![شاخصه های جامعه منتظر از دیدگاه مقام معظم رهبری شاخصه های جامعه منتظر از دیدگاه مقام معظم رهبری](https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/95d8ae86-37a1-42f0-9519-87b1d9d6c273.jpg)
![شاخصه های جامعه منتظر از دیدگاه مقام معظم رهبری شاخصه های جامعه منتظر از دیدگاه مقام معظم رهبری](/_WebsiteData/Article/ArticleImages/1012/1014/ddee02.jpg)
شاخصه های جامعه منتظر از دیدگاه مقام معظم رهبری
چکیده:
زایش مهدویت از متن باورهای دینی و اعتقاد اصیل و استوار، فلسفهاي متقن و محکم به آن بخشیده است. باورداشت مهدویت و اعتقاد به وجود نجاتبخش گیتی به گروه و مذهبی خاص محدود نیست و به صورت اعتقاد دینی مشترکی در بین ادیان مختلف آسمانی و فرهنگهای مذهبی جایگاه ویژهاي دارد. در فرهنگ متعالی اسلام بر اصل مسلم و تردیدناپذیر و بنیادین مهدویت، تصریح فراوان شده است. مسلمانان به خصوص شیعیان همواره به این اصل توجه داشتهاند و این اصل با تار و پود زندگی دینی آنان آمیخته است. مهدویت به منزله بنیاد تفکر شیعی، چنان منزلت و جایگاهی در این مکتب دارد که با نبود آن، اندیشه شیعه فرو میریزد.
مسلما اهمیت این موضوع سبب می شود که از جوانب مختلف مورد بررسی قرار گیرد ویکی از مهمترین ابعاد قابل بررسی در این رابطه شاخصه های جامعه منتظر است که به بررسی مشخصات و مختصات جامعه ای می پردازد که در انتظار موعود مصلح یعنی حضرت مهدی (عج) است. در این نوشتار که به بهانه چهارمین همایش بین المللی دکترین مهدویت فراهم گردیده است، با توجه به دیدگاههای مقام معظم رهبری، شاخصه های زیر – که البته کامل نبوده و قابل بسط می باشند- بررسی شده است:
استقرار عدالت فراگير، مبارزه با فساد فکری و فرهنگی و انحرافات مذهبی، رفاه اقتصادی، توسعه پايدار و سازگاری انسان با طبيعت، شکوفائی خرد ودانش بشری، اجرای اصل مساوات، قلع وقمع ریشه های ظلم وطغیان، گسترش ارزشهای دینی، حاکمیت قرآن ومعنویت، فراگیر نمودن اسلام در جهان.
مقدمه:
انتظار فرج، يكى از عقايد انسانساز و انقلابآفرين و از مهمترين منابع الهام و شوقدهى براى زمينهسازي جهت ايجاد تحول و تكامل و سوق دادن انسانها به سوى حكومت عدل و ايمان است. از ديدگاه اسلام، بهخصوص مذهب حق تشيع، انتظار، همهگاه برانگيزنده، تحركبخش، جنبشآفرين، سرچشمه شور مقاومت، ايثار، قيام و حركت مستمر است. انتظار برای جامعه دینی ایران، مقوله قابل تاملی است وبا تار وپود زندگی دینی مردم ما آمیخته است0 از بهترين رازهاى نهفته بقاى تشيع، همين روح انتظارى است كه كالبد شيعه را آكنده ساخته و پيوسته او را به تلاش، كوشش، جنبش و جوشش وا مىدارد. جامعه شیعه قرن هاست که با این اعتقاد زیسته وزنده بوده است واین اعتقاد همچنان راسخ است0 نکته قابل توجه این است که شیعیان در توجیه مسئله انتظار فقط بر روایات و منقولات تکیه نمی کنند، بلکه می کوشند آن را عقل پذیر کنند واز دل آن پیام های سیاسی واجتماعی وتربیتی بیرون بکشند وآن را به مقوله ای بدل کنند که برای انسان امروزی معنی دار باشد و در پوششی امروزین، معقول وسودمند درآید.
ما در این نوشتار، به بررسی شاخصه های جامعه منتظر با تکیه بر دیدگاههای مقام معظم رهبری خواهیم پرداخت. گرچه مسلما آنچه که در این نوشتار کوتاه بحث می گردد، دربرگیرنده همه شاخصه های چنین جامعه ای نیست وموارد دیگری نیز قابل طرح است0
انتظار از دیدگاه مقام معظم رهبری:
وقتى انسان مرگش حتمى است، ديگر چه حركت و تلاشى بايد بكند؟ اميد و افقى وجود ندارد. يكى از كارهايى كه مىتوانند انجام دهند، اين است كه در اين مجموعه كوچك، هركس به كار خودش سرگرم شود. آن كسى كه اهل آرام مردن است، بخوابد تا بميرد و آنكه اهل تجاوز به ديگران است، حق ديگران را بگيرد تا آنكه چند ساعتى بيشتر زنده بماند. طور ديگر هم اين است كه كسانى كه در همين كشتى هستند، يقين داشته باشند و بدانند كه در نزديكى آنها، ساحلى وجود دارد. حالا اگر دور و يا نزديك است و چقدر كار دارند تا به آنجا برسند، معلوم نيست. اما قطعا ساحلى كه در دسترس آنها است، وجود دارد.
اين افراد چه كار مىكنند؟ اينها تلاش مىكنند كه خود را به آن ساحل، برسانند و اگر يك ساعت هم به آنها وقت داده بشود; از آن يك ساعتبراى حركت و تلاش صحيح و جهت دار استفاده خواهند كرد، و فكرشان را روى هم خواهند ريخت و تلاششان را يكى خواهند كرد تا شايد بتوانند خود را به آن ساحل برسانند. «اميد»، چنين نقشى دارد. همين قدر كه اميدى در دل انسان به وجود آمد، مرگ بالهاى خود را جمع مىكند و كنار مىرود. اميد موجب مىشود، انسان تلاش و حركت كند; پيش ببرد; مبارزه كند و زنده بماند. فرض كنيد ملتى در زير سلطه ظالمانه قدرت مسلطى، قرار دارد و هيچ اميدى هم ندارد. اين ملت مجبور است، تسليم بشود.
اگر تسليم نشد، كارهاى كور و بى جهتى انجام مىدهد; اما اگر اين ملت و جماعت، اميدى در دلشان باشد و بدانند كه عاقبتخوبى حتما وجود دارد، اينها چه مىكنند؟ طبيعى است كه مبارزه خواهند كرد و مبارزه را نظم خواهند داد و اگر مانعى در راه مبارزه وجود داشته باشد، او را برطرف خواهند كرد. بشريت در طول تاريخ و در حيات اجتماعى، مثل همان سرنشينان يك كشتى طوفان زده، هميشه گرفتار مشكلاتى از سوى قدرتمندان، ستمگران، قوى دستان و مسلطين بر امور انسانهاى مظلوم بوده است. اميد، موجب مىشود كه انسان، مبارزه كند و راه را باز نمايد و پيش برود.
وقتى به شما مىگويند انتظار بكشيد; يعنى، اين وضعيتى كه امروز شما را رنج مىدهد و دلتان را به درد مىآورد، ابدى نيست و تمام خواهد شد. ببينيد چقدر انسان، حيات و نشاط پيدا مىكند. اين، نقش اعتقاد به امام زمان - صلوات الله عليه و ارواحنا فداه - است. اين نقش اعتقاد به مهدى موعود مىباشد. اين عقيده است كه شيعه راتا امروز، از آن همه پيچ وخمهاى عجيب وغريبى كه در سرراهش قرار داده بودند، عبور داده است. » 1
ایشان این اعتقاد مهم را باعث تسلیم نشدن ملتها در برابر زورگویان برشمرده و حرکت مردم ایران در پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی را ناشی از همین اعتقاد می دانند: « ايمان و اعتقاد به امام زمان (عج)، مانع از تسليم شدن است و ملت هاى با ايمانى كه حضور قطب عالم امكان را در ميان خود احساس مىكنند، از حضور او اميد و نشاط مىگيرند و براى مجد و عظمت اسلام، مبارزه و مجاهدت مىكنند و با تكيه بر همين اميد درخشان بود كه ملتبزرگ ايران، پرچم اسلام را به اهتزاز در آورد و افتخار طول تاريخ بشر و تاريخ اسلام شد. » 2
البته مقام معظم رهبری اعتقاد صرف به انتظار ومهدویت را برای تسلیم نشدن در برابر زورگویان عالم را کافی نمی دانند بلکه به طور ضمنی عنصر دانائی و شناخت صحیح اعتقاد را لازمه این امر بر می شمرند: « عقيده به امام زمان (عج) نمىگذارد مردم تسليم بشوند; به شرطى كه اين عقيده را درستبفهمند. وقتى كه اين عقيده به طور حقيقى در دلها جا بگيرد، حضور امام غايب در ميان مردم حس مىشود. » 3
به هر حال دقت در مفاهیم مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری در موضوع انتظار نشانگر عمق اعتقاد ایشان به تاثیر انتظار بر تمامی ابعاد زندگی انسانهاست و جوامع بشری نیازمند چنین اعتقادی هستند تا زمینه های ظهور فراهم گردد.
شاخصه های جامعه منتظر از دیدگاه مقام معظم رهبری
- استقرار عدالت فراگير
در عصر غيبت نيز جامعهای که رو به کمال موعود گام برمیدارد، بايد برقراری عدالت را در رأس برنامههای اصلاحی خود قرار دهد؛ زيرا تمامی ساختارهای اقتصادی، سياسی، فرهنگی و اجتماعی به شدت متأثر از ميزان تأمين عدالت در جامعه هستند. بشر در نظام عادل و دادگستر به درستی تربيت میشود، با آسايش و فراغت به تکليف تن میدهد و به حقوق ديگران نيز احترام میگزارد.
بشر در سايه اين مسئوليتپذيری و تعهد به جامعه، به سعادت دست میيابد. لذا، بايد پايههای اصلی جامعه و ارکان مديريت که در همه زوايای اجتماعی تأثير مستقيم دارد و جهت حرکت جامعه را مشخص میکند، عادلانه باشد تا کل روابط اجتماعی در تمامی زمينهها رنگ عدالت و دادگری به خود بگيرد.
برقراری عدل مستلزم آن است که گروهی از افراد، از سرمايهها و درآمدهای بسيار اما ناحق خود چشمپوشی کنند و اين عامل باعث میشود که آنان برای حفظ منافع نامشروع خود عليه عدالتخواهان برانگيخته شوند. همين امر، تلاش برای استقرار عدالت را در عصر غيبت بسيار مشکل میسازد و غير از مصلحان و منتظران حقيقی، ديگران يارای آن را نخواهند داشت. اما در عوض نتايج و پيآمدهای شکوهمند آن هم بسيار درخور توجه و ارزشمند است، به گونهای که شوق رسيدن به اين نتايج، تحمل تمامی مشکلات را آسان و ممکن میسازد.
مقام معظم رهبری نیز جامعه مهدوی را جامعه ای در ادامه تلاشها واهداف انبیاء بر می شمرند و می فرمایند: « جامعه «مهدوى»، (يعنى، آن دنيايى كه امام زمان (عج) مىآيد تا آن دنيا را بسازد)، همان جامعهاى است كه همه پيامبران براى تامين آن در عالم ظهور كردند. يعنى همه پيغمبران مقدمه بودند تا آن جامعه ايده آل انسانى - كه بالاخره به وسيله ولى عصر و مهدى موعود (عج) در اين عالم پديد خواهد آمد و پايه گذارى خواهد شد - به وجود بيايد. مانند يك بناى مرتفعى كه كسى مىآيد، زمين آن را تسطيح مىكند و خار و خاشاك را از آن مىكند. كس ديگرى پس از او مىآيد و زمين را براى پايه ريزى، مىكند و گود مىكند.
كس ديگرى پس از او مىآيد، تا پايهها را شالوده ريزى كند و بلند كند و كس ديگرى پس از او مىآيد تا ديوارها را بچيند و يكى پس از ديگرى، ماموران و مسؤولان مىآيند تا اين كاخ مرتفع، اين بنيان رفيع، به تدريج در طول زمان ساخته و پرداخته بشود. انبياى الهى عليهم السلام، از آغاز تاريخ بشريت، يكى پس از ديگرى آمدند تا جامعه را و بشريت را قدم به قدم به آن جامعه آرمانى و آن هدف نهايى، نزديك كنند. انبيا همه موفق شدند.حتى يك نفر از رسولان الهى هم در اين راه و در اين مسير ناكام نماند.
بارى بود كه بر دوش اين ماموران عالى مقام، نهاده شده بود. هر كدام قدمى آن بار را به مقصد و سر منزل نزديك كردند; كوشش كردند; هرچه توان داشتند، به كار برند. آن وقتى كه عمر آنان سر آمد; اين بار را ديگرى از دست آنان گرفت و همچنان قدمى و مسافتى آن را به مقصد نزديك تر كرد. ولى عصر - صلوات الله عليه - ميراث بر همه پيامبران الهى است كه مىآيد و گام آخر را در ايجاد آن جامعه الهى بر مىدارد. » 4
در فرازی دیگر ایشان به بیان واضحتر جامعه مورد نظر انبیا که توسط حضرت مهدی (عج) تحقق می یابد می پردازند: « آن جامعهاى كه در دوران ظهور حضرت ولى عصر (عج) به وجود خواهد آمد; همان جامعهاى است كه همه پيغمبران الهى براى تهيه مقدمات آن از جانب الهى مبعوث شدند; يعنى، ايجاد يك جامعهاى كه بشريت در آن جامعه بتواند به رشد و كمال متناسب خود برسد. اگر اين آيه قرآن كه درباره بعثت پيامبران مىفرمايد: «ليقوم الناس بالقسط» ; يعنى، پيغمبران مبعوث شدند تا قسط و عدل در جامعه بشرى استوار بشود، اشاره به هدف بعثت مىكند. پس حكومت مهدى (عج) و جامعه مهدوى، همان جامعهاى است كه اين هدف را به طور كامل تامين مىكند. » 5
از آنجا که استقرار عدالت بنا بر آنچه گذشت از مهمترین اهداف حکومت جهانی حضرت مهدی (عج ) است برخی از نتايج و دستاوردهای آن به شرح زير است:
1- تقویت پيوند ميان مردم و رهبری:
2- انتخاب فرمانداران و کارگزاران صالح:
3- تقویت روابط اجتماعی سالم:
امنيت اقتصادی ارمغان چنين اجتماعی به شمار میآید زيرا برای هر فرد روشن است که بايد کالايش را به بهای واقعی بفروشد و هر کالايی را به بهای واقعی بخرد. امنيت سياسی نيز در چنين جامعهای حاصل میگردد؛ زيرا هر فردی هر آنچه را میشنود و هر تبليغی را که رنگ سياسی دارد، باور دارد که مقرون به حقيقت و راست است. به همين علت، به دور از نگرانی میتواند از خط و معيارهای سياسی پيروی نمايد.
امنيت اجتماعی به معنای واقعی آن مخصوص اجتماع راستگويان است که افرادِ آن بدون هيچ بيم و هراسی با يکديگر روابط اجتماعی برقرار میکنند. در اين شرايط، جامعهای به دور از برتريهای ظالمانه طبقاتی شکل میگيرد. انسان به شخصيت و ارزش حقيقی خود میرسد و زنجير بندگی، بردگی و ذلت از پای همگان باز میگردد؛ وقتی که حق به حقدار برسد و افراد به حقوق يکديگر احترام بگزارند، جايی برای کينهتوزی و بدگمانی باقی نخواهد ماند و روانها از عقدهها و کينهها روايت شده است.
- مبارزه با فساد فکری و فرهنگی و انحرافات مذهبی
دين آسمانی اسلام، در واقع پاسخی به ندای عقل و فطرت انسان خاکنشين است. لذا عقل سليم و فطرت پاک بشری در رویارویی با آن به آسانی تسليم و منقاد میگردد؛ زيرا آن را دقيقاً مطابق با نيازهای روحی و روانی خود میيابد. چنين دينی موجبات رشد و تعالی روزافزون انسان را در پی دارد، اما زمانی که دين گرفتار زنگارهای برخاسته از هوا و هوس دنياپرستان و سلایق شخصی دينفروشان میگردد، از فلسفه وجودی خود فاصله میگيرد و نه تنها به سوی سعادت رهنمون نخواهد بود که موجبات ضلالت و گمراهی را نيز در پی دارد. لذا جامعه منتظر که میخواهد خود را به استانداردهای عصر ظهور و حکومت مهدوی نزديک سازد، بايد بکوشد تا در عصر غيبت در حد امکان زمينههای انحراف فکری و دينی را از بين ببرد و به تبيين و تشريح آموزههای اصيل دينی همت گمارد و با افرادی که اصول و عقايد دين حق را وارونه جلوه میدهند، به شدت برخورد نمايد.
مقام معظم رهبری در بیان همین مطلب توصیه به معرفت واخلاق وکسب صلاحیتها می فرمایند: « شما مردم عزيز - به خصوص شما جوانها - هرچه كه در صلاح خود، در معرفت و اخلاق و رفتار و كسب صلاحيتها در وجود خودتان بيشتر تلاش كنيد، اين آينده را نزديكتر خواهيد كرد، اينها دستخود ما است. اگر ما خودمان را به صلاح نزديك كنيم، آن روز نزديك خواهد شد، همچنان كه شهداى ما با فدا كردن جان خودشان، آن روز را نزديكتر كردند. آن نسلى كه براى انقلاب، آن فداكارىها را كردند; با فداكارىهاى خودشان آن آينده را نزديكتر كردند. هرچه ما كار خير و اصلاح درونى خود و تلاش براى اصلاح جامعه انجام بدهيم، آن عاقبت را دائما نزديكتر مىكنيم.»6
- رفاه اقتصادی
در اين جامعه، مسائل اوليهای همچون مسکن، اشتغال و ازدواج جوانان بايد به آسانی حل و فصل شود و اهداف عاليهای مانند پيشتازی در عرصههای علمی و صنعتی جهان مدنظر باشد. اجتماعی که میخواهد زمينهساز جامعه تکامل يافته عصر ظهور باشد، بايد در چنان سطحی از پيشرفت و ترقی قرار بگيرد که خود توليدکننده و صادرکننده علم، تکنولوژی، فرهنگ و هنر باشد، نه آنکه مصرف کننده و وابسته ديگران باشد. جامعه منتظر بايد سرآمد جوامع باشد تا بتواند فرهنگ انتظار را جهانی کند و مقدمات ظهور را فراهم نمايد. اما اگر در جامعهای که فرهنگ انتظار پذيرفته شده، ميزان رفاه و رشد اقتصادی به حدی تنزل يابد که نيازهای اوليه و پيش پا افتاده افراد جامعه برآورده نگردد و فقر و تنگدستی در آن نمايان باشد، نه میتوانند خود را زمينهساز ظهور بدانند و نه آرمان ظهور منجی موعود را به جوامع ديگر گسترش دهند.
مقام معظم رهبری بر این عقیده اند که رفاه گسترده و برخورداری از تمامی قابلیتها واستعدادهای نهفته طبیعت از ویژگی های مهم حکومت حضرت مهدی (عج) است: « در آن جامعه همه نیروهای طبیعت ونیروهای انسانی استخراج می شود، رفاه گسترده فراگیر می شود وچیزی در بطن زمین نمی ماند که بشر از آن استفاده نکند. » 7
- توسعه پايدار و سازگاری انسان با طبيعت
البته چنين چيزی وقتی ممکن میگردد که از همه امکانات بهرهبرداری شود و از اسراف گروهی اندک نیز جلوگيری گردد. همچنين از تکنيکهای دقيق علمی و فنی متناسب با محيطها و سرزمينهای گوناگون باید بهرهبرداری شود. پس جامعه منتظر بايد برای آبادانی زمين و حفظ محيط زيست تلاش نمايد و بکوشد تا خود را به سطح پذیرفتنی از توسعه علمی و فنی پايدار برساند.
مقام معظم رهبری در بیان این مطلب به زیباترین وجه، استفاده از نیروهای ناشناخته طبیعت را در زمان حکومت حضرت مهدی(عج) گوشزد می فرمایند: « نیروهای معطل طبیعی، زمین هائی که می تواند انسان را تغذیه کند و قوای کشف نشده( مانند نیروهائی که قرنها در تاریخ بود؛ مثلا نیروی اتم، نیروی برق، …) کشف می شود. قرنها بر عمر جهان می گذشت واین نیروها در بطن طبیعت بود اما بشر آنها را نمی شناخت، بعد یک روزی به تدریج استخراج شد.همه نیروهای بیشماری که از این قبیل در بطن طبیعت هست در زمان امام زمان(عج) استخراج می شود. » 8
- شکوفايی خرد و دانش بشری
تکامل شناخت مبانی دين و آموزش احکام و معارف دينی از جمله دانشهايی است که به صورت الزامی در آن دوره صورت میگيرد، تا آنجا که زنان هم در آن دوران در شناخت مبانی دين به پايگاه بلندی میرسند و عالمان، فقيهان و دينشناسانی در طبقه زنان پديد میآيند. امام باقر(ع) در اينباره میفرمايند: در زمان حکومت مهدی(عج) به همه مردم حکمت و علم بياموزند تا آنجا که زنان در خانههايشان بر اساس قرآن و سنت پيامبر قضاوت میکنند.
بنابر اين رهنمود، شيفتگان آن حضرت که به او و سيره او تأسی میکنند، در عصر غيبت باید بکوشند تا توليد علم نمایند و بر گستره دانش بشری بيفزايند و در اين زمينه گوی سبقت را بربايند و جامعه تشيع را سرآمد و پرچمدار علم و دانش جهانی نمايند.
از دیدگاه مقام معظم رهبری این خصوصیت را می توان به بالا رفتن سطح اندیشه انسان تعبیر نمود که همه افراد جامعه در آن زمان می توانند استنباط داشته باشند و قواعد و اصول دینی وعلمی را درک کنند. ایشان می فرمایند: « خصوصيت جامعه ايده آلى كه امام زمان - صلوات الله عليه - آن را مىسازد، بالا رفتن سطح انديشه انسان است; هم انديشه علمى انسان و هم انديشه اسلامى انسان; يعنى، در دوران ولى عصر (عج) شما بايد نشانى از جهل و بى سوادى و فقر فكرى و فرهنگى در عالم پيدا نكنيد. آنجا مردم مىتوانند دين را به درستى بشناسند و اين همچنانى كه همه مىدانيد، يكى از هدفهاى بزرگ پيامبران بود كه اميرالمؤمنين - صلوات الله و سلامه عليه - اين را در خطبه نهج البلاغه شريف بيان كرده است: «و يثيروا لهم دفائن العقول» در روايات ما وارد شده است كه وقتى ولى عصر (عج) ظهور مىكند، زنى در خانه مىنشيند و قرآن را باز مىكند و از متن قرآن، حقايق دين را استخراج مىكند و مىفهمد; يعنى چه؟ يعنى آنقدر سطح فرهنگ اسلامى و دينى، بالا مىرود كه همه افراد انسان و همه افراد جامعه و زنانى كه در ميدان اجتماع هم بر فرض شركت نمىكنند و در خانه مىنشينند; آنها هم مىتوانند فقيه باشند، دين شناس باشند.
مىتوانند قرآن را باز كنند و خودشان حقايق دين را از قرآن بفهمند و شما ببينيد كه در جامعهاى كه همه مردان و زنان در سطوح مختلف، قدرت فهم دين و استنباط كتاب الهى را دارند، اين جامعه چقدر نورانى است و هيچ نقطهاى از ظلمت در اين جامعه ديگر نيست. اين همه اختلاف رويه، ديگر در آن جامعه معنايى ندارد. » 9
- اجرای اصل مساوات
ـ مساوات در آفرينش؛ به اين معنا که همه انسانها با هر رنگ و نژاد و ويژگی جغرافيايی، اجتماعی و مذهبی در بسياری از خصوصيات انسانی و نيازهای طبيعی برابرند و ارزشی يکسان دارند. پيامبر اکرم (ص) اصل مساوات در آفرينش را با تشبيهی زيبا اين گونه بيان میفرمايد: مردم از زمان آدم تاکنون چون دندانههای شانه مساویاند و عرب بر غيرعرب و نژاد سرخ بر سياه برتری ندارد، مگر به تقوا.
ـ مساوات در برابر قانون؛ يعنی همه افراد، حقوقی همسان و برابر دارند و هيچ کس در برابر قانون بر ديگری برتری ندارد. قانون بايد درباره همه يکسان اجرا شود و امنيت اجتماعی و حقوق انسانی همگان را يکسان تأمين کند.
ـ از ابعاد ديگر مساوات، برابری افراد در برخورداری از اموال عمومی يعنی بيتالمال است. رعايت اين اصل باعث خشکاندن ريشه فقر در اجتماع میگردد. همواره تمام انواع مساوات در اسلام مهم بوده است. حضرت علی(ع) در دوران کوتاه خلافت خويش برای احيای معيارهای دقيق الهی تلاش بسياری کرد و از تجاوز و امتيازطلبیهای ناحق، قاطعانه جلوگيری کرد. اما پس از دوران خلافت آن حضرت، رعايت اين اصل رو به کاهش رفت. حکام به ظاهر مسلمان، محور کارها را بر امتيازدهی و اشرافپروری نهادند. بسياری از عالمان نيز در برابر اين انحرافات سکوت کردند و حتی در مواردی با تأويل و توجيه، کار آنان را اسلامی جلوه دادند. امام حسين(ع) در تعبيری اینگونه میفرماید: «ضعيفان را تباه کردند و جانب قدرتمندان را گرفتند.» اما طبق بشارت راستين قرآن کريم و امامان معصوم (علیهم السلام)، اسلام ديگربار به دوران عدل مهدوی قدم میگذارد و عدالت مهدوی به عدالت علوی پيوند خواهد خورد.
واضح است که اجرای دقيق، قاطع و بدون استثنای اصل مساوات، جامعه را اصلاح میکند و ريشه فقر، افراط و تفريط را میخشکاند و تعادل و توازن عادلانه و انسانی را برقرار میسازد. لذا بر جامعه منتظر نيز واجب است که با تمامی مظاهر برتریجويی و امتيازطلبی با قاطعيت مبارزه و برخورد نمايد. حکومتی که بکوشد از هرگونه جانبداری و نژادگرايی به دور باشد و بر پايه عدل و مساوات با همگان رفتار نمايد، میتواند همه انسانها را به دور مرکز و محوری گردآورد. آنگاه چنين حکومت و جامعهای میتواند خود را زمينهساز ظهور مهدی موعود(عج) و استقرار حکومت جهانی او بنامد.
مقام معظم رهبری بر ابن باورند که در جامعه امروز هم باید مقدمات متناسب با هدف باشد یعنی اندیشه اسلامی گسترش یابد و همه قوانین جامعه بر مبنای اسلام تدوین واجرا گردد. ایشان می فرمایند: « نزديك شدن ما به امام زمان (عج) يك نزديك شدن معنوى است; يعنى، شما در هر زمانى تا پنجسال ديگر، تا ده سال ديگر، تا صد سال ديگر كه بتوانيد كيفيت و كميت جامعه اسلامى را افزايش بدهيد، امام زمان - صلوات الله عليه - ظهور خواهد كرد. اگر بتوانيد در درون خود، جامعهتان - همان جامعه انقلابى - تقوا، فضيلت، اخلاق، ديندارى، زهد، نزديكى معنوى به خدا را در خود و ديگران تامين كنيد; پايه و قاعده ظهور ولى عصر - صلوات الله و سلامه عليه - را مستحكمتر كرديد و هرچه بتوانيد از لحاظ كميت و مقدار، تعداد مسلمانان مؤمن و مخلص را افزايش بدهيد، باز به امام زمان و زمان ظهور ولى عصر (عج) نزديكتر شديد.
پس ما مىتوانيم قدم به قدم جامعه خود و زمان و تاريخ خود را به تاريخ ظهور ولى عصر - صلوات الله و سلامه عليه - نزديك كنيم. ما امروز در انقلاب خودمان، حركتها و روش هايى داريم. اين روشها بايد به كدام سمتحركت كند؟ اين نكته بسيار شايان توجه است. ما يك محصلى را در نظر مىگيريم كه اين محصل مثلا مىخواهد در دانش رياضى استاد بشود; حالا مقدمات كار او را چگونه بايد فراهم كنيم. بايد جهت تعليماتى كه به او مىدهيم، جهت رياضى باشد. معنا ندارد كه ما يك نفرى را كه مىخواهيم رياضى دان بشود، بياييم درس فقه - مثلا - به او ياد بدهيم. يا آن كسى كه مىخواهد فقيه بشود، بياييم درس طبيعى - مثلا - به او بدهيم. بايد مقدمات متناسب با نتيجه و غايتباشد. » 10
- قلع وقمع ریشه های ظلم وطغیان
امتي كه جز براي احقاق حق و تحقق عدل سؤال نمي¬كند و دائماً امام خود را در امر اصلاح تركيب حكمرانان ياري مي¬دهد. در چنين جامعه¬اي است كه رجوع به آراي عمومي معني پيدا مي¬كند؛ زيرا مردم به اندازهاي از بلوغ و بينش اجتماعي مي¬رسند كه بدون اثرپذيري از تبليغات برتر احزاب مزورتر، آراي خود را با مصالح خود تطبيق مي¬دهند. تداول امر به معروف و نهي از منكر، به طور آگاهانه، اشتباهات جامعه را اصلاح مينمايد و موجب آن مي¬شود كه هيچگاه كليت جامعه در خطا متوقف نشود.
نخبگان و اشراف چنين جامعه¬اي نه با ثروت و قدرت و شهرت بيشتر، كه با دانش و حكمت و اخلاص بيشتر شناسايي مي-شوند و مردم با اقتدا به آنها، به سرچشمه¬هاي حكمت و آگاهي دست مي¬يابند. بر این اساس جامعه منتظر نیز باید بر عدم وجود هیچ گونه ستمی اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بنا گردد و اختلاف طبقاتی و تبعیض ونابرابری در آن وجود نداشته باشد. این خصیصه نه مربوط به ایران ونه حتی دنیای اسلام است بلکه در عالم باید فراگیر باشد.
این معنا در بیانات مقام معظم رهبری چنین متجلی شده است: « ما بايد با ظلم نسازيم و بايد عليه ظلم، حركت قاطع بكنيم. هر گونه ظلمى و از هر كسى. ما ما بايد جهتخودمان را، جهت اقامه حدود اسلامى قرار بدهيم. در جامعه خودمان، هيچ مجالى به گسترش انديشه غير اسلامى و ضد اسلامى ندهيم. نمىگويم با زور; نمىگويم با قهر و غلبه - كه مىدانيم با انديشه و فكر، جز از راه انديشه و فكر نمىشود مبارزه كرد - بلكه مىگويم از راههاى درست و منطقى و معقول، بايد انديشه اسلامى گسترش پيدا كند. بايد تمام قوانين ما، مقررات مملكتى، ادارات دولتى، نهادهاى اجرايى و همه و همه، از لحاظ ظاهر و از لحاظ محتوا، اسلامى بشود و به اسلامى شدن روز به روز نزديكتر بشود.
اين جهتى است كه انتظار ولى عصر (عج) به ما و به حركت ما مىدهد. امام زمان (عج) - در دعاى «ندبه» مىخوانيد كه - در مقابل فسوق، عدوان، طغيان، نفاق مقابله مىكند و نفاق و طغيان و عصيان و شقاق و دو دستگى را ريشه كن مىكند و ازاله مىكند. ما هم بايد در جامعهمان، امروز در آن جهتحركت كنيم و پيش برويم. اين است آن چيزى كه ما را به امام زمان - صلوات الله عليه - از لحاظ معنوى نزديك خواهد كرد و جامعه ما را به جامعه ولى عصر - صلوات الله و سلامه عليه - آن جامعه مهدوى علوى توحيدى، نزديكتر و نزديكتر خواهد كرد.
در جامعهاى كه در زمان ولى عصر - صلوات الله عليه - ساخته مىشود، بايد ظلم و جور نباشد; نه اينكه فقط در ايران نباشد، يا در جوامع مسلمان نشين نباشد، در همه دنيا نباشد. نه ظلم اقتصادى و نه ظلم سياسى و نه ظلم فرهنگى و نه هيچ گونه ستمى در آن جامعه ديگر وجود نخواهد داشت. بايد استثمار و اختلاف طبقاتى و تبعيض و نابرابرى و زورگويى و گردن كلفتى و قلدرى از عالم ريشه كن بشود.» 11
- گسترش ارزشهاي ديني
الف- ارزش به عنوان چيزي كه فرد يا گروهي به آن علاقه دارند.
ب- چيزي كه كم و بيش درميان عده اي موردتوجه واحترام است.
ج- وقتي كه فرد يا گروهي در رسيدن به هدف خود،ارضا مي شوند.
د- از جنبه اقتصادي كه ارزش كالا و عمل مطرح است (محسني، 1374، ص 217).
باتوجه به كثرت تعاريف درمورد ارزشها، مواردي از آن به شرح زير تلخيص مي گردد:
الف- ارزش گاه درقالب يك هدف و گاه رسيدن به هدف و با بهاء دادن به يك موردمطرح مي شود. گونه هاي بسياري از ارزشها قابل تشخيص اند ازجمله ارزشهاي اقتصادي، اخلاقي، سياسي، حقوقي، فرهنگي و ديني (سازگارا، 1377، ص 105)
ب- آنچه نوع و مرتبت ارزشها را تحقق مي بخشد، فرهنگ است. فرهنگ به ارزشها هويت مي بخشد، یعنی معيار ارزشها ازطريق فرهنگ شناسايي مي شود. رابطه متقابل بين فرهنگ و ارزشهاي قابل قبول و مطرود در هر جامعه اي وجود دارد. چرا كه ارزشها نيز موجب شناخت و تفاوت فرهنگ مي شوند. (سازگارا، 1377؛ ص 113)
ج- ارزشها، نظامهايي از نمادهايي هستند كه درقالب ايده هاي انتزاعي اخلاقي مربوط به خوب و بد، مناسب و نامناسب، درست و نادرست سازماندهي شده اند. اين نمادهاي اساسي مشترك عبارتند از: زبان، تكنولوژي، عقيده، هنجار، ذخيره هاي علمي و... (سازگارا، 1377، ص 121)
د - ازنظر اسلامي، ارزشها يك سلسله اصول كلي، ثابت و مطلق اند كه تحت هيچ شرايطي تغييرنمي كنند، اما مصداق آنها تغييرپذير است. از اين منظر ملاك كلي ارزش اخلاقي، مصلحت عمومي فرد و جامعه و مصلحت واقعي انسان است. يعني هر چيزي كه موجب كمال واقعي انسان است، نه چيزي كه دلخواه افراد و مورد خوشايند آنهاست. البته اگر ملاك اصلي ارزش در اسلام، كمال نهايي است، مصداق آن قرب الهي است. در نظام اسلامي، ارزشها نه كاملاً مطلق و ثابت اند كه در هيچ شرايط زماني و مكاني تغيير نكنند و نه اينكه هميشه تابع شرايط زماني و مكاني باشد، بلكه اصول آن ثابت و مصداقها متغيرند. (مصباح يزدي، 1376، ص230)
از آنجا که یکی از مشخصات دوران ظهور برپائی ارزشهای اسلامی با تمام توان می باشد، یکی از شاخصه های جامعه منتظر نیز برپائی این ارزشها می باشد.
مقام معظم رهبری نیز با تاکید بر همین معنا، عزت اولیا وذلت دشمنان به همراه اقامه شدن حدود الهی و رعایت مرزها را از مشخصات جامعه مهدوی می دانند که باید در جامعه منتظر ظهور نیز متجلی گردد: « ولى عصر - صلوات الله عليه - ميراث بر همه پيامبران الهى است كه مىآيد و گام آخر را در ايجاد آن جامعه الهى بر مىدارد. مقدارى درباره اوصاف آن جامعه من حرف بزنم. البته اگر شما در كتب اسلامى، در متون اصلى اسلامى دقت كنيد، همه خصوصيات آن جامعه به دست مىآيد. همين دعاى ندبهاى كه در روزهاى جمعه، انشاءالله موفق باشيد و بخوانيد و مىخوانيد; خصوصيات آن جامعه ذكر شده است.
آنجايى كه مىگويد: «اين معز الاولياء و مذل الاعداء» ; مثلا آن جامعه، جامعهاى است كه اولياى خدا در آن عزيزاند و دشمنان خدا در آن ذليل و خواراند; يعنى، ارزشها و معيارها در آن جامعه، چنين است: «اين المؤمل لاحياء الكتاب و حدوده». آن جامعه، جامعهاى است كه حدود الهى در آن اقامه مىشود; يعنى، همه حد و مرزهايى كه خدا معين كرده است واسلام معين كرده است، در جامعه زمان امام زمان (عج)، آن حد و مرزها مراعات مىشود.» 12
- حاکمیت قرآن و معنویت
انقلاب اسلامى ايران باعث دگرگونى عظيمى در زمينههاى سياسى، فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى ايران شد و تأثيرى شگرف در سطح جهانى به وجود آورد. با وجودى كه انقلابهاى بسيارى در جهان روى داده ولى انقلاب اسلامى ايران به دليل روح دينى و ظلمستيزى و حمايت از محرومان جامعه و به خصوص مبارزه با قدرتهاى شيطانى منحصر به فرد است. اين انقلاب مورد توجه و تجزيه و تحليل و حمايت و استقبال انديشمندان و انقلابيون جهان قرار گرفت و تجليل از آن در انديشههاى كلامى و شعرى بسيارى بروز و ظهور نمود و باعث شناخت مجدد اسلام در جهان معاصر گرديد. انقلاب اسلامى ايران در عين داشتن اهداف سياسى و اجتماعى، نگاه خاصى به تمدن و جهانبينى اسلامى داشت.
اين رويداد در بيدارى مسلمانان جهان و نوزايى باورهاى دينى نقش عمدهاى ايفا كرد. بر همین اساس مقام معظم رهبری یکی از شاخصه های مهم جامعه منتظر را ایجاد حاکمیت قرآن می دانند که از نظر ایشان این قدم مهم از سوی ملت ایران برداشته شده است. ایشان در تبیین این مفهوم می فرمایند: « اولين قدم براى حاكميت اسلام و براى نزديك شدن ملتهاى مسلمان به عهد ظهور مهدى موعود - ارواحنا فداه و عجل الله فرجه - به وسيله ملت ايران برداشته شده است و آن، ايجاد حاكميت قرآن است. » 13
مقام معظم رهبری در فرازی دیگر از سخنان خود معتقدند نظام جمهوری اسلامی دقیقا شعارهای امام زمان را پیگیری می کند واین امر خود از شاخصه های جامعه منتظر است که به ایستادگی بر حق خود وعدم توانانی قدرتهای ستمگر در بیان و عمل به حرف زور خود منجر می گردد. ایشان می فرمایند: « شعارهايى كه امام زمان - عجل الله تعالى فرجه - بر سر دستخواهد گرفت و عمل خواهد كرد; امروز شعارهاى مردم ما است، شعارهاى يك كشور و يك دولت است. اين خودش يك گام بسيار بلندى، به سوى اهداف امام زمان (عج) است.
يك روزى شعار توحيد، شعار معنويت، شعار دين دارى، در دنيا منسوخ شده بود. سعى كرده بودند به طور كلى، آن را به دست فراموشى بسپارند; اما امروز در اين منطقه عالم، اين شعارها، شعارهاى رسمى حكومت است، شعارهاى رسمى اداره كشور و آحاد ملت است. علاوه بر اين، اين شعارها، آرزوى ملتهاى مسلمان در بسيارى از كشورهاى دنيا است، و اين شعارها، يك روز تحقق پيدا خواهد كرد. اين زمينهها وقتى آماده شد - آن وقتى كه معلوم شد در مقابل قدرت مادى مستكبران عالم، زمينه اين وجود دارد كه آحاد بشر، بتوانند بر روى حرف حق خود بايستند - آن روز، روز ظهور امام زمان (عج) است.
آن روز، روزى است كه منجى عالم بشريت، به فضل پروردگار ظهور كند و پيام او، همه دلهاى مستعد را - كه در همه جاى جهان هستند - به خود جذب كند و آن وقت ديگر قدرتهاى ستمگر، قدرتهاى زورگو، قدرتهاى متكى به زر و زور، نتوانند حقيقت را - آنچنانى كه قبل از آن هميشه كردهاند - با فشار زر و زور خود، به عقب بنشانند يا مكتوم نگهدارند. » 14
فراگیر نمودن اسلام در جهان
چطور؟ هرچه شما بتوانيد دايره اين مقدار از اسلامى كه من و شما در ايران داريم (مبالغه نمىكنيم، اسلام كامل البته نيست; اما بخشى از اسلام را اين ملت توانسته در ايران پيدا كند)، همين مقدار از اسلام را هرچه شما بتوانيد در آفاق ديگر عالم، در كشورهاى ديگر، در نقاط تاريك و مظلم ديگر، گسترش و اشاعه بدهيد; همان مقدار به ظهور ولى امر و حجت عصر (عج)، كمك كرديد و نزديك شديد.» 15
بحث ونتیجه گیری:
از دیدگاه مقام معظم رهبری برخی از شاخصه های جامعه منتظر در جامعه کنونی ما به چشم می خورد و این امر ناشی از این مسئله است که همه خصوصیات ظهور حضرت مهدی (عج) با مقیاس کوچکتر در انقلاب اسلامی ایران متجلی است. ایشان در این زمینه می فرمایند: « همه خصوصياتى كه در ظهور مهدى (عج) هست، در يك مقياس كوچك در انقلاب اسلامى ملت ايران هم هست. در آنجا هم مخاطب حضرت بقية الله همه مردم عالماند، يعنى، در آن لحظهاى كه به خانه كعبه پشت مىدهد و تكيه مىكند و دعوت خود را با صداى بلند فرياد مىكند، صدا مىزند: «يا اهل العالم». انقلاب اسلامى ما هم از آغاز، اعلام كرد كه مخصوص يك ملت و يك قوم و يك كشور نيست.
همچنانى كه آن بزرگوار با همه قدرتهاى بزرگ جهان، ستيزه مىكند و در مىافتد، انقلاب ما هم با دستخالى و فقط با تكيه به نيروى ايمان با همه قدرتهاى عظيم جهانى مقابل شد. همان طورى كه ظهور حضرت مهدى (عج) همه حسابهاى مادى و معمولى را به هم مىريزد; انقلاب ما هم همه حسابها را به هم ريخت. امروز با انقلاب اسلامى ما - كه در خط ايجاد عدالت در سطح جهان است - انقلاب حضرت مهدى (عج) يك گام بزرگ به هدف خود نزديك شد. نه فقط به وجود آمدن حكومت اسلامى، آن عاقبت موعود را به عقب نمىاندازد; بلكه آن را تسريع هم مىكند و اين است معناى انتظار. » 16
ایشان در پیوند ناگسستنی غدیر و ظهور حضرت مهدی(عج)، انقلاب اسلامی ایران و رهبری حضرت امام خمینی (ره) را که مسلما به شاخصه های جامعه منتظر جامه عمل می پوشاند، مهم ارزیابی نموده و آن را پرتوی از آن چشمه فروزنده می دانند: « امروز وقتى به دنياى اسلام نگاه مىكنيد، مىبينيد كه بيدارى مسلمانان در همهى نقاط مسلماننشين عالم و در كشورهاى اسلامى به بركت بيدارى ملت ايران است، و ملت ايران به بركت رهبرى امام بزرگوار - كه جان خود را به ميدان آورد، سينهى خود را در مقابل تيرهاى دشمن سپر كرد و صادقانه حرف زد و صادقانه عمل كرد - پا در اين ميدان عظيم گذاشت. دنيايى كه مىخواهد ملل مسلمان را ذليل ببيند، ملت ايران به بركت رهبرىِ شجاعانه و مخلصانهيى كه امام بزرگوار نشان داد، عزت خودشان را بر اينها تحميل كردند. ولايت امام (رضواناللَّهعليه") پرتوى از چشمهى فروزندهى خورشيدىِ غدير بود؛ لذا توانست اين همه آثار را بهوجود بياورد، ملت را بيدار كند، ايران را بازسازى معنوى و مادى بكند.
يك ملت كهن، با اين تاريخ و با اين فرهنگ، شده بود بازيچهى دست قدرتهاى متجاوز خارجى؛ دربارهاش تصميم بگيرند، با موجودى و ثروتش هر كارى مىخواهند بكنند، او را تحقير كنند، منافع خودشان را منهاى منافع اين ملت دنبال كنند. بزرگترين تحقير و اهانت به يك ملت، همين است. ملت بيدار شد و عزت خودش را با اقتدار و با سرپنجهى عزت و تصميم و ارادهى خود دوباره بهدست آورد. » 17
از دیدگاه مقام معظم رهبری امروز به برکت انقلاب اسلامی ایران انگيزه اسلامى، تمايل به حاكميت اسلام و نفرت از تسلّط استثمارگران و استعمارگران و ظالمان که از مهمترین شاخصه های مطرح شده در این نوشتار برای جامعه منتظر می باشد، در ميان مردم بخصوص جوانان، نوجوانان و روشنفكران موج مىزند.
ایشان می فرمایند: « امروز شما به هر كشور اسلامى در شرق و غرب دنياى اسلام برويد - چه در خاورميانه، چه در كشورهاى عربى، چه در شمال آفريقا و چه در كشورهاى شرق آسيا؛ در مناطقى كه مسلمانان مجموعههايى را تشكيل دادهاند - خواهيد ديد انگيزه اسلامى، تمايل به حاكميت اسلام و نفرت از تسلّط استثمارگران و استعمارگران و ظالمان، در ميان مردم، بخصوص در ميان جوانان، نوجوانان، نخبگان و روشنفكران موج مىزند.
در دنياى اسلام اين خبرها نبود. اصول امام چه بود كه توانست اين موفقيت بزرگ را بهوجود آورد؟ محور همه اصول و قواعد كار امام بزرگوار ما در دو چيز خلاصه مىشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از اسلام گرفت. اسلام است كه روى حقّ ملتها، اهميت رأى ملتها و تأثير جهاد و حضور آنها تأكيد مىكند؛ لذا امام بزرگوار محور كار را اسلام و مردم قرار داد؛ عظمت اسلام، عظمت مردم؛ اقتدار اسلام، اقتدار مردم؛ شكستناپذيرى اسلام، شكستناپذيرى مردم. مهمترين كارى كه امام بزرگوار ما در سطح دنياى اسلام انجام داد، اين بود كه ابعاد سياسى و اجتماعى اسلام را احياء كرد. » 18
پیشنهادات:
1. داشتن ديدگاه و نگرش سيستمي در فرآيند آمادهسازي مقدمات ظهور؛
2. تبيين معيارها، ارزشها و اهداف در مکتب مهدويت؛
3. بحث گسترده در مورد امام زمان(عج) از طریق صدا و سيما و کتابهاي درسي دبستان و دبيرستانها؛
4. گذاشتن حداقل دو واحد درسي در رشتههای دانشگاهي؛
5. تربيت نيروهاي دانشگاهي متخصص در اين زمينه؛
6. ايجاد کرسيها و واحدهاي تخصصي در دانشگاهها؛
7. برقراري سمينارها و کنفرانسهاي تخصصي در اين زمينه؛
8. ايجاد مسابقات در صدا و سيما؛
9. ايجاد مراکز پاسخگويي به جوانان در دانشگاهها؛
10. مشخص کردن موضوعات تحقيقاتي مربوطه؛
11. دستهبندي و اولويتبندي موضوعات تحقيقاتي در اين زمينه؛
12. خلاصه کردن تحقيقات دانشمندان بزرگ در اين زمينه؛
13. تغيير نگرش اساسي در توسعه اقتصادي و عدالت اجتماعي؛
14. مشخص کردن اهداف کوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت؛
15. تدوين سياستگزاريهاي مورد نياز در فرآيند آمادهسازي مقدمات ظهور؛
16. بررسي راههاي عملي و اجرایی این سياستگذاريها؛
17. برنامهريزي و تخصيص بودجه مورد نياز طرحها و فعاليتها در فرآيند آمادهسازي؛
18. نظارت دقيق بر فعاليتها و طرحها؛
19. گسترش مراکز آموزشي و تحقيقاتي در این زمینه؛
20. گسترش فرهنگ امر به معروف و نهي از منکر يا توسعه نظارت و کنترل عمومي؛
21. نهادينه کردن فرهنگ مهدويت در دو بخش فرهنگ عمومي و فرهنگ جامعه علمي؛
22. طرح بحثهاي مربوط به امام زمان(عج) در کتابهاي دبستاني، دبيرستاني و دانشگاهی؛
23. ايجاد رشتهای در حوزه و دانشگاه به نام مهدويت و زمينهسازي مقدمات ظهور؛
24. تربيت مدرسان متخصص در زمينههاي مختلف مهدويت متناسب با سن مخاطبان؛
25. استفاده از هنر و فنآوري در گسترش آموزههاي فرهنگ مهدويت؛
26. ايجاد نظام ارزشيابي مدرسان و مبلغان فرهنگ انتظار و مهدويت؛
27. استفاده مؤثر از مجالس و محافل مذهبي و تبيين درست فرهنگ مهدويت؛
28. ايجاد معاونتي در رياستجمهوري و وزارتخانهها در اين زمينه؛
29. افزايش بحثهاي مربوط به امام زمان(عج) در مجلات و روزنامهها؛
30. بسيج شاعران و هنرمندان و جهت دادن و حمايت از آنها در زمينه امام زمان(عج) و انتظار؛
31. بسيج و همآهنگ کردن امامان جمعه برای خطبههاي مؤثر؛
32. بسيج جوانان و نيروهاي مردمي در عرصه مهدويت؛
33. درک نياز واقعي جوانان و نوجوانان در اين زمينه و دادن پاسخ مناسب به آنها؛
34. خلاصه کردن تحقيقات بزرگان و نوشتن آنها به زبان نسل جوان؛
35. ايجاد کتابخانه و مراکز تحقيقي و تخصصي؛
36. تهيه بروشورهاي پرمحتوا، هنري و کمحجم براي دانشآموزان و دانشجويان؛
37. ايجاد تشکيلات و مرکزي در شهرها براي پاسخگويي به شبهات مردم؛
38. بسيج پژوهشگران در زمينههاي فوق و مشخص کردن اولويتهاي تحقيقاتي؛
39. تهيه دايرةالمعارف جامع مهدويت و انتظار.
پي نوشت :
1- روزنامه جمهورى اسلامى، مورخ 19/10/74
2- روزنامه رسالت، مورخ 16/10/74
3- روزنامه جمهورى اسلامى، مورخ 19/10/74
4- خطبه نماز جمعه، مورخ 6/4/59
5- خطبه نماز جمعه، مورخ 29/3/60
6- روزنامه جمهورى اسلامى، مورخ 23/8/79
7- خامنه ای، سیدعلی( آیت الله )، یاد ایام( مجموعه بیانات)، تهران: انتشارات صادق، 1375، ص 245
8- همان، ص 246
9- خطبه نماز جمعه، مورخ 6/4/59
10- همان خطبه
11- همان خطبه
12- همان خطبه
13- سخنرانى قم 30/11/70
14- روزنامه جمهورى اسلامى، مورخ 23/8/79
15- خطبه نماز جمعه 6/4/59
16- خطبه نماز جمعه، مورخ 29/3/60
17- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار مردم پاكدشت، در سالروز عيد سعيد غدير10/11/1383
18- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در چهاردهمين سالگرد رحلت بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خمينى(ره) 14/3/1382
منابع وماخذ:
1- خامنه ای، سیدعلی( آیت الله )، یاد ایام( مجموعه بیانات)، تهران: انتشارات صادق، 1375
2- سازگارا، پروين، نگاهي به جامعه شناسي با تاكيد بر فرهنگ، تهران، نشر كوير، 1377.
3- عمل نیک، مرتضی، چشم انداز هیئت فکری وطرح وبرنامه دکترین مهدویت، همایش بین المللی دکترین مهدویت، تهران، 1385
4- محسني، منوچهر، جامعه شناسي عمومي، تهران، كتابخانه طهوري، 1374
5- مصباح يزدي، محمدتقي، پيش نيازهاي مديريت اسلامي، تهران، موسسه امام خميني، 1376
6- پایگاه اینترنتی مقام معظم رهبری
7- روزنامه های کثیر الانتشار کشور
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله