کاشی های کف و دیوار (1)

کاشی کف و دیوار (که عموما به آن کاشی سرامیکی گفته می شود)، یک صفحه ی نسبتاً صاف است که از جنس سرامیک می باشد. نسل اولیه از کاشی های سرامیکی در زمان فراعنه باستانی کشف شدند. این نسل اولیه از کاشی ها، از خاک رس
چهارشنبه، 20 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
کاشی های کف و دیوار (1)
کاشی های کف و دیوار (1)

 

مترجم: حبیب الله علیخانی
منبع:راسخون


 

توصیف و تولید

مقدمه

کاشی کف و دیوار (که عموما به آن کاشی سرامیکی گفته می شود)، یک صفحه ی نسبتاً صاف است که از جنس سرامیک می باشد. نسل اولیه از کاشی های سرامیکی در زمان فراعنه باستانی کشف شدند. این نسل اولیه از کاشی ها، از خاک رس بدست آمده از ساحل رودخانه ها، شکل دهی می شدند. بعد از شکل دهی، در معرض نور آفتاب قرار داده می شدند تا خشک شده و بعد از آن، پخته می شدند. تمدن های باستانی، این ماده ی اولیه را بهبود دادند و با استفاده از اضافه کردن پیگمنت ها و رنگدانه ها، از این قطعات برای اهداف دکوراسیونی، استفاده کردند. رومیان و یونانیان نه تنها از کاشی سرامیکی برای پوشاندن سطوح ساختمان هایشان، بهره برده اند، بلکه آنها همچنین از این کاشی ها، برای سیستم های انتقال آب نیز بهره بردند. با گذر زمان، روش های تولید بهبود یافت و کاشی های سرامیکی بهبود یافته و ارزش دکوراسیونی آنها، افزایش یافت.
مانند هر ماده ی سرامیکی دیگر، کاشی کف و دیوار دوام طولانی مدت، مقاوم در برابر آتش هستند و به سهولت تمیز می شوند، البته این مواد نیز مشابه هر ماده ی سرامیکی، ترد است. از این مواد همچنین می توان برای پوشاندن و دکوراسیون نمای داخلی (مانند آشپزخانه، حمام و ...)، نمای خارجی و سطح زمین (مانند کف زمین)، استخرها و نواحی عمومی (میدان ها، مخازن) استفاده کرد. کاشی های سرامیکی مواد هموژنی هستند که ابعاد (از چند سانتیمتر تا چند متر)، وزن، شکل (مربعی، مستطیلی و یا سایر اشکال مدور)، رنگ، سطح و سایر خصوصیت آنها متغیر می باشد. امروزه، این مواد عمدتا در بخش ساختمان سازی، استفاده می شوند. بنابراین، کارایی صنعت ساختمان، به صورت مستقیم بر روی تولید کاشی های سرامیکی، اثرگذار است.

فرایند تولید

تولید کاشی های سرامیکی، شامل مراحل زیر می باشد:
1) آماده سازی مواد اولیه
2) شکل دهی
3) خشک کردن
4) پخت
مواد اولیه برای آماده سازی خمیر اکسترود، استفاده می شوند. بعد از آن، این خمیر به صورت مکانیکی شکل دهی می شود و بعد از شکل دهی، نمونه ها در داخل خشک کن، خشک می شوند. پخت یک فرایند انرژی بر در فرایند تولید است. حدود 55-65 % از حجم کل انرژی مصرف شده در طی تولید سرامیک ها، در این مرحله، صرف می شود. اکثر کوره های مورد استفاده بوسیله ی تولید کننده ها، بوسیله ی گاز طبیعی، گرم می شوند. زغال سنگ، نفت و بیوگاز، سایر سوخت هایی هستند که مورد استفاده قرار می گیرند. البته هم اکنون 85 % از این کوره ها، گاز سوز هستند. در طی فرایند پخت، کاشی سرامیک ویژگی های معینی مانند مقاومت در برابر آب و سختی را بدست می آورند. بعد از انجام فرایند پخت، محصولات سرد می شوند و بسته بندی می شوند.
دغدغه های محیط زیستی مربوط به تولید کاشی های سرامیکی عبارتند از:
1) انتشار دی اکسید کربن
2) جنگل زدایی
3) تخریب منابع مواد اولیه
4) و...

زنجیره ی ارزش

در فرایند تولید، بخش های کوچک معمولاً نیازمند مواد اولیه ی وارداتی هستند. این مواد شامل رس ها، کائولن، کوارتز، شاموت، کلسیم کربنات (کلسیت), تالک و دولمیت می باشند که در تولید سرامیک، مورد استفاده قرار می گیرند. این مواد اولیه، با فریت لعاب، اکسیدهای فلزی، رنگدانه ها ترکیب شده و روکش لعابی ماده تولید می شود. علاوه بر این، کاشی های سرامیکی، محصولات با ارزش افزوده بالاتری نسبت به سایر محصولات سرامیکی، هستند. طراحی، انتخاب ماده، روش مورد استفاده و ابداع، فاکتورهایی هستند که در تولید، ترکیب می شوند. در کل، این بخش ها، مصرف انرژی قابل توجهی دارند. در سال 2008، تولید یک تن کاشی سرامیکی، نیازمند 6GJ انرژی است. با توجه به اطلاعات جمع آوری شده، سهم انرژی در کل هزینه های تولید این محصولات، بین 17 تا 29 % می باشد. جدول 1 نشاندهنده ی هزینه ی محصولات به تفکیک برای کاشی های کف و دیوار، می باشد. توجه کنید که مقادیر ارائه شده در
در جدول 1، ، متوسط مقدار در اتحادیه ی اروپاست. با توجه به اطلاعات بدست آمده از Cerame-Unie، هزینه های مواد اولیه مهم ترین مشوق تولید کنندگان سرامیک کف و دیوار در اروپاست. هزینه های مربوط به تدارکات مواد اولیه، تقریباً 30 تا 35 % از هزینه های کل می باشد. با توجه به اطلاعات منتشر شده بوسیله ی Cerame-Unie، هزینه های مربوط به انرژی، 25 تا 30% از کل هزینه ها می باشد. هزینه های کارگری نیز تقریباً 25 تا 30 % هزینه های کل می باشد.
کاشی های کف و دیوار (1)

بازارهای جهانی و اروپا

تولید

جدول 2 نشاندهنده ی میزان تولید کاشی سرامیکی در نواحی جغرافیایی مختلف است. در سال 2011، تولید جهانی کاشی های سرامیکی از مرز 10.5 میلیون متر مربع، گذشته است. تولید کنندگان آسیایی، با تولید دو سوم کاشی جهان، بزرگترین تولید کننده ی جهانی این محصولات هستند. چین به خودی خود، 45.7 % از تولید جهانی را دارد و بزرگترین تولید کننده ی جهانی کاشی های جهان محسوب می شود. اتحادیه ی اروپا (EU-27) 11.2 % از تولید جهانی کاشی و سرامیک را دارد و سومین تولیدکننده ی بزرگ در جهان می باشد. بعد از این کشور، آمریکای مرکزی و جنوبی هستند که تقریبا 10 % از تولید جهانی را دارند. سایر نواحی اروپا، آمریکای شمالی، آفریقا و اقیانوسیه نیز 11 % تولید جهانی را دارا می باشند.
کاشی های کف و دیوار (1)
شکل 1 نشاندهنده ی توزیع تولید کاشی و سرامیک در اتحادیه ی اروپا می باشد. در سال 2011، ایتالیا بزرگترین تولید کننده ی اروپایی (با تولید 400 میلیون متر مربع) بوده است. بعد از این کشور، اسپانیا با تولید 392 میلیون متر مربع و لهستان با تولید 119 میلیون متر مربع، قرار گرفته اند. این سه عضو اروپایی، 77 % از کل تولید اتحادیه ی اروپا را در دست دارند. این جالب است که در اتحادیه ی اروپا، تولیدکننده ی کاشی و سرامیک بیشتر شرکت های کوچک و بزرگ هستند. شرکت های کوچک، تقریباً 80% از کاشی و سرامیک اروپا را تولید می کنند (سال 2013).
کاشی های کف و دیوار (1)
شکل 2 نشاندهنده ی رویه ی اخیر در زمینه ی میزان تولید کاشی و سرامیک می باشد. این شکل نشاندهنده ی این است که بین سال های 2007 تا 2013، میزان فروش از 12.2 میلیارد دلار به 7.2 میلیارد دلار، کاهش یافته است (کاهشی حدود 40.9 %).
کاشی های کف و دیوار (1)
مصرف
جدول 3 نشاندهنده ی مصرف جهانی کاشی سرامیکی در نواحی مختلف جغرافیایی است. در سال 2011، مصرف جهانی کاشی کف و دیوار به سطح 10.4 میلیون متر مربع رسیده است. آسیا در حدود 66% از کل مصرف جهانی را به خود اختصاص داده است. با توجه به 9 % از مصرف جهانی، اتحادیه ی اروپا (EU-27) سومین مصرف کننده ی بزرگ جهان می باشد. 6 کشور اروپایی ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، آلمان، لهستان و انگلیس، 70.2 % مصرف اتحادیه ی اروپا را به خود اختصاص داده اند. این میزان، در حدود 625 میلیون متر مربع می باشد.
کاشی های کف و دیوار (1)

تجارت

به دلیل طبیعت این صنعت، کاشی های سرامیکی، محصولات با قابلیت تجارت خوبی هستند. همانگونه که در شکل 3 نشان داده شده است، اتحادیه ی اروپا در سال 2011، یک صادرکننده ی خالص محسوب می شود. تقریباً 27 % از تولید اتحادیه ی اروپا (حدود 325 میلیون متر مربع)، به کشورهای در حال توسعه، صادر شده است. کاشی های سرامیکی ساخت اتحادیه ی اروپا، عمدتا به روسیه، سوئیس، آفریقای شمالی و آمریکای شمالی، صادر می شوند. در سال 2011، مازاد تجاری برابر با 230 میلیون متر مربع را ثبت کرده است که این مقدار در حدود€2.1 می باشد.
کاشی های کف و دیوار (1)

واردات چین

بخش کاشی و سرامیک، بخش متعادل کننده ی تجارت در اتحادیه اروپا می باشد. به هر حال، تولیدکنندگان اروپایی، با افزایش رقابت با تولیدکنندگان خارجی روبرو هستند. با توجه به این صنعت، تولیدکنندگان غیر اروپایی (مخصوصاً آسیایی ها) از مزیت های زیر برخوردارند:
1) در دسترس بودن فراوان برخی از مواد اولیه مورد استفاده در فرایند ساخت
2) هزینه های انرژی پایین تر
3) مقررات محیط زیستی، سلامت و نیروی کار آسان تر
در حالی که مواد رسی به طور فراوان در اروپا در دسترس می باشند. برخی از این مواد به میزان کمتری در اروپا وجود دارند. برای مثال، بیش از 80 % از منابع جهانی بوکسیت و گرافیت، در چین واقع هستند.

انتخاب نوع تأسیسات

در این بخش، در مورد هزینه های انرژی مربوط به صنعت کاشی و سرامیک، صحبت می کنیم. برای بررسی، 12 کارخانه ی مورد بررسی قرار گرفته است. برای تعریف موارد مهم مرتبط با تأسیسات این صنعت، معیارهای زیر را در نظر می گیریم:
• شمول جغرافیایی
• ظرفیت کارخانه ها
• مالکیت
• تکنولوژی تولید
تمام این معیارهای کلی، برای این بخش نیستند. علاوه بر این، نمی توان اطلاعات کافی در مورد کل جهان، بدست آورد. این موضوع بعداً دوباره مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

شمول جغرافیایی

در این مورد، معیارهای زیر در نظر گرفته می شود:
• تولید هر کشور: سه کشور عضو اتحادیه ی اروپا یعنی ایتالیا، اسپانیا و لهستان، 77% از کاشی و سرامیک اروپا را انجام می دهند. بنابرین، کارخانه های مهم در این سه کشور واقع هستند.
• ناهمگنی: تا حد ممکن و بدون داشتن اطلاعات جزئی در مورد کارخانه ها، المان تنوع جغرافیایی مربوط به کارخانه های انتخاب شده، در نظر گرفته می شود. به طور خلاصه باید گفت که تأسیسات نمونه وار، در کشورهایی واقع شده اند که دارای تفاوت های زیر می باشد:
1) محل قرارگیری جغرافیایی،
2) اندازه و
3) طول عضویت در اتحادیه ی اروپا
به دلایل بیان شده در بالا، 12 کارخانه ی مورد بررسی این مقاله، به سه ناحیه ی جغرافیایی، طبقه بندی شدند (شکل 4):
کاشی های کف و دیوار (1)
• اروپای جنوب غربی (اسپانیا، پرتقال و فرانسه) که تقریبا 42 % از تولید اتحادیه ی اروپا در سال 2012 را به خود اختصاص داده است. 5 کارخانه در این ناحیه ی جغرافیایی واقع شده است.
• اروپای مرکزی و شمالی (انگلیس، ایرلند، بلژیک، هلند، لوکسامبرگ، سوئد و فنلاند) که تقریبا 20 % از تولید اروپا در سال 2012 را به خود اختصاص داده اند.
• اروپای جنوب شرقی (ایتالیا، اسلوونی، اتریش، مجارستان، اسلواکی، کروواسی، بلغارستان، رومانی، یونان، مالت و قبرس) که تقریبال 38 % از تولید اتحادیه ی اروپا در سال 2012 را داشته است و 4 کارخانه ی بزرگ در این ناحیه ی جغرافیایی واقع شده است.

ظرفیت کارخانه ها

ظرفیت کارخانه ها، یک عامل تعیین کننده در هزینه های تولید و هزینه های حاشیه ای، بازده فنی و بازده مصرف انرژی، می باشد. به طور ایده آل، کارخانه هایی که طیفی از محصولات با اندازه ی مختلف تولید می کنند، به طور خاص، مورد توجه قرار گیرند. به هر حال، برای سادگی، اطلاعات از انجمن صنعت سرامیک اروپا، گردآوری شده است. با وجود اینکه این اطلاعات، تخمینی هستند، Cerame-Unie، 22 کارخانه را شناسایی کرده است که کاشی کف و دیوار تولید می کنند و علاقه مند بودند که اطلاعات خود را انتشار دهند. دو پرسشنامه برای این تولید کنندگان شاغل در کشورهای در حال توسعه نیز ارسال گردید. با دریافت پرسشنامه های پر شده از این شرکت ها، محققین ما توانستند، ظرفیت و سایر فاکتورهای مربوط به این شرکت ها را جمع آوری کنند.

مالکیت

شرکت های کوچکتر شاغل در صنعت کاشی و سرامیک، تقریبا 80 % از تولید را انجام می دهند. این نمونه، نشاندهنده ی ساختار این بخش ها می باشد. به همین دلیل، از بین 12 کارخانه ی مورد بررسی، 8 کارخانه جزء کارخانه های کوچک و متوسط و بقیه مربوط به تولید کنندگان بزرگ می باشد.

تکنولوژی تولید

تکنولوژی مورد استفاده بوسیله ی تولیدکنندگان کاشی و سرامیک، استانداردسازی شده است و جزء معیارهای مهم تلقی می شود.

روش شناسی

همانگونه که قبلاً گفته شد، اطلاعات مربوط ارائه شده، مربوط به 12 کارخانه می باشد که در سه ناحیه ی مختلف واقع شده اند. در تمام این کارخانه ها، داده های مربوط به هزینه و مصرف موجود می باشد. این هزینه ها و مصرف، شامل هزینه های مربوط به الکتریسیته و گاز طبیعی مصرفی است. میزان مصرف انرژی برای هر کدام از این کارخانه ها، موجود می باشد.

جمع آوری داده ها

آنالیز مربوط به قیمت انرژی و هزین های مربوطه برای هر بخش از صنعت کاشی و سرامیک، بر اساس پرسشنامه های ارسال شده به کارخانه های نمونه، جمع آوری شده است.
تمام شرکت کننده ها، اطلاعات جزئی در مورد قیمت انرژی خریداری شده بوسیله ی خود، صورت حساب های انرژی و میزان مصرف انرژی را ارائه کرده اند. یک ارزیابی کیفیت نیز از تمام مشارکت کننده ها، انجام شده است.

آنالیز داده ها و ارائه ی آنها

نمودارهایی برای بیان گستره ی هزینه های گزارش شده ارائه شده است. در شکل 5 یکی از این نمودارها نشان داده شده است. خط های پایین و بالا، نشاندهنده ی مینیمم و ماکزیمم نمونه هاست. هر بخش با یک خط افقی، به دو قسمت تقسیم شده است. این خط نشاندهنده ی متوسط نمونه هاست این مقدار عددی، بخش بالایی و پایینی را از هم جدا می کند. بخش بالایی یا حاشیه ی بالایی نمودار، نشاندهنده ی چارک بالایی نمونه است و بنابراین، 25 % از بالاترین مقادیر را نشان می دهد. این نمودار دقیقا حاوی نیمی از داده هاست. ارتفاع این نمودار نیز نشاندهنده ی دامنه ی بین چارکی (IQR) است. این روش، یک روش مناسب برای نشان دادن تغییر داده ها بدون در نظر گرفتن فرض در توزیع آماری می باشد.
کاشی های کف و دیوار (1)
به منظور اطمینان یافتن از این مسئله که هیچ داده ای به یک کارخانه ی خاص، اختصاص ندارد، نمودار جعبه ای برای زیرگروه های ناحیه ای مربوط به نمونه ی کارخانه ها، در نظر گرفته نشده است زیرا این نواحی تنها شامل 3-5 کارخانه می باشد. به جای آن، مقادیر متوسط وزنی محاسبه شده و در کنار و یا روی نمودار، نشان داده شده است (شکل 5). مانند فاکتورهای وزنی، داده های مربوط به مصرف نیز اعمال شده اند یعنی بر روی مصرف سالانه ی الکتریسیته و گاز، نیز اعمال شده است.

