روش اصلاح کاستی‌ها در دیدگاه امام خمینی (2)

مجلس ما باید با مجلس‎های سابق فرق داشته باشد. البته فرق هم دارد، اما هر امری کم کم به انحراف کشیده می‎شود و چنین نیست که یکدفعه انحراف واقع شود. در خود انسان نیز چنین است که شیطان و نفس امّاره بتدریج از عمل به
يکشنبه، 6 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
روش اصلاح کاستی‌ها در دیدگاه امام خمینی (2)
 روش اصلاح کاستی‌ها در دیدگاه امام خمینی (2)

 

نویسنده: رسول سعادتمند




 

تدریجی بودن انحراف

مجلس ما باید با مجلس‎های سابق فرق داشته باشد. البته فرق هم دارد، اما هر امری کم کم به انحراف کشیده می‎شود و چنین نیست که یکدفعه انحراف واقع شود. در خود انسان نیز چنین است که شیطان و نفس امّاره بتدریج از عمل به مکروهات و بعد از آن به صغایر و از آنجا به بالاتر انسان را منحرف می‎کنند. در مجلس سابق دوره اولش بهتر بود، لکن در هر سال چیزی به آن اضافه و یا از آن کم شد تا رسید به آنجا که مجالس اخیر را دیدیم. شما از اول اگر جلوی فساد را نگیرید معلوم نیست که به وضع سابق منتهی نشود. البته باید عاقلانه باشد که مسئله حادی پیش نیاید. (1)

معصیّت بودن بعضی از کارهای به ظاهر اسلامی

گاهی می‎شود که کارهای به ظاهر اسلامی، لکن با بی‌توجهی و خلاف اسلام واقع می‎شود. فی‌المثل، اشخاصی می‎خواهند خدمت بکنند، پاسدارها می‎خواهند خدمت بکنند، پلیس می‎خواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است، لکن گاهی در کیفیت عمل طوری می‎شود که معصیت می‎شود؛ مثلاً، من از این کارهای جزئی، خرده کاری‎ها شروع می‎کنم؛ مثلاً می‎خواهند در کمیته‎ها، در جاهایی که برای بسیج مهیا هستند، می‎خواهند این‌ها خدمت بکنند، لکن گاهی همین‌هایی که می‎خواهند خدمت بکنند، یک کارهایی انجام می‌دهند که با موازین اسلامی‎درست در نمی‎آید؛ مثل اینکه نصف شب‌ها شروع می‎کنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن، در صورتی که همسایه‎ها هستند و ناراحت می‎شوند، مریض‌ها هستند، معلولین هستند، بیمارستان‌ها هست و این‌ها رنج می‌برند، و شما یک چیزی را که می‎خواهید عبادت باشد، معصیّت کبیره می‎شود. اگر در سحر- فرض بکنید- یک عده‎ای بخواهند دعای وحدت بخوانند، خوب، می‎شود در داخل منزل خودشان، در داخل آن محلی که هستند، در آن داخل، خودشان بخوانند. برای خدا می‎خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل بگذارند که صدا بیرون نیاید.
گاهی پیش من اشخاصی می‎آیند و شکایت می‎کنند که تمام آرامش ما را بعضی از این گروه‌ها به هم می‌زنند و حتی ما خواب نداریم. شما می‎خواهید یک کار عبادی بکنید، می‎خواهید تظاهرات کنید، می‎خواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما، دعا بین خودتان و خداست. فرضاً بخواهید یک اجتماعی باشد که در آن اجتماع، دعا خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهای بزرگ را؛ پر قوه را بیرون بگذارند و تمام افرادی که در این محله هستند یا محله‎های دور هستند، رنج ببرند از این کار. این‌ها معصیت کبیره است که الآن که متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین گناهان کبیره است. شما می‎خواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان می‎خواهید بکنید، بکنید؛ مانعی ندارد. در مراکز خودتان هرچه می‎خواهید دعا بکنید، هر چه می‎خواهید تبلیغ کنید، هر چه می‎خواهید شعار بدهید، لکن ملاحظه مردم ضعیف را، مردمی که روز کار کردند و حالا می‎خواهند استراحت کنند، این مرضایی که در بیمارستان‌ها هستند، این معلولینی که از خود شما هستند و در جنگ‌ها معلول شده‎اند و حالا می‎خواهند استراحت کنند، [بکنید؛] این فریادهای شما نمی‎گذارد آن‌ها استراحت کنند. این یک امر پایینی است که من عرض کردم که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود؛ مثلاً، فرض کنید که شما می‎خواهید، پاسدارهای عزیز و سایر اشخاصی که متصدی این امور هستند، می‎خواهند یک خانه‎ای را که فهمیده‎اند که خانه تیمی‎است، آنجا را قبضه کنند- البته باید هم بکنند- لکن قبلاً باید آنطور بررسی بشود که صد درصد این خانه، خانه تیمی است که- خدای نخواسته- یک وقت در یک خانه‎ای به خیال خانه تیمی وارد بشوند به یک عده زن و بچه مردم و تا آمده‎اند بفهمند چی است چند تا از بچه‎هایشان یا- خدای نخواسته- تلف شده‎اند یا زخمی شده‌اند. شما کار اسلامی می‎خواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک کار بسیار، جنایت بزرگی سر در می‌آورد. (2)

تجسس نکردن در امور شخصی امّا برخورد نمودن با توطئه

آنی که ما میگوییم این است که به مردم، مردم عادی به خیال اینکه توی خانه‌شان، خودش توی خانه‎اش بخواهد یک کاری بکند حقی ندارد کسی برود، بداند هم که در جوف منزلش یک کاری می‎کند این نهیش می‎کنند؛ اگر یک وقت بریزند توی خانه‌اش، نه، این حق نیست. همچه چیزی نمی‎شود، یک کار خلافی را با یک کار خلافتری ما بخواهیم جلویش را بگیریم، موازین دارد، نهی از منکر موازین دارد، امر به معروف موازین دارد. اما این، تمام این صحبت‌ها غیر مسئله توطئه است. اگر منافقین فرض کن خانه تیمی دارند نمی‎شود گفت که این‌ها بگذار باشند، حالا چه کارشان دارند، حالا که نیامده‎اند بیرون، خوب، وقتی که بیایند بیرون، یک عده‎ای را می‎کشند، این‌ها انفجار ایجاد می‎کنند، این‌ها را باید جلویش را بگیرند. و من در آنجا هم نوشته بودم، که در آن مطلبی که من نوشتم این را گفتم به اینکه، همه این امور استثناء دارد، استثنایش یکی اشخاصی است که این طوری هستند، آن‌هایی که مراکز فساد دارند، آن‌هایی که مراکز توطئه دارند، آن‌هایی که مراکز فحشا دارند، این طور چیزها این‌ها نیست اصلش. مسئله، مسائل دیگری است که مبادا یک وقتی فرض کنید منزل یک کسی را بروند تفتیش بکنند بیخود، به خیال اینکه توی خانه این، یک چیزی است، بروند تفتیش کنند، نه این صحیح نیست، اما اگر فهمیدند، اطلاع پیدا کردند به اینکه خانه مرکزی از برای فساد هست، یک وقت توی یک خانه چیزی هست، احتمال می‎دهید، نه، حق ندارید بروید. یک وقت در خانه‎ای است که می‎بینید مرکزیت دارد برای یک امری، برای یک فسادی، هر فسادی باشد، می‎خواهند فحشا در اینجا چی بکنند، مرکز فحشا درست کرده‌اند، مرکز نمی‎دانم قماربازی درست کرده‌اند، این‌ها از اموری است که بصراحت عرض می‎کنم باید جلویش را بگیرند؛ و هرجایش وظیفه شهربانی است، شهربانی بگیرد، هرجا وظیفه پاسدار است پاسدارها بگیرند و این‌ها از اموری نبود که ما بگوییم که نباید این طور بشود. این که هست آن است که نباید از خانه‎های مردم، مردم عادی ولو تویش فرض کنید فسادی دارد واقع می‎شود فسادی شخصی، برای شخص، زندگی‌های شخصی، معصیت شخصی، واقع می‎شود حق ندارد کسی وارد خانه‎اش بشود. بیرون که آمد نهی از منکرش هم روی موازین شرعی، نهی از منکرش کنند. به این بهانه هم به خانه مردم نروند، تفتیش از حال مردم نکنند، تفتیش از حال فرض کنید که مسلمان‌هایی که توی خانه‎هایشان یک کاری می‎کنند ازش بپرسند که تو آنجا چه می‎کردی؟ نه، این حق ندارد، به غیر مراکز، مراکز فساد است، مراکز فساد حتی احتمال این یک مرکزیتی شما بدهید که در این شهر، فلان خانه، خانه تیمی احتمال می‌رود باشد، برای رفت و آمدهایی که می‎شود می‎بینید غیر متعارف است، رفت و آمد غیر متعارف می‎شود، بعدش خانه احتمال می‌رود تیمی باشد، تفتیش باید بشود، این باید جلوگیری بشود. من ان شاءالله امیدوارم که شما در کارهایتان موفق باشید. این احساس در همه ما پیدا بشود که ما امروز این نعمت خدایی که به ما داده است تشکرش را بکنیم؛ تشکر به این است که خدمت بکنیم. البته لفظاً هم تشکر کنیم، اما تشکر حقیقی این است که وقتی شهربانی خود می‎بیند که حالا دیگر مملکت مال خودش است، هیچ قدرتی در این دخالت ندارد، هیچ کس نمی‎خواهد این مملکت را بچاپد، حالا احساس کند که وطن خودش است، مملکت خودش است، باید رفع ظلم بکند، باید خدمت بکند. این طور چیزها، این کارها را انجام بدهد. و همه در هر جا هستند آن کاری که محول به آن‌هاست به طور شایسته انجام بدهند. و من به همه شما دعا می‎کنم و خداوند همه شما را تأیید کند انشاءالله. (3)

امر به معروف، مسئولیت الهی و همگانی

مسئولیم در مقابل خدا و در مقابل وجدان. و همه‌مان باید مراعات بکنیم؛ یعنی نه اینکه مراعات خودمان را؛ من مراعات همه شما را بکنم؛ شما هم هر یک مراعات همه را. یک همچو برنامه است که همه را وادار کرده که به همه «چرا» بگوییم، همه را به هر فردی، لازم کرده به اینکه امر به معروف کند. اگر یک فرد خیلی به نظر مردم مثلاً پایین یک فردی که به نظر مردم خیلی اعلا رتبه هم هست، اگر از او یک انحرافی دید، بیاید اسلام گفته برو به او بگو نکن بایستد در مقابلش بگوید این کارت انحراف بود نکن، می‎گویند عمر گفت در وقتی که خلیفه بود که من اگر چنانچه خلافی کردم به من مثلاً بگویید و چه بکنید. یک عربی شمشیرش را کشید گفت ما با این مقابل تو می‎ایستیم. اگر تو بخواهی خلاف بکنی، ما با این شمشیر مقابلت می‎ایستیم. (4)
تربیت اسلامی این است که در مقابل اجرای احکام خدا و در مقابل راه انداختن نهضت‌های اسلامی، هیچ ملاحظه از کسی نکند. این آقاست این غیر آقا، این پدر است این پسر است، این رئیس است، این مرئوس است، ابداً این مسائل نباشد در کار مسئله این باشد که این آیا به طریق اسلام دارد عمل می‎کند یا نه. به طریق اسلام عمل می‎کند، هر فردی باشد باید از او قدردانی کرد و تشویق کرد و محبت به او کرد. برخلاف اسلام که باشد، هر فردی می‌خواهد باشد، یک روحانی عالیمقام باشد، یک آدمی باشد که مثلاً رأس باشد، یک سرکرده باشد، وقتی دیدند برخلاف مسیر دارد عمل می‌کند، هر یک از افراد موظفند که به او بگویند که این خلاف است، جلویش را بگیریم. همه ما الآن موظفیم به اینکه اعمالی که خودمان می‎کنیم یک اعمالی نباشد که چهره انقلاب ما را مشوّه کند؛ غیر از آنطور که خدا می‎خواهد عرضه بکنیم. (5)

ایستادگی قاطعانه در برابر تخطی کنندگان از اصول انقلاب

هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی‌جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود رابر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی از کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورت‌ها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‎هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدی کسی از اصول تخطی می‌کند، در برابرش قاطعانه بایستید. (6)

حکایتی از استاد شاه آبادی

خدا رحمت کند شیخ ما مرحوم آقای شاه‌آبادی را رضوان الله علیه ایشان به من فرمود که: «در آن زمان شدت، مقابل منزل ما یک دکانی باز شد که مثل اینکه چیزهای خلاف می‌فروخت، دکان بدی باز شد. من به رفقایم گفتم که شما یکی یکی بروید نهیش کنید. یک روز قریب دویست نفر، یکی یکی صبح رفتند: «سلام علیکم! و علیکم السلام! آقا، این دکان اینجا مناسب نیست» این رد شد، یکی دیگر آمد. تا عصر حدود دویست نفر رفتند به این آدم گفتند. تمام شد. برچید بساطش را. این نهی وقتی مکرر شد در روح انسان تأثیر می‎کند. (7)

پی‌نوشت‌ها:

1- همان، ج 18، ص 202.
2- همان، ج 16، ص 410-412.
3- همان، ج 17، ص 267-269.
4- کنزالعمال، ج 12، ص 562.
5- صحیفه امام، ج 10، ص 110.
6- همان، ج 21، ص 179-180.
7- همان، ج 8، ص 47.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درس‌هایی از امام: آداب انتقاد، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.