دعای ندبه و زمزمه های عاشقانه
پرسش : آیا دعاى ندبه نزد علما معتبر است؟
پاسخ : روش عرف وعقلا در مسائل تاریخى، قبول هر خبرى است که در کتب تاریخى معتبر یا مشهور نقل شده باشد. ولى علماى اسلام در قبول اخبار وروایاتى که مربوط به احکام شرع ومعارف دینى است به این مقدار اکتفا نمىکنند، بلکه درصدد بحث وتحقیق برآمده ودر سند احادیث وعدالت ووثاقت راویان حدیث بررسى کامل مىکنند، ومادامى که اطمینان کامل ووثوق به احادیث پیدا نکنند به آن عمل نمىنمایند.
این دقت وتحقیق به جهت حصول اطمینان به صدور حدیث از معصوم در مورد تکالیف الزامى، اعم از وجوب وحرمت دو چندان مىشود، ولى در مورد مستحبات احتیاج مبرم به این گونه بررسى نیست. مورد ادعیه از این قسم است، زیرا به جهت استحباب قرائت آن احتیاج مبرمى به بررسى سندى ندارد، بلکه قرائت آن به رجا وامید مطلوبیّت کافى است، ومىتوان از قوت متن والفاظ ومضامین دعا پى به اعتبار آن برد؛ زیرا این مضامین درآیات وروایات معتبر نیز وارد شده است. خصوصاً آنکه مطابق اخبار «من بلغ» که دلالت بر تسامح در ادله سنن و مستحبات دارد، احتیاج چندانى به بررسى سند ادعیه مستحبّه نیست.
پرسش : راه تشخیص روایت صحیح از غیر صحیح چیست؟
پاسخ : از آنجا که برخى از کذّابین از زمان پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) درصدد جعل ووضع حدیث ونسبت آن به پیامبر واهل بیت: بودهاند، لذا جا دارد که میزانى را براى تمییز بین حدیث صحیح از غیرصحیح به دست دهیم. در این باره به چند میزان مىتوان اشاره نمود:
1 - موافقت با قرآن
امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه واله) نقل کرده که فرمود: «إنّ على کلّ حقّ حقیقة وعلى کلّ صواب نوراً، فما وافق کتاب اللَّه فخذوه وما خالف کتاب اللَّه فدعوه»؛ «همانا بر هر حقّى حقیقتى وبر هر صوابى نورى است، پس آنچه موافق کتاب خداست اخذ کرده وآنچه مخالف کتاب خداست رها کنید.»( کافى، ج 1، ص 69، ح 1)
2 - موافقت با سایر کلمات معصومین:
حسن بن جهم مىگوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: از جانب شما احادیث مختلف به ما مىرسد؟ حضرت فرمود: «ما جآءک عنّا فقِس على کتاب اللَّه عزّوجلّ وأحادیثنا، فإن کان یشبههما فهو منّا، وإن لمیکن یشبههما فلیس منّا»؛ «آنچه از جانب ما به شما رسید بر کتاب خداوند عزّوجلّ واحادیث ما مقایسه کنید، اگر شبیه آن دو است از ما مىباشد، وگرنه از ما نیست.»( وسائل الشیعه، ج 27، ص 121، ح 33373)
3 - موافقت با عقل وعدم مخالفت با حکم آن
در حدیثى از رسول خدا (صلی الله علیه واله) نقل است که فرمود: «هر گاه از من حدیثى به شما رسید آن را بر کتاب خدا وحجت عقولتان عرضه بدارید، اگر موافق این دو بود قبول کرده وگرنه آن را بر دیوار زنید».( شرح اصول کافى، ج 2، ص 343، ح 1 ؛ تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 392)
پرسش : نظر بزرگان علما درباره دعاى ندبه چیست؟
پاسخ : شیخ مرتضى انصارى؛ در کتاب «المکاسب» در بخش خیارات در ذیل حدیث «المؤمنون عند شروطهم» مىگوید: بعید نیست که بگوییم عنوان «شرط» بر التزامات ابتدائى صادق نیست، بلکه متبادر عرفى از «شرط» همان التزامات تابع عقد است، همان گونه که از موارد استعمال این کلمه در مثل قول امام در دعاى ندبه استفاده مىشود، آنجا که در ابتداى دعا فرمود: «بعد أن شرطت علیهم الزهد فى درجات هذه الدنیا الدنیّة».( المکاسب، ج 5، ص 21)
شیخ انصارى؛ گویا این دعا را امر مفروغ عنه از حیث صحت گرفته ولذا به آن در مجال احکام شرعیه استدلال کرده است.
محشّین مکاسب شیخ بر او در این نکته هیچ اعتراضى نکرده وسند آن را نیز مورد منقاشه قرار ندادهاند.
شیخ عبداللَّه مامقانى در حاشیه خود بر مکاسب مىگوید: «وجه دلالت این جمله از دعا بر مقصود این است که: کلام امام به این بر مىگردد که خداوند عزّوجلّ به بندگان خود فرمود: هر کس در این دنیا زهد پیشه کند من به او نعمت مقیم عطا خواهم کرد...».( حاشیه مامقانى بر مکاسب، قسم خیارات، ص 12)
ایروانى نیز مىگوید: «امّا اطلاق شرط در دعاى ندبه به اعتبار این است که در ضمن التزام "جزیل ما عنده"... آمده است...».( حاشیه ایروانى بر مکاسب، ج 2، ص 5)
پرسش : چه کسانى دعاى ندبه را نقل کردهاند؟
پاسخ : دعاى ندبه را عدهاى از علما ومحدثین نقل کردهاند از آن جمله:
1 - شیخ مشهدى در «المزار» از محمّد بن ابىقره واو از کتاب ابىجعفر محمد بن الحسین بن سفیان بزوفرى نقل کرده وآن را به امام زمان (علیه السلام) نسبت داده است.( المزار، ص 573، دعاى 107)
2 - سید بن طاووس در «مصباح الزائر» و«اقبال الاعمال» از بعض اصحاب ما از محمّد بن على بن ابىقرّه به نقل از کتاب محمّد بن حسین بن سفیان بزوفرى نقل کرده وآن را به امام زمان (ع) نسبت داده است.( مصباح الزائر، ص 446 ؛ اقبال الاعمال، ص 299-295)
3 - علامه مجلسى؛ در کتاب «زاد المعاد» مىگوید: «وامّا دعاى ندبه که مشتمل بر عقاید حقّه وتأسّف بر غیبت قائم (ع) است، به سند معتبر از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است...».( زاد المعاد، ص 488)
4 - قبل از این بزرگان، این دعا را شیخ جلیل ثقه ابوالفرج محمّد بن على بن یعقوب بن اسحاق بن ابىقره قنانى که معاصر شیخ نجاشى واز اعلام قرن پنجم بوده، نقل کرده است. کسى که شیخ محمّد بن مشهدى در کتاب «المزار» از او زیاد نقل مىکند.
5 - ونیز شیخ جلیل ثقه ابوجعفر محمّد بن حسین بن سفیان بزوفرى در کتاب «الدعاء» نقل کرده است. او که از مشایخ شیخ مفید؛ به حساب مىآید مورد تأیید خاص او قرار گرفته است. حاجى نورى در «خاتمة المستدرک» او را از مشایخ شیخ مفید برشمرده وبه وثاقت وجلالت قدر او شهادت داده است.
مرحوم آیتاللَّه بروجردى مىفرمود: «یکى از راههاى شناخت رجال، شناخت شخصیت شاگردان آنان است. وهر گاه مشاهده شد که اشخاصى همچون شیخ مفید؛ از شخص معینى زیاد روایت نقل مىکند وهرگز مذمّتى در حق او ندارد این به نوبه خود نشانه این است که آن شخص مورد وثوق واطمینان است».
پرسش : راوى دعاى ندبه که معاصر امام نبوده چگونه دعا را نقل مىکند؟
پاسخ : کسى ادعا نکرده که بزوفرى این دعا را بدون واسطه از امام نقل کرده است. و آیا لازم است هرکسى که روایتى را از امام نقل مىکند معاصر با امام باشد.
ما اطمینان داریم که این دعا یا با سند در کتاب بزوفرى روایت شده ولى دیگران که از آن کتاب نقل کردهاند از باب مسامحه آن سند را حذف کردهاند، ویا اینکه بزوفرى از آنجا که دعا را معروف ومشهور دیده احتیاجى به ذکر سند ندیده است؛ زیرا همان گونه که در این زمان معروف ومشهور است، در عصرهاى گذشته نیز چنین بوده است. خصوصاً آنکه متن آن باآیات قرآن وروایات دیگر سازگارى تمام دارد.
پرسش : «محمّد بن مشهدى» راوى با واسطه دعاى ندبه کیست؟
پاسخ : از کلمات آیت اللَّه خوئى؛ به نقل از شیخ حرّ عاملى به دست مىآید که مراد از محمّد بن مشهدى، محمّد بن على بن جعفر است.( معجم رجال الحدیث، ج 17، ص 259)
ولى مرحوم حاجى نورى در «خاتمه مستدرک» در این باره مىگوید: «مراد از محمّد بن مشهدى، محمد بن جعفر بن على بن جعفر مشهدى است که از وى به عنوان «حائرى» نیز یاد شده است. ایشان یکى از راویان ابىالفضل شاذان بن جبرئیل قمى است. او همچنین با دو واسطه از شیخ مفید روایت نقل مىکند».( مستدرک الوسائل، ج 3، ص 368)
به هر حال او هر که باشد شخصى قابل اعتماد ومورد وثوق وجلیلالقدر است که توصیف ومدح وى در کتب رجال آمده است.
پرسش : «محمّد بن على بن ابى قرّه» راوى دیگر دعاى ندبه کیست؟
پاسخ : او از جمله راویان صاحب کتاب ومورد اعتماد است. نجاشى درباره وى مىگوید: «...او ثقه بوده وروایات فراوانى شنیده وکتابهاى بسیارى تألیف کرده است. وى کسى بود که کتابها را ورق به ورق براى اصحاب امامیه مىخواند وهمواره در مجالس با ما بود».( رجال نجاشى، ص 283)
از آنجا که نجاشى اجازه نقل کتابهاى ابن ابىقرّه را از وى داشته است لذا مىتوان او را از مشایخ اجازه مرحوم نجاشى دانست.
پرسش : ابن مشهدى دعاى ندبه را چگونه از محمّد بنأبىقره نقلکرده است؟
پاسخ : از آنجا که محمّد بن جعفر مشهدى معاصر محمّد بن ابىقره نبوده است لذا مىتوان آن را این گونه توجیه کرد:
1 - شیخ مشهدى معمّر بوده ولذا محمّد بن ابىقره را درک کرده است.
2 - اگر چه خبر ارسال دارد ولى ابن مشهدى به نقلش از محمّد بن ابىقره یقین داشته است.
3 - ابن مشهدى دعا را از کتاب مزار ابن ابىقره نقل کرده است، زیرا مطابق نقل صاحب ریاض ابن ابىقره کتابى به نام «مزار» داشته است.
پرسش : آیا درباره محمّد بن حسین بن سفیان بزوفرى معروف به ابن مشهدى توثیقى رسیده است؟
پاسخ : او از شاگردان احمد بن ادریس به شمار آمده واز او روایت نقل کرده است. واز آنجا که شیخ مفید از او روایت نقل کرده مىتوان او را از مشایخ شیخ مفید دانست.
درباره وثاقت وى باید گفت: هر چند پیرامون بزوفرى در کتب رجال توثیق خاصى وارد نشده است، ولى از آنجا که از مشایخ روایى شیخ مفید بوده ودر موارد زیادى براى وى رضا ورحمت خداوند را طلب کرده است، مىتوان بدون تردید گفت: قواعد توثیق عام، شامل حال وى مىگردد.
پرسش : دعاى ندبه از کدامین امام است؟
پاسخ : ظاهر این است که این دعا از جانب امام صادق (علیه السلام) انشا شده است، همان گونه که مرحوم مجلسى به آن حضرت نسبت مىدهد. واما اینکه در برخى از مصادر این گونه آمده که این دعا براى صاحبالزمان است، ممکن است این گونه توجیه کنیم که: این دعا، دعایى است که براى وجود مقدس امام زمان (ع) انشا شده است نه اینکه این دعا از طرف آن حضرت انشا شده باشد.
هر چند برخى خواستهاند احتمال اول را به خاطر ناسازگارى برخى از مضامین دعا، با صدور آن از جانب امام صادق (ع) مردود سازند، ولى براى اهل تحقیق روشن است که این اشکالات قابل توجیه است، زیرا نظیر چنین مضامینى در موارد دیگر از امام صادق (علیه السلام) ودیگر ائمه: نیز نقل شده است.( منتخب الاثر، ص 140)
ونیز احتمال دارد که بزوفرى از پدرش حسین بن على بن سفیان که از علما وراویان بزرگ قرن چهارم که هم عصر وزمان غیبت صغرا بوده نقل کرده واو هم به وسیله نواب اربعه از راه مکاتبه وتوقیع با امام زمان (ع) در ارتباط بوده واین دعا را در کتاب خود آورده وسپس به دست فرزندش ابوجعفر بزوفرى رسیده است.
پرسش : آیا دعاى ندبه انشاى برخى از علماى شیعه است؟
پاسخ : ممکن است برخى اشکال کنند که این دعا انشاى برخى از علماى شیعه بوده است. ولى این احتمال از جهاتى باطل است:
1 - بزوفرى در ادامه روایت این چنین آورده است: «ویستحبّ أن یدعى به فى الأعیاد الأربعة». ظاهر این کلمه مىرساند که این دعا از جانب معصوم صادر شده است، زیرا محکوم کردن هریک از افعال واذکار به هریک از احکام خمسه (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت واباحه) از امور توقیفى است که فقط باید از جانب اولیاى معصوم خداوند صورت پذیرد.
2 - اینکه براى قرائت این دعا زمان خاص (اعیاد اربعه) ذکر شده خود دلیل بر آن است که از جانب معصوم صادر شده است؛ زیرا در غیر این صورت نمىتواند از چنین ویژگى خاصى برخوردار باشد.
3 - رسم علما چنین بوده که هر گاه دعا یا زیارتى را خود انشا مىکردند متذکر مىشدند تا بر مردم مشتبه نگردد، از باب نمونه:
الف. شیخ صدوق در «من لایحضره الفقیه» زیارتى را براى فاطمه زهرا (ع) که از انشاهاى خود اوست نقل کرده ومىگوید: من آن را در سفر حج در مدینه در کنار قبر فاطمه زهرا (ع) قرائت کردم. ولى آن را به این صورت در اخبار نیافتم...».( من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 574-572 ؛ بحارالأنوار، ج 97، ص 196، ح 13)
ب. سید بن طاووس در «الاقبال» مىگوید: «فصلى است درباره آنچه آن را ذکر مىکنیم از دعایى که آن را انشا کردیم، آن را هنگام تناول طعام ذکر مىکنیم».( اقبال الاعمال، ص 115)
ج. ونیز مىفرماید: «وامّا آنچه هنگام رؤیت هلال شوّال گفته مىشود ما آن را در کتاب «عمل الشعر» در ضمن دعایى که انشا کردیم آوردیم، واین دعا صلاحیت براى تمام ماهها را دارد...».( همان، ص 305)
ودر موارد دیگر نیز در مورد ادعیهاى که خود انشا کرده چنین تعبیراتى آورده است.( مهج الدعوات، ص 348و302و336 ؛ امان الأخطار، ص 17)
4 - ابن مشهدى در «المزار» مىگوید: «من در این کتاب خود از فنون زیارات، اخبارى را جمع کردم که به واسطه راویان ثقه ومورد اعتماد به سادات متصل شدهاند».( المزار، ص 16)
5 - در صورتى که جمله «انّه الدعاء لصاحب الامر» را به معناى انشا از امام زمان (ع) بدانیم مىتوانیم آن را از توقیعات حضرت به بزوفرى بدانیم.
پرسش : چه ارتباطى بین امام زمانعلیهالسلام با کوه رَضْوى وذىطوى است؟
پاسخ : امام زمان (ع) در عصر غیبت کبرا مکان خاصى ندارد، نه در کوه رضوى مخفى است ونه در ذىطوى ونه در سرداب مقدس. آرى برخى از فرقههاى کیسانیه که منقرض شدهاند معتقد بودند که محمد بن حنفیه در کوه رَضْوى مخفى است. پس چه ارتباطى با این دو کوه وامام زمان (ع) وجود دارد که در دعاى ندبه به آن اشاره شده است.
قبل از پاسخ اشکال باید بدانیم که رضوى وذىطوى چه مکانى است؛
ذى طوى اسم مکانى است داخل حرم که حدود یک فرسخ تا مکه فاصله دارد، واز آنجا خانههاى مکه پیداست.( مجمع البحرین)
ورَضْوى کوهى از کوههاى مدینه منوّره است در نزدیکى ینبُع، که فاصله بین آن کوه تا مدینه چهل میل است. در مدح وفضیلت آن کوه روایاتى وارد شده است.
در جواب سؤال فوق مىگوییم: آرى ما معتقدیم که حضرت (ع) مکان معینى در عصر غیبت ندارد وروایات وادعیه این مطلب را تأیید مىکند، ولى این جمله به معناى آن نیست که حضرت در کوه رَضْوى یا در منطقه ذىطوى مخفى است، بلکه معنایى کنایى دارد به این معنا که براى حضرت هیچ مکان معینى نیست، ولذا این جمله هیچ ارتباطى با عقیده کیسانیه ندارد.
وامّا اینکه چرا این دو مکان به طور خصوص در این دعا ذکر شده، به جهت تقدّس وتبرّک این دو مکان است، وثابت شده که حضرت (ع) در این دو مکان زیاد تردّد داشتهاند.
و ممکن است که در ذکر این منطقه اشاره به این نکته باشد که حتّى این دو موضع که مورد اهتمام کیسانیه است تحت تصرّف امام مهدى (ع) ومحلّ تردّد آن حضرت است. ویا اینکه مقصود از ذىطوى مکّه مکرّمه ورَضْوى مدینه منورّه باشد، آن گونه که در کتاب «اخبار مکّه» اشاره شده است.
پرسش : چرا اسامى تمام امامان در این دعا ذکر نشده است؟
پاسخ : گاهى گفته مىشود چرا اسامى تمام امامان در این دعا ذکر نشده است.
تصریح نشدن به اسامى وعدد دوازده امام از قوّت متن آن نمىکاهد. در عین حال گر چه تصریح به نام هر یک از آنها نشده ولى به طور کلّى واجمالى به مصائبى که آنها در راه هدایت خلق متحمّل شدهاند اشاره کرده است. آنجا که مىگوید: «لمیمتثل أمر رسول اللَّه (ص) فى الهادین بعد الهادین...» یا آنجا که مىفرماید: «فقتل من قتل وسُبى من سُبى وأُقصى من أُقصى».
این عبارات اشاره به مصائبى دارد که هر یک از امامان در راه هدایت خلق متحمّل شدهاند.
ونیز در جایى دیگر مىفرماید: «أین الحسن أین الحسین، أین أبنآء الحسین...».
پرسش : آیا جمله «وعرجت بروحه» مخالف با معراج جسمانى است؟
پاسخ : برخى مىگویند: جمله «وعرجت بروحه إلى سمآئک» که در دعاى ندبه آمده مخالف با اجماع وآیات وروایاتى است که دلالت بر معراج جسمانى دارد، لذا از این جهت درصدد برآمدهاند تا در انتساب این دعا به امام خدشه وارد کنند.
پاسخ:
صحیح در این جمله: «عرجت به إلى سمآئک» است نه «بروحه» ولذا دلالت بر معراج روحانى ندارد. شاهد این مطلب چند قرینه است:
1 - محدّث نورى؛ در کتاب «تحیّة الزائر» مىگوید: در نسخهاى که من از مزار محمّد بن مشهدى دارم: «عرجت به إلى سمآئک» ثبت شده است.( تحیه الزائر، ص 260)
2 - شیخ عباس قمى؛ نیز در کتاب «هدیة الزائر» عبارت استاد خود حاجى نورى را نقل کرده وآن را تأیید نموده است.
3 - الآن نیز نسخهاى خطّى ونفیس از کتاب مزار محمّد بن مشهدى موجود است که در آن «وعرجت به» ثبت شده است.
4 - جملههاى دیگر در دعا نیز مؤیّد معراج جسمانى است از قبیل: «وأوطأته مشارقک ومغاربک» و«سخّرت له البراق».
5 - بر فرض صحّت نسخه «وعرجت بروحه» این جمله دلالت بر معاد روحانى فقط ندارد، از باب استخدام لفظ موضوع براى جزء واراده کلّ، مقصود معراج جسمانى وروحانى است. از قبیل اینکه گفته مىشود: «روحى لک الفدآء». مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانى مىگوید: «گاهى کلمه روح را در معناى جسم با روح به کار مىبرند به جهت ارتباط بین حالّ ومحلّ یا علاقه ملابست که بین آن دو است...».( شفاء الصدور فى شرح زیارة العاشور، ص 108)
پرسش : چه تألیفاتى درباره دعاى ندبه نوشته شده است؟
پاسخ : دانشمندان ومحققان این دعاى شریف را مورد توجه خود قرار داده وبر آن شروح وحواشى نوشتهاند. اینک به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
1 - «شرح دعاى ندبه» از صدرالدین محمد حسنى مدرس یزدى.
2 - «عقد الجمان لندبة صاحبالزمان» از میرزا عبدالرحیم تبریزى.
3 - «وسیلة القربة فى شرح دعاء الندبة» از شیخ على خوئى.
4 - «شرح دعاى ندبه» از ملا حسن تربتى سبزوارى.
5 - «النخبة فى شرح دعاء الندبة» از سید محمود مرعشى.
6 - «شرح یا ترجمه دعاى ندبه» از سردار کابلى.
7 - «معالم القربة فى شرح دعاء الندبة» از محدث ارموى.
8 - «وظائف الشیعة فى شرح دعاء الندبة» از ادیب اصفهانى.
9 - «کشف الکربة» از محدث ارموى.
10 - «نوید بامداد پیروزى» از موسوى خرم آبادى.
11 - «شرح وترجمه دعاى ندبه» از محبّ الاسلام.
12 - «نصرة المسلمین» از عبدالرضا خان ابراهیمى.
13 - «فروغ الولایة» از آیت اللَّه صافى.
14 - «الکلمات النخبة» از عطائى اصفهانى.
15 - «رسالة حول دعاء الندبة» از محمّد تقى تسترى.
16 - «رسالة حول دعاء الندبة» از میرجهانى اصفهانى.
17 - «سند دعاء الندبة» از سید یاسین الموسوى.
18 - «شرحى بر دعاى ندبه» از علوى طالقانى.
ودیگر شروح ورسالهها در رابطه با دعاى ندبه.
پرسش : چه دعاهایى در عصر غیبت امام زمانعلیهالسلام درباره حضرت مستحب است؟
پاسخ : ادعیه درباره امام زمان (ع) بسیار است، که مىتوان به برخى از آنها فهرستوار اشاره نمود:
1 - دعایى از امام صادق (ع).( کمال الدین، ص 342 ؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 146، ح 70)
2 - دعاى غریق.( بحارالأنوار، ج 52، ص 148، ح 23. پاورقی»
3 - دعاى بعد از هر فریضه در ماه رمضان.
4 - دعاى عهد صغیر.( همان، ج 86، ص 61)
5 - دعاى عهد.( البلد الامین، ص 82)
6 - دعا بعد از نماز ظهر.( همان، ص 13)
7 - دعا بعد از نماز عصر.( بحارالأنوار، ج 53، ص 187، ح 18)
8 - دعاى شب نیمه شعبان.( مفاتیح الجنان، ص 166)
پرسش : در چه مکانهایى سفارش دعا براى امام زمانعلیهالسلام شده است؟
پاسخ : مطابق روایات در برخى از مکانهاى مقدس سفارش خاص به جهت دعا براى امام زمان (ع) شده است، از آن جمله:
1 - مسجد الحرام.( کمال الدین، ص 440)
2 - سرداب مقدس.
3 - مقامات منسوب به حضرت از قبیل مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه ومسجد جمکران.
4 - حرم امام حسین (ع).( کامل الزیارات، ص 230، ح 17)
5 - حرم امام رضا (ع).( همان، ص 331)
6 - حرم عسکریین (علیهما السلام) در سامرا.( همان، ص 313)
7 - حرم هریک از امامان به طور عموم.( همان، ص 315)
8 - عرفات در محل وقوف.( زاد المعاد)
پرسش : فلسفه توسّل به امام زمانعلیهالسلام چیست؟
پاسخ : توسل، وسیله وواسطه قرار دادن چیزى بین خود ومطلوب است. وسیله بر دو نوع است: گاهى از امور مادى است، مثل آب وغذا که وسیله رفع تشنگى وگرسنگى است. وزمانى نیز از امور معنوى است، مثل گناهکارى که خدا را به مقام وجاه یا حقیقت پیامبر (ص) قسم مىدهد تا از گناهش بگذرد. در هر دو صورت وسیله لازم است؛ زیرا خداوند متعال جهان آفرینش را به بهترین صورت آفریده است، آنجا که مىفرماید: «اَلَّذِى أَحْسَنَ کُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ»؛ «آن خدایى که همه چیز را به بهترین صورت آفرید.»( سوره سجده، آیه 7)
جهان بر اساس نظم علت ومعلول واسباب ومسببات، براى هدایت ورشد وتکامل انسانها آفریده شده است ونیازمندىهاى طبیعى بشر با عوامل واسباب عادى برآورده مىگردد. فیوضات معنوى خداوند همچون هدایت، مغفرت وآمرزش نیز بر اساس نظامى خاص بر انسانها نازل مىشود واراده حکیمانه خداوند بر این تعلّق گرفته که امور از طریق اسباب خاص وعلل معین به انسانها برسد.
بنابراین، همان گونه که در عالم ماده نمىتوان پرسید: چرا خداوند متعال زمین را با خورشید نورانى کرده وخود بى واسطه به چنین کارى دست نزده است؟ در عالم معنا نیز نمىتوان گفت: چرا خداوند مغفرت خویش را به واسطه اولیاى الهى شامل حال بندگان مىکند.
شهید مطهرى؛ مىفرماید: «فعل خداوند داراى نظام است. اگر کسى بخواهد به نظام آفرینش اعتنا نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خداى متعال گناهکاران را ارشاد فرموده است که درِ خانه رسول اکرم (ص) بروند وعلاوه بر اینکه خود طلب مغفرت کنند، از آن بزرگوار بخواهند که براى ایشان طلب مغفرت کند. قرآن کریم مىفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»؛( سوره نساء، آیه 64) «اگر ایشان هنگامى که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو مىآمدند واز خدا آمرزش مىخواستند وپیامبر هم براى ایشان طلب مغفرت مىکرد، خدا را توبهپذیر مهربان مىیافتند.»( مجموعه آثار، ج 1، ص 264)
از همین رو مىبینیم که در قرآن وسنت تأکید فراوانى بر وسیله وتوسل شده است. خداوند متعال مىفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الوَسِیلَةَ»؛( سوره مائده، آیه 35) «اى مؤمنین! تقوا پیشه کنید وبراى رسیدن به او وسیله طلب نمایید.»
اثر وفایده دیگرى که در توسل به اولیاى الهى خصوصاً ذوات مقدسه اهل بیت: است اینکه مردم به جهت دریافت فیوضات الهى به واسطه آنان، نه تنها به مقام شامخ آنها از نبوت یا امامت یقین حاصل مىکنند، بلکه از باب اینکه «الانسان عبید الاحسان» فرمان بردار دستورات آنها که همان دستورات خداوند است مىشوند.
صدر الاسلام همدانی در کتاب تکلیف الانام می نویسد: از خواص دعای ندبه این است که هر گاه در جایی با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامین عالی آن خوانده شود عنایت و توجه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)را به آن مکان جلب می کند بلکه باعث حضور حضرت(عج)در آنجا میگردد چنان که در بعضی جاها اتفاق افتاده است.
پرسش : آیا دعا براى ظهور حضرت مهدىعلیهالسلام با نهى از عجله در ظهور منافات دارد؟
پاسخ : در روایات فراوان به مسأله دعا براى تعجیل فرج حضرت مهدى (ع) اشاره شده است ودر برخى روایات دیگر از عجله کردن واستعجال نهى شده است. از جمله: «هلک المستعجلون»؛ «کسانى که عجله کردند هلاک شدند.» آیا بین این دو دسته روایات اختلاف وتنافى وجود دارد؟ در جواب مىگوییم: خیر؛ زیرا:
اولاً: استعجال در ظهور، اصرار زیاد بر فرج حضرت بدون تمهید مقدمات وشرایط وزمینههاست، ولى دعا براى ظهور حضرت، با تمهید مقدمات وشروط است.
ثانیاً: نفس دعا براى تعجیل فرج در ظهور حضرت تأثیر به سزایى دارد، به این معنا که خود دعا مىتواند به منزله جزء علت تامه در تسریع ظهور تأثیر به سزایى داشته باشد.
پرسش : آیا اگر کسى چهل روز دعاى عهد بخواند از یاران امام مهدىعلیهالسلام خواهد شد گرچه انسان بدى باشد؟
پاسخ : مطابق روایتى که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده آمده است که: « هرکس چهل صبح دعاى عهد را بخواند از یاوران «قائم» ما باشد، واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...».( مفاتیح الجنان)
در مورد سؤال فوق مىگوییم:
اولاً: این آثار ممکن است مقیّد باشد به اینکه اعمال ورفتار دیگر نیز درست ومطابق موازین شرع باشد، زیرا انسان باید با حقیقت این دعا انس داشته باشد تا بتواند با خداى خود عهد کند.
ثانیاً: ممکن است که خواندن دعاى عهد گرچه از شخصى باشد که انسان بدى است ولى خداوند متعال به برکت این دعا او را متحوّل مىگرداند وبا خواندن این دعا در چهل روز وعهد قلبى با حضرت مهدى (ع) چنان تحوّلى اساسى در وجود او ایجاد شود که به این قابلیّت برسد که بتواند از اصحاب حضرت شود.
معرفی سایت مرتبط با این مقاله
پاسخ : روش عرف وعقلا در مسائل تاریخى، قبول هر خبرى است که در کتب تاریخى معتبر یا مشهور نقل شده باشد. ولى علماى اسلام در قبول اخبار وروایاتى که مربوط به احکام شرع ومعارف دینى است به این مقدار اکتفا نمىکنند، بلکه درصدد بحث وتحقیق برآمده ودر سند احادیث وعدالت ووثاقت راویان حدیث بررسى کامل مىکنند، ومادامى که اطمینان کامل ووثوق به احادیث پیدا نکنند به آن عمل نمىنمایند.
این دقت وتحقیق به جهت حصول اطمینان به صدور حدیث از معصوم در مورد تکالیف الزامى، اعم از وجوب وحرمت دو چندان مىشود، ولى در مورد مستحبات احتیاج مبرم به این گونه بررسى نیست. مورد ادعیه از این قسم است، زیرا به جهت استحباب قرائت آن احتیاج مبرمى به بررسى سندى ندارد، بلکه قرائت آن به رجا وامید مطلوبیّت کافى است، ومىتوان از قوت متن والفاظ ومضامین دعا پى به اعتبار آن برد؛ زیرا این مضامین درآیات وروایات معتبر نیز وارد شده است. خصوصاً آنکه مطابق اخبار «من بلغ» که دلالت بر تسامح در ادله سنن و مستحبات دارد، احتیاج چندانى به بررسى سند ادعیه مستحبّه نیست.
پرسش : راه تشخیص روایت صحیح از غیر صحیح چیست؟
پاسخ : از آنجا که برخى از کذّابین از زمان پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) درصدد جعل ووضع حدیث ونسبت آن به پیامبر واهل بیت: بودهاند، لذا جا دارد که میزانى را براى تمییز بین حدیث صحیح از غیرصحیح به دست دهیم. در این باره به چند میزان مىتوان اشاره نمود:
1 - موافقت با قرآن
امام صادق (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه واله) نقل کرده که فرمود: «إنّ على کلّ حقّ حقیقة وعلى کلّ صواب نوراً، فما وافق کتاب اللَّه فخذوه وما خالف کتاب اللَّه فدعوه»؛ «همانا بر هر حقّى حقیقتى وبر هر صوابى نورى است، پس آنچه موافق کتاب خداست اخذ کرده وآنچه مخالف کتاب خداست رها کنید.»( کافى، ج 1، ص 69، ح 1)
2 - موافقت با سایر کلمات معصومین:
حسن بن جهم مىگوید: به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم: از جانب شما احادیث مختلف به ما مىرسد؟ حضرت فرمود: «ما جآءک عنّا فقِس على کتاب اللَّه عزّوجلّ وأحادیثنا، فإن کان یشبههما فهو منّا، وإن لمیکن یشبههما فلیس منّا»؛ «آنچه از جانب ما به شما رسید بر کتاب خداوند عزّوجلّ واحادیث ما مقایسه کنید، اگر شبیه آن دو است از ما مىباشد، وگرنه از ما نیست.»( وسائل الشیعه، ج 27، ص 121، ح 33373)
3 - موافقت با عقل وعدم مخالفت با حکم آن
در حدیثى از رسول خدا (صلی الله علیه واله) نقل است که فرمود: «هر گاه از من حدیثى به شما رسید آن را بر کتاب خدا وحجت عقولتان عرضه بدارید، اگر موافق این دو بود قبول کرده وگرنه آن را بر دیوار زنید».( شرح اصول کافى، ج 2، ص 343، ح 1 ؛ تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 3، ص 392)
پرسش : نظر بزرگان علما درباره دعاى ندبه چیست؟
پاسخ : شیخ مرتضى انصارى؛ در کتاب «المکاسب» در بخش خیارات در ذیل حدیث «المؤمنون عند شروطهم» مىگوید: بعید نیست که بگوییم عنوان «شرط» بر التزامات ابتدائى صادق نیست، بلکه متبادر عرفى از «شرط» همان التزامات تابع عقد است، همان گونه که از موارد استعمال این کلمه در مثل قول امام در دعاى ندبه استفاده مىشود، آنجا که در ابتداى دعا فرمود: «بعد أن شرطت علیهم الزهد فى درجات هذه الدنیا الدنیّة».( المکاسب، ج 5، ص 21)
شیخ انصارى؛ گویا این دعا را امر مفروغ عنه از حیث صحت گرفته ولذا به آن در مجال احکام شرعیه استدلال کرده است.
محشّین مکاسب شیخ بر او در این نکته هیچ اعتراضى نکرده وسند آن را نیز مورد منقاشه قرار ندادهاند.
شیخ عبداللَّه مامقانى در حاشیه خود بر مکاسب مىگوید: «وجه دلالت این جمله از دعا بر مقصود این است که: کلام امام به این بر مىگردد که خداوند عزّوجلّ به بندگان خود فرمود: هر کس در این دنیا زهد پیشه کند من به او نعمت مقیم عطا خواهم کرد...».( حاشیه مامقانى بر مکاسب، قسم خیارات، ص 12)
ایروانى نیز مىگوید: «امّا اطلاق شرط در دعاى ندبه به اعتبار این است که در ضمن التزام "جزیل ما عنده"... آمده است...».( حاشیه ایروانى بر مکاسب، ج 2، ص 5)
پرسش : چه کسانى دعاى ندبه را نقل کردهاند؟
پاسخ : دعاى ندبه را عدهاى از علما ومحدثین نقل کردهاند از آن جمله:
1 - شیخ مشهدى در «المزار» از محمّد بن ابىقره واو از کتاب ابىجعفر محمد بن الحسین بن سفیان بزوفرى نقل کرده وآن را به امام زمان (علیه السلام) نسبت داده است.( المزار، ص 573، دعاى 107)
2 - سید بن طاووس در «مصباح الزائر» و«اقبال الاعمال» از بعض اصحاب ما از محمّد بن على بن ابىقرّه به نقل از کتاب محمّد بن حسین بن سفیان بزوفرى نقل کرده وآن را به امام زمان (ع) نسبت داده است.( مصباح الزائر، ص 446 ؛ اقبال الاعمال، ص 299-295)
3 - علامه مجلسى؛ در کتاب «زاد المعاد» مىگوید: «وامّا دعاى ندبه که مشتمل بر عقاید حقّه وتأسّف بر غیبت قائم (ع) است، به سند معتبر از امام جعفر صادق (ع) نقل شده است...».( زاد المعاد، ص 488)
4 - قبل از این بزرگان، این دعا را شیخ جلیل ثقه ابوالفرج محمّد بن على بن یعقوب بن اسحاق بن ابىقره قنانى که معاصر شیخ نجاشى واز اعلام قرن پنجم بوده، نقل کرده است. کسى که شیخ محمّد بن مشهدى در کتاب «المزار» از او زیاد نقل مىکند.
5 - ونیز شیخ جلیل ثقه ابوجعفر محمّد بن حسین بن سفیان بزوفرى در کتاب «الدعاء» نقل کرده است. او که از مشایخ شیخ مفید؛ به حساب مىآید مورد تأیید خاص او قرار گرفته است. حاجى نورى در «خاتمة المستدرک» او را از مشایخ شیخ مفید برشمرده وبه وثاقت وجلالت قدر او شهادت داده است.
مرحوم آیتاللَّه بروجردى مىفرمود: «یکى از راههاى شناخت رجال، شناخت شخصیت شاگردان آنان است. وهر گاه مشاهده شد که اشخاصى همچون شیخ مفید؛ از شخص معینى زیاد روایت نقل مىکند وهرگز مذمّتى در حق او ندارد این به نوبه خود نشانه این است که آن شخص مورد وثوق واطمینان است».
پرسش : راوى دعاى ندبه که معاصر امام نبوده چگونه دعا را نقل مىکند؟
پاسخ : کسى ادعا نکرده که بزوفرى این دعا را بدون واسطه از امام نقل کرده است. و آیا لازم است هرکسى که روایتى را از امام نقل مىکند معاصر با امام باشد.
ما اطمینان داریم که این دعا یا با سند در کتاب بزوفرى روایت شده ولى دیگران که از آن کتاب نقل کردهاند از باب مسامحه آن سند را حذف کردهاند، ویا اینکه بزوفرى از آنجا که دعا را معروف ومشهور دیده احتیاجى به ذکر سند ندیده است؛ زیرا همان گونه که در این زمان معروف ومشهور است، در عصرهاى گذشته نیز چنین بوده است. خصوصاً آنکه متن آن باآیات قرآن وروایات دیگر سازگارى تمام دارد.
پرسش : «محمّد بن مشهدى» راوى با واسطه دعاى ندبه کیست؟
پاسخ : از کلمات آیت اللَّه خوئى؛ به نقل از شیخ حرّ عاملى به دست مىآید که مراد از محمّد بن مشهدى، محمّد بن على بن جعفر است.( معجم رجال الحدیث، ج 17، ص 259)
ولى مرحوم حاجى نورى در «خاتمه مستدرک» در این باره مىگوید: «مراد از محمّد بن مشهدى، محمد بن جعفر بن على بن جعفر مشهدى است که از وى به عنوان «حائرى» نیز یاد شده است. ایشان یکى از راویان ابىالفضل شاذان بن جبرئیل قمى است. او همچنین با دو واسطه از شیخ مفید روایت نقل مىکند».( مستدرک الوسائل، ج 3، ص 368)
به هر حال او هر که باشد شخصى قابل اعتماد ومورد وثوق وجلیلالقدر است که توصیف ومدح وى در کتب رجال آمده است.
پرسش : «محمّد بن على بن ابى قرّه» راوى دیگر دعاى ندبه کیست؟
پاسخ : او از جمله راویان صاحب کتاب ومورد اعتماد است. نجاشى درباره وى مىگوید: «...او ثقه بوده وروایات فراوانى شنیده وکتابهاى بسیارى تألیف کرده است. وى کسى بود که کتابها را ورق به ورق براى اصحاب امامیه مىخواند وهمواره در مجالس با ما بود».( رجال نجاشى، ص 283)
از آنجا که نجاشى اجازه نقل کتابهاى ابن ابىقرّه را از وى داشته است لذا مىتوان او را از مشایخ اجازه مرحوم نجاشى دانست.
پرسش : ابن مشهدى دعاى ندبه را چگونه از محمّد بنأبىقره نقلکرده است؟
پاسخ : از آنجا که محمّد بن جعفر مشهدى معاصر محمّد بن ابىقره نبوده است لذا مىتوان آن را این گونه توجیه کرد:
1 - شیخ مشهدى معمّر بوده ولذا محمّد بن ابىقره را درک کرده است.
2 - اگر چه خبر ارسال دارد ولى ابن مشهدى به نقلش از محمّد بن ابىقره یقین داشته است.
3 - ابن مشهدى دعا را از کتاب مزار ابن ابىقره نقل کرده است، زیرا مطابق نقل صاحب ریاض ابن ابىقره کتابى به نام «مزار» داشته است.
پرسش : آیا درباره محمّد بن حسین بن سفیان بزوفرى معروف به ابن مشهدى توثیقى رسیده است؟
پاسخ : او از شاگردان احمد بن ادریس به شمار آمده واز او روایت نقل کرده است. واز آنجا که شیخ مفید از او روایت نقل کرده مىتوان او را از مشایخ شیخ مفید دانست.
درباره وثاقت وى باید گفت: هر چند پیرامون بزوفرى در کتب رجال توثیق خاصى وارد نشده است، ولى از آنجا که از مشایخ روایى شیخ مفید بوده ودر موارد زیادى براى وى رضا ورحمت خداوند را طلب کرده است، مىتوان بدون تردید گفت: قواعد توثیق عام، شامل حال وى مىگردد.
پرسش : دعاى ندبه از کدامین امام است؟
پاسخ : ظاهر این است که این دعا از جانب امام صادق (علیه السلام) انشا شده است، همان گونه که مرحوم مجلسى به آن حضرت نسبت مىدهد. واما اینکه در برخى از مصادر این گونه آمده که این دعا براى صاحبالزمان است، ممکن است این گونه توجیه کنیم که: این دعا، دعایى است که براى وجود مقدس امام زمان (ع) انشا شده است نه اینکه این دعا از طرف آن حضرت انشا شده باشد.
هر چند برخى خواستهاند احتمال اول را به خاطر ناسازگارى برخى از مضامین دعا، با صدور آن از جانب امام صادق (ع) مردود سازند، ولى براى اهل تحقیق روشن است که این اشکالات قابل توجیه است، زیرا نظیر چنین مضامینى در موارد دیگر از امام صادق (علیه السلام) ودیگر ائمه: نیز نقل شده است.( منتخب الاثر، ص 140)
ونیز احتمال دارد که بزوفرى از پدرش حسین بن على بن سفیان که از علما وراویان بزرگ قرن چهارم که هم عصر وزمان غیبت صغرا بوده نقل کرده واو هم به وسیله نواب اربعه از راه مکاتبه وتوقیع با امام زمان (ع) در ارتباط بوده واین دعا را در کتاب خود آورده وسپس به دست فرزندش ابوجعفر بزوفرى رسیده است.
پرسش : آیا دعاى ندبه انشاى برخى از علماى شیعه است؟
پاسخ : ممکن است برخى اشکال کنند که این دعا انشاى برخى از علماى شیعه بوده است. ولى این احتمال از جهاتى باطل است:
1 - بزوفرى در ادامه روایت این چنین آورده است: «ویستحبّ أن یدعى به فى الأعیاد الأربعة». ظاهر این کلمه مىرساند که این دعا از جانب معصوم صادر شده است، زیرا محکوم کردن هریک از افعال واذکار به هریک از احکام خمسه (وجوب، حرمت، استحباب، کراهت واباحه) از امور توقیفى است که فقط باید از جانب اولیاى معصوم خداوند صورت پذیرد.
2 - اینکه براى قرائت این دعا زمان خاص (اعیاد اربعه) ذکر شده خود دلیل بر آن است که از جانب معصوم صادر شده است؛ زیرا در غیر این صورت نمىتواند از چنین ویژگى خاصى برخوردار باشد.
3 - رسم علما چنین بوده که هر گاه دعا یا زیارتى را خود انشا مىکردند متذکر مىشدند تا بر مردم مشتبه نگردد، از باب نمونه:
الف. شیخ صدوق در «من لایحضره الفقیه» زیارتى را براى فاطمه زهرا (ع) که از انشاهاى خود اوست نقل کرده ومىگوید: من آن را در سفر حج در مدینه در کنار قبر فاطمه زهرا (ع) قرائت کردم. ولى آن را به این صورت در اخبار نیافتم...».( من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 574-572 ؛ بحارالأنوار، ج 97، ص 196، ح 13)
ب. سید بن طاووس در «الاقبال» مىگوید: «فصلى است درباره آنچه آن را ذکر مىکنیم از دعایى که آن را انشا کردیم، آن را هنگام تناول طعام ذکر مىکنیم».( اقبال الاعمال، ص 115)
ج. ونیز مىفرماید: «وامّا آنچه هنگام رؤیت هلال شوّال گفته مىشود ما آن را در کتاب «عمل الشعر» در ضمن دعایى که انشا کردیم آوردیم، واین دعا صلاحیت براى تمام ماهها را دارد...».( همان، ص 305)
ودر موارد دیگر نیز در مورد ادعیهاى که خود انشا کرده چنین تعبیراتى آورده است.( مهج الدعوات، ص 348و302و336 ؛ امان الأخطار، ص 17)
4 - ابن مشهدى در «المزار» مىگوید: «من در این کتاب خود از فنون زیارات، اخبارى را جمع کردم که به واسطه راویان ثقه ومورد اعتماد به سادات متصل شدهاند».( المزار، ص 16)
5 - در صورتى که جمله «انّه الدعاء لصاحب الامر» را به معناى انشا از امام زمان (ع) بدانیم مىتوانیم آن را از توقیعات حضرت به بزوفرى بدانیم.
پرسش : چه ارتباطى بین امام زمانعلیهالسلام با کوه رَضْوى وذىطوى است؟
پاسخ : امام زمان (ع) در عصر غیبت کبرا مکان خاصى ندارد، نه در کوه رضوى مخفى است ونه در ذىطوى ونه در سرداب مقدس. آرى برخى از فرقههاى کیسانیه که منقرض شدهاند معتقد بودند که محمد بن حنفیه در کوه رَضْوى مخفى است. پس چه ارتباطى با این دو کوه وامام زمان (ع) وجود دارد که در دعاى ندبه به آن اشاره شده است.
قبل از پاسخ اشکال باید بدانیم که رضوى وذىطوى چه مکانى است؛
ذى طوى اسم مکانى است داخل حرم که حدود یک فرسخ تا مکه فاصله دارد، واز آنجا خانههاى مکه پیداست.( مجمع البحرین)
ورَضْوى کوهى از کوههاى مدینه منوّره است در نزدیکى ینبُع، که فاصله بین آن کوه تا مدینه چهل میل است. در مدح وفضیلت آن کوه روایاتى وارد شده است.
در جواب سؤال فوق مىگوییم: آرى ما معتقدیم که حضرت (ع) مکان معینى در عصر غیبت ندارد وروایات وادعیه این مطلب را تأیید مىکند، ولى این جمله به معناى آن نیست که حضرت در کوه رَضْوى یا در منطقه ذىطوى مخفى است، بلکه معنایى کنایى دارد به این معنا که براى حضرت هیچ مکان معینى نیست، ولذا این جمله هیچ ارتباطى با عقیده کیسانیه ندارد.
وامّا اینکه چرا این دو مکان به طور خصوص در این دعا ذکر شده، به جهت تقدّس وتبرّک این دو مکان است، وثابت شده که حضرت (ع) در این دو مکان زیاد تردّد داشتهاند.
و ممکن است که در ذکر این منطقه اشاره به این نکته باشد که حتّى این دو موضع که مورد اهتمام کیسانیه است تحت تصرّف امام مهدى (ع) ومحلّ تردّد آن حضرت است. ویا اینکه مقصود از ذىطوى مکّه مکرّمه ورَضْوى مدینه منورّه باشد، آن گونه که در کتاب «اخبار مکّه» اشاره شده است.
پرسش : چرا اسامى تمام امامان در این دعا ذکر نشده است؟
پاسخ : گاهى گفته مىشود چرا اسامى تمام امامان در این دعا ذکر نشده است.
تصریح نشدن به اسامى وعدد دوازده امام از قوّت متن آن نمىکاهد. در عین حال گر چه تصریح به نام هر یک از آنها نشده ولى به طور کلّى واجمالى به مصائبى که آنها در راه هدایت خلق متحمّل شدهاند اشاره کرده است. آنجا که مىگوید: «لمیمتثل أمر رسول اللَّه (ص) فى الهادین بعد الهادین...» یا آنجا که مىفرماید: «فقتل من قتل وسُبى من سُبى وأُقصى من أُقصى».
این عبارات اشاره به مصائبى دارد که هر یک از امامان در راه هدایت خلق متحمّل شدهاند.
ونیز در جایى دیگر مىفرماید: «أین الحسن أین الحسین، أین أبنآء الحسین...».
پرسش : آیا جمله «وعرجت بروحه» مخالف با معراج جسمانى است؟
پاسخ : برخى مىگویند: جمله «وعرجت بروحه إلى سمآئک» که در دعاى ندبه آمده مخالف با اجماع وآیات وروایاتى است که دلالت بر معراج جسمانى دارد، لذا از این جهت درصدد برآمدهاند تا در انتساب این دعا به امام خدشه وارد کنند.
پاسخ:
صحیح در این جمله: «عرجت به إلى سمآئک» است نه «بروحه» ولذا دلالت بر معراج روحانى ندارد. شاهد این مطلب چند قرینه است:
1 - محدّث نورى؛ در کتاب «تحیّة الزائر» مىگوید: در نسخهاى که من از مزار محمّد بن مشهدى دارم: «عرجت به إلى سمآئک» ثبت شده است.( تحیه الزائر، ص 260)
2 - شیخ عباس قمى؛ نیز در کتاب «هدیة الزائر» عبارت استاد خود حاجى نورى را نقل کرده وآن را تأیید نموده است.
3 - الآن نیز نسخهاى خطّى ونفیس از کتاب مزار محمّد بن مشهدى موجود است که در آن «وعرجت به» ثبت شده است.
4 - جملههاى دیگر در دعا نیز مؤیّد معراج جسمانى است از قبیل: «وأوطأته مشارقک ومغاربک» و«سخّرت له البراق».
5 - بر فرض صحّت نسخه «وعرجت بروحه» این جمله دلالت بر معاد روحانى فقط ندارد، از باب استخدام لفظ موضوع براى جزء واراده کلّ، مقصود معراج جسمانى وروحانى است. از قبیل اینکه گفته مىشود: «روحى لک الفدآء». مرحوم حاج میرزا ابوالفضل تهرانى مىگوید: «گاهى کلمه روح را در معناى جسم با روح به کار مىبرند به جهت ارتباط بین حالّ ومحلّ یا علاقه ملابست که بین آن دو است...».( شفاء الصدور فى شرح زیارة العاشور، ص 108)
پرسش : چه تألیفاتى درباره دعاى ندبه نوشته شده است؟
پاسخ : دانشمندان ومحققان این دعاى شریف را مورد توجه خود قرار داده وبر آن شروح وحواشى نوشتهاند. اینک به برخى از آنها اشاره مىکنیم:
1 - «شرح دعاى ندبه» از صدرالدین محمد حسنى مدرس یزدى.
2 - «عقد الجمان لندبة صاحبالزمان» از میرزا عبدالرحیم تبریزى.
3 - «وسیلة القربة فى شرح دعاء الندبة» از شیخ على خوئى.
4 - «شرح دعاى ندبه» از ملا حسن تربتى سبزوارى.
5 - «النخبة فى شرح دعاء الندبة» از سید محمود مرعشى.
6 - «شرح یا ترجمه دعاى ندبه» از سردار کابلى.
7 - «معالم القربة فى شرح دعاء الندبة» از محدث ارموى.
8 - «وظائف الشیعة فى شرح دعاء الندبة» از ادیب اصفهانى.
9 - «کشف الکربة» از محدث ارموى.
10 - «نوید بامداد پیروزى» از موسوى خرم آبادى.
11 - «شرح وترجمه دعاى ندبه» از محبّ الاسلام.
12 - «نصرة المسلمین» از عبدالرضا خان ابراهیمى.
13 - «فروغ الولایة» از آیت اللَّه صافى.
14 - «الکلمات النخبة» از عطائى اصفهانى.
15 - «رسالة حول دعاء الندبة» از محمّد تقى تسترى.
16 - «رسالة حول دعاء الندبة» از میرجهانى اصفهانى.
17 - «سند دعاء الندبة» از سید یاسین الموسوى.
18 - «شرحى بر دعاى ندبه» از علوى طالقانى.
ودیگر شروح ورسالهها در رابطه با دعاى ندبه.
پرسش : چه دعاهایى در عصر غیبت امام زمانعلیهالسلام درباره حضرت مستحب است؟
پاسخ : ادعیه درباره امام زمان (ع) بسیار است، که مىتوان به برخى از آنها فهرستوار اشاره نمود:
1 - دعایى از امام صادق (ع).( کمال الدین، ص 342 ؛ بحارالأنوار، ج 52، ص 146، ح 70)
2 - دعاى غریق.( بحارالأنوار، ج 52، ص 148، ح 23. پاورقی»
3 - دعاى بعد از هر فریضه در ماه رمضان.
4 - دعاى عهد صغیر.( همان، ج 86، ص 61)
5 - دعاى عهد.( البلد الامین، ص 82)
6 - دعا بعد از نماز ظهر.( همان، ص 13)
7 - دعا بعد از نماز عصر.( بحارالأنوار، ج 53، ص 187، ح 18)
8 - دعاى شب نیمه شعبان.( مفاتیح الجنان، ص 166)
پرسش : در چه مکانهایى سفارش دعا براى امام زمانعلیهالسلام شده است؟
پاسخ : مطابق روایات در برخى از مکانهاى مقدس سفارش خاص به جهت دعا براى امام زمان (ع) شده است، از آن جمله:
1 - مسجد الحرام.( کمال الدین، ص 440)
2 - سرداب مقدس.
3 - مقامات منسوب به حضرت از قبیل مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه ومسجد جمکران.
4 - حرم امام حسین (ع).( کامل الزیارات، ص 230، ح 17)
5 - حرم امام رضا (ع).( همان، ص 331)
6 - حرم عسکریین (علیهما السلام) در سامرا.( همان، ص 313)
7 - حرم هریک از امامان به طور عموم.( همان، ص 315)
8 - عرفات در محل وقوف.( زاد المعاد)
پرسش : فلسفه توسّل به امام زمانعلیهالسلام چیست؟
پاسخ : توسل، وسیله وواسطه قرار دادن چیزى بین خود ومطلوب است. وسیله بر دو نوع است: گاهى از امور مادى است، مثل آب وغذا که وسیله رفع تشنگى وگرسنگى است. وزمانى نیز از امور معنوى است، مثل گناهکارى که خدا را به مقام وجاه یا حقیقت پیامبر (ص) قسم مىدهد تا از گناهش بگذرد. در هر دو صورت وسیله لازم است؛ زیرا خداوند متعال جهان آفرینش را به بهترین صورت آفریده است، آنجا که مىفرماید: «اَلَّذِى أَحْسَنَ کُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ»؛ «آن خدایى که همه چیز را به بهترین صورت آفرید.»( سوره سجده، آیه 7)
جهان بر اساس نظم علت ومعلول واسباب ومسببات، براى هدایت ورشد وتکامل انسانها آفریده شده است ونیازمندىهاى طبیعى بشر با عوامل واسباب عادى برآورده مىگردد. فیوضات معنوى خداوند همچون هدایت، مغفرت وآمرزش نیز بر اساس نظامى خاص بر انسانها نازل مىشود واراده حکیمانه خداوند بر این تعلّق گرفته که امور از طریق اسباب خاص وعلل معین به انسانها برسد.
بنابراین، همان گونه که در عالم ماده نمىتوان پرسید: چرا خداوند متعال زمین را با خورشید نورانى کرده وخود بى واسطه به چنین کارى دست نزده است؟ در عالم معنا نیز نمىتوان گفت: چرا خداوند مغفرت خویش را به واسطه اولیاى الهى شامل حال بندگان مىکند.
شهید مطهرى؛ مىفرماید: «فعل خداوند داراى نظام است. اگر کسى بخواهد به نظام آفرینش اعتنا نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خداى متعال گناهکاران را ارشاد فرموده است که درِ خانه رسول اکرم (ص) بروند وعلاوه بر اینکه خود طلب مغفرت کنند، از آن بزرگوار بخواهند که براى ایشان طلب مغفرت کند. قرآن کریم مىفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِیماً»؛( سوره نساء، آیه 64) «اگر ایشان هنگامى که [با ارتکاب گناه] به خود ستم کردند، نزد تو مىآمدند واز خدا آمرزش مىخواستند وپیامبر هم براى ایشان طلب مغفرت مىکرد، خدا را توبهپذیر مهربان مىیافتند.»( مجموعه آثار، ج 1، ص 264)
از همین رو مىبینیم که در قرآن وسنت تأکید فراوانى بر وسیله وتوسل شده است. خداوند متعال مىفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الوَسِیلَةَ»؛( سوره مائده، آیه 35) «اى مؤمنین! تقوا پیشه کنید وبراى رسیدن به او وسیله طلب نمایید.»
اثر وفایده دیگرى که در توسل به اولیاى الهى خصوصاً ذوات مقدسه اهل بیت: است اینکه مردم به جهت دریافت فیوضات الهى به واسطه آنان، نه تنها به مقام شامخ آنها از نبوت یا امامت یقین حاصل مىکنند، بلکه از باب اینکه «الانسان عبید الاحسان» فرمان بردار دستورات آنها که همان دستورات خداوند است مىشوند.
صدر الاسلام همدانی در کتاب تکلیف الانام می نویسد: از خواص دعای ندبه این است که هر گاه در جایی با حضور قلب و اخلاص تمام و توجه به مضامین عالی آن خوانده شود عنایت و توجه امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)را به آن مکان جلب می کند بلکه باعث حضور حضرت(عج)در آنجا میگردد چنان که در بعضی جاها اتفاق افتاده است.
پرسش : آیا دعا براى ظهور حضرت مهدىعلیهالسلام با نهى از عجله در ظهور منافات دارد؟
پاسخ : در روایات فراوان به مسأله دعا براى تعجیل فرج حضرت مهدى (ع) اشاره شده است ودر برخى روایات دیگر از عجله کردن واستعجال نهى شده است. از جمله: «هلک المستعجلون»؛ «کسانى که عجله کردند هلاک شدند.» آیا بین این دو دسته روایات اختلاف وتنافى وجود دارد؟ در جواب مىگوییم: خیر؛ زیرا:
اولاً: استعجال در ظهور، اصرار زیاد بر فرج حضرت بدون تمهید مقدمات وشرایط وزمینههاست، ولى دعا براى ظهور حضرت، با تمهید مقدمات وشروط است.
ثانیاً: نفس دعا براى تعجیل فرج در ظهور حضرت تأثیر به سزایى دارد، به این معنا که خود دعا مىتواند به منزله جزء علت تامه در تسریع ظهور تأثیر به سزایى داشته باشد.
پرسش : آیا اگر کسى چهل روز دعاى عهد بخواند از یاران امام مهدىعلیهالسلام خواهد شد گرچه انسان بدى باشد؟
پاسخ : مطابق روایتى که از امام صادق (علیه السلام) نقل شده آمده است که: « هرکس چهل صبح دعاى عهد را بخواند از یاوران «قائم» ما باشد، واگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد...».( مفاتیح الجنان)
در مورد سؤال فوق مىگوییم:
اولاً: این آثار ممکن است مقیّد باشد به اینکه اعمال ورفتار دیگر نیز درست ومطابق موازین شرع باشد، زیرا انسان باید با حقیقت این دعا انس داشته باشد تا بتواند با خداى خود عهد کند.
ثانیاً: ممکن است که خواندن دعاى عهد گرچه از شخصى باشد که انسان بدى است ولى خداوند متعال به برکت این دعا او را متحوّل مىگرداند وبا خواندن این دعا در چهل روز وعهد قلبى با حضرت مهدى (ع) چنان تحوّلى اساسى در وجود او ایجاد شود که به این قابلیّت برسد که بتواند از اصحاب حضرت شود.
معرفی سایت مرتبط با این مقاله
تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله