سرزمین پس از ظهور در آیات و روایات

در جستجوی فضای ترسیم شده از سرزمین پس از ظهور، دقیقترین و عمیقترین مطالب را باید از کلام خداوند در قرآن و سخنان اهل بیت(ع) برداشت نمود. در این رابطه نکته مهم منظری است که ما از آن به سوی سرزمین پس از ظهور می نگریم که اگر این منظر برگرفته از هدایت نباشد،
پنجشنبه، 30 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سرزمین پس از ظهور در آیات و روایات
سرزمین پس از ظهور در آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهم السلام)
 

نویسنده: امیر رستمی
 
 
 
 
 

چکیده:

در جستجوی فضای ترسیم شده از سرزمین پس از ظهور، دقیقترین و عمیقترین مطالب را باید از کلام خداوند در قرآن و سخنان اهل بیت(ع) برداشت نمود. در این رابطه نکته مهم منظری است که ما از آن به سوی سرزمین پس از ظهور می نگریم که اگر این منظر برگرفته از هدایت نباشد، تصویر مشاهده شده اوهامی پرداخته ذهن ما و ماحصل آن مفاهیمی مجعول بر اساس واژه هایی خود ساخته خواهد بود که ناگزیر فرد را درگیر چالشهایی خواهد نمود که اساساً با آنچه در واقعیت رخ خواهد داد متناقض است. از این دست است مفهومی که ما از سرزمین ظهور با تعبیر مدینه فاضله و آرمان شهر، با اوج فناوریهای مادی تصویر می نمائیم که چالشهایی نظیر جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور، وضعیت مرزها، ملیت‌ها، الگوهای حکومتی، جایگاه نهادهای حقوقی و سیاسی نظیر احزاب، شوراها، سازمان‌های ملی و منطقه‌ای در این حکومت را متعاقباً به دنبال خواهد داشت.
در حالی که تصویری که قرآن و روایات به تصویر می کشند، فضایی باغ گونه و سرسبز، مالامال از امنیت، آرامش، سلامت و با قوانینی غیر عادی است که از آن با واژه جنت نام می برند و جهت تقریب به ذهن شنونده مثالها و مصادیقی از آنرا همانند ماکتی که نمونه کوچکی از اصل یک پروژه باشد در امتهای گذشته نظیر ملک سلیمان و ذوالقرنین معرفی می نمایند. این سرزمین صرفاً محدود به جهان مادی نبوده و تمام آسمانهای برزخی را نیز در بر می گیرد.

مقدمه:

شک نیست که در جستجوی فضای ترسیم شده از سرزمین پس از ظهور، دقیقترین و عمیقترین مطالب را باید از کلام خداوند در قرآن و سخنان اهل بیت(ع) برداشت نمود.
اگر چه جمعی بر این اعتقاد هستند که هیچ کلام صریحی در خصوص آخرالزمان و ملک عظیم اهل بیت(ع) در آیات قرآن کریم وجود ندارد[1] ولی این نظر در تضاد کامل با توصیفی است که قرآن از خود بیان می دارد. در آیه 89 سوره نحل بیان گردیده است که قرآن تبیین کننده " کُلُ شَیئٍ " (همه چیز) است[2]. از طرف دیگر مفهوم "آخر الزمان" خود یکی از مصادیق " کُلُ شَیئٍ " است و در حالیکه در روایات اهل بیت (ع) به فراوانی به موضوع آخرالزمان، حوادث، مقدمات و تبعات آن پرداخته شده است و توجه به آن مورد تاکید قرار گرفته است، بنابراین با یک استدلال ساده، منطقی بنظر نمی رسد که موضوعی چنین مهم، بعنوان یکی از مهمترین مصادیق " کُلُ شَیئٍ " در قرآن مورد تبیین قرار نگرفته باشد.
نکته مهم منظری است که ما از آن به سوی سرزمین پس از ظهور می نگریم که اگر این منظر برگرفته از هدایت نباشد، تصویر مشاهده شده اوهامی پرداخته ذهن ما و ماحصل آن مفاهیمی مجعول بر اساس واژه هایی خود ساخته خواهد بود و چنانچه محصول برگرفته از آن بر قرآن عرضه شود، این نتیجه حاصل خواهد شد که مفهوم مورد نظر صراحتاً در قرآن مورد اشاره قرار نگرفته است و یا اینکه حداقل برداشت ما از آیات در این خصوص بسیار سطحی خواهد شد.
یکی از مفاهیم آخرالزمان که در این رابطه می تواند مورد تعمق و تدبر قرار گیرد، مفهومی تحت عنوان " سرزمین پس از ظهور" است که در این راستا جایگاه موضوعاتی نظیر جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور (وضعیت مرزها، ملیت‌ها و. ..) و واژه هایی نظیر آرمان شهر مهدوی، مدینه فاضله، حکومت مهدوی و. .. می تواند مورد بررسی و نقد قرار گیرد.
برای پرداختن به بحث سرزمین پس از ظهور ابتدا باید با طرح سوالاتی دقیق و جامع، فضای مورد نظر و محدوده آن را مشخص نماییم که در این میان می توان به عنوان نمونه به موارد ذیل اشاره نمود:
الف) خصوصیات سرزمین پس از ظهور چیست؟
ب) زمان برپایی این سرزمین از نقطه نظر نشئات عالم هستی در چه محدوده ای قرار می گیرد؟
ج) محدوده مکانی این سرزمین کجاست؟
د) چه کسانی در این سرزمین وارد می شوند و این افراد چه صفاتی دارند؟
ه) قرآن با چه واژگانی این سرزمین را معرفی می نماید؟
در این نوشتار سعی خواهد شد که در خصوص سه پرسش اول نظریات مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

الف - خصوصیات سرزمین پس از ظهور:

برترین توصیفات از فضایی که عالم در دوران پس از ظهور در آن قرار خواهد گرفت را می توان از بررسی آیات و روایات اهل بیت(ع) به دست آورد که برخی از محققین با عنایت به این منابع به توصیف شرایط پس از ظهور حضرت و سیره ایشان در آن حکومت پرداخته اند[3]، [4]. ذیلاً به قدر وسعمان و صرفاً به عنوان نمونه، برخی از آنها مورد اشاره قرار خواهد گرفت و شک نیست با لطف و عنایت خداوند و در سایه هدایت اهل بیت(ع)، در صورت تدبر بیشتر در این آیات و روایات می توان به نکات ظریف آنها پی برده و تصویر روشن تری از آنچه که این بزرگواران از آن سرزمین ترسیم نموده اند بدست آورد.
1. قبل از برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع)، ابلیس و تمامی لشکریانش نابود خواهند شد و عالم از لوث وجود آنان پاک خواهد شد[5].
2. تحقق عبودیت خداوند[6]
3. تحقق قسط و عدل در زمین[7]
4. اسلام تنها دین خواهد بود[8]
5. برقراری امنیت در سراسر این سرزمین برای انسانها و تمامی موجودات اعم از حیوانات اهلی و وحوش[9]
6. برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع) برای سالیان طولانی[10] که زوال ناپذیر است[11]
7. ملک عظیم اهل بیت از ملک سلیمان(ع) عظیم تر خواهد بود[12]
8. امام(ع) امکانات و ابزارهایی را که انبیاء(ع) در اختیار داشتند به همراه دارند[13].
9. آشکار شدن علوم که در عظمت این موهبت بیان شده که علم 27 حرف است و تمامی علومی که تا کنون به واسطه انبیاء(ع) بر بشر جاری شده فقط 2 حرف از آن بوده است و مابقی پس از ظهور آشکار خواهد شد[14].
10. ظاهر شدن ملائک و جنّیان بر مردم و معاشرت با آنان[15]
11. برپایی جنات مدهامتان[16]
12. افزایش طول عمر ساکنان این سرزمین و افزایش نفوس مومنین[17]
13. تکامل عقول مومنین[18] و جاری شدن حکمت از سوی امام(ع) بر ایشان
14. بهره مندی کارگزاران امام(ع) از توانها و ابزارهایی عجیب[19]
15. زمین و آسمان تمامی نعمات خود را عرضه می کنند و هیچ جای زمین بدون روئیدنی باقی نمی ماند[20].
16. آشکار شدن گنجها و آبادانی هر آنچه که در زمین تخریب شده است[21].
17. بهره مندی امت از نعمات فراوان به گونه ای که هرگز در امتهای گذشته سابقه نداشته است[22].
18. رضایت و خشنودی تمام اهل آسمان و زمین[23]
با عنایت به موارد فوق الذکرکه به مثابه قطره ای از دریای بیکران معارف اهل بیت(ع) در معرفی سرزمین پس از ظهور بوده و صرفاً جهت ذکر برخی سر فصلها عنوان شده اند، این نکته جلب توجه می نماید که فضای ترسیم شده از این سرزمین بیش از اینکه تداعی کننده یک کلان شهر با امکانات و فناوریهای بسیار پیشرفته باشد، فضایی است سرسبز و بهشت گونه، سراسر مملو از زیبایی، آرامش، امنیت و سلامت که فطرت هر انسانی به سوی آن متمایل می شود. فضایی که خداوند در آیات قرآن کریم، آنرا برای بهشتهای اخروی نیز به بدینگونه تصویر کشیده است[24].
نکته قابل توجه دیگر در بیان خصوصیات این سرزمین، بیان مثالهایی از قول ائمه(ع) در امتهای گذشته نظیر ملک ذوالقرنین(ع) و سلیمان(ع) است[25] که قطعاً باید تناسبی از نظر کیفیت، قوانین جاری در آن حکومتها با ملک عظیم اهل بیت(ع) وجود داشته باشد. رجوع به آیات قرآن و قصص این انبیاء الهی بیانگر این مطلب است که در هیچ یک از این حکومتها، اساس ملک داری، توانهای مادی و علوم روز نبوده است و ما در این حکومتها با وقایع و مقولاتی نظیر ظهور و اشکار شدن اقوامی از اجنه و شیاطین و حشرو نشر مردم با آنان[26] و خدمت آنها به انسانها[27] و دخل و تصرف در پدیده های طبیعی[28] روبرو هستیم که اساساً جایگاهی در محدوده علوم مادی ندارند.
در اینجا شایسته است که به صورت اجمالی نقدی بر مفهوم علم در حکومت امام(ع) نیز داشته باشیم. با بررسی آثار منتشره در می یابیم، آنچه که از سوی بسیاری از محققین محترم در خصوص مقوله علم در آن زمان مطرح شده است، عمدتاً از منظری مادی و ناظر بر تحول سریع در علوم مادی و تکنولوژیک در آن عهد است که بعضاً با ذکر مصادیق و مثالهایی از زندگی روزمره همراه می باشد[29]، [30] و حتی مقولات مدیریتی حکومت همچون عدم تخطی کارگزاران امام(ع) از امور خود و برقراری امنیت و آرامش، در ملک امام(ع) را وابسته به این تحولات تکنولوژیک در عرصه فناوریهای ارتباطی و مخابراتی می-دانند.
از سوی دیگر، خداوند بحث عظیم و تامل برانگیز "مفهوم علم" در این نوع حکومتها را با ذکر یک مثال در آیات 40-38 سوره نمل، در جریان ذکر واقعه ای در حضور سلیمان(ع) و در قالب فعل یکی از کارگزاران این نبی معظم آشکار می سازد. در این صحنه عاصف ابن برخیا که به تعبیر قرآن (الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ) و به واسطه سلیمان(ع) فقط بخش کوچکی از علم را در محدوده و اختیار خویش دارد، می تواند چنین اثر گذاری عظیمی در ملک سلیمان(ع) داشته باشد. حال چگونه عقل می تواند بپذیرد در ملک عظیم معلمان انبیاء(ع) یعنی اهل بیت(ع) که به تعبیر امیر المومنین(ع) از ملک سلیمان عظیم تر است، مفهوم آشکار شدن علم از دو حرف به بیست و هفت حرف مقوله ای تکنولوژیک باشد و این نوع علم، اساس ملک داری و حکومت چهل و چهار هزار ساله کسی باشد که قرآن در معرفی ایشان می فرماید (وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب)[31].
النهایه آنگونه که از تعابیر اهل بیت(ع) برداشت می-گردد، این ملک در سرزمینی بهشت گونه و با قوانینی عجیب و خارق عادت برپا خواهد شد. در این راستا ما با آیاتی از توصیف جنات نیز روبرو هستیم که به استناد روایات ذیل آنها، زمان برپایی آنها قبل از قیامت عنوان شده است. برخی از این آیات عبارتند از:
1. سوره آل عمران: وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ (133)[32]
2. سوره حدید: سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (21)
3. سوره هود: وَ أَمَّا الَّذینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ (108)[33]
4. سوره مریم: جَنّاتِ عَدْنٍ الَّتی وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا (61)لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْوًا إِلاّ سَلامًا وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا (62)[34]
5. سوره زمر: وَ سیقَ الَّذینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَی الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتّی إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدینَ (73) وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا اْلأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ (74)[35]
شاید چنین آیاتی از جنات، ناظر بر توصیف سرزمین پس از ظهور و برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع) باشد که در این صورت تحقیق در این خصوص می تواند بسیار مهم و راهگشا باشد. (انشاء الله)

ب) - زمان برپایی سرزمین ظهور از نقطه نظر نشئات عالم هستی در چه محدوده ای قرار می گیرد؟

قرآن کریم عالم هستی را به لحاظ دوره، به دو مرحله یا نشئه کلی شامل نشئه دنیا و نشئه آخرت تقسیم می نماید که در برخی از آیات تحت عنوان نشئه اولی و نشئه اخری نیز ذکر شده است. در قران در 115 آیه واژه دنیا و 116 آیه واژه آخرت ذکر شده است و در 52 آیه از آیات قران این دو واژه یا مرحله در کنار یکدیگر آورده شده ا ند و مفاهیم جاری در این دو نشئه با هم مقایسه شده اند. تعبیری که در حال حاضر از این دو نشئه عنوان می گردد اینستکه محدوده نشئه دنیا از زمان برپایی عالم دنیا تا صور اول اسرافیل است و نشئه آخرت عبارت از جهانی است که مردم پس از مردن، به آن در می‌آیند و برای همیشه در آنجا می‌زیند و برزخ، قیامت، حشر و نشر، صراط، حساب، شفاعت، بهشت و دوزخ واقعیات جاری در عالم آخرتند و ایمان به آخرت که در قرآن از مسلمانان خواسته شده، ایمان به همة این موضوعات را در بر می‌گیرد[36]. بدیهی است که مفهوم سرزمین ظهور به عنوان یکی از مفاهیم جاری در عالم هستی باید به لحاظ زمان جایگاهی در یکی از این دوره ها قرار داشته باشد.
1) سرزمین ظهور در نشئه دنیا:
نگاهی به مطالب منتشر شده در خصوص کیفیت ظهور و حکومت امام زمان(عج) مشخص می سازد که دیدگاه غالب در بین خواص و عوام جامعه شیعه این است که جایگاه سرزمین ظهور در نشئه دنیاست. در این راستا تعابیری که از مفاهیمی نظیر گسترش عدل و قسط و رفاه در زمان حکومت امام(ع) ارائه می گردد، عمدتا منظری دنیوی و مادی دارند[37] و یا برخی محققین تلاش می نمایند تا برای وقایع غیر عادی جاری در زمان حکومت امام(ع) نظیر دیده شدن، سخن گفتن و ارتباط حضرت با تمام افراد جامعه در آن واحد[38] و سفر ایشان بر پاره های ابر[39] و مقولاتی مشابه که در احادیث به فراوانی مورد اشاره قرار گرفته اند، مثالهایی تکنولوژیک یافته و ارائه نمایند.
با نگاهی به آیات مربوط به دنیا، حداقل به 40 آیه برخورد می کنیم که حیات دنیوی لهو و لعب و متاع اندک شمرده شده است[40] و حب و اشتیاق و پرداختن به آن مورد مذمت قرار گرفته است[41]و در این مورد هیچ برهه ای و دوره ای از نشئه دنیا مستثنی شمرده نشده است. از سوی دیگر فضایی که در روایات اهل بیت(ع) از سرزمین ظهور ترسیم شده است، فضایی بهشت گونه و آکنده از شادی، امنیت و سلامت است. در آن زمان زمین و آسمان تمام نعمات خود را عرضه می نمایند و مهمترین نعمت اینکه همه در محضر امام(ع) قرار دارند[42]. حال چگونه یک فرد عاقل می-تواند مشتاق و دلبسته حضور در چنین فضایی نباشد و بلکه بزرگترین عقلای جامعه بشری یعنی انبیای عظام الهی نظیر ابراهیم(ع) و سلیمان(ع) در تب و تاب حضور در این سرزمین بودند و یکی از مهمترین درخواستهایشان از خداوند حضور در جمع ساکنان و وارثان این سرزمین یعنی صالحان بوده است[43] بگونه ای که خداوند نیز در آیات قرآن بر اشتیاق ایشان مهر تایید زده[44] و حتی برخی انبیاء(ع) را تکلیف می نمایند تا علاوه بر خود، قومشان را نیز در حال و هوای آن سرزمین قرار دهند[45]. همچنین در روایتی از امام حسن عسکری(ع) خطاب به فرزندشان حضرت حجت(عج) می فرمایند که (در آن زمان) کودکان آرمیده در گهواره نیز آرزو دارند که بتوانند به سوی تو بشتابند[46].
بنابراین با مقایسه ای اجمالی بین این دو دسته از آیات و روایات ذیل آنها می توان این نتیجه را گرفت که با تعبیری که قرآن از فضای دنیا دارد، جایگاه این فضای بهشت گونه نمی تواند در نشئه اولی یا نشئه دنیا باشد. 2) سرزمین ظهور در نشئه آخرت:
در برخی از روایات ذیل آیات، از دولت اهل بیت(ع) پس از ظهور نیز با عنوان آخرت نام برده شده است[47]، [48]، [49]، [50]. که برخی از محققین این روایات را تعبیر به راه یافتن به جهان آخرت و بهشت، در آن زمان نموده اند[51].
نکته قابل تامل این است که اگر تعبیری که هم اکنون از فضای آخرت و مفاهیم جاری در آن یعنی زندگی پس از مرگ، حضور در عالم برزخ، قیامت، حشر و نشر، صراط، حساب و. .. را مد نظر داشته باشیم، در می یابیم که نه تنها فرض برپایی این سرزمین در جهان پس از مرگ اساساً مغایر با تمام آیات و روایات مطرح شده در این رابطه می باشد بلکه روایاتی دلالت بر این دارند برخی از افراد پس از مرگشان، مجدداً به این سرزمین رجعت داده می شوند تا از نعمات جاری در آن بهره مند گردند[52].
از سوی دیگر اگر مفهوم آخرت را زمان برپایی قیامت کبری و رسیدگی به حساب افراد در نظر بگیریم، ضرورت وجودی این سرزمین و برپایی ملک عظیم اهل بیت(ع) در آن زمان منتفی می گردد.
بنابراین بنظر می رسد مقوله تغییر نشئه دنیا به نشئه آخرت، مفهومی است که بتدریج از حوالی یوم الله ظهور با تحولات بسیار عظیم در قوانین طبیعت، ظاهر شدن اجنه و ملائک در بین آدمیان، رفتارهای بسیار عجیب، خارق عادت و اعجاز گونه برخی افراد، آغاز شده و با برپائی ملک عظیم اهل بیت(ع)، تغییرات آنچنان خواهد بود که به لحاظ وسعت و شدت تغییرات ایجاد شده نمی توان از آن با واژه دنیا نام برد و شاید برخی از روایات حاکی از پایان دنیا و ارتباط آن با یوم الله ظهور[53] نیز ناظر بر همین مقطع از تغییر نشئات باشد. (والله اعلم)

ج) محدوده مکانی سرزمین پس از ظهور

موضوع مهم دیگری که می تواند در نگرش ما نسبت به خصوصیات و قوانین سرزمین پس از ظهور نقش اساسی و تعیین کننده داشته باشد، مقوله محدوده مکانی و جغرافیایی این سرزمین است.
آنچه که از مطالب محققین استفاده می گردد، عموماً اعتقاد بر این است که جهان شمولی این ملک را در محدوده جهان مادی شامل زمین و کرات آسمانی می دانند[54].
آنچه که از آیات و روایات بر می آید، زمین و پهنه جهان مادی قطعاً در حیطه ملک عظیم اهل بیت(ع) قرار دارد[55].
همچنین برخی دیگر از آیات و روایات، ناظر بر این مطلب هستند که انسانها تنها گروه بهره برنده از این ملک نیستند و بلکه اجنه، اموات مومن محض که رجعت داده شده اند و ملائک نیز در ملک عظیم اهلبیت(ع) حاضر و بهره مند هستند. البته هرچند در حال حاضر نیز این اقوام و گروهها وجود دارند، ولی به لحاظ این که محل سکنای آنها متفاوت می باشد، هر قوم از دیگری مجزا می-باشند. به عنوان مثال انسانها قابلیت مشاهده اجنه و شیاطین را ندارند[56] و از طرف دیگر اجنه توان و شیاطین اجازه حضور در آسمانها یعنی فضای سکنای ملائک را ندارند[57].
آنگونه که از روایات، خصوصاً روایت معروف مفضل از قول امام جعفر صادق(ع) استفاده می شود، در حوالی ظهور و از یوم الله ظهور به بعد، با اذن الهی این اقوام دارای ابعاد مادی و قابل مشاهده شده و بسته به نوع اعتقادشان در جبهه های حق یا باطل قرار گرفته[58] و بسته به نوع توانشان به اثر گذاری می پردازند تا اینکه نهایتاً جبهه حق در نبرد نهایی یا به تعبیر قرآن " یَومِ الوَقتِ المَعلوُم"، با فرماندهی امیرالمومنین(ع) و حضور رسول اکرم(ص)، جبهه باطل را با نابودی ابلیس و لشکریانش، از بین خواهند برد.
در رابطه با ملائک، آیات قرآن[59] و روایات[60] محل استقرار آنان را آسمانها ذکر می نمایند و از سوی دیگر در هفت آیه تعداد آسمانها هفت عدد ذکر شده است[61]. همچنین با دلائل متعددی می توان نتیجه گرفت که جنسیت این آسمانها برزخی است ازجمله اینکه:
1- قرآن می فرماید افرادی که می میرند نابود نمی شوند و روح آنها به برزخ منتقل می شود[62].
2- ماموران الهی که وظیفه قبض روح آدمیان و انتقال آنها به برزخ را بر عهده دارند از ملائک هستند[63]، لذا خود نیز باید جنسیت برزخی داشته باشند.
حال سوالی که در اینجا مطرح می باشد این است که آیا این ظهور و مادی شدن صرفاً ناشی از تعمیم قوانین مادی بر این اقوام است و به عبارت دیگر ما با هبوط آنها به جهان مادی روبرو هستیم و یا اینکه قوانین حاکم بر سرزمین های این اقوام نیز در جهان مادی جریان می یابد که ضرورت این موضوع الحاق و در هم رفتن جهان مادی در سرزمین های این اقوام است.
در پاسخ به این سوال باید عنوان نمود که جهان هستی در سیر " انا الیه راجعون"، به سوی آینده و نیل به مقصد و موطنی به نام بهشتهای جاودان و یا به تعبیر قرآن ملک کبیر الهی[64] در حال حرکت است و در طی این مسیر فضاهای مادون (زمین و آسمانها) و هر چه در آنهاست، تغییر ماهیت می دهند تا ظرف وجودی آنها برای دریافت و جریان نعمات الهی موجود در سرزمین عالیتر آماده -گردد[65] و در این سیر، سرزمین پس از ظهور که مورد بشارت تمام انبیاء عظام الهی و علی الخصوص ائمه(ع) بوده است صرفاً یکی از گذرگاههای بین مسیر است که عقلاً باید تابع حکم جاری بر کل این مسیر باشد.
حال نظر به اینکه ملائک ساکن آسمانهای هفتگانه بوده و به لحاظ جنسیت برزخی آسمانها، از ماهیت عالیتری و لطیف-تری برخوردار می باشند، پذیرش فرض اول در مخالفت با جریان نظام الهی می باشد. لذا عقل چنین می پذیرد که فضای مادون به فضای بالاتر ملحق شده و از قوانین جاری در آن بهره مند گردد. نکته جالب اینکه در روایتی از قول رسول اکرم(ص)، در خصوص ارتزاق مومنین در قحطی های حوالی ظهور، ایشان یکی از همین قوانین جاری بر ملائک را ذکر می نمایند[66] و یا اینکه برخی از وقایع و اتفاقات حوالی و پس از یوم الله ظهور با توجه به این نکته قابل فهم و درک خواهند بود.
نکته قابل تامل دیگر اشاره برخی از آیات قرآن به بهشت هایی است که زمان برپایی آنها بر اساس روایات قبل از برپایی قیامت است و محدوده برپایی آنها زمین و آسمان یا آسمانهاست[67]،، [68]،، [69].

نتیجه:

در بررسی خصوصیات، زمان و مکان سرزمین پس از ظهور، تنها منابع جهت رجوع، قرآن و کلام اهل بیت(ع) هستند. بنا به دلائل مطرح شده در این نوشتار، آیات قرآن و روایات ذیل آنها، محدوده زمانی برپایی این بهشت را با واژه نشئه آخرت مطرح می سازند و محدوده مکانی برپایی این بهشت، فضایی بسیار عظیم شامل زمین و آسمانها و یا به تعبیر دیگر جهان مادی و آسمانهای برزخی است. آنگونه که از بررسی آیات و روایات برداشت می شود سرزمین پس از ظهور فضایی با صفاتی بهشت گونه است که قرآن از آن با نام جنت یاد می کند و روایات، مثال کوچکی از آنرا ملک سلیمان(ع) و ذوالقرنین(ع) ذکر می نمایند و تصویری که قرآن و روایات از این سرزمین ترسیم می کنند، سنخیتی با مفاهیم خود ساخته مان که با واژگانی نظیر مدینه فاضله و آرمان شهری با فناوریهای مادی فوق پیشرفته آنرا توصیف می کنیم، ندارد.
واژگانی که بهره گیری از آنها متعاقباً ما را دچار چالش با مفاهیم دیگری نظیر جغرافیای سیاسی جهان پس از ظهور، وضعیت مرزها، ملیت‌ها، الگوهای حکومتی (دموکراسی و. .. )، جایگاه نهادهای حقوقی و سیاسی نظیر احزاب، شوراها، سازمان‌های ملی و منطقه‌ای در این حکومت می نماید که اساساً ممکن است در ملک عظیم اهل بیت(ع) واقعیت خارجی نداشته باشند. شک نیست که پرداختن به این موضوعات نیاز به تدبر بیشتر در مجموعه این آیات و روایات دارد که انشاء الله در سایه عنایات بقیۀ الله الاعظم(عج)، توفیق معرفت امام(ع) و فهم بیشتر از ملک عظیم ایشان نصیبمان گردد که در این صورت بنا به فرموده امام صادق(ع) تقدم و تاخر زمانی این امر، ضرری به چنین فردی نخواهد رساند[70].

منابع :

[1]- دائره المعارف بزرگ اسلامی،احمد تفضلی، ج 1
-[2] نحل 89- وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فی کُلِّ أُمَّةٍ شَهیدًا عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنا بِکَ شَهیدًا عَلی هؤُلاءِ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیانًا لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُدًی وَ رَحْمَةً وَ بُشْری لِلْمُسْلِمینَ (89)
(به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمی‏انگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمی‏دهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.
[3] - عصر ظهور، علی کورانی، ص 352 - 376
[4] تاریخ عصر غیبت، پور سید آقایی، ص 440- 426
[5] - مختصر بصائر الدرجات: ص‍ 26 - 27
قال ابا عبدالله(ع): فإذا کان یوم الوقت المعلوم کر أمیرالمؤمنین فی أصحابه وجاء إبلیس فی أصحابه، ویکون میقاتهم فی أرض من أراضی الفرات یقال لها: الروحا قریب من کوفتکم، فیقتتلون قتالا لم یقتتل مثله منذخلق الله عزوجل العالمین فکأنی أنظر إلی أصحاب أمیرالمؤمنین قد رجعوا إلی خلفهم القهقری مائة قدم، وکأنی أنظر إلیهم وقد وقعت بعض أرجلهم فی الفرات، فعند ذلک یهبط الجبار عز وجل فی ظلل من الغمام والملائکة وقضی الامر ورسول الله بیده حربة من نور، فإذا نظر إلیه إبلیس رجع القهقری ناکصا علی عقبیه، فیقولون ( کذا ) له أصحابه: أین ترید وقد ظفرت ؟ فیقول: إنی أری ما لا ترون إنی أخاف الله رب العالمین، فیلحقه النبی صلی الله علیه وآله فیطعنه طعنة بین کتفیه، فیکون هلاکه وهلاک جمیع أشیاعه،
امام صادق ( ع )فرمود: آن زمان که روز وقت معلوم فرا برسد امیر المؤمنین ( ع ) با یاران خود رجعت دارد وابلیس وهوا دارانش نیز میآیند، ومیعادگاه آنان در زمینی از زمینهای فرات است به نام: " روحا " نزدیک کوفهء شما، آنان با یکدیگر آنچنان نبردی میکنند که از زمانی که خداوند جهانیان را آفریده بی سابقه بوده است، گویی به یاران امیر المؤمنین ( ع ) می نگرم که صد گام به عقب بر می گردند، [ عقب‌نشینی میکنند ] وگویی می بینم که قسمتی از پاهای آنان داخل فرات شده است، در این هنگام تجلی خدای جبار عز وجل بوسیله قطعهء بهم پیوسته‌ای از ابر وفرشتگان فرود می آید ووعده عملی می شود ورسول اکرم ( ص ) سلاحی از نور در دست دارد، هنگامیکه ابلیس به آنحضرت می نگرد به عقب بر می گردد وعقب می نشیند. یارانش به او می گویند: کجا می خواهی بروی، تو پیروز شده‌ای ؟ ابلیس می گوید: چیزی را که من می بینم شما نمی بینید، من از خدا پروردگار جهانیان بیم دارم، در اینجا رسول خدا ( ص ) با او در گیر می شود حربه ای بر میان کتف او فرود می آورد، که هلاک ابلیس وهلاک کلیه هوا داران او را در پی خواهد داشت.
[6] - مختصر بصائر الدرجات: ص‍ 26 – 27 قال ابا عبدالله(ع):. .. فعند ذلک یعبد الله عز وجل ولا یشرک به شیئا. در این زمان خدای عزوجل ( به حق ) عبادت می شود ونسبت به او شرک ورزیده نمی شود
[7] - الغیبة، شیخ طوسى، ص 32، امام صادق (ع):. .. یملأها قسطا و عدلا کما ملئت طلما و عدوانا، زمین را سراسر قسط و عدل مى کند، همانگونه که سراسر ستم و دشمنى شده بود
[8] - الکافی: ج‍ 1 ص‍ 432- قال الامام الکاظم(ع): یظهره علی جمیع الادیان عند قیام القائم
[9] - بحارالأنوار ج51 ص61 - قال امیر المومنین (ع): حَتَّى یَأْمَنَ الشَّاةُ وَ الذِّئْبُ وَ الْبَقَرَةُ وَ الْأَسَدُ وَ الْإِنْسَانُ وَ الْحَیَّة. ... وَ ذَلِکَ یَکُونُ عِنْدَ قِیَامِ الْقَائِمِ ع.
بحار الأنوار ج 52 ص 316 - قال أمیر المؤمنین علیٍّ علیه السلام: ولو قد قام قائمنا. .. واصطلحت السباع و البهائم حتى تمشى المرأة بین العراق إلى الشام لا تضع قدمیها إلاّ على النبات و على رأسها زبیلها لا یهیجها سبع و لا تخافه
[10] - مختصر بصائر الدرجات: ص‍ 26 – 27- قال ابا عبدالله(ع): ویملک أمیر المؤمنین علیه السلام أربعا وأربعین ألف سنة، وامیر المؤمنین ( ع ) مدت چهل وچهار هزار سال حکومت می کند
بحار الأنوار ج 52 ص 339 روایة 84 باب 27 - عن أبی جعفر علیه السلام: أنَّه یمکث على ذلک سبع سنین مقدار کل سنه عشر سنین من سنیکم هذه
[11] - بحارالأنوار ج: 53 ص: 34- قال الصادق(ع): بَلْ هُوَ دَائِمٌ أَبَداً وَ مُلْکٌ لَا یَنْفَدُ وَ حُکْمٌ لَا یَنْقَطِعُ وَ أَمْرٌ لَا یَبْطُلُ إِلَّا بِاخْتِیَارِ اللَّهِ وَ مَشِیَّتِهِ وَ إِرَادَتِهِ الَّتِی لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ
[12] - بحارالأنوار ج: 27 ص: 307 - عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى سَرِیرٍ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى رَأْسِهِ إِکْلِیلٌ مِنَ الْجَوْهَرِ وَ عَلَیْهِ حُلَلٌ خُضْرٌ وَ صُفْرٌ وَ وَجْهُهُ کَدَارَةِ الْقَمَرِ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی هَذَا مُلْکٌ عَظِیمٌ قَالَ نَعَمْ یَا جَابِرُ إِنَّ مُلْکَنَا أَعْظَمُ مِنْ مُلْکِ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ سُلْطَانَنَا أَعْظَمُ مِنْ سُلْطَانِهِ
[13] - کمال الدین: ج‍ 2 ص‍ 376 – قال الرضا(ع): یکون معه عصا موسی، وخاتم سلیمان علیهما السلام - وی عصای موسی و انگشتری سلیمان علیهما السلام را همراه دارد.
حلیة الابرار: ج‍ 2 ص‍ 620 - ویخرج الله التابوت الذی أمر به أرمیا أن یرمیه فی بحر طبریة: فیه بقیة مما ترک آل موسی وآل هارون، ورضاضة اللوح وعصا موسی وقبا هارون وعشرة أوصاع من المن، وشرائح السلوی التی إدخرها ( کذا ) بنو إسرائیل لمن بعدهم، فیستفتح بالتابوت المدن کما استفتح به من کان قبله - وخارج می کند خدا جعبه ای را که امر شد ارمیا که آن را در دریای طبریه بینداز: « در آن باقی مانده آنچه ارث گذاشت آل موسی وآل هارون »، وشکسته ها وریزه های الواح وعصای موسی وقبای هارون و ده پیمانه از منّ ( که زمان حضرت موسی نازل شد )، و پاره ای از سلوی که باقی گذاشتد بنی اسرائیل برای کسانی که بعد آنها می آیند، پس بوسیله جعبه ( تابوت ) شهر ها فتح می شود همچنانکه قبل از آن فتح می شد.
بحارالأنوار ج53 ص 35 – قال الصادق (ع):. .... فَیَقُولُ الْحُسَیْنُ ع إِنْ کُنْتَ مَهْدِیَّ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَأَیْنَ هِرَاوَةُ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ ص وَ خَاتَمُهُ وَ بُرْدَتُهُ وَ دِرْعُهُ الْفَاضِلُ وَ عِمَامَتُهُ السَّحَابُ وَ فَرَسُهُ وَ نَاقَتُهُ الْعَضْبَاءُ وَ بَغْلَتُهُ دُلْدُلٌ وَ حِمَارُهُ یَعْفُورٌ وَ نَجِیبُهُ الْبُرَاقُ وَ تَاجُهُ وَ الْمُصْحَفُ الَّذِی جَمَعَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع بِغَیْرِ تَغْیِیرٍ وَ لَا تَبْدِیلٍ فَیُحْضِرُ لَهُ السَّفَطَ الَّذِی فِیهِ جَمِیعُ مَا طَلَبَهُ وَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّهُ کَانَ کُلُّهُ فِی السَّفَطِ وَ تَرِکَاتُ جَمِیعِ النَّبِیِّینَ حَتَّى عَصَا آدَمَ وَ نُوحٍ ع وَ تَرِکَةُ هُودٍ وَ صَالِحٍ ع وَ مَجْمُوعُ إِبْرَاهِیمَ ع وَ صَاعُ یُوسُفَ ع وَ مِکْیَالُ شُعَیْبٍ ع وَ مِیزَانُهُ وَ عَصَا مُوسَى ع وَ تَابُوتُهُ الَّذِی فِیهِ بَقِیَّةُ مَا تَرَکَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِکَةُ وَ دِرْعُ دَاوُدَ ع وَ خَاتَمُهُ وَ خَاتَمُ سُلَیْمَانَ ع وَ تَاجُهُ وَ رَحْلُ عِیسَى ع وَ مِیرَاثُ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ فِی ذَلِکَ السَّفَطِ
[14] - بحارالانوار، ج 52. ص 336 - قال صادق(ع): العلم سبعة و عشرون حرفا فجمیع ما جأت به الرسل حرفان، فلم یعرف فلم یعرف الناس حتى الیوم غیر الحرفین، فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرین حرفا فبثها فى الناس و ضم الیها الحرمین، حتى یبثها سبعة و عشرین حرفا.
علم و دانش 27 حرف شعبه و شاخه است و تمام آنچه پیامبران براى مردم آورده اند، دو حرف بیش نبوده، و مردم تاکنون جز آن دو حرف را نشناخته اند، اما هنگامى که ((قائم )) ما قیام کند، 25 حرف دیگر را آشکار مى سازد.
[15] - بحار الأنوار ج 53 ص 6- یا سیدی وتظهر الملائکةُ والجنُّ للناس؟ قال إی والله یا مفضَّل و یخاطبُونهم کما یکون الرجل مع حاشیته و أهله، قلت یا سیِّدی و یسیرون معه؟ قال إی والله یا مفضَّل
[16] - مختصر بصائر الدرجات: ص‍ 26 – 27- قال ابا عبدالله(ع): وعند ذلک تظهر الجنتان المدهامتان عند مسجد الکوفة وما حوله بما شاء الله. و در این هنگام دو باغ سر سبز وسیاه فام در کنار مسجد کوفه واطراف آن آنگونه که خدا بخواهد پدیدار می گردد.
[17] - مختصر بصائر الدرجات: ص‍ 26 – 27- قال ابا عبدالله(ع): حتی یلد الرجل من شیعة علی علیه السلام ألف ولد من صلبه ذکرا فی کل سنة ذکرا، تا آنجا که از هر مرد شیعه وپیرو علی ( ع ) هزار فرزند پسر بوجود آید، در هر سال یک پسر،
[18]- اصول کافى، ج 1، ص 25- الباقر(ع): اذا قام قائمنا وضع الله یده على رؤ وس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم
[19]- بحارالانوار، ج 52، ص 336، امام صادق علیه السلام: ان قائمنا اذا قام مدالله بشیعتنا فى اسماعهم و ابصارهم حتى لایکون بینهم و بین القائم برید یکلمهم فیسمعون و ینظرون الیه و هو فى مکانه - هنگامى که ((قائم )) ما قیام کند، خداوند آنچنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت مى کند که میان آنها و ((قائم )) نامه رسان نخواهد بود. با آنها سخن مى گوید و سخنش را مى شنود و او را مى بیند در حالى که او در مکان خویش است و آنها در نقاط دیگر.
منتخب الاثر، ص 483ا، مام صادق علیه السلام: ان المؤ من فى زمانه القائم و هو بالمشرق سیرى اخاه الذى فى المغرب و کذا الذى فى المغرب یرى اخاه بالمشرق - مؤ من در زمان (قائم ) در حالى که در مشرق است، برادر خود را در مغرب مى بیند، همچنین کسى که در مغرب است، برادرش را در مشرق مى بیند.
[20] - بحار الانوار، ج 52، ص 315 - پیامبر اکرم( ص): و تخرج الارض نباتها و یعطى المال و تکثیر الماشیه - زمین همه نباتات خود را مى رویاند و دام ها فراوان مى شوند.
الزام الناصب، ص 163پیامبر اکرم(ص): ترسل السمأ مدرارا و لم تدخر الارض شیئا من نبات - به هنگام ظهور آن حضرت، آسمان باران فراوان دهد و زمین هیچ روییدنى را در دل نگاه نمى دارد.
[21] - کمال الدین ج 1 ص 331 – قال الباقر(ع): و تظهر له الکنوز و لا یبقى فى الارض خراب الا قد عمره- تمام معادن و گنج هاى زیر زمینى در حکومت او آشکار و استخراج مىشود و در روى زمین مخروبه اى باقى نمى ماند، مگر آن که به وسیله آن حضرت آباد مىشود.
[22] - بحارالانوار، ج 51. ص 88 - رسول الله( ص): تنعم فیه امتى نعمة لم ینعموا مثلها قد تؤ تى الارض اکلها و لاتدخر منهم شیئا و المال یومئذ کدوس - در آن زمان، امت من چنان از نعمت برخوردار شوند که هرگز امتى آن چنان از نعمت برخوردار نشده باشد، سرتاسر زمین محصول دهد و هیچ چیز را از آنان دریغ ندارد و اموال، انبوه شود.
[23] - منتخب الاثر،ص 147- قال رسول الله (ص): ابشرکم بالمهدى. ..یرضى عنه ساکن السمأ و ساکن الارض- شما را مژده مى دهم به آمدن مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف )...ساکنان آسمان و زمین از او راضى می شوند.
[24] - سوره یس 58 - 55: إِنَّ أَصْحابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فی‏ شُغُلٍ فاکِهُونَ(55) هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فی‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ (56) لَهُمْ فیها فاکِهَةٌ وَ لَهُمْ ما یَدَّعُونَ (57) سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیمٍ (58)
سوره واقعه 23 - 15: عَلى‏ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ (15) مُتَّکِئینَ عَلَیْها مُتَقابِلینَ (16) یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ (17) بِأَکْوابٍ وَ أَباریقَ وَ کَأْسٍ مِنْ مَعینٍ (18) لا یُصَدَّعُونَ عَنْها وَ لا یُنْزِفُونَ (19) وَ فاکِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ (20) وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ (21) وَ حُورٌ عینٌ (22) کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ (23)
سوره واقعه 37 - 27: وَ أَصْحابُ الْیَمینِ ما أَصْحابُ الْیَمینِ (27) فی‏ سِدْرٍ مَخْضُودٍ (28) وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ (29) وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ (30) وَ ماءٍ مَسْکُوبٍ (31) وَ فاکِهَةٍ کَثیرَةٍ (32) لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ (33) وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34) إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (35) فَجَعَلْناهُنَّ أَبْکاراً (36) عُرُباً أَتْراباً (37)
[25] - بحارالأنوار ج: 27 ص: 307 - عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى سَرِیرٍ مِنْ یَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ عَلَى رَأْسِهِ إِکْلِیلٌ مِنَ الْجَوْهَرِ وَ عَلَیْهِ حُلَلٌ خُضْرٌ وَ صُفْرٌ وَ وَجْهُهُ کَدَارَةِ الْقَمَرِ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی هَذَا مُلْکٌ عَظِیمٌ قَالَ نَعَمْ یَا جَابِرُ إِنَّ مُلْکَنَا أَعْظَمُ مِنْ مُلْکِ سُلَیْمَانَ بْنِ دَاوُدَ وَ سُلْطَانَنَا أَعْظَمُ مِنْ سُلْطَانِهِ
[26]- سوره بقره ]یه 102: وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى‏ مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ‏
سوره نمل 39-38: قالَ یا أَیُّهَا الْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتینی‏ بِعَرْشِها قَبْلَ أَنْ یَأْتُونی‏ مُسْلِمینَ (38) قالَ عِفْریتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمینٌ
[27]- سوره ص38-36: فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْری بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ (36) وَ الشَّیاطینَ کُلَّ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ (37) وَ آخَرینَ مُقَرَّنینَ فِی الْأَصْفادِ
سوره نمل 17: وَ حُشِرَ لِسُلَیْمانَ جُنُودُهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّیْرِ فَهُمْ یُوزَعُونَ
سوره انبیاء 82: وَ مِنَ الشَّیاطینِ مَنْ یَغُوصُونَ لَهُ وَ یَعْمَلُونَ عَمَلاً دُونَ ذلِکَ وَ کُنَّا لَهُمْ حافِظینَ
[28]- سوره ص 33-32: فَقالَ إِنِّی أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَیْرِ عَنْ ذِکْرِ رَبِّی حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ (32) رُدُّوها عَلَیَّ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ
بحارالأنوار ج14 ص101: عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ إِنَّ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ ع عُرِضَ عَلَیْهِ ذَاتَ یَوْمٍ بِالْعَشِیِّ الْخَیْلُ فَاشْتَغَلَ بِالنَّظَرِ إِلَیْهَا حَتَّى تَوارَتْ الشَّمْسُ بِالْحِجابِ فَقَالَ لِلْمَلَائِکَةِ رُدُّوا الشَّمْسَ عَلَیَّ حَتَّى أُصَلِّیَ صَلَاتِی فِی وَقْتِهَا فَرَدُّوهَا فَقَامَ فَطَفِقَ مَسْحَ سَاقَیْهِ وَ عُنُقِهِ وَ أَمَرَ أَصْحَابَهُ الَّذِینَ فَاتَتْهُمُ الصَّلَاةُ مَعَهُ بِمِثْلِ ذَلِکَ وَ کَانَ ذَلِکَ وُضُوءَهُمْ لِلصَّلَاةِ ثُمَّ قَامَ فَصَلَّى فَلَمَّا فَرَغَ غَابَتِ الشَّمْسُ وَ طَلَعَتِ النُّجُومُ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ وَهَبْنا لِداوُدَ سُلَیْمانَ إِلَى قَوْلِهِ فَطَفِقَ مَسْحاً بِالسُّوقِ وَ الْأَعْناقِ
[29]- علم و دین در عصر ظهور جواد دانش، سومین همایش بین المللی دکترین مهدویت
تکنولوژی از محصولات و مؤلفه‌های بارز علم تجربی است. آن‌چه از مجموعة گفتار ائمه(ع) بر می‌آید، گویای پیشرفت خارق‌العاده صنعت در عصر ظهور است.. ...برای نمونه به پاره‌ای از احادیث که مؤید رشد صنعتی آخرالزمان هستند، اشاره می‌نمایم. امام صادق(ع) می‌فرماید: هنگامی‌که قائم ما قیام کند، زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود و بندگان خدا از نور آفتاب بی‌نیاز می‌شوند!
از این تعبیر چنین بر می‌آید که مسئله نور و انرژی آن‌چنان حل می‌شود که در روز و شب از پرقدرت‌ترین نورها که می‌تواند جانشین نور آفتاب گردد، بهره‌گیری می‌کنند. ابوبصیر از امام باقر(ع) چنین نقل می‌کند: برای صاحب و دولت‌گر (مهدی(ع)) آن وسیلة سرکش ذخیره شده است.» راوی می‌پرسد: منظور از وسیلة سرکش چیست؟ امام(ع) فرمودند: «ابری است که در آن غرش رعد و شدت صاعقه یا برق است. او بر این وسیله سوار می‌شود. آگاه باشید او به‌زودی بر ابرها سوار می‌گردد و به آسمان‌ها و زمین‌های هفت‌گانه صعود می‌کند. بی‌گمان منظور ابر معمولی نیست؛ زیرا ابرهای معمولی وسیله‌ای نیستند که بتوان با آنها سفر فضایی کرد، آنها در جو نزدیک زمین در حرکتند و با زمین فاصلة ناچیزی دارند و نمی‌توانند از آن بالاتر بروند. لذا به ابزاری فوق‌العاده و سریع‌السیر اشاره دارد که در آسمان به صورت توده‌ای فشرده از ابر به نظر می‌رسد، غرشی همانند رعد، قدرت و شدتی هم‌چون صاعقه و برق دارد و به هنگام حرکت، دل آسمان را با نیروی فوق‌العادة خود می‌شکافد و به هر نقطه‌ای از آسمان می‌تواند حرکت کند. به این ترتیب، وسیله‌ای مافوق مدرن است که شبیه آن را در وسایل کنونی نداریم، اگر چه بشقاب‌پرنده‌ها تا اندازه‌ای به آن شبیهند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: سوگند به آن‌که جانم در دست اوست، قیامت بر پا نمی‌شود تا این‌که کفش یا چوب تعلیمی یا عصای شخصی به او خبر دهد که خانوادة او پس از خارج شدنش از خانه چه کاری انجام داده است. هم‌چنین احادیث دیگری که از آنها ایجاد یک سامانه نیرومند و مجهز برای انتقال تصویرها و یا به وجود آمدن وسایل پیشرفته به منظور انعکاس امواج صوتی و... نتیجه‌گیری می‌شود، همگی حکایت از پیشرفت مضاعف و چشم‌گیر تکنولوژی در جامعه است.
[30]- جهانی‌شدن و دکترین مهدویت، محمد‌قاسم عرفانی، سومین همایش بین المللی دکترین مهدویت تصور چنین رخ‌دادی تا قبل از جهانی‌شدن و پیشرفت و گسترش وسایل ارتباط جمعی و اطلاع‌رسانی نظیر اینترنت و ماهواره، دشوار و حداقل تبیینش برای دیگران مشکل بود؛ چون امر ذهنی صرف بود و هیچ مصداق خارجی نداشت. امروزه بر اثر ظهور تکنولوژی اطلاع‌رسانی، این امر برای همگان قابل درک است؛ چون از راه‌های گوناگون مثل چت اینترنتی، ارتباط ماهواره‌‌ای و غیره، روزانه هزاران ارتباط مستقیم با مشاهده تصویر هم‌دیگر و با سرعت و کیفیت مطلوب در سراسر جهان انجام می‌شود. در نتیجه، تحولات ناشی از جهانی‌شدن این امکان را فراهم کرده است که هم مؤمن به اسلام و آموزه‌های آن، معنای این دسته از روایات را بهتر بفهمد و هم برای دیگران، عظمت و حقانیت اسلام آشکار شود که در هزار و چند صد سال قبل، چنین مسائلی را مطرح کرده است. باید گفت ممکن است در زمان ظهور حضرت، این‌گونه ارتباطات با وسایل و امکانات بسیار پیشرفته‌تر از آن‌چه وجود دارد، انجام شود.
[31]- سوره رعد آیه 43
[32]- بحارالأنوار ج40 ص 174 - عَنِ السُّدِّیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ إِذْ أَقْبَلَ کَعْبُ بْنُ الْأَشْرَفِ وَ مَالِکُ بْنُ الصَّیْفِیِّ وَ حُیَیُّ بْنُ أَخْطَبَ فَقَالُوا إِنَّ فِی کِتَابِکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِذَا کَانَ سَعَةُ جَنَّةٍ وَاحِدَةٍ کَسَبْعِ سَمَاوَاتٍ وَ سَبْعِ أَرَضِینَ فَالْجِنَانُ کُلُّهَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَیْنَ یَکُونُ فَقَالَ عُمَرُ لَا أَعْلَمُ فَبَیْنَمَا هُمْ فِی ذَلِکَ إِذْ دَخَلَ عَلِیٌّ ع فَقَالَ فِی أَیِّ شَیْ‏ءٍ أَنْتُمْ فَالْتَفَتَ الْیَهُودِیُّ وَ ذَکَرَ الْمَسْأَلَةَ فَقَالَ ع لَهُمْ خَبِّرُونِی مِنَ النَّهَارِ إِذَا أَقْبَلَ اللَّیْلُ أَیْنَ یَکُونُ وَ اللَّیْلُ إِذَا أَقْبَلَ النَّهَارُ أَیْنَ یَکُونُ فَقَالَ لَهُ فِی عِلْمِ اللَّهِ یَکُونُ قَالَ عَلِیٌّ ع کَذَلِکَ الْجِنَانُ تَکُونُ فِی عِلْمِ اللَّهِ فَجَاءَ عَلِیٌّ ع إِلَى النَّبِیِّ ص وَ أَخْبَرَهُ بِذَلِکَ فَنَزَلَ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ
[33]- بحارالأنوار ج 53 ص 35: قَالَ الْمُفَضَّلُ یَا مَوْلَایَ فَکَمْ تَکُونُ مُدَّةُ مُلْکِهِ ع فَقَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعَّالٌ لِما یُرِیدُ وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ وَ الْمَجْذُوذُ الْمَقْطُوعُ أَیْ عَطَاءً غَیْرَ مَقْطُوعٍ عَنْهُمْ بَلْ هُوَ دَائِمٌ أَبَداً وَ مُلْکٌ لَا یَنْفَدُ وَ حُکْمٌ لَا یَنْقَطِعُ وَ أَمْرٌ لَا یَبْطُلُ إِلَّا بِاخْتِیَارِ اللَّهِ وَ مَشِیَّتِهِ وَ إِرَادَتِهِ الَّتِی لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ثُمَّ الْقِیَامَةُ
بحارالأنوار ج 6 ص 245- عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ وَ أَمَّا الرَّدُّ عَلَى مَنْ أَنْکَرَ الثَّوَابَ وَ الْعِقَابَ فِی الدُّنْیَا بَعْدَ الْمَوْتِ قَبْلَ الْقِیَامَةِ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَ سَعِیدٌ فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النَّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَ شَهِیقٌ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ الْآیَةَ وَ أَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدِینَ فِیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلَّا ما شاءَ رَبُّکَ یَعْنِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ قَبْلَ الْقِیَامَةِ فَإِذَا کَانَتِ الْقِیَامَةُ بُدِّلَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ
[34]- بحارالأنوار ج 6 ص 245- عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع: وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِی أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیها بُکْرَةً وَ عَشِیًّا وَ الْبُکْرَةُ وَ الْعَشِیُّ إِنَّمَا یَکُونَانِ مِنَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ فِی جَنَّةِ الْحَیَاةِ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ
[35]- بحارالانوار ج53، ص7 - نَزَلَ إِلَیْهِ جَبْرَئِیلُ وَ مِیکَائِیلُ ع وَ الْمَلَائِکَةُ صُفُوفاً فَیَقُولُ لَهُ جَبْرَئِیلُ یَا سَیِّدِی قَوْلُکَ مَقْبُولٌ وَ أَمْرُکَ جَائِزٌ فَیَمْسَحُ ع یَدَهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ یَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِینَ
[36] - دائره المعارف بزرگ اسلامی، محمد مجتهد شبستری، ج 1
[37] - عصر ظهور، علی کورانی، ص 362 - از نکات بارز در روایات مربوط به حضرت مهدى (ع ) رفاه اقتصادى و پیشرفت تکنولوژیکى در حکومت جهانی اوست.... نوع زندگى مادى اى که متون روایات از آن در عصر امام (ع ) سخن می گوید، از آنچه که در عصر خود می شناسیم بسیار بزرگتر است و آنچه ما را به آن پایه از رفاه مى رساند، تحول علوم با تلاش و کوشش عادى بشر است.
[38] - بحار الانوار،علامه مجلسی، ج 52، ص 336
[39] - الاختصاص، شیخ مفید، ص 199
[40] - انعام 32، عنکبوت 64، غافر 39، شورى 36، محمد 36، حدید 20
[41] - توبه 38، یونس 7، هود 15، یوسف 101، شورى 20
[42] - تفسیرالقمی ج: 1 ص: 142
عن أبی جعفر (ع) قال: و أما قوله وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً قال النَّبِیِّینَ رسول الله ص وَ الصِّدِّیقِینَ علی ع وَ الشُّهَداءِ الحسن و الحسین ع، وَ الصَّالِحِینَ الأئمة، وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً. القائم من آل محمد ع.
[43]- سوره انبیاء، آیه 105- وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ
در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‏ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد
[44] - سوره شعراء، آیه 83- رَبِّ هَبْ لی حُکْمًا وَ أَلْحِقْنی بِالصّالِحینَ
پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن
سوره نمل، آیه 19- فَتَبَسَّمَ ضاحِکًا مِنْ قَوْلِها وَ قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَ عَلی والِدَیَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صالِحًا تَرْضاهُ وَ أَدْخِلْنی بِرَحْمَتِکَ فی عِبادِکَ الصّالِحینَ
سلیمان از سخن او تبسّمی کرد و خندید و گفت: «پروردگارا! شکر نعمتهایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته‏ای به من الهام کن، و توفیق ده تا عمل صالحی که موجب رضای توست انجام دهم، و مرا برحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن
[45] - سوره ابراهیم، آیه 5- وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیّامِ اللّهِ إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکُورٍ
ما موسی را با آیات خود فرستادیم؛ (و دستور دادیم:) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر! و «ایّام اللّه» را به آنان یاد آور! در این، نشانه‏هایی است برای هر صبر کننده شکرگزار
بحار الانوار،علامه مجلسی، ج 53، ص63- قال أبا عبد الله ع یقول أیام الله ثلاثة یوم یقوم القائم ع و یوم الکرة و یوم القیامة
[46] - بحار الانوار،علامه مجلسی، ج 52، ص 36
[47] -مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فی‏ حَرْثِهِ وَ مَنْ کانَ یُریدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصیبٍ ( شورى 20(
الکافی ج 1 ص 435 باب فیه نکت و نتف من التنزیل فی الولایة. .... ص: 412
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: قُلْتُ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الْأَئِمَّةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ قَالَ نَزِیدُهُ مِنْهَا قَالَ یَسْتَوْفِی نَصِیبَهُ مِنْ دَوْلَتِهِمْ وَ مَنْ کانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْها وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ قَالَ لَیْسَ لَهُ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ مَعَ الْقَائِمِ نَصِیبٌ
-[48] إسراء7 ـ ﴿ إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ اْلآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبیرًا.﴾
«[ای بندگان پیکارجوی ما!] [ای بنی اسرائیل!] اگر نیکی کنید، به [نفس] خود [=برای نفس خود] نیکی کرده‏اید، و اگر بدی کنید، به آن [نفس بد نموده‏اید] [=برای آن نفس، بد نموده‏اید]. و هنگامی که وعده آخر فرا رسد [بندگان نیرومند ما بیایند] تا شما [بنی اسرائیل] را اندوهگین کنند و در مسجد[تان به زور‏] درآیند چنانکه بار اول داخل آن شدند و بر هر چه دست یابند [=زیر سلطه خود گیرند] یکسره [آن را] نابود کنند.»
( القمی ): " إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ یَعْنِی الْقَائِمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ أَصْحَابَهُ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ یَعْنِی تَسَوُّدَ وُجُوهِهِمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ یَعْنِی رَسُولَ اللَّهِ وَ أَصْحَابَهُ وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً أَیْ یَعْلُو عَلَیْکُمْ فَیَقْتُلُوکُمْ ثُمَّ عَطَفَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ ع فَقَالَ عَسى‏ رَبُّکُمْ أَنْ یَرْحَمَکُمْ أَیْ یَنْصُرُکُمْ عَلَى عَدُوِّکُمْ ثُمَّ خَاطَبَ بَنِی أُمَیَّةَ فَقَالَ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا یَعْنِی إِنْ عُدْتُمْ بِالسُّفْیَانِیِّ عُدْنَا بِالْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ " * ـ.
«ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساتم فلها فاذا جاء وعد الاخره[48]» یعنی قائم صلوات الله علیه و یارانش را « لیسووا و جوهکم» یعنی سیاه می گردد چهره هایشان و « لیدخلوا المسجد کمادخلوه اول مره» یعنی رسول الله و یارانش « و لا لیبتروا ما علوا تتبیرا» یعنی برتری می جوید بر شما سپس می کشند شما را سپس بر می گردد بر آل محمد صلی الله علیه و آله و فرمود:«فقال عسی ربکم آن یرحمکم» یعنی پیروز می گرداند شما را بر دشمنانتان سپس بنی امیه را مورد خطاب قرار داده و فرمود: « و ان عدتم عدنا» یعنی اگر بوسیله سفیانی دشمنی ورزید ما بوسیله قائم آل محمد صلوات الله علیه با شما دشمنی می کنیم.
[49] - إسراء104] ص292 ـ ﴿ وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنی إِسْرائیلَ اسْکُنُوا اْلأَرْضَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ اْلآخِرَةِ جِئْنا بِکُمْ لَفیفًا.﴾
«و پس از او به فرزندان اسرائیل گفتیم‏: در این سرزمین ساکن شوید، پس چون وعده آخرت فرا رسد شما را همه با هم محشور می‏کنیم‏».
عن القمی: "... «... فإذا جاء وعد الآخرة»، یعنی القائم صلوات الله علیه و أصحابه. ..".
[50] - فصلت16 ـ ﴿ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحًا صَرْصَرًا فی أَیّامٍ نَحِساتٍ لِنُذیقَهُمْ عَذابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ اْلآخِرَةِ أَخْزى وَ هُمْ لا یُنْصَرُونَ.﴾
«پس بر آنان [=قوم عاد] تندبادی توفنده در روزهایی شوم فرستادیم تا در زندگی دنیا عذاب رسوایی را بدانان بچشانیم و قطعاً عذاب آخرت رسواکننده‏تر است و آنان نصرت نخواهند شد.»
1823 ـ (الامام الصادق علیه السلام) " وأی خزی أخزى یا أبا بصیر من أن یکون الرجل فی بیته وحجاله وعلى إخوانه وسط عیاله، إذ شق أهله الجیوب علیه وصرخوا، فیقول الناس: ماهذا؟ فیقال: مسخ فلان الساعة، فقلت: قبل قیام القائم علیه السلام أو بعده؟ قال: لا بل قبله
امام صادق(ع): کدام سختی، سخت تر است ای ابا بصیر، از اینکه مرد در خانه اش و حجله اش باشد و برادرانش وسط خانواده اش باشد، زمانی که پاره کرد خانواده اش گریبان ها را بر او و فریاد زدند، پس مردم می گویند: این چیست؟ پس گفته می شود: ”فلانی مسخ زمان شده“. پس گفتیم: قبل از قیام مهدی(ع) یا بعد از آن؟ گفت: نه البته که قبل از آن.
[51] - عصر ظهور، علی کورانی، ص 370 - 372
[52] - بحارالأنوار ج 91 ص36 باب 28- الاستشفاع بمحمد و آل محمد (ص): وَ أَنْتَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ بَقِیَّتَهُ کَمَالُ نِعْمَتِهِ وَ وَارِثُ أَنْبِیَائِهِ وَ خُلَفَائِهِ مَا بَلَغْنَاهُ مِنْ دَهْرِنَا وَ صَاحِبُ الرَّجْعَةِ لِوَعْدِ رَبِّنَا الَّتِی فِیهَا دَوْلَةُ الْحَقِّ وَ فَرَحُنَا وَ نَصْرُ اللَّهِ لَنَا وَ عِزُّنَا
[53] - کمال‏الدین ج1 ص280 24- باب ما روی عن النبی ص فی النص ع
قالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: إِنَّ خُلَفَائِی وَ أَوْصِیَائِی وَ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ أَوَّلُهُمْ أَخِی وَ آخِرُهُمْ وَلَدِی وَ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ أَخُوکَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ قِیلَ فَمَنْ وَلَدُکَ قَالَ الْمَهْدِیُّ یَمْلَأُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَأَطَالَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِیُّ فَیَنْزِلَ رُوحُ اللَّهِ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ ع فَیُصَلِّیَ خَلْفَهُ وَ تُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَ یَبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ
[54]- عصر ظهور، علی کورانی، ص 372
[55]- سوره انبیاء، 105- وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالِحُونَ- در «زبور» بعد از ذکر (تورات) نوشتیم: «بندگان شایسته‏ام وارث (حکومت) زمین خواهند شد»
سوره نور 55_ وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی اْلأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنی لا یُشْرِکُونَ بی شَیْئًا وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‏اند وعده می‏دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‏دار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‏کند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
[56]- سوره اعراف 27- یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراکُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ- ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را می‏بینند از جایی که شما آنها را نمی‏بینید؛ (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‏آورند.
[57]- سوره حجر - وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجًا وَ زَیَّنّاها لِلنّاظِرینَ (16) وَ حَفِظْناها مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ رَجیمٍ (17) إِلاّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ مُبینٌ (18) - ما در آسمان برجهایی قرار دادیم؛ و آن را برای بینندگان آراستیم.و آن را از هر شیطان رانده شده‏ای حفظ کردیم؛مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب می‏کند (و می‏راند)
سوره الصافات - إِنّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَةٍ الْکَواکِبِ (6) وَ حِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ مارِدٍ (7) لا یَسَّمَّعُونَ إِلَی الْمََلإِ اْلأَعْلی وَ یُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جانِبٍ (8) دُحُورًا وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ (9) إِلاّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ (10) - ما آسمان نزدیک [= پایین] را با ستارگان آراستیم،تا آن را از هر شیطان خبیثی حفظ کنیم!آنها نمی‏توانند به (سخنان) فرشتگان عالم بالا گوش فرادهند، (و هرگاه چنین کنند) از هر سو هدف قرارمی‏گیرند!آنها به شدّت به عقب رانده می‏شوند؛ و برای آنان مجازاتی دائم است! مگر آنها که در لحظه‏ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که «شهاب ثاقب» آنها را تعقیب می‏کند!
[58]- بحارالنوار، جلد 53، تتمة کتاب الغیبة، باب 28- ما یکون عند ظهوره ع بروایة المفضل بن عمر عن الصادق(ع)
[59]- سوره نجم 26 - وَ کَمْ مِنْ مَلَکٍ فِی السَّماواتِ لا تُغْنی شَفاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلاّ مِنْ بَعْدِ أَنْ یَأْذَنَ اللّهُ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَرْضی - و چه بسیار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودی نمی‏بخشد مگر پس از آنکه خدا برای هر کس بخواهد و راضی باشد اجازه (شفاعت) دهد
سوره ص 69 – 66 - رَبُّ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُمَا الْعَزیزُ الْغَفّارُ (66) قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیمٌ (67) أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (68) ما کانَ لی مِنْ عِلْمٍ بِالْمََلإِ اْلأَعْلی إِذْ یَخْتَصِمُونَ (69) - پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است، پروردگار عزیز و غفّار»، بگو: «این خبری بزرگ است، که شما از آن روی‏گردانید، من از ملأ اعلی (و فرشتگان عالم بالا) به هنگامی که (درباره آفرینش آدم) مخاصمه می‏کردند خبر ندارم.
[60]- بحارالأنوار ج56 ص252 -ِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(ع): أَنَّهُ قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ الْمَلَائِکَةَ رُوحَانِیِّینَ لَهُمْ أَجْنِحَةٌ یَطِیرُونَ بِهَا حَیْثُ یَشَاءُ اللَّهُ فَأَسْکَنَهُمْ فِیمَا بَیْنَ أَطْبَاقِ السَّمَاوَاتِ یُقَدِّسُونَهُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ اصْطَفَى مِنْهُمْ إِسْرَافِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ جَبْرَئِیلَ
[61]- سوره بقره 29، اسراء 44، مومنون 86، فصلت 12، طلاق 12، ملک 3، نوح 15
[62]- سوره مومنون 100-99 - حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلّی أَعْمَلُ صالِحًا فیما تَرَکْتُ کَلاّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ (100)(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه می‏دهند) تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، می‏گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید!شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» (ولی به او می‏گویند:) چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می‏گوید (و اگر بازگردد، کارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند.
[63]- سوره سجده 11 - قُلْ یَتَوَفّاکُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذی وُکِّلَ بِکُمْ ثُمَّ إِلی رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ - بگو: «فرشته مرگ که بر شما مأمور شده، (روح) شما را می‏گیرد؛ سپس شما را بسوی پروردگارتان بازمی‏گردانند.
سوره نحل 32 - الَّذینَ تَتَوَفّاهُمُ الْمَلائِکَةُ طَیِّبینَ یَقُولُونَ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ - همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می‏گیرند در حالی که پاک و پاکیزه‏اند؛ به آنها می‏گویند: «سلام بر شما! وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام می‏دادید»
[64]- سوره انسان 20 - وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعیمًا وَ مُلْکًا کَبیرًا - و هنگامی که آنجا را ببینی نعمت و ملک عظیمی را می‏بینی.
[65]- سوره ابراهیم 48 - یَوْمَ تُبَدَّلُ اْلأَرْضُ غَیْرَ اْلأَرْضِ وَ السَّماواتُ وَ بَرَزُوا لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهّارِ - در آن روز که این زمین به زمین دیگر، و آسمانها (به آسمانهای دیگری) مبدل می‏شود، و آنان در پیشگاه خداوند واحد قهار ظاهر می‏گردند
[66]- معجم أحادیث الامام المهدی (ع)، الشیخ علی الکورانی العاملی ج 2 ص 82، أن رسول الله صلى الله علیه وسلم ذکر جهدا یکون بین یدی الدجال فقال " أی المال خیر یومئذ ؟ قال: غلام شدید یسقی أهله الماء، وأما الطعام فلیس. قالوا: فما طعام المؤمنین یومئذ ؟ قال: التسبیح والتقدیس والتحمید والتهلیل
بحارالأنوار ج54 ص90، عن امیرالمومنین(ع):. .. وَ جَعَلَ فِی کُلِّ سَمَاءٍ سَاکِناً مِنَ الْمَلَائِکَةِ خَلَقَهُمْ مَعْصُومِینَ مِنْ نُورٍ مِنْ بُحُورٍ عَذَبَةٍ وَ هُوَ بَحْرُ الرَّحْمَةِ وَ جَعَلَ طَعَامَهُمُ التَّسْبِیحَ وَ التَّهْلِیلَ وَ التَّقْدِیسَ فَلَمَّا قَضَى أَمْرَهُ
[67]- سوره حدید: سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیمِ (21)
[68]- سوره آل عمران: وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ (133)
[69]- سوره هود: وَ أَمَّا الَّذینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ عَطاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ (108)
[70]- بحارالأنوار ج27 ص126 -ُ عن ابی عبدالله(ع):. .. فَمَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ لَمْ یَضُرَّهُ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ فَکَانَ کَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ قَالَ ثُمَّ مَکَثَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ کَمَنْ قَاتَلَ مَعَهُ ثُمَّ قَالَ لَا بَلْ وَ اللَّهِ کَمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏

منبع: کمیته علمی همایش بین المللی دکترین مهدویت

تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.