع:مرکز جهاني اطلاعرساني آل البيت عليهم السلام، شبکه امام صادق عليه السلام