محاسبه ی هزینه های ETS غیر مستقیم

هدف از محاسبه ی هزینه ی ETS در هر بخش این مطالعه، ارائه ی هزینه های ETS غیر مستقیم برای هر بخش در بین سال های 2010 و 2012 می باشد. مقدار اطلاعات بر اساس هر ناحیه، متراکم شده است.
مدل مربوط به هزینه های غیر مستقیم EU ETS به صورت زیر تعریف می شود:

هزینه های غیر مستقیم

هزینه های غیر مستقیم ( یورو بر تن محصول) = میزان مصرف برق (کیلووات بر تن محصول) * میزان کربن الکتریسیته (تناژ دی اکسید کربن بر کیلو وات) *هزینه ی دی اکسید کربن (یورو بر تن دی اکسید کربن)* نرخ انتقال
که در اینجا، میزان مصرف انرژی الکتریکی، برابر با مقدار الکتریسیته مورد استفاده برای تولید یک تن محصول می باشد. این مقدار به کارخانه، فرایند و محیط تولید، وابسته است.
همچنین میزان کربن الکتریسیته، میزان دی اکسید کربن منتشر شده بوسیله ی تأسیسات برای تولید یک کیلووات برق می باشد.
قیمت دی اکسید کربن: متوسط قیمت این ماده در بازار می باشد (جدول 4).
کاشی های کف و دیوار (1)
نرخ انتقال: میزان هزینه های مستقیمی که تأسیسات با آن روبرو هستند.

اعتبار اطلاعات بدست آمده

تمام مشارکت کننده ها، مقادیر را به طور دقیق ارائه کرده اند. داده ها مورد ارزیابی قرار گرفت مثلا از طریق یک بررسی معقول و سپس این داده ها، مورد ارزیابی قرار گرفت. جدول 5 نشان دهنده ی تعداد پرسشنامه های دریافت شده ای است که در مطالعه از آنها استفاده شده است. توجه کنید که نمونه گیری، بعد از دریافت پرسشنامه انجام شده است تا بدین صور از ورود اطلاعات ناقص به تحقیق، جلوگیری شود.
کاشی های کف و دیوار (1)
برای ارزیابی بیشتر، تیم تحقیقاتی، مصاحبه هایی با تولیدکنندگان انجام داده است.
بر اساس تصمیم گیری متخصصین، تنها 12 مورد از 24 مورد پرسشنامه ی گردآوری شده، اعتبار لازم را دارا می باشند. دلایل در نظر گرفته شده، عبارتند از:
1) پرسشنامه های انتخاب شده، باید بیان کننده ی کل منطقه ی مورد نظر باشند.
2) کیفیت پرسشنامه ها باید در حد مطلوبی باشد.
توجه کنید که تنها برخی از پرسشنامه ها، به بخش اصلی راه یافت.
روند تغییر قیمت انرژی

مقدمه

بخش با مصرف انرژی بالا در فرایند تولید، بخش پخت می باشد که در آن، حرارت دهی به طور نمونه وار بوسیله ی گاز طبیعی، ایجاد می شود. این مسئله در نسبت هزینه های مربوط به گاز طبیعی و الکتریسیته، نشان داده می شود. این نسبت به طور نمونه وار بین 2.0 تا 2.3 می باشد. این بدین معناست که الکتریسیته، سهمی 30 تا 34 % در هزینه های انرژی کل دارد، در حالی که این سهم در مورد گاز طبیعی، 66 تا 70 % می باشد.
گاز طبیعی
گاز طبیعی

روند کلی

همانگونه که در شکل 6 نشان داده شده است، قیمت گاز طبیعی پرداخت شده بوسیله ی تولید کننده های مورد بررسی، افزایش یافته است. در سال 2010، قیمت متوسط گاز طبیعی پرداخت شده بوسیله ی تولید کننده های کاشی و سرامیک، برابر با 25.7 €/MWh می باشد. در سال 2012، قیمت 30.6 % افزایش داشته و به میزان 33.5 €/MWh رسیده است.
کاشی های کف و دیوار (1)
علاوه بر این، از سال 2010 به بعد، شکاف تفاوت قیمت های پرداخت شده بوسیله ی تولیدکننده های اروپایی، بیشتر شده است. افزایش در گستره ی چارک داخلی یعنی تفاوت در میان چارک پایینی و بالایی، نیز نشاندهنده ی این روند می باشد. از سال 2011 تا 2012، این گستره، به طور قابل توجهی افزایش یافته است. این مسئله به طور خاص، در زمانی مشهود است که طول جدا شده در بخش میانی، با چارک پایینی مقایسه گردد. علاوه بر این، گستره ی کل مربوط به قیمت ها، همچنین از سال 2010، افزایش یافته است و این مسئله از خطوط مربوط به شکل، مشهود است. با توجه به داده ها، یک یا چند تولیدکننده، گاز طبیعی با قیمت بالاتر از 37.8 €/MWh خریداری کرده اند.

تفاوت های منطقه ای

شکل 6 نشاندهنده ی قیمت های متوسط مربوط به گاز طبیعی پرداخت شده بوسیله ی تولیدکننده های اروپایی است که در جاهای مختلف جغرافیایی واقع شده اند. رویه های زیر می تواند در سطح این نواحی، مشاهده شود.

اروپای مرکزی و شمالی

افزایش قیمت نفت از 25.7 €/MWh تا 28.7 €/MWh از سال های 2010 تا 2012 موجب شده است تا متوسط قیمت گاز طبیعی در اروپای شمالی، به صورت متوسط، افزایش یابد. این مسئله بد نیست گفته شود که از سال 2010 تا 2011، متوسط قیمت گاز طبیعی پرداخت شده بوسیله ی تولیدکننده های اروپای شمالی، به میزان 1.9 €/MWh کاهش یافته است. این مسئله باعث شده است تا این شرکت ها در چارک پایین تر نسبت به کل نمونه ها، قرار گیرند. در سال 2012، علارغم افزایش قیمت ها، قیمت متوسط مربوط به گاز طبیعی پرداخت شده در این ناحیه، هنوز زیر چارک پایین تر واقع شده است. این مسئله به دلیل افزایش قیمت گاز در اروپای جنوبی، اتفاق افتاده است. بنابراین، در سال 2012:
• تولیدکننده های اروپای مرکزی و شمالی، قیمت پایین تری را نسبت به تولیدکننده هایی جنوب شرقی و جنوب غربی، برای گاز طبیعی پرداخت می کنند.
• یک تولیدکننده ی متوسط که در اروپای مرکزی و شمالی کار می کند، قیمت پایین تری (حدود 75 % ) برای قیمت گاز طبیعی پرداخت می کند.

اروپای جنوب غربی

با توجه به گستره ی قیمت 25.6 €/MWh در سال 2010 و 34.7 €/MWh در سال 2012، متوسط هزینه ی پرداختی برای گاز طبیعی بوسیله ی تولیدکننده های اروپای جنوب به میزان 35.5 % افزایش می یابد. این میزان از قیمت، در بین سه ناحیه ی مورد بررسی، بالاترین میزان است (جدول 6). متوسط قیمت گاز طبیعی پرداخت شده بوسیله ی تولید کننده های اروپای جنوب غربی، بین چارک وسط و بالال می باشد. این مسئله در سال های 2011 و 2012 مشاهده می شود.
در سال 2010، قیمت گاز طبیعی در اروپای جنوب شرقی پایین ترین مقدار موجود در مقایسه با سه ناحیه ی دیگر می باشد. بین سال های 2010 تا 2012، این قیمت به میزان 36.5 % افزایش یافت و به میزان 31.4 €/MWh می رسد. در سال 2012، متوسط قیمت گاز طبیعی پرداخت شده در اروپای جنوب شرقی، نزدیک به متوسط قیمت اروپا (یعنی 31.7 €/MWh) می باشد.

الکتریسیته

روند عمومی

مشابه با گاز طبیعی، روند قیمت الکتریسیته نیز رو به افزایش بوده است(شکل 7).
در تمامی کارخانه های مورد بررسی، متوسط قیمت ها، به طور پیوسته از 83.5 €/MWh در سال 2010، به 101.4 €/MWh در سال 2012، افزایش یافته است. این مسئله به دلیل افزایش 21.4 % در قیمت ها می باشد که 9.2 % کمتر از مقدار مربوط به گاز طبیعی است. در سال 2012، قیمت های مربوط به الکتریسیته ای تا میزان 89.2 €/MWh برای 25 % از کل واحدهای مورد بررسی، بوجود آمد. در همان سال، هزینه ی الکتریسیته برای 25 % از این کارخانه ها، بالاتر از 114.4 €/MWh بوده است. در بین سال های 2010 تا 2012، گستره ی چارک میانی به طور متوسط، افزایش یافته است. این بدین معناست که برای نیمی از کارخانه های مورد بررسی، هزینه های الکتریسیته اندکی در این دوره ی زمانی، افزایش یافته است. خطوط مربوط به نمودار که بیان کننده ی داده های خارج از محدوده می باشد. افزایش از میزان 63.5 به 86.8€/MWh در سال 1012، موجب شده است تا هزینه های پرداختی در طی این دوره، به میزان 24.7 €/MWh افزایش یابد. این مسئله موجب شده است تا برخی از شرکت ها، مجبور شوند، قیمت هایی تا 163.7 €/MWh را نیز پرداخت کنند.
کاشی های کف و دیوار (1)

تفاوت های منطقه ای

مقادیر یکسانی برای قیمت های متوسط مربوط به الکتریسیته ی پرداختی بوسیله ی تولیدکننده های اروپایی در نواحی مختلف، گزارش شده است. در کل، توسعه های منطقه ای موازی با این روند در اتحادیه ی اروپا می باشد. در بین سال های 2010 و 2012، قیت الکتریسیته ی پرداختی بوسیله ی تمام نواحی یاده شده، افزایش یافته است. به هر حال، میزان قیمت در نواحی مختلف متفاوت است. رویه ی زیر، در سطح نواحی، مشاهده شده است.

اروپای مرکزی و شمالی

قیمت پرداختی در اروپای مرکزی و شمالی، اندکی بیشتر شده است. در وقع این قیمت از 74.4 €/MWh به میزان 92.0 €/MWh افزایش داشته است که این میزان برابر با 23.6 % می باشد. برای تمام سال های مورد بررسی، قیمت زیر قیمت متوسط نمونه بوده است. به عبارت دیگر، در طی کل دوره ی مورد بررسی، متوسط پول پرداختی بوسیله ی شرکت های شمال و مرکز اروپا، تقریبا 50 % کمتر از کارخانه های موجود در این نمونه بوده است. علاوه بر این، در طی دوره ی مورد بررسی، متوسط قیمت پرداخت شده بوسیله ی تولیدکننده های مرکز و شمال اروپا، کمترین قیمت نسبت به سایر نواحی می باشد.
در اروپای جنوب غربی، گرایش نسبت به اروچای مرکزی و شمالی، کمتر است زیرا قیمت در این ناحیه از 85.3 €/MWh در سال 2010، به 92.9 €/MWh در سال 2012 رسیده است که تنها 8.9 % افزایش داشته است. از سال 2011، قیمت در اروپای جنوب غربی زیر قیمت متوسط مربوط به نمونه بوده است و این بدین معناست که در سال 2011 و 2012، یک تولیدکننده ی متوسط در این ناحیه، حداقل 50 % کمتر نسبت به متوسط کارخانه های دیگر، پول پرداخت کرده است. علاوه بر این، قیمت های مربوط به الکتریسیته در اروپای شمالی، مرکزی و جنوب غرب در سال 2012، مشابه بوده است.

اروپای جنوب شرقی

در طی دوره ی بررسی، اروپای جنوب شرقی با بالاترین پرداخت پول برای الکتریسیته، مواجه بود. در سال 2010، متوسط پول پرداخت شده بوسیله ی تولیدکننده های اروپای جنوب شرقی، برابر با 99.5 €/MWh بوده است. این قیمت بالاتر از چارک بالایی قیمت های اتحادیه ی اروپاست. در سال 2011، این قیمت به 103.6 €/MWh افزایش می یابد که این مقدار برابر با 4.1 % می باشد اما به دلیل افزایش بیشتر قیمت در سایر بخش های اروپا، این قیمت ها در زیر چارک بالایی قیمت های اروپا، واقع شده اند. در بین سال های 2011 و 2012، متوسط قیمت الکتریسیته ی پرداختی در اروپای جنوب شرقی، بهمیزان 7.2 % افزایش یافته است . به مقدار 120.1 €/MWh رسیده است. این مقدار نیز بالاتراز چارک بالایی قیمت ها می باشد. به عبارت دیگر، در سال 2012، یک تولیدکننده ی کاشی و سرامیک در اروپای جنوب شرقی، به طور متوسط 75 % بیشتر از تولیدکننده های اروپایی، پول برای الکتریسیته پرداخت کرده است.

شدت انرژی

رویه ی کلی

مشاور از تولید کننده های مورد بررسی، در مورد بازده انرژی کارخانه هایشان، سوال پرسیده است. این سوال با استفاده از بررسی شدت انرژی در فرایندهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. شدت انرژی (Energy intensity) در واقع میزان بازده انرژی یک بخش اقتصادی است که بر اساس میزان مصرف انرژی بر تولید ناخالص داخلی محاسبه می شود. شدت همچنین به طور نمونه وار به صورت ارزش افزوده (واحد: MWh/€) یا به صورت خروجی فیزیکی (واحد MWh/tone) اندازه گیری می شود. به دلیل اینکه بیش از یک حامل انرژی در تولید استفاده می شود، باید شدت های متفاوتی برای هر منبع انرژی محاسبه شود. این کار موجب می شود تا تفسیر درستی از داده ها بدست آید. به هر حال، این ممکن است که شدت خاص هر حامل را بر اساس این فرض محاسبه کرد که مقدار مصرف هر منبع انرژی در پاسخ نامه ها، قید شده باشد.
بعد از بررسی اطلاعات مربوط به شدت انرژی مربوط به کارخانه ها، تنها 10 داده ی مربوط به شدت انرژی که به صورت خروجی های فیزیکی هستند، مورد استفاده قرار گرفته است. از لحاظ ارزش افزوده، داده های قابل مقایسه، تنها از 6 کارخانه، بدست آمده اند. کوچک شدن اندازه ی نمونه ها، موجب شد تا مشاور بخش داده های مربوط به مناطق مختلف را ترکیب کند و به جای اطلاعات مربوط به هر بخش، تنها اطلاعات مربوط به اتحادیه ی اروپا، ذکر شود. متوسط وزن دار و متوسط شدت های مربوط به الکتریسیته و گاز طبیعی، به صورت خروجی فیزیکی محاسبه شده است. برای داشتن یک شاخص برای تغییر نمونه، از شاخص گستره ی چارک داخلی (IQR) استفاده شده است. مینیمم و ماکزیمم مقادیر را نمی توان در نظر گرفت که علت آن، محرمانه بودن این اطلاعات می باشد.
مقادیر مربوط به شدت انرژی مربوط به گاز طبیعی در جدول 8 آورده شده است. اگر چه برخی از صاحبان کارخانه ها، در پاسخنامه گفته اند که سرمایه گذاری برای افزایش بازده انرژی، انجام شده است، رویه ی مربوط به این کار، واضح نیست. متوسط شدت نیز از سال 2010 تا 2012، کاهش یافته است، در حالی که متوسط وزن دار، در طی دوره ی بررسی، تغییری نکرده است. بدون وجود اطلاعات بیشتر، هیچ تفسیری در مورد این بخش، قابل انجام، نمی باشد. همانگونه که از شاخص IQR فهمیده می شود، تفاوت میان 25 % از کارخانه ها که دارای بالاترین شدت هستند، با 25 % از آنها که دارای پایین ترین شدت هستند، در طی دوره ی بین سال های 2010 تا 2012، اندکی بیشتر شده است.
کاشی های کف و دیوار (1)
ارقام مربوط به الکتریسیته در جدول 9 بیان شده است. متوسط میانه و متوسط وزن دار در طی دوره ی مشاهده، یکسان بوده است. به عبارت دیگر، IQR افزایش یافته است اما به اندازه ی کافی زیاد نشده است تا بتوان روند مشخص در داخل آن پیدا کرد.
کاشی های کف و دیوار (1)

مطالعه ی موردی مربوط به کارخانه

شکل 8 نشاندهنده ی شدت مصرف گاز دو کارخانه ی نمونه می باشد. قیمت های مربوط به گاز طبیعی که بوسیله ی دو کارخانه گزارش شده است، نیز به شکل اضافه شده است. در طی کل دوره ی بررسی، کارخانه ی A بازده بیشتری نسبت به کارخانه ی B داشته است. در سال 2012، کارخانه ی B دارای شدت انرژی است که 7 % کمتر است. بین سال های 2010 و 2012، شدت انرژی کارخانه ی A به میزان 2.5 % افزایش یافته است. این افزایش در مورد کارخانه ی B نمود بیشتری دارد. در مورد این شرکت، میزان این افزایش، در حدود 5.1 % بوده است. این کاهش در بازده انرژِی با افزایش قیمت گاز در طی دوره ی مورد بررسی، همراه بوده است ( در حدود 46.6 %).
کاشی های کف و دیوار (1)

مقایسه ی بین المللی

کمک این بخش، مقایسه ی قیمت های مربوط به حامل های انرژی است که بوسیله ی اتحادیه ی اروپا و کشورهای دیگر، پرداخت می شود. مقایسه با کشورهایی مثل روسیه و آمریکا انجام شده است. این بخش بر اساس مطالعات جامعی بدست آمده است که بر روی کارخانه های خاص انجام شده است. داده ها، از دو سایت تولیدی بدست آمده است که در روسیه و آمریکا مستقر هستند. مقادیر بدست آمده از این کارخانه ها، با مقادیر بدست آمده از کارخان های اتحادیه ی اروپا، مقایسه شده است. تمام کارخانه ها، دارای ظرفیت های تولید قابل مقایسه می باشند تا بدین نحو، از ایجاد انحراف در ارزیابی، جلوگیری به عمل آید. به عبارت دیگر، کارخانه ی روسی و کارخانه های اروپایی A و B دارای ظرفیت تولید مشابهی هستند. و کارخانه ی آمریکایی و کارخانه های اروپایی C و D دارای ظرفیت های قابل مقایسه می باشند.
استفاده از مطالب این مقاله، با ذکر منبع راسخون، بلامانع می باشد.

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط