مراتب و جایگاه عقل در مثنوی

آن رسول خوش اخلاق و آسان‌گیر فرمود: برای تو ذره‌ای عقل بهتر از روزه و نماز است. «خوش جواز» برگرفته از حدیث است: «کنت ابایع الناس و کان من خلقی الجواز؛ من با مردم عهد و پیمان می‌بندم و از جمله خوی‌های من
شنبه، 5 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
مراتب و جایگاه عقل در مثنوی
 مراتب و جایگاه عقل در مثنوی

 

مؤلف: محمدرضا افضلی




 

پس نکو گفت آن رسول خوش‌جواز *** ذره‌ای عقلت به از صوم و نماز
زآن‌که عقلت جوهر است این دو عرض *** این دو در تکمیل آن شد مفترض
تا جلا باشد مر آن آیینه را *** که صفا آید ز طاعت سینه را
لیک گر آیینه از بن فاسد است *** صیقل او را دیر باز آرد به دست
وآن گزین آیینه که خوش مغرس است *** اندکی صیقل‌گری آن را بس است
این تفاوت عقل‌ها را نیک دان *** در مراتب از زمین تا آسمان
هست عقلی همچو قرص آفتاب *** هست عقلی کمتر از زهره و شهاب

آن رسول خوش اخلاق و آسان‌گیر فرمود: برای تو ذره‌ای عقل بهتر از روزه و نماز است. «خوش جواز» برگرفته از حدیث است: «کنت ابایع الناس و کان من خلقی الجواز؛ من با مردم عهد و پیمان می‌بندم و از جمله خوی‌های من آسان‌گیری و اغماض است». مصراع دوم بیت نیز اشاره دارد به حدیث: تفکر ساعة خیر من عبادة ستین سنة؛ لختی اندیشیدن بهتر از شصت سال عبادت است، زیرا عقل تو جوهر است و این دو (نماز و روزه) عرَض. این عبادات بر انسان واجب شده است تا آینه‌ی عقل را روشنی و شفّافیت بخشد، زیرا انجام عبادات قلب را صفا می‌دهد. ولی اگر آینه از اصل و اساس خراب باشد، صیقل دادن آن مدت زیادی می‌برد. اما آینه‌ای که ممتاز و خوش جنس است صیقلی اندک برایشان کافی است و با آن اندک، شفاف می‌شود. پس اگر عقل و قلب محتجب در گناه و زنگار باشد دیرتر صفا پیدا می‌کند. عقول از نظر مقام و مرتبه از زمین تا آسمان فرق دارند. تو باید این تفاوت‌های عمیق را خوب درک کنی. عقلی مانند چشمه‌ی خورشید است و عقلی هم نورش از زهره و شهاب کمتر است.

هست عقلی چون چراغی سرخوشی *** هست عقلی چون ستاره‌ی آتشی
زآن‌که ابر از پیش آن چون وا جهد *** نور یزدان‌بین خردها بر دهد
عقل جزئی عقل را بدنام کرد *** کام دنیا مرد را بی‌کام کرد
آن ز صیدی حسن صیادی بدید *** وین ز صیادی غم صیدی کشید
آن ز خدمت ناز مخدومی بیافت *** وآن ز مخدومی ز راه عز بتافت
آن ز فرعونی اسیر آب شد *** وز اسیری سبط صد سهراب شد
لعب معکوس است و فرزین‌بند سخت *** حیله کم کن کار اقبال است و بخت

عقلی هست که مانند چراغ، روشن و خوش‌سوز است و عقلی نیز وجود دارد که مانند جرقه‌ی آتش است. هرگاه ابر مقتضیات بشری و حجاب‌های دنیوی زایل شود چنین عقلی خدابین می‌شود و دیگران را نیز ارشاد می‌کند و به عقولشان معرفت می‌بخشد. عقل جزئی یا عقلِ معاش و عقل ظاهربین، موجب بدنامی عقل معرفت‌یاب یا عقل معاد و عقل باطن‌بین است. البته کامروایی‌های دنیوی و مادی انسان را از کامروایی‌های اخروی و معنوی محروم کرده است. عقل معرفت‌طلب و خداجو به سبب صید شدن به دست صیاد جهان هستی، زیبایی و جمال او را دیده است، اما عقل جزئی چون صیادِ صیدهای حقیر شده، در غم آن صیدها گرفتار آمده است. صاحب عقل جزئی به سبب داشتن خوی فرعونی گرفتار آبِ هلاکت شد، اما یاران موسی چون ذلت بندگی حق را پذیرفتند، در مقابل فرعون، پهلوان‌های موفقی شدند. حق تعالی که خیرالماکرین است، دنیا را به گونه‌ای قرار داده که صاحبان عقول جزئیه را مفتون و مخدوع خود می‌کند. پس حیله‌گری مکن که رستگاری و سعادت تنها از اقبال و بخت الهی حاصل می‌شود.

منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بین‌المللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط