Relative Deprivation

محرومیت نسبی

این اصطلاح ابتدا به مثابه مفهومی ذهنی و سپس مفهومی عینی- با معناهایی کاملاً متفاوت- رواج پیدا کرد. مردم می‎توانند نسبت به دیگران و همچنین نسبت به اوضاع و شرایط مورد انتظار خود احساس محرومیت کنند. یا در عوض، مردم
جمعه، 22 مرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
محرومیت نسبی
 محرومیت نسبی

 

نویسنده: پیتر تاونزند
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی


 

 Relative Deprivation

این اصطلاح ابتدا به مثابه مفهومی ذهنی و سپس مفهومی عینی- با معناهایی کاملاً متفاوت- رواج پیدا کرد. مردم می‎توانند نسبت به دیگران و همچنین نسبت به اوضاع و شرایط مورد انتظار خود احساس محرومیت کنند. یا در عوض، مردم ممکن است نسبت به دیگران محروم باشند: یعنی اوضاع و شرایط آن‎ها به صورت محسوس و قطعی بدتر از دیگران باشد. نخست، احساسات مردم یا رفتاری که از این احساسات ناشی می‎شود، ممکن است موجب شگفتی شود و حتی غیرعقلانی به نظر برسد. «محرومیت نسبی» ابتدا به این منظور مطرح شد که به تبیین این مسئله کمک کند که چرا بعضی از سربازان مرفه ارتش امریکا ناراضی بودند (125.Stouffer et al., 1949,p). روان شناسان اجتماعی، جامعه شناسان و دانشمندان علوم سیاسی از این اصطلاح استفاده می‎کنند تا هم به تفاوت احساسات گروه‎ها و هم به تفاوت میان احساس و واقعیت اشاره کنند. احساس محرومیت نسبی از وضعیت یا شرایطی که صرف نظر از اوضاع و شرایط فعلی مردم قابل دسترسی پنداشته می‎شود، آشکارا به بخش بزرگی از زندگی اجتماعی مربوط می‌شود. این تمایز می‎تواند به تبیین تفاوت و تنوع در عقاید کمک کند و همچنین فهم بهتری از اعتراض‎های خودجوش و سازمان کنش‎های جمعی به دست دهد. رانسیمن (Runciman, 1966, p. 10, and 1989, esp. pp. 36 and 97) این اصطلاح را دقیقاً برای مسائل مربوط به ساختار طبقاتی، منزلت گروه‎های اقلیت و تفاوت بین فرهنگ‌ها به کار می‎گیرد.
نیاز به استفاده از این اصطلاح در معنای عینی و نه فقط در معنای ذهنی فردی یا جمعی، اندکی بعد احساس شد. تحقیق درباره‎ی رتبه‎ی اجتماعی، طبقه، تحرک اجتماعی، توزیع درآمد، فقر و الگوهای ناخوشی و بیماری در میان جمعیت، توجه محققان را مثلاً به اندازه گیری فاصله‌ی اجتماعی، اوضاع مادی و اجتماعی گروه‎های مختلف، طبقه‎ها یا رده‎های اجتماعی گوناگون در جمعیت، و شکاف میان نیازهای برآورده شده و برآورده نشده، جلب کرد. در این اثنا، معنای خود «محرومیت» مورد موشکافی و بررسی قرار گرفت. این مفهوم از ایده‎هایی مانند فقر تمیز داده می‎شود، چون آن را مستقیماً به کمبودهای مادی و اجتماعی اطلاق می‎کنند و نه به صورت غیرمستقیم و به درآمدهای نازل که ممکن است زیربنای این کمبودها باشد یا نباشد. بعضی میان شکل‎های عینی محرومیت مادی و اجتماعی، و همچنین میان شکل‎های ذهنی محرومیت فردی و جمعی تمایز گذاشته‎اند (برای مثال: Townsend, 1979, pp. 46-53, and 1987).
زمینه یا چارچوب اجتماعی عینی و معیارهای عینی برای تحقیق و درک گله و شکایت‌های فردی و گروهی که در مطالعات مربوط به احساس محرومیت به آن‎ها تکیه می‎شود، مستلزم توضیح و شفافیت بیش‎تر است. به این ترتیب، گروهی از کارگران یدی ماهر ممکن است نسبت به گروهی از کارکنان اداری احساس محرومیت کنند. پیش از آن که با عجله نتیجه‌گیری کنیم که وضعیت ذهنی و عینی با هم سازگار نیست، باید اطلاعات مفصل و دقیقی درباره‎ی پرداخت‎ها جمع آوری کنیم و همچنین بسیاری از جنبه‌های مهم زندگی اجتماعی و کاری را نیز مطالعه کنیم.
این مطالعه می‎تواند شامل کند و کاوهای بسیار گسترده در شرایط کار، امنیت شغلی، دورنمای ترفیع، مزایای حاشیه‎ای و جایگاه اجتماعی باشد، بسیار گسترده‎تر از چیزی که در ابتدای کشف احساس محرومیت ممکن است به نظر برسد. تحلیل تاریخی این مفهوم نشان می‎دهد که اهمیت محرومیت فردی یا جمعی به مثابه متغیری تبیین‌گر نمی‎تواند مستقل از محرومیت بالفعل مورد ارزیابی قرار گیرد.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه‌ی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط