مؤلف: محمدرضا افضلی
آن که یابد بوی حق را از یمن *** چون نیابد بوی باطل را ز من
مصطفی چون برد بوی از راه دور *** چون نیابد از دهان ما بخور
هم بیابد لیک پوشاند ز ما *** بوی نیک و بد برآید بر سما
تو همی خسپی و بوی آن حرام *** میزند بر آسمان سبزفام
سخن از جلوهی مردان حق است. آن کس که بوی خوش رحمانی را از یمن احساس میکند، چگونه ممکن است که بوی باطل را در وجود من نشناسد؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «انی لاجد نفس الرحمن من قبل الیمن» و منظور حضرت، اویس قرنی در یمن است. اما مولانا در این جا به طور کلی مرد حق را در نظر دارد. هر واصلِ به حق از درون ما آگاه است. مولانا میگوید: وقتی پیامبر بوی خوش را از راه دور احساس میکند، چگونه از دهان ما بوی ناگوار را درک نمیکند؟ او این بوی ناگوار را از ما احساس میکند، ولی آن را میپوشاند و به روی ما نمیآورد. بوی خوب و بد به آسمان میرود. تو میخوابی و بوی ناگوار حرامخواریات به آسمان سبز رنگ میرسد.
همره انفاس زشتت میشود *** تا به بوگیران گردون میرود
بویِ کبر و بوی حرص و بوی آز *** در سخن گفتن بیاید چون پیاز
گر خوری سوگند من کی خوردهام *** از پیاز و سیر تقوا کردهام
آن دم سوگند غمّازی کند *** بر دماغ همنشینان بر زند
این بوی ناگوار، همراه نفسهای تو بالا میرود و به فرشتگان آسمانی میرسد که همه نوع بو را میشناسند. «بوگیران گردون» اشاره به فرشتگان است که بوی اعمال و افعال انسانها را در مییابند. همان طور که سیر و پیاز بو دارد، صفات مذموم مانند حرص و طمع و کبر نیز بوی بدی دارند که به مشام فرشتگان آسمانی میرسد. بوی تکبر و حرص و آزمندی هنگام سخن گفتن مانند بوی ناگوار پیاز احساس میشود. اگر قسم یاد کنی که من پیاز و سیر را نخوردهام، ولی نفسهای تو به هنگام سوگند یاد کردن تو را رسوا میکند.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول
مصطفی چون برد بوی از راه دور *** چون نیابد از دهان ما بخور
هم بیابد لیک پوشاند ز ما *** بوی نیک و بد برآید بر سما
تو همی خسپی و بوی آن حرام *** میزند بر آسمان سبزفام
سخن از جلوهی مردان حق است. آن کس که بوی خوش رحمانی را از یمن احساس میکند، چگونه ممکن است که بوی باطل را در وجود من نشناسد؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «انی لاجد نفس الرحمن من قبل الیمن» و منظور حضرت، اویس قرنی در یمن است. اما مولانا در این جا به طور کلی مرد حق را در نظر دارد. هر واصلِ به حق از درون ما آگاه است. مولانا میگوید: وقتی پیامبر بوی خوش را از راه دور احساس میکند، چگونه از دهان ما بوی ناگوار را درک نمیکند؟ او این بوی ناگوار را از ما احساس میکند، ولی آن را میپوشاند و به روی ما نمیآورد. بوی خوب و بد به آسمان میرود. تو میخوابی و بوی ناگوار حرامخواریات به آسمان سبز رنگ میرسد.
همره انفاس زشتت میشود *** تا به بوگیران گردون میرود
بویِ کبر و بوی حرص و بوی آز *** در سخن گفتن بیاید چون پیاز
گر خوری سوگند من کی خوردهام *** از پیاز و سیر تقوا کردهام
آن دم سوگند غمّازی کند *** بر دماغ همنشینان بر زند
این بوی ناگوار، همراه نفسهای تو بالا میرود و به فرشتگان آسمانی میرسد که همه نوع بو را میشناسند. «بوگیران گردون» اشاره به فرشتگان است که بوی اعمال و افعال انسانها را در مییابند. همان طور که سیر و پیاز بو دارد، صفات مذموم مانند حرص و طمع و کبر نیز بوی بدی دارند که به مشام فرشتگان آسمانی میرسد. بوی تکبر و حرص و آزمندی هنگام سخن گفتن مانند بوی ناگوار پیاز احساس میشود. اگر قسم یاد کنی که من پیاز و سیر را نخوردهام، ولی نفسهای تو به هنگام سوگند یاد کردن تو را رسوا میکند.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول