شاعر: ژوليده نيشابورى
شب عید است اى ساقى در میخانه را وا کن
به جام مى گساران باده از خم طهورا کن
به من هم گوشه چشمى به عشق روى مولا کن
اگرچه قطرهام امشب مرا واصل به دریا کن
به یک پیمانه مى ساقى دل دیوانه شیدا کن
به حب مرتضى برگ عبور شیعه امضا کن
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
به روز هجده ذیحجه بر احمد ندا آمد
که یا احمد تو را حکم خطیرى از خدا آمد
زمان گفتن راز مگوى هل اَتى آمد
گه بشکفتن گل بر لب اهل ولا آمد
تو را این آیه در نعت على مرتضى آمد
به وجد از نعت او خلق تمام ماسوا آمد
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
به فرمان نبى حُجاج رفته باز برگشتند
براى گردهم آیى به یک جا مستقر گشتند
همه از این خبر کاوشگر متن خبر گشتند
گروهى تشنه بودند و در آن جا تشنهتر گشتند
همه چشم انتظار حکم حىّ دادگر گشتند
همه در مکتب اندیشهشان صاحب نظر گشتند
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
نبى را از جهاز اشتران شد منبرى پیدا
فراز آن نبى را شد بیان دیگرى پیدا
صدف بشکست و از آن شد فروزان گوهرى پیدا
کنار شمس هستى گشت ماه انورى پیدا
شد از بهر تماشا کردن از هر سو سرى پیدا
به روى دست احمد شد خدا را مظهرى پیدا
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
نبى فرمود اى مردم! به امر خالق یکتا
هر آن کس را منم مولا على او را بود مولا
پس از من او بود رهبر به خلق کل مافیها
که سر خط هدایت را منم مُهر و على امضا
از او شایستهتر نبود براى رهبرى اصلا
همانندش نمىگردد به کل ماسوا پیدا
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
پس از من از طفیل او به پا شد هستى عالم
به مهر او خدا را شد قبول توبه آدم
به عالم نام او رمز نجات نوح شد از یَم
از او آتش به ابراهیم شد ز امر خدا خرّم
از او شد در بر موسى سر فرعون جایى خم
چنان که از دم گرمش مسیحا گشت صاحب دم
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
رسالت بى ولاى او بود چون شاخه بى پر
عدالت بى على باشد بسان بحر بى گوهر
من و او هر دو یک روحیم باشد گر جدا پیکر
منم خط و على دفتر منم جود و على جوهر
منم فرش و على محور منم عرش على لنگر
منم حکم و على مجرى منم داد و على داور
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
منم بذر و على حاصل منم فضل و على فاضل
منم کل و على کامل منم بحر و على ساحل
منم عشق و على عاشق منم وصل و على واصل
منم نشر و على ناشر منم عدل و على عادل
منم دین و على دانش منم علم و على عامل
اطاعت بى على عاطل عبادت بى على باطل
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد
به حکم حق حکیم است او براى من ندیم است او
زعیم است او حلیم است او صراط المستقیم است او
سلیم است او سلام است او، رحیم است او کریم است او
قسیم نار و الجنه که جنت را نعیم است او
براى شیعیان وجد و براى خصم بیم است او
من «ژولیده» مىگویم که هستى را سهیم است او
که دین احمدى کامل به امر حى سرمد شد
على بن ابى طالب(ع) ولیعهد محمّد(ص) شد