۲ تا ۳ سالگى شكل گيرى نخستين پايه هاى جهان بينى كودك
نويسنده:محسن دانش پژوه
۲ تا ۳ سالگى سن پرسيدن است و تقريبا همه پدر و مادرها با سيل و هجوم پرسش هايى رو به رو مى شوند كه گاه در عين سادگى پاسخ روشنى براى آنها نمى يابند از آن شمار: خدا كجاست؟ ما از كجا مى آييم؟ چرا مى ميريم و بعد از مرگ چه اتفاقى مى افتد و ….
پايه هاى نخستين جهان بينى كودك در همين سنين شكل مى گيرد و آموزش معارف اسلامى هم بهتر است از همين سال ها آغاز شود و از آنجا كه تفكر در كودكان ازحدود ۷ سالگى ظهور مى كند و به تدريج شوق مذهبى او بيشتر مى شود در سن ۸ تا ۹ سالگى اصول اخلاقى در كودك درونى شده و ضابطه اى از درون او را تحت كنترل در مى آورد. در مجموع دوره دبستان نسبت به مراحل قبل و يا بعد از دوره ثبات و آرامش و سازگارى به شمار مى رود. در اين سال ها بحران عميق شخصيت ديده نمى شود و در نتيجه زمينه هاى بسيار خوبى براى درونى كردن و تقويت رفتار هاى دينى فراهم است و چنانچه حاصل دوره تمهيد آن باشد كه كودك، آمادگى كفايت مطلوب براى شناخت، انتخاب و عمل را به دست آورد مقصود برآورده شده است.
شرايط مختلف اجتماعى آثار متفاوتى در انسان به جاى مى گذارند و براى نهادينه كردن ارزش هاى اسلامى در كودكان بايد براى كارآيى و تقويت عوامل مثبت در محيط زندگى و آموزش كودك برنامه ريزى صحيح كرده و براى رفع عوامل نامطلوب و مخل با شيوه هاى علمى و استفاده از تجربيات ديگران اقدام كرد.
از جمله اين روش ها، الگوسازى است. در اين روش بايد نمونه اى از رفتار و كردار مطلوب عملا در معرض ديد كودك قرار داده شود تا كودك سعى كند با ايجاد رابطه رضايت بخش با آن نمونه ويژگى هاى رفتارى آن فرد را براى خود سرمشق قرار دهد. در اين رابطه اهميت نقش الگويى معلم تا بدان حد است كه خواجه عبدالله انصارى در اين باره مى گويد: دود از آتش نشان دهد و خاك از باد كه ظاهر از باطن و شاگرد از استاد. و همچنين بزرگى به معلم فرزندانش گفته: نخستين وظيفه تو در اصلاح فرزندانم اين است كه قبلا خود را اصلاح كنى زيرا چشمان آنها به تو دوخته شده است.
استفاده از ظرافت هاى هنرى براى بيان حالات عاطفى و باورهاى اعتقادى همواره مدنظر بشر بوده است. در قرآن جنبه هاى مختلف هنرى به تكرار ديده مى شود كه عبارتند: ساختار هندسى سور قرآن، آهنگ در قرآن، داستان ها، تمثيل ها و تشبيه ها در قرآن. از آنجا كه ذهن كودك با داستان مانوس تر است از جنبه هاى داستانى سور قرآن مى تواند براى شكل گيرى مايه هاى فطرى دين و مذهب در وى بهره گرفت.
يكى از مهم ترين عوامل در تربيت و تقويت ارزش ها و رفتارهاى دينى عامل محبت است. ژان پياژه بر اين باور است كه در پى ريزى ذهنى كودك سه نوع احساس موثر است و نخستين احساس يك نوع نياز به دوست داشتن است و حتى در برخى روايات اسلامى محبت مساوى دين معرفى شده است.
شيوه تكريم شخصيت نيز راهى است براى ارضاى غريزه حب ذات. اگر به شخصيت كودك بهاى لازم داده شود داراى روحيه اى معتدل و طبيعى خواهد شد و در غير اين صورت احساس پستى و خودكم بينى وى را به سمت امور منفى سوق مى دهد. تكريم شخصيت به كودكان مجال مى دهد تا انضباطى را براى خود فراهم آورند كه آن را در صحنه عمل كشف نمايند و نيازى نيست تا ندانسته به پذيرش يك نظم پيش ساخته و خشك بيرونى تن در دهند! پيامبر گرامى اسلام با آن شخصيت عظيم خود همواره به كودكان سلام مى كرد و مى فرمود: پنج چيز است كه تا لحظه مرگ آنها را ترك نمى كنم يكى از آنها سلام گفتن به كودكان است و در انجام اين عمل آن قدر مراقبت مى كنم تا پس از من به صورت سنتى بين مسلمين بماند.
در مجموع كودكى كه از طريق اين روش ها، خصلت هاى نيك فطرى و ذاتى اش تقويت مى شود در دوره هاى بعدى زندگى نيز، مبانى اعتقادى مستحكم ترى نسبت به همسالان خود دارد و در جوانى خوش بينانه تر به دين مى نگرد و باور دارد كه دين، تنها ضامن اجراى اخلاق و نيرو و پشتوانه او است.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
پايه هاى نخستين جهان بينى كودك در همين سنين شكل مى گيرد و آموزش معارف اسلامى هم بهتر است از همين سال ها آغاز شود و از آنجا كه تفكر در كودكان ازحدود ۷ سالگى ظهور مى كند و به تدريج شوق مذهبى او بيشتر مى شود در سن ۸ تا ۹ سالگى اصول اخلاقى در كودك درونى شده و ضابطه اى از درون او را تحت كنترل در مى آورد. در مجموع دوره دبستان نسبت به مراحل قبل و يا بعد از دوره ثبات و آرامش و سازگارى به شمار مى رود. در اين سال ها بحران عميق شخصيت ديده نمى شود و در نتيجه زمينه هاى بسيار خوبى براى درونى كردن و تقويت رفتار هاى دينى فراهم است و چنانچه حاصل دوره تمهيد آن باشد كه كودك، آمادگى كفايت مطلوب براى شناخت، انتخاب و عمل را به دست آورد مقصود برآورده شده است.
شرايط مختلف اجتماعى آثار متفاوتى در انسان به جاى مى گذارند و براى نهادينه كردن ارزش هاى اسلامى در كودكان بايد براى كارآيى و تقويت عوامل مثبت در محيط زندگى و آموزش كودك برنامه ريزى صحيح كرده و براى رفع عوامل نامطلوب و مخل با شيوه هاى علمى و استفاده از تجربيات ديگران اقدام كرد.
از جمله اين روش ها، الگوسازى است. در اين روش بايد نمونه اى از رفتار و كردار مطلوب عملا در معرض ديد كودك قرار داده شود تا كودك سعى كند با ايجاد رابطه رضايت بخش با آن نمونه ويژگى هاى رفتارى آن فرد را براى خود سرمشق قرار دهد. در اين رابطه اهميت نقش الگويى معلم تا بدان حد است كه خواجه عبدالله انصارى در اين باره مى گويد: دود از آتش نشان دهد و خاك از باد كه ظاهر از باطن و شاگرد از استاد. و همچنين بزرگى به معلم فرزندانش گفته: نخستين وظيفه تو در اصلاح فرزندانم اين است كه قبلا خود را اصلاح كنى زيرا چشمان آنها به تو دوخته شده است.
استفاده از ظرافت هاى هنرى براى بيان حالات عاطفى و باورهاى اعتقادى همواره مدنظر بشر بوده است. در قرآن جنبه هاى مختلف هنرى به تكرار ديده مى شود كه عبارتند: ساختار هندسى سور قرآن، آهنگ در قرآن، داستان ها، تمثيل ها و تشبيه ها در قرآن. از آنجا كه ذهن كودك با داستان مانوس تر است از جنبه هاى داستانى سور قرآن مى تواند براى شكل گيرى مايه هاى فطرى دين و مذهب در وى بهره گرفت.
يكى از مهم ترين عوامل در تربيت و تقويت ارزش ها و رفتارهاى دينى عامل محبت است. ژان پياژه بر اين باور است كه در پى ريزى ذهنى كودك سه نوع احساس موثر است و نخستين احساس يك نوع نياز به دوست داشتن است و حتى در برخى روايات اسلامى محبت مساوى دين معرفى شده است.
شيوه تكريم شخصيت نيز راهى است براى ارضاى غريزه حب ذات. اگر به شخصيت كودك بهاى لازم داده شود داراى روحيه اى معتدل و طبيعى خواهد شد و در غير اين صورت احساس پستى و خودكم بينى وى را به سمت امور منفى سوق مى دهد. تكريم شخصيت به كودكان مجال مى دهد تا انضباطى را براى خود فراهم آورند كه آن را در صحنه عمل كشف نمايند و نيازى نيست تا ندانسته به پذيرش يك نظم پيش ساخته و خشك بيرونى تن در دهند! پيامبر گرامى اسلام با آن شخصيت عظيم خود همواره به كودكان سلام مى كرد و مى فرمود: پنج چيز است كه تا لحظه مرگ آنها را ترك نمى كنم يكى از آنها سلام گفتن به كودكان است و در انجام اين عمل آن قدر مراقبت مى كنم تا پس از من به صورت سنتى بين مسلمين بماند.
در مجموع كودكى كه از طريق اين روش ها، خصلت هاى نيك فطرى و ذاتى اش تقويت مى شود در دوره هاى بعدى زندگى نيز، مبانى اعتقادى مستحكم ترى نسبت به همسالان خود دارد و در جوانى خوش بينانه تر به دين مى نگرد و باور دارد كه دين، تنها ضامن اجراى اخلاق و نيرو و پشتوانه او است.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله