نویسنده: عبدالمجید عمار (1)
چکیده:
تکفیر خطرناکترین پدیده امت اسلام است که از خوارج آغاز و منجر به تفرقه امت اسلام شد. تا جایی که در عصر عباسی برای سرگرم کردن مردم اختلافها تشدید شد. بعدها احمدبن حنبل و ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب سه ضلع مثلثی شدند که با استفاده از اختلاف امت به این پدیده دامن زدند. بنابراین پدیده تکفیر سه مرحله طی کرده و اکنون در مرحله چهارم قرار دارد.أ- مرحله خوارج
ب- مرحله بروز مذاهب فقهیه و جنگ کلامی و عقیدتی
ج- مرحله ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب
در حال حاضر گروههای زیادی وجود دارد که میتوان به عنوان گروههای تکفیری مورد بحث قرار داد. برای مقابله با این جریان لازم است مجامع علمی در میان علمای مسلمان تشکیل داد تا ضوابط مشترک را استخراج کرده و کافر و مسلمان را از هم مشخص کنند. همچنین با نوشتن کتابچه و تأسیس شبکه ماهوارهای و شبکههای اجتماعی و کنفرانس و کارگروه به مقابله با این خطر همت گماشت.
مبالغه نیست اگر بگوییم که جریانهای تکفیری خطرناکترین پدیدههاییاند که امت اسلام به خود دیده است. پدیده تکفیر بذرهای فتنه خود را در میان امت اسلامی فرو میپاشد و وحدت آنها را به شدت تهدید میکند.
خوارج اولین گروهی بودند که شرارت تکفیر را در حادثهی حکمیت، با خروج بر امام علی بن ابیطالب در جنگ صفین آغاز کردند. بعدها تقسیم مذاهب فقهی و کلامی در زمان دو دولت امویان و عباسیان، بر این شرارت، مشروعیت بخشیدند به حدی که امور مسیر واقعی خود خارج شد تا این که به احمدبن حنبل و تابعینش رسید و بعد از آن هم به ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب.
بیتردید میتوان گفت که سه ضلعی تکفیر در عصر متأخر، بر مثلثِ ابن حنبل، ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب استوار بوده است.
در روزگار محمدبن عبدالوهاب، فضا برای جا انداختن نظریه وهابیت که انکار شدیدی بر عقاید اهل سنت قبل از شیعه داشت، فراهم آمد.
خطرات کنونی
با کمال تأسف در عصر کنونی شاهدیم که تکفیر رشد پیدا کرده و همه ضوابط را بر هم ریخته، به طوری که هر شخصی در هر مکانی به خودشان حق میدهد عنان کینه و غضبش را رها کند و همه احکام را بر مردم جاری نماید. با حکمی که منتهی به کفر نمیشود یا احکامی که با آن فرد کافر نمیشود.و با تأسف در ده ساله اخیر، برخی حکومتها با پشتیبانی مالی از گروههای تکفیری به اشاعه این بلای خانمانسوز کمک میکنند.
مراحل پدیده تکفیر
ما درصدد بررسی حرکت تکفیری خوارج نیستیم، اما در مورد نقطه شروع تکفیر باید گفت که، آنچه عباسیان انجام دادند در روشن کردن آتش اختلاف در مسائل اعتقادی مثل نظریه خلق قرآن، تا صفات خدا و غیر آنها رسیدن به حملات تکفیری بین مذاهب کلامی و ... در ایجاد گروههای تکفیری و جنبش بازگشت به سلف، بسیار مهم بوده. سلطهی سیاسی ماقبل در دستگیری بزرگان بنی امیّه یا محاصره آنان یا مواجهه با حرکات متمردانه دیگر در شهرها بود.به عبارت دیگر، سلطههای حکومتی به خاطر ایجاد تفرقه بود مثل مشغول کردن مردم به اولویتهایی که فعلاً لزومی ندارد و دور نگه داشتن مردم از مسائل مبتلابه جامعه و این سیاست بر قاعدهی تفرقه بینداز و حکومت کن استوار است.
شاید حالت نفرت و دوری بین عامه مردم و اینکه اختلافات فقهی آنها را به هر شکلی بینیاز نمیکند بخاطرِ این باشد که اختلاف عقیدتی تا حد تکفیر ممکن نیست التیام بیابد بعد از جراحت تکفیر.
پدیده تکفیر در سه مرحله طی شد:
أ- مرحله اول: ظهور خوارج؛
ب- مرحله دوم: بروز مذاهب فقهیه و جنگ کلامی و عقیدتی؛
ج- مرحله سوم: ظهور ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب که به فرقه وهابیت منجر شد.
و ما اکنون ما در آستانهی مرحله چهارم این پدیدهی شوم هستیم که خطرناکترین آنها نیز میباشد. بحث ما درباره تاریخ پدیده تکفیر نیست بلکه درباره رشد و نمو آن است. همچنین درصدد محاکمه پیشینیان هم نیستیم و فقط میخواهیم تکفیر کنونی را، برای حفظ خون و حیات مردم و امت اسلامی درمان کنیم.
در برابر پدیده تکفیر، قیامهایی در مراحل متعدد بروز کرد و رشد کرد حس یگانگی با سرعت زیاد در هنگام نهضتهای اسلامی.
ولی با تأسف بعضی از همان قیامها سنگر امنی برای رشد پدیده تکفیر در آن موقعیت و زمان شد.
و این شبیه این است که کسی قاتل خود را پرورش دهد. (مخصوصاً بعد از جدایی و انشقاق) که این پرورش در اواسط انقلابها رخ میدهد و از سیاستهای انقلاب بوجود میآید. تا اینکه میرسیم به دولتهای متعدد داخل یک کشور بطوریکه هر امیر و رئیسی ضوابط و برنامههای موردنظر خود را به اجرا میگذارد و سیاستها و اولویتها و دادگاههای خود را مستقر میکند. از آن جمله شرایط تکفیر و ارتباط آن با مذاهب یا هموطنان و انسانها.
ریشهها و شاخههای گروههای تکفیری
- تکفیریها از میان گروههای سلفی سربرآوردند؛ همان گروههایی که اندیشه آنان بر خروج امامان قبلی استوار بود، به شاخههای دیگر خلاصهوار میتوان اینگونه اشاره کرد:- حرکات برخاسته از داخل کشور مصر و تحت تأثیر گروههای اخوانی؛
- انشقاقهایی که در جنبشهای اسلامی در مناطق مختلف صورت گرفت؛
- دولتهای تکفیری موجود (لیبی، عراق، سوریه و ...) و نیز شبه دولتهای النصره و داعش.
بدون شک این حرکتها و انقلابها به اجتهادهای سابق بازمیگردد. ولی کینه کور و اختلافات سیاسی دست تکفیریها را به بالاترین نحو باز کرده است به طوری که خطر بر همه پیکره و آحاد ملت رسیده است.
هیچ کس حرکت تکفیریها را اسلامی و منطبق با تعالیم قرآن نمیداند، با هیچ یک از معیارهای اسلامی همخوانی ندارد.
راهحلها
هر انسان مسلمان و دردمندی با مشاهده حرکتهای غیرانسانی و اسلامی گروههای تکفیری به این فکر میافتد که برای مقابله با آنان و درمان این زخم بزرگی که بر پیکره اسلام افتاده است چه باید کرد؟ چگونه که برای مقابله با آنان و درمان این زخم بزرگی که بر پیکره اسلام افتاده است چه باید کرد؟ چگونه میتوان از پیشرفت این غده سرطانی جلوگیری کرد؟ در این جا اجمالاً چند راه حل را بیان میکنیم:1- راهاندازی مجامع علمی مشترک بین علمای مسلمان برای پررنگ کردن نقش خود، از سوی مراجعی که مردم به آنها اعتماد دارند.
- تدوین ضوابط مشترک و دقیق که از کتاب و سنت استخراج شده است.
- مشخص کردن هویت فرد مسلمان و آنان که خارج از اسلام هستند و تعامل با انسانهای دیگر.
2- نوشتن کتابها و جزوههایی حاوی نظریات فقهی مراجع شیعه و سنی برای رویارویی با پدیده تکفیر و قتلهای بدون دلیل.
3- تأسیس شبکههای ماهوارهای بیطرف، زیرنظر نخبههای علمی و علما برای مردم با فرهنگ اصیل اسلامی.
4- استفاده از شبکههای اجتماعی و شبکههای پیشرفته الکترونیکی به منظور انتشار روح اتحاد و جنگ با گروههای تکفیری
5- تشکیل کارگروه برای این کنفرانس و تأسیس کارگروههای بعدی در همه کشورها برای حل مشکلات و پیگیری هرکسی که برای امت اسلامی قصد بدی دارد.
6- تأسیس کارگروه برای تعیین اولویتهای کاری جامعه و اعمالی که امت باید انجام دهند.
پینوشتها:
1. از علمای برجسته مذهبی و سیاسی با نفوذ- لبنان
منبع مقاله :گروه نویسندگان؛ (1393)، مجموعه مقالات کنگره جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه اسلام، قم: انتشارات دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیه السلام)، چاپ اوّل.